کهن افسانه ها

رسول پویان برآمد آفـتاب از مشـرق دل در سحـرگاهان شب یلـدای تار…

مهدی صالح

آقای "مهدی صالح" با نام کامل "مهدی صالح مجید" (به…

جنگ های جدید و متغیر های تازه و استفادۀ ی…

نویسنده: مهرالدین مشید تعامل سیاسی با طالبان یا بازی با دم…

                    زبان دری یا فارسی ؟

میرعنایت الله سادات              …

همه چیز است خوانصاف نیست !!!

حقایق وواقعیت های مکتوم لب می کشاید  نصیراحمد«مومند» ۵/۴/۲۰۲۳م افغانها و افغانستان بازهم…

مبانی استقلال از حاکمیت ملی در جغرافیای تعیین شده حقوق…

سیر حاکمیت فردی یا منوکراسی تا به حاکمیت مردمی و…

نوروز ناشاد زنان و دختران افغانستان و آرزو های برباد…

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان در جاده های کابل پرسه می زنند؛…

زما  یو سم تحلیل چې غلط؛ بل غلط تحلیل چې…

نظرمحمد مطمئن لومړی: سم تحلیل چې غلط ثابت شو: جمهوریت لا سقوط…

کابل، بی یار و بی بهار!

دکتر عارف پژمان دگر به دامنِ دارالامان، بهار نشد درین ستمکده،یک سبزه،…

ارمغان بهار

 نوشته نذیر ظفر. 1403 دوم حمل   هر بهار با خود…

چگونه جهت" تعریف خشونت" به تقسیم قوای منتسکیو هدایت شدم!

Gewaltenteilung: آرام بختیاری نیاز دمکراسی به: شوراهای لنینیستی یا تقسیم قوای منتسکیو؟ دلیل…

تنش نظامی میان طالبان و پاکستان؛ ادامۀ یک سناریوی استخباراتی

عبدالناصر نورزاد تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان…

بهارِ امید وآرزوها!

مین الله مفکر امینی        2024-19-03! بهار آمــــد به جسم وتن مرده گـان…

از کوچه های پرپیچ و خم  تبعید تا روزنه های…

نویسنده: مهرالدین مشید قسمت چهارم و پایانی شاعری برخاسته از دل تبعید" اما…

سال نو و نو روز عالم افروز

 دکتور فیض الله ایماق نو روز  و  نو  بهار  و  خزانت …

میله‌ی نوروز

یاران خجسته باد رسیده‌ است نوبهار از سبزه کوه سبز شد…

تحریم نوروز ، روسیاهی تاریخی طالبان

                 نوشته ی : اسماعیل فروغی        در لیست کارنامه های…

طالب چارواکو ته دريم وړانديز

عبدالصمد  ازهر                                                                       د تروو ليموګانو په لړۍ کې:           دا ځلي د اقتصاد…

    شعر عصر و زمان

شعریکه درد مردم و کشور در آن نبوُدحرف از یتیم…

مبارک سال نو

رسول پویان بهـار آمد ولی بـاغ وطـن رنگ خـزان دارد دم افـراطیت…

«
»

چگونه پای قوای اتحاد شوروی به افغانستان کشانیده شد؟

محمد قاسم آسمایی

بازپخش اسناد اشد محرم مقامات حزبی و دولتی اتحاد شوروی

در مورد مناسبات افغانستان و اتحاد شوروی  بعد از شورش

مسلحانه هرات  ۲۴ حوت سال  ۱۳۵۷

آیا حفیظ الله امین چهرۀ اصلی پشت پردۀ اصلی ماجرا قرار نداشت؟

بخش اول

از جنگ جاری در کشور چهار دهه میگذرد. در این جنگ صدها هزار افغان کشته، بیش از یک میلیون معلول و میلیون های دیگر مهاجر و آواره گردیده و با گذشت چهل سال هنوز هم این سربه نیست کردن و آواره کردن افغان ها با تمام شدت و حدت خود ادامه دارد. این جنگ خانمانسوز تمام دستاوردهای اقتصادی و عمرانی کشور را در همه عرصه ها به باد فنا باده داده و میرود و  دردا که خاتمۀ آن نیز تا هنوز نامعلوم است.

