وطن
آتش زده خصم لانهای من میسوزد ازین کاشانهای من تا چند کشم غمت وطن بیش این غصه کند دیوانهای من بیچاره شدم وطن چه چاره کس گوش ندهد فسانهای من گوید به زبان حال میهن بردند به برون خزانهای من امروز ز ظلم خصم جاهل مخروبه شدهاست خانهای من از فتنهی زن ستیز نادان برباد…
بیشتر بخوانید