میترا نور و من قمر میترا
سلسلهی داستان تخیلی نوشتهی محمد عثمان نجیب بخش شش کَندوای اِشکَم دارِ ادېم: همِهگی ما به نِماز خاندنای ما تیار شدیم که بچی کاکا له لۍ گفت دُو دَقه به جماعت مانده، ایطونایی سیل کدم که بابیم نِماز میخانه حیرت…
بیشتر بخوانید