کهن افسانه ها

رسول پویان برآمد آفـتاب از مشـرق دل در سحـرگاهان شب یلـدای تار…

مهدی صالح

آقای "مهدی صالح" با نام کامل "مهدی صالح مجید" (به…

جنگ های جدید و متغیر های تازه و استفادۀ ی…

نویسنده: مهرالدین مشید تعامل سیاسی با طالبان یا بازی با دم…

                    زبان دری یا فارسی ؟

میرعنایت الله سادات              …

همه چیز است خوانصاف نیست !!!

حقایق وواقعیت های مکتوم لب می کشاید  نصیراحمد«مومند» ۵/۴/۲۰۲۳م افغانها و افغانستان بازهم…

مبانی استقلال از حاکمیت ملی در جغرافیای تعیین شده حقوق…

سیر حاکمیت فردی یا منوکراسی تا به حاکمیت مردمی و…

نوروز ناشاد زنان و دختران افغانستان و آرزو های برباد…

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان در جاده های کابل پرسه می زنند؛…

زما  یو سم تحلیل چې غلط؛ بل غلط تحلیل چې…

نظرمحمد مطمئن لومړی: سم تحلیل چې غلط ثابت شو: جمهوریت لا سقوط…

کابل، بی یار و بی بهار!

دکتر عارف پژمان دگر به دامنِ دارالامان، بهار نشد درین ستمکده،یک سبزه،…

ارمغان بهار

 نوشته نذیر ظفر. 1403 دوم حمل   هر بهار با خود…

چگونه جهت" تعریف خشونت" به تقسیم قوای منتسکیو هدایت شدم!

Gewaltenteilung: آرام بختیاری نیاز دمکراسی به: شوراهای لنینیستی یا تقسیم قوای منتسکیو؟ دلیل…

تنش نظامی میان طالبان و پاکستان؛ ادامۀ یک سناریوی استخباراتی

عبدالناصر نورزاد تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان…

بهارِ امید وآرزوها!

مین الله مفکر امینی        2024-19-03! بهار آمــــد به جسم وتن مرده گـان…

از کوچه های پرپیچ و خم  تبعید تا روزنه های…

نویسنده: مهرالدین مشید قسمت چهارم و پایانی شاعری برخاسته از دل تبعید" اما…

سال نو و نو روز عالم افروز

 دکتور فیض الله ایماق نو روز  و  نو  بهار  و  خزانت …

میله‌ی نوروز

یاران خجسته باد رسیده‌ است نوبهار از سبزه کوه سبز شد…

تحریم نوروز ، روسیاهی تاریخی طالبان

                 نوشته ی : اسماعیل فروغی        در لیست کارنامه های…

طالب چارواکو ته دريم وړانديز

عبدالصمد  ازهر                                                                       د تروو ليموګانو په لړۍ کې:           دا ځلي د اقتصاد…

    شعر عصر و زمان

شعریکه درد مردم و کشور در آن نبوُدحرف از یتیم…

مبارک سال نو

رسول پویان بهـار آمد ولی بـاغ وطـن رنگ خـزان دارد دم افـراطیت…

«
»

در میان انقلابی‌ ها، ما کمونیست ‌ها در صف مقدم هستیم


سخنرانی میگل دیاز کانل در کنگره هشتم حزب کمونیست کوبا

مترجم: ایرج زارع

دانش و امید، شماره ۶، تیر-  سرطان ۱۴۰۰

فرستنده: حسین تلاش


در روزهای 16 تا 19 آوریل امسال، کنگرۀ هشتم حزب کمونیست کوبا برگزار شد. نام این گردهمایی را «کنگرۀ تداوم» نهادند. زیرا محور اصلی کار جمعی صدها هزار ساعته برای تدارک کنگره، یافتن مسیرهایی برای غلبه بر نتایج وخیم تحریم‌ های یک‌ جانبۀ امپریالیسم و رشد و توسعۀ کشور بود.

در این کنگره، بازنشستگی رائول کاسترو تأیید، و میگل دیاز کانل – رئیس جمهور فعلی- بعنوان دبیر اول کمیتۀ مرکزی انتخاب شد. سخنرانی پایانی کانل، تصویری از تصمیم‌ های حزب و چرایی آنها را در مرحلۀ فعلی تکامل انقلاب به ‌دست می‌دهد. لازم به ذکر است که این سخنرانی از محدودۀ ممکن چاپ در مجله طولانی ‌تر بود و تلخیص آن نیز بسیار دشوار. زیرا همۀ مطالب حائز اهمیت ‌اند. با وجود این تلاش کردیم تا بدون حذف مطالب مهم، فرازهای مهم سخنرانی نقل شوند.