جنگ جاری با اضافه ویرانی های بی شمار مادی، انحطاط اخلاقی را بارآورده که مثل و مانند آن کمتر دیده شده است؛ امروز بی امنیتی، رشوت، فساد اداری با همه ابعادش، زورگویی، غارت، تولید، توزیع و قاچاق مواد مخدر، فحشا و تسلط جنگ سالاران “دموکرات” برهمه شئون زندگی پیامد نامیمون آن است و جامعه را به بحران عمیق فرو برده است.

در جهت توضیح علل و ابعاد گوناگون این درامه غم انگیز از جمله کشاندن پای قوای اتحاد شوروی به افغانستان، صدها کتاب و هزاران مقاله تحریر و بی حساب تحلیل های گوناگون ارائه شده است. شماری زیادی از این نوشته ها و تحلیل ها تحت تاثیر فضای جنگ سرد دهه هفتاد و هشتاد قرن گذشته، تنها از موضع تعصب و نفرت بر علیه حزب دموکراتیک خلق افغانستان نگاشته شده و از همه مهمتر در این تحلیل ها، نقش هردو جناح حزب دموکراتیک خلق افغانستان (جناح خلق و پرچم) در کشاندن پای قوای شوروی به افغانستان یک سان دانسته شده و بعلاوه در مورد آمدن قوای اتحاد شوروی تنها بر رویدادهای روزهای بعد از 27 دسمبر سال 1979 اتکا گردیده است؛ در حالی که واقعیت و حقیقت عین این است  که تلاش های برای فراخواندن قوای اتحادشوروی و گیرکردن آن در “تلک”، بسیار مدتها قبل از آن آغاز گردیده بود.

ذکر این مطلب حایز اهمیت است که بعد از مدتی کوتاهی بعد از هفتم ثور 1357، وحدت حزبی توسط امین و حامیانش نقض و رفقا ببرک کارمل، اناهیتا راتبزاد، نوراحمد نور، محمود بریالی، عبدالوکیل و داکتر نجیب (ماه سرطان 1357) به حیث سفرا اعزام  و در ماه اگست رفقا جنرال عبدالقادر، سلطان علی کشتمند و محمد رفیع با شماری دیگر به اتهام واهی کودتا دستگیر شدند و تصفیه ادارات دولتی از وجود پرچمداران در همه بخش های نظامی و ملکی ادامه یافت و در آستانۀ قیام هرات و تلاش نخستین برای آوردن قوای نظامی شوروی از جانب دولت تحت رهبری  تره کی و امین، پرچمداران نتنها در هیچ موقف و پست دولتی ملکی و نظامی کوچکترین نقشی نداشتند، بلکه صدها افسر، سرباز، کارمند ملکی، کارگر و دهقان، محصل و شاگرد به اتهام پرچمی بودن، در پهلوی هزاران هموطن دیگر در محابس منتظر مرگ بودند، عدۀ هم اعدام شده و شماری دیگری به اختفا روی آورده بودند. (موقف و موضع سلیمان لایق، بارق شفیعی و قدوس غوربندی و انگشت شماری دیگر به حیث دستیاران نزدیک امین و اشخاص قابل اعتماد وی، مسئله جداگانه است)

در جمله ماجراجویی های پلان شده و هدفمند حفیظ الله امین برای کشاندن قوای شوروی به افغانستان، قیام هرات نقطۀ آغازین  در این استقامت است. ( 24 حوت  1357 / 15 مارچ 1978 قیام مسلحانه ی در هرات صورت گرفت که بخش زیادی منسوبین فرقۀ هرات نیز بدان پیوستند و تلفاتی زیادی بر منسوبین نظامی طرفدار دولت وارد گردید و هم چنان دوتن از مشاورین نظامی قوای شوروی  نیز به قتل رسیدند. در این زمان نظیف الله نهضت والی و سید مکرم قوماندن فرقه، حکمروایان “انقلابی” ولایت هرات و هردو از نزدیکترین افراد مربوط به حفیظ الله امین، بودند. والی و قوماندان فرقه همزمان با سقوط فرقۀ هرات با شماری دیگر از مسئولین نظامی و ملکی هرات به میدان هوایی شیندند فرار کردند.)

در اسناد علنی شدۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی و حکومت اتحاد شوروی به تفصیل چگونگی نخستین تقاضاهای تلفونی  نورمحمد تره کی و سپس حضوری وی حین سفر به مسکو در مورد اعزام پرسونل خدماتی زرهپوش ها و پیلوتان شوروی به افغانستان بیان شده و بعد از آن بارها تکرار گردیده است. خوشبختانه بخش زیادی این اسناد، توسط  محترم داکتر خلیل وداد با امانت داری کامل ترجمه و در بعضی از صفحات انترنیتی نشر گردیده است. با قدردانی بی حساب از کار سترگ و با اهمیت داکتر خلیل وداد، این اسناد بدون تبصره اضافی باردیگر در اختیار هموطنان قرار میگیرد.

