اوجالان رهبر!؟ پکک، جُغدی در پوست شیر!

محمدعثمان نجیب :
پایگاه جهانی خبرگزاری بیبیسی روز دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۷۷ (۱۵ فوریه ۱۹۹۹) در گزارشی گفته بود که عبدالله اوجالان رهبر مبارزان کردهای کردستان ترکیه به دام نیروهای ترکیه افتاده و دستگیر شده. من که خبرهای خبرگزاری جهانی بیبیسی فارسی در شامگاه سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۷۷ را دنبال میکردم که خبری غیر قابل انتظاری شنیدم. باور گفت اوجالان در نخستین مصاحبه پسا گرفتاری با نوعی تضرع گفت که اگر او را رها کنند همه چیز خوب میشود و همزمان عذرخواهی نمود. خوب به یاددارم که باور با تأثر گفت انتظار نه داشت از رهبری نامکشیدهیی چون اوجالان آن همه جبونی و ترس را ببیند. از همان دقایق نخست بود که من دگر اوجالان را هرگز با نگاهی به عنوان یکرهبرِ دارای کاریزمای منحصر به فرد نهشناختم. چون دلاوری و جانبازی و جانفدایی کسی که هزاران نفر را برای فدا کردن جانهای شان در راه آزادی بسیج کرده، باید و باید هزاران مرتبه زیادتر از هرکسی و الگوی مقاومت راستین میبود. سوگمندانه اوجالان از این نمط توشهیی نه داشت و هر چه داشت هراس از مرگ و شکنجهی احتمالی بود که او را در بند خود کشیده بودند. من که آن گزارش را شنیدم، پنداشتم اوجالان باید میگفت اگر شما یک اوجالان را دستگیر کرده و در بند کشیدید، صدها هزار اوجالان دگر در سراسر کردستان سینههای شان را سپر راه آزادی شان کردند و راهِ جزء به پیروزی داعیهی شان پایانی نه دارد. برای من و همرزمان ما که مبارزه برضد نابرابریها و ستم ملی و نادیدهانگاری حقوق مردم توسط یک گروه خاص قومی و تباری بخشی از حیات روزمرهی ما شده و تا کنون در آن راه روانیم، واکنشهای اوجالان بسیار ارزشداشتند که باید میبودند، مگر انتظارها از وی واهی بودند. اوجالان از آن روز تا کنونی که من این مقاله را مینویسم، از دید من و همه مبارزان راه آزادی، جغد ترسویی در نقاب شیر غُرِندهیی بیش نیست. اوجالان از بدو گرفتاری و گمانم بسیار پیش از آن هم ارزش مبارزاتی خودش را نه دانسته بوده، چون بیارزشی خود را به نمایش گذاشت. اوجالان درک نه کرد که او در موقعیت بسیار بلندجهانی قرار داشت و جهانِ دشمن و دوستِ ترکیه و پیکاکا، نظارهگر برخورد دولت ترکیه با وی اند و حمایتاش میکنند. حتا اگرکسی او را حمایت هم نه میکرد، مرگ سرافراز برایش نام ماندگار میبود، از بدنامی کنونی که دارد. شاید هیچ رهبر سیاسی نلسن ماندیلا، چهگوارا، گاندی، نهرو، هوشیمین، ببرک کارمل، امیر حبیب الله کلکانی، احمدشاه مسعود، فیدلکاسترو نه شوند که در مرگ و زندهگی شان از آنان به نکویی یادیگردد. مگر گاهی مرگ برای بسیاری کسانی مانند اوجالان بهترین راهِ حفظ احترام برای شان بود و است که نصیب وی نه شد. اگر اوجالان در همان ساعات نخست اقدام به گرفتاریاش کشته میشد، امروز یک قهرمان اسطورهیی راستینی بود. چون پسا گرفتاری، ثابت ساخت که خیلی ترسو و جبون است و حیف که نامش رهبر بزرگترین گردانهای فداکار و رزمندهی کردستان اعم از زن و مرد و پیر و جوان گذاشته شده. اوجالان از همان دقایق نخست گرفتاری نشان داد که بالون باد کردهیی بیش نه بوده، وقتی هوایش را کشیدند، خودش سقوط خود را رقم زد. جهان در نخستین ساعات گرفتاری وی مرزهای آشکار نفرت از رژیمهای ترکیه و یونان و کینیا را به میان آورد.
