عشق و محبت

رسول پویان در دل اگـر عـشق و محبت باشد نجـوای دل آهـنـگ…

جهان در یک قدمی فاجعه و ناخویشتن داری رهبران سیاسی…

نویسنده: مهرالدین مشید افغانستان در حاشیه ی حوادث؛ اما در اصل…

چند شعر از کریم دافعی (ک.د.آزاد) 

[برای پدر خوبم کە دیگر نیست]  ترک این مهلكه با خون…

مکر دشمن

  نوشته نذیر ظفر با مکـــــر خصم ، یار ز پیشم…

نویسنده ی متعهد نمادی از شهریاری و شکوهی از اقتدار…

نویسنده: مهرالدین مشید تعهد در قلمرو  ادبیات و رسالت ملی و…

اهداف حزب!

امین الله مفکر امینی      2024-12-04! اهـــــدافِ حــزبم بـــودست صلح وصفا ی مــردم…

پسا ۷ و ۸ ثور٬ در غایت عمل وحدت دارند!

در نخست٬ دین ماتریالیستی یا اسلام سیاسی را٬ بدانیم٬ که…

نگرانی ملاهبت الله از به صدا درآمدن آجیر فروریزی کاخ…

نویسنده: مهرالدین مشید پیام امیر الغایبین و فرار او از مرگ؛…

مدارای خرد

رسول پویان عصا برجان انسان مار زهرآگین شده امروز کهن افسانۀ کین،…

افراطیت و تروریسم زنجیره ای از توطیه های بی پایان

نویسنده: مهرالدین مشید تهاجم شوروی به افغانستان و به صدا درآمدن…

عید غریبان

عید است رسم غصه ز دلها نچکاندیم درد و غم و…

محبت، شماره یکم، سال ۲۷م

شماره جدید محبت نشر شد. پیشکش تان باد!

روشنفکر از نظر رفقا و تعریف ما زحمتکشان سابق

Intellektualismus. آرام بختیاری روشنفکر،- یک روشنگر منتقد و عدالتخواه دمکرات مردمی آرامانگرا -…

پیام تبریکی  

بسم‌الله الرحمن الرحیم اجماع بزرگ ملی افغانستان به مناسبت حلول عید سعید…

عید خونین

رسول پویان جهان با نـقـشۀ اهـریمنی گـردیـده پـر دعوا چه داد و…

بازی های ژیوپولیتیکی یا دشنه های آخته بر گلوی مردم…

نویسنده: مهرالدین مشید بازی های سیاسی در جغرافیای افتاده زیر پاشنه…

ادریس علی

آقای "ادریس علی"، (به کُردی: ئیدریس عەلی) شاعر و نویسنده‌ی…

گزیده‌ای از مقالهٔ «هدف دوگانهٔ اکوسوسیالیسم دموکراتیک»

نویسنده: جیسون هی‎کل ــ با گذشت بیش از دو دهه از…

مثلث خبیثه ی استخباراتی ایکه افغانستان را به کام آتش…

نویسنده: مهرالدین مشید اقنوم سه گانه ی شرارت در نمادی از…

اعلام دشمنی با زنان؛ زیر پرسش بردن اسلام و یا…

نویسنده: مهرالدین مشید رهبر طالبان از غیبت تا حضور و اعلان…

«
»