قابل یاد آوری است که برای جلوگیری از طویل شدن مطالب حین پخش کنونی، از ذکر عناوین و شماره های اسناد و اسمای شعبات خودداری شده؛ البته از بعد تکمیل نشر آن، تمام اسناد با متن روسی مربوط، در یک مجموعه بطور کامل پخش و نشر خواهد گردید.

***

نخستین سند در همین سلسله، جریان صحبت تلفونی نورمحمد تره کی با الکسی کاسیگین بتاریخ 18 مارچ 1978 است.

***

« شورش ضد دولتی در هرات

بتاریخ 15 مارچ سال 1979 در شهر هرات (در نزدیکی مرز ایران دارای نفوس حدود 250 هزار نفر) شورش ضد دولتی بوقوع پیوست (باشتراک حدود 20 هزار نفر، با پشتیبانی تقریباً نیمِ افراد فرقهء 17 پیاده منجمله غند توپچی، تولی دافع هوا و غیره). تقریباً هزار نفر کشته شده اند، منجمله دو تبعهء شوروی )جګړن ن. یا. بوزیکوف نخستین نظامی کشتهء شوروی است). شورش باعث نگرانی عمیق رهبری افغانستان شده و آنها ازما تقاضا کردند، به ایشان کمک نظامی به شکل مستقیم با گسیل قطعات شوروی صورت گیرد.

بتاریخ 17ـ 19 مارچ تقاضای حکومت ج.د.ا. در جلسات دفتر سیاسی ک.م. ح.ک.ا.ش. به بحث گرفته شد. به  آ.کاسیگین  سپارش شد، با ن. م. تره کی در اینمورد گفتگو کند، تا اطلاع دقیق از اوضاع افغانستان بدست آورد. همچنان به وزارت دفاع اتحادشوروی اجازه داده شد، تا در مرز اتحادشوروی ـ افغانستان به جابجایی دوفرقه نظامی بپردازد.

 

سند

صورت ثبت گفتگوهای تیلفونی  18 مارچ میان آ. کاسیگین و ن. م. تره کی.

اشد محرم.

پروندهء ویژه

 

آ. ن. کاسیگین. به رفیق تره کی بگویید که من سلام گرم لیونید ایلیچ بریژنف و همه اعضای بیروی سیاسی را به او میرسانم.

ن.م. تره کی. بسیار تشکر.

آ. ن. کاسیگین. صحت تان چطور است، رفیق تره کی. آیا شما خسته نیستید؟

ن.م. تره کی. نه مانده نیستم. امروز جلسهء شورای انقلابی بود.

آ. ن. کاسیگین. این خوبست، و من بسیار خرسندم. از رفیق تره کی خواهش کنید، آیا میشود وضع در افغانستان را ارزیابی کند.

ن.م. تره کی. وضع خوب نبوده و بدتر هم میشود. در جریان دو و نیم ماه گذشته از سوی ایران تقریباً 4 هزار نظامی بلباس شخصی گسیل شده و در شهر هرات و قطعات نظامی نفوذ کردند. اکنون تمام فرقهء 17 پیاده بشمول غند توپچی و تولی دافع هوا بدست شورشیان افتاده که بمقابل نیروی هوایی ما آتش میکند.

آ. ن. کاسیگین. و شما در آنجا چند نفر دارید؟

ن.م. تره کی. 500 نفر. آنها در میدان هوایی هرات با قوماندان فرقه قرار دارند. برای تقویهء آنها ما از کابل با طیارات گروپ اوپراتیفی را فرستادیم. آنها از صبح در آنجا در میدان هوایی هرات استند.

آ. ن. کاسیگین. و افراد رسمی فرقه همه خیانت کرده اند و یا بخشی از آنها زیر فرماندهء قوماندان فرقه در میدان هوایی استند؟

ن.م. تره کی. بخش کمی از آنها با ما اند، بقیه با دشمن است.

