کهن افسانه ها

رسول پویان برآمد آفـتاب از مشـرق دل در سحـرگاهان شب یلـدای تار…

مهدی صالح

آقای "مهدی صالح" با نام کامل "مهدی صالح مجید" (به…

جنگ های جدید و متغیر های تازه و استفادۀ ی…

نویسنده: مهرالدین مشید تعامل سیاسی با طالبان یا بازی با دم…

                    زبان دری یا فارسی ؟

میرعنایت الله سادات              …

همه چیز است خوانصاف نیست !!!

حقایق وواقعیت های مکتوم لب می کشاید  نصیراحمد«مومند» ۵/۴/۲۰۲۳م افغانها و افغانستان بازهم…

مبانی استقلال از حاکمیت ملی در جغرافیای تعیین شده حقوق…

سیر حاکمیت فردی یا منوکراسی تا به حاکمیت مردمی و…

نوروز ناشاد زنان و دختران افغانستان و آرزو های برباد…

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان در جاده های کابل پرسه می زنند؛…

زما  یو سم تحلیل چې غلط؛ بل غلط تحلیل چې…

نظرمحمد مطمئن لومړی: سم تحلیل چې غلط ثابت شو: جمهوریت لا سقوط…

کابل، بی یار و بی بهار!

دکتر عارف پژمان دگر به دامنِ دارالامان، بهار نشد درین ستمکده،یک سبزه،…

ارمغان بهار

 نوشته نذیر ظفر. 1403 دوم حمل   هر بهار با خود…

چگونه جهت" تعریف خشونت" به تقسیم قوای منتسکیو هدایت شدم!

Gewaltenteilung: آرام بختیاری نیاز دمکراسی به: شوراهای لنینیستی یا تقسیم قوای منتسکیو؟ دلیل…

تنش نظامی میان طالبان و پاکستان؛ ادامۀ یک سناریوی استخباراتی

عبدالناصر نورزاد تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان…

بهارِ امید وآرزوها!

مین الله مفکر امینی        2024-19-03! بهار آمــــد به جسم وتن مرده گـان…

از کوچه های پرپیچ و خم  تبعید تا روزنه های…

نویسنده: مهرالدین مشید قسمت چهارم و پایانی شاعری برخاسته از دل تبعید" اما…

سال نو و نو روز عالم افروز

 دکتور فیض الله ایماق نو روز  و  نو  بهار  و  خزانت …

میله‌ی نوروز

یاران خجسته باد رسیده‌ است نوبهار از سبزه کوه سبز شد…

تحریم نوروز ، روسیاهی تاریخی طالبان

                 نوشته ی : اسماعیل فروغی        در لیست کارنامه های…

طالب چارواکو ته دريم وړانديز

عبدالصمد  ازهر                                                                       د تروو ليموګانو په لړۍ کې:           دا ځلي د اقتصاد…

    شعر عصر و زمان

شعریکه درد مردم و کشور در آن نبوُدحرف از یتیم…

مبارک سال نو

رسول پویان بهـار آمد ولی بـاغ وطـن رنگ خـزان دارد دم افـراطیت…

«
»

براي اولين بارفهرستي ازاختلاسگران ، زورگويان وچپاولگران

(تحقيق وپژوهش – صباح)

نگرانم !برای روزهایی که می آیند تا با شما پاي حساب ومحاسبه بنشينند ومجازات تان کنند .
نگرانم ! برای پشیمانی شما،زمانی که هیچ سودی ندارد .
نگرانم ! برای عذاب وجدان که شماراهرلحظه به دارمی کشد ومی کُشد .
نگرانم ! براي انتقام سخت ووحشتاک ، مردمي که شماهمه چيزش رابه يغمابرده ايد تاعيش ونوش خودوخانواده تان رامهيانماييد.

نگراني بيشترم ازين است! که فردابه پيشگاه ربلعالمين وآنجاي که شيرراازموي جداميکند ، چه مي خواهيد بگويد… ؟؟؟

دل من خسته  شد ازبي  قراري

چمن ها زرد گشت ازبي  بهاري

صدايي زنگ چورخاموش نگرديد

خدا يا  تا بکي چشم  انتظاري  .

امارتکان دهنده وتأمل برانگیزفسادگسترده اداری، اختلاس های کلان، کشتارغیرنظامیان ، افزایش بی سابقه خشونت علیه زنان، ائتلاف هاي مقطعي ، عملکردهاي مصلحتي، کارکردهاي غيرانساني، آوارگی جوانان درکمپ های غربی، گسترش فقروفحشا، خودکامگی مسوولين دولتي وازهمه مهمتردخالت های کشورهای منطقه درتعیین وتبیین سیاست وامنیت ، معنای واژه استقلال را زیرسوال برده است.

فساد دررده های پایین تردولت ازوالیان ولایات تا شاروالی ها،‌ محاکم، پولیس، اردو، امنیت ملی، گمرک ها، سفارت ها، ریاست های مستقل، پارلمان وسنا وآنچنان همه‌گیراست که فغان ٩٩٪ مردم را که ضربه اصلی این وضعیت اسفبار را می‌خورند به آسمان بلند کرده است چون درهیچ اداره دولتی ممکن نیست بدون پرداخت رشوه یا داشتن واسطه بتوان کاری را از پیش برد. بنابر گزارش شفافیت جهانی درسال ٢٠١٠، ازهرهفت افغان یکی مجبوربه پرداخت رشوت بوده که مقداراوسط آن سه برابرمعاش یک افغان عادی بوده است.

روزی نیست که بوی فساد ودزدی های میلیون دالری بالاترین مقامات دولت کرزی، اعضای پارلمان ودیگرنهادهای دولتی به مطبوعات درزنکند، اما دربرابرتمامی این خیانت های ملی کرزی سکوت نموده بود تا حال یک تن ازمقامات هم به جرم فساد محاکمه نشدند چون تمام شان غرق دزدی وپرکردن جیب های شان اند وهريکي نزدديگري شرمنده وبه قول معروف ( دهن پرآب اند)  اداراتی هم که زیرنام مبارزه بافساد یکی پی دیگری ساخته می‌شوند، خود منشای فساد بوده وجزمصارف هنگفت ازبودجه ملت هیچ دستآوردی ندارند.  مطبوعات داخلی وغربی بارها نمونه‌های گیج کننده فساد را افشا نموده اند اماآب ازآب تکان نخورده وعاملان ان هنوزهم ازیک پست مهم به پست دیگرمی‌لولند.

که ميتواند بگويد اداراتي مبارزه بافساد واداره مستقل اصلاحات واداری وخدمات ملکی ، چه کاري راانجام داده اند؟؟؟

چند نمونه ازچپاولگري:

دزدی ٢٥ میلیون دالری یونس قانونی دروزارت معارف،
رشوت ٣٠ میلیون دالری ابراهیم عادل وزیرسابق معادن،
خریداری بلدنگ های چندین میلیون دالری توسط وزارت خارجه درنیویارک ‌و دوبی،
چپاول ده هزار جریب زمین دولتی توسط خانواده کرزی درقندهار،
سرقت هفتاد میلیون دالری توسط اسماعیل خان،
غارت تجهیزات وادویه به ارزش میلیون ها دالرو ٢٠ میلیون دالرپول نقد درشفاخانه سردارمحمد داوود که در آن بسم الله وزيردفاع وجنرال احمد ضیا یفتلی مظنون درجه یک اند،‌
چور زمین های دشت چمتله، چونغر، قرغه و غیره توسط سیاف، ملاعزت،‌ ممتاز وغیره ،
دزدی حدود نیم میلیون دالرتوسط صدیق چکری ازوزارت حج و اوقاف،‌
اختلاس هشتصد میلیون دالری عمرزاخیلوال درگمرک های جلال آباد وحیرتان،
دریافت بوجی های دالر ازایران توسط عمر داوودزی،
اختلاس بیست میلیون دالری امین فرهنگ دروزارت اقتصاد،
دزدی صدمیلیون دالری نادر آتش ازشرکت هوایی آریانا،
گرفتن رشوتهای کلان توسط فاروق وردگ، حنیف اتمروعمر زاخیلوال ازکابل بانک،‌
فساد قدیرفطرت درارتباط به قضیه کابل بانک و موارد دیگر،
فساد چندین میلیون دالری وفسادهاي متعددي ظاهراغبردرکمیته ملی المپیک،
چپاولگري های فراوان عطامحمد نوردربلخ،
دزدی زلمی حقانی ازسفارت افغانستان درپاریس …   

۲۱ تن ازمقامات بلند پايه دولتى به اخذرشوت و فساد ادارى متهم اند ،دران نامهاى ۱۱ وزيراسبق وفعلى، ۶ والى فعلى واسبق وچندين رييس عمومي،مشاوروزيراومسولين دولتى شامل است كه،ازموقف دولتى سوء استفاده نموده ومبالغ هنگفت راحيف و ميل نموده اند.  درين لست چندين وزير ووالي اسبق حكومت كرزى، وزيران فعلي و تعداد ازمشارو وزيران ورييسان عمومي شامل اند كه گمان ميرود تعداد شان دركابينه بعدى هم عضويت داشته باشند.

درين لست رنگين داد فرسپنتا، حنيف اتمر، محمد صديق چكرى، جليل شمس، سرمشاور رييس جمهور نعمت الله شهرانى شامل اند.  همچنان درلست اسماى وزراى سابق حكومت كرزى، حميدالله قادرى وزيرترانسپورت، اكبراكبر وزير مهاجرين، رامين وزيرزراعت، عنايت الله قاسمى وزيرترانسپورت، فرهنگ وزيرتجارت، خانم مسعوده جلال وزير زنان

برعلاوه وزيران يادشده، نامهاى شيرمحمد اعتبارى، بسم الله بسمل نيز شامل است.

همچنان درلست واليان، والى ولايت بلخ عطامحمد نور، والى غزنى عثمانى، والى كاپيسا، والى بدخشان بازمحمد احمدى و والى اسبق خوست پټان ياد شده اند كه ازموقف دولتى خود سوء استفاده واختلاس نموده اند.

وهمچنان درميان افراد رده بالاي حكومتي، نام محمد صدیق چکری، سرپرست پيشين وزارت حج واوقاف، حمید الله قادری وعنایت الله قاسمی  وزرای سابق ترانسپورت وهوانوردی، محمد امین فرهنگ، وزیرسابق تجارت وصنایع، نادرآتش رییس دآریانا افغان هوائی شرکت، عبدالاحد صاحبی شاروال سابق کابل، وهاب الدین سادات وفقیربهرام معینان سابق شاروالی کابل، اشراق حسینی، معین سابق وزارت معارف، عطاالرحمن سلیم، معین سابق وزارت حج واوقاف، اکبربارکزی، معین سابق وزارت آب وبرق، محمد ولی رسولی، معین سابق وزارت فوايد عامه واحمد ضیا صالحی، مسئول مالی شورای امنیت ملی وجود دارند .

کرزي وخانواده سالاري

می نویسم که شب تارسحرمی گردد

قانون وعدالت به کشوربرمي گردد.

حمایت ازمتهمان فساد اداری ازجانب حكومت معضلی است كه تا كاخ ریاست جمهوری نیزریشه دوانیده است. عده‌ای از متهمان به اختلاس وفساد اداری به طورمستقیم ازجانب شخص كرزی وبرخی مقامات دیگرمورد حمایت قرار گرفته، ودوسیه‌های آنان مسدود ویا متروك گذاشته می‌شد.

حكومت زمانی می‌تواند درامرمبارزه با فساد موفق شود كه عزم سیاسی قوی داشته، اصلاحات ومبارزه را ازخود ارگ وحكومت شروع كرده وقضیه‌های افراد حكومتی كه درسارنوالی است را درقدم نخست رسیدگی کند. وهمچنان درصورت نیازمحكمه‌های بین‌المللی را نیز برای رسیدگی به دوسیه‌هایی كه حكومت قادربه رسیدگی به آن‌ها نیست، تشکیل نماید.

محمود کرزی از روابط و زد و بند خود به عنوان برادر رییس جمهور استفاده می کند و به ثروت های باد آورده می رسد، احمد ولی کرزی برادر دیگر این خانواده، پادشاهی هرویین را بدست می گیرد و به مدد تلاش های وی و همکارانش، افغانستان در رده ی بزرگترین تولید کننده ی مواد مخدر می شود.

 قیوم کرزی ماموریت می یابد تا به همراه وکیل احمد متوکل وزیر امور خارجه آدمکشان کشان طالب و سفیرشان ملا ضعیف، برادرعزیزشان ملا عمر را با دستگاه حامد کرزی آشتی دهد و حامد کرزی رسما می گوید برادر عزیز ملا عمر و آرزو می کند “طالبان” سربازان وی باشند.

جمیل کرزی یکی دیگر از اعضای این خانواده به واسطه ی نفوذ و رابطه ی فامیلی با کرزی نماینده پارلمان می شود، در جلسات پارلمان هیچوقت حضور ندارد و حتا وقتی در ماه اکتبر سال دوهزاروهشت در حالی که مست سوار بر موتر خود بود و حادثه ای ترافیکی را در جاده ی عمومی سیلو در شهر کابل بوجود می آورد و پنج تن کشته و یک تن زخمی می شوند، به هیچ عنوان بازخواست نشده و تحت پیگرد و محاکمه قرار نمی گیرد.

در همه ی این موارد این رییس جمهور است که پشتیبان برادران خود می شود. او یا هر یک از سخنگویانش وقتی مورد سوال خبرنگاران قرار می گیرند، هر گونه حمایت خود را از این برادران کرزی رد می کند.

به مدد ریاست جمهوری حامد کرزی جنایـتکاران، ناقضان حقوق بشر، قاچاقچیان مواد مخدر، دزدان و چپاولگران، افغانستان را محل امنی برای خود یافته اند و بیشتر آنان بر کرسی های مختلف دولت در اطرف حامد کرزی، درارگ ریاست جمهوری، کابینه، ولایت، پارلمان و قوه ی قضایه تکیه زده اند.

روزنامه دیلی تلگراف برادران حامد کرزی را متهم کرده که بعد از روی کار امدن حامد کرزی در قدرت میلیون ها دالر را از راه غیر مشروع بدست اورده اند که از ان جمله سالانه سه تا چهار میلیارد دالر ان نصیب قاچاقچیان مواد مخدر می شود. روزنامه دیلی تلگراف چاپ انگلیس نوشته است، دست داشتن محمود کرزی و احمد ولی کرزی ؛ برادران حامد کرزی در قاچاق مواد مخدر باعث شدت گرفتن ناآرامی ها درافغانستان شده است.

این گونه اعمال جامعه جهانی را نسبت به افغانستان بدبین ساخته است. برادران کرزی با امکانات دولتی کرزی سالانه دست کم چهارمیلیارد دالررا نصیب قاچاقچیان مواد مخدر درافغانستان ساخته که این امربرادران کرزی را به یکی از امپراطوری های اقتصادی بدل نموده است. درهمین حال تحلیلگران براین باورند که گسترش روز افزون قاچاق مواد مخدر در افغانستان و تشدید حملات هراس افکنی در افغانستان که تجهیزاتشان را از طریق فروش مواد مخدر تمویل می کنند ؛ بیانگر این است که شمار زیادی از مقامات دولتی و نزدیکان انان دراین قاچاق دست دارند.

همچنان پایگاه اینترنتی لاس آنجلس تایمز در تحلیلی به قلم الکساندرا زاویس نوشت : مبارزه با فساد درافغانستان کار راحتی نیست و روابط فامیلی و تجارت مواد مخدر اعتماد مردم را از بین برده است. یک تاجر افغان گفت مردم به دولت کرزی اعتماد ندارند و خرید و فروش مواد مخدر مانند یک بیماری شده است و انگار درکابل همه به این کار مشغولند.

افغانها نام ساختمانهای بزرگ، شیک و پرزرق و برق که از سال ۲۰۰۱ در خارج از کابل در منطقه ای ثروتمند ساخته شده اند کاخهای تریاک گذاشته اند. قیمت هریک از این ساختمانها بیش از صدها هازار دالر است که تعداد زیادی از انها متعلق به مقامهای دولتی است که حقوق ماهانه آنها چندصددالر نیست. در میان ساکنان بی رمق پایتخت نمادهایی از فساد در جای جای جامعه دیده می شود از پولیس ترافیک که موترها را متوقف می کند تا مقامات دولتی و بستگان آنها که درگیر تجارت تریاک هستند. برای اوباما و دیگر رهبران غربی مشکل است که اعزام نیروهای بیشتر و مبارزه برای دولتی که فاسد است توجیه کنند. درزمانی که کرزی با ادعای تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری برنده نماینده سازمان ملل اعلام کرد رئیس جمهور افغانستان بدون اصلاحات حمایت دولتهای غربی که هم اکنون بیش از یکصد هزار سرباز در افغانستان دارند میلیاردها دالر کمک خارجی را از دست خواهد داد.

کرزی به وجود فساد درافغانستان اعتراف کرده و قول داده است از هیچ تلاشی برای از بین بردن آن فروگذار نکند.

براساس تحقیقی درسال ۲۰۰۸ هرخانواده حدود یکصد دالرسالانه رشوت می دهد آنهم در کشوری که بیش از نیمی از افراد با درآمد روزانه کمتر از یک دالر زندگی خود را می گذراند. کمترین حقوق دولتی ماهانه چیزی کمتر از صد دالر در ماه است و هرچیزی هم قیمت خودش را دارد مانند مجوز کار، حمایت پولیس و حتی آزادی از زندان. حتی متعلمین ومحصلین برای نمره گرفتن به معلمهای خود رشوه می دهند. فساد در میان اعضای خانواده های مقامات ارشد دولتی نیز وجود دارد. برادر کرزی احمد ولی کرزی در تجارت مواد مخدر دست دارد اگرچه وی این اتهام را رد کرده است. گفته مى شود مردی که در مرکز تصرف زمینها در یکی از ولایات قرار دارد، برادر رئیس جمهور، احمد ولی کرزی است که رئیس شورای ولایتی قندهار نیز مى باشد. وی همچنین متهم به استفاده از نفوذش برای کمک به قاچاقچیان مواد مخدر می باشد، یک ادعایی که وی تکذیب کرده است.

تاد گرینتری، یک مشاور وزارت امورخارجه درقندهارمی گوید که قسمتی ازاین زمینها با امضای احمد ولی کرزی یا عناصر تحت کنترول وی انتقال شده است. احمدولی کرزی برای تصرف زمینها به خاطرارتباطات سیاسیش، توانمند بوده است. تا حدی که شما می خواهید مشروعیت وی را زیر سوال قرار دهید، وی بعنوان منتصب رئیس جمهورعمل کرده است، بعنوان نماینده سیاسی رئیس جمهور در جنوب. در یک مورد، شورای ولایتی یک زمین را که متعلق به وزارت دفاع بود، تصرف کرد، این زمین به قسمت مسکونی اجتماعی توسعه داده شد. یک قوماندان ارشد ناتو گفت، وی قصد دارد تا حاکمیت روزانهء برادر اندر حامد کرزی رییس جمهور را که در ارتباط به تجارت مواد مخدر متهم است، محدود سازد. احمد ولی کرزی که ریاست شورای ولایتی قندهار را به عهده دارد، از قدرت قابل ملاحظهء در قندهار برخورد است، ولایتی که مرکز عمدهء “طالبان” پنداشته می شود.

طی چند سال گذشته ما موج تازه‌ای ازفساد را درقراردادهای معادن شاهدیم. این گنج زیرزمینی که تحت اداره یک دولت ملی می‌توانست به بازسازی وخوشبختی کشورمنجر گردد.  قرارداد سه میلیارد دالری برای استخراج ١٦٠ میلیون بیرل نفت خام ازسه حوزه دریای آمو برای ٢٥ سال آینده که به کمپنی «وطن» که بوسیله پسران کاکای کرزی (راتب پوپل و راشد) گردانندگی می‌شود مدتی قبل سر وصدا های زیادی را به دنبال داشت. راتب پوپل که درگذشته از دیپلماتهای طالبان درسفارت اسلام آباد بود هنوز هم با طالبان رابطه دارد ودربدل انتقال امن مواد لوژستیکی امریکا و ناتوبه طالبان باج می‌پردازد. اوقبلا به جرم قاچاق مواد مخدرنه سال را درامریکا دربند گذشتانده است، اما با واسطه شخص کرزی قرارداد پول آوربالا را همراه با یک کمپنی چینی به چنگ آورد.  نهاد های امریکایی وغربی نیزدرگستردن فرهنگ فساد وغارتگری درکشورما نقش مهم دارند. بخش مهمی از کمک های جهانی توسط خود خارجی ها حیف ومیل شده و به شیوه های گوناگون ازآن به جیب میزنند.

چندی قبل سکرترجنرال پیمان ناتو گفت: فساد و بی کفایتی دولت افغانستان به همان اندازه وجود شورشیان، در بی ثباتی مزمن این کشور نقش دارد. وی در مقاله ای در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست، نوشته است که جامعه بین المللی برای این که بخواهد دولت افغانستان از عهده اداره کشور برآید، هم از لحاظ جانی و هم مالی، به حد کافی به این کشور خدمت کرده است. وی می نویسد که مقامات افغانستان باید انتخاب های سیاسی مشکلی بکنند و اضافه می کند که افغان ها دولتی می خواهند که شایستگی وفاداری و اعتماد آنان را داشته باشد. همچنان جان كری درگفتگوی با رییس جمهورداشت، میگوید: كه چنانچه وی بخواهد حمایت مردم امریكا را درشرایطی كه بیشتر نیروهای امریكایی در جنگ كشته می‌شوند از دست ندهد، باید اقدامات خود را درمقابله با فساد جدی بگیرد. دو دیدار جان كری، رئیس كمیسیون روابط خارجی سنای امریكا با حامد كرزی درحالی صورت گرفت كه قانون گذاران امریكایی به شدت درباره این موضوع تردید دارند كه ایا تلاش‌های نظامی می‌تواند بدون هیچ كمپین مهمی علیه رشوت و اختلاس كه سبب سلب اعتماد مردم به دولت كرزی شده، موفق شود یا خیر.

جان كری در جمع خبرنگاران تصریح كرد: گمان می‌كنم كه طی روزهای اتی واكنش دولت افغانستان به تلاش‌های ضد فساد، آزمایشی كلیدی درسنجش توانایی این كشور درجلب اعتماد مردم و نیز ایجاد دولتی كه مالیات دهندگان امریكایی حاضر شوند از ان حمایت كنند و از همه مهمترحفظ سرمایه كشورما كه همان جان زنان و مردان جوان امریكایی است، باشد. اگرما از مساله‌ای كه می‌دانیم در حال وقوع است، ‌اطلاع داشته باشیم و دولت افغانستان نسبت به ان واكنشی نداشته باشد، دران صورت برای ما بسیار دشوار خواهد بود كه در چشم خانواده‌های امریكایی نگاه كنیم و بگوییم انها برای مساله ی كشته شده‌اند كه ارزش نداشت. سفردیگرجان كری چند روزپس ازان انجام شد كه ضیا صالحی‌، یكی از مشاوران دولت به خاطراعمال فشاربه مقامات کشوردرتسهیل یك دوسیه فساد دستگیر شد.

مقامات امریكایی ازدستگیری صالحی به عنوان دوسیه ای یاد كردند كه میزان تمایل كرزی برای مبارزه با فساد به بوته آزمایش گذاشته ‌شد و منتظر هستند تا ببینند ایا رئیس جمهور بر روی تحقیقات فساد كه از سوی نیروهای خاص جرم‌های عمده و واحد تحقیقات مسایل حساس كه ازسوی مقامات اجرای قانون امریكا و انگلستان تربیت شده‌اند، اعمال محدودیت‌ می‌كند یا خیر. جان كری اظهار داشت كه وی معتقد است كرزی می‌داند كه مردم امریكا ازنوسال جنگ كه جان بیش ازهزارودوصد زن و مرد امریكایی را گرفته است، خسته شده‌اند.

اکثر کارشناسان داخلی وخارجی معتقدند یکی از موانع عمده فراروی امنیت و توسعه کشور، موجودیت اشخاص خاص درکابینه دولت، نورچشمی های رییس جمهور( گروپ ویا باند خاص مقام اول کشور)، قوم، زبان ومنطقه پرستی، بیکاره های همه کاره وجامع والکمالات کشور( فاروق وردگ) گسترش فساد اداری و مالی در ادارات دولتی و همچنین نهادهای خارجی می باشد. در این خصوص صاحب نظران معتقدند عوامل متعددی در به وجود آمدن فساد اداری و گسترش آن نقش دارند از جمله معاش اندک کارمندان، عدم دلبستگی آن ها به اهداف اداره، عدم اطمینان کارمندان از آینده کاری وخویشخوری های اداری، عدم توجه به شایسته سالاری، فقدان شفافیت و پاسخ گویی در ادارات، عدم ثبات سیاسی وحضورگسترده انجوها و مؤسسات خارجی. به هر حال باید گفت فساد اداری و مالی در کشوری مثل سرزمین ما پیامدهای بسیار منفی بر اوضاع اقتصادی و سیاسی گذاشته است.

این کهنه کاران و دلالان سیاسی از هر راه و طریقی برای کسب قدرت دریغ نمیکنند، ازجانب دیگر این غاصبان قدرت به نامهای افغان، افغانستانی، برتری خواهی، امتیاز زبانی و ملیتی و حاکمیت بی چون چرای خویش، بر ضد یکدیگر بی دریغانه و سخاوتمندانه تبلیغات دارند و اما موقعی که مسئله قدرت، چوکی و پول در میان باشد از یک آستین سر بیرون میکنند و موقعیکه به این پدیده خانمانسوز دست یافتند باز همان دیگ است و همان کاسه و همان آش. این دلالان تبهکار به هیچ قانون، معیار، عهد وپیمان، قسم و قرآن پابند نبوده وتازمانیکه این دشمنان قسم خورده ملت ستم دیده درمعادلات سیاسی و نظامی وطن خود را مطرح نمایند، مردم و کشور روز خوش و خواب راحتی را نخواهند دید.

اگردرپشت پرده سیاسی کشور زد و بندهای پنهان وجود ندارد، پس چگونه فاروق وردگ مگسی هرشیرینی، قاپچی باشی هرمحفل، بالانشین هربزم ورزم ویارهرشارتی وپارتی است، رحیم وردگ ازروزتولد درپیشانی اش وزارت دفاع حک گردیده و قلمزن تقدیراورا باچوکی وپول وناف ویرابا ادارات استخباراتی کشورهای دورونزدیک گره زده است. وزیری که طی نزدیک به یک دهه حتا وزارت دفاع نتوانسته است، مالک یک دوبال طیاره جنگی وشکاری، راکت ودافع هوا، سلاح تهاجمی، اردوی نیرومند، سرحدی، کماندو وزمینی باشد که بتوانند مستقلانه عمل نمایند.

درجدید ترین اخبارخواندیم که لوای هوای شیندند افتتاح گردید واین جزوتام که غرب کشورراتحت پوشش امنیتی هوای خویش قرارمیدهد صرف دوبال هلیکوپتردارد. (چه خبری بحال و چه وزیر فعال)

اسدالله خالد که رییس جمهورحاضراست بخاطرتقرروی درپست وزارت هرسخنی زشتی را قبول وهرانتقادی رابی جواب بگذاردوبه قول معروف یک گوش رادرودیگری را دیوارسازدوپنبه ی تروتازهی رابگوش گذاشته بخواب عمیق برود وبه هیچ آوازوصدای ملت جواب ندهد.  این است دموکراسی وحاکمیت رسانه ی ودولت مردم سالاری. (آفرین جناب رییس جمهور)، زملانیکه انتقادات از حد گذشت، فقط و فقط یک گریه جانانه و زنانه، گره باز کن همه ملامتی ها میشود. جبار ثابت لوی څارنوال سابق که درسالهای میان ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ اعلام جهاد علیه فساد کرد، گفت خیلی زود متوجه شد که برخی اعضای مقامات بالا فراتر از قانون قرار دارند که شامل اعضای پارلمان، والیان و وزرای کابینه دولت می شوند. وی خواست در این باره افشاگری کند ولی نتوانست. او طبق قانون اساسی نامه هایی به پارلمان نوشت و خواستار صدور اجازه تحقیق درباره بیست و دو تن از اعضای مجلس شد. از اختلاس گرفته تا قتل، ولی نامه های مکرر وی در دستور کار مجلس قرار نگرفت. ثابت پیش از آنکه در سال ۲۰۰۸ برکنار شود بیش از سیصد تن از مقامات ولایتی را متهم به فساد کرد برخی از آنها محکوم شدند ولی هیچ یک تا بحال به زندان نیافتادند.

اوباما و دیگر رهبران دنیا ازرییس جمهور خواسته اند قول خود را برای مبارزه با فساد جامه عمل بپوشاند. کرزی گفته است مسئولیت مبارزه با فساد بر دوش کشور های کمک کننده هم هست آن هم به دلیل مدیریت ضعیف در خرج کردن کمکها در طرحهای توسعه ای و این چیزی است که مقامهای سازمان ملل نیز نسبت به آن نگرانند. برخی آگاهان براین باورند تا وقتی که کرزی با نورچشمی های گروپش، باوزیران کابینه، اعضای منغت جوی پارلمان وجنگ سالاران ارتباط نزدیک دارد نمی تواند با فساد مبارزه کند.

همچنان همه ساله ازکشور به خارج، عمده تاً به دوبی، بصورت غیر قانونی سه میلیارد دالر پول نقد انتقال داده میشود. تلویزیون طلوع اعلامیه نماینده نماینده گی دیپلوماتیک امریکا در کابل انتونی وینگ را در سیمینار سه روز در پایتخت کشور، که به این موضوع وقف شده بود، نقل نموده، که در ان موصوف گفته بود، که تنها در هجده روز اخیر از طریق میدان بین المللی هوایی کابل به دوبی یکصدونود میلیون دالر نقده بیرون برده شده است. سیمینار به تحقق اغاز پروگرام جامع مبارزه با فساد در عمل وقف شده بود، که راجع به ان رئیس جمهور بتاریخ نوزده نوامبر در مراسم تحلیف اعلان نموده بود. قرار معلومات وزارت مالیه، در انتقال غیر قانونی پول از طریق میدان هوایی بین المللی کابل و نقاط دیگر سرحدی هم شرکت های داخلی و هم خارجی دخیل می باشند. انتقال غیر قانونی اسعار زیان جدی را به عواید اسعاری دولت میرساند. وزارت مالیه اشاره میکند، که ارگانهای امنیتی به فعالیت غیر قانونی چنین شرکت ها مساعدت میکنند. ولی قرار معلومات پولیس سرحدی و گمرک میدان هوایی کابل، بیشتر از همه در مساله انتقال غیر قانونی پول به خارج بانک های کشوردست دارند، که اجازه رسمی خروج اسعار نقده هنگفت را به خارج از طریق سرحد صادر میکنند، و همچنان بانک مرکزی، که به این بانک ها جواز میدهد. مبلغ خروج اسعار نقده ازکشور به امارات متحده عربی معادل کمک است، که بانک جهانی از فوند خاص بازسازی اقتصاد وطن به حساب حق العضویت های کشورهای کمک کننده میکند.

اختلاس سالانه يك ونيم ميليارد دالر

روزنامهء واشنگتن پست در شماره اخیر خود مطلبی دارد تحت عنوان، نقش امریکا در فساد اداری افغانستان که در بخش آن می نویسد- وقتی که در مورد فساد اداری در افغانستان صحبت می شود، امریکا باید به آیینهء خود نگاه کند که چه درس هایی را در جنگ افغانستان آموخته است . رییس جمهور کرزی در صحبت با تلویزیون سی. بی. اس. امریکا به تاریخ سي سپتامبر گفت، فساد اداری در افغانستان به شکل بی سابقه دامن پهن کرده است.
به گفته کرزی فساد اداری سال های نوزده هشتاد یعنی دوره موجوديت شوروی به اندازه پنج فیصد امروز هم نبود، زیرا اتحاد شوروی قرار دادها را به خویشاوندان، برادران و دوستان افراد با نفوذ نمی داد. امریکا این کار را انجام داد و هنوز هم انجام می دهد، اما ملامتی بدوش حکومت افغانستان گذاشته می شود.واقعیت همین است که امریکا در قراردادهای خود و مصارف ملیاردها دالر درافغانستان سهل انگاری کرده است، مخصوصا در قرار دادهای نظامی  . به نوشتهء روزنامه انتونی کوردسمن متخصص امنیت ملی در ادارهء رییس جمهور سابق امریکا رونالد ریگن گزارشی را در این رابطه نوشته است تحت عنوان امریکا چگونه افغانستان را به فساد آلوده ساخت . کوردسمن که مدت زیاد را در افغانستان سپری نموده است می نویسد: شاید یکی از بهترین راه های مبارزه با فساد در افغانستان این باشد که امریکا راه های مصرف خودرا در افغانستان تغییر دهد  .ملیاردها دالر امریکا و کشورهای جهان به افراد مقتدر که شرکت های خصوصی را تاسیس کرده بودند، داده شد و هیچ حساب دهی صورت نگرفت. به گفته کوردسمن این افراد با فساد آلوده بودند، و این پول ها بعضاً حتی به دست مخالفین هم رسیده است.

حامد كرزي ميگويد، مسئله شركت‌هاي امنيتي مسئله‌اي تازه نيست و ازچهارسال قبل نگراني‌هاي خود را درمورد اين شركت‌ها با جامعه جهاني درميان گذاشتيم. وي اذعان كرد كه با وضوح تمام به آمريكا، ناتو وكشورهاي اروپايي اعلام كردم كه شركت‌هاي امنيتي عامل ايجاد ناامني، نقض حقوق بشر، انفجارات و مسدود شدن راه ها در افغانستان شده اند ومي شوند.  درحالي كه ادعا داريد پوليس و اردوي ملي را تقويت مي كنيد چرا حقوق پوليس ملي افزايش نمي يابد و چرا در اين راستا با دولت افغانستان همكاري نمي كنيد. پوليس و ارتش ملي حقوق ناچيزي دريافت مي كنند درحالي كه شركت‌هاي امنيتي خصوصي كه به طور مستقيم از منابع خارجي تغذيه مي شوند چند برابر به افغاني‏هايي كه استخدام كرده اند حقوق مي دهند. با روند موجود امنيت، زندگي و آبروي مردم افغانستان در اختيار تخلفات اين شركت‌ها قرار دارد.  اين جامعه جهاني است كه نتوانسته است در مقابل تهديدات طالبان ايستادگي كند. حقيقت اين است كه پاي يك و نيم ميليارد دالرمعامله درميان است كه به نام شركت‌هاي امنيتي خصوصي منافع اين پول ازكانال هاي دولتي آمريكا شروع مي شود و فقط ضررهاي آن نصيب افغانستان مي شود. يك و نيم ميليارد دالردرآمريكا و بين شركت هايي مانند  بلك واترتقسيم مي شود و آنها اين پول را براي آدم‎كشي به افغانستان ارسال مي كنند.  اين پول در افغانستان باعث ناامني، تخريب خانه‌ها، كشتن كودكان افغان، رشد تروريسم و ما درحقيقت نمي دانيم كه چه بخشي ازانفجارات افغانستان را طالبان انجام مي دهند وچه بخشي را اين شركت‌ها.  کرزي برملاسازي حقيقت شركت‌هاي امنيتي را يك اصل منفعت ملي افغانستان دانست و اظهار داشت، مردم ازچندين جهت كشته مي شوند و ما بر آن هستيم تا مانع اين حملات شويم.

سفارت ایالات متحده امریکا درکابل اعلام کرده که پولیس درهمکاری با ماموران امریکایی یک کارمند قرار دادی اداره انکشاف بین المللی ایالات متحده را به اتهام اختلاس بازداشت کرده اند.

يک آمريکايي به اتهام سرقت بیش ازنیم میلیون دالر امریکایی ازصندوق وجهی انکشاف زراعت که از سوی اداره انکشاف بین المللی ایالات متحده امریکا (USAID) تمویل می شود بازداشت شده است.

اين پولهاچه شد؟

با تزویروریا با بدقولی وعهد شکنی با فتنه گری ودروغ نمی توان ادعای انسانیت داشت.

سؤال اینجاست که آیا کمک های جامعه جهانی درافغانستان به گونه درست ان به مصرف رسیده است یا خیر؟

بیشتر کمک های جامعه جهانی درافغانستان حیف ومیل شده اند وبگونه ای که انتظار آن می رفت این کمکها در بازسازی افغانستان مؤثر نبوده اند. نبود ظرفیت در نهادهای دولتی، فساد اداری، عدم هماهنگی میان دولت افغانستان  و کشورهای کمک کننده درعملی شدن پروژه ها و چندین دست شدن قراردادها از علتهای عمده ای هستند که سبب شده است بخش زیادی از کمکهای جامعه جهانی در افغانستان حیف ومیل شوند. شماری از کارشناسان اقتصاد و مسؤلان اتاق تجارت و صنایع بر این باورند که بیشتر کمکهای جامعه جهانی از طریق اینجوها در بخش های زیربناها، ساختمان سازی ، جاده سازی و دیگر پروژه ها در افغانستان مصرف شده اند.

به باور آگاهان هشتاددرصد کمکها بر زندگی و اقتصاد مردم عادی اثری نداشته است و نهادهای کمک کننده بیشتر پروژه ها و بویژه پروژه های بزرگ را با شرکتهای خارجی قرارداد کرده اند که در نتیجه چندین دست شدن قراردادها تنها سي تا پنجاه درصد پول در این پروژه ها مصرف شده اند و ازپنجاه تا هفتاد درصد پول بدون این که به افغانستان بیایند به دست خارجی ها می رسند. اکنون با استفاده از کمک های جامعه جهانی بیش ازچهارهزارکیلومترجاده درافغانستان قیر ریزی شده است و بیش ازسي پنج درصد مردم از انرژی برق بهره مند شده اند، اما انتظار می رفت بیشتر ازاین پروژه ها درافغانستان عملی شوند.

کشورهایی که بیشترین پول را به افغانستان کمک کرده اند به ترتیب زیر است:

 کشور                                          تعهد                               پرداخت

آمریکا                                  44.356 میلیارد دالر                  38.118 میلیارد دالر

جاپان                                   3.152 میلیارد                        3.152 میلیارد

اتحادیه اروپا                           2.883 میلیارد                        2.594 میلیارد

بانک انکشاف آسیایی             2.269 میلیارد                         1.005 میلیارد

انگلستان                            2.222 میلیارد                          2.222 میلیارد

بانک جهانی                        2.137 میلیارد                          1.700 میلیارد

آلمان                               2.130 میلیارد                             762 میلیون

هند                                1.516 میلیارد                              759 میلیون

کانادا                               1.256 میلیارد                              1.256میلیارد

هالند                              1.015 میلیارد                              1.015 میلیارد.

کمیته ملي المپیک

ازسال ٢٠٠٢ به این سو بیش از ٢٠٠ تن زیر نام ورزشکار به بیرون از افغانستان فرستاده شده و دوباره به کشور باز نه گشته اند. گفته می‌شود نیمی از این افراد در بدل پرداخت پول به مسوولان المپیک و متباقی با واسطه و پیوند های حزبی و سیاسی به خارج از کشور فرستاده شده اند. در این گزارش که در برخی از رسانه های افغانستان منتشر شده آمده است که این افراد زیر نام ورزشکاران مسلکی و یا هم مربیان به کشور های آسترالیا، اروپا و یا هم امریکا فرار کرده اند. بر بنیاد این گزارش هر یکی از این افراد دربدل پرداخت ٥٠٠٠ تا ١٢٠٠٠ دالر امریکایی موفق به فرار از افغانستان شده اند.  گفته می‌شود شمار زیادی از این افراد در زمان ماموریت انورجگدلک از جنایت کاران جنگی افغانستان، عضو جمعیت و والی فعلی قندوز که ریاست کمیته المپیک را برعهده داشت و ظاهر اغبر رئیس فعلی این کمیته که از یاران و هم حزبی های جگدلک میباشد، از افغانستان بیرون شده اند.

این در حالیست که فغان ورزشکاران از فساد بی‌انتها در این کمیته بلند است و با آنکه در اثر زحمات شخصی تعدادی از جوانان ما، در بعضی رشته های ورزشی افغانستان درخششی در سطح جهان داشته، اما اگر کمیته المپیک بدست عناصر پاک و وطندوست قرار گیرد، افغانستان شانس بزرگی برای کسب افتخارات بیشتر در رشته ورزش را داراست. بر اساس گزارشهای تعدادی از ورزشکاران افغانستان، ظاهراغبراعضای خانواده ونزدیکانش را درپست های مهم کمیته المپیک نصب نموده است ومیلیونها دالرازبودجه دولتی وکمک های جهانی را حیف ومیل نموده است. اوبا دوازده تن از شرکای جرمش در لوی سارنوالی تحت عنوان “تزویر و سواستفاده از صلاحیت وظیفوی” دوسیه‌ای دارد اما مثل صدها دوسیه دیگر فساد اینچنین جنایتکاران کسی لایش را بالا نمیکند.  ظاهراغبروانور جگدلک بخاطرداشتن رابطه تنگاتنگ با مافیای حاکم در دستگاه پوسیده کرزی هرگز بخاطر فساد و چپاولی که مرتکب شده اند مجازات نشدند.

سرقت ٦٠٠ میلیون دالری درپولیس

روزنامه «گاردین» به تاریخ ١٣ نوامبر ٢٠١٢ طی گزارشی فاش نمود که به علت سرقت وسیع مواد سوختی‌ای که در اختیار پولیس افغان در هلمند قرار می‌گیرد، انتقال مواد به پولیس آن ولایت قطع گردیده است. ارزش مجموعی مواد سوختی سرقت شده ٦٠٠ میلیون دالر تخمین زده شده است که به گفته یک سخنگوی ناتو این پول برابر با بودجه سالانه مواد سوختی تمامی نیروهای افغان خواهد بود.

گاردین می‌نویسد: جدیت ظاهری واکنش مقامات در قطع انتقال مواد سوختی از آغاز ماه نوامبر، رساننده این حقیقت است که این قضیه حتی در کشوری که تقلب در آن همه‌گیر است، استثنایی بوده است.

بازرس خاص امریکا برای بازسازی افغانستان چند ماه قبل هشدار داده بود که وزارت دفاع قادر نیست از مواد سوختی‌ای به ارزش یازده هزار میلیون دالر که طی یک سال گذشته در اختیار اردوی ملی افغان گذاشته است دقیقا حساب دهد. فساد گسترده و چپاول در بالاترین رده های پولیس و اردوی ملی حقیقتی است که موارد وحشتناک آن بارها به وسیله رسانه های غربی گزارش شده اند اما در دولت متشکل از دزدان و مزدوران جنایتکار عملا هیچ مقامی تا کنون به خاطر این نوع خیانت ها محاکمه نشده است.

روزنامه «وال استریت ژورنال» به تاریخ ٣ سپتامبر ٢٠١١ از وضعیت وحشتناک شفاخانه سردار محمد داوود در کابل خبر داد که اکثر زخمیان جنگ در این شفاخانه از بی‌دوایی، گرسنگی و بی‌توجهی جان می‌دهند و چندین نمونه از عساکری را که در شفاخانه از بین رفته اند معرفی نموده بود. این روزنامه به نقل از مقامات نظامی امریکا خبر داد که از دهها میلیون دالروسایل طبی وادویه‌ای که ازجانب امریکا به این شفاخانه کمک شده خبری نیست و به وسیله مقامات دزدی شده است.  روزنامه یادشده مشخصا ازدزدی بیست میلیون دالرتوسط جنرال یفتلی سابق رئیس صحیه وزارت دفاع ملی خبر داده بود. به گفته روزنامه وقتی ازرحیم وردک وزیردفاع وقت خواسته شد که یفتلی را مورد محاکمه قرار دهد او اظهار نموده که به دلیل روابط عمیق سیاسی که این جنرال با رده های بالای حکومتی دارد، این امر فوق‌العاده مشکل به نظر می‌رسد.

درمورد دیگر، گزارش ها از مفقودی ٤٢ میلیون دالر در شفاخانه سردار محمد داوود هفته ها به سرخط مطبوعات افغانستان مبدل شده بود، اماعملا دیدیم که عاملان این خیانت ملی آزادانه میخرامند و دوسیه آن زیر زده شد. حتی بسم الله محمدی وزیر دفاع کنونی که درآن زمان لوی درستیز اردوی ملی بود و در فروش تجهیزات طبی و انتقال ده ها تن ادویه ازشفاخانه به بازار آزاد مظنون قضیه بود، نه اینکه محاکمه نشد که به پاس این غارتش به پست وزارت داخله و فعلا وزارت دفاع ارتقا داده شد و پارلمان جنگسالاران و فاسدان نیز با مسخرگی تمام او را از یک وزارت سلب صلاحیت نموده و به وزارت مهمتری رای اعتماد داد.

سندی تلگراف به تاریخ ٢٩ جنوری ٢٠٠٧ به نقل از یک مقام پلندپایه پنتاگون نوشت:

هزاران موتر و وسیله باربری که به خاطر استفاده پولیس افغان داده شده، در بازار به فروش رسیده اند.

درهمین نوشته به نقل از مقامات بلندپایه نظامی امریکا نوشته شده بود که بیش از ٥٠٪ از تمامی کمکهایی که به افغانستان می‌دهند، به وسیله رهبران این کشور دزدیده می‌شوند.

اگردرسال ٢٠٠٧ نیمی از کمک ها به یغما می‌رفت، اما با رواج هرچه وسیعتر فرهنگ فاسد پروری و معافیت غداران ملی، حال بیش از ٩٠٪ نه تنها کمکهای خارجی بلکه عایدات داخلی کشور به جیب چند دزد و خاینی می‌ریزد.

مصرف نومیلیون دالردریک سفارت

لوی څارنوالی می گوید در باره چگونگی مصرف ۹ میلیون دالر بالای ترمیم ساختمان سفارت افغانستان در جاپان تحقیق می کند.معاون لوی څارنوالی ميگويد: این تحقیق بنابر درخواست ولسی جرگهء افغانستان صورت می گیرد.

به گفتهء ولسی جرگه، زمانی که هارون امین به عنوان سفیر افغانستان درجاپان کارمی کرد، ۵ میلیون دالر برای خریداری ساختمان سفارت اختصاص داده شده وسپس ۹ میلیون دیگر به خاطر ترمیم این ساختمان تدارک دیده شد.

ولسی جرگه ادعا دارد، پس ازآنکه اکلیل حکیمی جایگزین هارون امین شد، اوازهمکاری درجهت دادن معلومات در بارهء چگونگی مصرف میلیون ها دالر بالای ترمیم این ساختمان خودداری کرده است.

ولسی جرگه برای دومین باردوسیه یی را به لوی څارنوالی بخاطر تحقیق در مورد چگونگی مصرف ۹ میلیون دالر بالای ساختمان سفارت درجاپان ارسال کرده است.
څارنوالی می گوید  یک قضیه ازپارلمان به ما مواصلت کرد. این قضیه در مورد خریداری تعمیر ساختمان سفارت افغانستان در جاپان و ترمیم آن است. که درآن وقت اکلیل حکیمی و یک تن دیگردرآنجا وظیفه داشتند .ولسی جرگه می گوید، زمانی که داکتر عبدالله عبدالله وزیر خارجه بود و هارون امین به عنوان سفیردر جاپان وظیفه اجرا می کرد، ۵ میلیون دالر برای خریداری ساختمان این سفارت و سپس ۹ میلیون دالر دیگر برای ترمیم آن تدارک دیده شده است.

منشی اول ولسی جرگه گفت- اعضای ولسی جرگه به این باور اند، پس از آنکه اکلیل حکیمی، جایگزین هارون امین شد، در بخش ارایهء معلومات در بارهء چگونگی مصرف ۹ میلیون دالر بالای ترمیم ساختمان سفارت افغانستان در جاپان همکاری نکرده است.  تا حال روشن نیست که این پول را کی منظورکرده بود و چگونه به مصرف رسیده است. 

به گفته وی، به همین دلیل ولسی جرگه از لوی څارنوالی خواست دراین مورد تحقیق کند. زمانی که رییس جمهور کرزی مسوولیت پیشبرد گفتگو ها در مورد پیمان امنیتی با امریکا را به عهده اکلیل حکیمی گذاشت، اعتراضات در ولسی جرگه بالا شد واعتراض این بود که کسی که نتوانسته از فساد مالی جلوگیری بکند، چطور می شود مسوولیت چنین یک پیمان با این بزرگی که به سرنوشت ملت افغانستان گره خورده به یک فردی که غیر مسلکی است و فهم و دانایی اش را ندارد، سپرده شود.بناً دوسیه مجدداً ارسال شد.

وزارت خارجه تایید می کند که در ارتباط ساختمان سفارت افغانستان درجاپان یک دوسیه ترتیب شده بود.
انتقاد ها بخاطر فساد مالی و عدم شفافیت درمصرف پول ها در ادارات حکومتی چیزی تازه نیست.

