«همهگیری» از نظر آنها فرصتی است که نباید از دست بدهند
![](http://mashal.org/media/logo_new.jpg)
ابعاد خیلی بزرگ است
از قرار معلوم ایدۀ مایهکوبی عمومی مردم در برابر عفونتهای ویروسی در دهه ٧٠ قرن بیستم ذهن برخیها را به خود جلب کرد.
زمستان سرد سال ١٩٧۶ در فورت دیکس– ایالت نیوجرسی مردم به ویروس ناشناختهای بنام آنفولانزای خوکی مبتلا شدند. در ایالات متحدۀ آمریکا وضعیت فوقالعاده اعلام گردید. همۀ آمریکاییها به واکسیناسیون دعوت شدند، ۴٨ میلیون شهروند آمریکایی مایهکوبی شد. و فقط یک نفر- یک سرباز بر اثر آنفولانزای خوکی در همان فورت دیکس جان باخت. و، مثل همیشه، هزاران نفر به دلیل آنفولانزای فصلی معمول جان خود را از دست دادند. در همان دوره، بسیاری از عوارض جانبی واکسیناسیون آشکار شد. یکی از شایعترین عوارض آن بیماری «سندرم گیلن باره» (فلجکنندۀ عصبی) بود. کارزار واکسیناسیون بدلیل بیهوده بودن آن متوقف شد.
این حادثه در دوره ریاست جمهوری جرالد فورد رخ داد و همه مسئولت بر عهده او گذاشته شد. واقعاً هم او دستور واکسیناسیون عمومی را داد. با این حال، خیلی زود (در ژانویه ١٩٧٧) کاخ سفید را ترک کرد. با اینکه تحقیقات آغازشده برای بررسی دلایل پزشکی واکسیناسیون هرگز به طور کامل انجام نشد، اما تحقیقات خصوصی توسط پزشکان ادامه یافت.
گیلن لانکتو، پزشک کانادایی در سال ١٩٩۵ کتابی بنام «مافیای پزشکی» منتشر کرد. کتاب به روابط بین داروسازیهای بزرگ و مقامات بهداشتی دولتی اختصاص داشت. او این روابط را جنایی توصیف کرد.
گیلن لانکتو ثابت کرد، که هیچ مبنای پزشکی در تصمیمگیری برای انجام واکسیناسیون عمومی در ایالات متحدۀ آمریکا وجود نداشت. اما تلاش شرکتهای داروسازی برای ثروتاندوزی نتیجه داد. و پزشک کانادایی در همان کتاب توضیح داد: «واکسنها برای دولت نامرئی جهانی، برای موّجدین نظم نوین جهانی به عنوان یک سلاح اصلاح نژادی برای کاهش گسترده و هدفمند جمعیت جهان مورد نیاز است». این بیانیه یک ربع قرن پیش از آن که سازمان ملل، سازمان بهداشت جهانی، صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی خواستار واکسیناسیون عمومی جمعیت جهان در برابر «همهگیری کووید- ١٩» شوند، مطرح گردید.
خانم دکتر شجاع را مورد تعقیب قرار دادند، به زندان افکندند. از وی خواستند اظهار توبه و ندامت کند. اما او تسلیم نشد. او خیلی زودتر از دیگران متوجه شد که تحریک ویروسی حتی بزرگتری در حال تدارک است، که به گفته سازماندهان، باید با واکسیناسیون در مقیاس جهانی پایان یابد.
و سپس در سال ٢٠٠٩، آنفولانزای خوکی دوباره ظاهر شد، که با کد آ-اچ١ان١ (A-H1N1) شناخته شده است. دکتر لانکتو نوشت: «من از سکوت طولانی در مورد واکسیناسیون خارج میشوم. زیرا، احساس میکنم این بار ابعاد آن خیلی بزرگ است و میتواند عواقب بسیار بیشتر از حد انتظار داشته باشد».
