ناپاسخگویی به چالش های جهانی؛ نشانه های زوال تمدن غربی!؟

نویسنده: مهرالدین مشید بحران های جهانی پدیده ی تمدنی یانتیجه ی…

عشق و محبت

رسول پویان در دل اگـر عـشق و محبت باشد نجـوای دل آهـنـگ…

جهان در یک قدمی فاجعه و ناخویشتن داری رهبران سیاسی…

نویسنده: مهرالدین مشید افغانستان در حاشیه ی حوادث؛ اما در اصل…

چند شعر از کریم دافعی (ک.د.آزاد) 

[برای پدر خوبم کە دیگر نیست]  ترک این مهلكه با خون…

مکر دشمن

  نوشته نذیر ظفر با مکـــــر خصم ، یار ز پیشم…

نویسنده ی متعهد نمادی از شهریاری و شکوهی از اقتدار…

نویسنده: مهرالدین مشید تعهد در قلمرو  ادبیات و رسالت ملی و…

اهداف حزب!

امین الله مفکر امینی      2024-12-04! اهـــــدافِ حــزبم بـــودست صلح وصفا ی مــردم…

پسا ۷ و ۸ ثور٬ در غایت عمل وحدت دارند!

در نخست٬ دین ماتریالیستی یا اسلام سیاسی را٬ بدانیم٬ که…

نگرانی ملاهبت الله از به صدا درآمدن آجیر فروریزی کاخ…

نویسنده: مهرالدین مشید پیام امیر الغایبین و فرار او از مرگ؛…

مدارای خرد

رسول پویان عصا برجان انسان مار زهرآگین شده امروز کهن افسانۀ کین،…

افراطیت و تروریسم زنجیره ای از توطیه های بی پایان

نویسنده: مهرالدین مشید تهاجم شوروی به افغانستان و به صدا درآمدن…

عید غریبان

عید است رسم غصه ز دلها نچکاندیم درد و غم و…

محبت، شماره یکم، سال ۲۷م

شماره جدید محبت نشر شد. پیشکش تان باد!

روشنفکر از نظر رفقا و تعریف ما زحمتکشان سابق

Intellektualismus. آرام بختیاری روشنفکر،- یک روشنگر منتقد و عدالتخواه دمکرات مردمی آرامانگرا -…

پیام تبریکی  

بسم‌الله الرحمن الرحیم اجماع بزرگ ملی افغانستان به مناسبت حلول عید سعید…

عید خونین

رسول پویان جهان با نـقـشۀ اهـریمنی گـردیـده پـر دعوا چه داد و…

بازی های ژیوپولیتیکی یا دشنه های آخته بر گلوی مردم…

نویسنده: مهرالدین مشید بازی های سیاسی در جغرافیای افتاده زیر پاشنه…

ادریس علی

آقای "ادریس علی"، (به کُردی: ئیدریس عەلی) شاعر و نویسنده‌ی…

گزیده‌ای از مقالهٔ «هدف دوگانهٔ اکوسوسیالیسم دموکراتیک»

نویسنده: جیسون هی‎کل ــ با گذشت بیش از دو دهه از…

مثلث خبیثه ی استخباراتی ایکه افغانستان را به کام آتش…

نویسنده: مهرالدین مشید اقنوم سه گانه ی شرارت در نمادی از…

«
»

عملیات تحت پرچم کاذب

نویسنده: م. نوری (۲۸ فروردین ۱۴۰۱)

عبارت «عملیات تحت پرچم کاذب» برگرفته از واژۀ انگلیسی «False Falgs» و به‌معنی انجام عملیات نظامی‌ یا امنیتی مخفی‌ای است که به قصد پنهان نگاه داشتن هویت فاعل آن و نیل به هدفی سیاسی، نظامی‌ یا امنیتی انجام می‌گیرد.

وجه تسمیۀ این نوع عملیات به قرن‌ها پیش و به دوران جنگ‌های دریایی کشورهای مختلف باز‌می‌گردد که طی آن کشتی‌های یک کشور جهت به شبه انداختن نیروی متخاصم، پرچمی ‌غیر از پرچم کشور خود را برمی‌افراشتند.