شماری از نهاد های که مسوولیت مبارزه با فساد اداری را دارند، تایید کرده اند که فساد در ادارات حکومتی به اوج اش رسیده است.عده یی به این عقیده اند که عدم رسیده گی درست به این مشکل می تواند ریشه نظام را از بیخ و بن بر اندازدرونده افراد آلوده به فساد اداری در دادستانی کل نگهداری می شود. این اداره بیان می کند، در حال حاضر حدود بيست وچهاردوسيه فساد اداری از چند وزارت، دراین اداره وجوددارد . که شماری از آنان مربوط به سارنوالان به فساد و رشوه متهم شده اند، برای مثال می توان به سارنوالي اشاره کرد که به اتهام گرفتن ده هزار دالر رشوه بازداشت شده است و طبق اسنادی که امنیت ملی دراختیار رسانه ها قرارداده است، این سارنوال حتی برای دریافت رشوت چانه هم می زند.رییس پولیس اتحادیه اروپا فساد اداری را مانع بزرگی در برابر پیشرفت افغانستان و حرفه ای شدن پولیس ملی می داند و می افزاید، ما افسران ویژه را آموزش می دهیم تا در راستای مبارزه با فساد تلاش نمایند. وزارت امور داخله نیز وجود فساد را درمیان نیروهای پولیس می پذیرد اما ازتلاش ها برای مبارزه با آن خبرمی دهد و بیان می کند، مبارزه با فساد ازاولویت های این نهاد است.

دستگاه قضایی

امنیت مجموعه شاخصهایی دارد، مانند امنیت روانی و صحي، امنیت کاري، امنیت معیشتی، امنیت بیان ، امنیت قضایی. ولی بزرگترین شاخص امنیت،امنیت قضایی است، احساس امنیت قضایی ستمدیدگان آخرین ضریب امنیت واقعی کشوراست. هرگاه مظلومی اطمینان داشت اگرشکایت کند، شکایت اومورد دادخواهی وانصاف قرارمی گیرد، حق مظلوم ازظالم گرفته می شود.

فساد و رشوت درمحاکم قضایی کشور از جمله مباحثی است که آحاد مردم کشور نسبت به آن ابراز نگرانی می کنند.  این در حالیست که، دو مقام ارشد سازمان ملل متحد چندی قبل، از شیوه بازداشت ها در افغانستان ابراز نگرانی کردند و سیستم قضایی کشور را به فساد و رشوه ستانی متهم کردند.  فساد، عدم آگاهی و سوء استفاده از قانون از مشکلاتی است که به باور مقامات سازمان ملل متحد منجر به محکومیت افراد بی گناه در افغانستان می شود.  کریستینا اوگز رئیس مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل (UNODC) در افغانستان گفته بود که، در بسیاری موارد افراد پولدار مورد پیگرد قانونی قرارنمی گیرند و در عوض کسانی که فقیرند و توانایی پرداخت رشوه را ندارند، زمانی بیشتر از دوره تعیین شده از سوی دستگاه قضایی را در زندان ها سپری می کنند.

گسترش پدیده فساد در کشور عامل اصلی رشد فزاینده خشونت در افغانستان است زیرا یک پیوند ناگسستنی و تنگاتنگ میان فساد و جنگ و خشونت در کشوروجود دارد که تا هنگامیکه این پیوند گسسته نشود ثبات و امنیت در کشور نیز دست نیافتنی خواهد بود. این درحالیست که فساد نهاد های عدلی و قضایی کشور را نیز دربرگرفته است. کمیسیون مستقل حقوق بشر می گوید اعمال نفوذ مقامات دولتی و متنفذین محلی در نهادهای عدلی و قضایی، استقلالیت محاکم و بی طرفی قضات را نقض کرده است. به موجب یافته های کمیسیون مستقل حقوق بشر، در حال حاضر درچهل وهفت ولسوالی ازچهارده ولایت کشور محاکم غیر فعال می باشد.

به باور نهادهای مدافع حقوق بشر، ناامنی ها و نبود حاکمیت قانون در شماری از ولایات زمینه مداخله مقامات دولتی و افراد زورمند را در فیصله های محاکم نیز فراهم ساخته است. دست کم چهل هفت ولسوالی در چهارده ولایت عملا محاکم ندارند. در شماری از ولسوالی های ولایات هلمند، قندهار، نیمروز، دایکندی، غور، غزنی، فراه، بادغیس، سرپل، فاریاب، خوست، پکتیا، قندوز و زابل دروازه های محاکم به روی مردم مسدود می باشد. استقلالیت محاکم و غیر جانبدار بودن قضات در شماری از ولایات متاثر از ناامنی ها، اعمال نفوذ مقامات محلی دولتی و فساد اداری می باشد.

در کنار فساد اداری، ضعف حاکمیت قانون و اعمال نفوذ زورمندان در روند رسیدگی دعاوی، عدم آگاهی کافی قضات از حقوق قانونی زنان نیز سبب شده است تا اصل تساوی شهروندان دربرابر قانون ازسوی محاکم رعایت نگردد. عدم رسیدگی به دوسیه های جزایی وحقوقی مردم درمحاکم ابراز نگرانی می کند. تعداد قابل ملاحظه ای از دوسیه ها در موعد معیین رسیدگی نشده و شماری از متهمین یا محکومین ماه ها و سال ها بدون فیصله نهایی محاکم در حبس به سر می برند.

به نوشته کریستین ساینس مانیتور «در اطراف قندهار، مركز مهم و حياتي طالبان و نقطه‌ي كه كليد پيروزي يا شكست در جنگ خوانده مي شود، تعداد رو به افزايش از شهروندان در حال فاصله گرفتن از نظام جديد عدلي و قضايي فاسد و بيمار افغانستان و رو آوردن به سيستم قديمي حل و فصل دعاوي توسط طالبان اند. برخي به دليل آنكه خود از چريك هاي طالبان اند و بسياري ديگر به دليل خدمات رساني سريع و دادرسي هاي منصفانه و بدون دريافت رشوت طالبان كه دادگاه هاي رسمي افغانستان فاقد آن است به طالبان مراجعه مي كنند. مشكل اينجا است كه بخشي  از ملاهاي سنتي محل براي چندين  قرن دعوا‌ها و نزاع‌ها ميان دهقانان و تاجران كوچك محل را حل و فصل كرده اند. اما اين ثابت مي كند كه حكومت تا كنون در اجراي عدالت و حاكميت قانون موفق نبوده است. آنچه كه به اعقتاد حاميان آمريكا تعيين كننده موفقيت استراتيژي اين كشور در افغانستان است».
واقعيت انكار نا پذير اين است كه در افغانستان فساد در اوج خود قرار دارد و یک رابطه ارگانیک میان فساد وخشونت در افغانستان نیز وجود دارد. در خصوص عوامل رشد فساد در کشور گمانه زنی های مختلفی وجود دارد برخی فقر شدید، برخی مواد مخدر و مافیای قاچاق آنرا از عوامل اصلی رشد فساد در کشور می دانند. برخی دیگر هم دستگاه های دولتی را مسئول اصلی میداند.

نمی توان منکر آن شد که فساد در نحوه مصرف کمک های بین المللی در افغانستان وجود داشته است اما فساد گسترده در نهاد حکومتی و دولتی باعث می شود که هم مخالفان درادارات دولتی نفوذ نموده و هم مردم از دولت روگردان شده و به مخالفان مسلح روی بیاورند. بنا براین برای مهار نا امنی ها و خشونت ها در کشور بایسته است مبارزه جدی و یپیگیر با فساد سرلوحه کار دولت ونظام کنونی قرار داشته باشد. درغیر این صورت نمی توان امیدوار بود سلسله انفجارها وحملات مرگبار مخالفان بر نهاد ها و دوایر مهم دولتی و امنیتی پایان یابد و طبیعی است که افزایش خشونت ها باعث روگردان شدن بیشتر مردم از حکومت خواهد شد.

گزارشها ازولايتها حاکي است که باشندگان برخي روستاها به دليل وجود فساد گسترده درادارات قضايي، براي حل قضاياي حقوقي خود به شيوههاي سنتي روي ميآورند و حتا در مورادي به طالبان مراجعه ميکنند.  مسوولين دادگاه عالي ميگويند، عدم دسترسي قاضيان به معاش کافي، خانه و تامين نبودن امنيت کارمندان ادارات قضايي عوامل تداوم فساد در ادارات قضايي افغانستان است.  براساس حکم قانون اساسي، قوه قضاييه به عنوان رکن مستقل فعاليت ميکند اما مقامهاي اين اداره ميگويند مداخله مقامهاي حکومت و نمايندگان پارلمان، عدالت در محاکم افغانستان را زير سوال برده است.

موسسه تحقیقاتی چتم هاوس در لندن در یک گزارش تحقیقاتی، دستگاه قضایی افغانستان را مورد انتقاد قرار داده وازرواج گسترده فساد، بی عدالتی، ناکارآیی و عدم پاسخگویی تشکیلات دادگستری و عدلیه در این کشور سخن گفته است.در این گزارش آمده است که برخورداری مردم از خدمات منصفانه قضایی برای جلب اعتماد آنان به نظام حکومتی ضرورت دارد و عدالت باید محور هر نوع استراتژی بلند مدت برای استقراروحفظ صلح و امنیت در افغانستان باشد.دراین گزارش، که با عنوان ثبات راه میان‌بُر ندارد – عدالت، سیاست وشورش درافغانستان منتشر شده، آمده است که از زمان سقوط رژیم طالبان درافغانستان، به لزوم برخورداری مردم ازیک نظام قضایی منصفانه و کارآمد توجه لازم نشده است. نتیجه این بی توجهی، رواج فساد و بی عدالتی دردستگاه عدلیه وناخرسندی مراجعان ازنحوه رسیدگی به مشکلات خود بوده که به نوبه خود، یاس و سرخوردگی از نظام حاکم را شدت بخشیده است.

گزارش چتم هاوس، که به قلم استیون کارتروکیت کلارک منتشر شده، می افزاید که تصمیم به عفو مظنونان به ارتکاب جرایم جنگی که بر اساس ملاحظات سیاسی اتخاذ شد نیز به نوبه خود به بدبینی مردم نسبت حکومت دامن زده است.اشاره این گزارش به اعطای عفو عمومی به کسانی است که در جریان جنگ داخلی افغانستان مرتکب جرائمی شده اند.نویسندگان گزارش این نظر را مطرح کرده اند که یکی از عواقب تشدید بی اعتمادی مردم نسبت به عدالتخواهی دولت، افزایش حمایت از گروه های شورشی بوده است.به گفته آنان، برخی از کسانی که از برخورداری از عدالت از طریق دادخواهی از نظام قضایی کشور سرخورده می شوند، راه چاره را در طرفداری از شورشیان مخالف دولت می بینند و به حمایت از طالبان و حتی پیوستن به آنان گرایش می یابند.

طالبان نیز مترصد بوده اند تا از ناکامی دستگاه قضایی در پاسخگویی به خواست مردم برای استقرار عدالت به نفع خود بهره برداری کنند.طالبان با اجرای عدالت به شیوه خاص این گروه، خود را نیرویی “سختگیر اما عدالتخواه” و قضاتی قابل دسترس و کارآمد تر از دست اندرکاران نظام قضایی دولتی معرفی کرده اند.این وضعیت به طالبان کمک کرده است تا حضور خود را حتی به مناطقی دور از حوزه سنتی نفوذ این گروه در جنوب افغانستان گسترش دهد. درگزارش چتم هاوس تاکید شده است که درخلال دو سال اخیر، تصمیم هایی اساسی برای رفع نواقص و حل مشکلات قوه قضائیه افغانستان اتخاذ شده است.در عین حال، چون این تصمیم ها تا کنون نتیجه ملموس و قابل توجهی در پی نداشته و فساد و بی کفایتی در دستگاه عدلیه افغانستان، و نارضایی مردم از آن، همچنان باقی است مورد بهره برداری شورشیان مخالف قرار می گیرد.

آيا پارلمان محلي براي معامله وامتيازطلبي نيست؟؟؟

رسول سیاف سي نومحافظ، ملا تره خیل کوچی سي محافظ، حاجی الماس بيست محافظ، محمد یونس قانونی سي محافظ، ملاعزت بيست سه محافظ ،فضل الهادی مسلم یارهجده محافظ ، حاجی ظاهرقدیرسي پنج محافظ ،لالی بيست هشت محافظ. تنها معاش ماهانه یک عضو ولسی جرگه يکصدونودپنج هزارافغانی است وديگرامتيازات شامل اين مبلغ نيست.

مجلس امتیازات ویژه‌ای را برای اعضای خود تصویب کرد. طرح قانون مصونیت و حقوق اعضای پارلمان که برای اعضای مجلس درزمان خدمت و بعد ازختم مدت کاری امتیازات ویژه‌ای را درنظر گرفته، تصویب کرد. براساس مفاد این قانون برای تامین امنیت نمایندگان مجلس بعد از ختم دوران وکالت آنان امتیازات وحقوق ماهیانه درنظرگرفته شده‌ است. هر وکیل پس ازختم دوره وکالت، دو محافظ، پاسپورت سیاسی به خود نماینده مجلس (پس ازدوران وکالت) وپاسپورت خدمت برای خانواده داده می‌شود. درمراسم‌ رسمی نیز که ازنماینده مجلس دعوت شود ومی‌تواند به عنوان یک شخصیت ملی شرکت کند. درمورد پرداخت حقوق پس ازپایان دوره وکالت جنجال۲۵ درصد ازحقوق اصلی که بالغ بر ۱۹۵هزار افغانی( معادل ۳۴۰۰ دالر) است به صورت مادام العمرنظرگرفته شد.

سوال اينجاست اگرپارلمان خانه ي مردم و مدافع حقوق آن ها است چرا نمايندگان يك پارچه ازحقوق مردم دفاع نكرده وهريك سازسياسي و قومي خود را مي زنند ومردم را قرباني اغراض شخصي شان مي كنند ودولت بابي کفايتي وکابينه با بي کاره گي و نيروهاي جنگ افروزرا که با کشتن وانفجاردادنها زندگي را به مردم وطن به جهنم تبديل نموده اند وپشتبانه هاي خارجي آنان را ، وسيله نيروهاي خارجي که توان نابودي وانحلال آنان را دارند ولي حاضرنيستند که چنين ريسک نمايند مورد بازخواست جدي قرارنمي دهند ؟ . عملكرد دولت وهماهنگي پارلمان و قوه ي قضائيه درمورد عدم خومتگذاري به مردم وتلا ش پارلمان بخاطربدست آوردن امتيازات گوناگون ازدولت وخارجي ها و روزگزراني هاي بي هدف وبي مورد همه را ازاين نهاد بي کفايت نااميد ودلزده ساخته است . درروزهاي نخستين که افراد جنگجووشرارت پيشه درراس پارلمان به اساس زدوبندهاي عقب پرده قرارگرفت همه اميد ها را به ياس وهمه آرزوهارا به نابودي سوق داد . عملکرد پارلمان به هيچ وجه با منافع ملي مطابقت ندارد بلكه برعكس تأمين كننده ي منافع نيروهاي خارجي در افغانستان است و اين ثابت مي سازد كه نظام حاكم با تمام اجزايش وابسته و به آمريكا وغرب است . عملكرد مسوولين پارلمان اين نظر يه را ثابت ساخت كه اگر آنها وابسته و هماهنگ با منافع بيگانه ها نمي بودند هرگز نمي توانستند به پارلمان راه پيدا كنند . با اين حساب ومحاسبه جاي دارد که جنازه پارلمان را ازدارلمان برداشته بعدازنمازجنازه درميدان زورازمايي جنگ سالاران به محل اشک وآهي مردم مظلوم وستم ديده افغانستان بخاک سپرد .

آنچه كه وضعیت کشورراخراب ترمی‌سازد، فرورفتن نهادهای دولتی دركشاكش‌های قومی وزبانی وبرجسته كردن آنهاست، بهتراست كه هم حكومت وهم پارلمان، معیارهای شایسته سالاری وارزشهای علم وكمال وتوانایی ولیاقت را درنظربگیرند وازتورط درمسایلی كه چالش‌زا و گمراه كننده است، اجتناب كنند. البته درجریان اختلافات وناراحتی‌هایی كه درپارلمان بروزكرد، نمونه‌های خوب وامیدبخشی هم مشاهده شد كه میتواند محور تفاهم وهمدلی ملی دركشورقراربگیرد وآن، موضع‌گیری مشترك شمارزیادی ازوكلای ولسی جرگه ازتمام گروههای قومی و سیاسی وگردآمدن حول محورارزشها واصول مشترك ملی بود. مجلس شورای ملی می تواند با تقویت وتوسعه این چنین حركت‌های مفید وسازنده، راه روشن ودرستی را فرا راه ملت وحكومت بازكند وبه عنوان نماد وحدت ملی دركشورتبارزنماید.

همچنان يکي از مسايل زبانزد بحثهاي است پيرامون معاشات وکلاي شوراي ملي . درين ميان ديد گاهها وطرزتلقي هاي ضد و نقيض بسياري حتي درميان وکلاي ولسي جرگه نيز به عمل آمد که از جهاتي قابل تأمل  به نظر ميرسد. برخي از وکلا اين معاشات را اندک وغيرمکفي ميشمازند با اين استدلال که آنها مکلف  به مهمانداري از موکلين  شان اند، شماري ديگراين معاشات را درمقايسه با معاشات کارکنان دولت گزاف وبالاتر از توان بودجهء دولتي به شمار  آوردند. اما مردم بيشتر به اين امرمي انديشند که چگونه منسوبين وزارت ماليه که  همواره در پرداخت  معاشات نخور وبمير ماموران ومعلمان دلايل مختلف را مطرح ميسازند، وتاکنون درين مورد ازابراز نظر ومشکل  تراشي به دلايل  معلوم خود داري ورزيده اند . يک نکته قابل  ياد کرد است که ، ميراث نا برابرمعاشات دالري که طي  سالهاي اخير از سوي مراجع معين رسماً پرداخته شده ، فرصتي  بود که اين رسم نا برابر يک بام و دو هوا  راميان کارکنان  فرودست وعاملان فرا دست به ميان آورد. ازسوي ديگرمشاورسازي واستخدام بيش ازاندازه ( ظرفيت )  مشاوران داخلي و خارجي  در وازرتخانه ها با معاشات چند صد و چند هزار دالر ي ، دار  وندار کشوروبودجه کمکهاي  به اصطلاح بادآورده را با چالشي روبروساخته است. درين مورد نيز وزارت ماليه  مهر سکوت را از لب برنميدارد. زيرا اين توجيه را پيش  ميکشد  که اين پولها به بودجهء دولتي ربطي ندارد.

اما آنچه بيش ازهمه وحشتناک وظالمانه ومانند کارد  به استخوان ملت ساييده ميشود، معاشات چند  و چندين هزار  دالري مسوولين  حکومت ومشاورين وزرا نيست،  بلکه بلند بردن  ماليات  بخصوص ماليات خانه وزمين درکابل است که  تا ( چهارصد و پنجصد فيصد ) بالابرده  شده است. بتواند بودجه خود را تکميل کنند، بدون  توجه به اينکه بدانند که آيا مردم ميتوانند ازخانه هاي جنگزده وزمين هاي محل سکونت خويش دريکسال چنين يک ماليه گزاف را که خود ساخته و پرداخته اند، بپردازند. درحاليکه  بايد ماليات نبايد  ازحدود مشروعيت  آن تجاوز کند وبه صورت  ظالمانه درآيد. با همه اين گفته ها، پرسش  اينست که ايا حکومت با گرفتن وقانوني ساختن  چنين مالياتي ميتواند از عهدهء پرداخت  معاشات  بلند دالري برآيد يا خير؟ اگر پاسخ  منفي باشد، جاي تأسف است، زيرا عامه  مردم  با معاشات اندک خود چگونه اين ماليه پنجصد فيصدي تثبيت شده ازسوي حکومت را پاسخگوباشند؟.

ده هزاردالروچهارمحافظ به هروکیل شورای ملی داده میشود  .

دولت متعهد گردیده تا جهت خریداری وسیله نقلیه  به هروکیل شورای ملی ده هزار دالرامریکایی وجهت تأمین امنیت آنان دومحافظ بدهد. به اساس اظهارات یونس قانونی ، این مبلغ درجریان پنجسال ازمعاش وکلا کسرخواهد شد.

زمانيکه وکلا باموترهاي آخرين مودل بطرف محل وظيفه شان رهسپاراست آياروزی شده که به اطراف واکناف خويش چون : کوته سنگي ، چوک ده بوري ، پل سرخ وسوخته ، کارته سه وچهار، دهمرنگ ، باغ وحش ، چهلستون ، دارلمان که محل وظيفه مقد س آنا ن است ، جاده ميوند، کوچه هاي خرابات ، بارانه وسنگ ترا شي ، پل محمود خان ، چمن ، ششدرک ، مکروريانها … نظر بياندازند وبه اين فکرکنند که عاملين اينهمه ويراني وبربادي را مورد سرزنش وبازخواست قراربدهند ؟ . ويا اينکه هزاران هزارگرسنه وبيکاردرچهارراهي ها وچوک ها منتظريک ساعت کاري که ازمزدآن بتوانند اطفالش را درروزبراي يکبارغذا بدهد ويا هزاران هزاراطفال يتم ، زنان بيوه،  خانواده هاي بي سرپرست وبازماندگان شهدا که دست به گدايي واقدام به تن فروشي مينمايند ، ويا کارمندان پائين رتبه دولتي که ازطلوع تاغروب آفتاب به حقوق ماهانه سي تا چهل دالرفاميلش را سرپرستي مينمايد ويا دست فروشان که درزيرآفتاب سوزان وسردي زمستان بخاطرپنج يا ده افغاني فريادي ببريد وبخريد را سرميدهند به چشم ميبينند وبه گوش ميشنوند که فيصله هاي به نفع اين ستم ديده گان صورت گيرد . ازجانب ديگراين نمايندگان روزگذران ملت بايد براي دفاع ازحقوق برباد رفته مردم –   دولت ، کابينه ، مقامات مسوول وادارات امنيتي را بخاطربي توجه اي موردبازخواست  وبازپرس قراربدهند ، آنان ميدانند اگر به چنين کاري اقدام نمايند درآ نصورت دولت حاضرنميشود که اين همه سهولت را به ايشان مهيا سازد . نمايندگان بايد بدانند که کشورنيازهاي عاجل وفوري بخاطرخشکسالي ، اوضاع وخيم امنيتي ، مداخله ود ست اندازي کشورهاي دورونزد يک ، گرسنگي وپريشاني مردم ، چوروچپاول دارايي عامه ازقبيل رشوت ، اختلاس ، دزدي ، رهزني ، قاچاق معادن زمرد ولاجورد ، قاچاق مواد مخدره ، زورگويي وبي بند وباري تفنگداران وجنگ سالاران ، بمباردمان کورکورانه وخودسرانه نيروهاي خارجي ، شهيدومعلوليت ده ها افغان درکشور… داردکه نبايد وقت را ازدست داد واقدامات عاجلانه صورت گيرد .

ازطرف ديگرافغانستان کشيده گي هاي بزرگ چون مساله خط ديورند ، موجوديت سربازان خارجي که تاچه مدت درافغانستان حضورخواهند داشت ، قراردادها وپيما نهاي بين المللي که ضرورت به بازبيني وتائيد نمايندگان دارد ، جلب توجه جامعه بين المللي براي اعماروبازسازي مجدد کشور، بازپرس ميليارد ها دالري که به کشورسرازيروبه کجا مصرف گرديده است وده ها مسايل ديگر… سوال اينجاست اگرپارلمان خانه ي مردم و مدافع حقوق آن ها است چرا نمايندگان يك پارچه ازحقوق مردم دفاع نكرده وهريك سازسياسي وقومي خود را مي زنند و مردم را قرباني اغراض شخصي شان مي كنند ودولت بابي کفايتي وکابينه با بي کاره گي و نيروهاي جنگ افروزرا که با کشتن وانفجاردادنها زند گي را به مردم وطن به جهنم تبديل نموده اند وپشتيبانه هاي خارجي آنان را ، وسيله نيروهاي خارجي که توان نابودي وانحلال آنان را دارند ولي حاضرنيستند که چنين ريسک نمايند مورد باز خواست جدي قرار نمي دهند ؟ .

عملكرد دولت و هماهنگي پارلمان و قوه ي قضائيه درمورد عدم خدمتگذاري به مردم وتلا ش پارلمان بخاطربد ست آوردن امتيازات گوناگون ازدولت وخارجي ها وروزگزراني هاي بي هدف وبي موردهمه را ازاين نهاد بي کفايت نااميد ودل زده ساخته است . درروزهاي نخستين که افراد جنگجو وشرارت پيشه درراس پارلمان به اساس زدوبندهاي عقب پرده قرارگرفت همه اميد ها را به ياس وهمه آرزوهارا به نابودي سوق داد . عملکرد پارلمان به هيچ وجه با منافع ملي مطابقت ندارد بلكه بر عكس تأمين كننده ي منافع نيرو هاي خارجي در افغانستان است و اين ثابت مي سازد كه نظام حاكم با تمام اجزايش وابسته وبه آمريكا وغرب است . عملكرد مسوولين پارلمان اين نظر يه را ثابت ساخت كه اگر آنها وابسته و هماهنگ با منافع بيگانه ها نمي بودند هرگز نمي توانستند به پارلمان راه پيدا كنند . با اين حساب ومحاسبه جاي دارد که جنازه پارلمان را ازدارلمان برداشته بعد ازنمازجنازه د رميدان زورازمايي جنگ سالاران به محل اشک وآهي مردم مظلوم وستم ديده افغانستان بخاک سپرد .

به وکلا و خانوادهاى آنان توزيع پاسپورت هاى سياسى، توزيع يک پايه مخابره، يک کارت مخصوص VIP  ماهانه ٦٧٥٠٠ افغانى پول د ستر خوان، ٣٠ هزارافغانى ماهانه کرايه خانه، معاش ماهوار مطابق قانون، ماهانه ١٢ هزارافغانى براى تيل و روغنيات موتر و … تقاضا شده است . ٢٥ هزار افغانى را که به عنوان سفرخرچ براى دوره رخصتى به هروکيل وسناتور داده شده است، بشردوست ميگويد- ازجمله اين پول هشت ميليون وهفت صدوهشتاد و پنج هزار افغانى است و درحاليکه شمارى ازوکلاى ولايات دوره  رخصتى را درکابل و يا بيرون ازکشور به سررسانده است

هروکيل ماهانه يکهزارودوصددالرآمريکايي حقوق ، ماهانه ٦٧٥٠٠ افغانى پول د ستر خوان، ماهانه ٣٠ هزارا فغانى کرايه خانه، ماهانه ١٢ هزارافغانى براى  تيل و روغنيات موتر و … به علاوه ٢٥ هزار افغانى را که به عنوان سفرخرچ براى دوره رخصتى به هر وکيل و سناتور دا ده شده بود .شما قضاوت فرمايد اين همه پول ازکدام طريق تهيه وبه وکلا ي که تعداد آنان ازچوروچپاول وطن ميليونها افغاني سرمايه دارند ، پرداخته شود دروطني که همه چيزآن به تاراج رفته است وازجانب ديگرکشوربه بازسازي وتعميرمجدد شديدآ نيازدارد .

عبدالروف ابراهیمی رئیس پارلمان

آن چه انسان هرگز نخواهد فهمید این است که چگونه درمقابل کسی که ما را آفریده وهمه چیزما از اوست مسوول خواهیم شد واوازما بازخواست خواهد کرد ؟!؟!؟ .

مشکل اساسي امروزعبورازچنگال خونين قدرتمداران وجنگ سالاران است .  تکه داران قدرت – چون عبدالروف ابراهيمي ،تورن اسماعیل، رسول سیاف، يونس قانوني ، بسم الله محمدي ، دبل عبدالله ،گل آقاشيرزي ، امرالله صالح ،عطامحمد نور،سيد منصورنادري ،محقق، انوري، خليلي ،محسني ، اکبري، بصيرسالنگي ، صلاح الدين رباني ،فاروق وردک ، کريم خرم ، انورالحق احدي ، برادران مسعود …

عبدالروؤف ابراهیمی رئیس پارلمان و برادرکوچک  لطیف ابراهیمی  والی تخار وازفرماندهان سابق حزب اسلامی برهبریی گلبدین حکمتیار متهم به سؤاستفاده ازموقیعت اداری وفساد مالی گردید به رویت شواهدی که به نواندیشی نیز رسیده است و شبکه تلویزیونی یک نیز  که از کابل نشرات دارد بر این گزارش ها مهر تائید گذاشته است رؤف ابراهیمی رئیس پارلمان طی یک سفری با همراهیی دوازده تن ازاقارب و خویشاوندان  بیش ازچهل هزار دالر را از بودجه‌ی دولت به مصرف رسانیده است. برخی ازنماینده‌گان، این کار رییس مجلس نماینده گان را شرم آوردانسته وخواستار برکناری اوشده اند. این موضوع امروزدرنشست عمومی مجلس نیزیکی ازجنجالی‌ترین بحث‌ها بود.همه از ناکارایی شورای ملی به ستوه آمده اند واین قوا را حتا به کمیشن کاری متهم کرده‌اند. رییس مجلس نماینده‌گان ازهرکس دیگری بیشتر متهم به ضعف مدریت وناکارایی دراین نهاد است.سه روز ازسفرخارجی عبدالرووف ابراهیمی نمی‌گذرد که او اکنون دریک سفر دیگر به خارج از کشور رفته است؛ سفرهایی که برخی ازنماینده‌گان حق خودشان دانسته‌اند. آگاها ن میگویند که مخالفت با فساد اداری و مالی رئیس مجلس افغانستان نه بخاطر از میان بردن فساد بلکه به دلیل عدم توجه به اعزام دیگر نمائنده گان پارلمان ا است که آنرا حق خویش میدانند.

اخیراً برخی رسانه ها به نقل ازشاروال کابل گفته اند که رییس ولسی جرگه برای خود و یازده عضو خانواده اش خواهان نمرات زمین و منازل رهایشی در شهر کابل شده است.

وکلا وسناتوران

گفتند چه نوشی ؟ گفت : خون ملت
گفتند چه پوشی ؟ گفت : پوست ملت
گفتند ازچه راه این ها را به دست می آوری ؟ گفت : ازجهل ملت
گفتند ازجهل چگونه نگهداری و مراقبت میکنی ؟ گفت : در جعبه طلایی خرافات !!..

وکلا وسناتوران که متهم به اختلاس می باشند .  اين افراد علی رغم دريافت احضاريه ها و اخطارها ازسوی لوی سارنوالی ، تاکنون برای انجام تحقيقات و پاسخگويی به اين نهاد حاضر نشده اند. منبع کابل پرس که يکی از مقامات بلندپايه ی لوی سارنوالی است و نخواست نامش فاش شود، ضمن اعلام اسامی اين افراد گفت که لوی سارنوال افغانستان علی رغم تلاش های زياد برای مبارزه با اختلاس و فساد ميان مقامات دولتی، دستاورد چندانی نداشته است. وی افزود که مقامات بلندپايه که متهم به دست داشتن دراختلاس می باشند، اهرم های فشار سياسی عليه سارنوالی دارند و بدليل عدم حمايت جدی رييس جمهور کرزی ازلوی سارنوال کشور،. رييس جمهورهرازچندگاهی به وجود فساد اداری سرسام آوردردستگاه حکومت اشاره می کند اما اقدامات جدی وی را تاکنون نديده ايم. رييس جمهورحتا گاه خود درنتيجه ی وساطت مقامات بلندپايه ی دولت، مانع ازادامه ی تحقيقات می شود.

در شرايط فعلی فقط نام چهارتن ازوکلايی که متهم به اختلاس می باشند. لوی سارنوال که قصد داشته است که نام پنجمين وکيل را نيزافشا کند اما بدليل کشته شدن وی درحادثه ی تروريستی اخير در ولايت بغلان، از افشای نام اين وکيل کشته شده خودداری می کند. اين منبع تنها به ميزان اختلاس اين وکيل کشته شده ی پارلمان اشاره نمود و گفت که وکيل کشته شده متهم به اختلاس يک و نيم ميليون دالر آمريکايی بود.

نام چهار تن ازوکلا و سناتورانی که از طريق وزارت دولت درامور پارلمانی به اتهام اختلاس، به سارنوالی فراخوانده شده اند و آنان اعتنايی نکرده اند چنين می باشد:

سيد جعفر نادری، اختلاس درکارخانه ی سمنت غوری ولايت بغلان، پسروبرادروکيل پارلمان .  

سيد منصور ناداری، اختلاس در کارخانه ی سمنت غوری بغلان.

حضرت علی، سابق سرپرست ولايت ننگرهار، اختلاس نوميليون و هشتصدوپنجاه دوهزار افغانی.

صديقه بلخی، در دو مورد، يکی عقد قرارداد شصت پنجهزارليتر تيل ديزل در زمان وزارت شهدا و معلولين با شرکت عارف کريمی و مورد دوم نيز در قرارداد يک دربند حويلی برای بود و باش معلولين و معيوبين.

در همين حال يک منبع ديگردر وزارت دولت درامور پارلمانی ، ضمن تاييد ارسال احضاريه ها به وکلا و سناتوران نام برده، افزود که خانم ملالی جويا نيز به اتهام توهين به اعضای شورای ملی به سارنوالی فراخوانده شده است.

وجود اختلاس درميان مقامات بلندپايه ی دولت اکنون به امری عادی و طبيعی بدل شده است. درکنار اين مساله بيش از چهار ماه است که وکلا و سناتوران معاشات خود را ازحدود يک هزارويکصد دالر آمريکايی به حدود دو هزار دالر آمريکايی افزايش داده اند. گفته می شود که اين افزايش معاشات وکلا و سناتوران پس از افشای معاشات گزاف امتيازی مقامات بلندپايه ی حکومت صورت گرفته است . دليل وکلا برای افزايش معاش اين بود که چرا وزرا و واليان از معاشات گزافی برخوردار باشند اما معاش آنان حتا نيمی از معاش آنان نشود. اکنون چند ماهی می شود که دولت افغانستان، مخالف قانون اساسی و قانون رسانه های همگانی کشور، مکتوبی را به تمام ادارات دولتی ارسال کرده و ازمقامات خواسته است که از مصاحبه با خبرنگاران و ارايه ی اسناد خوداری کنند. افشای موارد سوء استفاده واختلاس از اموال و دارايی های مردم توسط هرشخص و مقام درهر رده ای که باشد جرم محسوب نمی شود وبلکه حق طبيعی و قانونی آنان است.

شهرت ومحبوبیت اصلی حضرت علی، بعد از حادثه ۱۱ سپتمبر به اوجش رسید. درست چند روز بعد از ۱۱ سپتمبر تیم های سیا به افغانستان سرازیر شدند و یک تیم سیا به نام ژولت تحت رهبری جورج معاون مرکز اوپراتیفی سیا در افغانستان به حضرت علی پیوست.   گری برنتسن که رهبری تمام تیم های سیا درافغانستان را به عهده داشت، نوشته است که از تاریخ ۱۸ نومبر ۲۰۰۱ تا ۱۷ دسمبر ۲۰۰۱، که آخرین مغاره درتوره بوره بدست نیرو های امریکایی افتید، دریک ماه، بیش از سه باروتقریباً دو ملیون دالر پول به حضرت علی فرستاده است. حضرت علی که بعد از به اصطلاع فراراسامه از مغاره های توره بوره تا جایی به شهرت نیز رسیده است، یکی از محدود کسانیست که میداند اسامه چگونه ازآنجا درامنیت کامل فرار داده شد.

وکيل ها وچپاولگري هاي کلان

شماری ازاعضای ولسی جرگه که نام های شان درفهرست غاصبان زمین ازسوی برخی رسانه ها منتشر شده، خواهان بررسی جدی این مساله شده اند. انتشار این فهرست که در آن نام های شماری از اعضای ولسی جرگهء این کشور نیز به چشم می خورند، خشم جدی این نماینده های مردم را بر انگیخته است. روزنامهء هشت صبح چاپ کابل فهرستی ازغاصبان بزرگ زمین را که گفته شده در نتیجهء بررسی های یک کمسیون خاص دولتی تهیه شده، به نشر رساند.

حالا آن عده ازاعضای ولسی جرگه که به عنوان غاصب زمین معرفی شده اند، این کار را ترور شخصیت های مهم کشور می دانند. اسنادی که به دست روزنامهء هشت صبح رسیده نشان می دهد که در بیشتر از یک دههء گذشته حدود دو ملیون جریب زمین دولتی در افغانستان ازسوی افراد مختلف به شمول مقام های دولتی غصب شده اند. در این اسناد از عزت الله عاطف، ملا تره خیل کوچی وسید حسین انوری نماینده های بر حال ولسی جرگه و نجیب الله کابلی عضو سابق ولسی جرگه و رییس حزب مشاکت ملی نیز به عنوان غاصبان زمین نام برده شده است.

در اسناد آمده است که ملا عزت الله عاطف پنجصد جریب زمین را درمنطقهء قرغه و نجیب الله کابلی ششصدوپنجاه جریب زمین را درمنطقهء کاریزمیر وولسوالی شکردره غصب کرده اند. دراین اسناد ملا تره خیل کوچی متهم به غصب صدوبيست هزار نمرهء رهایشی در ولسوالی بت خاک و سید حسین انوری متهم به غصب احاطهء برج برق منطقهء وزیر آباد شهر کابل شده است. اکبر وزیر پیشین امورمهاجرین و قوماندان ممتازهم به اساس این اسناد متهم اند که پنجصد جریب زمین را درمربوطات ناحیهء بیستم شهر کابل غصب کرده اند. درهمین حال لوی څارنوالی افغانستان می گوید: ازاین میان صرف عزت الله عاطف عضو ولسی جرگه پیش ازاین نیز به اتهام غصب زمین در این اداره دوسیه دارد. درمورد سایرافراد متهم تحقیق خواهند کرد: ملا عزت در خصوص غصب زمین در بند قرغه نزد ما دوسیه دارد و این دوسیه به محکمه فرستاده و چند نفر نیز مجازات شده اند. در ده سال گذشته غصب زمین در افغانستان یکی از مشکلات عمده به حساب می آید وبارها نسبت به این مساله ابرازنگرانی شده است. به اساس گزارش ها، دربیشتر موارد درغصب زمین افراد زورمند و مقام های دولتی دست دارند اما تا اکنون کسی در پیوند به این مساله محکوم به مجازات نشده است. هر چند در اسناد تازه ارایه شده آمده است که حدود دو ملیون جریب زمین درکشور غصب شده اند، اما پیش ازاین وزارت زراعت گفته بود که مقدار زمین های غصب شده به چهار ملیون جریب می رسد.

ظاهرقديروکيل ولسي جرگه

ظاهرقديرميگويد- اوبه اندازه کافی سرمایه دارد ومجموع سرمایه اش به ۳۵۰ میلیون دالرمی‌رسد. حدود ۳۰۰ موتر دارد که ازاین تعداد ۲۰عراده آن ضد گلوله است. همچنین مصارف وماهانه اش به سیصد تاچهارصد هزاردالرمی رسد.

دارایی حاجی ظاهر قدیر سه صدوشصت وپنج میلیون دالر است، تعجب آور است که موصوف آن را از کجا دریافت کرده است؟! ظاهر قدیردرولسی جرگه گفت : که مالک ۳۰۰ عراده موتر بوده و مجموع سرمایه اش به سه صدوشصت وپنج ملیون دالر امریکایی میرسد. با آن که عبدالظاهر قدیر شریک بودن در تجارت را رد کرد اما افزود که مصرف ماهانه او به ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار دالرمیرسد، تا چهاردهه پیش و حتا دو دهه پیش گمان نه کنم که سرمایه ی تمام سرمایه داران ولایت ننگرهار به دو و یا سه صد میلیون دالر بوده باشد.  حال نه میدانم که قدیر چند عراده از این موترهای را ازپدرارث برده، موترهای ضد مرمی نیز اکثرآ ذریعه همین فامیل به غنیمت گرفته شد. وجالب اینکه این چهارصد تا پنجصد هزار دالر را درچی راهی مصرف میکند؟.این همۀ سرمایه های خون و آتش ثمره همین چورو چپاول ، غارت وغصب ملکیت های مردم میباشد درغیرآن اسمان دالر نمی بارد و از زمین هم پوند ویا کلدار نمی روید. چندی قبل ده ها تن درشهر جلال آباد دست به اعتصاب غذایی زدند.  تعدادي ميگويند- عبدالظاهرقدیرعضو مجلس نمایندگان به کمک یک عضو شورای ولایتی صدها جریب زمین دولتی را بعنوان زمین های شخصی بالای آنها فروخت. اما اکنون نه زمین به آنها داده می شود و نه پول آنها مسترد می گردد. آنها هشدارمی دهند تا زمانی که حقوق خود را دریافت نکرده اند از اعتصاب دست نخواهند کشید. از سویی هم نماینده عبدالظاهر قدیر این ادعاها را رد می کند.

درجریان سال روان شماری از بزرگان و موسفیدان قوم مومند در ولایت ننگرهار، والی وشماری ازسرمایه‌داران را به غضب زمین‌های دولتی متهم کردند. این نمایندگان در یک کنفرانس خبری ادعا کردند که والی و شماری ازسرمایه داران  حدود بیست هزار جریب زمین دولتی را درمربوطات ولسوالی رودات ننگرهار به تصرف‌شان درآورده و روی آن کار می‌کنند. اداره مبارزه با فساد اداری می‌گوید، درجریان شش ماه نخست سال روان شماری از شهرک‌هایی که جدیداً در کابل اعمار گردیده، با ساختن اسناد جعلی سی وسه هزار جریب زمین دولتی را غضب نموده است.

زاخيلوال ميگويد: حاجي ظاهرقدير به ارزش دوصدشصت نومليون دالرامريکايي قاچاق نموده است.
محمد نعيم لالي هزارنوصدعراده وسيله نقليه اشترنگ راسته را خلاف قانون وارد نموده است.

به تاريخ سيزده  ماه مي دوهزارسيزده  قاچاقبران وزورگويان را که زماني پيشوند قوماندان جهادي و اکنون لقب وکيل ونماينده مردم را با خود يدک ميکشند چنين رسوا ساخت: عبدالظاهرقديرنماينده مردم ننگرهار: يک ونيم ماه قبل لاري هاي قاچاق آرد درولايت ننگرهاردستگير شدند وپس از ضبط آنها، ظاهرقديريکي ازاعضاي مجلس نمايندگان به وي در يک تماس تلفوني خواهان رهايي آن لاري ها شده است. زاخيلوال علاوه کرد- شرکت هاي جبارقديروعبدالقهار قدير در اين قاچاق دست داشته و هم چنين ظاهرقدير که رهبري کاروان صلح را به عهده داشت،‌ چندين بار خواهان کمک شده است. حلقه د سولي کاروان همراه با اين دو شرکت تا کنون ازآن سوي مرز دوازده هزارسه صدنوددو لاري آرد وارد کرده که از جمله هفت هزارهشتصد آن راجسترشده وچهارهزارششصد آن قاچاق گرديده وازتاديه محصول به خزينه دولت خود داري شده است. ارزش اين قاچاق دوصدشصت نومليون دالربوده واين قاچاق ازاول جوزاي هشتادنو تا سي جوزاي سال سيزده نوديک صورت گرفته است.

با مراجعه به سوابق، اين نماينده ملت وپسرقوماندان برجسته جهادي، قبلاً نيزدرقاچاق هروئين متهم بوده است. چنانچه براساس گذارش مورخ سي اسد سيزده نود تلويزيون طلوع نيوزواستناد برنامه رياست عمومي حارنوالي اختصاصي مبارزه بامواد مخدر،ظاهر قديردرسال سيزده هشتاد شش زماني که قوماندان لواي هشتم سرحدي بود درقاچاق يکصدبيست سه کيلوگرام هروئين دست داشت.

اين محموله قاچاق درموتررينجرپوليس توسط پنج نفر ازخويشاوندان ظاهرقديربه شمول پسر عمه وي که در پست سکرترنامبرده درلواي سرحدي ايفاي وظيفه مينمود، انتقال داده ميشد. ظاهرقدير يکي از زورگويان مشهوراست چنانچه مدتي قبل يکي از سربازان وظيفه شناس پوليس که مصروف اجراي وظيفه بود؛ بدون موجب ازطرف برادرحاجي ظاهرقديروباديگاردهاي وي دربرابر چشم خبرنگاران چنان لت و کوب گرديد که حتي نزديک بود جان بدهد. اين موضوع به صورت وسيع از طرف ناظرين صحنه به اطلاع مردم رسانيده شد ه است.

همچنان محمد نعيم لالي حميدزي وکيل مردم قندهار: دروارد نمودن هزارنوصدعراده وسيله نقليه اشترنگ راسته که توريد آن از سوي شوراي وزيران ممنوع شده بود، دست داشت. لالي حميدزي همچنين شراب را قاچاق کرده و يکي از کارمندان گمرک را نيز روز گذشته به مرگ تهديد کرده است. سميع الله صميم وکيل ولايت فراه: حدود دو ماه قبل پنج تانکر تيل به شکل قاچاق از طريق سرحد ولايت فراه وارد کشور و ضبط شده بود، سميع الله صميم با وزير ماليه تماس گرفته و خواستار رهايي اين تانکرها شده است. همچنان سميع الله صميم زماني که پنجاه بوتل شراب را از مسکو وارد افغانستان مي کرد، از پاسپورت سياسي خود استفاده سوء کرده است.
عارف رحماني ماينده مردم غزني: به خاطر دريافت کمک هاي مالي بر وزير ماليه فشار وارد کرده است.  عظيم محسني “نماينده مردم” بغلان: چندين بار از وزير ماليه خواهان توزيع غير قانوني خانه هاي رهايشي نساجي ولايت بغلان شده است.  محمود سليمان خيل نماينده مردم پکتيکا: خواهان موظف شدن پسرش به عنوان مدير گمرک ولايت پکتيکا شده وحتي مقداري پول را به رئيس منابع بشري وزارت ماليه براي مقرر شدن پسرش در اين پست پيشنهاد کرده است.

ملا تره خیل (وکيل)

ملاتره خیل نماینده کوچی ها درمجلس با سابقه ی حمله به مردم و تیر اندازی محافظانش به دلیل ترافیک در کابل و کشته شدن یک فرد و زخمی شدن دو تن دیگر ، با موتر بدون نمبرپلیت . محافظین وی در کابل هفت غیرنظامی را در منطقه پل خشتی در حوزه اول کابل هدف تیراندازی قرار دادند که دو تن پس از انتقال به بیمارستان جان دادند. بدستور ارگ موضوع پیگیری نشد. وهمچنان دریک حادثه دیگردر نتیجه حمله افراد نظامی ملا ترخیل کوچی به مردم در کابل، پنج تن زخمی و دو تن نیز کشته شدند. در جریان حمله، ترخیل نیز حضور داشت. ملاتره خیل درازدحام پل خشتی برای گشت و گذار رفته بود که با یک کراچی وان مواجه شد، کراچی وان مورد غضب و لت وکوپ گاردوی قرارگرفت که چرا سد راه وکیل صاحب شدی، سایر کراچی وان ها به طرف گارد آمدند که ناگهان توسط گارد های دیگر به آنها تیراندازی صورت گرفت که سه نفر کشته و شش نفر زخمی در پی داشته است، به گفتۀ شاهدان عینی ملا تره خیل بطور مخفیانه با رها کردن چپن ولنگی خود فرار کرده است. اما جای تعجب است که مقامات دولتی و امنیتی سکوت کرده، شاهد ظلم و تعدی  زرمندان بر مظلومین این سرزمین فقر زده هستند.

در پی کشته و زخمی شدن هفت تن از کراچی‌وانان و عابرین در جاده میوند کابل به اثر تیراندازی محافظان ملا تره‌خیل کوچی – نماینده کوچی‌ها در مجلس نمایندگان و یک تن از نامزدان دور دوم انتخابات پارلمانی – برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که او از رفتن به دادگاه سر باز زده است.
ملا تره‌خیل کوچی که به عنوان یکی از حامیان اصلی حامد کرزی رییس جمهور در مجلس نمایندگان به شمار می‌رود، اتهام‌ها علیه خود را رد کرده می‌گوید که او حاضر است برای دفاع از خود در هر محکمه‌ای که خواسته باشند، برود. او گفت: «جرم، عمل شخصی است و به من هیچ تعلق ندارد، اما من را اگر هر محکمه و هر مرجعی بخواهد حاضرم که بروم. در هر محکمه‌ای که من را کسی بخواهد، من حاضرم، چون هیچ چیز به من ارتباط ندارد.»
ملا تره‌خیل کوچی متهم است زمانی که بتاریخ سوم اسد با محافظانش از چوک پل خشتی در جاده میوند عبور می‌کرد، با کراچی‌وانان و عابرین در این جاده درگیر شده و دست به تیراندازی زده است. در این حادثه که دو تن کشته و پنج تن دیگر زخمی شدند، براساس گزارش‌ها و گفته‌های شاهدان عینی، خود ملا تره‌خیل نیزحضور داشته و با تفنگچه به سوی مردم شلیک کرده است. این درحالیست که پیش از این، لوی‌سارنوالی اعلام کرده بود که ملا تره‌خیل کوچی ازکابل فرار کرده و نمی‌تواند به مبارزات انتخاباتی خود ادامه بدهد. پیش از اقدام لوی‌سارنوالی، رییس جمهورنیز تاکید کرده بود که به دوسيه ملا تره‌خیل رسیدگی شود.