آ. ن. کاسیگین. آیا در میان کارگران، شهرنشینان و کارمندان در هرات پشتیبانانی دارید؟ آیا کسی در طرف شما قرار دارد؟

ن.م. تره کی. پشتیبانان فعال از میان مردم محلی وجود ندارد. آنها تقریباً همه زیر تأثیر شعارهای شیعی قرار دارند. شعارهای تبلیغاتی آنان چنین اند: « به کفار باور نکرده و با ما باشید».

آ. ن. کاسیگین. هرات چقدر باشنده دارد؟

ن.م. تره کی. 200– 250 هزار نفر. موقف آنها نظر به شرایط تغییر مییابد. فعلاً آنان در دفاع از مخالفان قرار دارند.

آ. ن. کاسیگین. آیا کارگران در آنجا زیاد اند؟

ن.م. تره کی. 1- 2 هزار نفر.

آ. ن. کاسیگین. آیندهء اوضاع به نظر شما در هرات چگونه خواهد بود؟

ن.م. تره کی. ما فکر میکنیم امروز شام و یا فردا صبح هرات سقوط کرده و بکلی بدست دشمن خواهد افتاد.

آ. ن. کاسیگین. دورنمای بعدی چگونه است؟

ن.م. تره کی. ما معتقدیم که دشمن واحدهای جدیدی را تشکیل داده و به حملهء بعدی دست خواهد زد.

آ. ن. کاسیگین. و شما توانایی شکست آنها را ندارید؟

ن.م. تره کی. ما تقاضا میکنیم که شما بما کمک عملی و تخنیکی با افراد و تجهیزات مربوطه را بما بدهید.

آ. ن. کاسیگین. این مسأله بسیار پیچیده است.

ن.م. تره کی. در غیرآن شورشیان بسوی قندهار و پیشتر به جانب کابل خواهند آمد. آنها نیم ایران را زیر لوای فرقهء 17                                                                                       داخل افغانستان خواهند کرد. افغانهایی که به پاکستان گریخته اند، نیز خواهند برگشت. ایران و پاکستان مطابق یک پلان برضد ما کار میکنند بناً اگر شما حالا ضربهء کوبنده را به هرات وارد کنید، میشود انقلاب را نجات داد.

آ. ن. کاسیگین. مگر اینرا دفعتاً تمام جهان خواهند دانست. مخالفان هم مخابره دارند و دفعتاً به همه اطلاع میدهند.

ن.م. تره کی. من خواهش میکنم تا شما به ما کمک کنید.

آ. ن. کاسیگین. در این مورد باید ما مشوره کنیم.

ن.م. تره کی. تا شما مشوره کنید، هرات سقوط میکند، و مشکلات بزرگی برای اتحاد شوروی و افغانستان بمیان خواهد آمد.

آ. ن. کاسیگین. حالا آیا شما میتوانید، بمن بگویید پیشبینی های تان دربارهء پاکستان و همچنان سوا از آن دربارهء ایران چیست؟ آیا شما با افراد ردهء بالایی ایران ارتباط دارید؟ آیا شما نمیتوانید به آنها بگویید که شما دشمن مشترک یعنی ایالات متحدهء امریکا دارید. ایرانیها سخت بالای ایالات متحده قهر اند و از نگاه پروپاگند میشود از این امر استفاده برد.

ن.م. تره کی. ما امروز اعلامیه یی را برای حکومت ایران از طریق رادیو نشر کرده و تأکید کردیم که ایران در امور درونی هرات مداخله مینماید.

آ. ن. کاسیگین. و به پاکستان در نظر ندارید اعلامیه یی بدهید؟

ن.م. تره کی. فردا یا پس فردا همچنین اعلامیه را  در رابطه به پاکستان نیز انتشار خواهیم داد.

آ. ن. کاسیگین. آیا شما به اردوی تان اعتماد دارید؟ وفاداری آن چگونه است؟ آیا شما نمیتوانید قطعات تان را بسیج نموده و به هرات ضربه وارد کنید؟

ن.م. تره کی. ما فکر میکنیم که اردو قابل اطمینان است. مگر دور نمودن قطعات از شهرهای دیگر برای گسیل به هرات را ما نمیتوانیم انجام دهیم،  چون باعث تضعیف موقعیت ما در شهرهای دیگر خواهد شد.

آ. ن. کاسیگین. اگر ما بسرعت بشما طیارات اضافی و اسلحه بدهیم، آیا شما قادر خواهید بود تا قطعات بیشتر را تشکیل دهید؟

ن.م. تره کی. این زمان زیادی میخواهد، و هرات سقوط میکند.

