رضاشاه وملک الشعرای بهار
در زمان رضا شاه و گویا به دستور او محمد درگاهی که کلانتر بوده معروف به ”ممد چاقو“قصد کشتن ملک الشعرای بهار را داشته و در کمین که بهار از مجلس خارج شود ( بهار آن زمان سخن گوی اقلیت چهارده نفره مجلس به ریاست مدرس بوده و مورد خشم رضا شاه) بهار بعد از استیضاح در راهرو با عده ای مشغول گفتگو بوده که مدیر و صاحب روزنامه رعد قزوین بنام واعظ قزوینی از مجلس خارج می شود و چون با قد کشیده و اندام باریک شباهت خاصی به بهار داشته به اشتباه قصد جانش می کنند ، او فرار میکند ولی جانیان جلو در مسجد سپهسالار او را
می گیرند و سر می بربد .سر را جلو چراغ بستنی فروش محله می بینند و به اشتباه خود پی می برند
این که می گوید : خصم در کثرت و قانون طلبان در قلت ، منظور از قلت همین چهارده نفرند
مهادیو ، نظرش به رضاشاه است به معنای ”دیوبزرگ“ که گویا ان زمان در سفارت فرانسه این خبر را به او می دهند و رضا شاه با تبسمی می گوید خبر رسید که بهار را هم کشتند.
چارده تن به فضای فلک آزادی
نیم شب همچو مه چارده خرگاه زدند
خواستند اهرمنان تا ز کمینگاه مرا
خون بریزند از این رو ره و بیراه زدند
ناگهان واعظ قزوین به کمینگاه رسید
بر سرش ریخته و زندگیاش تاه زدند
خبر آمد بمهادیو که شد کشته بهار
زین خبر دیوچگان خنده به قهقاه زدند
بار دیگر خبر افتاد که زنده است بهار
زان تغابن نفس سرد به اکراه زدند
ملک الشعرای بهار.
ارسالی حسین سالاری