او در ابتدا تصویری از شکل‌ گیری حزب کمونیست کوبا به ‌دست می‌ دهد: 

«این تاریخ را می ‌توان در دو کلمه خلاصه کرد: مردم و اتحاد، که به‌ معنای حزب است. زیرا حزب کمونیست کوبا که هرگز یک حزب انتخاباتی نبوده است، از انشعاب زاده نشده است. این حزب از وحدت همۀ نیروهای سیاسی با آرمان ‌های عمیقاً انسان‌ گرایانه متولد شد که برای تغییر یک کشور سرشار از نابرابری و بی‌عدالتی، وابسته به یک قدرت خارجی و زیر یوغ یک استبداد نظامی خونین جنگیده بودند».

با توجه به کناره‌ گیری رائول از مسئولیت، وی دستاورد های ده ‌ها سال کار خستگی ناپذیر وی را برشمرد: 

«وی در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی رهبری کشور را برعهده گرفت. او به‌ مثابۀ یک دولت ‌مرد، ایجاد اجماع به‌ منزلۀ بخشی از روند به ‌سازی و به ‌روزرسانی مدل اقتصادی و اجتماعی کوبا، تغییرهای عمیق و ضروری ساختاری و مفهومی را رهبری، ترغیب و ترویج کرده است … او تحولات را در بخش کشاورزی شتاب داد، بدون تعصب، گسترش اشکال مدیریت بخش غیردولتی اقتصاد، قانون جدید سرمایه ‌گذاری خارجی، ایجاد منطقۀ ویژۀ ماری‌یل (Mariel)، از بین بردن موانع تقویت شرکت‌ های دولتی کوبا، سرمایه ‌گذاری در بخش گردشگری، برنامۀ توسعۀ کاربرد رایانه در جامعه، و نگهداری و بهبود فرایند های اجتماعی ما را تا جایی که امکان داشت، پیش برد. رائول با صبر و هوشمندی موفق شد پنج قهرمان ما را از زندان ‌های ایالات متحد آزاد کند و بدین ترتیب وعدۀ فیدل مبنی بر بازگشت آنان را محقق کرد.

سبک وی فعالیت گسترده و پویایی را در روابط خارجی کشور رقم زده است. او با صلابت، وقار و متانت، شخصاً روند مذاکراتی را که هدف آنها برقراری روابط دیپلماتیک با ایالات متحد بود، هدایت می‌ کرد.

ویژگی ‌های آشکار رائول به‌ عنوان یک دولتمرد، به ‌مثابۀ مدافع یکپارچگی امریکای لاتین، دوره‌ای را که کوبا ریاست نوبتی سلاک (CELAC) را به ‌عهده داشت، به ‌طرز خاصی متمایز کرد. مهم ‌ترین میراث وی – دفاع از وحدت در تنوع – منجر به اعلام منطقۀ امریکای لاتین به ‌عنوان منطقۀ صلح شد و قاطعانه به مذاکرات صلح در کلمبیا کمک کرد …

او وزارت نیروهای مسلح انقلابی را برای حدود نیم قرن هدایت کرد، نیروهای انقلابی مسلحی که سهم آنان در استقلال آنگولا، نامیبیا و پایان آپارتاید تعیین ‌کننده بود. این رهبری، درعینِ ‌حال منجر به دست ‌یابی به نتایج آماده ‌سازی کشور برای دفاع و توسعۀ مفهوم استراتژیک «جنگ همۀ مردم» شد …»

کانل، سپس به ابعاد تحریم و تجاوز آمریکا علیه موجودیت کوبا پرداخت: 