جین برگرمایستر روزنامهنگار تحقیقی اتریشی به کمک او آمد. در اوایل سال ٢٠٠٩، او علیه سازمان جهانی بهداشت، سازمان ملل متحد و چندین مقام عالیرتبه دیگر به ادارۀ تحقیقات فدرال شکایت کرد و آنها را به بیوتروریسم و اقدام به کشتار جمعی متهم کرد.
در آوریل ٢٠٠٩، جین برگرمایستر علیه شرکت داروسازی چند ملیتی آمریکایی «Baxter AG» و شرکت زیرمجموعۀ آن «AVIR Green Hills Biotechnology» در اتریش، اتهامات کیفری به دادگاه ارائه داد. ادعانامه عبارت از این بود که این شرکتها واکسنهای آلوده به آنفولانزای پرندگان تولید کردهاند و این عفونت هدفمند است. ٧٢ کیلوگرم مادۀ آلوده توسط زیرمجموعۀ اتریشی باکستر به ١۶ آزمایشگاه در چهار کشور ارسال شد.
جین برگرمایستر ناآشنا نیست. به ابتکار وی، تحقیقات قضایی علیه شرکت دارویی آلمانی «GlaxoSmithKline» آغاز شد.
بر اساس دادههای اولیّه، بیش از ۴٠٠٠ پزشک و مقام بهداشتی در آلمان از این شرکت رشوه دریافت کردند.
جین برگرمایستر در چارچوب تحقیقات روزنامهنگاری استدلالهای قوی دایر بر این مطرح کرد که اپیدمی (یا همهگیر) مصنوعی است: اولاً– خود ویروس ساخته بشر بود؛ ثانیاً– یک کسی به انتشار آن کمک کرد. واکنش «مافیای پزشکی» سریع بود. جین برگرمایستر در ژوئیۀ ٢٠٠٩ از کار اخراج گردید. از آن زمان به بعد، او بعنوان یک وبلاگنویس فعالیت میکند.
در همان سال ٢٠٠٩، شخص دیگری با حمایت از ادعای منشاء مصنوعی آنفولانزای خوکی ظاهر شد. او، وین مدسن، افسر سابق اطلاعات نیروی دریایی ایالات متحدۀ آمریکا و روزنامهنگار تحقیقی فعلی بود. به گفته وی، «بردارهای» خاصی در ویروس آنفولانزای خوکی H1N1 نشان میدهد که این ویروس با اصلاح ژنتیکی برای اهداف نظامی به عنوان یک سلاح بیولوژیکی ایجاد شده است.
دیوید آیک، فعال مدنی مشهور انگلیسی در سال ٢٠٠٩ به بحث دربارۀ ماهیت منشاء آنفولانزای خوکی پیوست. در سال ٢٠٠٩ او مقالۀ مفصلی با عنوان آنفولانزای خوکی A/H1N1 ارائه داد: آنفولانزا به اندازۀ واکسن آن خطرناک نیست»! فرازهایی از آن مقاله را نقل میکنم:
«ما باید در اینجا و اکنون بفهمیم که دیکتاتوری فاشیستی از دیرباز نه یک تهدید، بلکه یک واقعیت عینی بوده است. تا کنون بسیاریها متوجه آن نبودند، اما اکنون ندیدن آن غیرممکن است. […] توطئهگران قصد دارند جمعیت جهان را چندین برابر کاهش دهند و بقیه را به چیزی شبیه پایانههای رایانهای تبدیل کنند و مفهوم زندگی را وارونه سازند. آنها کمترین احترامی برای انسان قائل نیستند و کوچکترین دلسوزی نسبت به قربانیان جنایات خونبار خود ندارند. تقریباً ٢٠ سال پیش هشدار دادم که چنین زمانی فراخواهد رسید. […] شرایط هرگز مثل حالا برای انجام واکسیناسیون اجباری کل جمعیت کرۀ زمین مهیا نبوده است. ویروس آنفولانزای خوکی با هدف ایجاد وحشت گسترده در جامعه و ارائه واکسن بعنوان تنها راه نجات در آزمایشگاه تولید شد».
