طیارات بی سرنشین امریکائی ..و..
ازپالیسی چند بعدی تا اوج بحرانات وفروپاشی پاکستان
{بخش دوم}
قسمت- 10-
پاکستان به ارتباط دوستیهای کاذبانه وتشدید عملیات تیروریستی خود زیر سوال قرار دارد!؟
وسوالهای اساسی اینجا مطرح میگردد که- یک : _ پاکستان چرا تا این حد بخاطر کشته شدن رهبران تیروریستها اشک ریخت که(بدون تردید اشک تمساه است!؟) وماتم وویلا براه انداخت وحتا اززمان کشته شدن بیت الله محسود وحکیم الله محسود وسائیر رهبران کشته شدۀ طالبان تا کنون که قرار اظهارات مکرر طالبان این قتلها هم به همکاری -دستگاه شیطانی تیروریستی -ای-اس-ای- صورت گرفته است؛ به اصطلاح انها را “ناجی صلح!؟” اعلام نموده بود ودر مقابل امریکا وحملات ناتو عکس العملهای تند نشانداد!؟؟؟؟- دو- : _ آیا طالبان در مجموع به صلح وثبات وتأمین امنیت تا این حال ایمان داشتند ودارند و آیا انها صلح محور ومسئول همه گونه (صلح وامنیت) بوده اند !؟؟؟؟؟- سه : _وهر گاه این جریانات وقضایای کمیاب ونادرصلخواهی محتملأ اتفا ق افتد وطالبان مستقیمأ خود مبتکرانه این تصمیم را بگیرند وسلاح خود را بر زمین گذارند وبه همه خواسته ها ونیاز ها وپدیده ها وعناصریکه تضمین کنندۀ صلح وثبات است به ان تسلیم وهمه را بپذیرند وافزون بر ان برای یک لحظه قبول گردد که پاکستان یک کشور صلخواه وضد تریروریسم در نظر وعمل مبدل گردیده است!؟ که تا حال برای ثبوت این ادعا نیز از جانب پاکستان کدام سندی وجود ندارد!!- ایا با این طرح ؛ پاکستان واقعأ میخواهد در برابر بشریت تعهد بسپارد وبه خواسته ها وبه پیشنهادات صلح وثبات وارا می وامنیت جهانیان بویژه درقضایای افغانستان ؛ تسلیم وزانو بزند ؛ ویک افغانستان ازاد-مستقل- نیرومند ومترقی وسر بلند را در کنار خود تحمل کرده میتواند!؟؟؟؟؟-واین در حالیست که از نظر این قلم ؛ این پدیده های پیچیدۀ سیاسی ومعمای سردر گم سر بسته ومفقودا لاثر صلح وثبات وامنیت در بین پاکستان وطالبان -القاعده وسائیر شبکه های تیروریستی وبنیاد گرایان افراطی دربین پاکستان وشبکه ها واستخبارات بین ا لمللی وحامیان تیروریسم ان بستگی داشته ؛ وچنان ارتباط تنگاتنگ دارد که طی یک دهۀ اخیر کاملأروشن گردیده است!؟ -چهار : _ این عناصر متشکله وپدیدۀ پیچیده “جنگ وتیرور” به حدی با منافع یک دیگر گره خورده است که ؛ به تنهائی هیچ کدام نمیتوانند ” عنصر صلح وثبات وآرامی” را با فرینند. !؟- پای منافع هرکدام در میان منجر به جنگ وتیرور میگردد که( طالبان والقاعده وسائیر گروه های افراطی اسلامی که مرکز ان پاکستان است) منحیث ابزار جنگی بخاطر تأمین منافع این وان حامی جنگ وتیرور داخلی وحامی بین المللی توسط پاکستان مورد استفاده واستعمال قرار میگیرند نه به مفهوم دیگر!؟ -ممباب مثال: یعنی که طالبان -گروه های تیروریستی ومردم افغانستان وپاکستان ومناطق دیگر در مجموع برای تأمین منافع آزمندانه به گروگان تیروریسم وبه قربانی گرفته شده اند. یعنی ایا این حکیم الله محسود ومماثل ان یگانه افراد وعناصری تعین کننده در ایجاد وافرینش صلح وثبات – امنیت وارامی بوده اند که پاکستان بعد از حدود نیم قرن وبویژه بعد از یک دهۀ اخیر جنگ ومداخله وتیرور تا امروز سر انجام میخواهد گویا به مردم نشان بدهد که اینها “منجی صلح ” اند وتوانسته است به یک کشف بزرگی دست یابد(!؟) – نخست از همه:_ پس هر گاه چنین چیزی در عمل واقعیت میداشت ؛ ایا پاکستان ومقامات ماجرا جوی نظامی ان هر گاه ایمان وباور به صلح وثبات میداشتند ویا دارند؛ میتوانند به این سوالات آسان وروتین دیگری پاسخهای روشنتر وشفاف مطابق اصول وپرنسیپها موازین وقوانین ومیثاقهای بین المللی پذیرفته شده ارائه نمایند ؛ که چرا تا امروز یک نقش سازنده را بمثابۀ “منجی صلح” (!؟) به این عناصر مهم نقش قایل نگردیده واز نفوذ ونقش تعین کننده در افرینش وفروکش سازی جنگ وتیروربا توجه با ارتباط تنگا تنگی که دارند استفاده نبرده اند!؟؟؟؟؟- و در ثانی : _ افزون بر ان بخاطر رد پای شبکۀ تیروریستی -ای-اس-ای- وپرده پوشی به نقش وهمکاری ان در همچو حوادث که گویا هیچ از این ماجرا ها وجنایات اطلاعی ندارد ؛ ودر تحت پوشش وبهانۀ اینکه به همکاری با امریکائیها در حملات بی سر نشین ؛ وسیلۀ این کشتارها بویژه “محسود” ها؛ رهبران طالبان گردیده است ؛ در صدد قلع وقم وبگیر وببند بر امده وشمار زیادی را به این ارتباط متهم نموده به زندانها نیز انداخته بودند !؟- وبا این موضعگیریهای نوسانی ظاهرأ دلسوزی با طالبان ودشمنی با امریکائیها را عملأبه نمائیش گذاشته وسیاست” هم لعل بدست آید وهم دل یار نرنجد !؟” را به منصۀ اجرا قرار میدهد. از انرو در این رابطه در موضعگیرهای چند بعدی پیچیدۀ مقامات پاکستانی در دوستیهای کاذبانۀ خود در عمل میبینیم که چنین قضایای عینی بگونۀ تکذیب ناپذیرباز هم بیشتر به وضاحت بر ملا میگردد- زیرا- الف : _به گذارش خبرگذاری (8صبح-2/نوممبر/2013م) به دنبال کشته شدن حکیم الله محسود رهبر طالبان ؛ وزارت امور خارجۀ پاکستان در اعتراض جدی به این حملات ضد تریروریستی طیارات امریکائی در مراکز تیروریستی پاکستان “ریچارد الستون” سفیر واشنگتن در اساسلام اباد را احضار ومراتب نگرانی شدید پاکستان را نسبت کشته شدن رهبر طالبان حکیم الله محسود به وی ابلاغ مینماید . به تعقیب ان در همان روز ” چودری نثار علی” وزیر داخلۀ پاکستان نیز حملات طیارات بی سرنشین امریکائی را علیه تیروریسم وطالبان اقدامی علیه تلاشهای صلح پاکستان میخواند..!؟… وبه اساس همین منبع : نواز شریف خودرا حقیر احساس میکند… واز کشته شدن رهبر طالبانش گویا سر خورده ومأیوس میگردد وسخت ناخوشی خودرا ابراز مینماید… واز کشته شدن حکیم الله محسود؛ شریف وموء تلفانش هیچ خوش نبوده اند..!؟ -وبه اساس همین منبع یکی از وزیران کابینۀ نواز شریف امریکا را به صراحت به سبوتاج روند صلح پاکستان متهم میسازد !؟- ب : _ واین درحالیست که بویژه به همگان معلوم است که در طی یک دهۀ اخیر تا زمانیکه امریکا حملات خود را علیه تیروریسم در داخل پاکستان اغاذ نکرده بود ؛ از نظر نظامیان پاکستان همه چیز خیر خیریت وگویا صلح وارامی وامنیت تأمین بوده واز تیرورها وکشتارها وخونریزیهای دوامدارواعزام تیروریستان وانتحاریون توسط پاکستان در داخل افغانستان بکلی منکر وچشم پوشیده بود و پیوسته میگفت که در پاکستان تیروریست هیچ وجود ندارد!؟. وزمانیکه امریکا پایگاه ها -پناهگاه ها ومراکز تیروریستی داخل پاکستان را مورد حمله قرار میدهد ورهبران انها کشته میشود استغاثه ونالان مقامات پاکستانی بالا میشود که ؛ صلح در خطراست و روند صلح پاکستان را امریکا سبوتاژ میکند؛ کسی نیست بپرسد که تاحال طی یک دهۀ اخیر به تقاضا های امریکا وناتو وجهان بطور مکرر؛ چرا پاکستان اعتنا ننموده با طالبان وتیروریستان خود صلح را تأمین ننموده است و پاکستان بر عکس پیوسته امریکا را متهم میکند که گویا صلح را امریکاست که سبوتاژ میکند!؟- ( در اینجا این تحلیلها نباید جانبدارانه ویکطرفانه قضاوت شود که از کدام کشور خاص ویا طیارات خاص ویا از کشتارهای بی هدف ان دفاع به عمل می اید اما موضعگیری تیروریستی پاکستان وواقعیت گریزبودن ودروغ پراگنی پاکستان وادار میسازد تا برای روشن شدن واقعی قضایا ناگزیر باید جوانب برخی پدیده های مثبت بطور نسبی به روند صلح نیز موشگافی گردد .ا) زیرا این معمای گنگ را با موضعگیریهای شیطانی وکاذبانه وچند بعدی پنهان وپیدای خود ؛ پاکستان درست روشن وشفاف نمیسازد که دشمنی او با امریکا وهمسوئی با تیروریسم است ویا هم باهردو!؟؟؟؟؟_ ث : این عکس العملهای تند وو اکنشهای شدید علیه امریکا از جانب مقامات ونهاد های کلیدی ومعتبر پاکستان سر انجام امریکا را ناگذیرساخته بود تا واکنش بالمقابل را انجام داده حملات هوائی ضد تیروریستی را درداخل پاکستان بیشتر تشدید نماید .وهمچنان در این اارتباط سخنگوی وزارت خارجۀ ان از قول سفیرایالات متحده امریکا گفته بودکه:” اگر این خبر درست باشد (کشته شدن حکیم الله محسود)ضربۀ جدی به ان گروه پیکار جو وارد شده است..و سفیر مذکور اضافه مینماید که: “مذاکرۀ دولت پاکستان با طالبان یک مسئلۀ داخلی است وبه ان کشور(امریکا) ربطی ندارد…”- ج : _ ونواز شریف با این واکنشهای شدید خود نیز بسنده نکرده ؛ در این رابطه با تشکیل فوری جلسه امنیتی کابینۀ خود خواستار باز بینی وتجدید روابط با امریکا میگردد…و… وچودری نثار علی وزیر داخلۀ پاکستان به تعقیب ان چنین اظهار نظر مینماید: ” امریکا در پی سبوتاژ گفتگو های صلح میان طالبان وحکومت این کشور است…”- ح : _ اما سوال اینجا پیش می اید که: کسی نیستاز این شیادان معامله گر چندین زبانه