«… تمرکز بالا، تنوع و پیچیدگی رسانه ‌های ارتباطی کنونی، ابزارهای فناوری که شبکه‌ های دیجیتال را حفظ می ‌کنند و منابع مورد استفاده در تولید محتوا، به گروه‌ های قدرتمند –به ‌طورعمده از کشورهای بسیار پیشرفته – اجازه می ‌دهند تا ایده ‌ها، سلیقه ‌ها، احساسات و جریان ‌های ایدئولوژیکی را به الگویی جهانی تبدیل کنند که اغلب کاملاً با زمینه‌ای که بر آن تأثیر می ‌نهند، بیگانه هستند. برای این جادوگران ارتباطی، حقیقت نه ‌تنها قابل ‌معامله است، بلکه حتی بدتر از آن زائد است. آنها از طریق انتشار ماتریس ‌های دروغ، دست‌ کاری‌ها و رسوایی‌ هایی از هر نوع، به ارتقا بی ‌ثباتی سیاسی کمک می‌ کنند تا در جاهایی که موفق نشدند ارادۀ ملت‌ های آزاد و مستقل را درهم بشکنند، دولت ‌ها را سرنگون کنند… 

در دوران «پساحقیقت» هیچ خلقی از دروغ وتهمت در امان نیست. این واقعیتی است که کوبا هر روز با آن مواجه می ‌شود، درحالی که بر ارادۀ خود برای ایجاد یک جامعۀ عادلانه ‌تر، مستقل و سوسیالیستی در صلح با بقیۀ جهان و بدون دخالت یا قیمومیت خارجی پافشاری می ‌کند … محاصرۀ اقتصادی، تجاری و مالی که بیش از 60 سال است از سوی ایالات متحد بر کوبا تحمیل شده، فرصت‌ طلبانه و مکارانه در سه دهۀ اخیر که بزرگ ‌ترین بحران ‌ها رخ داده‌ اند، تشدید شده است تا گرسنگی و بدبختی موجب انفجار اجتماعی شوند و مشروعیت انقلاب را از بین ببرند. و این طولانی‌ ترین توهین مستمر علیه حقوق یک خلق است؛ و به ‌دلیل تأثیرات آن، جنایتی علیه بشریت است … تا به امروز 242 اقدام تجاوز کارانه که از سوی دولت دونالد ترامپ اجرا شدند، هنوز به قوت خود پا برجا هستند. علاوه بر آن باید به درج نام کوبا در فهرست جعلی و خود سرانۀ «کشورهای حامی تروریسم» در وزارت امور خارجۀ آمریکا اشاره کرد. هیچ مقام و سیاست‌ مداری در ایالات متحد یا کشور دیگری نمی ‌تواند تأیید کند که کوبا از تروریسم پشتیبانی می‌ کند، اگر ذره‌ای پای ‌بند حقیقت باشد. ما خود قربانی تروریسمی هستیم که در اکثر موارد از ایالات متحد سرچشمه گرفته و تأمین مالی و اجرا شده است …

گفته می‌ شود که کوبا برای ایالات متحده در اولویت نیست و به ‌عنوان یک کشور مستقل، دارای اهمیت نیست. ارزش دارد پرسیده شود: پس چرا – به‌عنوان نمونه – قانون‌های ویژه‌ای مانند توریچلی یا هلمز ـ برتون وجود دارند که هدف آنها حمله و تلاش برای کنترل سرنوشت کوبا با زورگویی به اشخاص ثالثی است که قصد ایجاد پیوند های تجاری یا همکاری را دارند یا کوشش می ‌کنند چنین پیوندهایی با کوبا برقرار کنند؟ چرا ایالات متحده صدها میلیون دلار صرف براندازی نظمی می ‌کند که بر اساس قانون اساسی کوبا برقرار است؟ چرا آنها این‌ همه وقت و منابع را صرف تلاش برای تضعیف آگاهی ملی زنان و مردان کوبایی می ‌کنند؟ چه چیزی جنگ بی ‌رحمانه و بی ‌وقفه برای بیش از 60 سال را توجیه می‌کند؟ چرا کوبایی ‌ها بهای انزوای بین‌المللی آمریکا را که در سازمان ملل و سایر مجامع بین‌المللی مشهود است، می ‌پردازند؟»

وی در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت: «در این زمانۀ عدم ‌اطمینان جهانی، و بروز چالش‌ های عظیم زیست ‌محیطی در شرایط یک بیماری همه ‌گیر که رفتار جهانی را تغییرشکل داده و بحران جهانی را تشدید می ‌کند، کار حزبی بر دفاع از انقلاب متمرکز خواهد شد. حزب، سیاست خارجی انقلابی کوبا را هدایت می‌ کند و بر این باور است که جهان بهتری امکان ‌پذیر است. مبارزه برای آن مستلزم مشارکت بسیاری از مردم و بسیج خلق‌ ها است. این یک راهنمای ثابت برای عملکرد بین‌المللی ما بوده است و ما آن را در این کنگره تأیید می‌کنیم…».