نمبرپلیت موترهای ملا تره خیل بنام (ملاخیل) است و اصلا نمبرندارد و ثبت شده ترافیک نیست.

رسانه های خبری گزارشی را به نشر رسانیدند که پولیس حوزه دوازدهم شهرکابل یک باند ازاختطاف گران را که قصد اختطاف یک بازرگان را داشتند بعدازمقاومت اعضای این باند درحالی دستگیر کردند که اختطاف گران از پوسته امنيتی پولیس حوزه دوازده موفق به فرار شدند وحتی قصد کشتن امرحوزه دوازده را که جلو ایشان را گرفته بود هم داشتند که موفق به این کار نشدند. بقول یکی ازرسانه ها اختطاف گران به یکی از اعضای پارلمان ارتباط نزدیک داشتند. طبق تازه ترین خبرازیک منبع، زمانکه این اشخاص دستگیر گردیدند شخصی بنام ملاتره خیل کوچی نماینده مردم کوچی درپارلمان به آمر حوزه زنگ می زند و با شدت تمام بالای آمر حوزه فریاد می کشد که تو با کدام جرات برادرزاده و خواهرزاده هایم را دستگیر کردی؟ آمرحوزه می گوید که ایشان را هنگام اختطاف دستگیرکرده است. ملاتره خیل با دشنام دادن به آمرحوزه و وزیر داخله صحبت را قطع می کند و چند لحظه بعد وزیر داخله به آمرحوزه زنگ می زند و می گوید که حامد کرزی که در سفر به ناروی است به وی زنگ زده و گفته است که خویشاوندان حاجی صاحب تره خیل به اسرع وقت از قید رهایی یافته و از ایشان عذر خواهی صورت بگیرد!

طبق حکم شفاهی وزیر داخله اختطاف گران از قید حوزه دوازده رها می شوند و به خانه خود می روند. فردا زمانی که آمر حوزه به دفتر کارش می رود برایش گفته می شود که شخصی آمده و گفته است که یک فرمان بالای حوزه را باخود آورده است که باید تسلیم آمر حوزه کند. زمانی که آمرحوزه فرمان را می خواند می بیند که فرمان از طرف ملاتره خیل کوچی عنوانی آمریت حوزه دوازده هم پولیس نوشته شده است و امر شده است که سلاح و مهمات را که پولیس از افراد دستگیر شده اش بدست آورده است دوباره به شخص آرورنده نامه مذکور تسلیم داده شود و در صورت ضرورت به نمبر شخص ملاتره خیل تماس برقرار گردد.

سيد حسين انوري (وکيل)

جندي قبل جعفری باران ازسوی برادر سید حسین انوری تهدید به قتل شد . باران به دلیل نشر مصاحبه ایشان دروبلاگ سایه روشن ازسوی برادرسید حسین انوری تهدید به قتل گردید.  باران اعلام نموده است که طی یک تماس تلفونی برادرسید حسین انوری اعلام نموده است که به زودی رنگت را از روی زمین گم می کنیم.

ارتباط سید حسین انوری یکی ازنقش آفرینان جنگ های داخلی، درتراژدی افشار می باشد. درجنایات افشار که در ماه دلو سيزده هفتاد يک بوقوع پیوست، ده ها کودک، زن و مرد به وحشیانه ترین شکل ممکن کشته شدند. همچنین این تراژدی نشان دهنده ی چند نوع جنایت می باشد که با توجه به اساسنامه ی دادگاه بین المللی جزایی چنین دسته بندی شده است:

جنایات علیه بشریت

جنایات جنگی

جنایات تجاوز 

بسیاری از ساکنان افشار شهر کابل پس از این جنایات و درجریان آن، ناچار شدند که محل زندگی خود را ترک کنند و اکنون خانه ها و زمین های آنان توسط افراد دیگر تصرف شده است.

سید حسین انوری که اکنون خود را مصروف در شبکه های اقتصادی مافیایی افغانستان نموده است بعد ازاختلافات با شیخ آصف محسنی در حزب حرکت اسلامی انشعاب بوجود اورد وحزب جدیدی به نام حرکت اسلامی مردم بوجود آورد. او درطول سالهای حاکمیت خود در وظایف وزیر زراعت، والی کابل و والی هرات استفاده های سویی از قدرت ووظیفه اش نمود او درمیان مردم اصیل هرات جایگاهی ندارد و بعنوان یک استفاده جو وغاصب زمین های هرات یاد می شود. چندین بدرفتاری از وی با خبرنگاران به ثبت رسیده است که افرادش نیز خبرنگاران و افراد عادی را لت و کوب می نمودند. سید حسین انوری یکی از مخالفین قلدر درمقابل حاجی محمد محقق است و این دو نفر نمادهای برجسته ای برای اختلافات میان سید و هزاره در افغانستان به شمار می روند.

سید حسین انوری با تربیت گروهی خاص به شکل مرموز مخالفین خود را سرکوب می کنند و بسیاری ازمردم و حتی جریانات سیاسی در مقابل این فرد جرات بیان حقایق را ندارند. سید حسین انوری از درک جهاد و خون شهدا توانست معاملات بزرگی را راه اندازی نماید ومالک دهها هوتل های بزرگ ومارکیت ها وبلند منزل ها در شهر کابل هرات و دیگر شهر های بزرگ افغانستان باشد. او یکی از سردمداران بزرگ سادات است که هنوز با حریفان غدر سیاسی خود چون خلیلی و محقق مقابله می کند . او توانست با خرچ و مصرف پولی زیاد به مردم تاجک و برخی هوادان پشتونش آرای مردم را خریده و خود را به وکالت پارلمان برساند. او از جمله افرادی است که در لیست سیاه جنایتکاران قرار دارد. یکی ازجنایات سید حسین انوری ارتباط وی با جنایات افشار است .

صداوسيماي هزاره مينويسد: سيد حسين انوري كه سالها از مردم هزاره  پولهاي به نامهاي شرعي اخاذي كرده و توسط اين پولها به حيات اش ادامه داده وسيد حيسن انوري با به شهادت رساندن فرمانده مشتاق، صادقي نيلي، كاشفي، سيد ابراهيم شاه حسيني، ترور ده هاشخصيت روشن فكر وجوانان نخبه هزاره، قتل عام هزاره ها در افشار اخفال كردن قومندانان هزاره به نفع مسعود  و… بسند نكرده. در و قع مانند انگل ازخود پيكرهزاره تغذيه كرده و به نابودي  اش پرداخته. اين يارنزديک شييخ آصف محسني  قندهاري  براي نابودي پيكره اي  واحد ملت هزاره و براي نابودي شخصيت هاي برجستهء هنري و سياسي هزاره كه هر كدام در رهبري جامعه هزاره نقشهاي برجسته داشتند و دارند از هيچ چيزي دريغ نميكند. امروزبراي نابود كردن يكي ديگر از فرزندان غيور هزاره اقدام به ربودن ايشان كرده. تا شايد بتواند چهره هاي بيدارگر هزاره را كنار زده و خودشان همانند سالهاي تاريك گذشته از وجود اين مردم سوء استفاده نمايند  تا ازين طريق به حيات اش ادامه دهند تا اربابانش از ايشان حساب برد.

مسلم فهيمي مدير مسئول هفته نامه پيك ديده بان  در اواخير سالگذشته هنگام خروج از منزل اش توسط افراد شيخ آصف محسني (به سركردگي سيد انوري) ربوده شده كه تاكنون هيچ  معلومات از ايشان نيست. قضيه از آنجا آغاز شد كه فهيمي دوسال پيش درمصاحبه اي با (تلويزيون امروز) كه خوديكي ازخبرنگارانش بود براي اولين با از جنايات زنجيره اي شيخ آصف محسني قندهاري در يك رسانه جمعي  پرده برداشت شهامت فهيمي تمام صاحب نظران را در پايتخت وخارج ازكشور كه از جنايات شيخ آگاه بود شوكه كرد و به خصوص اطرافيان شيخ را  به شد عصباني كرد. فهيمي موضوع مرموزشهيد مشتاق و ازدواج اجباري با خواهر مشتاق توسط شيخ مكار در سن سيزده سالگي، و به شهادت رساندن صادقي نيلي و ده ها جنايت شيخ را به بحث كشاند و در نقطه هاي تاريك اين جنايت سيه روشني انداشت  كه بعد ازين قضيه تلويزيون تمدن دستپاچه شدند ودنبال راه فرار به فحاشي و منحرف كردن اذهان عامه پرداخت. شيخ كه هميشه وارد شدن ازراه مذهب را درجامعه هزاره تجربه كرده بوده وازين طريق مردم صادق هزاره را به هر طرف كه خواست كشاند و از بازوان شان چه كار هاي را كه نكشيد و چه اخاذي هاي كه نكرد و همچنين سوار بر ذهن مردم ساده هزاره چه امتياز هاي سياسي از كشور هاي همسايه براي بقاي خويش گرفت، وگر نه غير از يك تعداد هزاره ديگران كه حساب از شيخ نميبرند. اين بار هم مسلم فهيمي را كه در حوزه علميه قم همان جا كه خود شيخ درس حوزه وي خوانده را متهم كرد كه ايشان يهودي است و در داخل جامعه هزاره اقدام  به پخش اطلاعيه هاي به عنوان علماء، طلاب، و دانشجويان به صورت شبنامه در كابل بخصوص دشت برچي نمودند. اين اطلاعيه ها هم كار به جاي نبرد چون كه آب خُنك روي دست اش ريخته شده بودند.

به ناچار شيخ دست به دامان كرزاي شد و در ركاب كرزي از تهي دل اشك تمساح ريخت. به اين سبب با پادر مياني وزارت اطلاعات و فرهنگ به بازگو كردن جنايات شيخ آصف از رسانه ها كم كم به پايان رسيد. آقاي مسلم فهيمي بعد از افشاگري هاي جنايات شيخ آصف محسني قندهاري در رسانه ها به اين آن قنجي (اكتفا) نكرد.  با در دست داشتن يك نشريه (هفته نامه) به نام پيك ديده بان مقاله را باعنوان (بازخواني جنايت ها) درشماره دوم اش شنبه بيست سه عقرب هشتادهشت نشر كرد كه درآن از شيخ آصف محسني، مفتي قتل، سيدانوري مجري، مشتاق مقتول، صادقي نيلي مقتول و…. نشر كرد. كه يك بار ديگر به تشديد رسواي شيخ آصف و انوري پرداخت. در واقع وقتي كه من اين مقاله تحقيقي را خواندم خيلي شباهت به نشريه دهه هفتاد عصری براي عدالت داشت كه من عاجزم از تعريفش. واقعاٌ مردم هزاره نياز به يك رسانه مستقيل يا يك نشريه مثل (عصربراي عدالت و پيك ديده بان) داريم از آن به بعد مسلم فهيمي چند بار توسط اطرافيان شيخ به سركردگي تروريست معروف سيد حسين انوري تهديد به ترور شد كه يك باربه گفته خود آقاي فهيمي كه قبل از ربودنش گفته بوده به حريم خانه ايشان توسط خود سيد انوري تجاوز شده كه در غياب ايشان پدر وي را تهديد به كشتن نموده بوده.

آيا امروزوظيفه رسانه ها و قشر بيدار وقلم بدست جامعه هزاره درقبال سرنويشت اين ژورناليست دردمند چيست. رسانه هاي ما بايد بايد دولت را تحت فشار قرار دهد تا دولت خود مجبور شود كه اقدام نمايد. و اگر امروز جامعه ما نيبت به سرنويشت اين ژورناليست درمند هزاره احساس مسئوليت نكند وواكنش نشان ندهد درآينده دست اين باند آدم روبا، تروريست و مافياي مذهبي باز تر خواهد شد و آزادي بيان را از قلم بدستان ما خواهد گرفت و در اينده ديگران هم به سرنوشت مسلم فهيمي دچار خواهد شد.

الله گل مجاهد(وکيل)

در شهرک نوروزآباد ولسوالی ده سبز، درغصب زمین و ایجاد فضای نا امنی، الله گل مجاهد نماینده دست دارد ووي سه صدفرد مسلح غیر مسئول در اختیار دارد که همواره مردم را در این ولسوالی تحت فشار قرار می‏ دهند. لت وکوب حاجی نوروزیکی ازتاجران، تنظیم نمودن تظاهرات ضد حکومت و غصب زمین درشهرکابل مواردی هستند که الله گل مجاهد به آن متهم شده است.

پولیس کابل میگویداسناد موثق دراختیار دارد که الله گل مجاهد، درترور، اختطاف های مسلحانه و جرایم سازمان یافته در شهر کابل دست دارد. الله گل مجاهد در اختطاف، حمله مسلحانه، دزدی و سرقت سلاح دست دارد، اسنادش در اداره ما موجود است، بناً رییس جمهوروولسی جرگه اجازه بازداشت اورا به ما بدهند.  مجاهد ازصلاحیت های پارلمان و حزبی خود سوء استفاده می کند واین عضو مجلس اقدام به ترور، آدم ربایی و جرایم سازمان یافته درشهر کابل کرده است. پولیس میگوید- مشخصا ازاعضای ولسی جرگه و برخی احزاب سیاسی کشور خواست که زمینه را برای دستگیری الله گل مجاهد مفسد فراهم کنند. چندی قبل چهار انجنیر جاپانی از سوی جنت گل برادر الله گل مجاهد در ده سبز کابل ربوده شدند. این چهار انجنیر برای بررسی و ساخت سرک به منطقه ده سبز در شمال شرق کابل سفر کرده بودند. ماموران پولیس و نظامیان اردوی ملی برای رهایی این چهار انجنیرجاپانی عازم این منطقه شده بودند که با افراد مسلح الله گل مجاهد درگیر شدند. دراین درگیری هفت غیرنظامی و یک مامور پولیس کشته و بیش از ده فرد ملکی دیگر زخمی شدند.  بیتشر قاتلان، آدم ربایان و دزدان مسلح شهر کابل در خانه الله گل مجاهد هستند، در آنجا میله دارند و کارهای غیر قانونی را سازمان دهی می کنند. جنایی پلیس کابل از خلاف ورزی های بی شمار الله گل مجاهد عضو مجلس نمایندگان با استفاده از مصئونیت پارلمانی، سخن گفته و میگوید که وی در دست کم یازده مورد که شامل غصب زمین، قتل، اختطاف و سرقت های مسلحانه میباشد دست دارد و عامل کشته شدن هفت نفر از افراد ملکی و زخمی شدن چهار پلیس در قضیه اختطاف انجنیران جاپانی می باشد.
جنرال ظاهر علت اصلی رخ دادن پنجاه درصد جرایم سازمان یافته در پایتخت را الله گل مجاهد عضو مجلس نمایندگان خوانده و از حکومت و پارلمان می خواهد که وی را بزودترین فرصت به پلیس تحویل داده و یا اجازه دستگیری او را صادر کنند: ما از همین خاطر می گوییم که مسئونیت پارلمانی او لغو شود، او را تعلیق و به ما تسلیم نماید تا ما از آن تحقیق نماییم و بلاخره جرم و جرایم در کابل کم شود. علت اصلی جرایم که در کابل رخ می دهد، مه قبلا هم می خواستم بگویم که تقریباً 50% جرایم سازمان یافته توسط همین افرادی که در آنجا موجود است صورت می گیرد. بناء تقاضای من از دولت افغانستان و از وکلای محترم پارلمان، وکلای ملت شریف و عزیز افغانستان و رئیس پارلمان اینست که این شخص را به ما تسلیم نماید و یا ما را اجازه دهد که او را دستگیر نماییم. الله گل مجاهد و برادرش جنت گل عامل کشته و زخمی شدن پلیس و افراد ملکی در ده سبز است و در این قضیه با راه اندازی تظاهراتی خشونت آمیز مانع آغاز کار اعمار شهر کابل جدید شده است. بگفته رییس تحقیقات جنایی پولیس کابل، الله گل مجاهد عضو مجلس نمایندگان حدود شصت نفرافراد مسلح غیر قانونی دارد که با سلاح های سبک و سنگین مجهز اند و همچنین از نزد وی حدود سیزده کيلوگرام آمونیم نایتریت را نیز بدست آورده اند که ازآن در ساخت مواد انفجاری استفاده می شود.

مسعود درکنار ریاست کریکت بورد به حیث مشاورامورقبایل و سرحدات درمشاور خانه کرزی نیزکار می‌کند. او طی دوازده سال گذشته تحت حمایت کرزی دربدنه حکومت فاسد چسپیده وازاین طریق به آرگاه و بارگاه دست یافته است.

شهزاده مسعود

ورزش افغانستان در یک دهه گذشته گاو شیریی شده برای جنگسالاران وبرخی اطرافیان کرزی. آنان بعضی پیروزی هایی را که ورزشکاران ما با تلاش و امکانات شخصی در بازی های جهانی کسب می‌کنند به نام خود ثبت کرده ازاین طریق برای خود تبلیغ کرده پول بدست می‌آورند وآنرا به جیب می‌زنند.  کرزی برای جلب و جذب چهره های جهادی وکشاندن شان بسوی خود، کرسی ریاست رشته های مختلف ورزش را به افرادی سپرده که نه ازورزش بویی می‌برند و نه هم درگذشته دراین بخش تجربه کاری دارند. جامعه ورزشکاران ازاین عناصر فاسد تنفرداشته همیشه ازطریق مطبوعات صدای اعتراض شان بلند است اما کسی به داد آنان نمی‌رسد.

ظاهراغبر ازنزدیکان قسیم فهیم، کرام الدین کرام از دیگر جهادی های سر سپرده به فهیم وشهزاده مسعود از اطرافیان کرزی چنان بر بودجه و امکانات و مزایای ورزش لمیده اند که گویا میراثی است ازنیاکان برای آنان. ظاهر اغبر دوسیه‌ای «در قضیه تزویز وسواستفاده از صلاحیت وظیفوی» درریاست څارنوالی مبارزه با جرایم فساد اداری دارد اما مثل هزاران دوسیه دیگر فساد وغارت به آرشیف سپرده شد. اواخیرا روی برخی اختلافات با فهیم ازاین پست کنارزده شد و تلاش و کمپاین هایش نیزبرای قاپیدن دوباره این کرسی به جایی نرسید. حکومت کرزی کرام الدین کرام والی پنجشیر ورییس اجباری فدراسیون فوتبال را به جای اغبردرالمپیک نصب کرد. مدیری بدترازمدیرقبلی که جزچانته پر کردن و به جیب زدن مهارت دیگر ندارد.

ورزش افغانستان زمینه های فراوان رشد و کسب افتخارات درسطح جهان را دارد، اما موجودیت فاسدان در راس آن باعث شده که پیشرفت ها درین زمینه به حداقل برسد وآنچه تا کنون نصیب شده عمدتا به پشتکار و تلاش شخصی ورزشکاران ما بدست آمده است.

لت وکوب عبدالفتاح یاسرمشاور پیشین کریکت بورد توسط شهزاده مسعود رئیس این بورد.

یاسر جوان حدود ٢٨ ساله به تاریخ ١٨ عقرب ١٣٩٢ در دوکان عکاسی کوچک خود درمنطقه کارته نو از سوی شهزاده مسعود، برادرش وچند تن ازمحافظان شخصی اومورد لت و کوب قرار گرفت. شهزاده مسعود به این بهانه که گویا برای فوتو کاپی تذکره به این دوکان آمده ابتدا یاسررا با خاین گفتن توهین می‌کند وسپس لمپن‌واراو را می‌کوبد و لگد مال می‌کند. درنهایت یاسرباسروصورت خون‌آلود تحویل پولیس حوزه هشتم امنیتی کابل می‌شود. او یک شبانه روز با بدن زخمی در قید پولیس بسر می‌برد.  یاسر خبرنگاری است که چند سالی با تلویزیون «آریانا» و «شمشاد» کار کرده و حدود چهار ماه پیش به عنوان مشاور مطبوعاتی اداره کریکت افغانستان تعیین شد. آنزمان عمر زاخیلوال وزیرمالیه ریاست این اداره را برعهده داشت. اما با انتصاب شهزاده مسعود به عنوان رئیس کریکت بورد، یاسر با بیست نفر دیگر برکنار می‌شوند و به جای آنان از اقارب و نزدیکان رئیس جدید جابجا می‌گردند.

یاسر که حقایق زیادی از نحوه مدیریت مسعود ودیگر مسوولان کریکت و خورد و برد های این افراد با خود داشت آنرا تاریخ وار و مستند روی صفحه فیسبوک خود گذاشت و در یکی دو ویب سایت خبری نیز نشر کرد.

در بخشی از مطلب  یاسر آمده است که:  شهزاده مسعود رئیس عمومی کریکت بورد، نسیم الله دانش رئیس اجرایوی سابق کریکت بورد و نورمحمد مراد رئیس اجرایوی فعلی این اداره با تشکیل یک مثلث فساد پول اداره کریکت افغانستان و ورزشکاران را برای تفریح و خوش گذرانی خود و اعضای خانواده های خود در دوبی و برخی کشور های دیگر به مصرف رسانده اند، مصارف تلفون شخصی مسعود ماهوار شصت هزار افغانی است، پولهای کمک شده شرکت مخابراتی اتصالات و چندین تاجر واداره کمک دهند به جیب این افراد رفته است.

کریکت بورد حدود یک میلیون دالر بودجه انکشافی ازحکومت افغانستان بدست می‌آورد، هفتصد هزار دالر از شرکت مخابراتی اتصالات وهفتصد هزاردالر دیگرازشورای جهانی کریکت می‌گیرد اما مقدار ناچیز این پول در زمینه کریکت مصرف می‌شود ومتباقی به جیب شخصی این افراد واریز می‌شود.  کارمندان کریکت بورد حتی تا چندین ماه معاش ماهوار خود را بدست نمی‌آورند.  یاسرهمچنان نوشته است که کریکت بورد زیرنام تاسیس یک اکادمی کریکت درسال ٢٠١١ دوصد و پنجاه هزاردالرامریکایی ازاتصالات بدست آورد اما تا کنون ازساخت وسازاین اکادمی هیچ خبری نیست.  ازسه سال به این سومسوولان کریکت بورد زیر نام مالیه ازمعاشات کارمندان پول اخذ می‌کنند اما این پول تحویل خزانه حکومت نشده است.  یاسرهمچنان نوشته است که اسناد ومدارک فساد وچپاول درکریکت بورد را با خود دارد و آنرا تحویل مراجع قانونی خواهد کرد ودرآینده نیز پرده ازحقایق این اداره برخواهد داشت.

یاسرپس ازاین لت وکوب چندین بارازسوی شهزاده مسعود تهدید شده و به او گفته شده که باید دهنش را ببندد ورنه با وضعیت بدترازحال روبرو خواهد شد.  اما آنچه دراداره مافیایی کرزی معمول است، تا کنون هیچ نهاد حکومتی قضیه لت وکوب و توهین این خبرنگار را بررسی نکرده و ازشهزاده مسعود هم برای بدمعاشی وخود کامگی‌اش پرس و پال نشده است.

عبدالله ازوزارت خارجه تارياست اجرائيه

دیریست که آتش زتنم می ریزد

صدهنجره خون ازقلمم می ریزد

باکوله غمي که بر دوشم ا ست

برکوه اگر تکیه  زنم می ریزد.

«عبدالله! عملکرد ناسالم ونامعقول دروزارت خارجه دارد که حتاکرزي باتمام مصلحت گرايي وروزگذراني وبي کفايتي ناگذيرشد که ويرا ازين وزارت سبکدوش نمايد وتا اکنون وزارت خارجه درگيراشخاص عقده مند وبي سوادوبي کفايتي است که وسيله وي به اين اداره مقررگرديده بود.» وامروزاشرف غني ميخواهد باچنين يک کسي اداره خوب وکاري رادرکشوربسازد، ماهمه شاهد خواهيم بود ومي بينيم که چه واقع ميشود.

اول- اين ائتلاف کاملا نامتجانس وناقص است ( ميگويند- دوسلطان دريک ملک نگنجد).

دوم – غني وعبدالله باهم برسرتعين وتقرري افرادي ناسالم به مشکل توافق خواهند کرد.

سوم – غني مخالف رشوت وچپاولگري است وعبدالله وگروپش به اين پديده شوم عادت دارند.

چيزکه برتري غني رانسبت به عبدالله متبارزمينماياند، تحصيلات ، تجارب وعملکرد هاي وي است وطي سيزده سال گذشته اشرف غني هيچ پاينت منفي درمورد اختلاس وچپاولگري ندارد وعبدالله برعکس ، اگرعبدالله درپنهاني به اختلاس مبادرت نمايند وامابه گروپ وتنظيمي که تعلق ووابستگي دارد چگونه ميتواند جلوآنان رابگيرد؟.

مـا نموديم جمع،آينهـابـرده اند

مال ملت را به يغما  برده اند.

فساد بي حد وحصردرادارات دولت، که درواقع به يکي ازعمده ترين عوامل ناکامي درطول سالهاي گذشته مبدل شده است تنها محدود به وزارتخانه ها وارگان هاي بيرون ازقصر رياست جمهوري نمانده است. تاسفارتخانه هاونماينده گي هاي سياسي ريشه دوانده است. کارمندان سفارتخانه ها متشکل است ازپسرخليلي ، پسرالکو، خواهرزاده کرزي ، خويش وقوم دبل عبدالله ، ملا مارشال فهيم ، سيد منصورنادري ، صبغت الله مجددي ،قانوني ،يونس قانوني، وزيران کابينه  …
درسفارتخانه هاونماينده گي هاي سياسي کشورتمامي افراد به شمول دريورها بازدوبندهاي سياسي ، مصلحتي ، تنظيمي وروابط هاي شخصي تعين ميشوند وهمچنان به زبان ساده چپاولگري ها وحق تلفي به پيمانه وسيعي جريان دارد. متاسفانه وزارت خارجه به اساس زدوبندهاي گروپي وتنظيمي به عنوان سفيروديپلومات به خارج اعزام ميکند که توانمندي واستعداد وتحصيل حقوقي وديپلوماتيک ندارندويا سند جعلي تحصيلي دارند.

با كشورم چه رفته است

كه گل‌ها هنوزسوگوارند…

ازقلب خاك‌های فراموش سركشد

تا ازقنات حنجره‌ها

فوج خشم وخون

روی غروب سوختۀ مرگ پركشد:

این نعرۀ من است

این نعرۀ من است كه روی کاغذ می‌پيچد

وخاك‌های سكوت زمانۀ تاریك را می‌آشوبد

و با هزارمشت گران

برقلب دشمن می‌كوبد

این نعرۀ من است كه می‌روبد

خاكستر زمان را ازخشم روزگار…

عبدالله طی مدت وزارتش با تخریب و ویران کردن زیرساخت های اداری واصول کاری وزارت وجابجایی بدون حساب و کتاب دوستان وهم حزبی هایش درپست های گوناگون، ازیک سواین وزارتخانه را به ناکارآمدی مطلق کشانید وازسوی دیگراین ناکارآمدی باعث شد سیاست خارجی افغانستان فاقد اعتبار وهویت وحتی ازاصول وزیرساخت های اولیه اش در عرصه بین المللی تهی شود. درحالیکه درب وزارت خارجه بر روی افراد برخی از اقوام کاملا بسته ماند، از یک قوم و یک دره معین، تحصیل کرده، کم سواد، بی سواد، موتروان وحتی دربانش پکول رابه دورانداخته ونکتایی به گردن آویخته وبه عنوان دیپلمات ونمایندگان سیاسی ودستگاه دیپلماسی افغانستان رهسپار کشورهای خارج شدند. آماررسمی که برمبنای تناسب قومیت وولایات وجنسیت منتشرشده است می تواند به خوبی نارسایی های ذکرشده را بازتاب دهد،آمار تعداد کارمندان وزارت خارجه بر مبنای قومیت:

تاجیک: دوصدونوديک نفر

پشتون: صدونوددو نفر

سادات(عرب): هفتاد سه نفر

هزاره:سي يک نفر

ازبک: نوزده نفر

ترکمن: پنج نفر

قزلباش: چهار نفر

پشه یی: دو نفر

ایماق: دونفر

نورستانی: دو نفر

مجددی: دو نفر

بلوچ يک نفر

آمارتعداد کارمندان وزارت خارجه براساس ولایات:

کابل صدهفتاددو نفر،

ولسوالي پنجشیر شصت شش نفر، بعدازين پنجشيربه ولايت ارتقاداده شد،

پروان چهل،

بدخشان بيست نو،

ننگرهاربيست هفت،

لغمان بيست چهار،

لوگربيست يک،

کندز بيست سه،

کاپیسا بيست دو،

کندهاربيست يک،

بلخ بيست دو،

هرات نوزده،

فاریاب هفده،

تخارشانزده،

غزنی هفده،

وردک پانزده ،

بغلان چهارده،

پکتیا يازده،

بامیان هشت،

جوزجان هشت،

غور هشت،

نورستان پنج،

فراه چهار،

سمنگان سه ،

ارزگان سه،

میدان دو،

خوست يک،

نیمروز يک،

کنريک نفر،

همچنین براساس این آمارازبرخی قومیت ها هیچ فردی درهیأت رهبری یعنی دربست های یک و دووجود ندارد.این عدم توازن تنها رنگ قومی نداشت. بر مبنای همان زیرساخت های فکری بنیادگرایانه و زن ستیزانه جمعیت ، تبعیض جنسیتی نیز درانتخاب کادر اداری وزات خارجه اعمال گردید و درمیان نزدیک به ششصدوپنجاه تن کارمند، تنها حدود سي زن کارمند در پست های بسیار پایین مانند منشی گری وخدمات دفتری مشغول به کار است ودرنمایندگی سیاسی درکشورهای دیگر، تنها یک زن (زاهده انصاری) به عنوان سفیر دربلغاريا ایفای وظیفه می کند. براساس نتایج کمیسیون بررسی دوسیه های کارمندان وزارت خارجه مشخص شده است که تنها یک سوم کارمندان وزات خارجه تحصیلات عالی دارند و حدود نیمی از کارمندان وضعیت تحصیلی شان مبهم و درحد صنف ابتدایی تا صنف دوازدهم می باشد. همچنین حدود یک پنجم کارمندان وزارت خارجه با اسناد تحصیلی جعلی وفاقد اعتباردراین وزارتخانه مشغول به کار هستند! .

در اکثر کشورهای خارجی سفارتخانه های افغانستان به دلیل ترکیبب قومی خاص وآشفتگی و نبود نظم و انضباط اداری به دفاتر احزاب جهادی بیشترشباهت دارند تا نمایندگی سیاسی. کارمندان وحتی سفرای افغانستان به دلیل نداشتن تحصیلات کافی و یا نداشتن تحصیلات درخورکار دروزارت خارجه، ازعرف و مقررات دیپلماسی و حقوق بین الملل هیچ نمی دانند. این امر بیش از همه چیز منزلت و احترام افغانستان را نزد کشور های میزبان به پایین ترین سطح تنزل داده است.مطابق یک قانون نانوشته اما پذیرفته شده بین المللی در همه کشورها انتخاب سفرا و کارداران سفارتخانه ها و کنسولگری ها بر مبنای تصمیم و هماهنگی مشترک وزارت خارجه و وزارت امنیت صورت می گیرد و بر این اساس سفارتخانه ها نه تنها نماینده سیاسی یک کشور محسوب می شوند، بلکه حافظ منافع امنیتی کشور نیز هستند. عدم اعمال کنترول امنیتی بر کارداران نمایندگی های سیاسی باعث شده است انواع فساد در این سفارتخانه گسترش یابد وکارمندان، سفارتخانه ها را به تجارتخانه های غیرقانونی تبدیل نمایند. خرید و فروش غیرقانونی پاسپورت، جعل و فروش اسناد تحصیلی، خرید و فروش بورس تحصیلی، رشوه ستانی از مراجعین در قبال انجام کارهای شان فسادهای رایج در سفارتخانه های افغانستان است.

سفارت افغانستان در تهران و کنسولگری افغانستان در مشهد می تواند یک نمونه عینی ازاین سفارتخانه ها باشد. به نظر می رسد هیچیک ازکارمندان بخش های مختلف این دو نمایندگی که به دلیل وجود تعداد زیاد مهاجر افغان در ایران همواره با تعداد زیادی  مراجعه کننده نیز روبرو هست، از ادب و رفتار دیپلماتیک چیزی نمی دانند. آنان هرگز به این تصور نیستند که از سوی وزات خارجه برای راه اندازی کارهای قانونی و حل مشکلات مراجعه کنندگان در آنجا نشسته اند.
عبدالله که مهره کليدي دولت مصلحت گراي کرزي بود( وزيرخارجه ) واکنون اکت اپوزيسيوني مينمايد و به خود چهره منتقد رژيم را گرفته ازطرح مصالحه دولت با طالبان ميخواهد سود سياسي ببرد.
درحاليکه که رهبري اداره نام نهاد صلح را رباني واکنون بالاي اين ميراث پسرش صلاح الدين رباني نيشخوارميزند. عبدالله باپرروي وديده درايي هرزماني که ازسفرغرب بازميگردد ازصلح ، دموکراسي  ومردم سالاري سخن ميگويد،  امامردم ما فراموش نميکنند که جنايات، چپاولگري ها، تجاوز برناموس مردم و دوزخ ساختن کشور بوسيله گروپ جهادي شوراي نظارکه عبدالله يکي ازمهره هابود. همين خيانت وجنايتي تنظيم جمعيت بود که پاکستان زمينه را مساعد ديده طالبان را برمردم ما تحميل کردند. حتي رهبران عبدالله درابتدا ازطالبان حمايت کردند، رباني آنان را فرشته هاي صلح ناميد واحمد شاه مسعود با آنان به مذاکره نشست وگفت اهداف ما وشما کاملا يکيست.  ( درميدان شهر) مردم ماهيچ زماني ازاداره فاسد وچپاولگرکنوني که امتحان داده اند به خوشبختي نخواهند رسيد.  اين اداره زماني ميتوانيست موفقانه عمل نمايد واعتمادمردم راجلب کند که انسانهاي چپاولگروخود فروخته مورد بازخواست وپيگرد قانوني قرارميگيرفت وازجانب ديگرمسووليت ادارات دولتي بدست افراد صادق وخدمتگاروطن ومردم ميبود.
کساني که با عبدالله رابطه نزديک دارند، اورا آدم بي سواد، بي کفايت، هرزه، زن باره، وبي تعهد مي دانند. مهم تر ازهمه اورا داراي رفتار دوخصلتي مي شناسند که ترکيب ازرفتار زنانه ومردانه ميباشد. علاقه شديد او به عطريات، استفاده ازلوازم آرايش زنانه، افراط درخريد لبهاسهاي گرانبها، اداهاي زنانه وخيلي چيزهاي ديگرازجمله پديده هاي اندکه دراخلاق ورفتارعبدالله مشاهده ميگردد واين پديده ها درجامعه افغانستان رفتارواخلاق زنانه تعريف ميشوند.

بعضي ها دليل زن باره بودن عبدالله را مشکلات دوران فاميلي اوميداند که درهرصورت، اين گونه اخلاق ورفتار براي يک مديرسياسي عيب بسيار برجسته وضعف آشکار تلقي ميگردد. برعلاوه اينها، عبدالله فاقد تقيد وتعهد به ارزشها ونورمهاي مروج درمناسبات دوستي ميباشد که دراين راستا به هيچ معياري تعهد وتقيد ندارد…
همچنان عبدالله دربرنامه تلويزيون پنجره درامريکا نقطه نظرهاي خود را درمورد جنايتکاران جنگي، مردم، محاکم قضايي وعمداتا در باره اي تاريخ سه ده اي اخير بيان نموده است. وي به جواب گرداننده اين تلويزيون گفت- مسله اي جنايتکار جنگي يک اصطلاح است . وانتباه هرکس ازآن فرق ميکند. که رامي توان مجرم جنگي خطاب کرد؟. درافغانستان محاکم قانوني براي محاکمه اي جنايتکاران وجود ندارد. و…و…
عبدالله خيلي ماهرانه ازحاکميت ح د خ ا- شروع نموده وازحضورارتش سرخ ياد آوري کرد. درين جا ازجنگ ومقاومت عليه اشغال با آب تاب فراوان ياد آوري نمود اما از شکست دولت نجيب تا آمدن طالبان راماهرانه دردوکلمه خلاصه نموده ويکباره طالبان والقاعده ومبارزه ي جهاني عليه اين گروه را به بحث گرفت.
اماوي در تلويزيون طلوع که دربرابرسوالي گرداننده اين شبکه که چراجنايتکاران جنگي وناقضين حقوق بشروچپاولگراني دارايي عامه به محاکمه کشيده نميشود وژورناليست ميپرسد ، با آمدن نظام جديد و پشتيباني ممالک غرب وآمريکا درافغانستان چرا زمينه اي محاکمه اي جنايتکاران و ناقضين حقوق بشر مهيا نشد. برعلاوه تعداد زيادي ازهمين جنايتکاران در پست هاي حساس حکومتي و دولتي جاي گرفتند.آيا آنان مستحق چنين ريواردي بودند و يا هستند.عبدالله با اين سوال سخت گيرافتاد.  درمملکتي که داراي قانون اساسي ، ريس جمهورمنتخب وهمچنان پارلمان وبا پشتيباني هزاران سرباز امريکايي است. محاکم قانوني وجود نداشته باشد تا به دوسيه هاي سياه چند قلدر، قاچاقبر مواد مخدروجنايتکار رسيده گي شود. اماعبدالله گاهي  نمي خواهد راجع به جناياتي که دارودسته شوراي نظار درکابل بصورت خاص مرتکب شده اند حرفي بميان آرد. اوماهرانه مدت دوسال جنگ و ويراني رابا يک کلمه خلاصه کرده وآمدن طالبان والقاعده را ياد ميکند. دبل عبدالله همانطوريکه درآمريکادربرابري سوالي خانمي که ميپرسد شماميليونهادالرازخارجيهاگرفتيد ووي ناگذيربه اعتراف ميگردد.
دوران حاکميت دبل عبدالله دروزارت خارجه شايد يکي ازبدترين دوران باشد که وزارت خارجه افغانستان به خود ديده ومايوسانه وسوگمندانه کشيده است . ضعيف ، روزگذران وناآگاه ترين اشخاص درپستهاي سياسي ودرکرسي هاي وزارت خارجه مقررگرديد وتااکنون نيزدرين کرسي هامانند لتهاي سلطا ن محمود لميده اند.
سوگمندانه ده ها ديپلومات سفيروجنرال قونسل درخارج ازكشور راسراغ داريم كه اضافه از ده سال ميشود ازحقوق وامتيازات عالى برخورداراندواشخاصى هستند كه درطي بيست سال كار وماموريت خود در وزارت خارجه به خارج نرفته اند.  مشت نمونه خرواراشخاص وافرادي که درپستهاوکرسي هاي ديپلوماتيکي وسياسي کشوردرعيش وعشرت زنده گي دارند اينان اند ودرگزارش بعدي باتفصيل خواهم نوشت.
قهارعابد مسوول دفتر، جنرال قنسل درکراچي ومسوول عمومي گارد حفاظتي عبدالله وفعلا ريس بخش فرهنگي وزارت امورخارجه ،کيان احدي که همشيره اش خانم عبدالله است ومسوول قنسلي سفارت افغانستان درکانادا وصمد عمرکه ده سال درسفارت نيشخوارميزد واکنون نيزسفيردراروپا است.
ثاقب سکرتراول قنسلي درکراچي ومستشاردردهلي نو…، مسعود خليلي به حمايت عبدالله عبدالله که نزديک به دودهه ميشود ازخوان سفارت خود وخانواده اش راتغذيه ي مينمايد، مسلم سرخه اتشه نظامي درلندن ، حاجى راشد الدين خسر برده احمد شاه مسعود – جنرال قونسل دردبى كه دردوران وزارت دبل عبدالله واکنون نيزبه يك امپراطورتبديل شده ووي هيچگونه تحصيلي نيزندارد ونزديک به ده سال ميشود بصفت شاردافيردرابوظبى وبعدا جنرال قونسل دردبى حکمروايي دارد. سيد شهاب الدين مهره کشورازبکستان سرپرست سفارت افغانستان درتاشکند وداماد سيد منصورنادري نزديک به پنج سال ، نصير احمد نوربيش ازده سال درنماينده گى سياسى افغانستان دركويت وقطركار نمودوفعلا بصفت سفير درامارات عربى تقرر يافته وهمانطور فضل الرحمن فاضل رئيس قونسلى كه ده سال درسفارت افغانستان درهند وجنرال قونسل دربن مشغول بودواكنون نيزدرتلاشي تقرربصفت سفيراست ، ابراهيمى دردبى وخانمش درابوظبى وهمچنان ازبي بندوباري وچپاولگري درسفارت افغانستان دربرلين وواشنگتن همه اطلاع دارند. من لازم نديدم تاهمه عملکردهاي کاري وکساني راکه عبدالله به وزارت خارجه سرش دوقلوزده است نام ببرم وممکن است مورد قهروغضب عبدالله وگروپ دسيسه بازش قراربگيرم. ببنيم عبدالله دررياست اجرائيه چه گلي رابه آب خواهد داد.

بصيرسالنگي

سلاح بدستان با تفنگ، زندگی افسانوی برای خود ساخته اند. آیا ممكن است با زاری و التماس زندگی شانرا گرفت؟ گروپ های مسوول خلع سلاح درمناطق زیرنفوذ اینان باید به مشوره وحتی هدایت شان گردن بگذارند. اینان كه خود كوزه‌ گروكوزه خروكوزه فروش اند، چطور ممكن است با چنین سیاستی بهشت خود را بدستان خود ببازند؟

منطقه تاریخی شیرپوردرمرکزشهرکابل ویران شد، خانه های آن با بولدوزرهموار شد ومیان اعضای کابینه وافراد بانفوذ ازجمله فرماندهان جهادی  تقسیم شد. دراین منطقه، نزدیک به ۳۵۰ خانه آباد شده که از نظر مخارج و نوع معماری، درشهر کابل کم نظیر است، ولی آنگونه که دیده می شود شماری زیادی از این خانه ها برای موسسات غیردولتی وشرکت ها به کرایه ماهانه تا ده هزاردالر داده شده است.

بصیر سالنگی از قوماندان شورای نظار به رهبری احمدشاه مسعود، ازچهره های خشني است که در زمان انتصابش به صفت قوماندان امنیه کابل، به مشوره جهادی های مشهورودررأس فهیم وخانواده‌اش سرازپا نشناخته و به رسم غارتگرانی باوحشت تمام به تاریخ ۱۳ سنبله‌ ۱۳۸۲ به شیرپور یورش برده و کاشانه مردم مظلومی را که در جنگ های تنظیمی به آنجا متواری ومسکن گزین شده بودند، ویران و زنان کودکان شان را با بیرحمی بیرون راندند. آنان با بلدوزرتمامی بناهای تاریخی را نابود نموده ساحه را برای چورکان آماده کردند تا به خانواده هاخود قصرخانه های مافیایی را به میراث گذارند.  نظیمی ها درکنار دیگرغارتگری هایشان، شیرپور آن مهد تاریخی و یادگار شیر بچه های شهید کابل وغازیان جنگ ضد انگلیسی را نابود ساختند چون ارزشی به تاریخ و فرهنگ ما قایل نیستند و فقط به جیب ها و شکم خود فکر می‌کنند. بی‌جهت نیست که عامه مردم نام “چورپور” یا “موش پور” را روی قصر ها و بناهایی که بروی اجساد شهدای جنگ استقلال طلبانه‌ی مردم کابل اعمارشد، گذاشتند. لست توزیع نمرات شهرک شیرپور در روزنامه ها و مطبوعات تصویری وسیعا منتشر شد. کسانیکه درویرانی قلعه نقش بارزداشتند، فهیم، وابستگانش و سایر اراکین دولتی ازجمله بصیر سالنگی قوماندان امنیه وقت کابل را می‌توان برشمرد.

سه صدوپنجاه نمره‌ زمین‌ چهار بسوه ‌یی‌ كه‌ مساحت‌ مجموعی‌ آن‌ به‌۱٢٠٠٠٠ متر مربع‌ (٦٠جریب‌) می‌رسید برای‌ اراكین‌ بلند رتبه‌ دولتی‌ شامل‌ وزرا، قوماندانان‌، جنرال‌ها، معاونان‌ وزرا، والیان‌، روسای‌ دوایرامنیت‌، تجار وابسته‌ به‌ فهیم‌، قانونی‌ و بسم‌اله‌ لوی‌درستیزقبلی وزیردفاع فعلی ويونس قانوني و همچنان‌ خانواده‌های‌ فهیم‌، قانونی‌، عطا، جنرال‌ داوود و د یگرا ن‌ توزیع‌ گردید و اكثریت‌ خانه‌های‌ مهاجرین‌ زیر نقشه‌ آمد.

به‌ تاریخ‌۱٣ سنبله‌۱٣٨٢ قوماندانی‌ امنیه‌ كابل‌ تحت‌ قوما نده‌ی‌ عبدالبصیر سالنگی‌ كه‌ درآن‌ ساحه‌ زمین‌ گرفته‌ بود، به‌ منطقه‌ هجوم‌ برده‌ و به‌ تعداد ٣٠ منزل‌ را توسط‌ بلدوزر به‌ زور ویران‌ كردند. آنان‌ برای‌ مردم‌ فرصت‌ جمعآوری‌ اموال‌ شان‌ را هم‌ ندادند و چندین‌ كودك‌ درین‌ جریان‌ زخمی‌ شد.

البته زمین دزدی بصیرسالنگی ودیگردزدان جنگسالار داستان طولانی و دردناک دارد. به تاریخ ٢٨ سرطان ١٣٩٠ به یک نمونه دیگر آن اشاره‌ای دارد:  مسوولین ریاست ناحیه چهارم شهر کابل می‏گویند که بصیر سالنگی والی ولایت پروان، در مربوطات این ناحیه با استفاده از قدرت دولتی و رنجرهای پولیس، یک ساحه‌ی سبز را که در نزدیکی بادام باغ قراردارد، غصب کرده است. این ساحه درسرکی که ازجانب کارته‌پروان به بادام‌باغ می‏رود، جوارتانک تیل نزدیک خانه‌های رهایشی قراردارد که به گفته مسوولین این ریاست با وجود تقاضا‌های مکررآنان از سالنگی به‌خاطر توقف کار احاطه این ساحه، افراد اوشبانه به این ساحه می‏آیند واطراف آن را احاطه می‏کنند.

مسوولین ریاست ناحیه چهارم شهر کابل می‏گویند که بصیر سالنگی والی ولایت پروان، در مربوطات این ناحیه با استفاده ازقدرت دولتی ورنجرهای پولیس، یک ساحه‌ی سبزرا که درنزدیکی بادام باغ قراردارد، غصب کرده است.

این ساحه درسرکی که ازجانب کارته‌پروان به بادام‌باغ می‏رود، جوارتانک تیل نزدیک خانه‌های رهایشی قرار دارد که به گفته مسوولین این ریاست با وجود تقاضا‌های مکررآنان ازسالنگی به‌خاطرتوقف کاراحاطه این ساحه، افراداوشبانه به این ساحه می‏آیند واطراف آن را احاطه می‏کنند. رییس ناحیه چهارم شهر کابل می‏گوید: ساحه‏ای را که بصیر سالنگی در کنار خانه‌ی خودش در نزدیک بادام‌باغ احاطه کرده است، ساحه‌ی سبز می‏باشد. من به سالنگی زنگ زدم و گفتم که والی صاحب افرادش را بیرون کند و ساختمان را توقف بدهد، همان روز والی صاحب افرادش را کشید، ولی باز هم افراد او دیوار احاطه را رنگ کردند.

مساله غصب زمین‌ها دولتی همزمان با اداره‌ی موقت و با غصب زمین‌های شیرپور توسط اراکین بلند‌رتبه‌ی دولتی آغاز شد و تااکنون نیز در شماری از ولایات و حتا درشهر کابل جریان دارد که غصب ساحه‌ی سبز نزدیک بادام‌باغ توسط بصیر سالنگی، یکی ازاین نمونه‌هاست. عمرمحمدی یک تن ازباشندگان ساحه می‏گوید بصیر سالنگی همان‌گونه که بنیان‌گذارغصب زمین‌های شیرپوربودو تاهنوز پول دونمره زمینی که دراین ساحه دارد را نداده است، بازهم به غصب زمین‌های دولتی پرداخته و این بار ساحه‌سبز دولتی نزدیک خانه‌اش را غصب کرده است. بار‌ها باشندگان محل از سالنگی تقاضا کرده‌اند که ازدیوارکشی این ساحه که زمین دولتی است دست بردارد، اما سالنگی صراحتا گفت که هر کسی که می‏گوید باید از این کاردست بکشم، بیاید و امنیت مرا تامین کند.

همچنان چندي قبل محمد نصرت اقبال كه به حيثت يك خبرنگار درآژانس خبري خصوصي كارمي كند ازسوي والي پروان مورد ضرب و شتم قرارگرفته است.اين خبرنگار مي گويد: هنگامي كه مي خواست يك دوست خود را در يكي از رستوران هاي شهرنو كابل ملاقات كند، با بصير سالنگي والي پروان روبرو گرديد و والي، چند كلمه زشت و جدي به وي گفت و وقتي كه مي خواست جواب اظهارات اش را بدهد، با بوتل و شيشه و مشت بر وي حواله كرد. گفتني است كه ماه گذشته حسين نظري، خبرنگار شبكه خصوصي تلويزيوني ٣، در ساحه چمن حضوري كابل نيز مورد لت و كوب شديد افراد ناشناس قرارگرفت و دراين حادثه، دوربين فيلم برداري گزارشگر تلويزيون نگاه هم، از سوي مهاجمين برده شد.