شارلتان این دلقکهای سیاسی ضد صلح وثبات وامنیت بپرسد ؛ در صورتیکه تا این حد بالای طالبان خود تسلط داشته وتحت فرمان بوده وجای هیچ شک وتردیدی هم وجود ندارد که ارتباط تنگاتنگ با تیروریستان خود نداشته باشد ؛ زیراعملأ نشان میدهد که به این گروهکهای تیروریستی خویش: جای بود وباش-پناه گاه امن وتربیتی واجازۀ فعالیتهای تیروریستی ازاد را نظامیان ومقامات پاکستانی نیز از دهه ها بدینسو طبق اهداف استراتیژیک قبلأ تعین شدۀ خود به تیروریستها مساعد گردانیده بودند وهر گاه با ایشان چنین ارتباط تنگاتنگ نداشته باشند؛ چرا انها را طی این مدت طولانی به دهه ها پناه داده وبه اغوش گرفته اند و از انها به شدت دفاع نیز مینمایند!؟؟؟؟؟ وچرا به صلح و مذاکره تاحال انها را وادار نساخته ویا در عدم پذیرش صلح در نابودی وقلع وقم انها مبادرت نورزیده است!؟- ودر مقابل تیروریستها و تیروریسم همیشه خاموشی را اختیار نموده اند . وهر زمانیکه امریکا وناتو میخواهند علیه تیروریستها داخل اقدامات گردند بیش ازاینکه طالبان وتیروریستها سر وصدا بالا کنند با حساسیتهای مقامات پاکستانیها روبرو میگردند که به همگان این مضحکه روشن گردیده است!؟ – که با این دلسوزیها واشک ریزی وماتم داریهای مهربانتر از مادرباطالبان هرگاه منافقت در پشت پرده ها ی تاریک معامله گری -زدوبندهای چند بعدی وپیچیدۀ سیاسی-نظامی ومالی ومادی نباشد؛ در طی این دوازده سال وبا تأکید بالای این سوالات موجوده که چرا درین مذاکرات به اصطلاح برقراری صلح وامنیت وثبات!؟ با این طالبان وتیروریستان دست پروردۀ خود تا هنوز بموافقه نرسیده ونمیرسد . وبا تعقیب سیاستهای کجدار ومریز وبا پالیسی مریض وبیمار گونۀخود به اصطلاح مردم ما تا کنون” دم شانرا به خورجین نگهداشته است!؟” -این موضعگیریها واضیح میسازدکه در مقابل طالبان وتیروریسم همیشه سکوت وخموشی وتسلیم بوده وبا تعهدات مرموز معامله گرانۀ خود که هرگاه ” خرید وفروش طالبان در بین نباشد !؟” وضمنأ ازطریق ایشان به ادامۀ جنگ و اخذ امتیازات از امریکا وغرب نیز نداشته باشد؛ چرا حد اقل گامی کوچکی را درراستای صلح نگذاشته است وسیاستهای اشکارای “هم به نعل بزن وهم به میخ کوبیدنها!؟” را درپیش گرفته وبا استفادۀ ابزاری از طالبان وتیروریستان دست پروردۀ خود بلا توقف خونریزی ومسلمان کشی را پیشه نموده وادامه داده امده اند وحد اقل گامی اقدامی وتلاشی لمس کنندۀ را هم برای صلح نبر داشته اند وهیچ گونه سندی هم تا حال در این راستا ارائه نکرده است. و…چگونه ثابت میسازد که حد اقل اقدامی عملی امیدوار کننده و لمس کنند ۀ را در روند صلح وثبات انجام داده است!؟ و– خ : _ و اما با این بازار تیزیهای خود ( جائیکه منافع پاکستان مضمر باشد ویا طالبان را بخواهد بفروش رساند و یا معامله دیگر نماید ؛ انهارا تحت عنوان ضد صلح معرفی وبه قربانگاه ها میفرستد وازبین میبرد . و هرگاه مورد حملات واماج هدفمند هوائی ناتو قرار گیرد انگار مهربانتر از مادر به انها دلسوزی کذائی نشانداده آه و ناله سر میکند که صلح در خطرافتید در حالیکه خود نظامیان ان در معرفی انها به مسوئلین امریکائی نقش تعین کننده را در امر این کشتارها دارند!؟) وبه باجگیریها وامتیاز خواهی ها وبه اخذ مبالغ گذاف وسرسام اور خود تحت نام دروغین (اسلام وجهاد!؟ ) که این نام نیز” تحفۀ غربی!؟” برای ایشان است که بیشتر از هرمفا خرات دیگر سخت به ان میبالند!؟ ؛ وبه این ترتیب این گروه های تیروریستی را به انظار انها فعال وغیر قابل کنترول وغیر قابل مهار به نمائیش گذاشته وتمام بشریت-جامعۀ جهانی ونهاد های مدنی وحقوقی وهمه نیروهای ضد تیروریستی را نگران مینمایند ؛ طالبانیکه تحت امر وفرمان -ای-اس-ای-باشند برای تأمین منافع دیگران به جنگها به قربانی اعزام میدارد ؛ وان عده طالبانیکه واقعأ صلح بخواهند ویا تمایلات به صلح وختم جنگ داشته باشند به ذراعی مختلف وگونگون نابود شان میکند!؟-وبه این ترتیب میبینیم که خودرا به ابر قدرت اتمی- با اعتماد- تختۀ خیز ضد افغانستان – ضدهندوستان- وبه یک مرکز گسترش تیروریسم بین المللی در اسیا ومتشنج سازی مناطق مسلمان نشین ؛ از کشمیر گرفته تا شرق دور وسینگ کیانگ(تورکستان چینی) الا پیکن و تورکستان مرکزی(تارستان روسیه- قفقاذ وچچن) واسیای میانه -تاجکستان -بشمول سائیر کشورهای تورک نشین وتورکستان جنوبی( قزاقستان-اوزبیکستان-تورک منستان-اذربایجان وبخشهای ماورائ النهروخراسان بزرگ وافغانستان امروزی و…) با همکاری ودر تبانی با خطر ناکترین گروه های تیروریستی چون “التحریر” وغیره در این مناطق مبدل گردیده است که از ان جمله افغانستان رادر طی تقریبأ چهاردهه ی خونین با جنگهای تحمیلی به خاک وخون وبه اتش کشید ووجب وجب خاک این سرزمین دلیران وغیور مردان دشمن شکن وانگریزستیز ضد استعمارغیر قابل مهار واما بیدفاع مانرا درزیر پای شان به اتش سوزان وبه قبرستان مبدل نمود وخون پاک بیش از دو ملیون انسان مسلمان را ریخت -بیش از یکنیم ملیون انرا معلول ومعیوب وبیش از شش ملیون انرا مهاجر-بیوطن وبا استفادۀ ابزاری از همین گروهکهای تیروریستی افراطی جهادی تحت عناوین( جهاد مقدس-لشکر خدا-خطر کمونیسم -کفر والحاد واسلام در خطر است و..!؟) هست وبود کشور مارا با بیرحمی تمام چپاول وغارت نموده ؛ همه دست اوردهای نظام مترقی ودموکمراتیک پیشین انرا در همه عرصه های نظامی-اداری- سیاسی- اقصادی-اجتماعی -فرهنگی وبسا نهاد های دموکراتیک ومترقی وزیر ساختها وزیربنا های انرا عقده مندانه ودشمنانه نابود و کشور ارام وآباد مانرا هر انچه که در توان وامکان خود داشت همه را ویران وخود را آباد وشگوفان وبا سلاح اتمی تحت عنوان (کشور دوست وبرادر مردم افغانستان!؟) خودرا مجهز وبه خطرناکترین دشمن وبه مرکز تجاوز وتیروریسم در این منطقه مبدل گردید که هیچ دشمن متجاوز تا حال در حق کشورما ویا در حق هیچ بشر چنین نکرده است که این به اصطلاح برادر مسلمان همسایه بما کرد!!!!!