ای میهن ِ رنجور من
ای خطۀ محصور من
ای میهن ِ رنجور من
خونی شده جان وتنت
من مرده ام،توگور من
«««»
تا کی چنین ویران شوی
برخصم خود توخوان شوی
فرزند تو بی آب و نان
برجاهلان تو جان شوی
«««»
کابل به دست کفتاراست
بدخشانت بین ناراست
از مزارت تا به هلمند
مردمانش خواروزاراست
«««»
فاریاب صد پاره بینم
بامیان آواره بینم
از کنر تا بادغیست
نا توان بیچاره بینم
«««
قلب فرزند همچو آذر
خون ریزد چشم مادر
اخترانت زیر ابر و
دخترانت زیر چادر
«««»
کار « حداد» غم زدودن
در غمت شعری سرودن
رنگ نی از اشک چشممای دلیلِ زنده بودن !
مسعود حداد
17جنوری 2022