سید طیب جواد

روزنامه «دیلی بیست» به تاریخ ١٨ دسامبر ٢٠١٣ اسنادی را فاش نمود که سید جواد طیب پرده بر‌می‌دارد. بر اساس این اسناد اداره توسعه‌ی بین‌المللی امریکا (USAID) سالانه بیش از ١٠٠٠٠٠ دالر جیره به سید طیب جواد می‌پرداخت که این رقم شامل کرایه خانه و مصارف غذایی اونمی‌شود. جواد از سال ٢٠٠٢ الی ٢٠٠٣ رئیس دفتر کرزی بود و بعدا سفیر افغانستان درآنکشور شد.  سید طیب جواد همزمان ازدو پیمانکار امریکا RANCO و «انترنیوز» دالردریافت می‌کرد. به گفته مسئولان اداره توسعه‌ی بین‌المللی امریکا این پول بخاطر جلب تحصیلکرده ‌های غرب دردولت کرزی به حیث تکنوکرات‌ها برای بازسازی افغانستان پرداخت می‌شد.

براساس گزارش، قراردادی که بین جواد و RANCO به امضا رسیده نشان میدهد سید جواد با معاش روزانه ٣١٤.١٢ دالر برای شش ماه بحیث مشاور با این پیمانکار امریکا ایفای وظیفه کرده است. اسناد نشان می‌دهند که RANCO   به اردو ووزارت خارجه امریکا کارهای گسترده‌ای انجام داده است. دراین قرارداد که به تاریخ ٧ نوامبر ٢٠٠٢ امضا شده روزانه ٦٠ دالر بخاطر بودوباش درکابل و٤٠ دالرمصارف غدایی جواد نیز در نظر گرفته شده بود. اوامضای خود را درروی قرارداد تصدیق می‌کند اما ازجرئیات قرارداد اظهار بی‌خبری می‌کند.

طیب جواد خود می‌ گويد:  من درمورد این که این‌ها پیمان‌کاران خصوصی یا دولتی بودند، چیزی‌ نمی‌دانستم. برای من این معاشی بود که از سوی ایالات متحده‌ی امریکا پرداخت می‌شد.  شاید کمترین معاش به من پرداخت می‌شد. افراد زیادی بودند که پول نقد دریافت می‌کردند.

اندریو ناتسیوس که درآن زمان رییس یو.ایس.اید بود می‌گوید:  در روزهای نخستین جنگ افغانستان، USAID  برنامه‌‌ ی را روی دست گرفته بود که مطابق آن باید صدها تحصیل کرده‌ی افغان که درخارج زندگی می‌کردند، به تکنوکرات‌های دولت کرزی تبدیل شده وظرفیت حکومت را تشکیل دهند.  پرداخت معاش رقابتی با معاش این تکنوکرات‌ها درغرب بخشی ازاین برنامه بود. این تکنوکرات‌ها توسط پیمان‌کاران USAID استخدام شده و دروزارت‌خانه‌های افغانستان به کار گماشته شده بودند. عقد این‌گونه قرار‌دادها راهی بود که ما می‌توانستیم با طی کردن آن زودتر برنامه‌های‌مان را اجرا کنیم. ما این برنامه را خاموشانه اجرا کردیم، چون این کار بین تکنوکرات‌ها وملیشه‌های افغان ( جنگ سالاران ) متحد با ما تنش ایجاد می‌کرد.  لاری سمپلر، معاون مدیریو.ایس.اید برای افغانستان وپاکستان می‌گوید:  درمراحل اولیه‌ی بازسازی افغانستان این‌گونه معاملات ضروری بود… ما درصورتی که ضرورت باشد، با بازیگرانی که درحکومت جدید نقش مؤثری داشته باشند نیز این کار را خواهیم کرد.  

دیلی بیست می‌افزاید که دیوید هوفمن رئیس «انترنیوز» به جواد طی یک ایمیلی که بعدها به دسترس این نشریه رسیده نوشته:  من خیلی خوشحالم ازاین‌که درزمینه‌ی استخدام شما وکمک به رییس جمهورکرزی مساعدت‌ کردم. ما درحالت عادی چنین چیزی را درنظرنمی‌گیریم، چون این کار با استقلالیت ژورنالیستی ما درتضاد قرار دارد. اما ما اوضاع در افغانستان را استثنایی تشخیص داده و با این کار موافقت کردیم.  سید جواد طی شش ماه فعالیتش با این نهاد به صفت مشاور٤٩٠٠٠ دالر دریافت کرد.

کریستین فیرمعاون استاد درپوهنتون جورج تاون امریکا می‌گوید:  ما ازروزاول سیستمی را ایجاد کردیم که فاسد بود. ما کسانی را داشتیم که هم‌زمان از دومنبع معاش دریافت می‌کردند؛ یکی ازما و دیگری از بانک جهانی. این عاملی است که نتیجه‌ی آن یک سیستم فاسد است.      

گل آقاي شيرزي

وال ستریت ژورنال،گل آقا شیرزی والی جلال آباد را متهم به رهایی هراس افگنان طالب در بدل پول و اختلاس ماهانه چهارمیلیون دالرازعواید گمرکی شهرک بندری تورخم و در ضمن خویشاوندان و نزدیکان وی را نیز دراخاذی ها وغصب زمین های دولتی و دارایی های عامه و دست داشتن در چور و چپاول های املاک دولتی متهم نمود. این اتهام در حالی صورت می گیرد که سال گذشته شماری از اعضای شورای ولایتی و استادان پوهنتون ننگرهار، گل آغا شیرزی را به اعمال غیرقانونی وغصب زمین های دولتی و هم چنان به زنبارگی ومی خوارگی نیز متهم کرده بودند.  حتا باری دریک رسوایی فساد اخلاقی درجرمنی سروصداهایی را درسطح رسانه های داخلی وخارجی بلند نمود که وی را متهم به اعمال ناشایست نمودند.

گل آغا شیرزی که نام اصلی‌اش شفیق است در سال ١٩۵۶ در کندهار متولد گردید. او فرزند حاجی عبداللطیف است که تا صنف دوازده درس خوانده. پدرش دکان کوچک چای فروشی داشت.

حاجی عبداللطیف در دوران جنگ ضد روسی از قومندان های مشهور کندهار بود که شیرزی نیز با او یکجا کار می‌کرد. بعد از کشته شدن پدرش به وسیله باند گلبدین، او تخلص شیرزی را به خود انتخاب کرد. گل‌آغا در زمان جنگهای داخلی قومندان محاذ ملی بود. پس از سقوط دولت نجیب از ١٩٩٢ تا ١٩٩٤ شیرزی بحیث والی کندهار ایفای وظیفه کرد. گفته می‌شود در وقت حاکمیت او کندهار به مرکز فساد، قاچاق، رشوت، دزدی و تجاوز مبدل شده بود.

پس از ورود طالبان به کندهار شیرزی به کویته پاکستان فرار کرد تا اینکه در سال ٢٠٠١ او به هدایت سی.آی.ای امریکا بخاطر تسخیر کندهار با آی.ایس.آی پاکستان که از زمان جنگهای داخلی روابط خوب داشت، دوباره تماس گرفت. شیرزی که فرد بی بند و بار و جاه طلب بود به این خواست امریکا جواب مثبت داد و با جمع کردن تقریباً هزار نفر از کمپهای مهاجرین افغان از راه چمن وارد افغانستان شد که در مدت کم به کمک سلاح‌های پیشرفته پاکستانی توانست منطقه تخت پل کندهار را تصرف کند و راه کندهار و سپین بولدک را ببندد.

او به محض داخل شدن به کندهار بار دیگر مقام قبلی خود را غصب کرد و برادرانش عبدالرازق و حاجی بچه، میدان هوایی کندهار را در کنترول خود گرفتند. آنان از این طریق مواد غدایی و لوژستیکی نیروهای خارجی را تامین و همچنان زمینه قاچاق مواد مخدر به کشورهای خارجی را مهیا میکردند.

با به قدرت رسیدن گل آغا شیرزی کشت و قاچاق مواد مخدر در کندهار ۵٠ فیصد افزایش یافت حال آنکه در دوران حاکمیت طالبان به صفر رسیده بود. فساد و بدامنی به اوج خود رسید که حتی کرزی هم نمی‌توانست از آن چشم پوشی کند و همین امر باعث شد تا شیرزی را از ولایت کندهار برکنار و به کابل فراخواند.

نادر نادری کمشنر سابق کمسیون حقوق بشر در یک مصاحبه با خبرنگار امریکایی (lasrever) در ماه جون ۲۰۰۵ می‌گوید:  زمانیکه شیرزی والی کندهار بود او هیچ اداره نداشت، نمی‌توانست که ولایت را کنترول کند. دزدی، زرع و قاچاق مواد مخدر، تجاوزهای جنسی بالای زنان و مردان و حتی اطفال به اوج خود رسیده بود.

روزنامه کانادایی به نام «گلوبل میل» به تاریخ ۱۲ اپریل ۲۰۱۰ می‌نویسد:  شیرزی بخاطر دریافت یک میلیون دالر در هفته از تجارت مواد مخدر، از سمتش که والی کندهار بود برکنار شد.

یکی ازشرکای نزدیک گل آغا حاجی بشیرنورزی بود. نورزی که قاچاقبر شناخته شده در سطح جهانی بود از افراد خاص «سیا» درافغانستان به شمارمی‌رفت. اومدت زیادی با سازمان استخباراتی امریکا همکار بود که بعدها بنابر سازشهای درونی سازمان، اورا به بهانه‌ای به نیویارک خواست ودرآنجا وی را دستگیر کرد.  شیرزی مدت کوتاهی در وزارت شهرسازی ومسکن و بعد در وزارت فواید عامه که عاید زیاد داشت کارکرد ومدتی هم مشاور کرزی بود.

بالاخره درسال ٢٠٠٤ به حیث والی ننگرهارمقرر شد. وی درابتدا با چند کار ظاهراًبازسازی، خود را در بین مردم محبوب ساخت و کرزی نیز به او لقب «بلدوزر» داد. مردم ننگرهار که سالهای متمادی از وجود جنایتکارانی چون حاجی قدیر، دین محمد، حضرت علی، یاسینی وغیره به ستوه آمده بودند چشم امید به اوبستند اما دیری نگذشت که این امیدها به سراب بدل شدند. «بلدوزر» تمامی قراردادهای ساختمانی را به شرکتهای خصوصی خود سپرد که از خورد و برد‌ش صاحب میلیونها دالرشد. وی که فردعیاش ومنفوراست تمام وقتش درخوشگذارنی می‌گذرد. با وجود داشتن ۳ زن و ١٨ طفل، رقاصه ها را از پاکستان دعوت می‌کند و محافل عیاشی برپا می‌دارد.

او چندی قبل در یک سفر از دوبی به کابل عاشق یک کارمند هواپیما می‌شود. از این عشق مافیایی دیری نمی‌گذرد که «بلدوزر» با این دخترازدواج می‌کند واورا به کلکسیون زنان حرامسرایش می‌افزاید. بعد ازگذشت مدت کوتاه این خانم به بهانه دیدن خویشاوندان خویش به آلمان می‌رود واز شیرزی تقاضای ٤٠٠ هزار دالر بخاطر خرید اپارتمان می‌کند ودرهمانجا پناهنده می‌شود.

درابتدامقامات بلند پایه امریکا نیزاورابخاطر بازسازی وامنیت ولایت می‌ستودند ولی با گذشت چند سال آنان می‌گویند که ننگرهاربه مرکز فساد مبدل گشته ووالی زمینه بازگشت طالبان را مساعد ساخته است.

وال ستریت ژورنال به تاریخ ۲ نوامبر ۲۰۱۲ یک ارزیابی انجام شده ازسوی مقامات امریکایی راچنین گزارش کرد که «بلدوزر» درشاهراه تورخم جلال آباد یک صندوق ساخته به نام «صندوق شیرزی» و از موترهایی که از این مسیر عبور و مرور می‌کنند پول می‌گیرد. بنابر این سند شیرزی ماهانه از یکونیم میلیون الی چهار میلیون دالر دریافت می‌کند. موتررانان می‌گویند که ما مکلف به پرداخت پول در «صندوق شیرزی» هستیم در غیر آن به ما اجازه نمی‌دهند تا موتر خود را حرکت دهیم.

در گزارش یاد شده ازجعفر اتمانزیی دریور موتر باربری نقل شده است:

من متواتر درهرپیره (نوبت) ۵٠٠ افغانی به صندوق شیرزی می‌پردازم، آنان می‌گویند این پول بخاطر بازسازی است ولی خدا می‌داند که پول به کجا می‌رود.  این سند می‌افزاید زمانیکه شیرزی به آلمان سفر داشت از طرف پولیس میدان هوایی آلمان به مدت دوساعت بخاطر انتقال بکسهای پر از پول بازداشت شده بود ولی بنابر داشتن پاسپورت دیپلوماتیک رها میشود وپول را با خود می‌برد. سند می‌افزاید که والی ننگرهار در بدل پول، شورشیان طالب را نیز رها می‌کند.  مافیای شیرزی در تمامی دم و دستگاه ولایت ننگرهار ریشه دوانده، هیچ اداره‌ای نیست که گل آغا در آنجا شریک نباشد. گفته می‌شود در راس هراداره افرادی که مقرر می‌شوند عواید را باید با شیرزی تقسیم کنند.

احسان الله کامه وال برادر شریف کامه وال عضو ولسی جرگه رییس گمرک ننگرهار است که از عواید بدست آمده با شیرزی شریک است. چندی قبل عزیزالله لودین رییس مبارزه با فساد اداری اعلام کرد که از گمرک ننگرهار ٨۳٢ میلیون افغانی مفقود شده ولی اگر کمی واضح بگویم این پولی است که در بین رییس گمرک و شیرزی تقسیم شده است.

منبع دیگری که شیرزی ازآن عاید سرشاربدست می‌آورد ریاست برق ننگرهار است که در راس آن شخص فاسدی به نام گل مراد قرار دارد که سالهای قبل درشهرجلال آباد کیله فروشی داشت. اوبرق دولتی را که کیلوات یکونیم الی دو افغانی است به نام برق جنراتوری به قمیت ۶٠ افغانی بالای مردم می‌فروشد که به نام برق گل مراد یاد می‌شود و اکثریت مردم فقیردرگرمای طاقت فرسابدون برق زندگی می‌کنند.

حاجی فاروق تیکه دارازچوکره های دیگر شیرزی است که هده های موتر و مارکیت‌های بزرگ را به قیمت ناچیز به اجاره می‌گیرد ودردواطلبی هم فرد دیگری نمی‌تواند برنده شود چون از حمایت شیرزی برخوردار است. تمامی غرفه‌های یخ فروشی ومیوه فروشی شهرمربوط فاروق و گل مراد است که به مردم به کرایه می‌دهند.

حضرت علی وگل کریم درغصب زمینها دست بالای دارند. آنان زمینهای مردم را به قیمت ارزان می‌خرند و به قیمت بالا دوباره به فروش می‌رسانند که شاروالی نیز در آن دخیل است.

یکی از افراد خاص شیرزی در غصب زمینها ملخی است. او فرد لومپن و چاقوکش مشهور است که زمینهای مردم را به زور غصب کرده در آن شهرک می‌سازد. در دشت قاسم آباد (دامان) که مربوط فامیل اسحاق زی، اخگر و چراگاه عربها بود، ملخی آن را غصب کرد که صاحبانش عریضه به دست در ادارات دولتی سرگردان می‌گردند اما کسی به ندای شان گوش نمی‌دهد.  شهرک غازی امان الله خان که در ۱۵ کیلومتری شهر جلال آباد قرار دارد نمونه دیگری از چپاول شیرزی است. گل‌آغا آنرا به اساس فرمان کرزی بالای نجیب زراب هر نمره به قیمت ۵۰۰۰ افغانی فروخت و حال هر نمره آنرا (۱۰۰۰۰۰۰) ده لک افغانی به فروش میرساند.

بازمحمد شیرزاد رییس صحت عامه ننگرهار نیز ازشرکای فساد «بلدوزر» است. این شخص با ساختن شفاخانه های شخصی و وارد کردن ادویه بی‌کیفیت پول گزافی بدست می‌آورد.

سارنوال حاجی قیوم رییس سارنوالی بخاطر فسادش چندین مرتبه برکنار شد ولی به زور والی دوباره مقرر شد. او به گفته شیرزی زندانیان طالب را در بدل پول رها می‌کند.

الله داد رییس معارف ولایت ننگرهار مربوط حزب اسلامی افغانستان که از تقرر هر معلم در مکاتب مختلف از ١٠٠٠٠ افغانی الی ۵٠٠٠٠ افغانی رشوه می‌گیرد، بخش اعظم آن را به شیرزی می‌پردازد.

در دولت مافیایی افغانستان کسانیکه بیشترین فساد را دارند، بلندترین مقام را می‌گیرند. شیرزی چون از مهره های مهم امریکاست کسی قادر نیست وی را از مقامش برکنار کند. بی‌مورد نبود که وقتی اوباما اولین بار به افغانستان سفر کرد، فوری به دیدار این چاکرش شتافت. یک مقام بلند پایه افغان می‌گوید که تمامی والی ها را می‌توانیم برکنار کنیم جز شیرزی چون با برکناری وی بی‌ثباتی به میان می‌آید.

در همین حال یک مقام قوای ائتلاف به وال ستریت ژورنال» به تاریخ ۲ نوامبر ۲۰۱۲ می‌گوید:  ما میدانیم که او فاسد است. اماما از خود سوال می‌کنیم که آیا او از خط قرمزی که برای ما معیار است عبور کرده؟ به نظر ما تا به حال او این خط را عبور نکرده.  شیرزی وامثالش که دمش در دست خارجیان است تا زمانیکه سیاستهای آنان را خوب عملی کنند ولو در هزار گند ومرداری غرق باشند در قدرت می‌مانند ولی هرگاه وجود شان خطری برای آنان و یا در اثر ناآگاهی از فرمان شان سرپیچی کنند، در یک ساعت نیست و نابود می‌گردند.

گل آقا شيرزي اززمره قدرتمندترين افراد دولت محسوب شده ونزديكترين فرد به نيروهاي آمريكايي نيزمي باشد. خوش خدمتي گل آقا شيرزي درمقاطع مختلف به آمريكايي ها نشان داده است كه اين فرد ازجمله افراد نادري است كه از قدرت و نفوذ خود درمنطقه به نفع فقط آمريكا استفاده مي كند.  گل آقا شيرزي نقش اساسي رادركنفرانس بن وتشكيل دولت انتقالي، لويه جرگه وحتي عزل ونصب افراد برعهده داشته است. ازطرف ديگروي افراد مختلف وبي بندوباررا ازگوشه جمع آوري ودرقندهاروجلا ل آباد تحت نفوذ خود گرفته درمواقع لزوم ازآنها استفاده مي كند.شيرزي درتضعيف احزاب وقدرت هاي مسلح متفرق, گام هاي درروند حاكميت کرزي برعهده داشته است. 

گل آقاشيرزي درگذشته بارها اسماعيل خان والي قبلي هرات را به همكاري با نيروهاي ايراني متهم كرده است. حتي درمواقعي اين اتهام ازنوع همكاريهاي تسليحاتي واطلاعاتي برعليه دولت بحساب آمده فشارهاي مختلف ومتفاوتي بروالي قبلي هرات ازاين ناحيه وارد آمده است.

 گل اقا شيرزي شايد تنها فردي باشد كه بعد ازنماينده ويژه آمريكا ايران رابه كرات, متهم به دخالت مستقيم درامور داخلي افغانستان كرده است. همين فرد باهمين افكاربدون هيچ مقدمه اي يكباره ازايران سردرآورده پشت درهاي بسته به معامله باايران نشست اين معاملات هرچند به ظاهردرراستاي فعال كردن بازارهاي مرزي زابل ايران با نيمروزبود اما حكايت از يك تباني پشت پرده برعليه اسماعيل خان داشت. اين تباني همچون گذشته هيچ منافعي دايمي و درازمدت را براي ايران به ارمغان نخواهد آورد بل باعث ازدست رفتن برخي نقاط قوت ايران به عنوان همسايه هاي داراي مرزي طولاني با افغانستان دردرازمدت خواهد شد. اين واقعيت را نمي توان از نظردورداشت كه فردي با انديشه قوي حمايت از آمريكا يكباره به جمله دشمنان آمريكا درمنطقه پيوسته منافع آنها رابرحضور قدرتمند آمريكا ترجيح دهد.دراين ميان سياستمداران ناپخته ايراني فكرمي كنند توانسته اند يكي ازدشمنان قسم خورده خود را درمنطقه را به يك دوست دايمي مبدل ساخته ازوي به عنوان حافظ منافع خود درافغانستان استفاده كنند، كه هدايت كالاهاي ترانزيتي تجار افغانستان ازسمت مرزدوغارون درزابل توسط دولت ايران, نشانه روشن اين ساده انديشي است.

زيرا بعد از آنكه گل آقا شيرزي نتوانست درقسمت ورود اجناس به افغانستان ازميزان حسابهاي گمركي هرات براي دريافت ماليات گمركي در قندهار بكاهد، از ايران به عنوان وسيله اي ساده و راحت براي رسيدن به مقصود سود جسته اجناس ترانزيتي را به سمت مرز زابل هدايت كرد. تا بدين وسيله هم اسماعيل خان را ازلحاظ درآمد گمركي تضعيف سازد وهم به ديگران بگويد كه چگونه وبه چه راحتي ميانه اسماعيل خان با ايرا ن راضعيف ساخته نگاه سياستمداران ايراني را به سمت خود معطوف كرده است. 

گل آغا شیرزی، کسی که به گفته ی خودش کرزی به اوبولدزرخطاب می کند، يکی ازبزرگترين قاچاقچيان مواد مخدردنيا ست که علاوه برآن درهمراهی با سایرعوامل بنيا د گرا درجنوب و شرق افغانستان درسرکوب روشنفکران وآزادی بيان نقش اساسی داشته ا ست ودارد. طبق گزارش يک روزنامه کانادایی، شیرزی زمانی که والی قندهار بود، هفته ای يک ميليون دالر آمريکایی ازراه قاچاق مواد مخدرودزدی ازعوايد گمرکی نصیب می شود. گل آغا شیرزی ، پس ازبدست گرفتن ولايت ننگرهار، مانند دوران ولايت قندهار، همچنان در قاچاق مواد مخدرودزدی ازعوايد گمرکی دست دارد. دولت چند ساله حامد کرزی، دولت سرشاراز فايده برای جنايتکاران، قاچاقچيان مواد مخدروچپاولگران دارايی های همگانی بوده وهست. حامد کرزی بارهابا انجام تحقيقات درباره رفتارغيرقانونی گروپ نزديک خود مانند شیرزی مخالف کرده ومانع شده است.

روزنامه وال ستریت ژورنال گزارش داده است که گل آقا شیرزوی والی ننگرهار در شرق افغانستان در سفری که در آلمان داشت در میدان هوایی این کشور، به دلیل حمل یک بکس پول مورد بازرسی ماموران پولیس قرار گرفته است. ماموران پولیس به این دلیل که شیرزوی پاسپورت دیپلمات داشته، توانسته است با این مقدار پول وارد آلمان شود.هنوزمعلوم نیست که در بکس شیرزوی چی مقدار پول بوده اما روزنامه والستریت ژورنال خبر داده است که والی ننگرهاربیشتر این پول ها را از قاچاق مواد مخدر، غضب زمین، اخاذی ها وامور گمرکی بدست می آورد. این روزنامه مدعی شده که در مورد تجارت غیر قانونی گل آقا شیرزوی سند دارد و به نظرمی رسد که این سند ازسوی یک مقام بلند رتبه ملکی ایالات متحده امریکا تهیه شده است.
فساد گسترده درافغانستان از نگرانی های عمده جامعه جهانی است، و این پدیده پس ازناامنی، بزرگترین چالش برای افغانستان خوانده شده است. مقامات امریکایی این موضوع را تایید کردند که فساد اداری در ولایت ننگرهار ازمشکلات عمده این ولایت است. ولیم سپیکس یک سخنگوی وزارت دفاع امریکا، به روزنامه والستریت ژورنال گفته است که این وزارت ادعای فساد اداری را جدی می پندارد. درگزارش گفته شده که ولایت ننگرهار به یکی ازمراکز فساد اداری درافغانستان تبدیل شده است و مقام های محلی این ولایت میلیون ها دالر ازفساد اداری موجود در این ولایت بدست می آورند.

وحيدالله شهرانی

وحید الله شهرانی تابیعت کشور انگلستان را دارا بوده و هرگز نخواسته و نمی خواهد که تابیعت دوم خویش را از دست دهد. همچنان شهرانی همین اکنون در ارگانهای حراست از قانون به اتهام اختلاس و وارد درین خساره به دولت تحت تعقیب عدلی قرار دارد والی روشن شدن دوسیه نسبی اش حق ندارد بحیث وزیر ایفای وظیفه نماید. زیرا حکم محکمه میتئاند وی را به حرمان از حقوق مدنی اش محکوم نماید.  موضوع دیگر اینکه قانون اجتماعی و حق شهروندی اینرا حکم نمیکند که با اتلاف حق هزاران متخصص دونفر از یک فامیل عضویت کابینه را حاصل نمایند.

برای اینکه مردم را در روشنی یک حقیقت تلخ در رابطه به اتهام وارده علیه وحیدالله شهرانی متوجه ساخته باشیم به استناد اسناد مدلل،مستند و موثق، عدم تجربه کاری منفعت جویی، اختلاس و خساره رساندن به دولت را در زمان تصدی پست معینت مالی وزارت مالیه تذکر میدهیم. قرارنظارتی کمیته موظف تحقیق و برسی لوی څارنوالی که توام نامه شماره 929/512 مورخ 01/05/1386 اصدار یافته است در ضمن تشریح رویداد قضیه که از سوی مسئولین و ادارات مختلف استفسار به عمل آمده است نتیجه یک برسی مسلکی و همه جانبه موظفین حراست از قانون را برملا میسازد که نتیجه گیری و نظریه خویشرا چنین نگاشته اند.

وزارت محترم انکشاف شهری به منظور تسخین مرکز گرمی مکروریانها به اساس مصوبه شماره 23 مورخ 17/07/1385 شورای محترم وزیران به وزارت مالیه هدایت میدهد تا مبلغ یک میلیون دالر را به منظور خریداری تیل مورد ضرورت به دسترس وزارت انکشاف شهری قراردهد تا از طریق وزارت محترم اقتصاد معادل مبلغ یک میلیون دالرخریداری گردد. که موضوع را تحت داوطلبی قرارمیدهند، درمجلس داوطلبی نماینده گان ریاست تصدی مواد نفتی و گاز مایع، وزارت های محترم مالیه، اقتصاد و انکشاف شهری اشتراک داشتند که قیمت تیل نوع پیچنوی از قرار فی تن چنین ارائه شده است:
ریاست تصدی مواد نفتی وگازمایع فی تن مبلغ 535 دالر امریکائی

شرکت عبدالله ندا فی تن مبلغ 635 دالرامریکائی

شرکت حمید مسلم فی تن مبلغ 630 دالرامریکائی

شرکت زاهد ولید فی تن مبلغ 855 دالرامریکائی

شرکت غضنفر فی تن مبلغ 800 دالرامریکائی

که نازلترین قیمت ازریاست تصدی مواد نفتی و گاز مایع بوده ولی هیئت مجلس داوطلبی و ارزیابی بدون در نظر داشت سوابق واعتبار تصدی دولتی که به تمام وزارت خانه ها، ادارت دولتی و حتی تاجران مسئولیت عرضه خدمات مواد نفتی رابدوش دارد. در حالیکه وزارت اقتصاد ذریعه مکتوب رسمی تقاضا نموده تا قرار داد با ریاست تصدی مواد نفتی و گاز مایع عقد گردد، که کاپی آن به وزارت مالیه نیزاخبار گردیده بود ولی محترم وحید الله شهرانی به جواب مکتوب وزارت اقتصاد رسمآ هدایت داده است که قرار داد با شرکت حمید مسلم عقد گردد. که چنین اجراات هیئت داوطلبی و ارزیابی و هدایت محترم شهرانی معین مالی وزارت مالیه ازیکطرف ریاست تصدی مواد نفتی را از مفاد باز مانده و از جانب دیگر در فی تن تیل پیچوی مبلغ نودوپنج دالر و درمجموع 1583 تن به مبلغ 385، 150 دالرامریکائی وزارت انکشاف شهری را متضرر و خساره مند ساخته اند. که اسامیان هریک:

بهاوالدین بهبودی، وفی الله عبادی نماینده وزارت اقتصاد، حمیدالله زاهد نماینده وزارت مالیه، محمد ابراهیم رئیس انسجام، اسدالله بارکزی معاون اداری تدویر و مراقبت مکروریانها و وحید الله شهرانی معین وزارت مالیه طبق ماده 270 و 273 قانون جزا هر کدام قابل تحقیق و تعقیب عدلی پنداشته میشوند.

بنا اوراق قضیه با یک نقل قرار بعد از تائید مقامات ذیصلاح بریاست محترم تحقیق جرایم ارسال گردد. ریاست تحقیق جرایم لوي څارنوالی ذریعه مکتوب شماره 827/592 مورخ 14/07/1387 موضوع را بعد از انجام تحقیقات و برسی همه جانبه چهارورق اتهام نامه ترتیب نموده وبعد از تائید غرض تعقیب عدلی به مراجع عدلی و قضائی ارسال نموده است. قابل تذکراست که که تورید تیل پیچنوی بجزازتصدی مواد نفتی وگاز مایع که بعد ازتثبیت مورد مشخص استعمال آن جوازداشته اشخاص حقیقی و حکمی نمیتوانند به تورید آن مبادرت ورزند، اما وحیدالله شهرانی بامداخله مستقیم خلاف قانون تدارکات عمل نموده و زمینه را برای شرکت حمید مسلم که ازجمله اقارب وی بوده بمنظور منفعت جوئی شخصی، دولتی را متضرر ساخته که جدا مورد مواخذه قانونی و تعقیب عدلی میباشد. از دیدگاه مردم چنین افراد بی تجربه کارائی لازم ندارند نباید به پست پر مسولیت وزات گماشته شوند.

عمرزاخيلوال

در۳ اگست ۲۰۱۲، تلویزیون طلوع گزارش ویژه‌ای ازدارایی‌های غیرقانونی عمرزاخیلوال، وزیرمالیه، را به نشر رساند. در گزارش آمده که طی ۵ سال یک ونیم میلیون دالر امریکایی به حساب زاخیلوال ازمنبع نامعلوم واریز شده‌است. در ضمن گزارش‌هایی نیزازدست‌داشتن اودراختلاس‌های کلان پول درگمرک‌های کشوربه نشر رسید. درپی این افشاگری‌ها، زاخیلوال با تبلیغات در رسانه‌های اجتماعی کوشید خودش را پاک جلوه دهد و خود را خدمت‌گزارترین شخص وانمود کند. اواین گزارش را مغرضانه گفت وافزود که تنها ۲۰۰ هزار دالرامریکایی را از «شرکت صافی لاندمارک» جهت کارزارانتخاباتی کرزی دریافت نموده‌است. با تشدید فشاررسانه‌ها وی نزد دیپلمات‌های خارجی رفته گریست، قضیه همانجا خاتمه یافت واین فاسد تا کنون برخزانه ملت تکیه زده‌است.

فهرست زیرتشکیلات گمرک‏های وزارت مالیه است ونشان می‏دهد که وزیر مالیه‏ی خود را یک انسان روشنفکرومتعهد به ارزش‏های ملی می داند وهمواره ازشایسته سالاری ومدیرت کارآ و فعال سخن می‏گوید، خود وی چقدر دردام و دایره‏ی تنگ اندیشه متصلب و خشک قوم پرستی وسمت گرایی گیرمانده و یک وزارت که هراتباع کشور حق دارد نظر به شایستگی و تخصص در آن کار کند، از قوم خود پر کرده است.  

۱- سيد مبين شاه معين عوايد گمرك‏ها از ننگرهار

۲- بسم الله كامه‏ وي ریيس عمومي گمرك‏ها از ننگرهار

۳- عمر مهمند رئيس پلان‏گذاري گمرك‏ها از ننگرهار

۴- گل‏پاچا ریيس تكنيكي رياست عمومي گمرك‏ها از ننگرهار تحصيلات در بخش زراعت1.     سيد مبين شاه معين عوايد گمرك‏ها ازننگرهار

آمريت ها:

۱- آمريت تخلفات گمركي: امان/ از تخار

۲- آمريت لابراتوارها: ستار سرحال/ از جلال آباد

۳- آمريت هماهنگي: عمران/ جلال آباد

۴- آمريت تعرفه و قيمت‏گذاري سرور صديقي/ از پشتون‏هاي خان‏آباد

۵- آمريت مراقبت سيار: عزيز از غزني

۶- آمريت اداري و پلان‏گذاري: واكمن/ از جلال آباد

۷- آمريت كاركنان: خيرمحمد از جلال آباد

۸- آمريت معافي: ثناالله از جلال‏آباد

۹- آمريت ترانزيت داخلي و خارجي محبوب: از بدخشان

۱۰- مديريت جوازدهي: رحيم / از جلال آباد

۱۱- مديريت قيمت گذاري: بريالي/ از جلال آباد

 مسولين گمرك هاي ولايت ها:

 ۱-  صفي الله ریيس گمرك ولايت كابل از پشتون هاي كابل

۲-  حاجي عزيز ریيس گمرك ولايت بلخ / از ولايت غزني

۳-  احسان الله كامه‏ وال ریيس گمرك هرات از ننگرها 

۴-  خليق الله ریيس گمرك ولايت ننگرهار از ننگرهار

۵-  الهام‏الدين مظهر ریيس گمرك ولايت نيمروز از ننگرهار

۶-  مزمل ریيس گمرك قندهار ( جبرا از بلخ به قندهار تبديل گرديده است)

۷-  ریيس گمرك‏های پکتیا، پكتيكا و خوست از افراد خود همين ولايت‏ها مي‏باشند

۸- شفي‏الله  ریيس گمرك حيرتان سكونت اصلي ولايت ننگرهار

۹-   مدير ترانسپورت بندر حيرتان سكونت اصلي ولايت ننگرهار.

۱۰-  حبيب الله ریيس گمرك اند‏خوي سكونت اصلي ولايت بلخ .

۱۱-  فضل الله فاضل مدیر گمرك  بندر شیر خان از ولايت وردك .

۱۲-  شمس الرحمن ریيس گمرك اسلام قلعه.

این بخشی کوچکی از تشکیلات وزارت مالیه است که نودونودرصد آن از یک ولایت وازیک قوم تعیین و تنهايک درصد ازولایت‏های که در بالا نام برده شد تعیین گردیده است، به همین ترتیب بخش‏های دیگری این وزارت شاید از چنین وضعیتی برخوردار باشد؛ هنوز در مورد بخش‎های دیگر تحقیق جریان دارد.

انورالحق احدی

دراواخر ماه جدی ١٣٩١ دوازده تن از کارمندان وزارت تجارت و صنایع به شمول یکی از معینان این وزارت، نامه سرگشاده ی عنوانی حامد کرزی انتشار دادند که در آن از «استبداد و خود کامگی لجام گسیخته» در این وزارت سخن گفته شده است. این نامه که اسناد فراوان را نیز ضمیمه داشت، ازموارد وحشتناک فساد و دزدی ودغلکاری در این وزارت پرده برداشته شده است. درین نامه احدی متهم شده که در تمامی چپاولگری ها دست داشته است.  

درین نامه یاد شده از فساد مالی در قرارداد های مواد نفتی با قزاقستان، ایران و روسیه اسنادی ارائه شده و گفته می‌شود که ارقام قرارداد ها بعد از تحریف و تغییر به شورای وزیران ارسال شده و در این جریان میلیونها دالر به جیب وزیروافراد مورد اعتمادی که در اطرافش جابجا نموده ریخته است. این کارمندان مدعی اند که در اثر ساخت و پاخت وزیرورئیس تصدی مواد نفتی (فرید شیرزی) با «کمپنی مشهور با الفساد بنام سروری گروپ»، گازمایع بسیار بالاتر از قیمت بازار جهان خریداری شده و هفت میلیون دالر از بودجه دولت به این شرکت انتقال یافته اما فقط بخش کوچکی از این مواد انتقال داده شده و بس.

در کشور هایی که حداقل اصول دموکراتیک حاکمیت داشته باشد، وقتی اینچنین اتهامات شدید بر یک مقام دولتی زده شد، قبل ازهمه وزیرخود استعفایش راپیش می‌کند تازمینه بررسی بیطرفانه قضیه میسر گردد. اما وزیران فاسد افغانستان که هرکدام خود را در کرسی چسپانده اند، با بیشرمی تمام به کار شان ادامه می‌دهند.

فاجعه اینجاست که در افغانستان ، عناصر فاسد، قومباز و بیکاره حتی خود را به ریاست جمهوری کاندید می‌کنند.

چند سال قبل هم نامه‌ ی ازجانب زرنگ ن. گ که خود را کارمند وزارت تجارت نامیده درسایتهای اینترنتی انتشار یافت، که درآن گفته شده احدی به تمامی نزدیکان خود دروزارت دستور داده است تا تلاش نمایند از ناکامی های این وزارت خبری به بیرون درز نکند. این درحالی بود که بیکارگی وزارت درحل مشکلات ترانزیتی با ایران وپاکستان به سرخط اخبار مبدل شده بود.

ضمنا در گزارش سال ١٣٨٤ رياست مستقل مبارزه با فساد و ارتشای اداری سندی وجود دارد که از حیف و میل ١٤٤ هزار دالر امریکایی توسط احدی ذکر رفته، چیزی که تا امروز نهاد های عدلی افغانسان در برابر آن چشم بستند.

من متن کامل نامه سرگشاده کارمندان وزارت تجارت و صنایع را ذیلا نقل می‌کنم و آروز می‌کنم که آنان تا آخر برای محاکمه احدی و دیگر حکام فاسد این وزارت تلاش نمایند و اجازه ندهند که پول ملت توسط یک مشت غارتگر ضدملی به جیب زده شود

در وزارت تجارت و صنایع استبداد و خود کامگی لجام گسیخته بیداد مینماید. آیا کسی میدانند که قرارداد های عقد شده خریداری مواد نفتی ازکشور قزاقستان، کشور روسیه و کشورایران میان وزارت تجارت وصنایع و کشورهای فوق الذکر عملا صورت پذیرفته دربرگیرنده کدام فساد عظیم غیرقابل تصور بوده، و درآن عملیه چه جفا و ناروای به حق ملت مظلوم و مردم بلاکشیده پر درد و رنج خفته است.

قرارداد مقدار سه صد هزارتن مواد نفتی با جمهوری اسلامی ایران و تعداد (١٤٠) هزار تن تیل با کشور قزاقستان که فی تن منفی (٦٠) از نرخ روز بین المللی و مقدار پنج هزار تن تیل با کشور روسیه که منفی (٦) فی تن بوده که بین وزارت تجارت و صنایع و کشور های متذکره عملا صورت گرفته ولی به عوض اینکه یک کمیت قابل ملاحظه را جهت تامین رقابت با بازار و حفظ ثبات قیم و غرض حمایت از مستهلکین و ذخایر تصدی مواد نفتی تذخیر میگردید، برعکس از مجموع کمیت های مواد نفتی منعقده را بدون اینکه پیش شرط و یا میکانیزم مشخص که تاجران تورید کننده مواد نفتی در امر نحوه فروش، عرضه وقیمت تمام شد با اندکی مفاد شان تعهد کتبی حاصل شده باشد، زمینه فروش با دست باز آن هم به شکل بی رحمانه وسخت ظالمان توسط همین شرکت ها به بازار وارد گردیده و هم اکنون نیز ادامه دارد که در آن تفاوت قابل ملاحظه که دراصل قیمت نرخ روز جهانی منفی قرارداد گردید تمام آن به جیب شخص وزیر تجارت افتاده. قابل تذکر است که: مقدار سه صد هزار تن تیل که از جانب شخص وزیر صاحب با جانب ایران عقد گردید است، از دو جهت قابل دقت و تامل است.

گزارش را که وزارت تجارت در مورد قیمت خرید تیل متذکره به مجلس شورای محترم وزیران ارایه و تصویب آنرا کسب نموده، درحقیقت امر قیمت ارایه شده به شورای محترم وزیران با اصل حقیقت کمپنی قیمت ارایه نموده است، به مراتب بالاتروغیرقابل مقایسه بوده در زمینه واضحا ازجانب وزارت تجارت شورای محترم وزیران اغوا گردیده و در تفاوت قیمت ارایه شده، با اصل قیمت مشهود است.

تیل متذکره که به قیمت نازل از نرخ روز کشور ایران خریداری گردیده علت اساسی آن نازل بودن کیفیت مواد نفتی تا حدی گفته میشود. تیل که بعد ازبکار گرفتن در دستگاه انرژی اتومی که کاملا فاسد دارای تششعات نیز بوده است. که بکار گیری آن نه تنها در سرعت بخشیدن استهلاک وسایط بلکه مستقیما بالای محیط زیست اثرمنفی گذاشته بر حیات صحی مردم ما اثر مدهش دارد. سوال اساسی اینست که دولت و یا وزارت تجارت و صنایع چه مکلفیت دارد مواد نفتی مورد ضرورت کشور را خود عقد قرارداد نماید. و زمینه انتقال و فروشات آن مطلقا بدسترس سکتور خصوصی عرصه تورید کننده گان مواد نفتی بگذارد. این در حالیست که مجموع صد در صد مواد نفتی تاجران به بازار عرضه میدارند و دولت سه سال گذشته نیم فیصد سهم خویش را در عرصه تورید و توزیع مواد نفتی را به عهده نگرفته چه انگیزه باعث گردید که وزارت تجارت و صنایع قرارداد های مواد نفتی را با کشور های متذکره به امضاء رسانیده و خود مسئولیت تورید، انتقال و فروش آنرا به عهده نمیگیرد. بطور مخفی و سری و دور از انظار نظام عامه طبق میل و اراده اش به کمپنی های طرف معامله خویش سهم بندی نموده، مواد نفتی قرارداد شده را واگذار مینماید. و تاجران هم بدون کوچک ترین احساس مسئولیت و یا حداقل تعهد طبق میل آزمندانه تیل متذکره را قیمت گذاری نموده با تمام بی رحمی در بازار عرضه میدارند. معلوم است که زیر همین کاسه نیم کاسه ای است. که حجم فساد برخاسته شده از این معامله به حساب آمار و ارقام به مراتب بالاتر از حد تصور است. به گونه ای مشت نمونه خروار اسناد ضم است. با استفاده از این نمونه میتوانید اسناد سایر قرارداد ها را دریابید.

طی سال جاری به تعداد بالاتر از شصت تن از کارمندان و کارکنان بطور باالمقطع به معاش اکثرا بالاتر از ماهانه مبلغ ده هزار افغانی استخدام گردیده اند این در حالیست تشکیل منظور شده به اساس نیاز سنجی منابع بشری با در نظرداشت کمی و کیفی کار وجود دارد البته از این جمله قراردادیان قسمت اعظم شان هواخواهان حواریون شخص وزیر را تشکیل میدهد. اسناد مکمل بطور نمونه ضم است.

در طی سال جاری به تعداد بالاتر از (٦٥) تن پرسونل که شامل کارمندان قراردادی میگردد به معاش ماهوار حد اکثر (١٧٥) هزار افغانی و حداقل آن مبلغ (١٥) هزار افغانی از بودجه ارتقای ظرفیت خارج از چهارچوب تشکیل منظور شده استخدام گردیده اند که اکثریت شان از جمله هواداران حزب مربوط به وزیر صاحب بوده اسناد ضم است. عموم خریداری های که از بودجه CBU یعنی ارتقای ظرفیت در طی سال جاری تدارک گردیده مغایر قانون تدارکات بصورت غیر قانونی بوده که حجم پولی آن را میلیون ها افغانی احتوا مینماید. و همچنان برای تعداد بیست نفر از کارمندان شامل پروسه رتب که در عین زمان از بودجه منظور شده عادی وزارت می بایست مانند سایر کارمندان وزارت از معاش نورمی و قانونی شان استفاده مینمودند به پاس خدمات وابستگی و علاقمندی های شخصی و سیاسی شان از طریق همین بودجه CBU معاش دالری که غیر قابل مقایسه با معاش نورمی و قانونی بوده قیمت خوش خدمتی شان را میپردازد این خود بیان زنده از بی عدالتی اجتماعی و اقتصادی بوده و یک عملیه مشهور از فساد بوده میتواند. یادداشت کارمندان از چنین امتیازی مستفید میگردند ضمیمه است.

مقرری های که صورت گرفته بطور عمده در سطح پست های ١-٢ اکثریت شان دارای اسناد جعلی تحصیلی بوده یک عده شان حتی اسناد عینی تحصیلات جعلی خود را هم عملا با اداره نه سپرده اند چنانچه یکی از نمونه های بارز و انکار ناپذیر آن تقرر آقای سلیمان بصیر در قدم نخست بحیث آتشه تجارتی افغانی مقیم دوبی که جعلا و تذویرا درحالیکه اسناد گواهی میدهد که موضوع حتی محروم صنف ١٢ سال ١٣٧٤ لیسه حبیبه بوده و اسناد جعلی کار تامینات اجتماعی وزارت محترم کار و امور اجتماعی را نیز در اثنای تقرر اولی اش حاضر نموده بود بعدا به منظور نصب و جابجای آقای مذکور در متن پیشنهاد که عنوانی مقام محترم عالی ریاست جمهوری موصوف دارای تحصیلات لیسانس رشته کمپیوتر ساینس و ماستر پوهنتون اکسفورد بطور کازبانه جازده میشود. چندی نگذشته بود که همان سلیمان بصیر به حیث معاون آتشه تجارتی ایالات متحده امریکا عنوانی مقام عالی ریاست جمهوری باز با کتمان حقیقت اسناد تحصیلی شان پیشنهاد و منظوری اخذ میگردد. این در حالیست که از طریق مقام محترم لوی څارنوالی رسما مکتوبی به آدرس وزارت تجارت توصل و در آن نسبت جعلی و تذویری بودن اسناد تحصیلی آقای سلیمان بصیر وظیفه موصوف به حالت تعلیق درآورده شود. ولی وزارت تا دیر زمان به این مطالبه قانونی مقام محترم څارنوالی چندان وقعی نگذاشته زمینه فرار موصوف را از دوبی به واشنگتن مساعد ساخت. این یکی از نمونه های تقرر ولی نعمت های اش در پست های عالی وزارت تجارت. اگر در زمینه روشن شدن و دقیق ساختن اسناد تحصیلی روئسای که توسط جناب وزیر صاحب در بست و مقام های بلند در داخل و خارج از کشور برگزیده شده بررسی گردد تقرر سرپرستان که خلاف قانون توظیف گردیده اند تشت رسوایی از این قبل اجراات شان بر ملا خواهد شد.

تعدیل درجه کارکنان قراردادی به بست کارمندان که در حیطه صلاحیت مقام وزارت نبوده غرض نصب هواخواهان اش خلاف قانون عمل نموده و اشخاص متعلق به طرز تفکرش را در بست (٣) که از صلاحیت شان بوده مقرر نموده از این گونه اجراات موارد زیاد موجود اند که یک نمونه از این نوع اجراات ضمنا تقدیم است.

در بخش سواستفاده ازصلاحیت کاری جناب وزیرصاحب و هواداران اش ضما یک کاپی ازاسنادیکه درآن درطول سال جاری به تعداد یکصد تن ازکارمندان طی نامه های جداگانه غرض اجرای پاسپورت خدمت صرفا به وزارت محترم امورخارجه معرفی گردیده اند که قسمت اعظم همین اشخاص بصورت زمینه اجرای پاسپورت خدمت را از طریق خویش مساعد ساخته اند ضما تقدیم است.

چندی قبل موسسه A. D. P طی درخواستی خویش از مقام وزارت تجارت تقاضای عقد قرارداد مجموعه مواد نفتی مورد ضرورت دولت را رسانیده بندر حیرتان، بندر تورغندی به قیمت نازلتر از (١٠٠) دالر امریکائی از نرخ جهانی را نموده بود به آن پاسخ منفی داده. در حالیکه عقد قرارداد تورید مواد نفتی با کمپنی متذکره با قیمت ارائه شده غیر قابل مقایسه بوده با قرارداد های که قبلا توسط جناب وزیر صاحب تجارت صورت گرفته چون منفعت شخص وی به خطر می افتد آگاهانه نخواسته یک گام انسانی به سود مردم و مستهلکین مواد نفتی را بردارد. این خود مبین حقایق است. که دست اندرکار بودن وزیر تجارت با حلقات مافیائی مواد نفتی بطور آشکار دستکار ناپذیر و بی تردید گواهی میدهد.

