چرا ترکیه ۳۸ پایگاه غیرقانونی در شمال عراق دارد؟
نویسنده: اِرمان چِتِه
مترجم: سایت «۱۰ مهر»برگرفته از : دِ کرادله ــ The Cradle ــ ۲۸ ژانویه ۲۰۲۲
بهطور خلاصه، نیروهای ترکیه در شمال عراق برای سه چیز مفید هستند: تأثیرگذاری بر مسئله کُردها و مقابله مستقیم با مشکل پ. ک. ک؛ تقویت جاه طلبیهای منطقهای ترکیه؛ و ایجاد یک برگ برنده و یا اهرم فشار در معامله با متحدان غربی خود.
حضور غیرقانونی ارتش ترکیه در عراق نقض آشکار تمامیت ارضی این کشور است. در حالی که آنکارا مدعی است این یک اولویت امنیت ملی است، اما در واقع از این پوشش نظامی برای نفوذ و مدیریت امور عراق و منطقه استفاده میکند.
تقریباً ۱۰۰ سال پس از معاهده آنکارا (۱۹۲۶)، روابط عراق و ترکیه همچنان پرتنش است. با وجود اختلافات مختلف بر سر حقوق آب، نقض ارضی، تجارت غیرقانونی نفت و اتحادها، میتوان گفت که دلیل اصلی تنشهای مشکلزا، همچنان کردستان است. امروز، عناوین رسانهها در سراسر ترکیه همچنان منعکس کننده خصومت این کشور با گروههای مسلح حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک) در داخل عراق است، کشوری همسایه که در آن نیروهای مسلح ترکیه (TSK) با مصونیت عملیات نظامی را انجام میدهند. حضور و عملیاتی در شمال عراق که با وجود اعتراضات مکرر دولت عراق به این نقض حاکمیت، همچنان ادامه دارد.
در ماه مه سال گذشته، خلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه از پایگاه نظامی ترکیه در تپه بیلیچ در شمال عراق بازدید کرد تا بر نیروهای ترکیه که برای عملیات جاری علیه پ. ک. ک مستقر شدهاند، نظارت کند. بغداد خشمگین از این دیدار، نماینده دیپلماتیک ترکیه در بغداد را احضار کرد تا از حضور آکار در داخل عراق بدون اطلاع قبلی ابراز نارضایتی کند.
تعداد رسمی نیروهای مسلح ترکیه در شمال عراق نامشخص است. بر اساس مطلبی در خبرگزاری آنادولو در سال ۲۰۱۷، ارتش ترکیه یک گردان در فرودگاه بامارنی در نزدیکی دهوک، و همچنین واحدهای کماندو در کانی ماسی و بگووا در شمال عراق داشت. ارتش ترکیه بر پایه هدف آنکارا برای ایجاد یک کمربند امنیتی به عمق ۴۰ کیلومتر در شمال عراق، پایگاههای جدیدی در مناطق هاکورک و متینای عراق ایجاد کرده است.
بر مبنای ادعای یک منبع ، تعداد نیروهای ترکیه در عراق به بیش از دههزار نفر میرسد؛ اما یک خبرگزاری همسو با حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه (AKP) میگوید که تنها ۲۰۰۰ نفر نظامی در عراق مستقر میباشند که از این عده تقریباً ۵۰۰ نفر از آنها با واحدهای مکانیزه در بامارنی هستند، و ۴۰۰ نفر هم از تیپ کماندویی بولو در کانی ماسی. همچنین ادعا میشود که ۱۳۰ نفر از نیروهای ویژه بهعنوان افسر رابط در اربیل، زاهو، دهوک، باتوفا، سلیمانیه و آمادیه مستقرند. در شهر سیمله، واحدهای اطلاعاتی ترکیه با نیروهای تازه نفس تقویت شدهاند، در حالی که تانکهای نظامی ترکیه که اخیراً توسط اسرائیل نوسازی شدهاند، در پایگاه باشیقه استقرار دارند.
اداره ارتباطات ترکیه در سال ۲۰۲۰، در اقدامی نادر نقشه ای را منتشر کرد که مواضع نیروهای ترکیه در شمال عراق را نشان میداد. این نقشه از همان زمان حذف شده است. بر اساس این نقشه، از زاخو تا هاکورک در محور غرب به شرق و از آوشین تا اربیل در محور شمال به جنوب، ترکیه دارای ۳۸ پایگاه یا پایگاه نظامی در شمال عراق است.