۲۶ سرطان سال ۱۳۵۲ تغیر رژیم شاهی به جمهوری

برای اگاهی نسل جوان

۴۵ سال پیش از امروز به اثر یک قیام نظامی سفید برهبری سردار محمد داود رژیم شاهی به جمهوری تبدیل شد . از همان اول تغیر ، رژیم جدید مورد خصومت محافل عقبگرا قرار گرفته تبلیغات منفی علیه ان از پاکستان آغاز گردید .
محمد داود در اولین بیانیه رادیویی اش در صبح ۲۶ سرطان گفت : “از حقوق برادران پشتون وبلوچ حمایت صورت میگیرد.”
فعالیت های ضد رژیم از اقدام به کودتا های ناکام تا راه اندازی جنگهای چریکی پیوسته ادامه داشت. ایران بحیث ژاندارم امریکا در منطقه ، پاکستان بحیث مرکز توطئه وصدور تروریسم در اسیا و مصر بعد از جمال عبدالناصر بحیث متحد جدیدامریکا در جهان عرب در ضدیت با تغیر رژیم برخاسته رضا شاه پهلوی، انورالسادات و ذوالفقار علی بوتو به شاه مخلوع پیام فرستادند تا با حمایت ایشان داخل افغانستان شده برای حصول مجدد تاج وتخت به جنگ آغاز کند .اما شاه این طرح رارد نموده نخواست مانند امیر شیر علی خان وامیر عبدالرحمن خان به جنگ قدرت با پسر کاکایش داخل اقدام شود .
محمد داود در زمان صدارت بنا بر عدم براورده شدن تقاضا هایش از جانب امریکا به جانب شوروی روی اورد ازین سبب امریکا ومتحدین منطقوی ان با بقدرت رسیدن مجددمحمد داود به اقدامات مخالف رژیم آغاز کردند.
ماده ا صلی تبلیغات منفی برخی محافل روحانی، اخوانی ها وحکومت پاکستان همان سیاست ده سال قبل متمایل به شوروی دوران صدارت داود خان بود .