وزیر تجارت و صنایع شخصا به معه رئیس تصدی مواد نفتی قرارداد تعداد (٧٠٠٠) تن گاز را با کمپنی بدنام و مشهور با الفساد بنام سروری گروپ در حالی عقد نموده اند که قیمت فی تن گاز در کشور ترکمنستان مبلغ (٦٠٠) دالر با دست دوم در ولایت هرات فی تن مبلغ (٩٠٠) دالر امریکائی با کمپنی متذکره به امضاء رسانیده و مبلغ (١٨٠) دالر از بندر تورغندی الی رسانیدن کابل توافق نموده مبلغ شش میلیون دالر را طور پیش پرداخت به کمپنی متذکره نقدا تادیه نموده صرف مقدار (١٥٠٠) تن از جمله (٧٠٠٠) تن را تحویلگری نموده که ظرف مدت یکسال نسبت نداشتن قابلیت رقابت با سکتور خصوصی تورید کننده گان مواد نفتی و گاز مایع هم اکنون قسمت اعظم از آن گاز مایع مواد نفتی بدون فروش باقیماند. و از آن زمان تا کنون پول دولت نزد کمپنی سروری بحیث طلب باقیمانده و تحت دوران شخصی کمپنی متذکره قرار دارد. این در حالی است که در طول سال روان هم درولایت هرات فی تن گازمایع مبلغ (٥٨٠) دالر بطور معمولی خرید وفروش میگردد. قابل تذکراست وزیرتجارت درهمراهی با رئیس تصدی مواد نفتی همواره در همچو مواد هشت ترکیبی خریداری نفت وگاز مایع از جنب یکنفر از لوی څارنوالی وامنیت ملی را که هم نوا با ایشان بوده آمد با خود همراه داشته اند که ایشان نیز در همین خیانت شامل اند.

شرکت افغانکارت به منظور دوران سرمایه خویش آفر های مواد نفتی از منابع مختلف مطالبه نموده که کمپنی ( ) به تعداد چهار قلم روغنیات را حسب ذیل آفر داده است.

تیل دیزل نوع (٩٢) را در سال (٣٠٠٠٠٠) پارتی دارد درهر ماه (٢٥٠٠٠) تن از قرار فی تن (٧١٥) دالر رسانیده بندر حیرتان.

تیل طیاره در سال (٣٠٠٠٠٠) تن در سال پارتی وار ماهوار داد ماهوار هر تن (٢٥٠٠٠) تن از قرار فی تن (١١١٥) دالر رسانیده بندر حیرتان.

تیل پطرول در سال (٣٠٠٠٠٠) تن در سال پارتی وار ماهوار قرارداد ماهوار هر تن (٢٥٠٠٠) تن از قرار فی تن (٨١٠) دالر رسانیده بندر حیرتان.

گاز مایع (٣٠٠٠٠٠) تن در سال پارتی وار در هر ماه (٢٥٠٠٠) تن از قرار فی تن (٥١٥) دالر رسانیده بندر حیرتان.

بطور قرار داد LC متقبل گردیده که موضوع جهت کسب موافقت به مقام وزارت تجارت تقدیم و مقام وزارت تجارت و صنایع جریان موضوع را به جلسه هیئت رهبری محول نموده ولی در جلسه به امر فوق جدا مخالفت نموده زیرا منافع نامشروع را که در زدوبند با حلقه معانی ها داشته عملا نخواست به پیشنهاد متذکره توافق نماید این خود مبین آغشته بودن به فساد اداری وزیر تجارت و صنایع بوده. اسناد ضما تقدیم است.

جناب وزیر صاحب تجارت به حدی در فساد اداری تا گلو غرق است که حتی برای یک دقیقه هم فرصت آنرا در نمی یابد که فرمان اخیر شماره (٤٥)  رئیس جمهورکه درواقعیت نخستین گام دراتخاذ تدابیرجلوگیری ازفساد اداری وتامین حکومت داری عاری ازفساد محسوت میگردد حداقل یک جلسه کاری را با هیئت رهبر وزارت تجارت و صنایع را در امر تحقق عملی آنرا سمت دهی نماید دائیر نه نموده. چه بسا که مسایل مربوط به فرمان متذکره را با سه تن معینات خویش با قبول مسئولیت درقبال فرمان شریک نه نموده. هویدا است چون شخص شان در عمق فساد اداری غرق است. حداقل جرئت اخلاقی آنرا ندارد تا درمبارزه علیه فساد صحبت نماید.

گزارشات که در زمینه چگونگی تحقق فرمان متذکره به اداره امور شورای وزیران ارسال نموده از بنیاد دور از حقیقت بوده صرفا اغوای مقامات صالحه بیش نمی باشد.  تقرر اتشه های تجارتی که حافظ و مصرف دقیق هویت و ارزش های افغانی در خارج از کشور بوده عموما بدون در نظرداشت سابقه یکروزه کاری در وزارت تجارت و صنایع و تجارب و کارایی شان، در بدل رشوت تقرر حاصل نموده اند. اکثریت شان در جریان، و یا ختم وظیفه با استفاده از پاسپورت سیاسی پناه گزین دیگر کشور های میگردد.

در تقرر کادرها پیشنهادات که ازجانب ریاست منابع بشری به ریاست جمهوری ارایه میگردد اکثرا با کتمان حقایق به شکل تذویری که شامل سابقه کاری، تحصیل، تجارت و کاردانی که همچگونه واقعیت نداشته درج پیشنهاد گردیده مقامات صالحه را اغوا مینماید، برعلاوه پست هایی را که شخص مسئول درآن عملا موفقانه کار مینماید و برحال وظیفه بوده با کتمان حقایق پست متذکره را کمبود وانمود کرده جفاکارانه به سرنوشت افراد متعهد به وطن، مجرب و کار فهم جفا نموده اند که بطور مثال مشت نمونه خروار پیشنهاد تقرر رئیس سپین از قندوز آمر هوتل سپین زر واقع شهر کابل را تذکر داد.  ازروزیکه میرویس احمدزی به صفت رئیس منابع بشری که ازنزدیکترین شخص به وزیر میباشد تمام مقرریها به اساس روابط شخصی، قومی، لسانی، خویشاوندی و رشوت خوری صورت گرفته و اشخاص و افراد که به حزب افغان ملت تعلق داشته و با هم اقارب و نزدیکان خویش را نداشته و تمام ایشان غرق فساد اداری و اخلاقی میباشد که چند تن ایشان در وقت رشوت گرفتن از طرف ارگانهای امنیتی دستگیر ولی به اساس سپارش وزیر صاحب رها گردیده و دوباره با بسیار چشم سفیدی در شعبات مربوطه ایفای وظیفه مینمایند.

سفر های کاری که به کشور های خارجی صورت میگیرد اشخاص و افراد از طرف وزیر غرض فحشا و ساعت تیری انتخاب میگردند که هیچ نوع ارتباط کاری به مجالس مذکور نمیداشته باشد، حیثیت افغانستان را پایمال نموده و تمسخر آمیز در همچنین مجالس اشتراک مینمایند درحالیکه موافقه سفر شان از مقام عالی ریاست جمهوری گرفته نمیشود و کرایه و سفریه شان از مجرای غیر قانونی اجرا میگردد. طور مثال سفر اخیر یکتعداد کارمندان وزارت به کشور قزاقستان بوده که سه نفر دختر (وجیحه با رزاق بچه مامای وزیر، شهناز با حمید رحیمی سکرتر وزیر، نادیه جان با غازی خیل سرپرست ریاست مطبوعات وزیر وغیره) که نامبرده گان فحشا و بدکاری را در وزارت ترویج نموده و یک تن را بنام رئیس تشریفات (عبدالله) معرفی و یک عراده تیز رفتار را بشکل غیر قانونی برایشان داده و نامبرده زنهای کثیف و فاحشه را در اوقاع رسمی و غیررسمی به دهلیز مذکور آورده و دوباره به خانه های شان توسط همین موتر میرسانند. از این سبب یک تعداد زنها و دختران پاکدامن از رفتن به دهلیز مذکور خودداری نموده و وظیفه خویش را مجبورا ترک نموده است.

وزیر تجارت و صنایع مهمانی های حزبی و قومی خویش را غرض جلب و جذب اشخاص بانفوذ و وکلای پارلمان برای آمادگی انتخابات ریاست جمهوری در هوتل سپین زر چندین بار برپا نموده و پول مصارف مهمانی را از دارائی هوتل اجرا نموده است. این عمل غیر قانونی وزیر و گروپ شان از طرف کارمندان و آمرهوتل تقبیح گردیده و وقتیکه آمر قبلی هوتل که یک شخص متدین و تحصیل کرده و دارای سابقه طولانی کارمیباشد ازچندین تقاضا وعملکرد غیرقانونی وزیر و گروپ شان انتقاد نموده به عوض اش یک کس که هیچ نوع ارتباط کاری به وزارت نداشته و دو برادر موصوف فعلا درین وزارت ایفای وظیفه مینمایند به اساس روابط قومی و خویشی با رئیس منابع بشری به صفت آمرهوتل سپین زر مقرر گردیده است و درپیشنهاد تقرر موصوف کتمان حقایق صورت گرفته است.

وزیرومعین مجرب شان (مزمل شنواری) به افراد واشخاص حزبی و قومی خویش ماهانه مقداری زیادی از پول های دولت به نامهای گوناگون از تصدیهای دولتی و شرکت ها اجرا نموده و مینماید و به کسانیکه در وزارت هیچ نوع رسمیات نداشته پول و پاسپورت خدمت اجرا نموده است.

بطورمثال به اساس پیشنهاد غیر قانونی رئیس منابع بشری برای مزمل شینواری بنام تحصیل دوره ماستری در انستیتوت امریکائی ربع وارصد هاهزارافغانی ازدارائی وزارت تجارت اجرا گردیده و میگردد. جریان موضوعات جهت رسیدگی واقدام لازم به مقام محترم تقدیم است. یادداشت فوق بطور فشرده تهیه گردیده هر گاه مقام محترم لازم دانند سایرمسایل تخطی های گسترده ترنیز برملا خواهد شد.

دشمني هاي بي شماروائتلاف هاي ناپايدار

محمد محقق ،عبدالله وامرالله صالح

گفتند که کاراينهابا مرام است

گفتم که مرام شان کدام است؟

سومي سررسيدوچنين گفت:

نزداينان مرام فقط بنام است.

کرزي بااستفاده ازقدرت وصلاحيت هاي باد آورده به عملکرد هاي کوتاه نظرانه وعواقب ناانديشانه متوصل گرديد . اعطاي رتبه هاي بزرگ نظامي به اشخاصي که ازسواد اولي، ازتعليمات عسکري، از حداقل فهم سياسي، ازرمز ورازآن …کوچکترين آگاهي نداشت . اعطاي القاب ها، نشانها و مدالهاي افغانستان به اشخاص که اگربه اعمال وکارنامه هايشان نظربي افگنيم جزخيانت وجنايت چيزديگر به مشاهده نميرسد . تعيين وتقرري افراد بي سواد وکم سواد، قاتل وآدم کش، دزد وقاچاقچي، سلاحداروجنگ سالار… درپست هاي مهم دولتي، درارگانهاي نظامي وامنيتي که روز با دولت وشب به دزدي وقاچاق مصروف اند وادارات دولتي چنان ازين افراد انباشته شده است که تصفيه وپاکسازي آن تقريبآ خارج ازتوان کرزي است واين ميراث شوم وپليد امروزدامان ملت رابه سختي چسپيده است .

اينهم درظاهرافشاء گري هاي محقق : بدون تردید دوستى وهم سرنوشتى حزب وحدت وجنبش ملى ویا همراهى هزاره ها و ازبک ها سابقه طولانى داشته نه یک امرقرار دادى بلکه امر طبیعى وضرورت زندگى است در دورقبلى انتخابات ما وجنبش قرار داد کردیم که یکجا برویم ونیزقرارشد که باتوافق استاد ربانى ازکاندیدا تورى داکتر عبدالله حمایت کنیم که اوراق تکت انتخاباتى داکترعبدالله روى میز من بود که درآخرین لحظات برادران جنبش خودرا عقب کشیدند وبحث حمایت از کرزى مطرح شد سرانجام بعد ازبحثهاى طولانى تعهد وتوافق نامه شد ولى بعد از انتخابات أقاى کرزى تعهدش را بلعید وما دست خالى ما ندیم ورأى مردم ما تاوان گردن ما شد بهر حال پشیمان نیستیم وپاى تعهد مشترک ایستادیم آنهم بنا به راه کار برادران اوزبک مان که ترکها مشورت داده بود .

امسال بتاریخ ١٣ أکتوبردرتاشکنت ما سه نفر ( محقق ، دوستم وعطا محمد نور ) درمنزل کمال ریش تعهد وقرآن کردیم که درانتخابات یکجامیرویم . دوستم وعطا محمد نور دست دادند ومن ازبالاى دست هردوگرفتم به شوخى گفتم که بخاطرى من دست هردوى تان را محکم میگیرم که بازهردوى تان جدا نشوید ، ولى وقتیکه داخل افغانستان آمدیم جنرال صاحب دوچیزدیگر را مطرح کرد یکى اینکه با داکترعبدالله نمیرویم دوم اینکه معاونت میخواستند که این دوخواسته عملى نبود وشرائط افکارعمومى داخل وخارج آنرا پزیرا نبود به دلائل زیر .

چراعبدالله را برگزیدم: علاوه براینکه براى ایجاد یک جبهه نیرومند ووسیع ضدّ تروریسم بعد ازسال ۲۰۱۴ اتحاد ماباجمعیت اسلامى یک ضرورت حیاتى بحساب میامد مشکلات ذیل هم درراه پیوستن به تیم ارگ وجود داشت.

( ١ ) تیم کرزى دفعه قبل با وحدت وجنبش تعهد نامه امضاء کردند ولى بعد ازپیروزى بتعهدات خود پشت پا زدند وبد قولى کردند وپنج سال دچار مشکل شدیم از کجا معلوم که بار دیگر أن کار را نمیکرد .

( ٢ ) خودى هاى ما درمسیر راه ارگ چندین کمین سیاسى انداخته بودند که عبور ازان کارحضرت فیل رحمه الله علیه بود ، درست است که رییس جمهور ازمن دعوت کرد که بیا در تیم اشرف غنى ویا زلمى رسول کار کن ولى در جریان صحبت در یافتم که یک دعوت سر سرى وغیر واقعى است وبعداً که ازعطامحمد نور براى معاونت اول دعوت کرد ایشان گفتند که باید محقق هم درتیم باشد قبول نکرده بود وگفته بود که شما بیایید ولى محقق مشکل دارند ،بعداً که زلمى رسول بتاریخ ٣٠ میزان ۲۰ سبتمبر بخانه ما امد زمانى بود که یک روز پیش ما با جمعیت تعهد نامه امضاء کرده بودیم دیگر مناسب نبود که من تعهدم را بشکنم ویابرسر راه یافتن به تیم ارگ با هم نژادهایم خلیلى و … مسابقه کنم .

چرا احمد ضیاء مسعود را مطرح نکردم:

( ا ) تنها رأى هزاره واوزبک براى پیروزى درانتخابات کفایت نمیکرد ما باید رأى تاجکها وقسماً پشتون هارا هم میداشتیم راى تاجکها نزد احمد ضیاء نبود چون مخازن رأی تاجک با ایشان نبود ، صلاح الدین ربانى از آدرس جمعیت ، استادعطا محمد نورازآدرس شمال وقانونى با سوابق انتخاباتى قبلى درانتخابات ریاست جمهورى اوّل ودو دور پارلمان هرسه ازعبدالله حمایت میکردند .

( ٢ ) طى جلساتى که با کشورهاى ذی دخل درقضیه افغانستان داشتم به شمول کشورهاى شرقى وغربى هرقدر که احمد ضیاء را مطرح میکردیم هیج کدام شان درانتخابات آینده بالاى ضیاء لنگر نداشتند پس چطور میتوانستیم با کسى تیم بسازیم که نه حمایت داخلى دارد ونه مقبولیت بین المللى ازداخل تاجکان فقط صالح رادارد که ایشان پایگاه اجتماعى قوى ندارد وفقط در تهمت زدن مهارت دارد بودن صالح در کنار احمد ضیاء که أنهم نه براى احمد ضیاء بلکه به مقصد خود دلبرى کند.

( ٣ ) خواستم که بین عبدالله و ضیاء توافق به وجود بیاوریم درجلسه جبهه ملى در منزل احمد ضیاء فیصله وقرار شد که یک هیأت شش نفره از اتحاد انتخاباتى تکلیف کاندیدا تورى را میان ( عبدالله وضیاء ) مشخص کند که عبارت بودند از ( اینجانب ، جنرال دوستم ، امرالله صالح ، یونس قانونى ، صلاح الدن ربانى وعطا محمد نور ) با أمدن دوستم از شمال جلسه شش نفر هیأت منصفه را به منزل من دعوت کردم تا تکلیف را روشن کنیم ، چون زمان ثبت نام اندک بود وازیک سو خیال سفر به آمریکا وشنیدن نصائح ملوکانه حضرات سناتوران هوش وگوش طفلکان عرصه سیاست مارا برده بود که خطر انقضاء مدت ثبت نام را فراموش کرده بودند که ، نه فورمه یکصد هزارکارت رأى دهى حمایتى را تدارک دیده بودند ونه بودجه کمپاین را .

بهرحال در مجلس دعوت شده ، جنرال اشتراک نکرد زکى را فرستاد صالح که اشتراک کرد ولى پیام ضیاء را أورد که اگر فیصله برنفع من نباشد قبول ندارم جلسه بى نتیجه ماند ، فیصله شد که همه برویم خانه ضیاء قرار شد که زکى وصالح بروند ونه بجه شب وقت را معین کنند تا همه خانه احمد ضیاء برویم ما درسفارت تاجیکستان به مناسبت سالگرداستقلال شان دعوت بودم که تلفون امد که ضیاء قهرکرده جلسه را قبول نکرده ودروإزه خانه را به روى عالم وأدم بسته ، فردا درمنزل جنرال دوستم اعضاى جبهه ملى جمع شدیم ضیاء ازمن گلایه کرد که شما طرح ریاست جمهورى مرا نپزیرفتید ، من گفتم شما باید بین خود حل میکردید ویا هیأت شش نفره حکم میکر نه اینکه بر سر ما مى انداختید قهر کرد گفت من بعد ازاین فقط حق سیاسى خودرا محفوظ میدارم وبه شما ها کار ندار وعازم دوبى شدند ، با جنرال نشستم وگفتم که عبدالله بشما پیشنهاد وزارت کلیدى دفاع وچند وزارت خانه دارد قبول نکرد وگفت من نمیتوانم وزیر دفاع شوم وبه این وآن گذارش دهم، دیدم که زمان میگذرد ودوستان هم راه توافق را درپیش ندارند گوش به زنگ خلیل زاد وکرزى نشسته اند من تصمیم خودرا گرفتم وبا جمعیت معاهده امضاء کردم ، حالا هم اگر جنرال دقیق فکر کند بیشترین امتیاز را برایشان فقط همین تیم حاضر است بدهد پس بهتراست ازخصومت گذشته که با عبدالله ونور داشته دست بردارد ومصالح کلان کشور رابرمنافع کوچک ترجیح دهد درغیران هرجا باشد برادر باشیم در تیم هاى متفاوت . هنوز هم راه دشوار وطولانى پیش رو داریم.

کى داند بجزذات پروردگار — که فردا چى بازى کند روزگار.

محقق ، عبدالله وجنايت افشار

صبح روزبعد ازحمله شبانه٬ وکشتاروتاراج مردم افشار٬ درهوتل انترکانتینینتال جلسه ای به ریاست احمدشاه مسعود تشکیل شد که دراین جلسه شیخ آصف محسنی قندهاری٬ سید حسین انوری٬ سید مصطفی کاظمی ، رسول سیاف٬ یونس قانونی٬ داکترعبدالله وقسیم فهیم همراه با تعداد زیادی ازفرماندهان اصلی شورای نظار وحزب اتحاداسلامی حضور داشتند.

خاطره فاجعه تاریخی افشاریازخم خونین کابل هنوز زنده وبرای مردم جگر سوزاست. بلی تا همیشه تاریخ برای مردم این سرزمین سخت جگرسوزنفرین آفرین است. زیرا عمق این فاجعه آنقدربزرگ و بی رحمانه بود که تاریخ بشریت هرگز نمی تواند آن را فرموش کند.

جنايت افشارزخمي است که هيچ وطن پرستي نمي تواند اين جنايت رافراموش نمايد وفقط آنانيکه کمربه چپاول بسته ودردشکم شان بالاترازرنج مردم است ، به افشارورنج مردم هزاره ارزش قايل نيست وباجنايت گاران افشاردريک ائتلاف واتحاد روزميگذراند.

حادثه هولناک افشار، بعد ازبیست ودوسال، هنوز داذهان انسان افغانستان، تداعی گروحشت وخون وباروت جنگ ونسل کشی است. هرچند که، درگذرگاه زمان، این فاجعه وحشتناک، چشمان خون آلود شهیدانش رابه نمایش می گزارد؛ اما خونین ترین چهره های فاجعه آفرینی، که انسان افشاررا، به وحشیانه ترین شکل ممکن، به نوک برچه وگلوله وراکت ومزایلها بستند، زنده؛ وهنوزدرقصرهای رفاهی و بلندترین مقامات دولت و پارلمان، با بی شرمانه ترین شکل، لمیده؛ وباترفند ونیرنگ های خویشین می آسایند.

همه ساله فاجعه افشار، دردهه سوم ماه دلو به مثابه یک آینه عبرت؛ دربسترخونین تاریخ افغانستان، در ذهن انسانهایکه، وجدان بیدار انسانی را در درون خویش دارند؛ باز تاب پیدا می کند. ویاد خرابه ها وسقف های نیمه سوخته وگلونهای بریده و چشمان به زوربرچه کشیده شده ای هزاران نفر، پیر وجوان وزن وکودک، یکباردیگر، اذهان انسانهای اهل شعور را می آزارند. افشار؛ مخروبه وحشتناک تاریخ، که چکه های خون هزاران انسان بی دفاع، بر روی خاک آن ریخته شد. وبه دست مسببان چون – ربانی ، مسعود ، سیاف ،انوری عبدالله عبدالله وبا فتوای دشمن بومی هزاره-ها (شیخ آصف قندهاری) چنان حیات انسان وبشریت به صورت اسف بار، مثله وبه گورستان مبدل گشت؛ که حتا تصور کردن آن برای هرآدمی ممکن نیست. درروزهای بیست ویک وبیست ودوم دلو- سيزده هفتاديک – خورشیدی» روزهایکه، افق غم بارکابل، درمیان دود وخاکستر وخون وخمپاره-ها، به دست قومندانان اتحاد-اسلامی وشورای-نظار، وبه همکاری سگان مزدور حرکت-اسلامی، وبا فرماندهی سیاف ونقشه های سوداگران کابوسی به نام جنگ، چون: مسعود ، ربانی ، فهیم ،سياف ، انوري ، قانوني ، بسم الله محمدي ، عبدالله عبدالله که خونین ترین چهره-های وحشت ودهشت، درتاریخ سیاه این سرزمین بوده اند؛ جولان غم می کرد؛ منطقه فقیرنشین افشار، در بلوای معامله گری قرار گرفته؛ و به دست وحشیان جنگنده ای این سه حزب رسوا، یکباره به کشتار گاه انسان مبدل شد. عاملین این حادثه خونین، آن چنان ظلمی را برمظلومین افشار روا داشتند؛ که حتاقلم ازشرح آن جنایت ها عاجز است.

 واین جنایت وحشتناک، نشان دهنده آشکارا ترین نوع، به کار گیری قدرت-انحصاری وجابرانه ای حکومت ی است؛ که در سیمای تاریخ افغانستان، دراواخرقرن بیست اتفاق افتاد. زیرا احمدشاه-مسعود به مثابه وزیر دفاع حکومت ستم پیشه ای ربانی، وبا همکاری و فرماندهی سردسته حزب اتحاد-اسلامی (سیاف) تمام نیروهای حکومتی رایکجا، وباتمام تجهیزات نظامی وبه جامانده اززمان حضورشوروی، برعلیه انسان هزاره ای که، سالها درافغانستان شلاق مظلومیت وستم کشیدن رابه شانه کشیده بودند؛ این باردرافشاراین شلاق استبداد را به کارگرفتند.

وباقتل عام کردن وبه غارت بردن وبه صلاح آتشین زا بستن خویش، تا آنجا یکه توان داشتند. بردوش این مردم فقیر وبی پناه کوبیدند. وزخم بی التیام ی را، در قلب تکه تکه شده ی هزران انسان هزاره، برجا گذاشتند. وبا راکت وبمب-افگند هایشان، خانه های مسکونی ایشان را مسلخ و قتلگاه انسان هزاره ساختند. وحتا به زنان ودختران معصوم شان تجاوز، و صدها کودک بی گناه شان را رگبار ظالمانه کردند. وزن ومرد را سربریدند. و کوچه پس کوچه ها را با اجساد افشاریان فرش کدورت دیرینه خویشین ساختند.  

حادثه افشار راهمه می دانند؛ که حاکی تاریخ قتل بی گناهان است؛ وشهیدانش به خاک آرمیده؛ وامروز برمزار بی کس شان تنها چند معیوب وبیوه زنی نیست که حتا گریه کند. وتاهنوزدیوارهای ریخته شده اش مخروبه های وحشتناک تاریخ را تداعی می کند. وازسیمای آن، بوی گرد وغبار ودارووباروت جنگ، به مشام بازماندگان نسل که، برآنها مخوف ترین نوع جنایت به کارگرفته شده است؛ می رسد.  وهمه چشم به راه دیدار رنگ زرد مسببانش در پشت میزمحاکمه هستند؛ وهمه می دانند این فاجعه هولناک تاریخی، که بار انسان کشی وقتل عام وغارت وبیداد گری ای وحشی ترین موجودات روی زمین را حمل می کند .

افشار؛ مخروبه ای وحشتناک تاریخ افغانستان، که حاصل اندیشه های فاشیستی حرکت واتحاد وشورای نظار وجمعیت است. درهرزمان تاریخ، برای مردم ما اوج تازه گی های عبرت است. وهیچگاهی ازخاطره نسل باقی مانده چنین تاریخ، پاک  نخواهد شد. زیرا این مخروبه وحشتناک، مخروبه وحشتناک تاریخ مردم ماست.( افشار زبان گویای مظلومیت و حق تلفی است- ازبصیرآهنگ)

محقق وامرالله صالح  

ميگويند : چهارخصلت که به یک شخص موجود باشد ان منافق است:

۱-  وقت که صحبت میکند دروغ میګویند
۲-  وقت که وعده میکند به وعده خود وفا نمیکند
۳-  درامانت خیانت میکند

۴- وقت که جنګ میکند دشنام میزند.

تلویزیونها هرکدام شان به نفع یک جريان تنظيمي تبلغ میکنند . برخلاف منافع ملی مردم عمل میکنند ملت را به گمراهی میکشانند تفرقه ایجاد میکنند. قبلآ تنظیم های به اصطلاح اسلامی به وسیله سلاح بریکدیگرحمله میکردند وهمیشه درجنگ بودند وبه دنبال برتری جوئی بریکدیگر، امروزهمین تنطیم ها ازطریق رسانه ها باهمدیگرداخل جنگ شده اند زیرا همه میدانند که هرتلویزیون ورا دیومربوط به یک جهادی بوده وازجانب یک کشورخارجی تمویل میگردد.

درافغانستان رسانه آزاد به معنی واقعی کلمه وجود ندارد. اکثرآنها حزبی و تنظیمی اند وبا گرفتن دالرازاین وآن منبع خارجی وحتا استخبارات خارجی، منحیث وسایل تبلیغاتی اهداف خاص راپیش می‌برند.

نورازحزب جمعیت، راه فرداازمحقق، تمدن ازشیخ آصف محسنی، میتراازعطامحمد نور، نگاه ازکریم خلیلی، وطن ازشهنوازتنی، نورین ازشورای نظاربه سرپرستي عارف نوری، دعوت ازسیاف، آیینه ازدوستم،خورشید ازامان‌الله گذر، کوثرازآیت‌الله تقدسی ، آريانا درظاهرازبيات ، طلوع زيرنام محسني  که درين زمينه اسناد هاي فراواني وجوددارد وتمويل کنندگان آن آفتابي است و … به همین صورت تلویزیون‌های شمشاد، کابل نیوز، ژوندون وگربت منعکس‌کننده افکارحزب اسلامی اند. کودکانه خواهد بود که اگراین رسانه‌های گروهی را در قالب رسانه‌های آزاد برشماریم.

این تنها امریکا نیست که جلودارمطبوعات افغانستان می‌باشد.  دولت‌های منطقه نیزهرکدام نوکران شان را با اسلحه رسانه‌ای مسلح کرده‌اند. ایران چندین چینل تلویزیونی و متعدد روزنامه و نشریه را تمویل می‌کند، به همین صورت دولت پاکستان بخشی را درچنگ دارد وازآن برای منافع خود سود می‌برد. اما پولی که به این رسانه‌ها واریز می‌شود آن چنان مخفیانه صورت می‌گیرد که متاسفانه نمی‌توان مقدارآن را درجایی دریافت.

در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳، امرالله صالح بعد ازاین که در یک جنگ زرگری با همتایش محمد محقق درگیر شد، در صفحه فیسبوکش فاش نمود: محقق…. من مانند شما لقب تقلبی استادی ندارم. من مانند شما تلویزیونی که مصارف آنتن‌هایش را یک سازمان استخباراتی و معاش مامورین‌اش را سازمان استخباراتی دیگر بدهد ندارم…. امریکا هیچ علاقمندی به دموکراسی وجامعه آزاد درکشور ما ندارد، بلکه این مبالغ هنگفت را دررسانه‌های افغانستان سرمایه‌گذاری نمود تا جلو آن‌ها را در چنگ داشته وازآن سود برد.

تلویزیون ورادیویِ راهِ فردابازتاب‌دهنده آراوجهت‌گیری‌های سیاسی «حزبِ وحدتِ شاخه محقق» است؛ حزبی که توسطِ محمد محقق رهبری می‌شود. اما پرسش آن است که چرا تلویزیونِ راهِ فردا به جای انعکاسِ مشکلاتِ مردم به عنوانِ مبلغِ ایران عمل کند؟ پخشِ مصاحبه‌های مربوط به انقلابِ اسلامیِ ایران درتلویزیونِ راهِ فردا ودیگر رسانه‌های وابسته به محقق، آن هم در سالروزقتلِ عامِ افشارچه معنایی دارد؟ نشرِانکارِقتلِ عامِ یهودی‌ها از زبانِ‌ احمدی‌نژاد چه ربطی به سرنوشتِ سیاسی مردمی دارد که خود قربانیِ بزرگ‌ترین قتلِ عام‌های تاریخی بوده‌اند؟ .

امرالله صالح رئیس پيشين امنيت ملى ، ومسوول ارشد استخبارات شوراي نظاروسردسته جريان سبزدرمطلب جنجالى را نوشته كه گويا ايران ازطريق شيعه ها درافغانستان مداخله ميكند . درافغانستان طى سالهاى جنگ، بدبختانه يك حالت روانى ايجاد شده وبه صورت يك سنت درآمده كه هر كسى به هرسرويس خارجى كه ارتباط پيدا كرد سعى ميكند خود را صد درصد پيرو ارزشهاى آن سرويس وبريده ازفرهنگ وارزشها ى ملى جامعه خويش نشان دهد.

يك زمان در دوران جهاد اين نوع تعامل بين مجاهدين وكشورهاى همسايه مطرح بود كه هرجهادى سعى مي كرد با مقام خطاب كردن آنان وخود را بيشتر ازديگران مسلمان نشان دادن، توجه آنان را به خود جلب ورقيبان خويش راغير اسلامى ودربرابراوامرآنان نافرمان جلوه دهند. امروز متأسفانه عين تعامل درارتباط با كشورهاى غربى شكل گرفته كه هركسي كه مي خواهد غربى يا آمريكايى شود. سعى مي كند ديگران را غير دموكرات، بنيادگرا، وابسته به ايران يا پاكستان معرفى كند تا به عقيده شان جاى پاى خويش را درمراكزاستخباراتى غرب محكم بسازد.

حمله بى باكانه، اهانت آميز، وغيرسياسي وبي سوادانه صالح عليه شيعيان ومتهم كردن مراكزدينى شيعه را به جاسوسى براى ايران وكاربرد عبارات غير متعارف واهانت آميزچون اقليت مذهبى شيعه وارتباط دادن ان به عنوان نرم افزارجنگهاى اطلاعاتى ايران علاوه برمقاصد ديگربيشترنشأت گرفته ازاين حالت روانى مي باشد كه براى كسب اعتبار نزد غربيها بايد مهرجاسوسى ايران و پاكستان را بر پيشانى ديگران زد كه اين حالت روانى دامن گير نسلهاى كه ادعاى نو انديشى را هم دارند گرديده است.

بدون شك ايران براساس رقابت وجنجالى كه با آمريكا دارد شايد سعى كند كه دوستان و همفكران خود را درداخل طيف ها و جناحهاى سياسى داشته باشد اما هيچ گاهى اين يارگيري ها منحصر به شيعه و يا جامعه هزاره نبوده است. حمايت طولانى ايران ازشوراي نظارواحمد شاه مسعود وازحكومت كرزى وارسال پولهاى فوق العاده به دفترشان وحمايت ايران از دولت ربانى، ارتباط نزديك ايران با جبهه مقاومت ضد طالبان دردهه ٧٠ واخيراًحمايت ايران ازبرخى از رسانه هاى وابسته به محافل غيرشيعى مطابق ادعاى مشعل سخنگوى سابق امنيت ملى نشان دهنده اينست كه طرفهاى اصلى ايران در تعامل هاى كلان اقوام اثرگذارتراست تا به قول صالح اقليت مذهبى شيعه.

حاجی محمد محقق درنامه ی گفته است که امرالله صالح پایگاه قوی اجتماعی ندارد وفقط درتهمت زدن مهارت دارد.
اما صالح درجواب وي ميگويد- چند تا دلیلی که به برداشت شما من پایگاه اجتماعی قوی ندارم عبارتند از :
من مانند شما لقب تقلبی استادی ندارم، من مانند شما تلویزیونی که مصارف آنتن هایش را یک سازمان استخباراتی و معاش مامورین اش راسازمان استخباراتی دیگر بدهد ندارم. من قبل ازگرفتن تصمیم های سیاسی به سه کشور همسایه سفرنمی کنم. من پیمان هایم را با متحدین ام درسفارت خانه ها ومهمانخانه های استخباراتی درکشور های همسایه نه بلکه درشهرکابل می بندم. ازذکر ملاقات های تاریک با خارجی های شرقی وغربی بخاطرچانه زنی برسرنوشت کشورم پرهیزوشرم میکنم برخلاف شما که آنرامعیار اساس ومعیاربلی ونخیر درانتخاب تان قرار میدهید.
درمحفل یاد بود ازشهید عبدالعلی مزاری درشهر کابل که من به دعوت شما اشتراک کرده بودم بانویی ازسرزمین اسیر درانزوا، مظلومیت، فقروطبیعت خشن یعنی مناطق مرکزی کشورم که شما ادعای نماینده گی آنرا دارید شعری را به خوانش گرفت که اشکم را جاری ساخت. اوگفت – آی مزاری …. ای بابای زحمت کشان و ریسمان بدوشان برخیز که آرمانت را معامله کردند. اگرمن جای شما بودم درآن مجلس آب میشدم. من مانند شما قصرچهار منزله درکابل ومزار شریف ندارم واگرچیزی هم دارم حاضرم آنرا به ملت و حوزه سیاسی و فکری ام حساب دهم.من بخاطر آرمانی که دارم به صورت مدنی و قانون مند آن مبارزه میکنم وزد و بند مخفی با کسی ندارم. این معاون شما بود که با اسناد جاسوسی با ( آی اس آی ) دستگیر شد واگر سیاست تضرع و دستبوسی شما به ارگ نمی بود او باید زندانی میشد.
جناب محترم یادتان رفته وقتی من راجع به سیاست جمهوری اسلامی ایران مقاله یی نوشتم شما در مجلس به من گفتید اوبرادربا کسیکه آب و نان و خرچی ما را میدهد چه غرض داری. شما برمن تهمت بسته اید که من تنها تهمت بستن را یاد دارم. حالا اگراین حرف ها نیزتهمت است پس ستره محکمه ازخانه هردوی ما زیاد دورنیست. من اگرپایگاهی دارم یا ندارم اعتقادم به آرمانها ، ارزشها وحقوق انسانها درموقف گیری های علنی وحریم خصوصی ام یکی است. من پابند اخلاق اسلامی و وطنی خود استم و نمیخواهم ازین بشتر به این قسمت بپردازم.

کابل بانک

جنایتکاران افغانستان که بوسیله امریکا درقدرت نصب شدند و بالاترین پست های دولتی رااشغال ودست شان درهرجنایت وچپاول وفساد بازگذاشته شده است.  به این هم اکتفا نکرده وازطريق خود که به پارلمان لميده اند ، جنایات خود را ببخشند وبرای فرارازهرگونه بازپرس قانوني ، خاینانه عفو بسازند. این خیانت نابخشودنی غرب نسبت به مردم و وطن ماست که با وجود دهسال جنگ، کشتار صدهاهموطن بیگناه ما، بربادی ومصرف صدها میلیارد دالرهنوز هم وضعیت افغانستان ازبد بسوی بدتر شدن روان است . بدون محاکمه جنایتکاران و تامین عدالت، کشورهرگز روی صلح، ثبات، آزادی و دموکراسی را نخواهد دید. وتا زمانیکه مردم خود برای عدالت و آزادی تلاش وپیکارننمایند، کسی این ارزشها را به آنان هدیه نخواهد کرد و وضعیت به همین منوال ادامه خواهد یافت.

در۲۰۱۱، فساد وتاراج کابل بانک برسانه ي گرديد.  سهم‌داران عمده این بانک به مقامات بلندپایه دولت کرزی وابسته بوده نيزتعدادي جیره می‌پرداختند تا به آرامی وبدون بازخواست فعالیت کنند ولی مرحله‌ ی رسید که بانک به شکست قطعی روبرو گردید. این رسوایی که همه جهان ازآن خبر شد، دولت کرزی تنها با ذکرنام چند تن ازسهام‌داران بدون محاکمه و پیگرد قانونی اکتفا نمود. سهام‌دارانی که ازاین بانک پول دریافت نموده بودند وتا امروز حساب آن تسویه‌ناشده مانده قرار ذیل اند:

شیرخان فرنود ۵۰۴ میلیون دالر
خلیل‌الله فیروزی ۶۶،۹ میلیون‌دالر
حصین فهیم (برادر قسیم فهیم) ۷۸ میلیون‌دالر
گلهبار حبیبی ۳۹٫۷ میلیون ‌دالر
عبدالغفارداوی (شوهر شکریه بارکزی) ۳۷ میلیون دالر
محمود کرزی (برادر حامد کرزی) ۲۲میلیون دالر
هیوادوال ۱۵ میلیون دالر
صوفی نثار ۱۴ میلیون دالر
طاهر ظاهر ۱۱ میلیون دالر
داوود نصیر ۹ میلیون دالر

ازمیان اینان تنها دوتن شیرخان فرنود و خلیل‌الله فیروزی به شکل نمایشی روانه زندانی شدند .
کابل بانک در ماه سنبله سال سيزده هشتادنوخورشيدي با رکود مالی روبروشد وسقوط کرد، پس ازاین رویداد به دستور کرزی مبلغ هشتصدوبيست پنج میلیون دالراز دارایی های حکومت برای جبران خسارت های مالی وارده به این بانک پرداخت شد. بعدها گفته شد ۱۳۸ میلیون دالر، بصورت نقدی ازنزد مقروضین کابلبانک گرفته شده است وصدوهشتادپنج میلیون دالرجایداد بدست آمده و ۲۱۸ میلیون دالرقرضه نیزازجانب بدهکاران  تایید شده است،ازجملۀ پنج ميلیارد دالر امریکایی انتقال يافته از طریق کابلبانک به خارج، چهارصد میلیون دالرآن مربوط سهمداران اين بانک بوده و به شکل غیرقانونی منتقل گرديده است. کابلبانک به دليل اعطاى قرضه هاى غيرقانونى وسايرمشکلات مالى، با بحران مواجه گرديد، سپس يک قسمت اين بانک، مربوط وزارت ماليه گرديد که به نام نوى کابل بانک فعاليت مى کند.

در ظرف چهارسال ، پنج ميلیارد دالرامریکایی ازطریق کابلبانک به خارج ازکشور انتقال داده شده که٤٠٠ میلیون دالر آن، مشخصاً متعلق به سهمداران بانک بوده و به طورغيرقانونى انتقال گرديده که دراصل اين پول ها دزديده شده است. ٩٠٠  ميليون دالرديگراين پولها مشکوک بوده، اما احتمال زياد وجود دارد که اين مبلغ نيز به شکل غيرقانونى انتقال يافته باشد. اين پولها به شیوه های مختلف وغیرقانونی به ١٢ کشور، انتقال یافته که امارات متحدۀ عربی درصدرآن قرار دارد. ١٢ سهمدارازمتهمین اصلی کابلبانک وهفت شرکت خصوصی، درورشکستگی  کابلبانک دست داشته اند، اما ازهیچ فرد وشرکت مشخصی نام نبُرد. درمجموع ٢٢ تن دراين قضيه متهم هستند، که به شمول شیرخان فرنود رييس سابق وخليل فيروزى معاون هيئت عامل کابلبانک، دریک محکمۀ ابتداييه علنی حاضر شده ودربرابراتهامات وارده، دفاعيه هاى شان را پيشکش نمودند.درجملۀ اين افراد، عبدالقدير فطرت رييس عمومى سابق دافغانستان بانک نيزشامل است که در مرحلۀ سوم محکمۀ علنى، به شکل غيابى درپيوند به قضيۀ کابلبانک محاکمه گرديد. کميتۀ مستقل مشترک نظارت و ارزیابی مبارزه با فساد مى گويد که مقامات افغانى، ازانترپول امريکا اطلاع حاصل نمودند که رييس سابق د افغانستان بانک، مقيم ايالات متحده بوده ونمى توان وى را قانوناً تحت تعقيب يا پيگرد عدلى قرارداد و به مقامات افغانى هدايت داده شده بود تا درصورت تقاضاى همکارى هاى قانونى، بيشتر ازطريق منابع ديپلماتيک، با وزارت عدليۀ ايالات متحده تماس بگيرند.دافغانستان بانک، قبلاً گفته بود که رقم قرضه هاى کابلبانک با تکتانه، به بیش از ٩٠٠ ميليون دالر امريکايى مى رسيد.اما رييس کميتۀ مستقل مشترک نظارت وارزیابی مبارزه با فساد گفت که ٩٣٥ ميليون دالرامريکايى کابلبانک، ازسیستم های مختلف به خارج انتقال یافته و به ٨٢٥ ميليون دالر امریکایی، برای نجات این بانک نیاز است. وی به ظرفیت پائین و مدیریت ناسالم کابلبانک وعدم هماهنگی میان ادارات تطبیق کنندۀ قانون تاکید کرده، گفت که دولت افغانستان مجبوربه پرداخت هزینۀ شش درصد ازعواید ناخالصش برای جبران خساره و نجات این بانک خواهد بود که جبران خساره، ضربۀ بزرگ اقتصادی به کشور وارد خواهد کرد.  

ورشکستگی کابل بانک، ازاعتماد مردم نسبت به سیستم های مالی و بانکداری کاست، پول هايی که ازبودجۀ دولت و مردم افغانستان، غیرقانونی وازطریق تقلب توسط چند شخص دزدیده شد، که با این مبالغ هنگفت، میشد به مردم عرضۀ خدمات بهترصورت بگیرد.

شیرخان فرنود وخلیل‌لله فیروزی که از سهامداران عمده کابل بانک و رئیس و معاون پیشین این بانک بودند، هرکدام به پنج سال زندان محکوم شدند. درمحکمه ي که برای رسیدگی به دوسيه این دونفردرکابل تشکیل شده بود، آنان در ایجاد بحران کابل بانک مجرم ردیف اول شناخته شده و به پنج سال حبس محکوم شدند.

محمود کرزی، حصین فهیم، غفار داوی ورئیس شرکت گلبهار تاورنیزازجمله متهمان اصلی دیگراین دوسيه هستند، اما محکمه، تکلیف این متهمان را به درستی مشخص نکرده‌اند. بیش ازبیست نفرازسایر متهمان این دوسيه به ترتیب محکوم به شش‌ماه حبس وجریمه‌های نقدی شده‌اند. عبدالقدیر فطرت رئیس سابق بانک مرکزی دریافت وام توسط محمود کرزی برادر حامد کرزی با بيست دومیلیون دالروحصین فهیم برادرقسيم فهيم با هفتادهشت میلیون دالررا از جمله عوامل ایجاد بحران مالی دربزرگ‌ترین بانک خصوصی کشور اعلام کرد. فطرت درپارلمان عوامل دیگر ایجاد بحران درکابل بانک را ظاهر ظاهر، عبدالغفار داوی وصوفی نثاراعلام کرد و افزود- این افراد به صورت غیرقانونی از کابل بانک وام‌های سنگین گرفته‌اند و باعث ایجاد بحران در آن شده‌اند.

کابل بانک درماه میزان سال ١٣٨٩ درآستانه ورشکستی قرارگرفت و بانک مرکزی با اعلام اینکه صدها میلیون دالر به شکل غیرقانونی ازاین بانک خارج شده است، آن را تحت حمایت گرفت ونامش را به کابل بانک نو تغییر داد.

نتایج تحقیق کمیته مستقل مشترک وارزيابى مبارزه عليه فساد ادارى نشان می دهد که ازمجموع ٩٦٢ میلیون دالر که ازاين بانک ناپدید شده، تنها ١٧٠ میلیون دالربه دست آمده است.

درادامه این تحقیق آمده است که از رييس سابق کابل بانک که با دریافت بیش از ٣٠٨ میلیون دالر بزرگترین دریافت کننده قرضه ازاین بانک می باشد، تنها ٦٧ میلیون آن به دست آمده است.

افزون براین، ازمجموع بیش از ١٢١ میلیون دالرقرضه گازگروپ، حدود ٥٠میلیون دالر، ازقرضه ١٠١ میلیون دالری شرکت هوایی پامیر، تنها ٦٦٢ هزار دالر، ازقرضه نزدیک به ٨٧ میلیون دالری رییس اجرایی سابق این بانک، بیش از ١٥میلیون دالر به دست آمده است وازشماری دیگر مقروضین کوچکتر، تا کنون هیچ پولی بازپرداخت نشده است.

این کمیته، ازدولت جدید خواسته بود تاازپیشبرد مدیریت تصفیه کابل بانک، به طورآشکارپشتیبانی کند وبه لوی څارنوالی هدایت دهد تا همکاری های متقابل حقوقی را دراین زمینه دراولویت قراردهد، ارایه مدارک تخصصی به محکمه استیناف را دنبال نماید وازعوامل دخیل در دوسیه کابل بانک تحقیق کند.

بالاخره قدیرفطرت رئیس بانک مرکزی که یکی از عوامل بحران و چپاول کابل بانک است، بالاخره به امریکا فرار کرد و ازآنجا استعفایش را اعلام نمود و گفت جانش در خطر است. گزارش هایی نيزانتشار یافت که گفته میشود فطرت با دریافت هفده میلیون دالر رشوت، در جریان نظارت ازکابل بانک، برچپاولی که درآنجا جریان داشته چشم بسته و گزارش مثبت از کارکرد آن ارائه نموده است.

اداره مبارزه علیه فساد اداری که در راس هیئت تحقیق قضیه کابل بانک نیز قرار داشت چندی قبل اعلان کرد که در جریان بررسی بحران کابل بانک به این نتیجه رسیده اند که درنظارت آن ازسوی بانک مرکزی غفلت صورت گرفته است و بانک مرکزی دربرخی تخلف ورزی ها نقش داشته است. بانک مرکزی کنترول کامل بربانکهای خصوصی دارد و بصورت مداوام از معاملات این بانکها نظارت میکند. اگرفطرت و افراد اطرافش خاین و فاسد نمی‌بودند، ممکن نبود که به این مقیاس غارتگری وسیع در کابل بانک از دید آنان پنهان بماند . واگر دولت کرزی فاسدترین دولت نمی‌بود، در همان اولین روزها باید قدیر فطرت واطرافیانش در بانک مرکزی را به خاطر اینچنین غارتگری بی‌نظیر درتاریخ بانکداری جهان به میز محاکمه می‌کشاند وجلو فرارشانرا میگرفت. اما اینبار هم یک دزد دیگربا پشتاره دالر به خارج فرار میکند و بدون شک مثل چکری رهزن در سایه حمایت ارباب خوشگذرانی کرده دوسیه‌ جرمی‌اش به فراموشی سپرده خواهد شد.

تاوان اینهمه غارتگری ها را باید ملت مظلوم ما بپردازد. وزارت مالیه با بي کفايتي تمام هفتاد میلیون دالر را برای کمک به کابل بانک دربودجه سال جاری درنظر گرفته بود وحال نیز گفته میشود که دولت برای سرپوش گذاشتن به رسوایی کابل بانک، بصورت مخفیانه صدها میلیون دالر از پول ریزرف بانک مرکزی را به کابل بانک پمپ کرده که قضیه را خاموش سازد چون برادر کرزی، برادر فهیم، دهها عضو پارلمان و دیگر زورمندان ومقامات در لیست دزدان کابل بانک قرار دارند که نزدیک به یک میلیارد دالرسپرده های مردم را غارت کرده اند.

