ستم تاریخی وتبعیض برهزاره ها پایان نیافت
![](https://mashal.org/media/nabizada.jpg)
محمد عوض نبی زاده
حکومت های استبدادی در افغانستان از ګذشته های دور به این طرف تبعیض و ستم تاریخی را برای مردم هزاره بیک امر قبول شده و یک تابوی تغییر ناپذیر مبدل و در شرایط فعلی نیز با وجود حضور یک ونیم دهه قوای ناتو و شعار های پور از هیاهو ی دموکراسی و عدالت اجتماعی هنوز هم دیدګا ه ها و اهداف تبعیض امیزحاکمیت قبیله در برابر اقوام هزاره مانند ګذشته ثابت باقی مانده است زیرا دیدګاه های تبعیض امیز تیم حاکم ارګ در جریان تصامیم کلان برملا وهمان تعصب حکومت های قومی سابق را با خود حمل نموده و مانند ګذشتګان شان میخواهد ستم تاریخی را بالای مردم هزاره عملی سازد .مردم هزاره باید علیه این تبعیض آشکار مقاومت نماید ودر اوج ستمگری، «قیام مردمی بدون خشونت» را در برابر بیعدالتی حکومت کنونی راه اندازی و بهثمر برساند، بیعدالتی و تبعیض بار دیگر بهصورت آشکار و برهنه, تلخی و خشونت خویش را به رخ هزاره ها میکشد.
با توجه به نیاز کشورهای جنوب آسیا به انرژی برق که کشورهای آسیای میانه بتواند از طریق افغانستان برق خویش را به جنوب آسیا صادر نماید؛ یکی از پروژههای بزرگ ملی که میتوانست رشتههایی از همبستگی درونی و نشاط عمومی را برای ساختن کشورما به همراه داشته باشد، اما توسط حلقهای از اتنوسنتریستها و سکتاریستها به گروگان گرفته شده است و میرود که تضاد و بحران را به اوج آن برساند. دور زدنِ برنامه های توسعه از حوزۀ بامیان، کلید زدنِ دایمی به انزوای آن خطه است. اگر برق توتاپ چراغ های بامیان را روشن کند بدون تردید روشنی این چراغ ها به تمام افغانستان خواهد رسید. مسئله تنها لین برق نیست،بلکه موضوع «تاریکاندیشی» است که اشکال گوناگون تبعیض و بیعدالتی، اعم از بیعدالتی زبانی، قومی و نژادی را شکل میبخشد. توتاپ، فقط جلوهی کوچکی از تاریکاندیشی است. اژدهای تاریکی، بلعندهتر از توتاپ و درپی راهاندازی آشوبهای بزرگ است. اگر مردم افغانستان دستبهدست هم ندهند همه را میبلعد. لطفا، در برابر تاریکی بایستید و با «روشنیاندیشی» همراه شوید!
درمورد ایجاد بحران انتقال لین برق توتاب نقش تخریبی عمال وابسته به پا کستان وعربستان خیلی برجسته است ګرچه برای حل موضوع و جلوګیری ازتداوم بحران, اقایون دانش و محمد محقق بشکل حضوری با حاکمان ارګ پافشاری وطی اعلامیه ها اعتراض شان را برای حکومت ګوشزد نمودند وهم چنین برخی از وکلای پا رلمان از اقوام ګوناګون و مسولین نهاد های سیاسی و فرهنګی و جامعه مدنی کشور اعتراضات شان را بوسیله اعلامیه ها و نشست های جمعی ابراز نمودند و از حکومت خواستند تا مسیر انتقال لین برق تاتوپ را از طریق بامیان مدنظر بګیرد زیرا شرکت المانی فیشنر نیز بامیان را مناسب ترین راه برای اتنتقال برق تاتوپ دانسته است.از انجاییکه هزاره ها وازبکها در طول تاریخ از لحاظ سیاسی سرنوشت مشترک داشتند ودارند.
