خواب هاى روغنى “اشرف غنى”
خواب ديده يك شبى “اشرف غنى” خواب هاى چرب و نرم و روغنى خواب مى ديده سپه سالار شده فاتح و سردار و لشكر دار شده بهر خدمت كرده بس سعى و تلاش محو كرده “طاعش” و خيل خفاش ديگر آن ديوانه يا ميزوف نيست بيخود و مستانه ى مشعوف نيست عبدل لشمك شده هم…
بیشتر بخوانید