امادرجديدترين اقدام داکتراشرف غنی احمدزی ، با صدور حکمی خواستارحل فوری قضیه کابل بانک و استرداد دارایی های آن شد. اداره امور و دارالانشای شورای وزیران، در خبرنامه ی گفته است که این حکم با در نظرداشت حکم فقره ١٦ مادۀ شصت و چهارم قانون اساسی به شرح زیر صادر شده است:

١. ستره محکمه جمهوری اسلامی افغانستان قضیه بحران کابل بانک را که از مدت یک سال درمحکمه استیناف ولایت کابل بلاتکلیف مانده، تعقیب و در ظرف یک و نیم ماه از تاریخ صدور این حکم، اتهامات وارده از سوی څارنوال موظف به شمول اتهام جرم پول شویی را دقیقاً بررسی و در پرتو سایر اسناد و شواهد، دلایل و مدارک دست داشته فیصله نماید.

٢. لوی څارنوالی و سایر نهادهای ذیربط، بدون تعلل مکلف‌اند تا در قسمت دریافت شواهد و اسناد مرتبط به قضیه با محاکم همکاری نمایند.

٣. به اداره لوی څارنوالی هدایت داده میشود تا سایر شرکا، افراد و اشخاصى که در بحران مالی کابل بانک شریک و از جانب آن اداره متهم شناخته شده‌اند، مورد تعقیب عدلی قرار داده و طی مدت ١٥ روز از تاریخ صدور اين حکم، علیه‌شان در محکمه اقامه دعوا نماید.

٤. اداره لوی څارنوالی موظف است تا از تنفیذ حکم محکمه ابتدائیه در مورد قضیه کابل بانک نظارت نموده در ظرف سه روز بعد از صدور این حکم، متهمین متذکره را توقیف و تا فیصله نهایی محاکم ثلاثه نگهداری نمایند.

٥. مدیریت تصفیه کابل بانک، موظف است تا برنامه زمانی مشخص را به منظور ختم پروسه تصفیۀ دارایی‌های کابل بانک، تا ده روز از تاریخ صدور این حکم ترتیب نماید.

٦. مدیریت تصفیه کابل بانک، آن عده مقروضین خویش را که تا هنوز قروض تعهدشدۀشان را تأدیه ننموده‌اند، طی مدت پنج روز با در نظرداشت قوانین نافذه جهت تحصیل پول احضار نماید. لوی څارنوالی، وزارت امور داخله و سایر مراجع ذیربط جهت تحصیل قروض و دارایی‌های کابل بانک، با مدیریت تصفیه کابل بانک همکاری همه‌جانبه نمایند.

٧. به لوی څارنوالی، وزارت مالیه، وزارت امورخارجه و د افغانستان بانک وظیفه سپرده میشود تا به منظور منجمدسازی و استرداد پول‌های سرقت شده کابل بانک که به خارج ازکشور انتقال گردیده است، در ظرف ١٠ روز از طریق مراجع دپلماتیک، با نمایند‌گان کشورهای ذیربط جهت پیگیری متداوم، درخواست همکاری‌های دوجانبه حقوقی جهت شمولیت وجوه تمامی مقروضین کابل بانک، ارسال نماید.

٨. وزارت مالیه موظف است تا در ظرف ده یوم، اسناد پروسه خصوصی سازی نوی کابل بانک را طی مراحل نموده جهت منظوری به مقام عالی ریاست جمهوری پیشنهاد نماید.

٩. ادارات ذیربط، ازپیشرفت کار خویش در ختم هر هفته الی ختم ميعاد معینه به مقام عالی ریاست جمهوری گزارش دهند.

١٠.  ریاست عمومی اداره امور دارالانشای شورای وزیران از تطبیق حکم نظارت نماید. این حکم در حالی صادر می شود که دو هفته قبل، کمیته مستقل مشترک و ارزيابى مبارزه عليه فساد ادارى نتایج تحقیق تازه اش را در مورد قضیه کابل بانک اعلام کرد. برپایه یافته های این کمیته، کابل بانک نو درچهار سال گذشته، نزدیک به ٤٧ میلیون دالر ضرر کرده است.

جنوري ۲۰۰۴: کابل بانک با سرمایه ۵ میلیون دالرایجاد شد وبعد ازمدت مشترکین کابل بانک به یک میلیون و سیصد هزار نفر رسید.

۲۰۱۰ : روزنامه آمریکایی واشنگتن پست درمقاله خود ازبحران درکابل بانک خبر داد.

سپتامبر ۲۰۱۰: بانک مرکزی افغانستان مدیریت کابل بانک را به دست گرفت.

فبروری ۲۰۱۱: صندوق بین المللی پول پیشنهاد کرد که برای تثبیت نظام متزلزل مالی درافغانستان کابل بانک به فروش برسد.

اپریل ۲۰۱۱: حامد کرزی، سهام داران کابل بانک را به سهل انگاری وغفلت متهم کرد.

اپریل ۲۰۱۱ : عبد القدیر فطرت، رئیس بانک مرکزی افغانستان به اعضای مجلس نمایندگان گفت که برادر رئیس جمهوری وبرادرمعاون اول او دربحران کابل بانک دست داشته اند.

جون ۲۰۱۱: عبدالقدیر فطرت، رئیس بانک مرکزی افغانستان درآمریکا ازمقامش استعفا داد. اوگفت که به خاطرحفظ جانش درواشنگتن استعفای خود را اعلام کرده است.

جون ۲۰۱۱: اداره امنیت ملی افغانستان ازبازداشت شیرخان فرنود رئیس سابق کابل بانک و خلیل الله فیروزی رئیس بخش اجرایی این بانک خبر داد.

سپتامبر ۲۰۱۱: وزیرمالیه اعلام کرده که پرداخت ۷۳ میلیون دالرازسوی بانک مرکزی به کابل بانک، باعث قطع کمکهای خارجی به افغانستان شده است.

اپریل ۲۰۱۲:اعضای گروپ اقتصادی شورای وزیران خواستار تاسیس څارنوالی ومحکمه ویژه برای رسیدگی به دوسيه مالی کابل‌بانک شد.

نوامبر ۲۰۱۲: اولین نشست علنی محکمه رسیدگی به بحران کابل بانک برگزار شد.

مارچ ۲۰۱۳: شیرخان فرنود و خلیل‌الله فروزی ازسوی محکمه هریک به تحمل پنج سال حبس محکوم به مجازات شدند.

اکتبر ۲۰۱۴:  اشرف‌غنی احمدزی رئیس جمهوری جدید افغانستان درفرمانی دوسيه کابل بانک را بازگشایی کرد و دستور داد که ظرف یک ماه و نیم ماه محکمه عالی دوسيه کابل بانک را نهایی کند.

سياف بنام دين ازقتل عام افشارتاچپاول زمين

مردم ما ازکمبودها وکسرها گله ندارند، آنچه که آنان را می آزارد وصدایشان را به فلک مي پيچاند،
عملکردهاي ناروا وسوء استفاده ازبیت المال است وبس.

خشنونت ، خيانت ، چپاولگري وزورگويي همه جا راگرفته صحبت ازحقوق انسان ابلهی است.

ديرگاهی است درچراگاه دنيا

گرگها باخشنونت برگله ميشها ميزنند ،ميدرند وخون برپا ميکنند.

ديرگاهی است روباه ها با حيله وريا به دنبال آزارخرگوش هايند.

وکرکسها بيرحمانه چشمان لاشه ها را ازکاسه بيرون ميکنند.

وانسان آشفته ومبهوت می پرسد:

آيا ميشود بازهم ازحقوق بشرگفت؟.

سیاف به شدت پایبند طرزتفکر سلفی است. او برای اثبات وفاداری خود به عقاید سلفیان سعودی، حتا نامش را از عبدالرسول سیاف به عبدالرب رسول سیاف، تغيرداد و همین باعث شد که باری یکی از نمایندگان دولت عربستان سعودی در جلسه ای درپیشاور، به اوطعنه بزند و بگوید که ما بودیم تو را مسلمان ساختیم وحتا نام مسلمانی برایت انتخاب کردیم!. امروزرسول سياف يکی ازجمله سران جهادی است که صاحب ميلياردها پول است. زمانی که سياف دردوران حاکميت حزب دمکراتيک خلق ، کشور را ترک می‏کرد، به گفته‏ای خود او- يک عصا چوب بيشتر نداشت،اما پرسش اين است که سياف اين همه سرمايه را به چه بهای به دست آورده است؟

عبدالرب رسول سیاف مسوول تنظیم دعوت اسلامی (حزب اتحاد اسلامی سابق) و وکيل درپارلمان می‌باشد. وی بارها بخاطرنقشش درجنگ‌های داخلی افغانستان ازجانب سازمان دیده‌بان حقوق بشربه جنایات جنگی متهم شده است. وی طرفدار حرکت سلفی‏گری وهابی در افغانستان است و برداشت‌های افراطی از اسلام دارد. به همین خاطر است که او را نماد تندروی در افغانستان می شمردند.  سیاف در جنگها داخلی افغانستان در بین سالهای ۱۳۷۱-۱۳۷۴ مهم ترین نقش را داشته است طوریکه به دستور وی غرب کابل به یک ویرانه تبدیل شده و هزاران غیر نظامی به دستور رسول سیاف قتل‌عام شده است.

سیاف به شدت پایبند طرز تفکرسلفی است. او برای اثبات وفاداری خود به عقاید سلفیان سعودی، حتا نامش را از عبدالرسول سیاف به عبدالرب رسول سیاف، تغیرداد و همین باعث شد که باری یکی از نمایندگان دولت عربستان سعودی در جلسه ای در پیشاور، به او طعنه بزند و بگوید که ما بودیم تو را مسلمان ساختیم و حتا نام مسلمانی برایت انتخاب کردیم!. امروز رسول سیاف یکی ازجمله رهبران جهادی است که صاحب میلیاردها پول است .  زمانی که سیاف در دوران حاکمیت حزب دمکراتیک خلق، کشوررا ترک می‏کرد، به گفته‏ای خود او- یک عصا چوب بیشتر نداشت،اما پرسش این است که سیاف این همه سرمایه را به چه بهای به دست آورده است؟

سیاف ازآن جایی که تعلیم دینی اش را در کشورهای اسلامی به پایان رسانده بود ازحمایت خاص این کشورها و به ویژه عربستان سعودی برخوردار بود. وی درسال ۱۳۷۱، همراه با دیگر تنظیم ها ی جهادی وارد کشور شد و به مهم ترین حامی دولت به رهبری برهان الدین ربانی تبدل شد. درسال های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ در درگیری های میان گروهی کابل نقش اساسی داشت ونبردهای حزب تحت فرمان او با حزب وحدت در غرب کابل شهرت فراوان دارد. این دو حزب در آن سال ها جنگ های خونینی با هم داشتند که منجر به کشته و مجروح شدن صدها تن از افراد غیرنظامی شد و

 غرب کابل هم به ویرانه تبدیل شد. سیاف بارها به دلیل حضورش در جنگ های داخلی افغانستان از جانب سازمان دیده‌بان حقوق بشر به جنایا ت جنگی متهم شده است. همانطوریکه میدانیم نیروهای سیاف وجنایتکاران دیگردرافشارسیلوجنایت ووحشت نابخشدنی مرتکب شده اند . رسول سیاف، یکی از قصابان این فاجعه هولناک، در حمله و تجاوز به افشار به عساکرش گفته بود:   سربریده سخن ندارد، هزاره ی خوب هزاره ی مرده است.

ﺳﯿﺎﻑ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻬﺎﺩﺍﺧﻠﯽﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ۱۳۷۱-۱۳۷۴ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﺶ ﺭﺍﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖﻃﻮﺭﯾﮑﻪ وی وشرکایی جنایتکارش – ﻏﺮﺏ ﮐﺎﺑﻞ را ﺑﻪ ﯾﮏ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺗﺒﺪﯾﻞ نموده ﻭﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻏﯿﺮﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ آنان ﻗﺘﻞﻋﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭﯼ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﺗﺮﮐﺮﺩﻥ ﺟﻨﮕﻬﺎﯼﺩﺍﺧﻠﯽ ﺩﺭﺍﻓﻐﺎﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ۱۳۷۱-۱۳۷۴ ﺍﺯﺳﻮﯼ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻪ ﺟﻨﺎﯾﺖﺟﻨﮕﯽ ﻭﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮﻣﺘﻬﻢ ﮔﺮﺩﯾﺪ، ﮐﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻫﻨﻮﺯ محکمه ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﺗﺸﮑﻠﯿﻞ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

رسول سیاف، یکی از قصابان فاجعه خونینی افشار، در حمله و تجاوز به افشار به عساکرش گفته بود: «سربریده سخن ندارد، هزاره ی خوب هزاره ی مرده است.

بزرگترین جنایاتی که در دوره جنگ های داخلی درافغانستان آنهم درشهر پرنفوس کابل به شکل عمدی، آگاهانه وسیستماتیک توسط جنایات کاران صورت گرفته یکی هم، قتل عام مردم افشار بود که درآن یک شهر انسان فقط به جرم هزاره بودن نابود گشتند. این جنایت توسط جنایتکاران جنگ های داخلی از جمله عبدالرب رسول سیاف، احمد شاه مسعود،ملا مارشال فهیم، شیخ محسنی، سید حسین انوری، یونس قانونی، داکترعبدالله و … صورت گرفت. بزرگ ترین جنایت را این افراد در تاریخ افغانستان و جهان به نام شان ثبت کردند که شامل تجاوز به زنان در برابر مردان خانواده، کشتن مردان خانواده در برابر زنان، به برده گی گرفتن دختران و زنان، کشتار مردم در اماکن همگانی از جمله در تکیه خانه افشار، بی حرمتی به اجساد مردگان، قتل و تجاوز به جرم هزاره بودن، بود. جنایت به چگونگی و کیفیت عمل جنایت کار مرتبط است نه به کمیت جنایت. مهم این است که جنایت برای چه صورت گرفته است و جنایت کار چه هدفی از جنایت اش داشته است. هم در آموزش دینی اسلام و هم در حقوق بشر، نفس یک آدم، نمونه ای از تمام بشریت و عالم در نظر گرفته شده است. هنگامی که یک شخص را می کشند در حقیقت همه بشریت را کشته اند. جنایت افشار، یکی از جنایات ضد بشری در تاریخ بشریت است. زیرا این جنایت از طرف احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، عبدالرب رسول سیاف، شیخ آصف محسنی و دیگران به هدف محو نابودی که گروه اتنیکی صورت گرفته است. در این تراژیدی یک شهر انسان به جرم هزاره بودن قتل عام شده اند ونیت جنایت کاران، از این جنایت، نسل کشی بوده است.

مهاجمان سنگ دل پس از تسلط بر افشار برای قتل وغارت وجنایت وارد کوچه های افشار شده وپس ازهجوم به خانه ها و منازل مردم دست به کشتن افراد جوان زدند و آنها را در منازل شان به شهادت رساندند و حتی زنان را به اسارت گرفته و مردان را در کوچه ها و خیابانها شهید کردند. اینان تاچند روز متوالی به کشتار، قتل و غارت و تجاوز و تخریب منازل ادامه دادند. و وحشیانه داخل منازل شده و از هیچ جنایتی دریغ نکردند . جنایاتی که در افشار ارتکاب یافت مصداق بارز جنایت به مفهوم حقوقی بر اساس قوانین ملی و بین المللی است. اقتضای عدالت و نظم جامعه ایجاب می کند که مرتکبین جنایت مجازات شوند. اما در افغانستان گرچه بزرگترین جنایات تاریخ بشریت انجام گرفته است، به همان مقیاس جنایتکاران نه تنها مجازات نشده بلکه به مناصب بالای دولتی و حکومتی گماشته شده وهمچنان جنایت می کنند. این امر اما به معنای مخدوش شدن اصل مجازات جنایتکاران نیست. محاکم داخلی امروز نه توان و نه اراده لازم برای محاکمه این جنایتکاران را دارد زیرا خود از جنایتکاران تشکیل شده است.

مشکل دیگری فعلی غصب زمین های دولتی و مردمی ازسوی زورمندان محلی درکابل وسایر ولایات کشور، از بارزترین مظاهر فساد درکشور است و به نظر می رسد دولت نیز توانایی چندانی برای مبارزه با این معضل عظیم اجتماعی و اقتصادی ندارد. مردم براین باوراند که غاصبان با وزارتخانه های دولتی ونمایندگان مجلس،‌ پیوند دارند واین امر، مانع از اعمال قانون و سلطه دولت بر آنها می شود. تااکنون میلیون ها جریب زمین در سراسر کشور، به صورت غیرقانونی در اختیار زورمندان است واکثراین چپاولگران وزورگیران ازنزدیکان مقام های حکومتی وقوماندانان جهادی جمعیتی، شورای نظارواتحاد سیاف اند که بازورسلاح وکشتن وبردن وبستن سخن میگویند.

سیاف دردوران حاکمیت مصلحت گراوبی کفایت کرزی درپهلوی دیگراستفاده جوی هادرچوروچپاول زمین های شخصی ودولتی نیزکوتاهی نکرده است. رسول سیاف وتفنگداران ظالمش بیشترین زمین ها را در کابل و اطراف آن غصب نموده اند. سیاف وجنگسالارانش چون ممتاز، حاجى شیرعلم، آمرعبدالستار، اکیی، قوماندان داکترعبدالله… هرکدام هزاران جریب زمین غصب شده در اختیار دارند. از چندین سال بدینسو اعتراضات مردم «شش گذر» ولسوالی پغمان علیه سیاف بلند است که می‌گویند باند سیاف حدود ده هزار جریب زمین را که ملکیت آنان می‌باشد به زورتصاحب نموده است. تظاهرات مردم پغمان علیه سیاف تا حال چندین بار به خونریزی و کشته شدن مردم بیچاره منجر گردیده است. بخشی از این زمین های دعوای در ساحه چانغر در کنار شاهراه کابل ـ کندهار موقعیت دارند. سیاف و حواریونش هزاران جریب زمین دشت چمتله را به زور تصاحب شده به قیمت هنگفت بالای مردم به فروش رسانیدند.

قضیه دیگر زمین دزدی در ولسوالی کلکان کابل هم‌اکنون جنجالهای شدیدی را دامن زده است سیاف و همرهانش دست دارد. داوود کلکانی عضو پارلمان که از سفره نشینان سیاف است در همدستی با قوماندان ممتاز (برادرزاده سیاف) حدود یکهزار جریب زمین ساحه آقاسرای و شیخوی این ولسوالی را تصاحب نموده اند و به زور تفنگ این زمین را در چنگ شان نگهداشته اند. حتی این دزدان بین خود در اثر اختلافاتی درگیر شده اند. جالب اینست که این زورگیران تفنگدار مالکیت مردم رابا استفاده از مقام دولتی قباله های تقلبی ساخته اند .

چندی قبل تلویزیون خصوصی لمر، مصاحبه ای داشت با یکی از سران جهاد – عبدالرب رسول سیاف نماینده در پارلمان. اودر ابتدا حاکم به نظر می رسید، اما وقتی صحبت به جنایتکاران ومحاکمۀ شان رسید، دست وپاچه ووارخطا وبه خواندن آیات متوسل شد. ازآنجایی که این ریاکاران دین همه چیز را از زیر عینک فریبکاری دینی می بینند، به این لحاظ اظهار نمود که فهم قانون اساسی به فهم دین ضرورت دارد امر خدا است که اگر مسلمانان با هم درگیر شدند، شما بین آنها صلح کنید، خداوند از ما می خواهد. این جنایتکاران قرن چرا درآن سال هایی که برقدرت لمیده وطیاره بست دشمنی دیروزی شان ( روسها ) پول میفرستاد واینان خون می ریختند، بین خود صلح نکردند؟ آیا درآن وقت خداواند از ایشان تقاضای صلح ننمود؟ وقتی مردم درآتش جنگ های خاینانه می سوختند، امر خداوند کجا بود؟ جنگ را دیگران دامن زدند و هنوز هم خواهان جور آمد بین ما نیستند اما بلافاصله متوجه می شود و می گوید: ما آنقدر گنس و گول نبودیم که دیگران از ما استفاده کنند!

کسانی که این فیصله را رد می کنند، سر این ملت دل شان یخ نکرده است، باز می خواهند این ملت به خاک و خون بغلتد. مردم که یک بار بدست گرگ صفتان تشنه به خاک و خون غلتید، این کدام افراد اند (جز ویرانگران سه دهۀ اخیر) که دل شان به این ملت یخ نکرده است؟ .

سیاف گفت: من پیش ملت یک مجاهد هستم و گروهی را رهبری کردم. تو درنزد ملت یک جنایتکار وقاتل هزاران انسان بی گناه هستی، تو یک جاسوس حلقه به گوش آی اس آی، عربستان سعودی و … هستی. سیاف! تو همان گروهی را رهبری کردی که این ملت را به روز سیاه نشاند، همان گروهی که دختران افغان را پیش پای عرب ها انداخت، همان گروهی که خون مردم مظلوم هزاره را مباح می دانست وهرهزاره را به نام حزب وحدت، سرمی برید، توهمانی که اکنون هم زمین های مردم پغمان را قبضه نموده اید . وی گفت، وقتی از زندان برآمدم، یک عصا چوب در دستم نبود. به این می گویند اعتراف جانانه. اما این ملیون ها دالر، آرگاه و بارگاه، نوکروچاکر وموتر و زمین را از کجا کرداید ؟

وقتی ازسیاف پرسیده شد که چرا درآن وقت مانع از جنگ نشدید، در جواب گفت: تنها خدا است که هر چیزی را بخواهد کرده می تواند. به تعبیر سیاف، پس این خدا بود که جنگ ها را در کابل شعله ور نمود، خانه های مردم را ویران کرد، زنان را بی سرپرست و کودکان را آواره نمود، برفرق مردم میخ می کوبید، آنان را زنده زنده در کانتینرها کباب نمود، برعفت زنان تجاوز نمود، دردهه هفتاد( تنظیم های اتحاد، محاذ، جمعیت، شورای نظار، حزب اسلامی، حزب اسلامی خالص، حرکت های مولوی محمد نبی محمدی وشیخ آصف محسنی و… جفای بزرگی رابرملت رواداشتند) .

رسول سیاف، درادامه ی جنایت های خود، بعد ازسقوط طالبان، درحمایت های کرزی قرارداشته، با کمک و مشوره ی افراد تجارتی خود، دست به غصب گسترده ی زمین زده است. باغصب زمین ها، گروه اقتصادی سیاف، ساختن مارکیت وبازار، تعمیرهای مجلل با قصر و باغ و…ساخته اند. غصب این زمین ها از دو استقامت درشهر کابل و اطراف آن صورت گرفته است. استقامت اول از کوتل خیرخانه آغاز و به چمتله، پغمان الی ارغندی می رسد. استقامت دوم نیز وزیر اکبرخان، باغ بالا، خوشحال مینه، بازار کمپنی، قلعه حیدر خان الی ارغندی می باشد. درمرکز شهر کابل نیز، سیاف و گروه اقتصادی وی تعمیرات و زمین هایی راغصب و یا با پول بدست آورده از این تجارت خریداری کرده است. سیاف ازحمایت های بی دریغ ریس دولت برخوردار است.

شکایت های زیادی ازغصب اموال و دارایی های مردم وجوددارد،اما تاکنون هیچ اقدامی برای مهارنامبرده صورت نگرفته است. تنها در ماه مارچ دوهزاروهفت میلادی نیروهای آمریکایی به خانه ی سیاف در پغمان یورش بردند که علت آن بیشتر مسایل امنیتی و ارتباطات احتمالی وی با تروریزم بوده است. پس از این حادثه، کرزی بارها ازسیاف بدلیل حمله ی نیروهای آمریکایی پوزش خواسته و قول داده که چنین مواردی دیگرتکرار نشود. پس از آن سیاف مجال بیشتری برای فعالیت های تجارتی غیر مشروع یافته است. مردم در پغمان بارها نسبت به غصب زمین هایشان و همچنین زندانی شدن وابستگانشان درزندان شخصی سیاف به دفتر رییس جمهورشکایت و مقابل پارلمان مظاهره کردند اما با هرعریضه و مظاهره، تهدید ها از جانب سیاف و افرادش علیه آنان بیشتر شد. سارنوالی ومحاکم کشور هیچگاه دوسیه ی های غصب توسط سیاف را روی دست نگرفته و همیشه ازوی به عنوان استاد سیاف، با نیکی یاد می کند.

احمد مشاهد

آن درد كدام است كه درمان شدني نيست؟
آن لطمه كدام است كه جبران شدني نيست؟
بد خواه وطن بهر تو خير خواه  نگردد
اين گرگ همان است كه چوپان شدني نيست.

احمد مشاهد عضوتنظيم جمعیت وازوفادارترين اشخاص به شورای نظاراست ودرسالهاي گرماگرم پاکستان رفتن ، طب را تمام ناکرده راهی پاکستان گردید ومثل دیگرسران جهادی پیشوند داکتر راهم به نامش علاوه کرد. اوبعد ازسقوط رژیم نجیب، يکي ازتندرواني دسته مسعود درمربوطات ورسج فرخاربه حساب می‌آمد. به همین دلیل با اوج درگیری های تنظیمی درتخار وکندزمنحیث والی ولایت تخار به وظیفه گماشته شد. مشاهد زمانی که ورسج یکی ازپایگاه های عمده شورای نظاروجمعیت درشمال به حساب می‌آمد، منحیث مسوول جبهات فرخار وورسج تعیین گردیده بود. او شخص پول پرست، حسود، کینه دل ودرعین حال زيرک است. وقتی پای منفعت پولی در میان باشد از عزیزترین دوستانش هم می‌گذرد.  بعد ازمرگ  جنرال داود بدلیل مخالفت بین تیم کرزی وعبدالله، هرج ومرج وبحران امنیتی درولسوالی های ورسج و فرخار بالا گرفت. قوماندان عبدالاول به طرفداری داود ودیکته عبدالله به کوه برآمده بود وقوماندان قهارخرماوی به پشتوانه ودیکته فهیم ومشاهد علیه او می‌جنگید که پریشانی ودربدری عمیقی را برزندگی مردم فرخار و ورسج ایجاد کردند و بیگناهان زیادی درجنگ بین شان کشته شدند.

مشاهد ازتخار، ضراراحمد مقبل ازپروان، زلمی مجددی ازبدخشان، هرکدام سرتیم ها وسرحلقه های تنظیم جمعیت اند که در صفحات شمال  مهره های قابل اعتماد کرزی بشمارمی‌رفتند و ازآنان به مثابه دانه های ارزشمند وارزان درکارهای سیاسی‌اش علیه تیم عبدالله، استفاده می‌کند.

مرض مزمن دیگری که او را همیشه می‌آزارد، رشک بردن ازموقف و قدرت دیگران است. این گوشه شخصیتش باعث شده که بر رقبای خود رحم نکرده با هزارنیرنگ آنان را نابود نماید.  اوبا استفاده از موقف نظامی و سیاسی‌ای که درجبهات فرخاروورسج داشت بعد ازگرفتن حکم قانونی اعدام مخالفینش ازیک قاضی ویک سارنوال هم‌باندش وبعد با پرداختن پول به یکی ازآدمکشان حرفه‌یی بنام مخدوم عبدالله که پوسته ی درمنطقه کزستان، تنگی فرخارداشت و یگانه مسیرعبورمروفرخاری ها و ورسجی به شهر تالقان بود، وی را به قتل می‌رساند.

داستان کشته شدن معلم جمیل بیرحمی وسنگدلی مریض وارمشاهد را به نمایش می‌گذارد، معلم جمیل به امرمشاهد توسط مخدوم عبدالله گرفتار و به کشتارگاهش برده می‌شود. شخص مشاهد هر روز قسمتی از بدن معلم جمیل را پاره نموده نمک می‌پاشد. قرار گفته شاهدان این شکنجه یک ماه دوام میکند وتمام بدن اوتکه تکه شده، تا آنکه جان می‌بازد.

با کشته شدن مخدوم عبدالله توسط داود داود، شانس نیک دیگری برای مشاهد دست داد. با نابودی این آدمکش، اسناد ومدارک جنایاتی را که توسطه اواجرا کرده بود نابود می‌شود.  با کشته شدن داود که اوبعنوان رقیب وآخرین موی دماغ مشاهد درمربوطات حداقل تخار وکندز به شمار می‌رفت، یگانه مانع سیاسی ونظامی بالقوه درمقابل معامله گری هایش از سر راه برداشته شد و بعد از آن با دست بازتری مصروف یکه تازی در منطقه است.

در زمان اداره تنظيي برهان‌الدین ربانی، مشاهد یک ساله معاش معلمین و مامورین را دزدید. مامورین و معلمین شکایت را به ربانی که مقراداره ‌اش مقابل ریاست اطلاعت و فرهنک ولایت تخار بود، پیش کردند. دفترربانی درآن زمان به جواب گفته بود که مشاهد معاشات شما را گرفته اما دردسترس نیست، اودرایران مسئولیت سفارت را بدوش دارد هروقت آمد به مسئله رسیدگی می‌شود اما این قضیه تا حال مسکوت مانده است.

احمد مشاهد در اوایل حکومت کرزی سفیر افغانستان درایران بود. ایران درکنار سایر کمک هایش ٢٠ بورسیه تحصیلی برای افغانستان داد. مشاهد تمامی این بورسیه های تحصیلی را به دوستان و اقارب بسیارنزدیکش اختصاص داد. ازجمله بیست نفری که در چوکات این بورس راهی ایران شده بودند صرف مسعود ترشت وال ویک نفردیگر درادبیات توانستند به تحصیل ادامه دهند بقیه بحدی نالایق بودند که همه درهمان سمستر اول ناکام شدند.

جاوید برادرزاده مشاهد که خانه سامانش درکابل بود، وقتی ازرشته جیودیزی فاکولته جیولوژی ومعدن پولیتخنیک کابل فارغ شد، رئیس یکی ازشعبات دیزاین دروزارت انکشاف شهری مقررگردید، که کوچکترین رابطه‌ای به مسلکش ندارد.

طاهرایوب برادرزاده دیگروی نیززمانیکه ازپوهنتون مزارفارغ شد، بلافاصله به حیث رئیس انکشاف دهات ولایت تخار مقررگردید بعد ازآن به ریاست منابع بشری وزارت انکشاف دهات ارتقا یافت. يک پسرش بنام عبدالله مشاهد شش سال ميشودکه درسفارت کشوردرکانادا وقنسلگري ونکورخلاف همه نورمهاي ديپلوماسي اجراي وظيفه مينمايد وازسواد کافي نيزبرخوردارنيست.

آگاهی یافتن ازدارایی های واقعی وی شاید ممکن نباشد اما فقط بخشی ازسرمایه، جایداد وملکیت های وی که همه درباره‌اش می‌دانند را به معرفی‌ می‌گیرم. با تحلیل مشاهد ازاین زاویه، برای مردم، برای چندمین باربه ثبوت میرسد که نظام فعلی که دم از دفاع از مردم و دفاع از دموکراسی می‌زند، اتکایش در ولایت تخار روی چه کسانی بوده و ماهیت شان چگونه است.

اگرازحمام های نمره وباغهای کوچک که مشاهد دراینجا وآنجای ورسج وتالقان و ولایات دیگر دارد چشم بپوشیم و به جایداد های بزرگترش نظر اندازیم، باید ازهوتل آریانا شروع کنیم. هوتل آریانا درولایت تخارازجمله هوتل های مفشن ومرغوب شهر تالقان است و محافل گوناگون، خصوصاً محافل عروسی درآنجا برگزارمی‌گردند. این هوتل مشهورازشخص مشاهد می‌باشد.

تانک تیل آریانا که درجوارپل شهروان تالقان قراردارد وپرفروش ترین تانک تیل درتالقان است نیزمربوط اومی‌باشد. داستان این تانک تیل وکلاهبرداری مشاهد ازنزدیکترین دوستش شاید نمونه خوبی باشد که ماهیت وي را شناخت. در زمان ولایت سید اکرام‌الدین معصومی، به نیت ایجاد تانک تیل شریکی بین معصومی ومشاهد، زمین را ازصاحب آن به زورتفنگ خریدند. هنگامیکه سند بین فروشنده وخریداران به امضاء می‌رسید معصومی تاکید می‌دارد که نام هردوی شان در جریان نوشتن قباله ذکر گردد، ولی مشاهد برایش استدلال می‌نماید که چون تو والی هستی اگرصدای این زورگیری بالا شود، موقفت زیرسوال می‌آید و بدنام می‌شوی بنا

ضرور نیست نامت را در قباله ذکر نمایم و این کار باعث شکست عهد شراکت من و تو نمی‌شود. چندی می‌گذرد و معصومی هم از چوکی ولایت برکنار می‌شود. وقتی تانک تیل آریانا يکي ازپرفروشترین تانک درشهرتالقان مي‌گردد، اونزد مشاهد آمده تا سهمی از عواید بدست آمده‌ی شراکت را بدست آورد. مشاهد با نهایت خم چشمی ودیده‌درایی ، منکرعقد وپیمان درین رابطه شده و باینصورت دوستی وهمدستی شان پایان می‌یابد.

زمین های آبی مشاهد درنهرچمن وسایر نقاط تخار بیشتر از ٧٠٠ جریب می‌باشند که دربهترین موقعیت های تالقان واقع اند. در شرایط فعلی هرجریب این زمین ها بیست لک افغانی خرید وفروش می‌شوند.

کرایه صرف دکان ها وسرای هایش درتالقان ماهانه یک میلیون ودوصد هزارافغانی می‌شود. تعداد حویلی هایش درکابل بالاتر ازده باب بوده که همه درمناطق قیمتی موقعیت دارند. تعداد زیاد آنها را به کرایه داده است. یک حویلی‌اش در شیرپور، یک حویلی درمنطقه بادام باغ ویکی عقب سینما آریوب درباغ بالا موقعیت دارند.

درتالقان هم چندین حویلی دربهترین موقعیت های شهرازمشاهد اند، که ازجمله حویلی‌ای که درسرک اول دارد و مدتی درزمان گريزگريزرباني که باتحت هرسوميرفت ومدتي سفارت ایران بود که تنهاايران سفارت کاري درتخارداشت و فعلاً به یوناما کرایه داده شده است ازجمله زمین غصب شده دولتی است.

درخارج از افغانستان جایداد های غیرمنقول وی که تا حال افشاء شده اند، یک حویلی در دوبی، یک حویلی درتاجکستان. ریاست ده که مسئولیت امنیت تمامی وزیران  را به عهده دارد، امنیت مشاهد هم به عهده گرفته است. به همین مناسبت مشاهد ماهانه به تعداد سه صد نفرازریاست ده اعاشه بدست می‌آورد. اوکه به امراض گوناگون گرفتار است، خوراکش نان جواری بیش نیست، دارایی هایش را قبل ازمرگ میان اولادهایش تقسیم و ترکه کرده است. مشاهد علی‌الرغم آنکه آدم کینه دل، خودپسند وخودخواه است و به هر مسئله‌ ی با درنظرداشت منافع خود برخورد می‌کند، درعین حال شخص متکبر و بدزبان است و سخت انتظار دارد که کسی پای خود را به پای او دراز نکند وهمه بلی‌گوی اوباشند. تنها آدم های برده‌صفت وزبون ازموقف اواستفاده برده می‌توانند که آماده چاپلوسی و تحمل غضب، دشنام های رکیک و پیشانی ترشی های او باشند.  ازجمله ده ها فردیکه طبق تذکر بالا به نوکران او بدل شده اند فردی به نام حق نظر است که حالا شاید حق نظربای برایش بگویند.

او به واسطه مشاهد رئیس گمرک در یکی از گمرکات افعانستان تعیین شده و ازین طریق صاحب میلیون ها دالر شده است. او درچند محفل درحضور دیگران بدون اینکه عرق شرم برپیشانی‌اش نمایان گردد، یادآور گردیده است که امروزاگرکسی کمترازیک میلیون دالررا سرمایه بگوید احمق است. او که چند سال قبل به نان شب بند بود و پول نداشت، امروز چندین حویلی صرف درشهر تالقان دارد.

ملک و دارایی هایی که مشاهد و هم‌مسلکانش چون مطلب بیک، حاجی آغاگل، پیرمحمد خاکسار، پیرم قل، قاضی کبیرمرزبان، بشیر چاه آبی وغیره به اصطلاح کلان های تخار با خدعه، نیرنگ، قتل، تهدید، توطئه، دزدی، خیانت، چپاول، وطن فروشی و متوسل شدن به پستی های رنگارنگ بدست آورده اند، بدون احساس شرم وخجالت آن را داد خدا نامیده، خویش را خدادادگان جارمی‌زنند تا این را ثبوت نمایند که دیگران که به پول و دارایی های افسانوی چون آنها نمی‌رسند نه اینست که ایشان دست به دزدی، وطن فروشی، جاسوسی، قتل و توطئه نزده اند بلکه ایشان را خدا نداده است.  اولاده اینان اگرچه به پستی پدران شان آگاه اند دردل آن را تصدیق می‌دارند ومی‌دانند که پدران شان تا جاسوس ورزیده نمی‌بودند و گذشته بیشرافتی و وطنفروشی برپیشانی شان از دور نمایان نمی‌بود، کجا ممکن بود به چوکی های مهم و بلند درسطح یک مملکت گماشته شوند.  مشاهد وهمقطارانش وقتی به منابرسخنرانی می‌کنند، همیشه دفاع از جهاد ومقاومت و ارزش های اسلامی را قلقله می‌کنند، ولی درعمل به غیرازتحکیم پایه های اقتصادی و اجتماعی خود و فامیل خود به چیز دیگری نمی‌اندیشند.

مشاهد درکرسي اداره مستقل اصلاحات واداری وخدمات ملکی:

تيم کاری مصلحتی که به سرکردگی احمد مشاهد دراداره مستقل اصلاحات اداری وخدمات ملکی کارمی کنند، خود عاملان فساد اداری درکشورمی باشند. این مطلب را عبدالمجید منشی کمیسیون اقتصاد ی پارلمان بیان نمود.
عبدالمجید می گوید که کارکردهای کمیسیون مستقل اصلاحات اداری درافغانستان ناکام بوده وتا حال اقدامی را جهت اصلاح اداره انجام نداده است. احمد مشاهد با تیم کاری مصلحتی اش، اشخاص بی کفایت وفاقد تحصیلات عالی را در بست های کلیدی با اخذ فیصدی سود مالی به نفع خود شان به کار گماشته اند.
در همین حال خانم گلالی جبارخیل رییسه اداره مستقل اصلاحات اداری ولایت ننگرهار نیز بدلیل گذاشتن از اشخاص بی کفایت وفاقد تحصیلات عالی ازسوی این تیم چندي قبل استعفا نمود ومشاهد را نیزمتهم به فساد اداری نمود. منشی کمیسیون اقتصادی پارلمان می گوید که در جریان سال سيزده هشتاد پنج خورشيدي درترکیب یک هیات از سوی شورای ملی جهت بررسی وضعیت اقتصادی عازم ولایت ننگرهارشده و درآن زمان خانم گلالی رییسه کمیسیون اصلاحات اداری وخدمات ملکی آن ولایت ازکار کردهای داکتر احمد مشاهد وتیم کاری وی انتقاد داشت. با توجه به ادعاهای خانم گلالی چند اداره را در آن ولایت مورد ارزیابی قرارداده که درنتیجه بررسی آنان مشخص شده بود که تعدادی از اشخاص نا اهل وبدون تحصیلات عالی، بنابر روابط با شخص مشاهد استخدام شده بودند.
گزارش این سفر شان را به شورای ملی نیز تقدیم نموده بود، اما ازسوی شورای ملی در مورد کدام اقدام انجام نشد.
درحالی که در کنفرانس پاریس نیز جهت اصلاح اداره، به این کمیسیون مبلغ سه میلیارد دالر تخصیص داده شده است، عبدالمجید می گوید که تخصیص سه میلیارد دالر به این اداره، به معنی آنست که پول را غرض تباهی ادارات به عنوان اصلاحات به مصرف برساند. خانم جبارخیل چند ي قبل در یک کنفرانس مطبوعاتی در کابل گفت- مشاهد مبلغ ده هزار دالرامریکایی را که اداره انکشافی سازمان ملل متحد (UNDP) با اداره اصلاحات اداری وخدمات ملکی ولایت ننگرهارمساعدت کرده بود، با مهارت خاص همراه با تعدادی از افراد ش درعدم آگاهی وی ازآن دفتر کشیده و درجیب های شخصی شان انداخته اند.
به اساس گفته های خانم جبارخیل، پُست رياست کارواموراجتماعى ننگرهار درماه جدى سال ١٣٨٥ به رقابت هاى آزاد گذاشته شد، که جهت بدست آوردن این بست اشخاص ماستر ژورناليزم، ادبيات ، ليسانس اقتصاد، ماستر طب، لسانس شرعيات، به اين رقابت ها راه يافته بودند، اما در نهایت یک شخص که فارغ صنف دوازده یکی از لیسه های ولایت ننگرهار بود، بنابر داشتن روابط که با مشاهد رئيس عمومی اصلاحات ادارى وخدمات ملکى داشت، برنده اعلام گردید.

ابراهیم عادل وزیرسابق معادن

جامعه دوطبقه دارد: ۱طبقه ای که می خورد و کار نمی کند ۲:طبقه ای که کار می کند و نمی خورد.

نشریه واشنگتن پست به تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۰۹، پرده ازعملکرد ابراهیم عادل، وزیرسابق معادن برداشت. این روزنامه فاش نمود که عادل دربدل اخذ ۳۰ میلیون دالر رشوت قرارداد دومین معدن بزرگ مس جهان، درمس عینک لوگر را به شرکت چینی، شرکت گروه استخراج و ذوب فلزات (Metallurgical Group Corp) ، داد.  ابراهیم عادل بدون این که اوراق داوطلبی دیگرشرکت‌ها را مطالعه کند با دیدن بندل‌های دالرقرارداد را امضا کرد. روز نامه می‌نویسد- به قول یک مامورامریکایی که در استخبارات نظامی معلومات کافی دارد وزیرمعادن وصنایع محمد ابراهیم عادل به گرفتن ۳۰ میلیون دالرامریکایی به‌عنوان رشوت ازطرف شرکت چینی متهم شده‌است. این مقام امریکایی ادعا کرده‌است که پول متذکر دردسامبر۲۰۰۷ درشهردوبی بعد ازامضای قرارداد ۲میلیارد ونهصد میلیون دالرمس عینک به عادل پرداخته شده‌است. این وزیرهم بدون اندک‌ترین بازپرس با پشتاره پول کشور را ترک نمود.

– محمود کرزی، برادرحامد کرزی، ازجمله سران مافیا است که درقندهارزمین دولتی مربوط وزارت دفاع را غصب نموده‌است. زلمی زابلی درمصاحبه ی به تاریخ ۸ جنوری ۲۰۱۳ با رادیو آزادی گفت که محمود کرزی بیش از۲۰،۰۰۰ جریب زمین را در قندهارغصب نموده که بیشترآن ملکیت وزارت دفاع است. برادران کرزی براین زمین‌های غصب‌شده شهرکی به نام عینو مینه ساخته وقرار است ۱۳۰۰۰ خانه مسکونی را درآن بسازد.

– عنایت‌الله قاسمی چهره دیگرنظام کرزی است. وی به‌حیث وزیرترانسپورت کابینه کرزی ایفای وظیفه می‌نمود. این شخص در زمان تصدی این پست، پول هنگفت این وزارت را حیف و میل کرد و بزرگ‌ترین لطمه را به شرکت هوایی آریانا وارد کرد. ذبیح‌الله عصمتی، رییس پیشین شرکت هوایی آریانا، می‌گوید: در زمان وزارت عنایت‌الله قاسمی و ریاست نادرآتش، آنان ۶۰ میلیون دالر اختلاس نموده و ۴۰ میلیون دیگرنیزبه این شرکت خساره وارد نموده‌اند.

لوی سارنوالی به تاریخ ۸ مارچ ۲۰۱۱، قاسمی را با بکس پرازدالردرمیدان‌هوایی کابل دستگیر کرد ولی با گذشت دو روز، کریم خلیلی معاون دوم کرزی وی را رها و به خارج از کشور فرستاد.

عمر داوودزی

درمملکتی که فقط دولت حق حرف زدن را دارد هیچ حرفی را باور نکنید.

در ۲۵ اکتوبر ۲۰۱۰، نشریه نیویارک تایمز فاش نمود که عمر داوودزی ماه یک یا دوباربکس‌های پرازپول را به این کشورانتقال می‌دهد. این منبع می‌افزاید پولی که ایران به افغانستان می‌دهد، رقم بسیاربالا است. کرزی هم تایید کرد که داوودزی ماه یک یا دوباریک میلیون دالررا ازایران به افغانستان انتقال می‌دهد. بعد ازاین رسوایی ارگ بود که کرزی داوودزی را ارتقای مقام داد وابتدا سفیرافغانستان درپاکستان وبعد وزیرداخله مقرر کرد.

به تعقیب افشای وابستگي پنهان ارگ ازایران، در ۲۹ اپریل ۲۰۱۳ نشریه نیویارک تایمز یک‌ بار دیگر فاش نمود که (سی.آی.ای )نیزبه دفتر کرزی ماهانه یک مقدار زیاد پول بدون حسابدهی می‌پردازد. خلیل رومان، رییس سابق دفترکرزی، گفت- ما به این پول جنیات می‌گوییم. به شکل مخفی داخل می‌شود وبه شکل محرمانه بیرون می‌رود. گفته می‌شود این پول دربین جنگسالاران تنظیمی تقسیم می‌شود تا منافع امریکا را دراین کشور حفظ کنند. این رسوایی هم پس ازچند روز سر و صدا، بسیار ماهرانه زیر زده شد.

وال ستریت ژورنال به تاریخ ۳ سپتامبر۲۰۱۱ خبری را به نشررسانید که درآن به اختلاس مالی جنرال ضیا یفتلی اشاره شده بود. درگزارش آمده که یفتلی عامل اصلی فساد مالی بیست میلیون دالرپول نقد وبه ارزش ۱۵۳ میلیون دالرتجهیزات طبی است که به شفاخانه چهارصد بستر اردو کمک شده بود. مقامات امریکایی در ابتدا این قضیه را جدی گرفتند ولی با پادرمیانی حکام ، دوسیه آن هم زیر زده شد.

جنرال ظاهراغبر(شباب)

وقتی زور ، جامه ی تقوی می پوشد ، بزرگترین فاجعه درتاریخ پدید می آید.

فساد اداری به عنوان یکی از دشواری های بحران زا پس از سقوط امارت طالبانی و به حیث یکی از ویژگی های مهم و اساسی در بدنام سازی نظام نوپای افغانستان به حساب می آید. رجحان دادن منافع شخصی بر منافع ملی، استفاده از امکانات دولتی برای سرنگونی موانع در سر راه اعمال ناشایست، عدم پاسخدهی از عملکردها در وظایف حکومت و… خصیصه های مهم و زیربنای اساسی فساد در ادارات است که بنابر گماشتن چهره های استفاده جو، بی سواد، خاین به منافع ملی به حیث یکی از چالش های مهم برای حاکمیت در افغانستان قد علم نموده است.

تشکیل حکومت های ائتلافی، نصب افراد بنابر مصلحت های اتنیکی، فشارجنگ سالاران برفضای سیاسی و در کل گسترش فرهنگ معافیت زمینه را برای برخی از باندها و گروه های شریر مساعد ساخت تا با استفاده از هر نوع ترفند و مانورهای فراگرفته طی هرج ومرج سی ساله، مهره های غارتگر و خاین به منافع ملی را در پست های به اصطلاح لقمه آور جابه جا نمایند. گسترش فساد در افغانستان به حدی است که مجامع بین المللی کشورمان را درقطار دومین کشورآگنده با فساد درجهان تثبیت کرده و برای ادامه کمک های شان به محو این پدیده شوم شرط می گذارد. گونه های متعدد فساد اداری توسط مجریان حاکمیت، از طرف رسانه های متعهد و واقعی به کرات افشا گردیده است. اما بنا بر نبود قانون وبی توجهی شمار زیادی ازاعضای شورای ملی به عنوان مرجع قانون ساز، راهبرد به جا و فراگیر در مقابل این پدیده شوم ایجاد نشده است.

جنرال ظاهراغبرشباب را تا حال هیچ گونه خدمتی ازوی در کارنامه های نظامی به چشم نمیخورد ولی رتبه جنرالی را با مهارت فوقالعاده …  که دارد به دست آورده است و تاحال درچندین اداره نظامی وامنیتی تقرروبه دلیل سوی استفاده از موقف فسادهای مالی اداری واخلاقی برکنارگردیده است ولی متاسفانه این باربلای جان ورزش و ورزشکاران گردید.
سوی استفده ازموقف وامکانات دولتی ، تقلب های گسترده ، فساد اداری ، فساد مالی ، فساد …  همه وهمه درکمیته ملی المپیک توسط جنرال اغبرشباب ریس المپیک با سوی استفاده روابط مافیایی ، بدون اينکه چيزي ازورزش والمپيک وسپورت بداند چندين سال مصروف عيش ونوش درين اداره بود. قسمتي ازعملکردهاي وي:
– دستبرد واختلاس شش ملیون دالرامریکایی کمک شورای المپیک آسیا برای انکشاف ورزش افغانستان.
– اخذرشوت سه ملیون و پنجصد هزاردالرامریکایی ازبابت سپردن زمین کامپلکس ورزشی به عزیزی بانگ .
–  دستبرد به بودیجه کمیته بین المللی المپیک .
– دستبرد های گسترده صد هاهزاردالروده ها ملیون افغانی بااستفاده ازبودیجه دولتی برای تهیه وسایل ورزشی .