- وجویهای خون انسان بیگناه بلاتوقف در هرگوشۀ کشور ما در همه عید وبرات و نوروز -روز رسمی وغیری رسمی- عروسی ومحافل ومجالس ومکاتب ومساجد شفاخانه وهوتل ومهمان خانه وده ها وصد ها مراکزونواحی شهر وجاده وبود وباش مردمی بیباکانه ومغرورانه وسر کشانه وبا تکیه به نیروی خارجی ها؛ جاری ساخت و انرا ازطریق مفتیها وملا یان انگریزی معلوم الحال مفسد مبا ح الدم فتوای داده وحتا به خلق شریف شیعه وهزاره حکم تکفیر صادر نموده وبه ان هیچ گونه ارزشی انسانی هم قایل نگردید ودر برابر قتل عامها ونسلکشیها در کویتۀ بلوچستان نتنها توجه نکرد وبلکه با سکوت خود تا که توانست تشویق نیز نمود . واما یک قطره خونی که از وجود یک تیروریست دست پرورده وقاتل ملیونها انسان اگر در پاکستان بریزد ؛ با وجود انکه در همچو کشتار ها که خود پاکستان ونظامیان ان مستقیمأ دست دارند وعامل اصلی کشتار هم خودشان استند بعدأ با براه اندازی سر وصدا های کاذبانه حتا به سطح جهانی انگیزه می افرینند و انرا به گردن دیگران بار وبه شانه حریفان خود حمل مینمایند وبه این خون حرام تیروریست که او قاتل است واو باید به اشد مجازات خود برسد وخون ان حرام است به حدی به ان ارزش قائیل میگردند که با داد وفغان وناله وهشدار باش واخطار های خود از اسیا گرفته تا اروپا وامریکا و جهان را تکان داده وبه لرزه در اورده وبا واکنشهای شدید خود هنوز بیشتر از هر وقت دیگر سرکش مأ بانه تر ومتمردانه تر که درهر حادثه؛ همه را تهدید نموده وحتا بالای نا تو وامریکا وجامعۀ جهانی که پاکستان را به این جاه وجلال وقدرت وثروت وبه ژاندرام منطقه مبدل ساختند ؛ بیباکانه ومغرورانه تاخت وتاز نمود ومینماید!؟- از انرو باید اذعان داشت که : بزرگترین خبط وگناه این خواهد بود که ؛ کشور های دور ونزدیک وهمسایه وبویژه امریکا نباید باز هم تحت عنوان ” دوست وبرادر!؟” دست دوستی وبرادری بد نام کننده به این پاکستان ناپاک ونمک حرام الا تغیر بنیادی مشی سیاسی بسوی صلح وثبات – وتغییرروشها وکردار ها ومداخلات ان در عمل ؛ به او دراز نمایند . ونباید با این دوستی کاذب ودروغین با ان؛ درد سر های غیر قابل علاج ومهاررا دوباره بر قرار نمایند (!!)- ارزیابیهای عینی وغیر قابل انکار میرساند که از همچو دوستیهای مغرضانه ونا پایدار بی اعتبار وبی اعتنا وشکنندۀ مغرور امیز وبد نام کننده ؛ دشمنی آشکارا صد بار بهتر تر است که در پروسۀ بعدی فعالیتها ی او مشخص وصادقانه طبق اهداف خود وبا هوئیت وچهرۀ اصلی و نمایان دشمنی خود که با ابراز اشکارای خصومت خود بطور علنی وبا موضعگیریهای معین وهدفمندانه خود قد علم مینماید که در ان صورت تکلیفهای همه جوانب با شفافیت نیز روشن میگردد ودر مقابل این دشمنی ؛ موضعگیری هدفمندانه نیز میتواند بعدأ تحت عنوان(دشمن) معین گردد. که سرنوشت یکی توسط دیگر ان برای دائیم تعین ویکطرفه میگردد. که در ان صورت مانند دشمن مار استین ویا تحت عنوان دوست وبرادر کاذب ؛ دیگر همچوزیانها و ضربات غافل زده نمیتواند!