عوامل گرایش سردار محمد داود صدراعظم ؟
افغانستان به جانب اتحاد شوروی سوسیالستی :
از نگارش اثار مور خان،تحلیلگران سیاسی وروابط بین الملل درین مورد سه طرز دید جدا از هم را میتوان برجسته ساخت :
۱ – طرز دید طرفداران توسعه روابط افغانستان با امریکا.
۲ – طرز دید مراجع ومحافل مذهبی – سیاسی مربوط به باقیات وصالحات طرفداران سیاست انگلیس در هندو رقابت ان با روسیه.
۳ – طرز دید هوا داران توسعه وانکشاف روابط افغانستان با اتحاد شوروی وطرفداران جنبش عدم انسلاک .
۱ -سلطنت های افغانستان از استرداد کشور تا دوران صدارت محمد داود به اثر موقعیت کشور در تنگنای رقابت روس واگلیس که جبرآ باید انرا رعایت میکردند و روابط با هردو جانب رادر یک موازنه نگهمیداشتند دچار دستبندی های دلگیر کننده ای بودند، ازین رو میخواستند در یک فضای جدا ازین تنگنا با یکی از کشورهای ثروتمند جهان روابط بر قرار کنند تا از دغدغه های رقابتی دو کشور همسایه( هند برتانوی و اتحاد شوروی ) ازاد تر شده از خطرات ناشی ازین رقابت مصئون باشند. روی همین ملحوظ اعلیحضرت امان الله خان با حفظ روابط دوستانه با اتحاد شوروی خواهان توسعه مناسبات با المان ودر قدم دوم با امریکا بود ، اما جنگ جهانی اول خساراتی به المان وارد کرد که نمیتوانست بحیث حانب سوم به افغانستان کمک لازم ارائه نماید .
امان الله خان ضمن فرستادن یک هیات بلند رتبه دپلو ماتیک بریاست محمد ولی خان دروازی بامریکا در سال ۱۹۲۱،طی سفرش به اروپا خود نیز از حکومت امریکا خواهش سفر به ان کشور را نمود اما رئیس جمهور ( هاردینگ) از هیئت اعزامی افغانی استقبال لازم بعمل نیاورده استقلال کشور را برسمیت نه شناخت و با سفر امان الله خان به ان کشور موافقت نه نمود .
اعلیحضرت محمد نادر تلاش زیاد کرد تا با بروز قدرتهای جدید در صحنه جهانی کمک ایالات متحده امریکارا جلب نماید ولی با بی میلی وتکبر مراجع دولت امریکا مواجه شد و امریکایی ها درهاله ای از منفی بافی ها از تاسیس روابط با افغانستان خود داری کردند.
) والاس سمت مورای) مسئول امور اسیا در وزارت خارجه امریکا راپوری را در مورد افغانستان به کنگرس امریکا پیش کرد که سراپا اهانت به مردم افغانستان بود وکنگرس را متقاعد ساخت تاز تاسیس روابط دپلوماتیک با افغانستان موافقت نکند.
محمد هاشم خان صدر اعظم وقت به امریکایی ها حالی ساخت تا امتیاز استخراج نفت وگاز شمال افغانستان را بدست گیرند. امریکایی ها در سال ۱۹۳۷ از طریق ( انلیند اکسپورتیشن کمپنی) به کار در شمال آعاز کردند . حکومت افغانستان امید داشت با دادن این امتیاز مناسبات دپلوماتیک بین دولتین برقرار گردد، اما امریکاییها در سال ۱۹۳۸ بصورت یکجانبه قراردادرا فسخ وافغانستان را ترک کردند وتیر یگر افغانستان در مورد بخاک خورد . این اولین بد عهدی امریکا با افغانستان بود .
اما با آغاز دومین جنگ جهانی امریکایی ها وانگلیسها را تشوشاتی ناشی از نفوذ المان در افغانستان فرا گرفته امریکا حاضر شد به تاسیس روابط دپلو ماتیک با افغانستان موافقت کند.