– ایجاد شرکت های ساختمانی ووارداتی توسط اعضای فامیل اش وتخلف دریافت قرار داد های ساختمانی داخل استدیوم بدون سلسله مراتب قانون داوطلبی .
– اسناد جعلی دریافت بیست هفت ملیون افغانی بنام خرید وسایل ورزشی با استفاده ازووسایل ورزشی کمکی عزیزی بانک .
– دوصد هزاردالرامریکایی ازبابت خرید تکت سفرتیم های ورزشی به بنگله دیش درمسابقات .
– بیش ازیکصد هزاردالرامریکایی ازبابت خرید تکت سفر ورزشکاران به تایلند در مسابقات بازیهای رزمی.
– ده ها میلیون افغانی را تحت نام بودیجه فدراسیون های ورزشی دریافت مینمایند ولی تا حالا هیچ فدراسیون بنام بودیجه چیزی دریافت ننموده آنعده ازفدراسیون هاییکه ادعای حق وحقوق را نموده اند به گونه سرکوب گردیده حتی فدراسیون تکواندو.

این سوی استفاده ها درحالیست که گرداننده گان اصلی ورزش که فدراسیون های ورزشی هستند هیچگونه معاش امتیاز و بودیجه برای آنها پرداخته نمیشود ودردسترس آنها قرارنگرفته صرف مبلغ بسیار ناچیز هفتصد افغانی ماهانه بنام عصریه به تعداد محدودی ازاعضای تیم های ملی این فدراسیون ها پرداخته میشود.
– دریافت دوصد نفراعاشه خشک کمکی ازریاست عمومی امنیت ملی بدون اطلاع مامورین ریاست عمومی تربیت بدنی و سپورت وکمیته ملی المپیک واخذ اعاشه وماکولات آنان .  
– دریافت مصارف سفر های خارجی هیت المپیک به به خارج ازکشور همزمان ازچند طریق ازبودیجه دولت وبودیجه کمیته بین المللی المپیک و شورای المپیک آسیا.
– حیف و میل اضافه کاری مامورین و اجیران.
وضعیت وحشتناک فساد اداری دراین اداره :
– تعین افراد بد که دارای پیشینه معاملات و دلالی وفساد اند.
– ارتباط با نماینده گی های سیاسی وسفارت ها بدون رعایت سلسله مراتب.
– برکناری مامورین که با وی شریک جوال دسبرد هایش نبوده اند .

–  ارتباط با ورزشکاران ذکور واناث بدون سلسه مراتب روابط با فدراسیون ها و مربیان تیم هایشان در ساعات رسمی و غیر رسمی .
– برخورد فیزیکی کاربرد الفاظ غیرادبی و اخلاقی که خلاف اصول ورزشی با استفاده از دها نفرمسلح بسیار خشنش که به عنوان محافظ با وی میباشند همیشه اجیرها و مامورین اداره را مورد توهین و تحقیر قرارمیدهد تا جرات هیچگونه ابراز نظر رادر مقابل اعمال خلاف وسوی استفاده هایش نداشته باشند.
– پخش یک آهنگ به عوض سرودملی دربازیهای آسیایی گوانجو دوهزارده چین ، سرود ملی اگرهرایرادی ازنظراغبرشباب داشته باشد ولی رسمآ سرود ملی است نباید درحضور بیگانه ها دست به چنین رسوایی زد که باعث آبرور ریزی مملکت گردد.

– اغبرازپول ورزشکاران سه میلیون دالردرکانادا خانه خریداری نموده است.

– ظاهراغبررئيس کميته ملي المپيک بادوازده تن ديگرازطرف رياست سارنوالى مبارزه با جرايم فساد ادارى.

براساس گزارشهای تعدادی ازورزشکاران ، ظاهراغبراعضای خانواده ونزدیکانش را درپست های مهم کمیته المپیک نصب نموده است ومیلیونها دالراز بودجه دولتی و کمک های جهانی را حیف و میل نموده است. وی کمیته المپیک را به بزنس خانوادگی اش مبدل نموده و از این طریق مشغول هرزگی و چپاولگری است. قبلا در کمیته المپیک یک جنگسالار به نام انورجگدلگ مشغول بدمعاشی بود، که کرزی او را به پاس این خدماتش به پست بلندتری ارتقا داده به مصداق “کله پز برخاست به جایش سگ نشست”، ظاهر اغبر را که در بداخلاقی و فساد شهره است نشاند. این مردک فاسد در فریب و نیرنگ جوره ندارد. هرچند سارنوالی وی را احضار کرده است، اما با توجه به فساد حاکم کرزی، تصور اینکه دزدی های اغبرو شرکای جرمش واقعا پیگیری شده محاکمه شوند بعید به نظر میرسد، چون این خاین به باند مافیای شورای نظار ارتباط دارد که دست بلندی در دستگاه حاکمه دارند.

محراب‌الدین مستان

جهل همان نادانی و نداشتن علم واندیشه کافی، و نفع که همان سودجویی وچپاول و به فکرخود بودن ، و ترس که مانع رفتن به جلو یا همان صعود است.

محراب‌الدین مستان یکی دیگر ازفاسدان این دولت است که سند دزدی یک میلیونی وی درتمامی شبکه‌های اجتماعی به نشررسید. وی مربوط به گروپ دبل عبدالله است و درزمان وزارت خارجه‌اش، او را منحیث دیپلمات درفرانسه مقرر کرد. پس ازافشای این سند، سارنوالی کوشید تا وی را دستگیر وپول اختلاس شده را پس بگیرد ولی به زورعبدالله و فهیم این شخص هم مانند سایرچپاولگران درخارج ازکشور زندگي مينمايد.

دگروال آقا گل الهام ( پنجشيري )

چقدرنشنیدن ها ونشناختن ها ونفهمیدن ها است که به این مردم ، اسایش وخوشبختی بخشیده است !

آقاگل الهام پنجشيري رییس ارکان زون هفتصدوپنج  پولیس سرحدی هرات مسکونه پنجشیرشخص آغشته به فساد در سرقت تیل قوای آیساف که از راه تورغندی داخل کشور می شود، شریک است. همچنان در بازارچه کلاته نظرخان اموال بدو ن محصو ل گمرکی از ایران وارد می شود با کمیسار آن مرز به طور شراکت محصول می گیرند و از راه میلک با قوماندان تولی به نام جلاد خان درمسیر راه پول اخذ می نماید. این فرد ازراه میدان هوایی هرات طلا وزعفران را قاچاق می نمود که همه پرسونل زون پوليس آگاهی دارند. علاوه براین به مسایل سمتی، لسانی، قومی و گروهی دامن می زند و ترس مسوولین هم از پنجشیری بودن اش هست وتا کنون بر سر کار خود بوده و به کارش کماکان ادامه می دهد. ثارنوالي مواد مخدرامردستگیر ی قوماندان تولی به نام جلادخان در میلک را صادر کرده است اما چون الهام پنجشيري با وی شریک جرم بوده نمی گذارد به سارنوالي سپرده شود و به یکی ازمافیای تیل در غرب کشور مبدل شده  است.                                    

یونس قانونی وعملکرد هاي غيرقانوني

بی شرم ترین کرسي داران آنهایی هستند که ناکارامدی واشتباهات خود را به ديگران نسبت می دهند .

کشتند بشر را که سیاست این است
کردند وطن تبه که حکمت این اسـت
اينان در زيري نام جهاد و مقاومت
بنمود ند فتنه که مهارت این است.

انسانهاي جفنگي که درظاهرخودراچيزفهم ميداند اماعادت دارند، بيش ازاينکه گوش دهند، صحبت ميکنند. خود را وارد هرگفتگويي ميکنند که با توسل به دروغ هم که شده خود را مطرح مي سازند. اينان تحمل پذيرش اشتباهات خود را ندارند. خود راهمواره حق به جانب ميدانند. آنها پيشنهادات را رد ميکنند، چراکه پذيرش آنها را نوعي فرودستي ميدانند.

مسعود درمورد قانوني

یکی ازخبر نگاران بی بی سی حکایت می کرد که باری با احمد شاه مسعود دردوران مقاومت گفتگویی داشتم واحمد شاه مسعود درجریان سخنانش ازفرهنگیان وآگاهان کشورشکایت داشت که نمی آیند ودربخش های فرهنگی وعلمی هم کاری نمی کنند! درين زمان ازپنجره به بیرو ن نگاه کردم ودیدم که يونس قانونی با چند تن دیگر گرم گفت گفت گوبود! وبرای احمد شاه مسعود گفتم بازهم خوب است که شخصیت هایی مانند یونس قانونی با شما کار می کند.

احمد شاه مسعود با ناراحتی گفت – اوکسی است که افغانستان رابا یک دالرمعاوضه می کند!

می گویند یکی ازکسانی که درریاست جمهوری پیوسته آب راگل آلود می کند تا ماهی مراد بگیرد، همین یونس قانونی است!درمحورتمام اندیشه هاوتلاش های اوتنها منافع خود ووابسته گانش قراردارد، کسی که گفت دست کم پنجاه تن از نزدیکان اوهم اکنون به نام دیپلومات درنماینده گی های سیاسی افغانستان کار می کند! اویکی ازمافیای بزرگ تاجیکان است که پیوسته حق یک قوم بزرگ را با چند تن دیگرزهرمار کرده است .

یونس قانونی وزیرپیشین معارف به اختلاس ۲۵میلیون دالرمتهم است. اواین پول را ازبودجه دولت زد و بعد در کارزارانتخاباتی ومصارف شخصی صرف نمود. ملالی جویا زمانی درداخل پارلمان برای رسیدگی به این خیانت، صدایش را بلند نمود اما کسی آن را نشنید وازآنجایی که قانونی رییس پارلمان بود، با دسیسه‌ای جویا را اخراج نمود تا قضیه برای همیشه بخوابد.  وي فعلآ معاون اول دولت است.

هچنان  دوسيه اختلاس بيست و پنج ميليون دالری يونس قانونی درکميسيون مبارزه با فساد و ارتشای اداری پارلمان تحت بررسی می باشد. اين منبع افزود که اختلاس مربوط به دوران وزارت قانونی می باشد. يونس قانونی در دولت موقت به عنوان وزير معارف حضور داشت. چنانچه اسناد اين اختلاس افشا شود، قانونی را ضمن محاکمه می توان از دولت وبارلمان اخراج کرد. گفتنی است که گمان می رود در تمام وزارتخانه هااز اين دست اختلاس وجود داشته باشد.

يونس قانونی يکی ازمتهمان اصلی نقض حقوق بشردرکشورو متهم به اختلاس بيست و پنج ميليون دالر آمريکايی کیست که هرگاه صدای مردم گرسنه و زخمی درپارلمان بلند می شود، مانع شده و آن را سرکوب می کند؟ مگر پارلمان محلی برای بازتاب مطالبات و خواسته های مردم نيست و مگر باید چند دزد و آدمکش و قاچاقچی مواد مخدر، برای پیش بردن اهداف ضد مردمی خود، هر چه خواستند بگویند و انجام دهند؟ بخورند و بخوابند و طرح های ضد مردمی را تصويب کرده و در جنایت و زد و بند و اختلاس و چور و چپاول دارايی های مردم دست باز داشته باشند؟

يونس قانونی رييس ولسی جرگه زماني نتوانست خشم خود را پنهان کند. درجريان جلسه ملالی جويا که پس ازمدت ها غيبت درپارلمان حضور يافته بود، ازحنيف اتمر پرسيد که در قبال اختلاس بيست و پنج ميليون دالری يونس قانونی درزمان وزارت معارف ايشان چه می کنيد؟. پيش ازپاسخ اتمر، يونس قانونی که اين سوال را متوجه خودش دانست گفت که گمانم خانم جويا هفته نامه وطندارراخوانده است و اين خبر دروغ در آنجا نشر شده است.

ايشان ادامه دادند ، من پاک ترين وزير آن بودم  (آقاي قانوني ! شما ازهمه گناهان چون آينه پاک هستيد، قضاوت را به مردم بگذاريد) . قابل ياداوری است که هفته وطندارخبر اختلاس بيست و پنج ميليون دالری يونس قانونی را منتشر کرده بود. اين هفته نامه ضمن انتشاراين خبردرانتها آورده بود که اين مطلب را يکی ازمقام های ارشد دولتی نيزتاييد کرد. ريس جمهوربا نشراين حقايق بلا فاصله هفته نامه متذکره رامصادرنمودند. لازم به ذکر است که اقدام کرزي مبنی برمصادره اين روزنامه مخالف قانون رسانه ها و آزادی بيان بود و ايشان حق چنين کاری را نداشتند.

قانوني باديده درايي مسله عفومجرمين جنگي رادرپارلمان پيش کشيد وباين کارزمينه عفوخودوشرکاي جرمي اش رامساعد گردانيد.

ولسي جرگه طرحی را تحت عنوان ‘مصالحه ملی’ تصويب کرده که بر اساس آن، جناحهای درگير در جنگهای داخلی اين کشور، از پيگرد قضايی در امان خواهند بود. طرح موسوم به ‘مصالحه ملی’ که دارای يازده بند است، ازسوی يک کميسيون ۹ نفره اعضای مجلس نمايندگان ارايه شد وبعد ازبحثهای طولانی، به تصويب رسيد. محمد محقق سخنگوی کميسيون ارايه کننده اين طرح گفت بر اساس “طرح مصالحه ملی”، بايد برای تمام جناحهای سياسی افغانستان، ضمانت روانی وجود داشته باشد. در طرح معافيت گروههای درگير در جنگهای داخلی آمده است که بايد تمامی جناحهای درگير درجنگهای سه دهه اخير، بايد ازهرنوع پيگرد قضايی و حقوقی در امان باشند.

اعضای بيشتر گروههايی که متهم به دست داشتن در جنگهای خونين سه دهه گذشته کشورهستند که در مجلس حضور دارند.اين طرح، بيشتر کسانی را در بر می گيرد که هم اکنون در دولت يا پارلمان حضور دارند. طرح معافيت قضايی شرکت کنندگان در جنگهای داخلی در حالی به تصويب مجلس نمايندگان رسيد که گروه ديده بان حقوق بشردرگزارش اخير خود، ضمن کند خواندن روند پيشرفت و بازسازی افغانستان، بار ديگر شماری از رهبران جهادی کشور را، به نقض حقوق بشر متهم کرده است.  ارايه کنندگان طرح اخير، نسبت به گزارش ديده بان حقوق بشرنيز واکنش نشان داده و آن را بی اساس خوانده اند.اعضای مجلس ، با معافيت قضايی شرکت کنندگان درجنگهای داخلی کشور مخالفت کردند. آنها می گفتند عاملان ويرانی افغانستان نبايد بخشيده شوند. شماری از نمايندگان مخالف طرح معافيت قضايی شرکت کنندگان درجنگهای داخلی می گفتند که بخشيدن جنايتکاران بايد توسط مردم انجام شود و مردم بايد در مورد آنها تصميم بگيرند.پ در جلسه مجلس همچنين اعلام شد که هر کدام اعضای پارلمان کشور ازاين پس چهار محافظ شخصی خواهند داشت. قانونی رييس مجلس گفت مقامات امنيتی طرح افزايش محافظان شخصی اعضای مجلس را پذيرفته اند. قانونی گفت به هرکدام ازمحافظان نمايندگان مجلس، به اندازه سربازان اردو و پوليس ملی معاش پرداخت خواهد شد.وهرنماينده ماهانه دوهزاردالربرعلاوه حقوق وامتيازات ديگردريافت مينمايند. هروکيل پنج سال يعني شصت ماه را درمجلس گذرانيدو تنها يکصدوبيست هزاردالرآمريکاي ازبودجه وپول بيت المال را نوش جان کردند ولي ده دالرنفع به کشورنرساندند.

بسم الله محمدي وزيردفاع

من اگر برخيزم ، تو اگر برخيزي ، همه برمي خيزند .

کنفوسیوس : دراین غم نباشید که چرا به فلان مقام نرسیده اید . دراین فکرباشید که آیا لیاقت آن مقام را دارید . ازاین غم نخورید که چرا مشهور نیستید بلکه بکوشید تا شایسته شهرت شوید .

مرد بزرگ بفکر صفات خویش است ومرد پست بفکر جاه خود ، اولی ازاشتباه و خطای خویش می ترسد و دومی از بی مهری دیگران .

مرد بزرگ درجستجوی حق است و مرد پست بدنبال منفعت .

من هر روز از سه جهت در خود می نگرم اول آنکه آیا در رفتار با دیگران از حکم وجدان سر نمی تابم ؟ دوم آنکه آیا با دوستان از راه صدق و صفا بیرون نمی روم ؟ سوم آنکه در هدایت دیگران آیا خود بخلاف آنچه تعلیم میدهم عمل نمی کنم ؟.

حسابرسی به اختلاس کلان درشفاخانۀ سردارداود خان کم کم شکل جدی به خود می گیرد. فرماندهی ناتو اسناد معتبر واثبات کننده دراختیار دارد که بخش اعظم تجهیزات پزشکی پیشرفته که دراختیار ریاست صحیۀ وزارت دفاع گذاشته شده بود، دزدی شده است. مبلغ دزدی شده چهل دو میلیون دالراعلام شده است.

نام جنرال احمد ضیا یفتلی رئیس صحیه وجنرال محمد زمان غیرت مل رییس پیشین شفاخانه درصدرافراد مظنون قرارداشته است. درسال دوهزارده به دلیل دست داشتن افراد ارشد وزارت دفاع به ویژه جنرال بسم الله محمدی لوی درستیزسابق ووزيردفاع برحال ، این قضیه ازسوی مراجع قضایی پیگیری نشد. اما با تشدید اختلافات بین حکومت کابل ومتحدان غربی، فرماندهی ناتو فشارمی آورد تا سرنوشت پول های اختلاس شده را روشن کند. دزدی 42 میلیون دالر آن هم دریک شفاخانه، نشان می دهد که دردیگربخش های حکومت قضیه از قرار است.

درسال دوهزارده جنرال غیرت مل گفت این مساله به سرطبیب شفاخانه هیچ ارتباط ندارد وتمام اکمالات از طریق ریاست صحیه صورت می گرفت همچنان تمام اجناس توسط معتمد از این ریاست گرفته می شود ودرحساب معتمد قید می گردید وصلاحیت مصارف اجناس را نیز معتمد دارد. جالب این است که درجلسه یی که به همین مناسبت سال گذشته درارگ دایر شد؛ فیصله گردید که ناتو صرفاً ادعا هایی را درین زمینه مطرح می کند وکدام سندی ارائه نداده است.

جنرال یفتلی به هدایت مستقیم جنرال بسم الله محمدی، بسته های بزرگ وکارتن های تجهیزات بسیار عصری شفاخانه را که ازسوی ناتودراختیار وزارت دفاع قرارداده شده بود، به خارج از شفاخانه منتقل کردند. قوای ناتو به طورمداوم برای اکمال نیاز های صحی اردو، محموله های بزرگی را به داخل شفاخانه انتقال می دهند؛ اما فردای همان روز متوجه می شوید که دیپو کاملاً خالی شده است. ازجمع چهل دومیلیون دالراختلاس، مبلغ سي میلیون دالربه عنوان سهمیه به حساب بسم الله خان واریز شد.

همچنان محموله ی سرقت شده مهمات اردوی ملی ازجمله صدها صندوق مردمی کلاشنیکوف ازدیپوی خیرخانه سرقت کرده وبرای فروش به طالبان به طرف لوگرحرکت داده بودند که برخی عوامل آن توسط امنیت ملی بازداشت شدند. با این حال افراد بازداشتی، با دخالت اینان پس ازمدتی آزاد گردیدند.
ازسوی دیگر گزارش سیگار یا اداره بازرسی عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان می گوید که بیش ازدوصد هزار قبضه سلاح مختلف النوع که ازطرف وزارت دفاع امریکا به اردوي افغانستان کمک داده شده بود؛ ناپدید می باشند. منابع مختلف احتمال دست داشتن مقامات ارشد ازجمله بسم الله محمدی رادرناپدید شدن این سلاح ها نادیده نمی گیرند. در همین حال منابع مختلف تایید می کنند که بخش قابل توجهی از بودجه وتجهیزات نیروهای نظامی افغانستان توسط باندهایی مانند باندی که بسم الله محمدی عضو اصلی آن است، غارت وچپاول می شود.

آنچه واضح است این است که افرادی چون بسم الله محمدی نه به دلیل خدمات مردمی خود و بلکه به دلیل ارتباط با استخبارات کشورهای مختلف ونیز اهرم های فشار نظامی توسط گروپ مسلح، برچوکی وزارت تکیه می زنند.
با توجه به شرایط افغانستان ونفوذ بیش ازحد کشورهای مختلف، انتظار نمی رود افرادی چون بسم الله محمدی، توسط ارگان های عدلی مورد پیگرد قرارگرفته وسرنوشت میلیاردها دالر پول حاصل ازخوشخدمتی برای استخبارات بیگانه و پول حاصل ازسرقت و دزدی ازبودجه و امکانات نیروهای مسلح، به خزانه ای ملی بازگردد.

جنرال نذیر محمد

مغزمتفکرترين شخصيتهاراگلوله نادان ترين انسانهامي شکافد.

همه بشرند اما فقط بعضی ها انسـان اند …

جنرال نذیرمحمد شاروال بدخشان، که او را فرعون فیض آباد می‌نامند. نذیرکه فرد کم‌سواد است ومکتب را تا صنف هشتم در مکتب متوسطه لنگر در سال ١٣٥٨ تکمیل نموده، فعلا اسناد فراغت تقلبی صنف چهارده دارالمعلمین را به همراه دارد. وی از قریه ده گه یفتل بالا مربوط مرکز بدخشان می‌باشد.

وبابدست آوردن سند کورس های نظامی جمعیت در سال ١٣٦١ و ازآن تاریخ به بعد پیشوند «جنرال» هم به نامش علاوه گردیده و منحیث قوماندان قطعه در جبهات جهادی حوزه مرکز بدخشان الی ١٣٧١ اجرای وظیفه کرد. بعد از شکست حکومت نجیب، منحیث قوماندان کندک ترمیم فرقه جهادی حوزه مرکز بدخشان، در سال ١٣٧٣ قوماندان غند سوم ریاست جمهوری، در ١٣٧٦ قوماندان لوای حوزه مرکزی بدخشان و در سال ١٣٨٠ … در بدخشان تعیین گردید.

جنرال نذیر بعد ازکشته شدن قوماندانانی چون نجم الدین واثق، مولوی عبدالحکیم، قیام الدین خردمند، و منفعل شدن بصیر خالد  با ایجاد یک دسته جنایت کارکه ازهیچ جنایت و رذالت روگردان نبوده اند، به آدم مطرح در سطح بدخشان و بالخصوص فیض آباد مبدل شد.  اوهمه ساله جشن های بزکشی و محافل بزرگی را به خاطر تحکیم موقعیت فعلی‌اش برپا می‌دارد و در آن وکیلان، قاچاقبران، رهبران و جنایت کاران فراوانی را از هرگوشه افغانستان دعوت می‌کند.

نذیر محمد هفت زن و بیش از سی پسر و دختر دارد و صاحب نواسه است ولی روزها و شب هایش … سپری می‌شود. این عمل او نزد مردم عامه چه که حتی برای تعدادی از پسرانش که در راه پرخیانت پدر روان اند، زجرآور است.

در بدخشان بین سالهای ٢٠٠١ و ٢٠٠٧ که کشت، پروسس و قاچاق مواد مخدر به اوج خود رسیده بود، نذیر محمد و باند قاچاقچیانش ازجمله آدم هایی بودند که در راس این معاملات گندیده، پولهای کلانی را با گرفتن حق‌العبور، «منطقه پولی»، توزیع جواز قاچاقبری برای قاچاقچیان و غیره به جیب می‌زدند. درعین حال او یکی از افراد کلیدی و مورد اعتماد درکارقاچاق مواد مخدر نزد فهیم درمربوطات فیض‌آباد می‌باشد که اموال قاچاق او را ازفیض آباد به نادرشاه کوفی (برادر فوزیه کوفی) ولسوال کوف آب بدخشان ودیگر قاچاقبران این شبکه در ولسوالی های سرحدی وسیله می‌شود.  نذیرمحمد که منحیث شاروال دو رنجر دولتی به خاطر امنیتش در اختیار دارد، از پولیس دولتی نیزاستفاده می‌کند.  دراین سالها باوجود اینکه قاچاق مواد مخدر و بازار گرم اسلحه از میان نرفته است، بلکه خرید و فروش اسلحه و مواد مخدر به شکل باورنکردنی افزایش یافته است. قاچاق اسلحه از طریق همان تیم های ارتباطی قسیم فهیم از مرز های تاجیکستان به فیض آباد و از آنجا به سایر نقاط افغانستان صورت می‌گیرد و حتی این اسلحه قاچاق شده بدست طالبان نیر می‌رسند که مطبوعات غربی نیز آنرا در گذشته باربار گزارش داده اند.

نذیرمحمد به امر فهیم به حیث شاروال بدخشان تعیین گردیده است. در چند سالی که او درین پست کار می‌کند، هیچ زمین دولتی از نظرش پنهان نمانده، زمین هایی را که ملکیت قبرستان، مکتب، شفاخانه و یا سایر مراکز عامه مردم بود بدون دغدغه به فروش رسانیده ازین درک صدها میلیون افغانی بدست آورد و این پروسه خاینانه متاسفانه تا هنوز با تمام شدت جریان دارد.  زمین هایی که برای اعمار دکان درج املاک شاروالی می‌شوند، صاحبان آن تنها زمانی می‌توانند شروع به کار نمایند که بخاطر بدست آوردن جواز، یک میلیون افغانی رشوه از طریق گماشته های نذیرمحمد به او پرداخت کنند. پولی که به اصطلاح بطور قانونی شاروالی از درک توزیع دکان ها اخذ می‌نماید شکل دیگری از رشوه گیری است که زیرنام شیرینی گیری در میدان باز اجرا می‌شود.

اتفاقات زیادی هم رخ داده است که از درک فروش زمین، در بدل یک دکان از چندین نفر پول اخذ گردد. خریداران در جریان اعمار دکان های خود پی می‌بردند که جنرال خاین بابت دکان شان از چندین نفر دیگر هم پول گرفته است که جدالهای حل ناشدنی‌ای را بین این خریداران به بار آورده است.

زمین مکتب شهنه شهید، قبرستان خواجه معروف (که ملکیت شفاخانه مرکزی بدخشان است)، زمین های دشت قرغ که ملکیت های عامه مردم است و دیگر زمین ها از جمله ساحات غصب شده توسط وی می‌باشند. از زمین های چپاول شده دشت قرغ، خانواده برهان الدین ربانی نیز صاحب دهها نمره زمین شدند و درضمن شمس‌الرحمن معاون والی بدخشان که ازجمعیتی های منفوراست، حدود بیست نمره زمین را به خودش اختصاص داد.

درمنطقه دشت قرغ و اطراف میدان هوایی فیض آباد صدها نمره زمین را توسط قاری صمد و لنگ دولت که خود را نمایندگان معلولین بحساب می‌آورند بفروش رسانید که جنرال نذیرمحمد گرداننده اصلی این چپاول بوده و قاری صمد و لنگ دولت پوشش به اصطلاح قانونی ماجرا می‌باشند که شاید بیش از دو نمره زمین نصیب شان نشده باشند.

از آنجاییکه والی، قوماندان امنیه و دیگر مقامات دولتی بدخشان همه شرکای جرم و هم‌حزبی های نذیر اند، هیچکسی قادر نیست علیه او چیزی بگوید و یا جلو او را بگیرد. سال گذشته نامه‌ای از جانب یک «کارمند امنیت ملی» بدخشان در چندین سایت اینترنتی منتشر شد که نوشته به دلیل «عذاب وجدان» نمی‌تواند در برابر جنایات نذیر خاموش بماند، بنا به گوشه هایی از خیانت های او اشاره‌ دارد که در بخش هایی از آن نوشته است:

جنرال نذیر محمد که با حمایت مارشال فهیم معاون اول رییس جمهور، شهردار بدخشان تعیین شده است، عامل قتل، دزدی و بسا کارهایی که در بدخشان سبب آزار مردم و ناامن سازی می شود، شناخته می‌شود.

با مستقر شدن گروه بازسازی ولایتی آلمان ها در بدخشان، نذیر محمد برای قدرت نمایی آلمان ها را تهدید نمود که اگر به او پول ندهند و مسئولیت تأمین امنیت مرکز فرماندهی آلمان ها در بدخشان را به او ندهند، تأمین امنیت بدخشان برای آلمان ها سخت و هرشب بالای آن ها حمله خواهد شد. برای ثابت ساختن این گفته‌اش، هر از گاهی شبانه به سوی مقر فرماندهی آلمان ها و میدان هوایی و دیگر دفاتر موسسات بین‌المللی در فیض آباد، راکت فیر می‌شد که توسط نیروهای نذیر محمد صورت می‌گرفت.

گروه او درمیان فیض آباد، ولسوالی های همجوار فعالیت دارند و در این چند سال بارها، پول همبستگی، معاش معارف و دیگر نهادهای دولتی توسط افراد او به سرقت رفته است.

ادارات کشفی و امنیتی بدخشان از یک سو از ترسی که ازاو دارند، با نذیر محمد درگیر شده نمی‌توانند و از سوی دیگر آن ها با شرکت در مهمانی های نذیر محمد، خود را به او مدیون می‌دانند و در برابرش اقدامی نمی‌کنند.

حتا والیان بدخشان، از او دستور می‌گیرند که چه کاری کنند و چه کاری نکنند. اکنون که او نزدیک به یک سال است با حکم مارشال فهیم شهردار بدخشان شده، در حالی که او مکتب را تا صنف شش خوانده وسواد درست خواندن و نوشتن ندارد. ملاصبور هم قوماندان امنیت بدخشان، از افراد خاص مارشال فهیم است و مارشال به او دستور داده است که با نذیر محمد همکار بوده و به او کاری نداشته باشد.

در ماه جدی ١٣٩٠ نامه‌ای به امضای «مردم بدخشان» در رسانه های بیشمار اینترنتی منتشر شد که از مظالم نذیر محمد ناله سر داده شمه‌ای از جنایات او را افشا کرده بودند. بخش هایی از این نامه:

ما مردم بدخشان اعم از زن و مرد مویسفید و جوان، از رییس صاحب جمهور، مطبوعات و پارلمان افغانستان میخواهیم که به شکایت ما گوش نموده و جلو نذیر محمد ظالم را بگیرند.

از جنایتها و فساد نذیر محمد که دختران جوان و بچه های جوان مردم بدخشان را به زور برده و بر آن ها تجاوز می کند صد ها دوسیه درکمیسیون حقوق بشر و سارنوالی وجود دارد اما به خاطر حمایت مارشال صاحب فهیم معاون اول رییس جمهور از او، هیچ کس جلو ظلم و ستم نذیر محمد را نمی‌گیرد.

ولایت بدخشان، سارنوالی بدخشان و محکمه همه از نذیر محمد می‌ترسند و دربرابر ظلم اوهیچ کاری کرده نمی‌توانند ولی برای ما کاملا جای سوال است که چرا کمیسیون حقوق بشر، دفتر یوناما نمایندگی سازمان ملل و دیگر نهاد های بین‌المللی در برابر جنایت های نذیرمحمد خاموش هستند؟  وکیلان بدخشان، هریک لطیف پدرام، فوزیه کوفی، زلمی مجددی، امان الله پیمان، ذکریا سودا، شاه عبدالاحد، نیلوفر ابراهیمی، صفی مسلم و سارنوال روف، شما در برابر مردم تان مسئول هستید چرا به خاطر جلوگیری از فساد و ظلم نذیر محمد کاری نمی‌کنید، ننگ بر شما که خود را نماینده مردم می‌دانید.  جنرال نذیرمحمد حتا از طالبان دربرابر حریفانش استفاده می‌کند. نمونه‌ زنده‌اش حمایت او ازکسی به نام مولوی علوی که از چهره های خطرناک طالبان بود و حالا در زندان پلچرخی است. علوی پسر کاکای نذیر محمد است و با حمایت او چندین انفجار و حمله را در بدخشان انجام داد که سرانجام توسط نیروهای خارجی بازداشت شد ولی کسی نذیر محمد را پرسان هم نکرد. همین طور در انتخابات ریاست جمهوری اول، موتر حامل والی بدخشان سید اکرام‌الدین معصومی و داکتر شمس را که به حمایت احمد ضیا مسعود تلاش می‌کردند، انفجار داد که در نتیجه داکتر شمس کشته شد. دوسیه این حادثه تاهنوز در امنیت ملی موجود است ولی متأسفانه به دلیل حمایت مارشال “صاحب” از نذیر محمد کسی ورقش را بالا نمی‌کند.  نذیر محمد با داشتن صدها میل اسلحه و افراد اوباش دست به هرجنایتی می‌زند و هرکسی که در برابرش حرف حق را بگوید به هزار توطئه و جنایت یا کشته می‌شود و یا خاموش ساخته می‌شود.

پسرانش وسایط شان را کنار تیل فروشی ها توقف داده و تیل مورد ضرورت همه روزه موترهای شانرا بدون پرداخت پول بدست میآورند و صاحبان تانک ها از ترس جان جرئت ندارند پولش را مطالبه کنند.

نذیرمحمد در مقابل رهایی مجرمین از چنگ دولت پول های هنگفت می‌ستاند مهم نیست که چه جرمی باشد از تجاوز، قتل، دزدی شروع تا هرنوع جرمی را درمقابل پول راه حل دارد، که طبعاً نوعیت و سنگینی جرم مقدار این پول را بیشتر می‌سازد.  در بزکشی‌ ی که در بهار ١٣٩١ در میدان بزکشی فیض آباد برگزار گردیده بود، پسر نذیر محمد با شخصی درگیر می‌شود که در نتیجه یک نفرعادی کشته شده و بزکشی برهم می‌خورد. با آنکه یک فرد بیگناه در جنگ پسر نذیر کشته می‌شود، اما صدای اعتراض از هیچ جایی بلند نشد، نه از آدرس رسانه های محلی و نه از شعبه ولایت و مقامات امنیتی بدخشان.  نذیربا تمامی پلشتی ها و لومپنی‌هایش، تحسین نامه هایی از جانب پارلمان، ریاست جمهوری، مجلس سنا‌، و دیگر ارگان های مهم دولت بدست آورده است. این «تحسین نامه» ها سندیست براین حقیقت تلخ که در دولت پوشالی کرزی، هرچه خاین و جانی و دزد و قاتل است مورد ستایش و حمایت قرارمی‌گیرد و حیات مردم مظلوم برای حکام فاسد و ضدملی کوچکترین ارزشی ندارد.

نواندیش شاروال کابل

نردبان این جهان ما و منی است

عاقبت این نردبان افتادنی است

لاجرم آنکس که بالاتر نشست

استخوانش سختتر خواهد شکست .مولانا

اسنادی بدست آمده که نشان می‌دهد که محمد يونس نوانديش شهردار كابل حدود پنجاه دو ميليون افغاني اختلاس کرده است. اين سند مشخص می‌کند که در پروژه ساختمان سرك هتل انتركانيتنال ميدان هوايي در منطقه كارته پروان مقداری خاك مخروبه غير ضروري قابل انتقال موجود بوده كه انتقال آن توسط رياست حفظ و مراقبت كار شهرداري صورت گرفته است. اما در سلسله اين اسناد اوراقی وجود دارد كه نشان می‌دهد نو انديش انتقال خاك مخروبه اين ساحه را به شركت تركي كاپي انترنيشنل عقد کرده است و ازين بابت حدود پنجاه دوميليون افغاني به شركت فوق حواله و تأديه شده است. اين سند همچنین نشان می‌دهد که مبلغ چهارده لک دالر آمریکایی قرض شرکت که سال‌های گذشته از شهرداری بیشتر پول اخذ نموده بودند نیز به همین شرکت در زمان رهبری نو اندیش داده شده است در حالیکه این پروژه از پروژهای سابقه شاروالی می‌باشد و هیچ شهرداری چنین فعالیت غیر قانونی انجام نداده است. این پرونده توسط ریاست امنیت کابل تعقیب می‌شود و مورد ارزیابی دقیق صورت گرفته است، همچنین استعلاماتی وجود دارد که حاکی از ارایه معلومات توسط ریاست حفظ مراقبت شاروالی در خصوص انتقال مواد همین ساحه می‌باشد و همچنین سایر اسناد دقیق حاکی از اختلاس شهردار کابل می‌باشد. اين اسناد همچنین نشان مي‌دهد كه شهردار كابل با تأديه اين پول‌ها به رییس شرکت کاپی انترنیشنل احمد بیگ یک تعمیر را با تماماً محلقات آن درترکیه برای نواندیش خریداری ودردسترس شان قرار داده اند وهمین مسایل پناهندگی شهردار را درترکیه روی دست گرفته است.

املاک استملاک شدۀ چهل سال قبل ازسوی شهردار، غصب ملکیت دولت و توزیع آن، دادن پول به شرکت های قراردادی، گرفتن دو قرارداد به یک سرک، درخواست پرداخت پول اضافی ازشرکت لطیفی بخشی از اتهامات مجلس به شهردار کابل هستند. به گفته نمایندگان، خرابی سرک‌ها در شهرکابل، جمع کردن پول توسط شهرداربه بهانه اعمار آبدات تاریخی و گرفتن سه میلیون افغانی از مردم هلمند،اعمار شهرک های خلاف قانون تدارکات و بدون نقشه و سو استفاده از صلاحیت های وظیفه‌ای از نشانه‌های “گسترده فساد و اختلاس” توسط شهردار کابل هست. شهردار کابل جهت رد کردن فساد علیه خودش، نمایندگان مردم را متهم کرده که خواست‌های غیرقانونی از وی داشته‌اند. ازمدتی بدینسو نزاع و کشمکش میان شهردار و تعدادی از نمایندگان مجلس در جریان است. نمایندگان مدعی‌اند که شهردار اخیراً تغییر کرده و بجای خدمت صادقانه برای مردم کابل، به اختلاس های بزرگ و جمع آوری پول مشغول شده است.

اميرمحمد اسماعیل درمسند خلافت غرب کشور

هيچ زيربناي اجتماعي ازآن زيربناي شوم خطرناكترنيست كه شخصي با انسانهايي ديگرهرچه ميخواهند بكنند، بي آنكه بتوان برآنها خرده گرفت وازآنها بازخواست كرد.

گویند اسکندرقبل ازمرگ وصیّت کرد:
هنگام دفنم دست راست مرا بیرون ازخاک بگذارید، پرسیدند چرا ؟
گفت : میخواهم تمام دنیا بدانند که اسکندر با آن همه شکوه وجلال دست خالی از دنیا رفت.

« سکندردوصد پادشاه رابکشت

ازين چرخ گردون چه داردبه مشت.»

اداره مبارزه با فساد اداری به تاریخ پنج ثورسيزده نوديک محمد اسماعیل وزیرانرژی و آب را به دست داشتن درفساد متهم كرد. لودین گفته بود- من اسماعیل خان را متهم به فساد کرده‌ام که مانند وی هیچ وزیرچپه شاخ وجود ندارد، اما حالا ببینید که چه کسی جرئت دارد تا از وی درمورد بپرسد وپول وجایدادی را که به سرقت برده، ازاودوباره بگیرد.

این درحالیست كه با بی نتیجه ماندن و فراموش شدن این دوسیه‌ها انتقادات بر ناكارایی وعدم هماهنگی ادارات مبارزه با فساد بیش ازپیش افزایش یافته است.

اسماعیل خان در قضیه برداشت میلیون ها دالر از یک بانک دولتی در زمان ولایت هرات، استفاده سو ازعواید گمرکات و نیز بستن قرارداد غیرشفاف با برخی از شرکت های ساختمانی، متهم است. درنامه اداره مبارزه با فساد اداری که پیش از دادن رای اعتماد به وزیران، به پارلمان افغانستان فرستاده شده بود، آمده است که اسماعیل خان در حدود هفتاد میلیون دالر از یک بانک دولتی برداشته است.

این پول ها زمانی برداشت شده که داکتر اشرف غنی احمدزی وزیر مالیه بوده است و درهمان زمان، اشرف غنی، هیاتی را برای بازپس گیری این پول به هرات فرستاده اما والی پیشین هرات از تحویل این پول ها به هیات اعزامی ازکابل، خود داری و با هیات همکاری نکرده است.  ازسوی دیگر عزیز الله لودین رییس اداره مبارزه با فساد اداری به خبرگزاری بخدی گفت که شماری از وزیران کابینه به اختلاس و غصب جایدادهای دولتی متهم هستند اما او از گرفتن نام این افراد خود داری کرد. با این حال لودین افزود که صد ها جریب زمین دولتی درشهر هرات از سوی برخی زورمندان غصب شده است. عبدالمجید خان زابلی در زمان صدارت سردار شاه محمود غازی یکی از با نفوذ ترین وزرای کابینه بود و همزمان ریاست تمامی وزرای سکتورهای اقتصادی و مالی کشور را برعهده داشته است.
گفته می شود که عبدالمجید خان، اساس گذار بانک ملی افغانستان است و سال ها مدیریت هیات عامل این بانک را به عهده داشته است. زابلی سال های آخر عمرش را در امریکا به سر برد و در اوایل ده هفتاد در این کشور وفات کرد.
از عبدالمجید خان زابلی صدها جریب زمین در ولایت های هرات، ننگرهار و برخی از شهرهای بزرگ کشور باقی مانده است. عزیزالله لودین، با اشاره به اینکه جایداد های عبدالمجید خان زابلی ملکیت دولت افغانستان است تایید کرد که بخش اعظم این جایدادها از سوی برخی زورمندان غصب شده است. به گفته رییس مبارزه با فساد اداری، کل مساحت خانه عبدالمجید خان زابلی يازده ونیم جریب زمین است که هشت سال پیش از سوی یک هیات هشت نفری به مبلغ 24 میلیون دالر قیمت گذاری شده است. لودین تاکید کرد که فرزندان و بازماندگان زابلی با نوشتن نامه ای به حکومت افغانستان گفته اند که تمامی جایدادهای آنان، مربوط به مردم افغانستان است.

هادی و حمید، فرزندان مرحوم عبدالمجید خان زابلی وخانم اوگفته اند که بیش از چهارده هزار و هشت صد جریب زمین متعلق به خانواده زابلی، مربوط به وزارت زراعت می شود که ازسوی برخی زورمندان غصب شده است. بخشی از جایدادهای زابلی از سوی اسماعیل خان، بخشی به نام سلیم ترکی شاروال هرات وبخش سوم نیزبه نام یک خانم قباله شده است. درهمین حال محمد رفیق شهیر رییس شورای متخصصان هرات به خبرگزاری بخدی گفت که در حال حاضر، موضوع ملکیت خانه اسماعیل خان از سوی کمیسیون مبارزه با فساد اداری مورد بحث است. به گفته شهیر خانه ای که فعلا اسماعیل خان درآن زندگی می کند ملکیت زابلی ها است و بنا به وصیت خود عبدالمجید زابلی، این خانه باید برای معارف و تحصیلات عالی افغانستان وقف شود.  شهیر تاکید کرد که در دو دهه اخیر ملکیت این خانه، ظاهرا به نام همسر اسماعیل خان قباله شده است. به گفته محمد رفیق شهیر رییس شورای متخصصان هرات، اسماعیل خان یک افسر نظامی بود که سرمایه زیادی نداشت اما اکنون یکی از سرمایه داران بزرگ افغانستان است.
او افزود که اسماعیل خان درهرات وبرخی از ولایت های دیگرونیز کشورهمسایه (ایران) جایداد وسرمایه زیادی دارد. هوتل بزرگ استقلال که در منطقه بسیار گران قیمت وبا ارزش هرات (گرده پارک درنزدیک ساختمان ولایت) قرار دارد ازجمله جایدادهای اسماعیل خان است. اسماعیل خان دردوره ای که والی هرات بود،عواید گمرکات هرات را به مرکز نمی فرستاد واین مساله درهمان دوره سروصداهای زیادی را نیز برپا کرد.

اسماعیل خان سرمایه گذاری های زیادی دربخش های مختلف انجام داده وهنوز کسی نمی داند که سرمایه او، در کجا ها قرار دارد. اسماعیل درحالی متهم به اختلاس و غصب جایدادهای دولتی درهرات، می شود که ولسی جرگه به شماری از وزرای پیشنهادی کرزی از جمله اسماعیل به عنوان وزیر انرژی و آب رای اعتماد داد.
پس از اینکه این وزرا از پارلمان رای اعتماد گرفتند داکتر عزیزالله لودین، تاکید کرد که اداره مبارزه با فساد اداری نامه ای به پارلمان فرستاده و موضوع اختلاس و غصب زمین توسط برخی از وزرای پیشنهادی را با این نهاد مطرح کرده است. لودین تاکید کرد که اعضای پارلمان به این مساله توجهی جدی نکرده و به وزیران متهم به اختلاس رای اعتماد دادند. به دنبال مطرح شدن این اتهام، ولسی جرگه اعلام کرد که موضوع رای اعتماد به وزیران متهم به فساد، باز نگری می شود.  اسماعیل ازچند سال به این سو، از حامیان نزدیک رئیس جمهور کرزی به شمار می رود و چند سال است که به حیث وزیرانرژی وآب در کابینه آ کرزی کار می کند.

ازاحمدضیا مسعود

به ازای هرشیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد.

چه فکر می کنی ؟      

 که بادبان شکسته زورق به گل نشسته ای ست زندگی ؟

 دراین خراب ریخته

 که رنگ عاقبت ازوگریخته

به بن رسیده راه بسته ای ست زندگی ؟

 چه سهمناک بود سیل حادثه

 که همچواژدها دهان گشود

زمین وآسمان زهم گسیخت

 ستاره خوشه خوشه ریخت

 وآفتاب در کبود دره های آب غرق شد…

در۲ دسمبر ۲۰۱۰، روزنامه گاردین نوشت که اسناد نشرشده ویکی لیکس ازمکتوب‌های سفارت امریکا درکابل فاش نموده که احمدضیا مسعود، برادراحمدشاه مسعود، دردوره اول ریاست جمهوری کرزی به‌حیث معاون اول ایفای وظیفه می‌نمود و درهمان زمان حین سفربه دبی با ۵۲ میلیون دالرازطرف پولیس میدان‌هوایی دبی بازداشت شد اما در نهایت با همان پول توانست به لندن برود و بدون این که کسی ازاو بپرسد دوباره به افغانستان برگشت و دراین دور انتخابات نیز به حیث معاون اول زلمی رسول نامزد بود وحال هم مشاور اشرف ‌غنی احمدزي است.

نادرآتش رییس قبلي شرکت هوایی آریانا

مولانا: در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد
و آن آگاهی است و تنها یک گناه وآن جهل است

نادرآتش، رییس پیشین شرکت هوایی آریانا، پس ازآن که اختلاس مالی ده‌ها میلیون دالری‌اش درسال ۲۰۰۹ افشا شد، توانست با پاسپورت امریکایی خود وبکس‌های پرازپول کشوررا ترک کند. اختلاس وی به حدی سنگین بود که درآن زمان روزنامه‌ها به وی لقب قوغ دادند.

خانم فوزيه کوفي

خود فروختگانی که هویت‌شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی شخصیت‌اند وبی‌اعتبار،هرگزبه چشم نمی‌آیند، مرده وزنده‌ شان یکی است.

هفت چیزکه خطرناک هستند:
ثروت بدون زحمت
دانش بدون شخصیت
علم بدون انسانیت
سیاست بدون شرافت
لذت بدون وجدان
تجارت بدون اخلاق
وعبادت بدون ایثار.

هدایت الله کوفی برادرفوزیه کوفی نماینده بدخشان، حین انتقال چهل ونوکیلوگرم هیروین در منطقه ی چته ی بدخشان باز داشت شد. خان شیرین راسخ سخنگوی قوماندان امنیه بدخشان گفت، هدایت الله کوفی درناحیه چته شهر فیض آباد همراه با چهل ونو کیلوگرام مواد مخدر دستگیر شده است. همچنان مدیر مبارزه با مواد مخدر بدخشان ضمن تأیید این خبر گفت- هدایت الله فرزند عبدالرحمان، از ولسوالی کوف آب بدخشان حین انتقال چهل ونوکیلو مواد مخدر درفیض آباد توسط پولیس باز داشت گردید. بسم الله محمدی به قومندان امنیت بدخشان فشار وارد نموده بود تا وی را رها نماید.
هرچند هنوز این قاچاقبرمواد مخدر دربازداشت پولیس به سرمی برد اما وزیر داخله طی تماس تلوفنی خواستار رهایی او شد. فشارهای سیاسی کوفی و طرفدارانش جریان دارد تا هدایت الله را از بند رها سازند.