هدف از «عملیات تحت پرچم کاذب»، یافتن مستمسکی جهت آغاز جنگ، اعمال تحریم اقتصادی، سنگ‌اندازی بر سر راه توافقی بین دو کشور یا بدنام کردن فرد یا گروهی اجتماعی یا دولتی است که عملیات به او نسبت داده می‌شود، در حالیکه فاعل عمل، فرد، نهاد امنیتی یا نیروهای نظامی ‌کشور دیگری است.

دراین مطلب تلاش می‌کنم با اشاره به تعدادی از «عملیات تحت پرچم کاذب» در تاریخ معاصر، شیوه‌های پیشبرد آن را تشریح کنم و راه‌های تشخیص آن را توضیح دهم.

حملۀ شیمیایی در شهر غوطۀ سوریه

پس از آغاز ناآرامی‌ها در سوریه در ماه مارس ۲۰۱۱ و عدم دخالت نظامی ‌مستقیم ایالات متحدۀ آمریکا در آن کشور، که متهم به کشتار غیرنظامیان شده بود، باراک اوباما تحت فشار نیروهای داخلی اعلام کرد که به‌کارگیری سلاح شیمیایی از سوی دولت بشار اسد، خط قرمز اوست و در صورت وقوع چنین حمله‌ای مستقیماً وارد جنگ خواهد شد.

در اوت ۲۰۱۳ دو حملۀ شیمیایی به غوطه صورت گرفت که طی آن ۲۸۱ نفر، یا به روایتی ۱۷۲۹ نفر کشته شدند.

رسانه‌های جهان یک‌صدا و پیش از انجام هرگونه بررسی و تحقیقاتی، دولت بشار اسد را مسئول استفاده از سلاح شیمیایی و کشتار مردم سوریه کردند. وزیر خارجۀ وقت ایالات متحده، جان کری در مصاحبه‌های بی‌شماری تأکید کرد که «هیچ تردیدی در استفادۀ دولت اسد از سلاح شیمیایی نیست.» دولت اسرائیل و سازمان اطلاعات و امنیت آلمان نیز با اشاره به شنود مکالمات دولت سوریه با حزب‌الله لبنان و ایران، بشار اسد را مسئول حملۀ شیمیایی دانستند. شاید بخش بزرگی از مردم جهان روایت دولتمردان غربی را باور کرده و دخالت ارتش آمریکا در سوریه را اجتناب‌ناپذیر می‌پنداشتند. آنچه که در آن دوران از افکار عمومی ‌جهان پنهان نگاه داشته شد این بود که سازمان اطلاعات بریتانیا پس از آزمایش خردل استفاده شده در غوطه، به این نتیجه رسیده بود که مشخصات آن با خردل مورد استفاده در ارتش سوریه مطابقت ندارد و فرمانده ارتش بریتانیا این موضوع را به همتای آمریکایی خود اطلاع داده بود. علاوه براین سازمان‌های امنیتی آمریکا نیز به باراک اوباما گزارش داده بودند که نقش بشار اسد در حادثۀ غوطه محرز نیست.

باراک اوباما در سخنرانی‌های رسمی‌ بدون اشاره به نکا ت فوق، راه متفاوتی را در پیش گرفت و آغاز حملۀ نظامی ‌به سوریه را منوط به اجازۀ کنگره کرد، اجازه‌ای که نه از کنگرۀ آمریکا صادر شد و نه از مجلس بریتانیا و به این ترتیب خطر حملۀ نظامی ‌به سوریه موقتا منتفی شد.

در دسامبر ۲۰۱۳ گزارشی از اظهار‌نظر دو کارشناس امنیتی ایالات متحده منتشر شد که تأکید داشتند، موشک‌های استفاده شده در حملۀ غوطه متعلق به ارتش سوریه نبودند. در دسامبر ۲۰۱۳ سیمور هرش روزنامه‌نگار تحلیلی آمریکا، مطلب جامعی در نشریۀ «London Review of Books» به چاپ رساند. بنابه تحقیقات وی، سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا از اوایل سال ۲۰۱۳ مطلع بودند که گروه‌های جهادی حاضر در سوریه، در حال تولید سلاح‌های شیمیایی هستند. در مطلب مزبور به گزارشی از سازمان امنیت ارتش آمریکا به سازمان سیا به تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۱۳ اشاره می‌شد که حاوی این واقعیت بود که جبهة النصره دارای بخش ویژه‌ای برای تولید سلاح شیمیایی بود و مواد لازم را از ترکیه و عربستان سعودی تهیه می‌کرد. به گفتۀ سیمور هرش به نقل از دادستانی آدانا، سیزده عضو جبهة النصره در ماه مه ۲۰۱۳ در شهر آدانای ترکیه، با دو کیلو سارین و مهمات دیگری دستگیر و سپس آزاد شده بودند.