او در ادامه، به برنامه‌ها و اهداف حزب و جامعه پرداخت: «لازم است که با جوانانمان به‌مثابۀ مهم‌ترین افراد صحبت کنیم و دستاورد های مان را با آنان به اشتراک بگذاریم. باید آنان را به ‌عنوان مدیران تحولات مداوم ارزیابی کرد. در آنان قدرت، اندیشه، ارادۀ تصمیم ‌گیری، واخلاص برای هرگونه اقدام انقلابی برای پاسخ به نیازها وجود دارد. آنان در اوج همه‌ گیری، باشجاعت و مسئولیت‌ پذیری این را نشان داده‌اند … امروز ما به ایجاد بحث ‌های صادقانه با مشارکت عمومی، و ترویج گفت‌ وگوهای منظم با دانش‌ جویان و جوانان در صنوف گوناگون، برای حصول به توافق بیشتر نیاز داریم …

ما روشنفکران، هنرمندان، مربیان، پزشکان، روزنامه ‌نگاران، دانشمندان، آفرینش‌گران، ورزش‌کاران، همچنین متخصصان و تکنیسین ‌ها، دانش ‌جویان، کارگران و کشاورزان، مبارزان نیروهای مسلح انقلابی و وزارت کشور را که در حزب و سازمان جوانان آن فعال هستند، به ‌عنوان موتوری که به‌طور دائم انقلابی در انقلاب ایجاد می ‌کند، می ‌بینیم و احساس می ‌کنیم.

وظیفۀ ما به‌ عنوان کادرهای حزب این ‌است که درک کنیم این نیروی سیاسی یکدست نیست. با یکدیگر تفاوت دارند و در بیان خود کمتر اتفاق ‌نظر دارند. ما باید بتوانیم قدرت جنگل و درختان آن را در یک ردیف و در یک میدان تنگ که انقلاب به آن نیاز دارد، درک کنیم. اتحاد باید غالب شود بدون اینکه هرگز فراموش شود که باید هم جنگل و هم درختان را دید. جمع با فرد یکسان نیست، گرچه در کنار هم دیده شوند».

انتقاد از خود، بصورت جدی در سخنرانی کانل انعکاس یافت: «نباید اجازه دهیم سنگینی مشکلات، بر ما غلبه کنند. باید روح تازه‌ای به بسیج عمومی دمید. چرا که توده‌ ها منشأ ابتکارات عظیم هستند. روال‌های معمول، بسیاری از فرایند ها را به تحلیل برده است. امروزه ضروری است که تکانی به بحث‌ های صادقانه و مشارکتی در مورد موضوع‌ های حیاتی بدهیم. کادرهای ما باید نقش فعالی در حیات این مراکز مباحثه داشته باشند. از رشد صفوف حزب فرایندی بسازیم که شور واقعی را برانگیزد و اثرات اجتماعی داشته باشد و باعث جذابیت شیوه‌ های کار شود، از پاسخ‌ های ستیزه جویانه گرفته تا پویایی روزانۀ کار سیاسی در شهرها و استان‌ ها.

… مارکسیسم میراثی بسیار ارزشمند برای ما به یادگار گذاشته است: این اطمینان که علم و فناوری بخشی جدانشدنی در فرایند های اجتماعی است و این‌ که رابطۀ علم -فناوری- جامعه، کلید توسعه و چشم ‌انداز و آیندۀ هر پروژه‌ای است. این راهی است برای ساختن یک اقتصاد سوسیالیستی مبتنی بر دانش، و جامعه‌ای که بیش از پیش مبتنی بر دانش است. این افقی امیدوار کننده برای نسل‌ های جدید است. 

