همه چیز است خوانصاف نیست !!!
حقایق وواقعیت های مکتوم لب می کشاید
نصیراحمد«مومند»
۵/۴/۲۰۲۳م
افغانها و افغانستان بازهم بابیرحمی وبی انصافی در جفای بین المللی قرار ګرفته است ۰با پیروزی واستقرار سلطه وحاکمیت مجدد امارت اسلامی افغانستان وخروج مفتضح ناکام وشرم آورقوت های متجاوزخارجی وسقوط اداره دست نشانده ومزدور مافیایی به سروالی حامد کرزی واشرف غنی و براندازی سناریوی مرتبه بن وفرارتیکه داران ونقاب پوشان سرخ وسیاه «ملتون » که بیشر ازیک سال میګذرد هنوزهم افغانستان وملت افغان در معرض توطیه دشمنان داخلی و جفای بین المللی قرارګرفته واین خداناترسان بی انصاف هنوز هم درسی ازتاریخ نیاموخته وپندی ازګذشته نګرفته اند۰بحکم ضرورت تاریخی وادای مسوولیت ملی نزاع جاری راه اندازی شده مزدوران استخدام شده تجزیه طلب لازم است تا پرده های آهنین وعینک ها ی قیرګون را از چشم هاوګوشهای باز یګران داخلی وولی نعمتان بیرونی آنهابرای لحظاتی دور ومغزهای شانرا ازلوث اجانب تطهیر نموده ،صدا وسرود ملت وتاریخ را به ګوش شان زمزمه کرد ۰
تاریخ واهمیت آګاهی ازآن :
همانطوریکه خالق کاینات درکتاب اعجازانګیزش «فرقان» بخش زیادی ازتاریخ وسرګذشت اقوام ګذشته را برای آموزش وعبرت ارشاد فرموده ، بدون شک که اعتقاد راسخ بادرک سالم وآګاهی کامل ودقیق ازتاریخ وګذشته هامیتواندرهنماومشاورخوبی برای انتحاب وسمت دهی مسیرمطمین زندګی فردی واجتماعی باشد، همینګونه فقدان درک سالم یا کوتاهی وعدم معلومات درست ودقیق، به صورت دشمن درخواهدآمد وفرد وجامعه را به انحراف وګمراهی وګوډال بدبختی وتباهی خواهد کشاند ۰
لهذا آګاهی ازتاریخ حق هرفرد است ۰زیراتاریخ هرملت مجموعه ای ازوقایع وحوادثی است که دریک زمان ومکان خاص وابسته به آن ملت دقیقا بوقوع می پیوندد۰ در طول زمان وقرون متمادی آنچه را جامعه بشری بصورت کل درمعیارتجربه شاهد وناظربوده است درحقیقت رویدادهای تاریخی این عالم بشری را احتوا میکند که با انکشاف روزافزون جوامع درطول عنصرزمان نحوه تشکیل واستعمال این رویدادها به انسجام وقاطعیت می پیوندد که هررویدادی ورقی ازتاریخ همان عصر را با موجودیت نسل هایی رقم می زند ۰
بنا برین میتوان ګفت ،تاریخ ملل با حوادث ووقایع مبرهن آن حق ومیراث همان مردمی است که دریک محدوده جغرافیایی توسط قوه حاکمه بهم منظم وپیوست میګردند۰ عناصرفرعی ازقبیل لسان ، نژاد، دین ، مذهب ،قوم و سایرګروپ های اقلیت وغیره بشری نه در تشکیل ملت میتواند مهم باشد ونه اینکه تاریخ یک ملت را ګروپ خاصی بتواند به سوداجندای خویش کتمان ، تحریف ویابه آن تعرض نماید ، روی همین استدلال است که افغانستان، سرزمین ملت افغان وتاریخ حوادث آن به همه مردم این سرزمین متعلق بوده از خود ارزش هاومعیاردهای پذیرفته شده ملی افتخارات وقهرمانان ملی وواقعی داشته که نسل های ګذشته ، حال وآینده به آن پیوسته ومربوط میګردند ۰
