باز هم بردند!
تسبیح تمیز و توت مارا بردند
بی ننگی زمانه،بوت مارا بردند
تا خشک بمانیم نیابیم حاصل
از آخر سال حوت مارابردند
================================
گل کاغذی و سبز گلستان تقلبی
دزد و وزیر حلقه و زندان تقلبی
بر کوچه های شهر نبینیم از قضا
یک حرف اعتبار ، دل و جان تقلبی
================================
باید و شاید
امروز نه روز یست که باید ها! گفت
در گوشه ی تردید نباید ها! گفت
یا اینکه لمیده فیلسوف گنده
گردیده، مقوله های شاید ها! گفت
================================
درد وطن
امروز وطن دلم برایت تنگ است
آوازه ی خون دل ترا آهنگ است
آنیکه ز عیش خفته بر تخت جنون
بی عزت وبی نشانه و بی ننگ است
================================
انفجار
از باغ امید ها گلی را بردند
از گوشه ی زنده گی پلی را بردند
بدبختیی انتحار بر ما داده،
از بام بنفشه کاکلی را بردند
================================
جگر اعتبار بر چنگک
سر بیدار دار بر چنگک
گام تکرار های دایره وی
بسته ی تار و تار بر چنگک
امین آریبل
هالند