این سیاست تشنجآفرین و جنگطلبانه را محکوم میکنیم
«تروریستی» خواندن «سپاه پاسداران» توسط پارلمان اروپا اعلان جنگ علنی به ایران است،
پارلمان اروپا روزپنجشنبه با تصویب یک قطعنامه، مجموعهای ازخواستهها را به عنوان «واکنش اتحادیه اروپا به اعتراضها و اعدامها در ایران» مطرح کرد؛ درخواستهایی که طیف گستردهای از مسایل، از افزایش تحریم و حمایت از معترضان تا تروریستی خواندن سپاه پاسداران را در بر میگرفت.
نهاد قانونگذاری اتحادیه اروپا، یک روز پیشتر نیز با تصویب تغییری کوچک، درخواست تروریستی خوانده شدن سپاه پاسداران را به یکی از گزارشهای سالانهاش اضافه کرده بود.
این در حالی است که پارلمان اروپا، به رغم داشتن اختیاراتی در برخی مسایل مانند تصویب بودجه اتحادیه اروپا یا قراردادهای بازرگانی و تجارت بینالمللی، در موضوعات مرتبط با سیاست خارجی و امنیت ملی کشورهای عضو از حداقل قدرت و اختیار برخوردار است و نهادهای اجرایی اتحادیه اروپا ملزم نیستند که به مصوبات این پارلمان در چنین مسایلی توجه کنند.
به همین دلیل چه قطعنامهای که روز پنجشنبه تصویب شد و چه چند جملهای که به گزارش سالانه شکل اجرای پیمان سیاست خارجی مشترک اتحادیه اروپا در روز چهارشنبه اضافه شد، ضمانت اجرایی ندارند و فقط برای هوچیبازی تبلیغاتی مفید بوده و صرفا ابزار فشار روحی و تعلیف اپوزیسیون خودفروخته ایرانی هستند. اصولا تصمیماتی در این سطح نه با توجه به خواستههای اعضای پارلمان اروپا، بلکه بر اساس سیاست خارجی کشورهای عضو و منافع ملی مورد نظرشان گرفته میشوند.
دراثرهمین تناقضات خبرگزاری آلمان روز پنجشنبه ۱۹ ژانویه (۲۹ دی) به نقل از یک سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا گزارش داد که قطعنامه پیشنهادی پارلمان اروپا برای قرارگرفتن نام سپاه در فهرست تروریسم به سادگی قابل اجرا نیست.او گفت برای گنجاندن نام سپاه پاسداران در لیست تروریستی اتحادیه اروپا به عنوان مثال «حکم قضایی دادگاه ملی (یکی از کشورهای عضو)» یا «حکم ممنوعیت صادرشده از سوی یک نهاد اداری» لازم است. این بدان معناست که در سطح اتحادیه اروپا بدون این تصمیمگیریها سپاه پاسداران را نمیتوان وارد لیست تروریستی کرد.
به گفته سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا داوری و یا تصمیمگیریهای نهادهای ملی که ناظر بر ممنوعیت سپاه یا تروریستی خواندن آن باشد نیز باید با پرنسیپها و معیارهای اتحادیه اروپا در ارتباط با قوانین مربوط به «اقدامات تروریستی» منطبق باشد. درمورد تصمیم پارلمان اروپا و احتمالا تصویب آن در شورای اتحادیه اروپا و تروریستی خواندن سپاه پاسداران به چند نکته مهم شاره میکنیم:
یکم: قطعنامه پیشنهادی پارلمان اتحادیه اروپا به شورای تصمیمگیری این اتحادیه اگر هم در مرحله نهایی آن به تصویب برسد با بند ۳۹ منشور سازمان ملل متحد مغایرت دارد و نقض صریح این منشور تلقی میشود و به ایران نیز اجازه میدهد نظامیان کشورهای عضو اتحادیه اروپا را گروه تروریستی دانسته و به عنوان تروریست با آنها برخورد کند. درماده ٣٩ منشور ملل متحد تصریح دارد که تعیین موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح، اخلال در امنیت بینالمللی و تجاوز بر عهده شورای امنیت سازمان ملل است و اقدامات تروریستی ذیل همین ماده تعریف میشود.نهادها و مراکزی که در قانون اساسی یک کشور به عنوان یک نهاد رسمی و بخشی از پیکره و ساختار آن کشور شناخته میشوند را نمیتوان بیرون از ساختار قانونی کشور یاد شده تلقی کرده و به عنوان یک گروه تروریستی معرفی نمود.وظایف، ماموریت و جایگاه سپاه به عنوان یک ارگان رسمی نظامی در اصل ۱۵۰ قانون اساسی تعریف شده و بر این اساس هیچ کشوری نمیتواند این ارتش را یک گروه تروریستی بداند.چنین اقدامی مغایر منشور سازمان ملل متحد و نقض قوانین بین المللی است. فراموش نکنیم که نیمی از جوانان آماده به خدمت ایران دوران سربازی خود را در سپاه پاسداران بر اساس قرعهکشی میگذرانند که همه آنها با مُهر تروریست از همه حقوق قانونی خویش به عنوان یک انسان در جهان با زور و ارعاب محروم میگردند.