دیوید آیک، مظنونان اصلی پروندهای را که جین برگرمایستر به اداره تحقیقات فدرال ایالات متحدۀ آمریکا تحویل داده بود، نام برد. چرا؟ برای اینکه مهمترین افراد درگیر در پرونده، چهرههای آمریکایی از جمله، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، دیوید راکفلر میلیاردر، کاتلین سیبلیوس، وزیر بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده، جانت ناپولیتانو، وزیر امنیت داخلی ایالات متحده بودند. در این لیست، نام مقامات سازمانهای بینالمللی مانند دیوید نابارو، هماهنگکنندۀ آنفولانزای سازمان ملل متحد، مارگارت چان، مدیرکل سازمان بهداشت جهانی و همچنین، دیوید دو روچیلد، جورج سوروس، آلوئیس اشتوگر، وزیر بهداشت اتریش ذکر شده بود. و نتیجهگیری: «… ویروس آنفولانزای خوکی با کمک سازمان بهداشت جهانی، که تحت کنترل روچیلدها و راکفلر قرار دارد، تولید و منتشر شد. و همان سازمان بهداشت جهانی در آن زمان اعلام کرد که ویروس به سرعت در حال گسترش است و زمان اعلام یک اپیدمی جهانی فرا رسیده است».
دیوید آیک در سال ٢٠٠٩ نوشت: «علائم آنفولانزای خوکی A/H1N1 در حال حاضر عملاً از علائم آنفولانزای معمولی قابل تشخیص نیست. بنابراین، با احتساب همۀ بیماران، بدون قید و شرط بعنوان قربانیان این اپیدمی، به راحتی میتوان آمار قابل توجهی را بدست آورد. دولت انگلیس اعلام کرد که دیگر نیازی به مراجعه به پزشک با علائم سرماخوردگی نیست. زیرا، تشخیص در حال حاضر از طریق تلفن و بدون هیچ گونه آزمایش آزمایشگاهی امکانپذیر است. این، چقدر برای آماری که میخواهید مناسب است! دکتر من تب و لرز دارم. جواب: به نظر میرسد آنفولانزای خوکی است و یک علامت ضربدر ضخیم جلوی اسم شما گذاشتم».
ما تعجب میکنیم از اینکه فایزر و مدرنا، غولهای داروسازی ایالات متحدۀ آمریکا فقط ١١ ماه طول کشید تا واکسنهای کووید- ١٩ را تولید نموده، از نهادهای نظارتی دولتی تأییدیه دریافت کنند و به تولید انبوه دست بزنند. این روش سریع آمادهسازی برای واکسیناسیون عمومی قبلاً در سال ٢٠٠٩ بدین نحو آزمایش شد. همانطور که دیوید آیک خاطرنشان کرد، کمپانی بدنام Baxter AG همراه با شرکتهای زیرمجموعه خود، «یکی از اصلیترین تامینکنندگان واکسن آنفولانزای خوکی است که دولتها در سراسر جهان بدون کوچکترین بررسی جدی ایمنی، به مردم تحمیل میکنند. واکسن با سرعت کامل بر موانع بازرسیهای بهداشتی غلبه کرد. بگونهای که در بهترین حالت، به آزمایشهای کمتر از یک هفته محدود گردید».
با این وجود، همانطور که معلوم شد، بطور کلی هیچ عملیات رعدآسا برای تهیۀ واکسن در سال ٢٠٠٩ انجام نگرفت. فقط یک نمایش بود. دیوید آیک این راز را فاش کرد: کمپانی باکستر واکسن H1N1 را در ٢٨ آگوست ٢٠٠٨، یعنی هفت ماه قبل از پیدایش اولین گونۀ جدید ویروس خوکی در مکزیک، ثبت کرد! آیا شما فکر نمیکنید که واکسنهای کنونی علیه کووید- ١٩ واقعاً در آزمایشگاهای فایزر، مدرنا و سایر کمپانیهای بزرگ داروسازی تولید شده است؟ آیا آنها قبلاً طراحی شده بودند؟ اگر قبلاً، پس چگونه توانستند آنها را بدون ویروس کووید- ١٩ توسعه دهند؟ پس، به این نتیجهگیری میرسیم: قبل از اعلام شروع به اصطلاح همهگیری در مارس ٢٠٢٠، طرحریزی شده بودند و همزمان با گسترش ویروس کووید- ١٩ توسعه یافتند.