شاه محمود خان صدر اعظم افغانستان نامه تملق امیزی به امریکا فرستاده خواستار همکاری ان کشور با افغانستان شد، در نامه نگاشته شده بود : “… مطمئن هستم که قهرمانی ایالات متحده امریکا برای ملتهای کوچکی چون کشور من در صورت مورد حمله قرار گرفتن وبرای تامین امنیت ان با ارزش است. فقط خط مشی امریکا راه نجات ماست . در تاریخ کشور ما این نخستین بار است که از خطرات قدرتهای بزرگ ازاد هستیم. اگر انها برای ما امپراطوری ها باز کرده اند حالا ما میتوانیم استعداد وامکانات خودرا در راه رفاه زندگی مردم خود بکار گیریم “.
شاه محمود خان برای جلب مناسبات وهمکاری امریکا دست بیک مانور دموکراسی هم زد، احزاب سیاسی وجراید خصوصی را مجال فعالیت دادو دوره هفت شورای ملی را با انتخابات نسبتآ ازاد برگذار کرد. او در اولین سفر خارج از کشور با امریکا رفت وبا جورج مارشال وزیر خارجه امریکا ملاقات نموده خواهان کمکهای نظامی وتسلیحاتی شد. وزیر خارجه پرسید سلاح را چه میکنید ؟ شاه محمود خان افاده داد که در برابر روسها می جنگیم اما او با یک خنده تمسخر امیز جورج مارشال مواجه شد. بنا بر نوشته ( پاولا دالیون لیلا) نویسنده کتاب “کشور شاهی افغانستان” ترجمه محترم صفدر پینجشیری صفحه ۱۷۱ شاه محمود وانمود ساخت که درین صورت مجبور خواهد شد از روسها تقاضای نظامی نماید اما وزیر خارجه بوی گفت :” مسلمانان خوب مانند افغانها برای کمک نزد روسهای ملحد نخواهد رفت. شاه محمود خان تذکر داد که اسلام خوردن گوشت خوک را منع کرده اما اگر وضع بسیار سخت گرددوزندگی بخطر افتد خورد ن گوشت خوک مجاز است ”
وزیر خارجه امریکا به هیچوجه به خواهشات صدر اعظم افغانستان جواب مثبت نداد.
وقتی سردار محمد داود به مقام صدارت رسید برادرش سردار محمد نعیم را غرض توسعه مناسبات با امریکا وجلب کمکهای ان کشور به انجا اعزام نمود . نعیم خان با معین وزارت خارجه امریکا ملاقات نموده او هم خواهان کمک تسلیحاتی وتعلیم وتربیه نظامی افغانها در امریکا شد.او گفت اگر این مساعدت از جانب امریکا صورت نگیرد از اتحاد شوروی طلب کمک خواهد کرد. وی با تحقیر بدتر از شاه محمود خان مواجه شد. معین وزارت خارجه امریکا نمره تلفون سفیر شوروی مقیم امریکا را به کاغذ پاره ای نوشته به اوداد وگفت همین حالا با سفیر شوروی تماس گرفته طلب کمک نمایید .
امریکا کمک نظامی واقتصادی به افغانستان را مشروط به تغیر روابط با پاکستان وعدم حمایت از داعیه پشتونها وبلوچهای انطرف خط دیورند ساخته تاکید میکرد قیمت سلاح نقد ویکدم پرداخته شود، سلاح از طریق بندر کراچی فرستاده شده در انجا در منظر پاکستانی ها باز وتشریح گردیده بعد به جانب افغانی تسلیم داده میشود یعنی پاکستان باید اسرار نظامی افغانستان را بداند.
در سال ۱۹۵۳ که نکسن معاون رئس جمهور امریکا برای سفر دو روزه وارد کابل شده بود بدون انکه نتیجه ای ازان سفر عاید افغانها گردد اسباب ناراحتی و بد گمانی سلطنت را باعث شد،زیرا نکسن اعطای هرگونه کمک اعم از اقتصادی ونظامی را منوط به چشم پوشی جانب افغانی از خصومت پاکستان وحقوق پشتونها وبلوچهای انطرف سرحد ساخت که برای مقامات سلطنتی قابل قبول نبود. این شرایط واهانتهای پی درپی امریکا به فرستاده های رسمی دولت که با حسن نیت بود بغرور سلطنت بر خورده درک گردید که امریکا از مولود استعمار یعنی پاکستان حمایت میکندوافغانستان باید در متابعت از ان کشوربحیث جانشین بریتانیای کبیر از امریکا طلب کمک نماید.
شرط دیگر اینکه خلاف سیاست بیطرفی عنعنوی و شرکت افغانستان در جنبش عدم انسلاک باید شامل پکت نظامی بغداد(سنتو) شده به محاصره شوروی از جانب امریکا تن دردهد .
