جرگه بازی
رسول پویان تو را طالـب ز نامـت می شناسم ز فـحــوای کلامــت می شـناسـم تـو را قــدرت پـیـمـان قـطـر داد جــلــودار و لگامـت می شـناسـم غـلام دالــر و کلــدار و پـونــدی نهـان اســنـاد وامـت می شـناسـم زریشه جرگه بازیها دروغ است چـو ژرفـای مـرامـت می شناسم ز اسـتبداد قـومی حـاصلی نیست در آزمون تار خامت…
بیشتر بخوانید