بهرام رحمانی در یک نوشتهی دراز، به چهگونهگی گرفتاری اوجالان پرداخته و آن نوشته را به تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ در تارنگاشت «کار» سامانهی آگاهی رسانی سازمان فداییان خلق ایران اکثریت همهگانی ساخته و اینگونه آغاز دارد:
«نوزده سال پیش، ۱۵ فوریه ۱۹۹۹، آدمربایانسازمانهای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل، یونان، ترکیه و…، عبدالله اوجالان را در کنیا ربودند و به ترکیه انتقال دادند.
اوجالان روز دوشنبه 26 بهمن 1377 – 15 فوریه 1999، در یک عملیات تروریستی و آدمربایی با همکاری سازمانهای پلیس مخفی کنیا، آمریکا، اسرائیل، ترکیه و…، در نایروبی دستگیر شد. خبری دستگیری وی را بولنت اجویت نخست وزیر وقت ترکیه اعلام کرد. اجویت گفت که جزئیات دستگیری اوجالان هیچگاه افشا نخواهد شد. بهگفته او، اوجالان در عملیاتی که توسط ساززمان اطلاعات ارتش ترکیه و سازمان اطلاعات ترکیه(میت)، طی ده روز انجام دادند انجام شد، دستگیر گردید. وی محل دستگیری اوجالان را اعلام نکرد. درباره جزئیات دستگیری وی و همکاری کشورهای مختلف در آن زمان، مطالب مختلفی در رسانهها منتشر گردید. دولت ترکیه با استقرار نیروهای نظامی خود در مرز سوریه این کشور را تهدید به حمله نظامی در صورت عدم اخراج اوجالان از آن کشور کرد. اوجالان در پی این تهدید و به دلیل این که جنگی رخ ندهد، سوریه را به مقصد روسیه ترک کرد. وی در ماههای بعد به برخی کشورهای دیگر از جهان همچون ایتالیا و یونان و سرانجام به نایروبی رفت و در محل اقامت سفیر یونان(یونان بر سر اختلاف ارضی و اختلاف ترکها و یونانیها در قبرس دارای روابطی وخیمی در نیم قرن اخیر بودهاند) مستقر شد. اوجالان سفارت یونان را به همراه وکیلان خود و چند مقام کنیایی به قصد فرودگاه نایروبی جهت سفر به یک کشور آفریقایی دیگر ترک میکند. اما اتومبیل وی در مسیر ناپدید میشود. یک روز بعد اجویت نخست وزیر ترکیه خبر دستگیری و انتقال وی به ترکیه را منتشر و تلویزیون ترکیه تصاویری از وی با دست و پای بسته در کنار دو نیروی امنیتی دیگر نشان داد.
دولت یونان هر گونه همکاری با دولت ترکیه برای دستگیری وی را تکذیب کرد. در بیانیه سفارت یونان در واشینگتن آمده بود که وی اجازه یافت در سفارت آن کشور در نایروبی بماند تا راهحلی برای مشکل وی بر اساس استاندارهای اتحادیه اروپا یافت شود. با این حال افکار عمومی و مطبوعات یونان به شدت علیه پانگراس، وزیر خارجه وقت یونان، برانگیخته شده و انتقادات تندی علیه او ابراز کردند. طرفداران اوجالان نیز سفارت خانههای یونان را مورد حمله قرار دادند. وکیل اوجالان نیز گفته بود مقامات یونانی موکلش را فریب دادهاند.»