وظایف زیادی پیش رو است که نیاز به مشارکت فعال وکنشگرانۀ اعضا دارد تا بتوان نیروهای کشور را به‌ سمت هدف‌ های توسعه، به ‌ویژه امنیت غذایی، توسعۀ صنعتی و حل مشکل انرژی بسیج کند. اما همچنین و در وهلۀ اول، در جهت آماده‌ سازی برای دفاع، تقویت نظم نهادی و قانون سوسیالیستی … موفقیت این هدف ‌ها[ی ضد بوروکراتیک] به توانایی ما در گفت‌ وگو با مردم، مجذوب و درگیر کردن همۀ شهروندان و آفرینش ارزش‌ هایی که به تعهد اجتماعی اهمیت و مفهوم بیشتری ببخشند، بستگی دارد. با آگاهی از این ‌که دموکراسی هر چه بیشتر مشارکتی باشد، بیشتر سوسیالیستی است. برانگیختن مشارکت مردمی، ایجاد فضاها و رویه‌ هایی برای حضور، ارزیابی و به‌ کارگیری خواست‌ ها و پیشنهادهایی که مشارکت را مؤثر کنند، به ما بستگی دارد. 

این ارتباط اساسی با تقاضاها و نیاز های مردم از طریق مشارکت، یکی از وظایف اساسی کار حزبی در این زمان‌ است. ارتباط ‌های اجتماعی هنوز به‌ اندازۀ کافی درک نشده ‌اند و تحت معیارهای غلط اضطراری اقتصادی و سیاسی قرار دارند. برخی از این موارد اضطراری، باعث دست‌ کم گرفتن وزن ویژۀ ارتباط ‌های اجتماعی شده‌اند». 

در بارۀ ضرورت مبارزۀ ایدئولوژیک، وی گفت: در مبارزۀ ایدئولوژیک باید به فیدل مراجعه کنیم که به ما آموخت که نه ‌تنها فرهنگ اولین چیزی است که باید نجات داده شود، بلکه برای نجات آن باید با روشنفکران و هنرمندان مان گفت ‌وگوی مستمر داشته باشیم.

وی همچنین به ما آموخت که این گفت ‌وگوی راحتی برای طرفین نخواهد بود، اما این گفت ‌وگو باید روندی دائمی داشته و در آن، احترام و تمایل به کار، باهم رعایت شوند. انقلاب نه ‌تنها از اندیشۀ خلاق نمی ‌ترسد، بلکه آن را ارتقا می ‌دهد، آن را پرورش می ‌دهد و برای رشد آن فضا باز می ‌کند، آن را به ‌رسمیت می ‌شناسد و به سهم خود آن را تغذیه می ‌کند. به‌همین دلیل در سیستم آموزشی و ترویجی انقلابی کرد که در تمام این سال‌ ها، حتی در سخت ‌ترین ایام، در خدمت محافظت از باارزش ‌ترین میراث مادی و معنوی آفرینش‌ گران کوبایی بود.

یادگیری در زمینه ‌های سیاست و ایدئولوژی مربوط به تمام نیروهایی می ‌شود که در یک روند شرکت می ‌کنند. مسئلۀ غیرقابل ‌بخشش این نیست که در سال ‌های گذشته یا همین الآن خطاهایی صورت نگرفته است، بلکه تصحیح نکردن خطاها می ‌تواند غیرقابل ‌اغماض باشد … ما نمی ‌توانیم این نکته را نادیده بگیریم که دشمنان انقلاب ابزار جنگ غیرمتعارف را علیه کوبا به ‌کار می ‌گیرند، جنگی که در آن همه‌ چیز پیش ‌پاافتاده، مبتذل، ناشایست و دروغ است. بااین ‌حال، سعی می ‌کنند به حوزۀ حساس، به فرهنگ و اندیشه دزدکی نفوذ کنند.

«منادیان آزادی»، به ارزش‌ هایی حمله می‌ کنند که حتی آنها را نمی ‌شناسند، می ‌کوشند انقلابی را که میلیون‌ ها انسان را آزاد کرده است، از بین ببرند.

آنان بی ‌شرمانه به هتک‌ حرمت نماد ها و مقدس ‌ترین وقایع و فضا های تاریخ کشور می ‌پردازند و خواستار نافرمانی، بی ‌احترامی، بی ‌نظمی و بی ‌انضباطی عمومی می‌ شوند. آنان این دعوت‌ ها را با خلق تهمت‌‌ ها و شبه ‌واقعیت‌ ها همراه می ‌کنند تا سردرگمی، دل ‌سردی و احساسات منفی را اشاعه دهند … ما از این غافل نیستیم که آنان نا امیدانه کوشش می ‌کنند بازداشت شوند تا دستور کسانی را که به آنان پول می ‌دهند، برآورده کنند و از این امر نیز دست نمی ‌کشند تا قربانیان معتبری برای گزارش‌ های رسوای خود در مورد کوبا پیدا کنند».