(منبع عکس: اداره ارتباطات ترکیه، ۲۰۲۰)
معاملات در شمال عراق و جنگ با تروریسم
قابل توجه است که خبرگزاریهای طرفدار حزب عدالت و توسعه (AKP) مقاومت عراق در برابر حضور ایالات متحده را ــ که بسیاری از آنها طرفدار ایراناند ــ بهعنوان یک تهدید غیرمستقیم برای ترکیه معرفی میکنند. علاوه بر این، بهنظر میرسد که ایالات متحده به عملیات نظامی ترکیه در داخل خاک عراق چراغ سبز نشان داده است، اما تلاش کرده است تا بین پ. ک. ک و شاخه شبهنظامی سوری آن، یگانهای مدافع خلق (YPG) که واشنگتن با آن هدف مشترک دارد، به ضرر ترکیه اختلاف ایجاد کند.
آنکارا در حالیکه روابط صمیمانه دیپلماتیک و اقتصادی نیرومندی با ایران دارد، در عین حال میتواند بههمان اندازه فرصتطلب باشد. به گفته جیمز جفری، نماینده سابق آمریکا در سوریه ، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه شخصاً دو بار به او گفته بود که او نیز «ایران را یک تهدید میداند».
چنین عباراتی منعکس کننده یک اصل ثابت در سیاست خارجی ترکیه است: اگر با غرب مشکل دارید، به شرق روی آورید تا ابزارهای چانهزنی را ایجاد کنید. در این راستا، ابزارهای قدرت سخت ترکیه در عراق و سوریه علیه حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک)، بهعنوان عوامل فشار بر دمشق و تهران و ایجاد فرصتهای جدید برای مذاکره با واشنگتن بهکار گرفته میشوند.
عصر جدیدی برای ترکیه
در طول دهه ۱۹۸۰، ترکیه با دو تحول در هم تنیده، وارد عصر جدیدی شد. اولین تحول زمانی رخ داد که تصمیم ثبات اقتصادی ۲۴ ژانویه ۱۹۸۰، مدل اقتصادی موجود کشور را تغییر داد. بدهی خارجی ترکیه در طول دهه ۱۹۷۰ باعث ایجاد بحران «تراز پرداخت» شده بود. بورژوازی ترکیه بهشدت به ارز خارجی و تبدیل صنعتیسازی جایگزین واردات، به یک سیاست اقتصادی صادراتمحور نیاز داشت.
دومین تحول، ایجاد فرصتی بود که انحلال اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد برای ترکیه فراهم ساخت. نئوعثمانیگرایی زمانی وارد صحنه سیاسی ترکیه شد که برای نظم پس از شوروی، جمهوریهای تازه تأسیس آسیای مرکزی و قفقاز بهعنوان «سرزمینهای داخلی ترک» تلقی شدند. امروزه در میان محافل چپ در داخل ترکیه، هنوز هم بر این باورند که کودتای ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ برای اعمال این سیاستهای اقتصادی آغاز شده بود.
در نتیجه، دولت ترکیه سیاست خارجی خود را به دو صورت گسترده مورد ارزیابی مجدد قرار داد: از طریق منشور اقتصادی ــ تنوع بخشیدن به مقاصد صادراتی برای تقویت و تغییر اقتصاد. و از طریق سیاستهای هویتی، تبدیل ترکیه از یک دولت و جامعه «سکولار» به کشوری که در آن توسط دولت کودتاچی دهه ۱۹۸۰، با اجبار هویتهای ترکی و اسلامی ترویج شد.
تورگوت اوزال، اولین نخستوزیر پس از کودتا، و بعداً هشتمین رئیسجمهور جمهوری ترکیه، این سیاستها را برای «جهتیابی مجدد» ترکیه جدید به اجرا گداشت. چنین سیاستهایی گهگاه با ایدئولوژیهای پان ترکیستی و پان اسلامیستی آمیخته شد، نئوعثمانیگرایی برای ترکیه در پیشبرد دیدگاههای اقتصادی و سیاسی خود بهطور فزایندهای جذاب شد. بنابراین، جای تعجب نیست که اردوغان اوزال را الگوی خود برای ترکیه میداند. هر دو شخصیت، سیاستهای اقتصادی رشد صادرات را با ماجراجوییهای سیاست خارجی فعال، پیوند میزنند.