گزارشات گاه و ناگاه در بیست و چند سال بازداشت اوجالان پیرامون سرنوشت و حمایت از وی بسیار فراگیر بوده و اند. مگر ده برابر برعکس آن حمایتهای جهانی، مردمی، گردانهای رزمیکردستان، سازمانهای مختلف حقوق بشری، نهادهای معتبر بینالمللی، خود اوجالان در سقوط شخصیت خود تیشه به ریشه اش زد. او با نشر اطلاعیهها، اعلامیهها و حتا دستوراتِ ویرانگر برای کردستانیها و همهکُردها به جای نیروبخشی در مقاومت و آزادی اندیشی و تشویق به مبارزه تا ایجاد کشور مستقل کردستان، خواست تنها به خاطر زنده ماندن خود همه را نابود کند. اوجالان باید بداند که حمایت جهان و مردم جهان و مردم کردستان و یگانهای فداکار و رزمندهی کردستانی، حمایت از یک داعیهی برحق است، نه شخص او. این که آنان از اوجالان یک قهرمان ساختند، احسنت به شهامت شان، مگر نه میشود، هر چرندی که اوجالان برای خفهسازی نهضت اوج گرفتهای چهلسالهی کُردهای قهرمان کردستانهای ترکیه، سوریه و عراق سر داد، گوش بدهند و عملی کنند. در اینصورت مرگ خودشان را به دستان و تصمیم خود رقم میزنند. نابخردی دگر اوجالان این است که تن به جدا سازی کردها داد و تنها کردان ترکیه را خطاب کرد و انحلال و حذف پیکاکا را خواست. با این کار شکاف عمیقی میان کردان را با آورد. به یاد داشته باشیم که تن دادن مبارزان کردستانی به این فراخوان ترسنده و جبونانهی اوجالان معنای رفتن به پای خودِ هریک کردستانی است در گودال نابودی. چهگونه خرد میپذیرد که یک مقاومت شکل یافته و نهادینه شدهی چهل ساله را از میان برد؟ مقاومتی که حالا به یک جنبش ماندگار، سرنوشتساز، دارای نیروی به شدت مجهز و فداکار و وطندوست و مبارز و با امکانات و سازمان یافتهگی عظیم تشکیلاتی، لوجستیکی، جنگافزرای، سنگرداری و رزمآوری مبدل شده است، هرگز قابل انحلال نیست و تن دادن به فراخوان اوجالان، دفن کردن همه آرمانها، مؤفقیتها و شهادتهای کردستانی هاست. پسا این نشر این اعلامیهی جبونانهی اوجالان صاحبنظران زیاد از کشور ما پیرامون آن سخن گفتند. از آن میان،
جناب حفیظ روند متن مبسوط و با محتوایی نوشتن این چنین:
«کسی که برای من چکوارا و ماندلابود ، حالاگرباچف شده !!!!
این شخص نامدار عبدالله اوجولان رهبر پینجاه ساله حزب پی که که کردستان ترکیه میباشد که از برای حق تعین سرنوشت برای خلق کرد میجنگید و تا پیش از گرفتاری توسط پولیس امنیتی ترکیه در طی یک توطئه منطقه ای که تقریبن سی سال میشود در زندان مخوف ترکیه بسر میبرد وبه زندان ابد محکوم گردیده است ، پیش از گرفتاری برای من چکوارا بود ، پس از گرفتاری وزندانی شدن برای من نلسون ماندلا سیاست مدار خوشنام و مرد متین جهان بود و حالا که از زندان ترکیه پیام انحلال حزب کردستان ترکیه پی که که را داده و گفته است که سلاح هایتان را بزمین بگذارید ، برای من میخائیل گرباچف روسی میباشد که امپراطوری بزرگ جهان سوسیالیستی را سقوط داده به غرب فروخت . مگر اینکه عبدالله اوجولان بگونه که ازنامش پیداست از زندان بچه شرایطی این پیام را بیرون فرستاده گپ وحدیث دیگریست که میتواند ازنگاه من شخصیت اورا در صورت اثبات شکنجه و تهدید برآت بدهد .»
رزاق مأمون این عمل اوجالان را اشتباه بزرگ تاریخی وی خواند و گفت اوجالان با این کارش پرسشی را به میان آورد که چرا وی مردم خود را در چهل سال گذشته به شکنجه و کشتار و جنگ تشویق کرد؟
بیبیسی فارسی که گزارشگر وی در دومین روز گرفتاری اوجالان او را آدم جبون خطاب کرده بود، اعلامیهی تسلیم شدن اوجالان برای انحلال پیکاکا را پیام تاریخی!؟ خواند و کشورهایی که به نوعی با آزادی کردها و تشکیل کشور مستقل کردستان مشکل داشته و هراس دارند، همچنان از این سرافکندهگی اوجالان استقبال کردند. بیبیسی مهمترین گفتارها و واکنشها دربارهی صدور اعلامیهی شرمگینانهی اوجالان را بهروزرسانی کرده:
«…پکک که بیشتر در مناطق کوهستانی شمال عراق استقرار دارد میگوید باید به آقای اوجالان اجازه داده شود تا در یک کنگره ویژه حضور یابد.
این آتشبس حاصل ماهها مذاکره و میانجیگری دیپلماتهای اروپایی است و میتواند بر دهها هزار شبهنظامی کرد در سراسر ترکیه، عراق، ایران و سوریه تاثیر بگذارد.
دولت ترکیه از اعضای این گروه خواسته که فورا خلع سلاح شوند.
آقای اوجالان در پیام خود گفت که معتقد است ترکیه این ظرفیت را دارد که از طریق یک فرآیند دموکراتیک به دشمنی عمیق با کردهای این کشور پایان دهد.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه این پیام را «فرصتی تاریخی »خواند. اما این پیام باعث نشد حملات هوایی ترکیه علیه مواضع پکک متوقف شود.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت این کشور ازخلع سلاح و انحلال پکک استقبال میکند. او کنار گذاشتن سلاح را «گامی مهم در جهت نفی خشونت» خواند و گفت امیدوار است این تحول در سطح منطقه نیز آثار مثبت داشته باشد.
