سخن عشق
رسول پویان نجوای دل بوقت سحرگوش می کنم درد و غـم زمانـه فـراموش می کنم مرغ سحـر که نغـمۀ آرام سـر دهـد داد و فغان و ولوله خاموش می کنم امواج رقص نورکه دل را دهد جلا سیمین بـر سپیده در آغـوش می کنم درروزعاشـقان سخن عشـق گل کند دامان سـرد و تفـتیده گلپوش می…
بیشتر بخوانید