در کنار سایر همسایگان ترکیه، شمال عراق اکنون از نظر استراتژیک در این زمینه سیاسی جدید بسیار مهم تلقی میشد. عراق پلی بود که ترکیه میتوانست از طریق آن به خلیج فارس برسد. بنابراین، دولت و سیاست خارجی ترکیه در اوایل دهه ۱۹۹۰ در امتداد این خط بازسازی شد. به گفته اوزال، جنگ اول خلیج فارس فرصتی برای تجدیدنظر در سیاست خارجی ترکیه بود. رئیسجمهور ترکیه اوزال، به ائتلاف ضدِ صدام حسین به رهبری ایالات متحده پیوست و بهطور علنی از موضوع «ترکیه بزرگ» بهعنوان محافظ ترکمنها و کُردها در شمال عراق حمایت کرد. اگرچه ارتش و وزارت خارجه ترکیه در برابر تلاشهای اوزال مقاومت کردند، آنکارا به «نیروی چکّشی آماده» Poised Hammer force ــ یک واحد هوانوردی متشکل از نیروهای آمریکایی، استرالیایی، بریتانیایی، هلندی و فرانسوی ــ اجازه داد تا در شهر کُردنشین سیلوپی در استان شرناق مستقر شوند و عملیات خود را در خاک ترکیه اجرا نمایند. (حکومت ترکیه از روز ۱۴ دسامبر سال ۲۰۱۵ شهر سیلوپی را تحت حکومت نظامی قرار داده است. مترجم)
در این میان، ترکیه به عملیات مسلحانه خود علیه «تهدید تروریستی پ. ک. ک» و تلاشها برای مشروعیت بخشیدن به حضور خود در شمال عراق که از سوی دولت عراق غیرقانونی ارزیابی میشود، ادامه داده است. در دهه ۱۹۹۰ دو عملیات بزرگ در شمال عراق انجام شد. در سال ۱۹۹۵، نیروهای مسلح ترکیه (TSK) عملیات فولاد را آغاز کردند که طی آن بیش از ۳۵هزار سرباز ترکیه از مرز عبور کردند. عملیات دوم در سال ۱۹۹۷، عملیات چکش بود و دو هدف داشت: انهدام اردوگاههای پ. ک. ک و در عین حال تقویت حزب دمکرات کردستان (KDP) در برابر اتحادیه میهنی کردستان (PUK) در جنگ داخلی کردستان.
استراتژی ضدِ اتحادیه میهنی ترکیه، با موضع به اصطلاح «طرفداری از ایران» اتحادیه میهنی همپوشانی داشت. این دلیل دیگری برای ترکیه برای حمایت از حزب دمکرات کردستان در برابر حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک) و گاهاً علیه اتحادیه میهنی کردستان بود و این کارنامه دولت ترکیه از آن زمان تاکنون بوده است.
در کنار ادعاهای انحرافی در مورد عراق، ترکیه در اطراف خود، شروع به بهرهبرداری از جهان پس از شوروی کرد و کالاهای ارزان و نسبتاً پیشرفته ترکیه را به مقاصد جدیدی صادر کرد که بهعنوان مناطق حیاتی ارزیابی میشدند.
امّا در سال ۲۰۰۸ جریان تغییر کرد. حزب عدالت و توسعه (AKP) با چهرههای نئوعثمانی خود مانند احمد داوود اوغلو، نخستوزیر سابق، مسیر ترکیه در عراق را معکوس کرد. آنکارا با انتخاب سنیها شروع کرد به اینکه آنان را زیر پر و بال خود گرفته و با دولت منطقهای کردستان روابط خود را توسعه داده و مستحکم سازد. همکاریهای انرژی، بهویژه سرمایهگذاریهای نفت و گاز طبیعی، انگیزههای اصلی هر دو دولت بود. در سال ۲۰۰۴، صادرات ترکیه به عراق کمتر از دو میلیارد دلار بود، اما در سال ۲۰۱۳، بیش از ۱۰ میلیارد دلار افزایش یافت و مقصد بهویژه اقلیم کردستان بود.
شرکتهای ساختمانی ترکیه ارتباطات سودآوری در اقلیم کردستان بهدست آوردند. فرودگاه اربیل توسط شرکت ساخت و ساز چنگیز Cengiz Insaat ساخته شده است که متعلق به یکی از نزدیکترین متحدان اردوغان به نام مهمت چنگیز است. در سال ۲۰۱۴، با وجود اعتراضات بغداد، دولت اقلیم کردستان (KRG) شروع به فروش نفت خود از طریق بنادر ترکیه کرد.
