هزار شب به سحر رفت و آفتاب نشد
نصیب ما ز چه جز سایه ی سراب نشد
چه خانه هاست ها فتاد و چه کوچه هاست خراب
بنای خانه ای ظالم چرا خراب نشد
چه شاخه ها ز عٰٰطش سوخت از ثمر آفتاب
مصیبتیست که در کام برگ آب نشد
هزار قامت سروی خمید و شد برباد
چه رفت فتنه ای دوران نخفت و خواب نشد
چه دست ها که بلند شد برای قطع ستم
ولی دعا به هدر رفت و مستجاب نشد
ز مال و هستی مردم که غاصبان بردند
کجاست داد عدالت چرا حساب نشد
ثنا ز بی مهری ظالم چی شکوه ها که نشد
ولی چی سود که او در ره ای ثواب نشد
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
دوشنبه ۱۰/۰۸/۲۰۱۵