امریکا یک پروژه ناکام را بنام وادی هلمند در سال ۱۹۴۶ توسط کمپنی (موریسن کندوسن) آغاز کرده باعث غارت پشتوانه ۲۰ ملیون دالری افغانستان که در جنگ جهانی دوم از انگلستان به امریکا انتقال داده شده بود گردید ولی پروژه نیم کاره وناکام ماند.
افغانستان که با یک دشمن کین توز (پاکستان) مواجه واز نظر اقتصادی سخت عقب مانده بود ضرورت داشت تا با یکی از قدرت های بزرگ جهان روابط همکاری تاسیس کند وجلب کمک ومساعدت نماید. روی این هدف سردار محمد داود لویه جرگه را دایر کرد ولویه جرگه به حکومت صلاحیت داد تا غرض تقویه دفاعی کشور از هر مرجعی که موافق به کمک باشدسلاح بدست اورد.
مساعد ترین کشور در شمال افغانستان اتحاد شوروی بود . حکومت برای نوسازی اردو تعلیم وتربیه کادر وپرسونل نظامی واخذ کمکها واعطای قرضه های مساعد به ان کشور روی اورد.
شوروی در سال ۱۹۵۴ یک قرضه ۳،۵ ملیون دالری را برای اعمار سیلو های کابل وپلخمری داد،در همین سال قرضه ۲،۵ ملیون دالری که قبلآ از بانک انکشاف صادرات وواردات امریکا غرض قیر ریزی سرکهای داخل شهر کابل صورت گرفته اما رد شده بود از جانب شوروی پرداخت شده مبلغ یکصد هزار دالر برای اعمار فابریکه قیر داده شد،تجارت بارتر میان هردو کشور آعاز گردید.
در سال ۱۹۶۲ شوروی یک قرضه(۱۵) ملیون دالری غرض صدور گاز طبیعی به ان کشور را قبول کرد وکار تفحصات نفت وگاز در شمال کشور آغاز گردید.
بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۹ اعتبارات شوروی بالاتر از
۱،۲۶۵ بلیون دالر بود.
اعطای قرضه ها غرض تاسیس فابریکات ، فارمهای زراعتی ، شفا خانه ها،مکاتب، تخنیکم ها و پولی تخنیک کابل ، اسفالت سرکهای شهری واحداث شاهراها،تاسیس بند های ابگردان وبند های برق و ساختمانهای رهایشی در کابل وشبرغان ادامه پیدا کرده بر اثر پلانهای پینج ساله داود خان به کمک اتحاد شوروی افغانستان وارد مرحله جدید زندگی گردید.اعطای بورسهای تحصیلی نظامی وملکی در رشته های مختلف زمینه پرورش یک نسل نو کادری را مهیا ساخت ، اردوی افغانستان عصری شد وکشور توان مقابله با دشمن شرقی اش (پاکستان) را پیدا کرد .
هیچ کشوری در جهان بدون در نظر داشت منافع خودش ملا نصرالدین وار به کسی کمک نمیکند.
اتحاد شوروی از سرحدات جنوبی اش در تشویش بود ،تقویت افغانستان از لحاظ نظامی ورشد اقتصادی برای امنیت جمهوری های اسیای میانه نزد مسکو اهمیت داشت چنانچه در زمان لشکر کشی اش به افغانستان این تشویش به حقیقت پیوست وتاکنون یکی از نقاط اسیب پذیر نه تنها نزد ماسکو بلکه برای کنفرانس همکاری شانگهای همین مناطق است که به گفته نماینده دایمی روسیه در ملل متحد در حدود ده هزار داعش در ولایات مختلف افغانستان منجمله در همجواری اسیای میانه مصروف فعالیتهای تخریبی وتروریستی است . امریکا این ابزار را وسیله تشنج وبحرا ن برای اسیای میانه ،چین وروسیه در اختیار دارد.
وفتی امریکا از فاصله ده هزار کیلومتر هوایی از انطرف ابحار به افغانستان لشکر میکشد ومیگوید منافع حیاتی وامنیت امریکا از همین کشور دور افتاده به خطر مواجه است کدام عقل سلیم حکم میکند که شوروی وقت با موجودیت یک مرز دریایی که زیادترین عرض ان تا یک کیلو متر میرسد درین منطقه بی تفاوت باشد؟