ولی متاسفانه از اقای جنرال دوستم انچه که توقع میرفت درین قضیه موضیعګیری مناسب اتخاذ نکرد که باعث تاثر و تاسف مردم کشور ګردید در حالیکه دیګر چهره های مطرح مانند عطا محمد نوروامرالله صالح وبرخی دیګر از سیاسیون تاجکتبار از موقف اعتراضی مردم حمایت کردند. جای تاسف بیشتر در آنست که اقای داکتر عبدالله که با رای هشتاد فیصد ی هزاره ها به این مقام رسید ولی در هنګام فیصله ی اخیرکابینه سکوت اختیار نمود در حالیکه اګر هزاره ها از وی حمایت نکند رسیدن او بعد از سه ماه اینده به مقام صدارت دشوار خواهدبود-و هم چنین اقای عثمانی وزیر اب و برق تاجکتبار که خود یک سلفی و وهابی وابسته به عربستان است بوسیله ی یک مصاحبه ی تلویزیونی موقف خصمانه ی تیم حاکم ار ګ را ابراز کرد که مایه خشم وتاثر اعتراض کنندګان درین موضوع ګردیده است در حالیکه او نیز از تبار تاجک بوده و نزدیکی های معینی را ازهر لحاظ با اقوام رانده شده از قدرت دارداما او فعلادر ین قضیه اله ی دست ارګ کابل ګردیده است.
مردم ما باید با تبعیضهای همگانی تاریخی، برخورد تاریخی ومبارزه با نابرابری و تاریکاندیشی را با تمام ابعاد آن انجام دهند.ولی با تأسف هیولای تبعیض ودوگانه نگریها گاهی مردم را در آستانه نا امیدی وبی اعتمادی به آینده شان میکشانند
یکی از نمونه های بارز وآشکارآن, اعمال تبعیض در باره ، تغییر مسیر انتقال لین 500برق ( توتاب ) از مسیر بامیان ومیدان وردک به مسیر سالنگ است .همانگونه که خط انرژیِ کاسا یکهزار، پروژه تاپی و خط برق فعلیِ کابل از راهها و ولایتهای دیگر کشور انتقال داده شده و میشوند- که مردم ما از آن حمایت مینمایند- اینبار مناطق مرکزی هزارجات حق دارند تا از پروژه انرژی توتاپ مستفید شوند. این داعیه، در واقع داعیه یک فرد و یا یک گروه نیست؛ بلکه طرفداری از “عدالت”، “برابری”، “برادری”، رشد و توسعه کشور به شکل متوازن و نوعی از بین بردن فاصلهها و شکافهای اجتماعی و اقتصادی، میان شهروندان باهم برادر کشور است.
منافع ملی، وحدت ملی و ثبات سیاسی با تبعیض و بیعدالتی و تطبیق مستمر سیاست حذف تأمین نمیشود. با خط انتقال برق به مناطق هزاره نشین که برعلاوه ی این ساحات ولایات سمنګان , وردک میدان , زابل , غزنی و قندهار نیز ازین نیروی برق مستفید شده میتواند ،در غیر ان این مناطق ، تا سال ۲۰۳۲ شامل برنامه توسعه شبکه برق افغانستان نخواهد شد. تقسیم روشنایی برق اگر به صورت مساویانه نا ممکن است حد اقل به صورت منصفانه باید امکان پذیر باشدهرگونه اقدام تبعیض آمیز، ما را بهسمت بحران و چالش خواهد بُرد. حکومت نباید فرصتهای طلایی را تبدیل به معضل کند. با عبور این لین برق از مناطق مرکزی، دو معدن بزرگ، ذغالسنگ دره صوف و آهن حاجیگک زیر پوشش قرار میگیرند. اتصال این معادن به انرژی برق، باعث میشود که مساله استخراج آنها رونق یابد.
مسالهی برق توتاپ تنها خیانت به قوم هزاره نیست بلکه این خیانت تاریخی سران حکومت، دامن تمامی اقوام را می گیرد.تصمیم رییس جمهور در قدم اول برخلاف فقره اول ماده 66 قانون اساسی است که تاکید بر مصالح عموم مردم داشته واز تغییر مسیر پروژه برق تاتوپ از بامیان به سالنگ بوی نفاق ملی از پروژه های برق رسانی حکومت وحدت ملی به مشام مناطق هزاره نشین می رسد. داکترغنی با شعار «هیچ افغانی از افغان دیگر بالاتر نیست» و «مناطق هزاره نشین را از زندان طبیعت رها می کنیم» روی کار آمد اما با وجود اینکه مردم این مناطق یار صدیق حکومت بوده، متاسفانه می بینیم نه تنها در مورد این پروژه برق رسانی، بلکه در بسیاری موارد مورد بی مهری قرار گرفته است. برخورد حکومت مرکزی همیشه در مناطق هزاره جات همراه با تبعیض بوده و هیچگاه عدالت میان اقوام رعایت نشده است.تیم حاکم ارګ درین مورد باید عاقلانه و مسولانه تصمیم بګیرد ودر غیر ان حکومت را این بحران در سراشیب سقوط قرار خواهد داد.
- بنجم- ما ه – می – سال ۲۰۱۶ میلادی