آ. ن. کاسیگین. شما میگویید که اگر هرات سقوط کند، پاکستان نیز به اقدامات مشابه در مرزش دست خواهد زد؟

ن.م. تره کی. شاید، این امکان بسیار محتمل است. روحیهء پاکستانیها پس از این بالا خواهد رفت. امریکاییها کمک لازم را به آنان انجام میدهند. پس از سقوط هرات همچنان در لباس شخصی افراد را گسیل خواهند کرد که شهرها را اشغال کرده و ایرانیها فعالانه مداخله خواهند کرد. پیروزی هرات – کلید تمام مسایل دیگر مربوط به مبارزه میباشد.

آ. ن. کاسیگین. شما از ما در رابطه به سیاست خارجی توقع چه اقدام و یا اعلامیه یی را دارید؟ آیا شما تصوری از مسألهء تبلیغاتی در این راستا دارید؟

ن.م. تره کی. باید کار تبلیغاتی را با کمک عملی یکجا کرد. من پیشنهاد میکنم، که شما در تانکها و طیارات تان نشان افغانی را نقش کنید، و هیچکس هیچ چیزی را نخواهد دانست. قوای شما میتوانند از سوی کشک و هم از جانب کابل بروند.

آ. ن. کاسیگین. مگر باید اول بکابل رسید.

ن.م. تره کی. از کشک تا هرات بسیار کم فاصله است. و به بکابل میشود قطعات را با هواپیما انتقال داد. اگر شما قطعات تان را  به کابل گسیل کنید، و آنها سپس بهرات بروند، در آنصورت بنظر ما هیچکس خبر نخواهد شد. فکر خواهند کرد که اینها نیروهای دولتی اند.

آ. ن. کاسیگین. من نمیخواهم شما را آزرده بسازم، مگر اختفای این امر ناممکن است. این امر به جهان در ظرف دو ساعت هویدا خواهد شد. همه شروع به نکوهش خواهند کرد، که گویا اشغال افغانستان از سوی اتحاد شوروی آغاز شده است. بشنوید تره کی، اگر ما توسط طیارات ما بشما بکابل اسلحه و منجمله تانک برسانیم، آیا شما تانکیستهای آنرا پیدا میتوانید یانه؟

ن.م. تره کی. تعداد بسیار کمی را.

آ. ن. کاسیگین. چقدر؟

ن.م. تره کی. رقم دقیق را ندارم.

آ. ن. کاسیگین. اگر توسط طیارات بشما بسرعت تانکها، مهمات لازمه و هاوان ها را انتقال دهیم آیا شما کارشناسان مربوطه را که بتوانند این اسلحه را استفاده کنند، خواهید یافت؟

ن.م. تره کی. به این پرسش من پاسخ داده نمیتوانم. دربارهء آن مشاوران شوروی میتوانند پاسخ دهند.

آ. ن. کاسیگین. باینترتیب میتوان فهمید که کادرهای شایسته و خوب آماده شدهء نظامی در افغانستان وجود ندارد. در اتحادشوروی صدها افسر افغان آموزش دیدند، آنها کجا استند؟

ن.م. تره کی. بخش بزرگ آنها مسلمانان مرتجع، اخوانیها و یا قسمیکه میگویند «اخوان المسلمین» اند. ما نمیتوانیم بالای آنها اتکا نماییم، چون به آنها اعتماد نداریم.

آ. ن. کاسیگین. نفوس کابل اکنون چقدر است؟

ن.م. تره کی. تقریباً یک ملیون نفر.

آ. ن. کاسیگین. آیا شما نمیتوانید 50 هزار سرباز گردهم آورید، اگر ما بشما بسرعت از راه هوا اسلحه بدهیم. شما چه تعداد را میتوانید بسیج کنید؟

ن.م. تره کی. میشود از دانشجویان و شاگردان صنوف 11- 12 لیسه ها گفت.

آ. ن. کاسیگین. آیا کارگران را نمیشود، بسیج کرد؟

 ن.م. تره کی. طبقهء کارگر در افغانستان بسیار ناچیز است.

آ. ن. کاسیگین. و دهقانان بیزمین؟

ن.م. تره کی. اساس را فقط شاگردان صنوف بالایی لیسه ها، محصلان و تعداد کمی از کارگران میتوانند، تشکیل دهند. مگر آموزش آنان داستان درازیست. ولی اگر لازم باشد بهر اقدامی دست خواهیم زد.