دوم: انگیزه پارلمان اروپا و تصویب احتمالی اتحادیه اروپا در تروریستی خواندن سپاه چه میباشد وخواستههای این اتحادیه از ایران چیست؟
اتحادیه اروپا همانند آمریکا از همان آغاز اعتراضات مردم در شهریورماه با پرچم محکوم کردن درگذشت مهسا امینی، دفاع از«حقوق زنان و حقوق بشر» … برای رهبری تظاهرات اپوزیسیون به میدان آمد و با سوءاستفاده از فقدان رهبری و چشمانداز اعتراضات مردمی با هر آنچه که در توان داشت چه مالی و چه تبلیغاتی و تدارکاتی و… از اپوزیسیون ارتجاعی ایران که سرانجام در برلن در اردوکشی ناتو گردآمد حمایت کرد.
بدون شک انگیزه و نیت دول اروپائی دفاع از«حقوق بشر» نیست .منظور این است که چرا ایران با اسرائیل و یا عربستان سعودی و آمریکا همکاری نمیکند و به روسیه تسلیحات نظامی ارسال کرده و تروریسم بینالمللی را که تحت رهبری آمریکاست به رسمیت نشناخته و تقویت نمیکند. منظور اتحادیه اروپا این است که ایران باید در نزاعی که درعرصه بینالمللی و نظم جدید جهانی درگرفته است در کنار غرب بایستد، از گرایش به شرق دست بردارد و حق ندارد از جنبش محقانه لبنان؛ فلسطین؛ سوریه؛ یمن، و دولتهای مستقل کوبا، ونزوئلا، بولیوی نیکاراگوئه و… دفاع کرده و سیاست گرایش به شرق و نزدیکی به چین، روسیه را که در این برهه از زمان به نفع منافع ملی ایران است در پیش گیرد. پیوستن رسمی ایران به پیمان همکاری شانگهای و توافقنامههای طولانی مدت با روسیه و چین…. انگیز اصلی اتحادیه اروپا از اینهمه هیاهو در مورد نقض «حقوق بشر» در ایران است! تروریسم از منظر اتحادیه اروپا جریانی است که منافع آنها را به خطرمیاندازد. از این منظر عربستان سعودی، اسرائیل و ترکیه مدافع داعش تروریسم محسوب نمیشوند! هاری و افسارگسختگی اتحادیه اروپا و غرب محصول شکستی است که نازیها در اوکراین متحمل شده و تغییر توازن قوائی است که در غرب آسیا با نزدیکی ایران به سمت شرق به وجود آمده است. اپوزیسیون هار ایران با شعارهای مبتذل و رذیلانه خود نیز از این سیاست الهام میگیرند.
اتحادیه اروپا از آن بخش اپوزیسیون ایرانی دفاع میکند که با اهداف راهبردی امپریالیستی غرب و در تقابل با چین و روسیه و شکلگیری نظم چند قطبی درجهان همراه باشد. برهمین اساس اتحادیه اروپا تلاش میکند توسط محافل ارتجاعی و امپریالیستی رژیم ایران را حتی به قیمت فروپاشی ایران و بروز هرج و مرج سرنگون و بدیل امپریالیستی و داعشی خود را بر مسند قدرت بنشاند و یا در حالت دوم با تضعیف ایران در مذاکرات آینده برجام،- اگر مذاکراتی اساسا صورت گیرد – با کسب امتیازات بیشتر و عقبنشینی ایران به مقاصد خود دست یابد. اپوزیسیون خودفروخته ایران نقش همدست و پادوی این سیاست را بازی میکند.
سوم: ازمنظر حزب کار ایران (توفان)، تروریستی خواندن سپاه پاسداران توسط پارلمان اروپا، ادامه همان سیاست سنتی ضدایرانی امپریالیسم غرب از بدو انقلاب ایران است. این اقدام تائید ادامه سیاستهای دادگاههای ساختگی ایادی رژیم جمهوری اسلامی در خارج از کشور برای نقض حاکمیت ملی قضائی ایران و ساختن ابزارهای فشار تروریستی به ایران، تحریمهای ضدبشری، جنایتکارانه و غیرقانونی علیه مردم ایران، تائید ترور فرمانده رسمی و عالیرتبه ایران قاسم سلیمانی در خاک عراق در یک سفر رسمی دیپلماتیک، تائید ترور دانشمندان هستهای ایران و تائید تنش و دامنزدن به جنگ و خونریزی و تهدید امنیت و صلح جهانی است و چنین سیاستی تروریسم بینالملل و نقض آشکار همه حقوق بینالملل و منشور ملل متحد است و حزب ما آن را قویا محکوم میکند. این سیاست تحریکآمیز و تروریستی که توسط اپوزیسیون سلطنتطلب و فرقه داعشی رجوی و تجزیهطلبان و چپنماهای آشفتهفکر، درمانده و تواب و امثال آنها ردیف شده است اقدامی ماجراجویانه، خشونتآفرین، جنگطلبانه و ضد ایرانی بوده حزب کار ایران (توفان) آن را مانند همیشه قویا افشاء و محکوم میکند.
