بسنده
![](https://mashal.org/media/amin1.jpg)
نظمگونه ی تغزلی
شام اگر مهتاب دارد، شاه شاهان است و بس
گل اگر با گل نشیند یک گلستان است و بس
زاغ را شاهینی ناید ، بر لب بام بلند
همت افتاده را یک دشت دامان است و بس
رستمی ؟اسطوره ی باید ترا ای همنفس
ورنه خاک و سرزمبنی یک سمنگان است و بس
قطره ها در بی پناهی رودبار زنده گیست
دستی گر دستی نگیرد پای لنگان است و بس
میرسد از دور بادی بار دیگر هوشدار!
این نوازشهای هستی تیغ برران است و بس
امین آریبل