دولت و خدمت!
دولت به انگلیسی State و به فرانسوی Etate و یا به یونانی Status که از دید حکمای اسلام و فیلسوفان غیر مسلمان و یا از دید پوزیتویست ها و قرارداد گرایان که دولت ماهیت اش خدمت می باشد٬ و هیچ باور و نظری اختلاف نظر٬ در خدمت بودن دولت ندارند. پس سرکشی های دیکتاتوری قدرت دولت٬ در برابر مردم از کجا ریشه می گیرد؟
ریشه قدرت:
چه دولت مردمی باشد یا دیکتاتوری٬ ریشه و اساس دولت مردم است. یعنی در نوع دیکتاتوری جهل و سطح پاین آگاهی مردم از حقوق شان٬ مسبب محرکه های استخباراتی و نوع دولت های غیر مردمی در افغانستان٬ پسا ۷ و ۸ ثور می باشد.
پس تدوام بی ثباتی سیاسی در افغانستان٬ در مدیریت نگهداشتن افکار مردم در تنازل چون بنیادگرایی دینی و قوم گرایی٬ آسیب های اند که ریشه بی ثبات و قدرت های غیر مردمی را٬ شکل داده است. هرچند از زیر مجموعه ارتباطات تغییر فکری بسوی مدرنیته٬ در نسل جدید محسوس و ملموس می باشد. که چگونگی تغییر برای آینده بهتر را٬ ژرف نگری نمود.
افغانستان و تغییر:
تغییر و مثبت نگری نمایانگر روح و روان مطلوب در کالبد انسانی می باشد. که تغییر با افکار سازنده کشوری٬ از نهادینه شدن افکار در بستر های جامعه پدیدار می شود.
برای تغییر دو الگو جهانی چون انقلاب کبیر فرانسه ۱۷۸۹ و انقلاب سرد یا فرجام اصلاحات طلبان انگلستان ۱۶۸۸ داریم. که در قدم ثانوی تغییر برای افغانستان٬ می توان از تجارب دیگران مستفید شد. یعنی سازندگی فکری را٬ نخست از ارزش ها و افکار عمومی داخلی تکاپو کرد. همچنان خرد سیاسی مصداق تغییر در گفتگو در تضاد جنگ است. یعنی اگر در افغانستان چند دهه دیگر نیز جنگ ادامه داشته باشد٬ آخر گفتگوست پس چرا حالا گفتگو نکرد؟
اما به گفته توماس هاپس: هر تعهد بیدون شمشیر فقط حرف است … در حالیکه پیمان شکنی٬ که تعهد و پیمان در قرآن مهر شده بود٬ نیز در تاریخ داریم. در نتیجه از نیرو جنگی و متحد٬ چون نماد و کاریزمای تغییر٬ در بستر عقلانیت سیاسی همانا گفتگو استفاده کرد.
مطلب فوق گرفته شده از اثر: روان درمانی تا بلوغ سیاسی
محمدآصف فقیری