دادستانی ترکیه رسیدگی به موضوع و نقش دولت ترکیه در حملات غوطه را ادامه داد. در اکتبر ۲۰۱۵ دو نمایندۀ مجلس ترکیه، دولت را متهم کردند که اولاً مانع از ادامۀ رسیدگی به موضوع می‌شود و ثانیاً با کمک به تهیۀ مواد شیمیایی برای به‌کارگیری آن در غوطه، در صدد تحریک آمریکا برای دخالت نظامی ‌در سوریه بوده است. در این زمینه روزنامۀ ترکیه «زمان» نیز گزارش مشابهی از نقش دولت ترکیه در حملات غوطه منتشر کرد که منجر به حملۀ نیروهای پلیس ترکیه به دفتر روزنامه و دستگیری تعدادی از روزنامه‌نگاران شد و ضمنا روزنامه نیز تحت کنترل دولت قرار گرفت. پس از کودتای ۲۰۱۶ ترکیه، اکثریت کارکنان روزنامه دستگیر شدند و دادستان آدانا نیز از کار  برکنارشد. (۱)

آیا اتهامات علیه دولت ترکیه بی‌پایه و اساس بودند یا ترکیه به‌عنوان عضوی از پیمان ناتو دستورات نهاد دیگری را اجرا کرده بود؟ آیا دولت سوریه واقعاً در حملات شیمیایی غوطه نقش داشت؟ پاسخ به این سوالات بی‌شک بدون انجام دادرسی بی‌طرفانه، امری که در مسائل امنیتی و نظامی‌ بسیار دشوار است، امکان‌پذیر نیست.

شاید جزییات حملات شیمیایی به غوطه، اهداف آن و هویت آمران و عاملان آن هرگز آشکار نشود. ولی با توجه به نکات فوق‌الذکر، حداقل می‌توان در مورد صحت اتهاماتی که دولت‌های غربی، بلافاصله پی از وقوع حمله و پیش از انجام تحقیق و تفحصی توسط کارشناسان بی‌طرف، متوجه دولت سوریه کردند، تردید داشت.

سقوط هواپیمای مسافربری ML۱۷ مالزی

در پی وقایع میدان در اوکراین (۲۰۱۴)، دولت موقتی با کمک ایالات متحدۀ آمریکا در کیف مستقر شد که گروه‌های راست افراطی در آن نفوذ داشتند. اهالی منطقۀ شرق اوکراین، دونباس که عمدتاً روس‌تبار بودند و موجودیت خود را با روی کار آمدن دولتی راست گرا در خطر می‌دیدند، با برگزاری همه‌پرسی خواهان استقلال از اوکراین و پیوستن به فدراسیون روسیه شدند. دولت موقت کیف تحت ریاست پترو پروشنکو، نیروهای نظامی ‌به منطقه اعزام کرد و جنگی تمام عیار را علیه مردم جدایی‌طلب آغاز کرد.

ماتیاس بروکر، Mathias Broeker روزنامه‌نگار و نویسندۀ آلمانی در کتاب خود می‌نویسد: «در تابستان ۲۰۱۴ پروشنکو شدیداً مورد انتقاد نیروهای راست‌گرای اوکراین قرار گرفته بود که او را متهم به بی‌کفایتی در مقابله با جدایی‌طلبان می‌کردند. از طرف دیگر اروپا در اعما ل تحریم‌های سنگین‌تری علیه روسیه ( تحریم‌هایی که در پی انضمام
شبه جزیرۀ کریمه اعمال شده بود ) تعلل می‌کرد و موجب خشم واشنگتن می‌شد. علاوه براین فدراسیون روسیه موقعیت خود در توافقنامۀ بریکس (متشکل از کشورهای روسیه، برزیل، چین، هند و آفریقای جنوبی ) را تحکیم و تأسیس صندوقی بین‌المللی که انحصار صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی را به چالش می‌کشید، اعلام کرده بود. بنابراین  اوکراین و ایالات متحده نیازمند واقعه‌ای بودند تا فدراسیون روسیه را تحت فشار بیشتری قرار دهند و دولت‌های اروپایی را به‌همراهی بیشتری با آمریکا وادارند.»

