شمیم خیال
رسول پویان
شـراب کهنۀ سـرخ و سپـید نـوش ات باد
تماـم نـشوۀ میـخـانـه هـا بـه دوش ات باد
شکسته جـام طـرب در سـراب هجــرانی
سرودچک چک خون رزان نوش ات باد
ز پاره های دل عشق خـوشـه می سـازم
که لعل خاطره گوشوارگان گوش ات باد
بـه محـفـلی که خُـم بـاده می زنـد غـلغـل
شرار رقـص هنر گـرمای جوش ات باد
ز ســوز نـالـۀ فـرهـــاد کــوه می لــرزد
به قصر خسرو وشیرین تا نقوش ات باد
فـقـیــر عــشــق نــدارد تــاج ســلـطـانـی
دلا کـتان پـر از مهــر تـن پـوش ات باد
هـوای بـاغ شـمـیــم خـیــال پـروردسـت
بـه تاک بسته دو دستان گلفروش ات باد
گل از مصاحـب بلبل نمی کـنـد پـرهـیز
چکامه هـای طربخیـز دل نیوش ات باد
سـوال سـادۀ دل بی جـواب خواهـد ماند
نوای نغز غـزل هـا چرا خموش ات باد
خـرد به حلقۀ احساس اگـر شـود در بند
تمـام حــل معـمّـا اســیـر هـوش ات باد
19/9/2022