کل عملیات واکسیناسیون در سال ٢٠٠٩ شکست خورد. اولاً– غوغایی که فعالانی مانند جین برگرمایستر و دیوید ایک بر پا کردند، سراسر جهان را فرا گرفت. ثانیاً– مقامات همۀ کشورهای جهان در سال ٢٠٠٩ آمادۀ مشارکت در یک توطئه جهانی نبودند. ثالثاً- آمریکا، جایی که توطئۀ جهانی واکسیناسیون در حال شکلگیری بود، آمادگی پذیرش این طرح را نداشت.
میدانیم، که باراک اوباما به لطف وعدۀ خود مبنی بر انجام اصلاحات در نظام مراقبتهای بهداشتی کشور رئیس جمهور ایالات متحدۀ آمریکا شد. جین برگرمایستر و دیوید آیک نشان دادند که اصلاحات در درجه اول، به منظور انجام واکسیناسیون عموم جمعیت و به حساب هزینههای نامحدود بودجه با آزادی کامل داروسازیهای بزرگ از مسئولیت صدمه به سلامتی و مرگ انسان صورت گرفت. اما کنگرۀ آمریکا از اصلاحات اوباما حمایت نکرد.
بیش از یک دهه زمان لازم بود تا داروسازیهای بزرگ با در نظر گرفتن تجربیات سال ٢٠٠٩، بتوانند خود را برای واکسیناسیون عمومی جدید، که در برابر چشمان ما روی میدهد، آماده کنند.
پ.ن. در آرشیو من نقطهنظرات ژاک آتالی، سرمایهدار و بانکدار مشهور، کارگزار روچیلدها موجود است. در سال ٢٠٠٩، او در L’Express نوشت: «تاریخ به ما میآموزد که بشریت تنها زمانی رشد میکند، که واقعاً میترسد… بیماری همهگیر وسیع، بسیار موفقتر از هر موعظۀ بشردوستانه یا زیست محیطی میتواند مردم را به نوعدوستی متقاعد کند…» (این «جهانگرا» «نوعدوستی» را بمعنی آمادگی مردم برای فداکاری «در جهت منافع بشریت» درک میکند).
در سال ٢٠٠٩، آتالی خواستار ایجاد «سازوکارهای پیشگیری و کنترل و همچنین، سازوکارهای منطقی برای توزیع عادلانۀ داروها و واکسنها، قبل از رویداد اجتنابناپذیر بعدی شد…». برای ایجاد آن، «پلیس جهانی، مخزن جهانی و بالاخره، مالیات جهانی لازم است». و «در این صورت، ما میتوانیم شالودۀ یک دولت جهانی واقعی را خیلی سریعتر پایهگذاری کنیم». این فشردۀ مانیفست جهانگرایان است!
آتالی با ابراز تأسف از اینکه فرصت برای شروع «نوسازی جهانی» با استفاده از بحران مالی جهانی و آنفولانزای خوکی در سال ٢٠٠٩ از دست رفت، امروز با خوشحالی از «همهگیری» بعنوان فرصتی استقبال میکند، که نباید از دست داد.
والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)
پروفسور، دکتر علم اقتصاد، مدیر مرکز مطالعات اقتصادی «شاراپوف» روسیه،
مشاور اقتصادی اسبق دبیر کل سازمان ملل متحد، پژوهشگر مسائل پشت صحنه
ا. م. شیری
٢۶ مرداد- اسد ١۴٠٠
منابع: