نوبت نوروز شد، خانه تکا نی، خوش است!
دکتر عارف پژمان میکده، راهش کجاست، تا مس خود زرکنم « بیر» بهارانه ای، باز،به ساغر کنم شیخ دغل را بگو، جنت تو، مال تو پشت به لاطائل اکبر و اصغر، کنم باغ، سرافکنده گشت، خندهء گنجشک، مرد اشک، مجالم نداد، یاد صنوبر کنم سور مراسیل برد ، گرگ، گلویم فشرد منت هر دون کشم،…
بیشتر بخوانید