کربلای کابل
در آن ویرانه جغد شب سرود مام میخواند ز گلهایی که گشته پر پر و ناکام میخواند ز آن گلگون کفن هایی که سر تاج وطن بودند به مرگ آن جوانان چشم بادام میخواند به یاد روزگارانی که ویرانه بهشتی بود ز ایامی که نی غم بود، وقتِ شام میخواند از آن ماتم سرایی که…
بیشتر بخوانید