آ. ن. کاسیگین. ما تصمیم گرفته ایم طور عاجل بشما محموله های نظامی رسانده و طیارات تان را برای ترمیم بپذیریم،- اینها همه رایگان اند. همچنان تصمیم داریم بشما 100 هزار تن گندم داده و بهای خرید گاز طبیعی 1 هریک هزار متر مکعب را از 21 دالر از به 37،82 دالر بالا ببریم.

ن.م. تره کی.  این خوبست ولی بیایید در بارهء هرات بگوییم.

آ. ن. کاسیگین. خوب. آیا نمیتوانید حالا چند فرقه را از حساب مردم پیشرو که شما بتوانید بالای شان اطمینان داشته و نه فقط در کابل بلکه در محلات دیگر نیز باشند، ایجاد کنید؟ در آنصورت ما اسلحهء لازم را بشما خواهیم داد.

ن.م. تره کی. کادر افسری وجود ندارد. ایران نظامیان را با لباس شخصی گسیل میکند. پاکستان نیز افرادش و افسرانش را در پوشاک افغانی میفرستد. چرا اتحاد شوروی نمیتواند، ازبکها، تاجیکها و ترکمنها را بلباس شخصی (ملکی) گسیل کند؟ کسی که پی نمیبرد.

آ. ن. کاسیگین. شما در بارهء هرات دیگر چه گفتنی دارید؟

ن.م. تره کی. میخواهیم، که شما تاجیکها، ازبکها و ترکمنها را بفرستید تا آنها تانکها را هدایت کنند، چون همهء این ملیتها در افغانستان وجود دارند. بگذار پوشاک افغانی بتن کنند، نشان افغانی داشته باشند و هیچکس آنها را شناسایی نخواهد کرد. این کاری بس ساده است، بنظر ما. از تجربهء ایران و پاکستان چنین برمیآید که این کار آسان است. آنها نمونه میدهند.

آ. ن. کاسیگین. البته شما کار را ساده میانگارید. مگر این مسألهء بغرنج  سیاسی و بین المللی است. مگر صرفنظر از این ما بازهم این مسأله  را به بحث گرفته و بشما پاسخ  خواهیم داد. همچنان نباید به نیروی افراد آمده از سوی دیگر حساب کرد. شما در نمونهء انقلاب ایران میبینید، چگونه مردم امریکاییان و همهء کسان دیگری که خود را مدافع ایران میپنداشتند، را  از آنجا اخراج کردند. بیاید چنین قرار میگذاریم: ما مشوره نموده و به شما پاسخ میدهیم. و شما، از سوی خود با نظامیان تان و مشاوران ما مشوره میکنید. در افغانستان که هنوز نیروهایی استند، تا با قبول خطر زندگی بخاطر تان برزمند. این نیروها را باید همین اکنون تسلیح کرد.

ن.م. تره کی. ماشینهای محاربوی پیاده و طیاره برای ما بفرستید.

آ. ن. کاسیگین. و شما کسانیکه این ماشینها را هدایت کنند را دارید؟

ن.م. تره کی. برای 30- 35 عراده ماشین راننده است.

آ. ن. کاسیگین. آیا آنها مطمئن اند؟ آیا آنان با ماشینها یکجا به دشمن نخواهند پیوست؟ چون راننده های ما زبان را بلد نیستند.

ن.م. تره کی. خوب، شما کسانی را  که زبان ما را بلد اند، تاجیکها و ازبکها را بفرستید.

آ. ن. کاسیگین. و من منتظر چنین پاسخی از شما بودم. ما رفقا با شماییم و مبارزهء مشترک را پیش میبریم، بناً نباید از یکدیگر احساس شرم داشت. و این اصول کاری ما ست. ما بازهم بشما زنگ زده و پندارهای خود را با شما درمیان خواهیم گذاشت.

ن.م. تره کی. احترامات ما را با آرزوهای نیک ما به رفیق بریژنف و اعضای دفتر سیاسی برسانید.

آ. ن. کاسیگین. سپاسگذارم. همچنان سلامهایم را به همه رفقا برسانید. و بشما قاطعیت در حل مسایل و اعتماد و نیکویی آرزو مینمایم. تا دیدار!

گفتگوها از طریق ترجمان و دستیار سرمشاور نظامی- جنرال ل. گوریلوف ترجمه شدند. یادداشتها توسط ب. باتسانوف تحریر شدند. 18 مارچ 1979.»

ادامه دارد