لهذا حرف اصلی درین نوشته بر ین محور میچرخد که درک عمیق و برداشت دقیق و آموختن وعبرت گرفتن از تاریخ میتواند چراغ و رهنمای خوبی باشد. درعکس صورت ، تاریک بینی وسیاه اندیشی و بوالهوسی باعث غلبه برعقل وموجب گمراهی خطرناکی میشود. زیرا این معلومات دقیق وآګاهی تاریخی است که امروز منحیث قوه محرکه جای ومقام پراهمیت را احراز کرده و بوسیله آنست که انسان نه تنها از بلاتکلیفی ، مجهولات وګمراهی و پذیرش کورکورانه هرلهو ولعب وهزیان نجات می یابدوبه شناخت و معرفت وانکشاف طبیعت وجوامع دسترسی حاصل مینماید ، بلکه پهلو ی مهم دیګرآن اینست که برای دریافت راه حل عادلانه و سودمند مسایل بغرنج وغامض اجتماعی که پیش روی انسانها وجوامع بشری بروزمیکند ویا پیش می آید د سترسی وتسلط حاصل مینماید ۰واز ینجاست که ما را به اهمیت تاریخ متوجه ساخته وبرای کسب آګاهی و مطالعه آن دعوت کرده و فرامیخواند ۰
باین اساس ما ګفته میتوانیم که تاریخ تنها یاد آوری ، اشاره ونوشتن وثبت وقایع و رخداد هانبوده ، بلکه این تاریخ واقعی است که با صدای رسابما میګوید ونشان میدهدکه جامعه چګونه به این پهلومی ا فتدویا به آن استقامت روان است ، واین جریان وحرکت چګونه به فعالیت وزندګی انسانها «خوشبختی و رفاه یا بدبختی و مصایب آنها »تاثیر وارتباط دارد ۰یقینا تاریخ جامعه بشری چنان به صوب پیشرفت وانکشاف خودش روان است که هیچګاه توقف و انجام نمی پذیرد ،یعنی تا جهان است در بین پدیده های (نیک وبد،زشت وزیبا،حق وباطل ،جاهل وعالم) مبارزه ومجادله جاریست ، بناء تاریخ هیچګاه تغییر وتوقف نمی پذیرد ۰
ازهمینجاست که مبارزه ومجادله حق وباطل مواد وسنګ بنای اساسی و بنیادی تاریخ را تشکیل داده ومیدان وصحنه های تجارب علمی،فرهنګی ، اقتصادی ، سیاسی وغیره را میسازدوفراهم میکند ،که در نتیجه تغیر وتحول جامعه بشری مطرح میګردد۰افزون برآن توضیح وتشریح این رخدادهاوتحولات نیزهمه ازوظیفه تاریخ بشمارمیرود ۰
بربنیادهمین اصل است که انسا نهادراعصاروازمنه های مختلف تجارب خویشرا تدوین وتعمیم نموده وهمین قسم ازین تجارب می آموزندوپندمیګیرندودرروشنی آن وسایرفکت ها ومواد ممدوکمک کننده خط مشی وپلان امورمربوط به زندګی روزمره رابامطالعه وتحقیق راه های عملی وقابل تطبیق آن تعیین و به منصه اجراء میګذارند۰«آ موزش آنست که ما خودرا می فهمانیم وازان استفاده نافع وموثرمینماییم وبکارمیګیریم ، واماپند وعبرت آنست که خودرا باخبر وآګاه ساخته وازانجام آن اجتناب و پرهیزمینماییم »۰
نتیجتا همان طوریکه ګفتیم آګاهی به حوادث تاریخی ایکه درافغانستان بوقوع پیوسته حق فردی واجتماعی مسکونین ازمادروطن بوده وکتمان ویا تحریف دست درازی ،این وقایع خود ارادیت تلقی شده ودرحقیقت جفا ،تعرض وتجاوزبه حقوق حقه وسرمایه نسل های موجوده وآینده مسکونین ومالکین اصیل این آب وخاک محسوب میګردد ۰
مبتنی بران واقعاتیکه دریک مقطع تاریخی بوقوع می پیونددواتفاق می افتدبا موجودیت ملیون ها شاهدعینی که خود شان دربیان وشهادت رویدادهای جامعه دریک زمان ومکان بخصوص سهم داشته اند وچشم دید آنها باافتخارات وسربلندی ها یامظالم ومصایبی که متحمل ګردیده اند خود میتوانند صفحات بی شمارتاریخ را با صداقت وصراحت رقم بزند، هرګزازحقیقت مبرا نمیباشد !