مخالفت حزب ما با تبهکاری جمهوری سرمایهداری اسلامی و محکوم کردن نقض حقوق دمکراتیک مردم و سیاست خانمانبرانداز اقتصادی و نئولیبرالی، مبارزه علیه فقر، گرانی و دزدی، فساد و هزاران مصیبت دیگر، دشمنی با ایران و حقوق قانونی به رسمیت شناخته شده جهانی این کشور مانند سایر کشورهای جهان نیست. ایران به منزله کشوری مستقل در جهان فارغ از نوع حکومت، ایدئولوژی، سیاست، اقتصاد، رنگ پوست و مذهب دارای حقوقی است که باید بر اساس اصول دموکراتیک به رسمیت شناخته شده جهانی مانند حقوق همه ممالک جهان مورد احترام بوده و از آن بیواسطه برخوردار باشد. کسانی که میخواهند نوکرصفتانه برای ایران به عنوان عضو رسمی و قانونی سازمان ملل متحد البسه استثنائی بدوزند و ایران را با هوچیبازی از همه حقوق بینالملل محروم کنند نه انقلابیاند و نه دموکرات، آنها تنها فاشیستهائی هستند که مانند گماشتههای ارتجاع بر طبل صهیونیسم و امپریالیسم کوبیده و برضد منافع ملی ایران عمل میکنند. مردم ایران حساب مزدوران و دستنشاندگان امپریالیسم را از اپوزیسیون انقلابی که مخالف لشگرکشیهای اخیر امپریالیسم در خارج از کشور بودند جدا میکنند. اتحادیه اروپا با ادامه چنین سیاستی بر طبل جنگ و تنش در منطقه و جهان میکوبد و ما آن را قویا محکوم میکنیم و شکست این سیاست و فربه کردن اپوزیسیون خودفروخته و فاقد شرافت ملی را از هم اکنون پیشگوئی مینمائیم. جمهوری سرمایهداری اسلامی.ایران میرنده است ولی ایران با تمام فرهنگ درخشان آن به کوری چشم ایرانیان خودتحقیر و ایرانستیز پاینده بوده و باقی میماند.
بزرگترین تروریست تاریخ بشریت ارتشهای پیمان جنگ افروز و متجاوز ناتو هستند که در پشت خود دریای خون به جا گذاشته و از کشته پشته ساختهاند. بزرگترین ارتش ارتجاعی و خون آشام ارتش صهیونیستی اسرائیل است که چند کشور منطقه را تحت اشغال خود دارد و علیرغم قطعنامههای سازمان ملل متحد در محکومیتش، بیخیال و با فراغ بال به یاری متحدانش همچنان به تجاوزاتش در منطقه و جهان ادامه میدهد .و آنوقت اپوزیسیون مزدور ایران از نازیهای اوکراین دفاع میکند و در کنار آنها و صهیونیستها و آمریکائیها و حزب جنگطلب و فمینیست سبزها با پرچم «زن، زندگی، آزادی» به مقابله با منافع ملی ایران میرود. حزب ما مانند همیشه تنها از اعتراضاتی دفاع خواهد کرد و آنها را مترقی میداند که بر اساس اصول زیرین استوار باشد.
۱- سرنگونی رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی فقط باید به دست مردم ایران صورت گیرد.
۲- ما از تمامیت ارضی ایران دفاع کرده و تجزیهطلبان را افشاء میکنیم.
۳- ما تحریمهای ضدبشری امپریالیسم غرب را بر ضد ایران جنایتکارانه، ضدبشری ارزیابی کرده و نه تنها آن را محکوم کرده بلکه خواهان دادن غرامت به ایران هستیم.
۴- ما مسدود کردن اموال ایران را تروریسم اقتصادی در جهان دانسته و مصادره و غارت آن را به بهانه نقض حقوق بشر در ایران توسط مشتی راهزن و دزد عوامفریبی غارتگرانه میدانیم.
۵- ما از حق حاکمیت ملی ایران که ربطی به حکومتهای وقت ندارد دفاع میکنیم.
۶- ما سیاستهای امپریالیسم و صهیونیسم را در منطقه دخالت آشکار کشورهای خارجی در غرب آسیا دانسته که تنها موجب تشنج، تنش و جنگ در منطقه شده و میشوند. این قدرتهای بیگانه هستند که امنیت منطقه و صلح جهان را به خطر انداختهاند و باید گورشان را از منطقه گم کنند.
۷- ما از مبارزات مردم ایران به ویژه زحمتکشان، فرودستان برای تحقق حقوق خود در تمام زمینههای با تمام نیرو دفاع کرده و در این برهه از زمان خواهان ایرانی هستیم که در آن جائی برای فساد، دزدی، خویشاوندسالاری، ارتجاع مذهبی، دینسالاری، فقدان تساوی اجتماعی حقوق زن و مرد، نقض حقوق کارگران و زحمتکشان، آموزگاران و… نباشد.
حزب کارایران(توفان)
۳۰ دی ماه ۱۴۰۱