همان سیاستهای بعد از جنگ دوم جهانی با گذشت دهها سال ،از جانب امریکادرمورافغانستان پیش گرفته شده و سیاست مهارسازی وتهدید ماسکو را عملی میسازد.
رقابت شوروی وقت با سیاست موجود امریکا یک تفاوت دارد که شورویها نفوذ شانرا از راه نظامی وتقویت بنیاد های مادی – تخنیکی افغانستان توسعه میدادند اما امریکا همه ان اساسات را دراتش جنگ وجهاد سوخت وبا تجاوز نظامی این سرزمین رابه پایگاه نظامی اش مبدل ساخت که درعمران ان توجهی مبذول نمیدارد، با هفده سال حضور نظامی اش کدام کار بنیادی انجام نداده است.با وجود دریاهای خروشان سالانه ملیونها دالر افغانستان صرف انرژی وارداتی برق از همسایگان شمالی اش میشود وبحیث یک کشور مصرف کننده باقیمانده است .
۲ -طرز دید مراجع ومحافل عقبگرای مذهبی- سیاسی واخوانیها درزمینه روابط افغانستان و شوروی همیشه به حیث یک فکتور عقیدتی غرض تقویت موضع امریکا وطرفداران ان در کشور عمل کرده است(کفر واسلام همانطوریکه جورج مارشال به شاه محمود خان گفته بود) درحالیکه اگر پای کفر واسلام در میان میبود جانب یهود ونصارا را که در قران پاک بارباردشمن مسلمانان وپیامبر اسلام گفته شده نمیگرفتند وبر عقد پیمان دفاعی اسارت اور با امریکا پا فشاری نکرده با کلمه انشا الله بخیر افغانستان است بر تصویب ان خوش خدمتی نمیکردند وپیران طریقت نقشبندیه وقادریه در عقب چوکی سفیر امریکا حین امضای معاهده استاده نشده و بزعم خود وا مریکا انرا حقانیت مذهبی نمیدادند .وحکمتیار اتشی ترین اخوانی مجاهد پس از امضای این معاهده زیر حمایت عسکر امریکا با امتیاز ومصئونیت به دولت کابل نمی پیوست.
انها زیر نام اسلام از زمان انکشاف مناسبات افغانستان با شوروی مخالفت ورزیده به بهانه کفر وکمونیسم بحیث پیش خدمتان وپای دو های امریکا عمل کرده ومیکنند.
همه احزاب جهادی که اساس شان بر بنیاد مذ هب درپاکستان شکل داده شده بود درخط حمایت از تجاوز واشغال قراردارند.
۳ -هواداران انکشاف مناسبات با اتحاد شوروی عمدتآ روی دودید ازین مناسبات حمایت میکردند:
یکی دید ناسیونالستی مبتنی در ضدیت با استعمار وپدیده بجا مانده ان پاکستان ودیددیگر امکانات انکشاف سریع افغانستان از لحاظ اقتصادی وتامین ترقی وپیشرفت کشورکه طی سالها امریکا به ان نه گفته بود.
این طرز دید دروجود احزاب چپ ومتمایل به ماسکو حمایت ان کشوررا باخود حاصل کرد.
کشوریکه یک فیصد نفوس ان از ابتدایی ترین مبانی زندگی مدرن(مثل داشتن یخچال ، ماشبن کالا شویی، داش برقی ، تلویزیون وسائر سهولتهای الکترونیکی)بهره ای نداشت،شهرهایش سرک اسفالت شده نداشت، بیت الخلاهای وطنی که گندگی وبد بویی ان فضای کوچه های شهر را می پیچیدودر شهر کابل صبحانه انبارکشها به پاک کاری ان ها پرداخته با مرکب از روی جاده ها عبور میدادند، از اب اشامیدنی صحی بی بهره بودند،سواد وخدمات صحی در سطح پائین ترین نسبت به کشورهای منطقه قرارداشت وبرای تداوی مریضان تعویذ گوسفندی میگرفتند وبه چف وکف ملا وروحانی نماها امید صحت داشتند و شیاطین واجنه زنان رابه ضرب چوب کاری ملا از وجود شان دور میساختند مستحق نبودند که وطن شان به سوی یک زندگی نسبتآ نو تر حرکت میکرد، زراعت ان مکانیزه میشد،فابریکات به کار آغاز میکرد معادن وذخایر زیر رمینی اش استخراج میگردید،جوانان صاحب تحصیل وکار میشدندوزندگی رونق دیگر میگرفت،بیسوادی وتعصب ناشی ازان کاهش می یافت وصدها امید دیگر؟