- د : _ بگونۀ مثال؛ در این رابطه بوضاحت دیده میشد که نواز شریف جلسۀ امنیتی کابینۀ خود را در ارتباط به حملات تیارات بی سرنشین وکشته شدن شماری از رهبران طالبان وتیروریستان انقدر عاجل وبا عصبانیت روی دست گرفت تا در ان نشست روابط امریکا-پاکستان را باز بینی وتجدید نظر نماید . واین در حالیست که: طالبان هرگونه تیرور رهبران خود را بهمکاری -ای-اس-ای- ومقامات نظامی پاکستان در این امربه ارتباط به این حملات میدانند – طبق اهداف مبارزه با تیروریسم که پاکستان نیز در ظاهر به اصطلاح منحیث یک(عضو کاذب !؟ در این بازی) نقش داشت وبا سیاستهای دوجانبه وچند بعدی که امروز به همگان اظهر من الشمس گردیده است وبویژه که در حادثۀ قتل یک طالب و تیروریست توسط حملات هوائی بی سرنشین امریکائی که به هدف اصابت میکند وبه روشنی دیده شد که در این رابطه موضعگیری کاذب پاکستان بوضاحت نیز چنین بر ملا میگردد: تا دیروز مقامات پاکستانی ادعا داشتند که این حملات موئفق امیز نیست وبه هدف اصلی اصابت نمیکند وبه تلفات ملکی وغیر نظامی نیز منجر میگردد . وبا ارائۀ ارقامهای امیخته با راست ودروغ ودور از واقعیتهای عینی از اصل حوادث تبلیغات نموده که هدف عمدۀ ان به دستور بنیادگرایان مذهبی تبلیغ وبدنامسازی سلاح های پیشرفته ودست اوردهای ساینس وتکنالوجی( هر چند که برضد بشریت ساخته میشوند وکاربرد دارند! مگر درمواردی که علیه نیروهای جنگ افروز شرافگن و بازدارندۀ صلح بتواند موئثر باشد ودر مواضع دفاع از صلح بکار روند در همچو حالا ت رد کامل همچو حملات نیز دشواربه نظر میرسد تا اینکه به التر ناتیف بهترتردیگری ان دست یافت !) که بیشتر جنبه های تبلیغاتی ضد امریکائی وضد علم وساینس نیز میباشد وجبهۀ تبلیغاتی خود را تغذیه وتقویت میبخشد تا اعمال وشگرد ها وبازیهای شیطانی خود را پاکستانیها مشروعیت وپرده پوشی نموده باشند !؟ یعنی طبق سیاستهای دو پهلوئی ودو جانبه خود پاکستان ؛ منحیث یک (عضو کاذب ضد ائتلاف با تیروریسم!) گویا چنین اظهار داشته بود که: حملات هوائی را تأئید مینمایند در صورتیکه به هدف اصابت نمایند!؟- ولی زمانیکه این ضربات وبویژه حملات اخیری هوا پیما ها ی بی سرنشین در پایگاه ها وپناه گاه ها ی تیروریستی در داخل پاکستان هدفمندانه به تارگیتهای تعین شده ضربات کوبنده وارد میکنند و حتا به سطح رهبران تیروریستهای ان که اشاره شد به قتل میرسند؛ برغم موضعگیری قبلی خود در این حادثه ؛ فورأ حساسیت وعصبانیت به ان نشان میدهد وبه امر یکائیها دستور میدهد که همچو حملات هوائی توقف داده شود !؟ واین حملات چنان کاری وکوبنده بوده که گویا به شارگ گردن نواز شریف ورهبران طالبان وتیروریستانش اصابت نموده باشد!؟ که سر انجام باعث تیره شدن روابط واشنگتن واسلام اباد میگردد – و سوال در اینجاست که : هر گاه در افغانستان دامنۀ کشتار وقتل وخونریزی به هر ذریعه وسلاحی که باشد و به هر حدی هم که گسترده تر گردد به دوستی پاکستان نتنها هیچ اسیبی نمیرساند بل بیشتر ازبیش این دوستی تقویت گر دیده مطابق هدف استراتیژیک ان این قتل عامها وکشتارها مبا ح الدم وقابل تأید نیزمیباشد !؟؟؟؟؟؟ وبه این ترتیب نزد پاکستان مرگ (یک یا چند تیروریست!؟) نهایت با ارزش میباشد وروشن است که هر گاه به این تیروریستان اسیبی نرسد وزنده بمانند هر کدام مانند همیشه صد ها انسان بیگناه را طبق اهداف شوم پاکستان وبیگانگان بکام مرگ فرستاده اند ومیفرستند که خون انها نزد پاکستان نهایت پر ارزش است ، اما خون ملیونها مسلمان بیگناه در افغانستان هیچ ارزشی حتا به مثابۀ یک توت هم ندارد وخون انها مثل اب پامال میگردد!؟ ذ : _واما؛ این در حالیست که؛ رهبر امریکا اقای اوبا ما رئیس جمهورکه از سیاستهای دوگان واز چند بعدی مقامات ونظامیان شیاد وشارلتان پاکستانی در مبارزه با تیروریسم در بین پاکستان وبیرون از ان رنج میبرد؛ یکطرف منافع ودر طرف دیگران؛ این بازی شیطانی بدنامی را که پاکستانیها در پیشروی او کذاشته بودند ؛ و رئیس جمهور او با ما ؛ نمیخواست که پاکستان دیگربه این سیاست وبازی شیطانی خود بیش از این ادامه بدهد؛ از انرو بخشی از نیروهای خود را در (2010م) از عراق به افغانستان خواست واین قاطعیت اقای اوباما در تشدید مبارزه با تیروریسم پاکستانیها؛ باردیگر باعث عصبانیت شدید مقامات پاکستانی گردید.!؟ زیرا رئیس جمهور امریکا آقای اوباما ؛ قبلأ از مقامات پاکستانی خواسته بود که از حمایت تیروریستها در داخل پاکستان بویژه از (لشکر طیبه وطالبان) دست بر دارد . وهمچنان از مقامات هندی خواسته بود برای حل مسئلۀ کشمیر با پاکستا ن داخل مذاکره شود وحل کند. اما از سوی مقامات پاکستانی این خواسته های آقای اوباما رئیس جمهور بکلی رد گردیده وبه ان هیچ وقع گذاشته نشده بود . که این سرکشی وتمرد توأم با کبر وغرور مقامات پاکستانی در برابر تقاضای رئیس جمهور امریکا وخواست بشریت بسوی صلح ومذاکرات وفروکش سازی جنگ ؛ که با حمایت صریح وآشکارای پاکستان از تیروریسم صورت گرفت ؛ قصر سفید را جدأ نا راحت ساخته بود. وبی اعتمادیها وبی اعتباریهارا بین قصر سفید واسلام اباد بیشتروعمیق تر ساخت واز عمق به سطح رونما گردید ؛ وسر انجام این مقامات مغرور وگردن کشان پاکستان بودند که با مباهات وتکیه بر سلاح اتمی خودآخرین پلهای ارتباطی دوستی کاذب وکج بنیاد خودرا بدست خود بمباران نمودند ومنتظر پس پی انکشافات حوادث هستند..!؟
ادامه دارد……..و
حسن پیمان
اپریل/20/14م.