روز ۱۷ ژوئیۀ ۲۰۱۴، هواپیمای مسافربری مالزی با ۲۹۸ سرنشین بر فراز اوکراین سقوط کرد. پروشنکو در همان روز واقعه «جدایی‌طلبان دونباس» را متهم به ساقط کردن هواپیما نمود. وزیر خارجۀ وقت اوکراین انگشت اتهام را به‌سوی روسیه نشانه گرفت. یکی از مشاورین وزیر کشور اوکراین ادعا کرد که یک موشک زمین به هوای روسیه به هواپیما اصابت کرده و موجب سقوط آن شده است. پیش از بررسی تصاویر رادار، جعبۀ سیاه هواپیما و انجام تحقیقاتی همه‌جانبه، همۀ رسانه‌های جهان با ایجاد جنجال بزرگ تبلیغاتی، یک‌صدا رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه ولادیمیر پوتین را مسبب ساقط کردن هواپیما معرفی کردند یا او را متهم نمودند، موشک‌های زمین به هوای Buk را در  اختیار جدایی‌طلبان گذاشته است که تخصص لازم در استفاده از آن را نداشته‌اند و موجب بروز این فاجعه شده‌اند.

یگانه دلیلی که برای اثبات نقش روسیه و جدایی‌طلبان در ساقط کردن هواپیما ارائه شد، ویدیویی در کانال یوتیوب و همچنین مسیج‌هایی از جدایی‌طلبان در شبکه‌های مجازی بود که در آنها گفته می‌شد، هواپیما را جدایی‌طلبان ساقط کرده‌اند، بدون اینکه حتی هویت افراد ذیربط روشن باشد.

بلافاصله ایالات متحده با محکوم کردن روسیه، از اعمال تحریم‌های جدیدی علیه روسیه خبر داد و دولت‌های اروپایی را با لحنی تهدیدآمیز به همکاری فراخواند. تحریم‌ها گسترده و شامل تحریم فروش تسلیحات به روسیه، منع دسترسی روسیه به بازار استقراضی بین‌المللی، ممنوعیت ورود الیگارشی روسیه به غرب و … می‌شدند.

در همان روز سانحه «کوین رایان» ژنرال بازنشستۀ آمریکا در مصاحبه‌ای با CNN گفت که هم روسیه و هم اوکراین سامانۀ موشکی Buk را در اختیار دارند و با توجه به پیچیده بودن استفاده از این موشک‌ها و نیاز به در اختیار داشتن تعداد زیادی وسائل نقلیۀ حمل و پرتاب موشک و همچنین شبکۀ تکنیکی لازم، او بعید میداند که جدایی‌طلبان
قادر به استفاده از این موشک‌ها بوده باشند.

جدایی‌طلبان دونباس با توجه به رؤیت هواپیمای دیگری در لحظات پیش از سانحه و در کنار هواپیمای ساقط شده، سناریوی دیگری را مطرح کردند با این فرضیه که هواپیمای مسافربری با موشک هوا به هوای پرتاب شده از سوی هواپیمای دیگر ساقط شده است. این فرضیه با اطلاعاتی که وزارت دفاع روسیه در روز چهارم واقعه، در اختیار رسانه‌ها قرار داد، تقویت شد. آندره کارتاپف، عضو ستاد فرماندهی روسیه در ۲۱ ژوئیه اطلاعات رادار روسیه را ارائه داد که نشان می‌داد در زمان ساقط شدن هواپیمای مسافربری یک جت جنگدۀ ارتش اوکراین، نزدیک به آن و در فاصلۀ خطرناکی (۳ تا ۵ کیلومتر) بوده است. وی این سئوال را طرح نمود که چرا یک جت جنگده تا فاصله‌ای خطرناک به یک هواپیمای مسافربری نزدیک شده؟ چرا هواپیمای مسافربری دقایقی پیش از سقوط از مسیر خود منحرف شده و سرعت خود را از دست داده؟ آیا مکالمات خلبان با مرکز پرواز موجود است؟ ستاد فرماندهی روسیه همچنین تصاویر ماهواره‌ای ارائه داد که نشان می‌دادند ارتش اوکراین چند روز پیش از واقعه، سه واحد موشک Buk را در دونیتس مستقر کرده بود و از دولت اوکراین سئوال کرد، دلیل استقرار موشک‌ها در دونیتس چه بود؟ چون جدایی‌طلبان فاقد هواپیما بودند. علاوه براین روسیه از ایالات متحده درخواست کرد تصاویر ماهواره‌ای خود را که در زمان واقعه در حال تصویربرداری از آن منطقه بودند، ارائه دهد.