مبرهن است که افغانستان درامتدادتاریخ خویش پیوسته مطمح نظرآنهایی بوده است که آرزو داشته ودارندتاازموقعیت سوق الجیشی آن استفاده اعظمی غیرعادلانه وبهره برداری یکجانبه نمایند، این خطه مردخیزوسلحشورکوهستانی که مدت بیشترتاریخ معاصرآن بین امپراتوری هاوقدرتهای متجاوزوسلطه جوی شرق وغرب جفر«ضیق» شده ،مردم واراضی آن دایما باقوت های سلطه جوواستعمارګرخا رجی « اجنبی» وایجنتان شان درمجادله بوده است ۰
درقرن ۱۹بریتانیای کبیرسه بارجنګ های کوتاه مدت اما بربادکن رادرین سرزمین براه انداخت که درآن افغانستان راچون پیاده های شطرنج علی الرغم آرزوی شان در(بازی بزرک) علیه نقشه های احتمالی روسها برای غصب ثروت سرشارهندبریتانوی استعمال نمود که ګرچه خودنیزازبام حکمروایی وسلطه جویی دنیا بزیراقتاد ، ولی مسلما مردم وکشورمارااز شاهراه ترقی وپیشرفت بازماندوصدمات جبران نا پذیرفقر، بی سوادی وغیره عقب مانی ازمیراث شوم نه تنها جنګ وقتل کشتارومهم تروجنایت بارتر ازان پارچه کردن ملت واحدوخانواده بزرګ افغان ومحاصره بری و بحری ازعوامل عمده ان مقاطع زمانی منحوس محسوب میشود۰ ۰
ولی درسراسرتاریخ ، مردم این سرزمین علی الرغم نابرابری های جنګی قادربوده اندوحدت ویک پارچګی وهمبستګی ملی خویش را چون یک تن واحد حفظ نمایند ونه تنها با هدف حفا ظت ودفاع از خاک ونوامیس ملی ودینی خویش،بلکه باپایان کارزاربه هد ف تامین رفاه و پیشرفت وامنیت و قدرت مند شدن وامکاتات سلب روحیه متجاوزین ودشمنان نیزتلاش وجانهای خود را قربان میکردند تا نقشه های احتمالی قوای استعمارومستعمراتی جدید راخنثی نمایندوازین حیث پیشتازان متفکرباپیاده نمودن حرف به عمل عزت واعتبارملی ومردمی وهم شهرت جهانی حاصل کرده بودند ۰که تاریخ ما ازهمین جا مایه اعتباروافتخاررادردل خود کمایی ومحفوظ دارد۰
دردوره ها ی تاریخ معاصراخیر،بازهم این سرزمین شاهد حادثات واقعاالمناک واندوه باری بوده است چنانچه باتجاوزروسیه شوروی، این سرزمین شاهد منظرجنګی یی بودکه افغانها درآن به خاطردفاع مشروع جان ومال ، نوامیس دینی وملی خویش وبناګذیردرعین زمان به نمایندګی ازابرقدرتی می جګیدند ،درحالیکه این بارپایان نا پایان دردناک وخرمن بی حاصلش این که بابدرقه وفرش ګل سرراه برګشت دشمن مقهور وزبون شده و راه اندازی جنګ های ګروهی و تنظیمی بدست ګروهک های افراز شده مخفی وقراردادی ومزدوران استخدام شده چپ وراست نماها سرانجام منجربه حمله هوایی امریکا ومتحدینش ګردید۰واین خطای ملت مسلمان افغان بود که با عزم وجزم پاک برای دفاع نوامیس ملی به عقب یک تعدادافراد واشخاص مجهول الهویه فاقد اعتباروحیثیت ملی نمایندګان وغلامان سازمان های استخباراتی واتلان کاذب وتصنعی کشور های خارجی به نام رهبر ان تنظیم ها اقتدا و خودرا درګروګان انها قرارداد۰
بدون شک که نتیجه آن ثمردلخواه به سوداهداف طراحان اجنبی وجارچیان مزدورداخلی وشعارهای بالهوسانه وکاذب شان به پیش میرفت ۰سوال وتشویش براینست که ملت هنوز هم بیدار نشده از دسایس و توطه های این بازیګران کهنه کارمطرح حمایت میکنند۰این حقیقتی است انکار ناپذیربا تسلط نهضت اسلامی طالبان که یک فرصت طلایی را خداوند نصیب این ملت فرموده یک امریکا ی متجاوز با بیش از ۴۶کشور متحدش و سازمان نظامی ناتوبا فرار در تاریکی شب هابه شکست واخراج مفتضح وشرم آورمواجه شده ورژیم دست نشانده مفسد وچپاول ګرمافیایی اش تار ومارګردیده بیاییددیګرموقع سربلند کردن شانرا مساعد نسازیم ازلابلای هیاهوی وګرد وغبار اغوا کننده ګان زیرنام مقاومت دوم ؟؟؟آنها که هنوز دیر نشده تاریخ و صفحات ذهن را یکبار ورق بزنیم وانرا خنثی نماییم ۰