او ادامه داد: «حتی در بدترین حالت نیز یک مبارز نمی ‌تواند تماشاگر منفعل این تحریکات باشد یا اجازه دهد یک رفیق به‌ تنهایی با تحریک ‌کنندگان روبه ‌رو شود. انقلابی‌ ها از انقلاب دفاع می ‌کنند. همواره باید نه به‌ عنوان یک نخبه، بلکه به ‌عنوان یک نیروی آگاه و متعهد عمل کرد. این، ‌معنای وجودیِ عمل کردن به ‌مثابه یک پیشتاز سیاسی است.»

او به ضرورت تحولات می ‌پردازد: 

«دورۀ پنج ‌ساله‌ای که این کنگره آن را ارزیابی می ‌کند، نتایج اقتصادی خوبی نشان نمی ‌دهد. این امر نیز تحت تأثیر نارسایی ‌ها و ناکارآمدی در عملکرد بخش قابل ‌توجهی از سیستم کسب ‌وکار قرار دارد. مشکلات ساختاری وجود دارند که بر توسعۀ اقتصادی تأثیر می ‌گذارند و هزینه‌ های اضافی روی دست می ‌گذارند. عدم‌ کنترل منابع مادی و مالی و همچنین موانع بوروکراتیک غیرضروری، از جمله دیگر مواردی هستند که بر توسعۀ اقتصادی ما سنگینی می ‌کنند و راه‌ حل آن به ما بستگی دارد.

به ‌رغم این دشواری‌ ها، در این دوره، اقتصاد توانایی مقاومت را نشان داده وحفظ دستاورد های اجتماعی را بدون انصراف از هدف‌ های توسعۀ برنامه ‌ریزی ‌شده و همچنین حمایت از همبستگی با سایر خلق‌ ها، امکان ‌پذیر ساخته است … حزب تأیید می ‌کند که ما از حفظ نیرو های بالقوۀ کشور در سطح بقا راضی نیستیم. برعکس، ما در آرزوی آنیم که بدون این ‌که از پروژه ‌های توسعه‌ای خود صرف ‌نظر کنیم، به شکلی خلاق مقاومت کنیم. آنها را کامل؛ محتوای ‌شان را به ‌روز؛ و روش‌ های انجام کار و مشارکت را نو می ‌کنیم.

ما باید در کمترین زمان، با تلاش خود تشخیص دهیم که راه در خود ما، در «جزیرۀ درونی» است وبا کمترین وابستگی خارجی ممکن، مشکلات تولید مواد غذایی ضروری، بهره‌ برداری و استفاده از منابع تجدید پذیر انرژی، استفادۀ پایدار و با کیفیت از پتانسیل گردشگری، بهره ‌وری در روند سرمایه‌ گذاری، جهت‌ گیری تولید ملی برای پاسخگویی به نیازهای بازار داخلی، و بالا بردن کیفیت کلیۀ خدمات ارائه ‌شده به مردم را حل کنیم.

در هر نوع اقتصادی٬ مفاهیم اساسی وجود دارند که قطعاً باید به آنها ارج نهاد، مانند پس ‌انداز و اقتصاد گردشی. همچنین ضروری است که ذهنیت وارداتی را کنار بگذاریم.

برای غلبه بر بحران، روند به ‌روز رسانی مدل اقتصادی و اجتماعی و «برنامۀ توسعۀ اقتصادی و اجتماعی تا سال 2030»، ترکیب انعطاف‌ پذیر رابطه بین برنامه ‌ریزی، تمرکززدایی و خود مختاری، لازم است. برای توسعۀ کشور، مشارکت همۀ فعالان اقتصادی، ازجمله شرکت ‌های دولتی، شرکت‌ های کوچک و متوسط و تعاونی ‌ها ضروری است. 

به‌ عبارت ‌دیگر، ما با خلاقیت، از طریق تجزیه‌ وتحلیل بنیادی و واقعی هر موقعیت، فراخواندن دانش ‌های تخصصی، ارتقا مشارکت و نوآوری مردم، مقاومت خواهیم کرد؛ البته بدون چشم ‌پوشی از اصول همبستگی جهانی ‌مان و همکاری با بشریت.

«دستورالعمل‌ها» حتی از سوی کسانی که مسئولیت اجرای آنها را به‌عهده دارند، همیشه به ‌خوبی درک نشده ‌اند واین امر – بی‌ درنگ – کار سیاسی زیادی را می ‌طلبد، چون این فرایندی است که پیچیدگی بسیار زیادی دارد.