هیچ یک از نکات فوق‌الذکر نه در رسانه‌های غربی انعکاس یافت و نه به آنها پاسخ داده شد. شبکۀ جهانی BBC با تعدادی از شاهدین عینی که جت جنگده را درنزدیکی هواپیمای مسافری مشاهده کرده بودند مصاحبه‌ای انجام داد که آنهم بلافاصله از وب‌سایت آن شبکه حذف شد.

تحقیقات و رسیدگی به موضوع سقوط هواپیما ابتدا به دولت اوکراین سپرده شد و سپس از سوی این کشور به شورای تحقیقات در امور امنیتی هلند واگذار شد. هلند در سال ۲۰۱۵ اولین گزارش خود را منتشر کرد که حاوی نتیجه‌ای قطعی در رابطه با مسئول واقعه نبود. دولت اوکراین در رابطه با تصاویر رادار و مکالمات خلبان اسناد ناقصی را ارائه داد با این استدلال که سیستم رادار اوکراین در روز واقعه در دست تعمیر بوده است. در گزارش آتی هلند در سال ۲۰۱۸ تأیید شد که هواپیمای مسافربری با یک موشک Buk ساقط شده است. در این رابطه روسیه اعلام کرد که طبق اسناد وزارت دفاع روسیه، مشخصا ت و شمارۀ موشک مورد نظر با موشکی مطابقت دارد که بلافاصله پس از تولید آن در سال ۱۹۸۶ به اوکراین تحویل داده شده و اسناد نشان می‌دهد که این موشک پس از تحویل به اوکراین به کشور دیگری منتقل نشده است.» (۲)

رسیدگی و دادرسی مرتبط با یافتن مسئول سقوط هواپیما هنوز ادامه دارد ولی تحریم‌های روسیه قریب به هشت سال است که اعمال شده‌اند و روسیه در افکار عمومی ‌جهان به‌عنوان مسئول واقعه شناخته می‌شود. نمونه ای بارز از قصاص قبل از جنایت!!

ماجرای کشتی جنگی U.S.S.Maine

بلافاصله پس از کشف قارۀ آمریکا، کوبا به تصرف اسپانیا در آمد و از سال ۱۴۹۲ تا ۱۸۹۸ مستعمرۀ آن کشور محسوب می‌شد. با قدرت گرفتن ایالات متحدۀ آمریکا، وجود مستعمره‌ای در مرزهای جنوبی و تعلق آن به کشوری اروپایی غیرقابل تحمل بود. بنابراین تصرف کوبا در دستور روز ایالات متحده قرار گرفت. موضوعی که باقیمانده بود
یافتن بهانه‌ای برای آغاز جنگ با اسپانیا و تصرف کوبا بود.

در پانزده فوریۀ ۱۸۹۸ در بندر‌ هاوانا، در کشتی جنگی آمریکا U.S.S.Maine انفجاری رخ داد که منجر به غرق شدن کشتی و کشته شدن ۲۶۰ نفر ازکارکنان نیروی دریایی آمریکا شد. دولت آمریکا بلافاصله پس از وقوع انفجار، دولت اسپانیا را مسئول آن دانست، بدون اینکه به درخواست‌های اسپانیا دائر بر بررسی و تحقیق علل و عوامل انفجار توجه کند. در ۲۵ آوریل ۱۸۹۸ ایالات متحده به اسپانیا اعلام جنگ داد و جنگی را آغاز کرد که ماه‌ها به‌طول انجامید و به شکست اسپانیا، ورود ارتش آمریکا به کوبا و تصرف آن منجر شد.