خانم کوفی نيز به اسحاق الکو صحبت تلفونی نموده و خواستار رهایی برادرش شده است. فشار های خانم کوفی از مسیر دیگر نیز برای رهای برادرش آغاز شده است. خانم کوفی و برادرش نادرشاه کوفی ولسوال کوف آب، روابط … نزدیکی با مارشال فهیم معاون ریاست جمهوری داشت. خانم کوفی به فرمان مارشال ازهلیوکوپترهای دولتی برای سفر ازکابل به کوف آب استفاده می کند وخانم کوفی توسط این هلیکوپترها مواد مخدر را ازکابل به کوف آب انتقال می دهد تا از آن طریق به تاجکستان، روسیه وکشورهای اروپای شرقی انتقال داده شود. برادر دیگر خانم کوفی، به نام مجیب که در تاجکستان و روسیه ازقاچاقبران مشهور شناخته می شود. در سالهاي اخیر قاچاق مواد مخدر درافغانستان و استفاده ی مقام های دولتی از قدرت دولتی خود در قاچاق مواد و انتقال آن به کشورهای جهان رسوایی های زیادی را در پی داشته است. رسانه های داخلی و خارجی از دست داشتن احمد ولی کرزی برادر رییس جمهور کرزی در قاچاق مواد مخدروهمین طور دیگر بستگان مقام های دولتی و فساد مالی، به نشر رسیده است. سال گذشته هنگامی که بلال برادر زاده ی حاجی دین محمد رییس کمپاین انتخاباتی حامد کرزی پس از قتل پولیس با مقدار زیادی هیروین که قیمت آن حدود دوملیون دالر اعلام شد باز داشت و اما در یک فرمان کرزی پس از دو روز رها شد، اکنون ظن این می رود که برادر خانم کوفی هم بدون محاکمه با استفاده از قدرت سیاسی او رها شود.

همچنان مریم کوفی که خود نماینده مردم است چند روزقبل هنگامیکه موترش به طرف وزارت امورخارجه درحرکت بود یک عراده موتر اداره عمومی امنیت ملی ازعقب کمی با موترش تصادم کرد وخراب هم نشد. هنگامیکه ازموتر پایین شد و بدون باز پرس چهار سیلی جانانه به روی افسر ریاست عمومی امنیت ملی حواله کرد. درست همان افسر که سینه خود را سپر کرده و دفاع از ناموس این مملکت می کند و آن نماینده محترم که در پارلمان نشسته تمام روز کمیشن کاری و غیره کار های دیگر ندارد. پولس اردو امنیت تمام این افراد نیاز به نوازش دارند نه به سیلی کوفی. اگر دولت باشد از این نمایندگان حق و ناحق مردم باید پرسان شود.

صدیق چکری، وزیرقبلی حج و اوقاف

چه پست‌اند آنها که فاصله‌ی میان “آنچه هست”شان، با، “آنچه باید باشد”شان، نزدیک است، وحتی در برخی، هردوبرهم منطبق! حیوان ودرخت است که این دو”بودن”شان یکی است…”

آدم بی‌سواد،
سیاست‌اش،
قیل‌و‌قال‌های بی‌ریشه است،
وخدمت‌اش،
پوچ وحقیر،
و زندگی‌ ولذت‌اش،
بي کيفيت وسطحی وبی‌ارزش.

 صدیق چکری، وزیرقبلی حج و اوقاف کابینه کرزی، هم پس ازربودن پول حجاج به آسانی توانست به لندن فرارکند و با پول دزدی‌شده درآنجا بلدنگ بسازد وازعاید آن درکناردریای تیمزلندن به عیش وعشرت ادامه دهد. اوداماد ربانی است و پس ازاین خیانتش، حتا یکباربه دیدارربانی به پاکستان آمد وبدون این که کسی به وی دست بزند، دوباره راهی لندن شد. چندي قبل محکمه مبارزه با فساد اداری انخستین جلسه خود را با حضور یک مامور وزارت حج و اوقاف به اتهام اختلاس برگزار کرد. این محکمه به صورت علنی راه اندازی شد و درآن نور محمد خزانه دار، وزارت حج و اوقاف متهم شد که در جریان برنامه های آمادگی برای اجرای مراسم حج و تنظیم امور حجاج افغان، وی و برخی دیگر از همکارانش دست به اختلاس مالی زده اند. جلیل فاروقی، قاضی محکمه مبارزه با فساد اداری در این مورد چنین گفت محمد صدیق چکری، وزیر سابق حج واوقاف که اکنون در بریتانیا به سرمی برد نیز دوسیه ضخیم از فساد اداری دارد که پی گیری خواهد شد. سرپرست سابق وزارت حج و اوقاف از شرکت های خصوصی سیاحتی نیز رشوه اخذ کرده و امتیاز انتقال حجاج را به آنان داده است . درهمین حال خزانه دارنور محمد در دفاع از خود گفت هیچ اختلاسی نکرده و حاضر نیست در نبود سایر مقامات قبلی این وزارت، توضیحات بدهد. وی با این اتهام که صدها میلیارد دالر و ریال را اختلاس کرده است. وی افزود من تنها تحت امر یک شخص که چکری نام داشت و وزیر حج و اوقاف سابق بود قرار داشتم و تنها از او اجازه می خواستم و کارها را انجام می دادم، پس نباید تنها مرا مقصر بدانید، باید وی را نیز در محکمه حاضر کنید. وی بیان داشت بارها این موضوع را تکرارکرده ام و دو ماه در ریاست امنیت این موضوع را تشریح کردم که این مربوط من نمی شود، می توانید این موضوع را ازصدیق چکری بپرسید.

صدیق چکری سرپرست سابق وزارت حج واوقاف که به دزدی صدها هزاردالر پول حجاج افغان در سال ٢٠٠٩ و موارد دیگر فساد و غارت متهم بود، از آنجاییکه دارای تابعیت انگلستان بود، در همان اوایل با حمایت دولت آنکشور به لندن فرار نمود و تا حال در آنجا بسر می‌برد.  ازآنجاییکه چکری داماد برهان الدین ربانی ومعاون حزب جنایتکار جمعیت اسلامی است، کرزی در یک معامله پس پرده او را از چنگ محاکمه نجات داد. او در حالی به لندن پرواز کرد که در افغانستان حکم بازداشتش صادر شده بود.

وقتی کرزی، ربانی ومقامات دیگر مصروف سفری به پاکستان بودند، به یکبارگی سروکله چکری درآنجا پیدا شد و معلوم گردید که با وساطت ربانی، او با کرزی دیدار نموده و در یک معامله نهانی از هرگونه تعقیب عدلی معاف گردیده است.  در اوایل فرارچکری، دولت و نهاد های عدلی افغانستان با نیرنگ طوری وانمود می‌کردند که حسابهای بانکی وی با میلیونها دالر مسدود گردیده اند و تلاش برای بازگرداندن او به افغانستان ادامه دارد. به تاریخ ١٤ حمل ١٣٨٩ لوی څارنوالی به دروغ شایع نمود که گویا وی در لندن دستگیر شده است. بعدا اعلان کردند از طریق پولیس انترپول برای بازگرداندن او تلاش صورت گرفته است. اما عملا طی چند سال گذشته دیده شد که تمامی این اظهارات به خاطر فریب مردم بودند و بس.  درحالیکه دوسال است که دیگر دوسیه چکری به فراموشی سپرده شده، او با دالر های حرام و بادآورده در لندن عیش و نوش می‌کند و بزنسش را آغاز کرده است:

ابتدا اقدام به خرید خانه‌ای در لندن کرده است که با این پول در فاصله صد کیلومتری شهر لندن سه تا چار خانه با کیفیت و کمیت خوبتر از آن میتوان خرید، به تعقیب آن محلی را در ناحیه “کنزبری لندن” به اندازه یکنیم برابر میدان فوتبال خریداری و به شدت مصروف کار اعمار آن که متشکل از بخش های جداگانه پیشرفته، ترمیم موتر، معاینه تخنیکی یا MOT موتر، فروش و ترمیم تایر وسایر مسایل آن؛ پارکینگ و چندین قسمت دیگر را در برمیگیرد، شده است.

توجه باید داشت که ارزش زمین در لندن چنان بلند است تا جایکه مسلمانان، عیسوی ها، یهودها برای دفن اموات شان قبر را برای بیست، بیست و پنج سال اجاره میکنند با ختم معیاد معینه مالک قبرستان بقایاء جسد را بیرون وسوزانیده و قبر را برای فروش دوباره آماده میکنند.  صدیق چکری از جلادان تنظیمی است که در جنایت و بربریت دهه نود میلادی دست بالا داشت. در دولت «شر و فساد» ربانی منحیث وزیر اطلاعات و فرهنگ مصروف چپاول و غارتگری بود که یکی از خیانت هایش به آتش کشیدن هزاران جلد کتاب متعلق به کتابخانه پوهنتون کابل است.

با رویکار آمدن اداره کرزی، مثل دیگرهمکیشان و شرکای جرمش، قرعه او نیز برآمده به کرسی های مشاور رئیس جمهور و وزارت حج و اوقاف رسید. در برنامه های تلویزیونی او با وقاحت باورنکردنی‌ای از جنایات و وحشت باندهای جهادی در کابل دفاع نموده آنرا قابل بخشایش و کار عواملی بیرونی وانمود می‌ساخت.  او درحالی به کرسی وزارت تکیه زد که مدتی به منتقد دولت کرزی مبدل شده کابینه او را «دیوانه خانه» نامیده بود اما عشق به دالر او را نیز به این «دیوانه خانه» کشاند.

پناه دادن به خاینان و جنایتکاران افغان توسط کشورهای غربی امر تازه نیست. اکثر آدمکشان خلقی، پرچمی، جهادی و طالبی همین اکنون در اروپا، امریکا، کانادا و آسترالیا با خاطر آرام زندگی می‌کنند. طی دهسال حاکمیت حامد کرزی برعلاوه چکری، دزدانی چون نادر آتش، قدیر فطرت، محراب الدین مستان، زلمی حقانی و دیگران بعد از چپاول پول ملت به دامان صاحبانشان درین کشورها رفتند.         

قصرهاي عطامحمد نورازبلخ تا شيرپور

خدایا قدرت سلطان محمد غزنويي، دلسوزى يعقوب ليث صفاري، وطن پرستی ابومسلم خراساني، دليري وزيرمحمد اکبرخان، شجاعت احمد شاه ابدالي، خوشنامی امان الله خان غازي، راعنايت بفرما وبزرگوارانه چوروچپاول اسماعيل خان ، ثروت وجايدادهاي غارتگرانه قوماندان عطامحمد نور، ،پيداوپناه قسيم فهيم ، زراندوزي وزورگيري هاي گل آقا شيرزي ، سست عنصري يونس قانوني ، لوپن بودن بسم الله محمدي وبي کفايتي وغفلت کرزي رابه لطف وکرامتت مورد بازپرس خويش قراربدهيد .

خداگرپرده بردارد زروی کارآدمها
چه شادیها خورد برهم چه چه بازیها شود رسوا
یکی خندد زآبادی، یکی گرید زبربادی
یکی ازجان کند شادی، یکی ازدل کند غوغا
چه کاذب ها شود صادق، چه صادق ها شود کاذب
چه عابدها شود فاسق، چه فاسق ها شود ملا
چه زشتی ها شود رنگین چه تلخی ها شود شیرین
چه بالا ها رود پائین، چه سفلی ها شود علیا
عجب صبری خدا دارد که پرده برنمی دارد
وگرنه برزمین افتد زجیب محتسب مینا…فاني.

مشکل اساسي عبورازچنگال خونين قدرتمداران وجنگ سالاران است که آنان برای بقاي خود نیازبه ابزارقهروبسیج نیروهای محافظ خود است تکه داران قدرت – چون ملا مارشال ،تورن اسماعیل، رسول سیاف، يونس قانوني ، بسم الله محمدي ، دبل عبدالله ،گل آقاشيرزي ، امرالله صالح ،عطامحمد نور،سيد منصورنادري ، انوري، خليلي ،محسني ، اکبري، بصيرسالنگي ، صلاح الدين رباني ،فاروق وردک ، کريم خرم ، انورالحق احدي ، برادران مسعود … تلاش ها را آغاز کرده اند تا یک شورای مرکزی مجاهدین را ایجاد نمایند. سران مجاهدین می خواهند برای حفظ قدرت شان، یک نیروی مسلح جهادی را بسازند، وبه همین هدف تاکنون چندین نشست را درکابل برگزار کرده اند. اسماعیل وزیر انرژی و آب در یک نشست درولایت هرات گفت که برای دفاع ازافغانستان یک شورای سراسری مجاهدین را تشکیل می دهد. شورای ملی ،آگاهان سیاسی و مقامات امریکایی با این اظهارات اسماعیل خان مخالفت کرده و آن را به ضرر کشور دانستند.

این آشکار است که والی بلخ درمزارشریف جایداد و یا دارایی هنگفتی دارد اما ازدارایی های که درکشورهای منطقه و جهان دارد، خدا می داند. والی بلخ تنها درشهرمزارشریف با قباله ی شرعی بیش از پنجصد جایداد دارد که یا به نام خانمش، پسرانش ویک دخترش ، برادروخواهرش وفاميل خسرش ثبت شده ويادرشراکت باديگران است.

ـ بلخ ولايتى است که زمينهاى دولتى وغيردولتى خيلى زياد درآن غصب شده است. غصب زمين را در بلخ به سه کتگورى تقسيم مي کنند؛ غصب زمينهاى يک ادارۀ دولتى توسط ادارۀ دولتى ديگر، غصب زمينهاى دولتى توسط افراد زورمند، وغصب زمينهاى مردم.
کرزي متاسفانه بازدوبند هاي مقطعي هميشه منافع ملي رازيرپا ميگذارد وباعملکردهاي کوتاه بينانه وزودگذر هم ملت وهم خارجي هاراناراحت وعصباني ساخته است. تعداد که به ريس جمهورمتکي اند درهمه اموردست بازداشته وبدون کوچکترين هراسي به قانون شکني ، حيف وميل دارايي عامه ، تجارت بي درد سري مواد مخدروجمع آوري ثروت مشغول اند. طي بيش ازيک دهه که ازسقوط طالبان درکشورميگذرد ميلياردها دالربه کشورسرازيرو به جيب دزدان ثروتهاي ملي کشور سرازيرشدوهمين دزدان وچپاولگران ، مالک ده ها تعميروبلند منزل ، شرکتهاي تجارتي ، صاحب ده ها عراده موتر، صدها جريب زمين و… دردوبي ، لندن ، آمريکا ، کابل وسايرولايات کشورگرديدند .

اگرواقعاً به كمك هاي ارايه شده به کشور نگاه كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه اكثر اين كمك ها براي مردم کشورنرسيده وبه جيب معاونين ريس جمهور، وزيران ، قوماندانان جهادي ، واليان ، جنرالان برحال وقدرتمند ، خويش واقوام اين مقامات ، انجوسالاران ، موسسات خارجي ، فرماندهان قواي ائتلاف ، سفارتخانه هاي کشورهاي غربي وشرقي و… باين پولهاي باد آمده مسوولين زورگوتر، قانون گريزتر، نيرومند تر، ديده پاره تر… گرديده اند.

درطول سالهاي گذشته توجه جدی به بازسازی درمجموع صورت نگرفته و بهبود دروضعیت و شرایط اقتصادی مردم حاصل نشد ، بیکاری ، نبودکارازمواردی است که می توان افزایش فاصله وشکاف بین دولت ومردم اشار. وضعیت امنیتی بسیار نگران کننده و وخیم گزارش ميشود ، وضعیت اقتصادی همچنان نا بسامان ومردم ازفقر وبیکاری دروضعیت نامساعدی قراردارد.

يکي ازين تاراجگراني کلان کشورماعطامحمد نوراست ،صاحب ميليونها دالروسرماطه است وبيش ازيک دهه ميشودکه درپست ولايت سنگرگرفته ومصروف چوروچپاول است. مادرينجامختصرازتاراجگريهاي ويراتهيه وتدوين نموده ايم .  جنگ سالار معروف، متهم نقض حقوق بشروکسی که درچوروچپاول ميليون ها دالرازدارایی های خصوصی و دولتی در شمال افغانستان دست دارد. اين جنگ سالار، درانتخابات ریاست جمهوری ازجنگ سالارديگردبل عبدالله حمایت کرده و بخش قابل توجهی ازتقلب انتخاباتی درولایت بلخ به نفع دبل عبدالله ، با اعمال نفوذ وفشارعطا محمد نورصورت گرفته بود. پروژه خالد بن ولید نیزیکی از دارایی های غصب شده ای است که عطامحمد نورمیلیون ها دالرازآن نفع برده که به گفته یکي ازباشنده این پروژه وی یک نمره سفید را به هفت هزاردالرامریکایی خریده است درحالی که یک نمره سفید که برابربه سه صدوپنجاه مترمربع زمین بوده ازمالک آن به صد دالرامیریکایی خریداری نموده آیا این ظلم آشکارانیست آیا این مالک باشنده این شهرنبود ؟ این شهرک رهایشی درجنوب شهرمزارشریف قرارداشته درمدت زمان بسیارکم ملیون ها دالربه سرمایه خویش افزود ه است.

طوریکه روشن است دارای کودبرق دروقت حکومت ربانی بین زورگویان مانند عطامحمد نور، محمد محقق ، رسول پهلوان وغفارپهلوان وغیره جنسالاران تقسیم  میگردید. این فابریکه تولیدی که روزانه درحدود هزاران خریطه کود یوریا وتولید وشصت میگوات برق درشهرمزارشریف ميداد سرمايه ي عطامحمد نور را به ميليونهادالررسانید . جنگ سالارعطا محمد نورکه لقب مرد معارف ومرد صلح را درولایت بلخ خودش به خود داد بخاطرخدماتی بود که خون مردم راریختاند و مکتب ،شفاخانه ، پل وپلچک را به آتش کشید . عطا محمد نورزمانی که میخواهد ازیک محل به محل دیگری نقل نماید یعنی ازیک خانه به خانه دیگروی رابیش ازپنجاه موتر تعقیب سکورت مینماید که همۀ مال ملت اند. وي درشهرمزارشریف مالک بیش ازده ها بلند منزل است که بعضی ازآنها رابه نام خودويا زن ، فرزندان واقارب خويش خریداری نموده است. خالد مزاري دريک نبشته ي  دردعوت مي نويسد- عطامحمد والي بلخ درولايت بلخ اضافه از ۵۰۰ قباله شرعي درارتباط جايداد ها يابه نام خود يابه نام خانم ودوپسران و دخترش دراملاك ثبت ميباشد.

عطامحمد که خود رانورمی نامد، با پیشینه تاریک اندیشی وتاریک فکری که درعملنامه سیاه او از روزگار مکتب سوزی وزن ستیزی درج گردیده است بربلخ فرمان می راند. این مرد سیاه کار وسیاه دل و یاران دیگر تنظیمی اوبیشرمانه دارایی های دولت ومردم مظلوم راغارت میکنند .

شمارقصرها وبلند منزل هایش ازحساب بیرون است، بگونه نمونه ازچند مارکیت وقصربلند منزل دربلخ یاد آور میشویم تا خواننده گان به غفارپهلوان و رسول پهلوان که اسلاف این وطنفروشان درچپاول وثروت اندوزی بودند روی سفیدی تاریخی دهند. اگر ازروضه مزار شریف که دروسط شهر قراردارد بطرف غرب حرکت کنید درکمتر از یک کیلومتر تماشا خواهید کرد که چگونه سینمای سابق مزار ننداری به مارکیت والی بلخ تبدیل گردیده است و در مقابل آن مارکیت دیگر عالی جناب بنام ارجمند مبارک اوخالد نورقد برافراشته وکمی پیشتر قصرمهمانان ساخته شده و درمقابل قصر،اتحادیه باربری و ترانسپورتی خالد وطارق با صد ها موتر قرار دارد و متصل آن پطرولیم طارق نور به خیابان غربی انوارچراغهای گوناگون بخشیده است و کمی پیشتر به شفاخانه الفلاح می رسید که با باجه مبارک شان میرویس ریس شفاخانه بلخ تازه سرمایه گذاری نموده اند.

درنخستین گام زیر زمینی دروازه شادیان والی چند قصر وخانه و مهمانخانه راميبنيد  تا کوه های شادیان که پروژه خالد بن ولید با هزاران نمره رهایشی باغضب زمین های دولتی ادامه می یابد همه را والی به نفع شخصی غضب نموده اند. وبه همین ترتیب سرای سابق عجب خان وکارته آریانا چندین قصروتعمیر همه مالکيت والي بلخ است ، در سمت شمال مارکیت ترکاری سابق حق مسلم این مجاهد ومقاومت گربي مانند است و دها جایداد غیر منقول دیگر که درین مختصر ذکرآن نمی گنجد. این به اصطلاح مجاهدین که هرلحظه واژه جهاد را به رخ مردم می کشند وپای آمریکایی و یاران غربی را میبوسند بی شرمانه صد ها هزارجریب زمین دولتی را غضب نموده اند که شهرک های خالد بن ولید وهمدرد نمونه های ناچیز آن محسوب میگردد. باند مافیایی والی چون پادشاه کل اختیار بلخ هرکسی را که مانع اغراض خود فکر کنند بی هراس گردن می زنند وپروا ازمحاکمه ومحاسبه نيزاست.

هم چنان در تمام پروژه های ساختمانی بشمول پروژه های سرک سازی توسط انجوهای داخلی و خارجی بدون آنکه سرمایه گذاری نماید به فیصدی بلند یعنی ٥٠ فیصد شریک است. مثلا دربرج غضنفر واقع درسرک قوماندانی امنیه که نظر به نقشه شهری باید تخریب می‌شد ولی بخاطر سهمی که غضنفر به عطا قایل شده است شاروالی مزار از تخریب آن ممانعت کرد. اکثر جایداد هایی که به اجاره گرفته می‌شود توسط برادرش انجینیر سلطان که صاحب شرکت ساختمانی نیز هست، فدا محمد دیوانه برادردیگرش، حاجی باقی شوهرخواهر، لنگ سید محمد، اسدالله شریفی، حاجی مایل، استاد وکیل رئیس شهرک خالد بن ولید، یونس مقیم شاروال مزار، داکتر میرویس ربیع رئیس صحت عامه بلخ، حاجی شریف سنچارکی که چندی قبل سکته کرد و… که افراد حسابی وی درشبکه مافیایی با کارهای پردرآمد می‌باشند؛ صورت می‌گیرد.  بعد ازعطا دوغارتگر دیگرعلم سیاه واسحق رهگذروکلای پارلمان نیز برجان و مال مردم نگونبخت سفره پهن کردند. اولی شهرکی بنام آزادی بنا نموده ودومی زمین واپارتمان های زیادی درمرکز وحومه شهردارد. ایندو از قوماندانان های دوران آدمکشی های والي ولایت بلخ اند.  

غصب زمین در مزار چه در ساحات سبز، پارکهای صنعتی و زمین های زراعتی دولتی وغیر دولتی بیشتر توسط مافیای عطا صورت گرفته است.عطا همه قوماندانان لچک وچورگرش را به جان وزمین مردم گرگ وار رها کرده و حتی جای خالی دردشت های مزارباقی نگذاشته اند (چه رسد به ناحیه ششم داخل شهر) همه را بین خود مثل مایملک پدری خویش تقسیم نمودند.  مسافرانیکه از کابل میآیند بخوبی درخواهند یافت که از دوراهی حیرتان تا داخل شهردزدان عطا، محقق درسینه این دشت پروسعت لانه گزیدند.

مثلا سمت کوه یا شمال دوراهی را اسحق رهگذر وکیل پارلمان صاحب شده، کمی پیشتر ازآنرا وکیل غضنفر شهرک تاسیس نموده وبه تعقیب آن وکیل عباس دالروسناتور احمد شاه رمضان دونماینده مافیای محقق شهرکها بخود ساختند و دراخیر ظاهر وحدت معاون ولایت ازحرکتی های شیخ آصف محسنی مناطقی را به خود اختصاص داده و… رهبری این مافیای جمعیتی بدست عطا محمد است.  

سوزانیدن شفاخانه صحت عامه بلخ و سپس خریداری دوسرای مقابل آن که اکثریت داکتران درآندو معاینه خانه داشتند و مشکل اکثر مریضانیکه از مناطق دور و ولسوالی ها می‌آمدند را بخوبی حل می‌نمود، در جمله خیانت های نابخشودنی  والي بلخ حساب باید کرد که دلیل آنرا رونق دو شفاخانه شخصی عطا الفلاح ومولانامی‌سازد.

عطامحمد نوربرعلاوه اين همه تجمل درولايت بلخ درکابل نيزمالک دم ودستگاه فراواني بوده وعلاوه براينکه درتاراج شيرپورسهم دارد ومالک جندين قصروبلدنگ ديگري درين مناطق است.

اداره شفافیت جهانی که همه ساله کشورها رابراساس میزان شفافیت رتبه بندی می‌کند، افغانستان را دررده اول کشورهای فاسد جهان جا داده است. افغانستان درکنارسومالی وکوریای شمالی با داشتن رتبه ١٧٤ منحیث فاسدترین کشور جهان ثبت گردید.  ازده سال بدینسو، افغانستان همیشه دررده بدترین کشورهای جهان ازنظرشفافیت قرارداشته است. درافغانستان، کرسی های دولتی براساس زدوبند ها ومعامله گری های سیاسی به افراد داده می‌شوند و شایستگی و لیاقت و یا دید خدمت به مردم و وطن به حرفهای پوچ و بی‌معنی می‌ماند. پست های پایین تردرسطح ریاست ومشاوروسفیرودیگر مقام های پول آوربه قیمت های هنگفت خرید وفروش می‌شوند وکسانیکه مقررمی‌شود، آن کرسی را بزنس شخصی پنداشته بدون دغدغه خاطربه جمعاوری پول ازهرطریق نامشروع وحرام می‌پردازد و با این پولهای بادآورده که به قیمت سیهروزی مردم فقیرما به چنگ می‌آورند دردوبی، دهلی، لندن وسایرجا ها به سرمایه گذاری وعیاشی می‌پردازند.   معاون کرزی، فهیم قسیم با برادرش حسین فهیم درراس مافیای زمین قرارداشت، ازطریق چپاول دارایی های عامه وغصب زمین، سرمایه سرسام آوراندوخته وپول های حرام را درداخل کشوربا اعماربلندمنزلها وشرکت ها و درخارج از کشوربه کار انداخته اند.

کریم خلیلی با برادرش حاجی نبی زمین های وسیع را درکابل قبضه کرده به میلیونها دالربه فروش رسانیدند وبه سرمایه داران اصلی کشورتبدیل وصاحب غلغله گروپ، چینل تلویزیونی وغیره شدند .  تنها درقضیه کابل بانک، قریب یک میلیارد دالرازپول ملت به غارت رفت، اما ازآنجاییکه خانواده کرزی وفهیم دراین کلاهبرداری تاریخی سهیم اند تا حال بردوسیه این چپاول پرده انداخته شده واقدام جدی دربرابرعاملانش صورت نمی‌گیرد درحالیکه گردانندگان اصلی این بانک حقایق مهمی را دردست داشتن شخص حامد کرزی، حسین فهیم، محمود کرزی، قدیر فطرت، فاروق وردگ ،عمر زاخیلوال ودیگران درفساد و چپاول بانک فاش نمودند.

کرزی ازهمان ابتدای حکومت موقت، وزیران ومهره های اصلی کابینه‌اش را ازمیان چپاولگران جهادی، طالبی، گلبدینی و تکنوکراتهای ترسوومعامله گربرگزید. حدود سه صد نفرچپاولگروبي کفايت مانند دانه های شطرنج گاهی دراین پست و گاهی هم درآن پست نصب کرد وبرتمامی پستی‌ها، دزدی ها وکثافت کاری هایشان چشم بست. اووجب وجب خاک کابل و شهرهای بزرگ افغانستان را دراختیار حامیانش قرار داد، که درنتیجه حدود شصت میلیارد دالرازپول

های کمک شده به افغانستان دراثرحاتم بخشی ها به جیب همین معامله گران واریزشد.

درپشتنی بانک چه گذشت؟

لوی څارنوالی یک عده بانکداران و منجران بانکی را درچوکات تحقیق در باره دوسیه اختلاس مالی مبلغ بزرگ دربانک دولتی پشتنی بانک بازداشت نموده است.  رئیس اسبق پشتنی بانک حیات الله دیانی، یک عده منجران بانکی و همچنان گروپ کارمندان وزارت انکشاف شهری بازداشت شده اند. این اتحادیه جنایتکار شیمای را جهت شست و شوی پول سنجیده بودند که به اساس ان از بانک، حد اقل سي پنج میلیون دالر که به شکل قرضه به هفتاد موسسه ساختمانی در بدل ضمانت زمین تخصیص داده شده بودند، کشیده اند.

ولی تمام اسناد ملکیت زمین جعلی ثابت گردیدند. در سال 2011 درافغانستان بزرگترین بانک خصوصی Kabul Bank ورشکست شد که رهبران و سهمداران ان با جعل کاری مبلغ تقریباً 900 میلیون دالر به خارج انتقال داده بودند. در جمله سهمداران بزرگ بانک برادر مارشال فهیم معاون رئیس جمهور و برادر سکه رئیس جمهور شامل بودند. بعداً رئیس «د افغانستان بانک» که څارنوالی بر ضد او در چارچوب دوسیه Kabul Bank دوسیه جزایی ترتیب نمود، به امریکا فرار کرد ودرانجا درخواست پناهندگی سیاسی نمود. بانک سابق Kabul Bank از طرف وزارت مالیه اصلاح سازی شد وحالا بنام New Kabul Bank فعالیت میکند.
وزارت مالیه به تاریخ بيست دوحوت هشتادنوطی استهدائیه ای به امضای زاخیل وال وزیر مالیه، از ریاست جمهوری خواهان هدایت در مورد قروض بانک گردیده و مدعی شده است که يکصد سي دو ملیون قروض بدون طی مراحل قانونی به اشخاص زورمند توزیع شده اکثریت قروض تضمین ندارند و یا سند تضمین جایداد های شان جعلی می باشد یا اینکه اصلا جایدادی به نظر نمی رسد…

بعد ازماجرای کابل بانک که مشخص شد حدود نهصد ملیون دالر در آن اختلاس صورت گرفته بود، ماجرای پشتنی بانک، ضربه  ی کوبندۀ دیگری براعتبارسیستم بانکداری افغانستان وحکومت کرزی است.  

بندرحيرتان

محمد یعقوق زازی، رییس خدمات بندری حیرتان که از سوی یک هیأت موظف بلخ که متشکل از نماینده‌های امنیت ملی، ادارۀ مبارزه علیه فساد اداری درشمال و سارنوالي می باشد، به اختلاس وسوء استفاده ازصلاحیت وظیفوی متهم گردیده است. زازی صدها هزارافغانی را با استفاده ازصلاحیت وظیفوی‌اش، ازبودجۀ این اداره حیف و میل کرده است. موجودیت فساد اداری، درخصوص شیوۀ اجراآت و تهیه وترتیب اسناد خریداری غیرضروری یک عراده تراکتور، و یک عراده موتر بس سرویس ۴۰۴ و همچنان تخطی وتخلفات درسیستم و شیوۀ اجراآت پروسۀ داوطلبی قرارداد پورت (۴)، اجراوتوزیع غیرقانونی مکافات ومساعدت‌های نقدی به عدۀ ازهمکاران و کارمندان و زارت تجارت، از جملۀ موارد فساد اداری است که در این اداره تثبیت شده است.
در مورد خریداری غیرضروری و غیر قانونی یک عراده تراکتور توسط یعقوب زازی رییس خدمات بندری حیرتان آمده است: رییس خدمات بندری حیرتان، یک عراده تراکتور را با اسناد ساختگی پاکستانی که به صورت تزویر و جعل ساخته شده از موتر فروشی احمد خالد (که اصلاً به این نام، موتر فروشی وجود ندارد) خریداری شده و توسط این اسناد مبلغ (۱۹۸۰۰۰) افغانی را از بودجۀ ادارۀ خدمات بندری حیرتان کشیده است و مبلغ یاد شده توسط رییس ادارۀ خدمات بندری حیرتان (یعقوب زازی) حیف و میل گردیده است.
انجنیر محمد عالم معاون ترانسپورت وعضو هیأت خریداری ادارۀ خدمات بندری حیرتان گفته است که این تراکتور به دستور رییس ادارۀ خدمات بندری حیرتان از شهر جلال آباد آورده شده و بعداً اسناد آن به دستور زازی ساخته شده است. همچنان رییس خدمات بندری حیرتان، در خریداری یک موتر بس (۴۰۴) که از موتر فروشی جیحون شهر کابل خریداری شده، نیز به سوء استفاده از صلاحیت وظیفوی و اختلاس متهم است.
مول‌الدین آمرادارۀ خدمات بندری حیرتان گفته است که محمد یعقوب زازی رییس این اداره، در خریداری این موتر قبلاً با یکی ازاقاربش در کابل به نام نعمت‌الله قرار داده نموده و هنگامی که آنان برای خریداری موتر به کابل می‌رود، یک عراده موتر مستعمل را به اساس قرار داد قبلی محمد یعقوب زازی به مبلغ، (۳۴۵۶۱۲۵) افغانی خریداری کرده است و ضمن مصارف طی مراحل اسناد ترافیکی و محصولات گمرکی موتر متذکره، مبلغ (۴۵۰۰۰۰) افغانی را از خرید موتر اضافه بالای مبلغ… خریداری شده، به دستور محمد یعقوب زازی رییس این اداره اضافه کرده است که مبالغ یادشده نزد نعمت الله یکی از اقارب زازی می‌باشد. به اساس گفته‌های مول‌الدین آمر خدمات این ریاست که در ترکیب هیأت خریداری موتر نیز بوده است، نعمت الله شخص قراردادی زازی اسناد خریداری موتر ۴۰۴ را به شکل جعلی و تزویر به نام شرکت شهزاده اوریاخیل ترتیب داده است.

دروزارت مهاجرين وعودت کننده گان چه ميگذرد؟

جماهيرانوری وزیر مهاجرين وعودت کنندگان چندين باراز کمیساری عالی سازمان ملل متحد درامور پناهندگان (UNHCR)، خواسته است تا ده‌ها هزار دالر امریکایی را به حساب شخصی شماری از افراد خاص او تادیه کنند.

جماهير انوری، در مکتوب شماره 155، تاریخ 6/6/2012 عنوانی کمیساری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، گفته که دو چک را به مبلغ 97531 دالرامریکایی به احمد شکران عثمانی، مسوول مالی و اداری اداره مساعدت‌های اين وزارت بپردازد. اما در اين مکتوب، هدف پول مشخص نشده است.

 کمیساری عالی سازمان ملل متحد به تاریخ 5/6/2012 نیز حدود 50 هزار دالر امریکایی را به چک شماره 170403 بانك “استاندارد چارتر” به عثمانی فرستاده است. در همین تاریخ چك ديگری نيز از سوی اين كميساری با شماره 170402 مبلغ 47531 دالر، باز هم به حساب آ عثمانی انتقال داده شده است. در مکتوب شماره 1AFG/KBL/FIN/001، تاریخ 7 جون 2011 کمیساری سازمان ملل متحد عنوانی استاندارد چارتر بانک گفته شده است که این بانک حدود 97531 دالر امریکایی را به احمد شکران عثمانی مسوول مالی و اداری وزارت مهاجرين و عودت کنندگان بپردازد. با این حال، احمد شکران عثمانی می‌گوید که او بر اساس هدایت جماهير انوری، 50 هزار دالر امریکایی را به خانم انوری پرداخته است. بر اساس هدایت جماهير انوری، حدود 50 هزار دالر را به شازیه، یکی از خانم‌های انوری تحویل کرد‌ه‌ام و 47 هزار دالر باقی مانده به شرکت توریستی “هپی دیز” که وزیر به نام او بل‌های جعلی از بابت سفرهای خارجی ساخته بود، تحویل شده است. من تعهد شازیه را در یک ورق نیز گرفته‌ام.”

اما وزیر مهاجرين، می‌گوید که بستگان او به پول وزارت مهاجرين احتیاج ندارند و عثمانی 50 هزار دالر را به مالک مهمانخانه (نثار احمد، رییس شرکت امید فارما) که برای ملاقات خارجی‌ها کرایه شده بود، پرداخته است.

انوری به مشارکت رسانه‌های آزاد گفت: “50 هزار دالر، کرایه یک ساله‌ خانه بود و ما این خانه را برای ملاقات خارجی‌ها، تحت نظر عبدالصمد حامی، معین مالی وزارت اجاره گرفته بودیم. بستگان ما به پول احتیاج ندارند و 47 هزار دیگر قیمت تکت سفرها بود.” با اين حال عبدالصمد حامی، معین مالی و اداری وزارت مهاجرين، اما می‌گوید که این وزارت هیچ خانه‏ای را کرایه نگرفته است و او در جریان این موضوع قرار ندارد.

با این حال، عثمانی نیز با رد این ادعاها می‌گوید پس از آن‌‌که هیأت کمیساری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، بررسی‌های خود را در این مورد آغاز کرد، انوری، سند جعلی 50 هزار دالر را به نام شرکت امید فارما از بابت کرایه مهمان‏خانه ساخت. عثمانی می‏افزايد: “پس از بررسی‌های هیأت از سوی کمیساری، در رابطه به حیف و میل 97 هزار دالر، وزیر مرا به دفتر خود خواست و تهدید کرد که باید یک سند جعلی را به نام شرکت امید فارما امضا کنم. چون یک کارمند قراردادی بودم و در آن لحظه که محافظان وزیر بالای سرم ایستاد بودند، هیچ راهی نداشتم و ورق شرکت امید فارما که به قلم یوسف سکرتر وزیر نوشته شده بود، با امضای جعلی تعهد کردم که به 50 هزار دالر را به مالک شرکت امید فارما تحویل کرده‌ام.” او می‌افزاید که پیش از ساختن این قرارداد، او 50 هزار دالر را بر مبنای هدایت جماهير انوری به شازیه، خانم وزیر، پرداخته است. عثمانی ادامه می‌دهد که او چندی پیش وضعیت موجود وزارت مهاجرين را تحمل کرده نتوانست و مجبور شد که از سمت خود استعفا دهد.

در همین حال، کمیته مستقل مشترک نظارت و ارزیابی مبارزه با فساد اداری (MEC)، در مجموعه پنجم سفارش‌ها و بنچمارک‌های خود نوشته که وزارت مهاجرين و عودت کنندگان حساب‌های دوگانه بانکی را باز کرده و از طریق آن کمک‌های مالی کمیساری عالی سازمان ملل متحد درامور پناهجویان را به دست آورده و این عمل در مغایرت با قانون اداره امور مالی و مصارف عامه قرار دارد.  دربخشی از این سفارش‌ها آمده است: “چون پول از مجرای اساسی دولت به مصرف نمی‌رسد و از ریاست بودجه وزارت مالیه نیز در این مورد تقاضایی صورت نمی‌گیرد، بنا معلوم نیست که پول‌ها چگونه و به چه منظور تخصیص داده شده و چگونه مصرف می‌شود؟”

از سوی دیگر، سندهایی که به “مشارکت رسانه‌های آزاد” رسیده است نشان می‌دهد که شماری از بست‌های وزارت مهاجرين و عودت کنندگان توسط برخی از مقام‌های ارشد این وزارت به فروش می‌رسد.

در یک نامه سرگشاده شماری از کارمندان عالی رتبه وزارت مهاجرين عنوانی آقای کرزی گفته شده است که ظلم، بی‌دادگری، چور و چپاول، خویش خوری، قوم‌ پرستی، در وزارت مهاجرين وعودت کنندگان بیداد می‌کند و در شرایط کنونی ارگان‌های عدلی، قضایی و کشفی به داد آنان نرسیده‌اند و صدای شش ملیون مهاجر و آواره‌ دور از وطن و نیم ملیون بی‌جا شده داخلی، از گلوی‏شان فریاد می‌کشد.

در بخشي از این نامه آمده است که قیمت بست‌های کلیدی وزارت مهاجرين و عودت کنندگان از سوی جماهير انوری به میراث مانده است: “ریاست‌های مرکزی و ولایت‌ها که قیمت زمین افزایش یافته حدود 80 هزار دالر امریکایی، آمریت‌های مرکزی و ولایت‌ها حدود 50 هزار دالر امریکایی به فروش می‌رسد. آقای انوری هفتاد درصد معاش مشاوران قراردادی را نیز به عنوان کمیشن می‌گیرد.”

در همین حال، سندها نشان می‌دهد که سه تن از کارمندان عادی وزارت مهاجرين بیش از یک ملیون افغانی از نظر محمد، خزانه دار این وزارت پول گرفته‌اند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که مهمایون انوری (داماد جماهير انوری) از کارمندان وزارت مهاجرين و عودت کنندگان از سال 1390 تاکنون، پنج بار، بیش از 400 هزار افغانی از نزد نظر محمد، خزانه دار این وزارت گرفته است.

همایون در یادداشت‌های خود نوشته است که مقداری از پول‌ها را به خاطر اعاشه مهمانان از خزانه دار گرفته است. هم‌چنین، سندها نشان می‌دهد که حاجی سردار محمد کاکر، مدیر عمومی مهمانخانه وزارت مهاجرين، چهار بار، حدود یک ملیون وسیصدهزارافغانی از ریاست مالی واداری گرفته است.

با این همه، درمکتوب شماره 5169، تاریخ 15/4/1391 ریاست 82 امنیت ملی عنوانی لوی څارنوالی آمده است که محمد کاظم حق پال، آمرپیشین ریاست مهاجرين ولایت لغمان، حدود 6 هزاردالرامریکایی، معاش 13 کارمند این اداره را اختلاس کرده است. در بخشی ازاین مکتوب تأکید شده است: “حق پال حدود 6 هزاردالر امریکایی معاش 13 کارمند را که از سوی کمیساری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان داده می‌شد، اختلاس کرده است. احتمال می ‌رود که وزیر مهاجرين از سوی وی تطمیع و سوء استفاده آن را کتمان کرده باشد.”

جماهير انوری، پس از این مکتوب، موافقه ریاست جمهوری را به خاطر تبدیل محمد کاظم حق‌پال از ریاست مهاجرين ولایت لغمان به ولایت پکتیکا به دست آورد. پس از آن ‌که ریاست 82 امنیت ملی از اختلاس معاش‌های کارمندان توسط برخی ازمسوولان ریاست‌های مهاجرين ولایت‌ها پرده برداشت، کمیته مستقل مشترک نظارت و ارزیابی مبارزه با فساد ادری (MEC) نیز درمجموعه‌ پنجم سفارش‌ها و بنچمارک‌ها، از اختلاس در معاش‌های کارمندان وزارت انتقاد کرده است. در بخشی از این سفارش‌ها آمده است: “اختلاس توسط کمیساری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در خصوص پرداخت معاش‌های دوگانه کارمندان غیابی و سایر فعالیت‌های فریبنده در منابع بشری (وزارت مهاجرين) صورت گرفته است.” جماهير انوری اما می ‌گوید که او از معاش‌های امتیازی کارمندان واحد اداری در ولایت‌ها آگاهی ندارد. با این حال، جماهير انوری در مکتوب شماره 263/191، تاریخ 23/1/1391 عنوانی ریاست حالت‌های‌ اضطراری این وزارت نگاشته است که درصورت اجرای هدایت‌ها و حکم‌های غیرقانونی او، اجرا کننده مسوول و پاسخگو می‌باشد. در بخشی از این مکتوب آمده است: “درصورتی ‌که آمرها، هدایت‌ها و حکم‌های این‌جانب (جماهير انوری وزیر مهاجرين و عودت کنندگان) خلاف قانون‌ های اساسی، کار، کارکنان و دیگر قوانین نافذه باشد، مسوولیت آن به دوش اجرا کننده می ‌باشد.” اما یک مقام این وزارت می‌ گوید زمانی که جماهير انوری، هدایت‌ها و حکم‌های خلاف قانون صادر می‌کند، کارمندان و مسوولان به ‌خاطر حفظ مقام خود مجبور می‌شوند که آن را اجرا کنند.

این مقام گفت: “کارمندان به خاطر این که وظایف خود را از دست ندهند، مجبور می‌شوند که حکم‌های غیرقانونی وزیر را اجرا کنند و پس از اجرای آن، وزیر مسوولیت را به دوش کارمندان خود می‌ گذارد.”

شماری از مسوولان وزارت مهاجرين مدعی‌اند که انوری با هدایت‌ها و حکم‌های غیرقانونی خود، زمینه فساد اداری، اختلاس را مساعد می ‌کند و با این کار خود با سرنوشت حدودشش ميلیون مهاجر و پناهنده افغان ونیم ميلیون بی ‌جا شده داخلی بازی می ‌کند. این مسوولان می‌گویند که درحال حاضر وزارت مهاجرين وعودت کنندگان به عنوان فاسدترین و ناکارا ترین وزارت‌ تبدیل شده و هیچ کار بنیادی را برای بی‌جاشدگان و عودت کنندگان انجام نداده است.هشت صبح.

درگمرکات غرب کشور

در جریان سال 1392 دوازده تن از کارمندان ریاست‏های گمرکات ولایات هرات، فراه و نیمروز به اتهام فساد اداری و اختلاس بازداشت وبه ادارات عدلی و قضایی معرفی شدند.  پنج تن ازاین افراد مامورین گمرک هرات، چهار تن شان کارمندان گمرک ولایت فراه و سه تن دیگرمامورین گمرک ولایت نیمروزبودند.  چهار تن از این افراد که کارمندان ریاست گمرک ولایت فراه بودند، بعد از آن از سوی اداره مبارزه با فساد اداری بازداشت شدند که از پنج موتر اموال تجارتی بالاتر ازدوملیون افغانی رشوت اخذ نموده و محصول گمرکی آن را پنجاه درصد تخفیف داده بودند. اگر روزانه، صد موتر باربری، مال وارداتی خود را در گمرک ولایت فراه محصول نماید پول رشوه پرداختی آن بالاتر از چهل ملیون افغانی می‏شود. از طرف دیگر، مسولان ادارات کشفی در زون غرب، می‏گویند که فساد اداری در گمرکات ولایات فراه و نیمروز در طی سال جاری به صورت قابل ملاحظه‏ ای افزایش یافته است.

گمرک فراه از جمله فاسدترین گمرگ در غرب افغانستان می‏باشد که در جریان دوازده سال گذشته هیچ اداره‏ای موفق به ریشه‏کن نمودن فساد در این اداره نگردیده است. بنا به اظهارات وی، حمایت والیان و ادارات عدلی و قضایی در طی چند سال گذشته از مامورین فاسد اداره گمرک فراه باعث شده تا ارگان‏های کشفی نتوانند مجرمین را بازداشت و به پنجه قانون بسپارند.  گمرکات افغانستان درانحصار حلقه خاصی ازمافیای اقتصادی است، رؤسای گمرکات که مستقیماً ازطرف وزارت مالیه تعیین می‏شوند هر ازگاهی جابه‏جا می‏شوند. گردش مالی ازطریق دریافت رشوه وکمیشن‏ کاری ها تنها درگمرک هرات و اسلام‏قلعه روزانه به چندین ملیون دالرمی‏رسد که سهم عمده‏ای ازآن به مقامات وزارت مالیه وشخص وزیر مالیه می‏رسد. شکایت‏های تاجران درمورد موجودیت فساد درگمرک هرات زیاد است وسیستم نظارتی ازسوی ادارات ذی‏ربط کمتر می‏باشد. موجودیت فساد دراداره گمرک هرات باعث شده تا اقلام مشابه تولیدات داخلی از ایران وارد افغانستان شود که این خود یک ضربه محکم بر پیکره اقتصادی کشور وارد می‏کند.

چندین بار دیده شده که مامورین بخش تشریح گمرک هرات محصول اموال تجارتی واردکنندگان را به دلیل اخذ رشوه، پایین آورده‏اند؛ به طورمثال، یک تاجرده‏ها تن سیخ گول را وارد گمرک هرات می‏کند اما به عوض آن یک مال ارزان‏تر محصول می‏گردد.
والی هرات، می‏گوید که اداره‏های درآمدزا به خصوص اداره گمرک ولایت هرات آغشته به فساد می‏باشد. سید فضل‏الله وحیدی، والی هرات، می‏گوید دراداره گمرک هرات درحال حاضر سي درصد فساد موجود می‏باشد. اومی‏گوید با وصف تلاش‏های زیاد توانسته است تا میزان واقعات فساد اداری را دراین اداره کاهش دهد. والی هرات می‏گوید، فشارهایی که از سوی برخی ازمقامات دولت مرکزی وجود دارد باعث به وجود آمدن شرایط فساد در اداره گمرک هرات شده است. به گفته وحیدی، این فشارها در جریان امسال باعث شد تا احمدتمیم کاکر، رییس گمرک هرات، “چند بار استعفای خود را پیش من بیاورد، اما من قبول نکردم”.

برداشتهاويادداشتها: حزب همبستگي، بخدي ، شبکه هاي خبري،منابع روسي ، وبگاه هاي آمريکايي دخيل درمسايل افغانستان وپژوهشهاي قبلي نويسنده …