دبیرکل سازمان ملل، مشاور امنیت ملی آمریکا، وزارت خارجه آلمان و بریتانیا هم از این پیام آقای اوجالان استقبال کردهاند.
پکک در سال ۱۹۷۸ تاسیس شد و در سال ۱۹۸۴ مبارزات مسلحانه خود را برای ایجاد یک کشور مستقل کرد آغاز کرد. اما آقای اوجالان بعدها هدف استقلال کردستان را کنار گذاشت و از یک نظام دموکراتیک حمایت کرد.
در سال ۱۹۹۹، عبدالله اوجالان پس از دریافت وعده پناهندگی از سوی دولت ماندلا، عازم آفریقای جنوبی بود که در کنیا ربوده و به ترکیه تحویل داده شد.
آقای اوجالان در دادگاه به اتهام تروریسم محاکمه و به جرم خیانت به اعدام محکوم شد اما بعد محکومیتش به حبس ابد تقلیل یافت.
در بیشتر ۲۶ سال گذشته، او تنها زندانی جزیره ایمرالی در ترکیه بوده است، اما با وجود زندانی شدن، همچنان رهبر پکک و تاثیرگذارترین رهبر جنبش کردها در ترکیه بوده است…»
خبری را بی بیسی فارسی منتشر کرده که گویا پیکاکا به تبعیت از دستور!؟ اوجالان به جای عملیاتهای شان نوعی آتش بس میکنند.
نشریهی دیجیتالی کرد پرس هم گزارش مفصلی از بازتاب این تسلیم شدن بیقیدوشرط اوجالان یاد کرده و از آنجایی که اروغان بزرگترین سرکوبکنندهی آزادیهای بیان و سیاسی است، روزنامههای ترکیه این اعلامیه!؟ را ابزار تبلیغات گستردهشان قرار داده اند و کُردپرس در بخشی از گزارش خود نوشت:
«…به گزارش کردپرس، فراخوان تاریخی عبدالله اوجالان برای خلع سلاح، واکنشهای متضادی در رسانههای ترکیه برانگیخت. در حالی که رسانههای نزدیک به کردها آن را گامی به سوی صلح میدانند، روزنامههای طرفدار دولت و ملیگرایان ترک، با تأکید بر «پایان PKK»، همچنان از ادبیات تند علیه اوجالان استفاده میکنند.
هیأت دم پارتی برای سومین بار در زندان جزیره امرالی با عبدالله اوجالان، رهبر پیکاکا دیدار کرد. در این ملاقات، چهرههایی مانند احمد ترک، پروین بولدان، سِری ثریا اُندر، تولای حاتم اوغو، تونجر بکرخان، چنگیز چیچک و فائق اوزگور ارول حضور داشتند. علاوه بر آن، سه زندانی دیگر امرالی، عمر خیری کُنار، حامیلی ییلدیریم و ویسی آکتاش نیز در این نشست شرکت کردند. اوجالان و سایر زندانیان حاضر، در این ملاقات، بیانیهای تاریخی صادر کردند که پس از بازگشت هیأت به استانبول، در یک نشست خبری اعلام شد و واکنشهای گستردهای در سطح داخلی و بینالمللی به دنبال داشت».
چنین است پایان کار، وقتی خطایی به ناگاهی در رأس یک ملت عظیم آزادیخواه قرار میگیرد و آن خطاکارانی چون اوجالان و کرزی و غنی که برای بقای خود، ملتهای شان را تباه میکنند.
مرگ بر تو شرف میبخشید اوجالان و کاش کشته میشدی.
منابع استفاده شده در نوشتن این مقاله:
خاطرات بایگانی شدهی هوش خودم.
تارنگاشت کار، نشریهی سازمان فداییان ایران:
خبرگزاری بیبیسی:
پکک: در اجابت درخواست عبدالله اوجالان «از امروز اعلام آتشبس میکنیم» – BBC News فارسی
خبرگزاری کُردپرس:
ویکیپدیا فارسی.
تاریخچهی حزب کردستان ترکیه.
برکهی فیسبوک جناب حفیظ روند.
برنامهی ۴۶۹۵ جمهوری پنجم رزاق مأمون:

جمهوری پنجم | رزاق مامون | 4695 | بزرگ ترین اشتباه تاریخی عبدالله اوجالان