سال‌ها پس از جنگ و استیلا بر کوبا، به تشبث آمریکا، لاشۀ کشتی غرق شده از دریا بیرون کشیده شد و تحقیقات در خصوص علت انفجار آغاز شد. تحقیقاتی که قریب به یک قرن ادامه یافت در سال ۱۹۷۶ با این نتیجه خاتمه یافت که کشتی غرق شده نه با تعبیۀ یک مین به زیر کشتی، یعنی ادعایی که از سوی آمریکا طرح و دولت اسپانیا مسئول آن قلمداد شده بود، بلکه با مواد منفجره از داخل کشتی منفجر شده است. در این رابطه دولت آمریکا نه از اسپانیا پوزش خواست و نه غرامتی به آن کشور پرداخت کرد. (۳)

در پاره‌ای از موارد عملیاتی تحت پرچم کاذب اساساً صورت نمی‌گیرد، بلکه فقط با ادعای انجام عملیات، تلاش می‌شود دولتی تخریب و بدنام شود. موردی که اخیرا در اوکراین اتفاق افتاد، مصداق طنزگونه‌ای از این نوع «عملیات انجام نشده» تحت پرچم کاذب است.

بمباران بنای یادبود یهودیان قربانی جنگ دوم جهانی در اوکراین

روز ششم عملیات نظامی ‌روسیه در اوکراین، رئیس‌جمهور اوکراین ولودمیر زلنسکی، روسیه را متهم نمود بنای یادبود بابی ــ یار، جائیکه ۳۳‌هزار یهودی در جنگ دوم جهانی به قتل رسیده بودند را بمباران کرده است.

انستیتوی یادبود قربانیان هولوکاست در اسرائیل، بلافاصله بیانیه‌ای شدید‌اللحن صادر کرد. عمل روسیه برای اسرائیل نفرت‌انگیز می‌نمود که از سویی اعمال نیروهای راست افراطی در اوکراین را به هولوکاست تشبیه می‌کرد و از سوی دیگر بنای بزرگداشت یهودیان را بمباران.

تعدادی از روزنامه‌نگاران اسرائیلی جهت تهیۀ گزارش از این عمل شنیع به اوکراین و به محل «بمباران» رفتند و در کمال حیرت مشاهده کردند که بنای یادبود سالم و پابرجاست و اساساً بمبارانی صورت نگرفته است. به‌عبارتی رئیس‌جمهور اوکراین دروغ گفته بود.

در پی برملا شدن موضوع، نخست‌وزیر اسرائیل، نفتالی بنت به دیدار پوتین در مسکو رفت (هدف از این دیدار در رسانه‌ها تلاش برای مذاکره و ایجاد صلح عنوان شد) و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان را نیز در تل آویو پذیرفت.

چه مذاکراتی در این خصوص بین نفتالی بنت با پوتین یا شولتس صورت گرفته، در رسانه‌ها منعکس نشده است. (۴)

یکی از معدود اسناد مرتبط با طراحی «عملیات تحت پرچم کاذب» سند North Woods است. پس از انقلاب کوبا و استقرار حکومتی انقلابی در آن، ایالات متحدۀ آمریکا آن را خطری جدی برای امنیت خود و الگویی که ممکن بود توسط سایر کشورهای امریکای جنوبی مورد استفاده قرار گیرد، ارزیابی می‌کرد. به‌همین دلیل نیز بلافاصله پس از انقلاب کوبا همۀ توان خود را به‌کار گرفت تا فیدل کاسترو را ترور کند یا به‌هر ترتیب دیگری حکومت وی را ساقط نماید.

در این ارتباط طرح‌های بی‌شماری به مرحلۀ اجرا درآمد که همگی عقیم ماندند.

در ماه مارس ۱۹۶۲، ستاد فرماندهی نیروهای مسلح ایالات متحده طرحی را تحت عنوان فوق تهیه و به رئیس‌جمهور وقت آمریکا، جان اف کندی ارائه داد. طرح شامل یک سلسله «عملیات تحت پرچم کاذب» بود و باید بهانۀ لازم برای مداخلۀ نظامی‌آمریکا در کوبا و ساقط کردن حکومت آن را فراهم می‌آورد. طرح از جمله شامل عملیات ذیل بود:

۱ــ انجام یک سری حملات تروریستی علیه کوبایی‌های پناهنده در واشنگتن و فلوریدا، دستگیری تعدادی از کوبایی‌های ساکن آمریکا و متهم کردن دولت کوبا به برنامه ریزی و اجرای عملیات تروریستی توسط جاسوسان خود.