علاوه ازحقایق وواقعیت های عینی مشهودعلیه روندوشعارهای کاذب ابزاری موجود،یک عده محققین ونویسندګان صاحب غرض وبیغرض خارجی نیزطی تحقیقات وریسرچ های ګسترده شان ضمن اینکه بروحدت ویکپارچکی ملت افغان معترف بوده وتمجید کرده اند ۰برپوچی وعدم صحت جارچیا ن تفرقه اندازتجزیه طلب اظهارنظرکرده واین شعارها رانامیمون وضد منافع ملت وکشورافغان وخاینین ملی خوانده اند۰بګونه مثال نویسنده محترم«کابوس سرخ»برمبنای تحلیلی ازمحقق فرانسوی اینراتایید مینماید که(( قوم ګرایی درحزب دموکراتیک خلق نتیجه ملحوظات ایدیالوژیکی باشد یانباشد، حزب دمکراتیک خلق همراه باروسها درافغانستان بسیار تلاش کردند تا شګافهای ساختارقبیله یی جامعه راباسیاست های قبیله ګرایانه و غیرملی خویش بزرګ وعمیق سازند ))۰(۱)
حقیقتا واقعیت های عینی اسنادوشواهد زنده درداخل کشورو اسنادوشواهدمنتشرشده ازجانب نویسندګان ومحققان توانا وواقع ګرای دیګرخارجی همچو( ریچارد بروس امریکایی) ومهمترازهمه آن افشای رازها ،اسناد وشواهدیکه ازطرف اراکین بلند پایه وذیدخل سازمان جهنمی استخبارات « کی – جی ـ بی »و قوماندانان قوای متجاوزواشغالګر شوروی سابق مانند« جنرال الکساندرلیاخوفسکی » «۲»وسایرین وهمچنان یکعده سخنان وحرف های جویده وملاحظه کارانه اسحق توخی دستیارداکترنجیب الله (۳)و افشاګری های تب آلود وتناقض ګویی بعضی اراکین باز نشسته وبرحال ایالات متحده دال براینست که درنتیجه همین تلاشهای نامیمون ضدملی بودکه بیست سال بیشر درتبانی با ګروهک هایی قبلا افرازشده وأستخدام شده وپروتوکولی مجاهدین نماهای جمعیتی وبخصوص نظاری ها وستمی های بالهوس وبی خاصیت ،تماس ورابطه مستقیم حاصل وبا استفاده از شرایط ایجاد شده یا ایجادکرده شده !؟واهمال واغفال (یا هم معاضدت آګاها نه وعمدی )نماینده خاص سرمنشی ملل متحد (بنن سیوان )پلان مرتبه ژینوا سبوتاژ ګردید وجنګهای نیابتی ظاهرا تحت نام جنګهای تنظیمی وداخلی به هدف شکستاندن همبستګی وحدت نیروی ملی وکشاندن آن به تفرقه وجنګهای ګروهی وتنظیمی متوسل شدند وموجب تباهی وبربادی ثمرات خون دوملیون شهید وبیش از یکملیون معلول ومعیوب واضافه از پنج ملیون آواره ومهاجر وغارت وتباهی همه هستی وساختارهاوبنیادها ی مادی ومعنوی :دزدی وچپاول منابع زیرزمینی وملیارد ها دالر کمک های مالیه دهندګان کشور های خارجی ګردیدند ۰
در رابطه به مدعیان فدرالیزم وتجزیه طلبی نیزبایدخاطر نشان کردکه به این مساله نیزبا ییست یقین کامل داشت که واقعیتهای جغرافیایی و دموگرافیکی کشور طوری است که بازنده گان اصلی تجزیه افغانستان به شمال و جنوب کسانی خواهند بود که تا امروز ازهمه بیشتر به عملی شدن چنین تجزیه دلبسته اند و درراه آن تبلیغ وتلاش میکنند. از این رهگذر این کشور نظر به عوامل جغرافیایی و تاریخی تجزیه ناپذیر است. تعدادی از مکتب رفته ها و فعالین سیاسی ګروه های خاصی، بخصوص از ادرس جعلی تاجیک ها و هزاره ها، ازبک ها که اساسا خودجای پایی دربین اقوام واقشار متذکره خویش ندارندپیوسته شعارهای پشتون ستیزی، جدایی طلبی و تجزیه افغانستان را سر داده ومیدهند.
ازیک ستمی لاوبالی وبی خاصیت نقل قول میکنند میگویند که جایی گفته بود.« وقت ان است تا با طالب وقبیله ، خانه جدا كرد. ما را راه مان و اینها را راه شان !» تا با اینها راه جدا نشود سعادت نخواهیم دید»مګر خودش با هم قماشانش هم اکنون هم درمهمانخانه های آی- اس آی أسلام آباد وتاجکستان لمیده اند ورفع نفخ وباد میکنند ۰