این «دستورالعمل ‌ها» به ‌طور گسترده‌ای مورد این سؤال قرار گرفته‌ اند که آیا زمان اجرای آنها در میان چالش ‌های غیرمنتظرۀ ناشی از همه ‌گیری و تشدید فرصت ‌طلبانۀ محاصرۀ اقتصادی مناسب بوده است؟ پاسخ فقط یکی است: ما نمی ‌توانستیم ادامۀ این دگرگونی را با هدف رونق توسعه و مشارکت همۀ فعالان اقتصادی به‌ تعویق بیاندازیم.

صادقانه است که بپذیریم فرایند «دستورالعمل‌ ها» به ‌دلیل آماده‌ سازی ناکافی برخی از مدیران و تفسیر ناکافی از مقررات، مشکلات اجرایی را به ‌همراه داشته است، اما سوء‌ تفاهم‌ ها، ناشی از خطای درک ارتباط آنها با مشکلاتی است که پیش از اجرای آن وجود داشته است. به این موارد، نارضایتی ‌های ناشی از استدلالِ «به‌ موقع و دقیق نیست!» و برخی ادعاهای غیرقابل‌ قبول که از اصول تعهد و وظیفه دور هستند، اضافه می ‌شوند. 

اولین پاسخ ما پیگیری یک راه‌ حل فوری – در اولین زمان ممکن – برای رویکرد های مهم، ایجاد فضای تمرینی برای مشارکت شهروندان در اِعمال مقررات، اصلاحات و تغییرهای ضروری بوده است که نمی ‌توان از آن چشم ‌پوشی کرد. تعیین تعرفه‌ ها، قیمت‌ ها و اقدام‌ های اخیر برای حمایت و تشویق تولید و بازاریابی مواد غذایی، به این استراتژی پاسخ می‌ دهد.

ما بار دیگر به تغییر لازم در ذهنیت که این هدف ‌ها را تسهیل می ‌کند، اشاره می ‌کنیم. وقت آن است که از فراخوان به تحول گذر کنیم. 

وی در بخش پایانی سخنان خود، به برجسته‌ سازی خدمات مردم قهرمان کوبا و نقش بی ‌بدیل آنان در خدمت به جامعۀ بشری می ‌پردازد: 

«کشوری که محاصره ‌شده است و محدودیت‌ های نابجا برای آن ایجاد کرده‌ اند، توانسته است قدرت حیاتی خدمات اصلی خود را حفظ کند، به کل جمعیت خود – حتی کسانی که آلوده و مشکوک به بیماری هستند – خدمت‌ رسانی کند، بیش از 20 آزمایشگاه زیست ‌شناسی مولکولی را در مدت ‌زمانی بی ‌سابقه فعال کند؛ نمونه ‌های ملی دستگاه‌ های تنفسی و ابزارهای اساسی را طراحی کند و توسعه دهد؛ پنج واکسن تولید کند، و باتوجه به کافی بودن میزان بالای واکسن‌ ها‌ برای ایمن‌ سازی کل مردم، کمک به سایر کشورها و ارائۀ همکاری پزشکی شایسته و شناخته ‌شده به مردم مختلف جهان را در دستور کار قرار دهد. این، چیزی بیش از کورسویی در انتهای تونل است. این امر ثابت می ‌کند که ما در سمت درست تاریخ قرار داریم و کار انقلابی و سوسیالیستی ما آن‌ چنان پتانسیل و دامنه دارد که حتی بزرگ ‌ترین امپراتوری سراسر دوران ‌ها نیز نتوانسته آن را براندازد …  هنگامی که زنان و مردان با روپوش سفید [پزشکان کوبایی]، اعضای تیپ هنری ریو (Henry Reeve) با حمل پرچم یک ‌ستاره از پله‌ های هواپیما پایین می ‌آیند و (دانش مسلکی- فرستنده) خود را در اختیار نجات جان انسان‌ ها قرار می ‌دهند، بدون این‌ که قیمتی برای کار خود تعیین کنند، دروغ‌ ها و ننگ‌ ها علیه کوبا مثل یخ در آب گرم٬ ذوب می ‌شوند و حقیقت ما با اقدامات نجات ‌دهنده می ‌درخشد».