۲ــ آماده کردن هواپیماهایی با آرم و نشان کوبا یا اتحاد جماهیر شوروی، به آتش کشیدن مزارع نیشکر جمهوری دومینیکن با آن هواپیماها برای بدنام کردن کوبا و شوروی و حملۀ نظامی ‌به کوبا.

۳ــ نزدیک شدن چند هواپیمای آمریکا، در جریان یک مانور نظامی ‌به حریم هوایی کوبا و صحنه سازی در این  خصوص که یکی از این هواپیماها توسط کوبا سرنگون شده است.

۴ــ سرنگون کردن یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکا، طرح این ادعا که کوبا یک هواپیمای مسافربری آمریکا را ساقط کرده و سپس حملۀ نظامی‌ به کوبا.

این عملیات به دلیل مخالفت جان اف کندی هرگز به مرحلۀ اجرا در نیامد و سند آن دهه‌ها بعد در سال ۱۹۹۷ انتشار عمومی ‌یافت. (۵)

چگونه می‌توان «عملیات تحت پرچم کاذب» را تشخیص داد؟

تشخیص «عملیات تحت پرچم کاذب» چندان آسان نیست و اثبات آن اگر نگوییم محال بلکه بسیار دشوار است. ولی با دقت به پاره‌ای نکات می‌توان حدس زد که عملیات مورد نظر واقعاً توسط دولت یا فردی که مورد اتهام است انجام شده یا خیر. وجود نشانه‌های زیر به ما در تشخیص حقیقت امر یاری خواهد رساند:

بازتاب وسیع، جنجالی و نامتعارف واقعه در رسانه‌ها. معمولاً اخبار واقعه در غالب رسانه‌ها با کلمات و جملات یک‌سانی به‌صورت «روایت واحدی» و مکرراً پخش می‌شوند و غالباً متهم انجام عملیات در همان ابتدا و پیش از بررسی ماجرا تعیین و اعلام می‌گردد.

انتشار اخبار واقعه به‌گونه‌ای است که موجب تهییج افکار عمومی‌، برانگیختن احساسات و ایجاد زمینۀ روانی لازم برای پذیرش «روایت رسمی‌» می‌شود. گزارشات در غالب موارد به همراه پخش تصاویری تأثر‌برانگیز از واقعه، به‌خصوص تصاویری از کودکان، لباس و وسائل شخصی آنها و زنان سالخورده است.

دلایلی که در ابتدا ارائه می‌شوند، غالباً ضعیف و فاقد استحکام حقوقی لازم برای اثبات اتهام هستند.

عکس‌العمل فوری دولت یا دولت‌هایی به واقعه، اعمال مجازات به فرد یا دولت تحت اتهام، پیش از تحقیقات و دادرسی عادلانه و منصفانه صورت می‌گیرد.

علاوه بر نشانه‌های فوق الذکر، همواره باید در مورد انگیزه و نتایج عملیات تأمل کرد: انگیزه وهدف از عملیات چه بود؟ و آیا متهم کذایی یا هر دولت دیگری بدون انجام آن عملیات به هدف خود نمی‌رسید؟ برنده و بازندۀ عملیات کیست؟ گذشته و سابقۀ تاریخی متهم یا مدعی، اعتبار متهم یا مدعی در عرصۀ سیاست بین‌المللی ونهایتا رجوع به وقایع گذشته و استفاده از تجارب تاریخی.

با توجه به عواقب وخیم محکومیت یک دولت، سازمان یا گروهی از افراد متعلق به جهان‌بینی، قوم و مذهب معینی به انزوا، تحریم اقتصادی یا مداخلۀ نظامی‌، آیا معقولانه نیست، پس از وقوع هر حادثه‌ای با ابعاد جهانی، اندکی تأمل کرد و پیش از به نتیجه رسیدن تحقیقات از سوی نهاد بی‌طرفی قضاوت ننمود؟

۱ــ نگاه کنید به کتاب Die, den Sturm ernten، به قلم Michael Lüders

۲ــ نگاه کنید به کتاب Wir sind immer die Guten نوشتۀ Mathias Broeker

۳ــ https://de-academic.com/dic.nsf/dewiki/۱۳۰۸۰۳۶

۴ــ https://free۲۱.org/israel-fassungslos-ueber-ukrainische-neonazis/‎

۵ــ https://www.deutsches-spionagemuseum.de/۲۰۲۰/۰۳/۱۳/operation-northwoods-us-geheimplan-zum-sturz-fidel-castros