اینکه هرقدرت بزرگ در قبال همکاری اهدافش را نیز تعقیب میکند کدام اصل ناپیدا وکشف ناشده نیست، اما استفاده از امکانات انها میتواند تغیرات مثبت برای حیات نوین مردم به بار اورد. چنانچه همین اکنون امریکا با سرازیر ساختن ملیاردها دالردر پی اهداف خودش روان است اما جانب افغانی فاقد صداقت ووطنپرستی است که نتوانسته است ازین امکانات استفاده دلسوزانه نماید.
تفاوت کمکهای شوروی وقت با امریکا درین است که شورویها با دادن پولها وقرضه ها پروژه هارا به ثمر میرساندند وان پول داخل بودجه دولت میشد ولی امریکایی ها با سرازیر ساختن دالر ها خواستند گروهی از خانواده های ثروتمند ایجاد کنند تا اولاد هایشان نسلآ بعد نسل و بطنآ بعد بطن پابند دوستی با امریکا ومطیع ان باشند، قسمت اعظم دالر هارا خوددر اتش فساد سوختند که گذارشهای (سیگار) شاهد ان است.
امریکایی ها هرچه فکر میکردند ویا حالا میکنند باید معترف باشند که افغانها در روابط با شوروی وقت ونفرت ازسیاست امریکا کوتاهی ندارند موقعیت کشور ازیکطرف، دشمنی مداوم پاکستان مورد حمایت امریکا از جانب دیگر،مواضع غرض الود وغیر صادقانه امریکا، فقر ،عقب ماندگی اقتصادی عواملی بودکه زعامتهای گذشته را بسوی جلب حمایت نظامی ، اقتصادی وسیاسی یک قدرت در همسایگی طولانی شان وادار ساخت عدم حسن نیت امریکا نسبت به افغانستان دسترسی متقابله هردو کشوررا نسبت به روابط با شوروی محدود ساخت.
مناسبات افعانستان و شوروی بعد از تحول هفت ثور سال ۱۳۵۷ رنگ دیگر گرفت زیرا با این تحول فعالیت غرب در راس امریکابه شکل مسلحانه از طریق یک جنگ نیابتی برای ضربه زدن قاطع به حریف جهانی اش شدت گرفت . قبل ازانکه لشکر کشی شوروی به افعانستان در ۶ جدی سال ۱۳۵۸ صورت گیرد فرمان جهاددر ۲۱ حوت سال ۱۳۵۷ که مرکز سازماندهی نخستین ان اتاق s 407 سنای امریکا بود و سی.ای.ای.قبل ازان به مسلح سازی مخالفین دولت آغاز کرده بود صادر گردید.در۶جدی ۱۳۵۸ هجوم نظامی شوروی برای سرنگونی حکومت حفیط الله امین که توطئه سپردن افغانستان به افراطیون وبنیاد گرایان را روی دست داست صورت گرفت.
برخی این عمل شورویها را ناشی از جنگ سردوخصومت دو نطام سرمایداری وسوسیالستی دانسته میگویند شوروی ها غرض پخش سوسیالسم به افعانستان داخل شدند.
مبلغین مذهبی- سیاسی وتنطیمهای جنگی- جهادی به همان قصه کفر والحاد تمسک جسته انرا ازین منطر به تحلیل میگیرند.
کسانیکه از دید غیر ایدیولوژیک به این مسئله پرداخته اند لشکرکشی شوروی به افعانستان را ناشی از اهداف استراتژیک ومنافع حیاتی ان دانسته افعانستان را دهلیز ورودی به ابهای گرم غرض دور نگهداشتن امریکا از سرحداتش وسائر استراتژی جهانی ان کشور میدانند که تحریکات امریکا درکشاندن پای عسکر شوروی به افغانستان رابرای انتقامگیری شکست در جنگ ویتنام دور از احتمال نمیدانند.این دید صاحب تر به نظر میرسد زیرا حالا که ۳۹ سال ازان میگذرد شاید روسها مجددآ برای دفع پلانهای تروریستی وتشنج زایی مورد حمایت امریکا داخل اقدامات غرض حمایت از خود ومتحدین خویش گردند.
هرچه بود افعانستان قربانی جنگ سرد شد، چیزیکه طی ۶۰ سال بدست اورده بود نابود گردید وبازهم درمانده رقابت دو قدرت بزرگ وقدرتهای منطقوی وتروریسم گردیده است که از عرب تا عجم، از کافر تا مسلمان بر ویرانی ان میپردازد، نابود میکند ومیکشد.

محمدولی