ترکیه جدید عقبنشینی میکند
اما پس از سال ۲۰۱۶، سیاست ترکیه در قبال شمال عراق مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت. یکی از دلایل آن تغییرات سیاسی داخلی بود. حزب دموکراتیک خلقها (HDP) طرفدار کُردها در انتخابات سراسری ژوئن ۲۰۱۵ از حمایت نیرومندی برخوردار شد و حزب عدالت و توسعه برای اولین بار در ۱۳ سال گذشته اکثریت خود را از دست داد و به اصطلاح «گشایش کُردی» حزب عدالت و توسعه ناگهان پایان یافت. بین نیروهای طرفدار حزب کارگران کردستان (PKK) و نیروهای مسلح ترکیه (TSK) در بخشهای جنوبی ترکیه درگیریهای شدیدی رخ داد که راه را برای بازگشت به تاکتیکهای قدیمی ضدِ شورش ارتش ترکیه در رابطه با مسئله کُردها هموار ساخت. سپس، در ۱۵ جولای ۲۰۱۶، یک کودتای نافرجام منجر به بازسازی بیشتر دولت ترکیه شد.
یکی دیگر از دلایل تغییر سیاست ترکیه در قبال عراق این بود که شکستها و ناامیدیهای سیاست خارجی بر آنکارا تأثیر گذاشته بود. بهار عربی و صعود کوتاه منطقهای اخوانالمسلمین در مصر و تونس خنثی شد و موجی از شوک به سراسر دولت ترکیه وارد کرد و به ظهور مدل ترکیه بهعنوان یک دولت مسلمان مدرن در سراسر آسیای غربی پایان داد.
دولت سوریه بههمراه متحدانش حزبالله، ایران و روسیه، موضع خود را حفظ کردند و عملیات تغییر رژیم تحت حمایت آمریکا در سوریه از هم پاشید. گروه موسوم به «دوستان سوریه» به قطر ــ ترکیه در مقابل عربستان سعودی ــ امارات منشعب شد و شروع به مبارزه با یکدیگر کردند. جریان خارجی پناهجویان سوری تنشها را در جامعه ترکیه تشدید کرد و به احساسات ضد حزب عدالت و توسعه و ضد پناهجویان دامن زد.
نکته مهم این است که اشغال شمال سوریه توسط «یگانهای مدافع خلق» YPG و مشارکت آن با ائتلاف «ضدِ داعش» ایالات متحده با حمایت پ. ک. ک، برای دولت ترکیه یک «تهدید ملی» ایجاد کرد. ترکیه سپس سیاست خود را در قبال سوریه تغییر داد. نتیجه، عقبنشینی از هدف سرنگونی بشار اسد، رئیسجمهور سوریه به هدف فروتنانهتری «از بین بردن کریدور ترور در کنار مرز جنوبی [ترکیه] بود».
پارانویای «نفوذ ایرانی»
ترکیه در نتیجه ادامه سیاستهای قدرت سخت خود در طول سالها، از دسترسی به بازارهای پُرسود کشورهای عرب خلیج فارس از طریق سوریه و عراق محروم شده است. این سیاستها شامل روابط بسیار راحت ترکیه با اقلیم کردستان عراق و همچنین رقابت اقتصادی و گاه نظامی با ایران در عراق میباشد. در حالیکه تجارت ایران با عراق شروع به افزایش کرده است، تورم فزاینده در ترکیه باعث کاهش رقابتپذیری کالاهای ترکیه در بازارهای منطقهای شده و سیاستهای حمایتی دولت عراق نیز حجم تجارت عراق و ترکیه را کاهش داده است.
محاسبات استراتژیک نیز نقش خود را ایفا کرده است. اشتیاق ترکیه برای از بین بردن شبهنظامیان کُرد از منطقه سنجار در شمال عراق باعث تنش با بغداد و تهران گردیده است. هنگامی که در فوریه ۲۰۲۱، ارتش ترکیه یک عملیات نظامی را علیه پ. ک. ک در گارا، شمال عراق آغاز کرد، یگانهای حشدالشعبی عراق، علیه نیروهای ترکیه نیروهایی را در منطقه سنجار مستقر کردند. نیروهای مسلح ترکیه همچنین نیروهای حشدالوطنی اسامه النجیفی، سیاستمدار عراقی ضدِ پ. ک. ک را در یک پایگاه ترکیه در بشیقه در نزدیکی موصل آموزش دادهاند.
در سنجار، اتحاد ضمنی بین حشدالشعبی PMU و یگانهای مقاومت سنجار (YBS) وابسته به پ. ک. ک، در مقابل حزب دموکرات کردستان (KDP) مورد حمایت نیروهای مسلح ترکیه قرار گرفت. این رویارویی برای ترکیه، نشاندهنده اتحاد نامقدس بین ایران و پ. ک. ک است. زمانی که ایرج مسجدی، سفیر ایران در عراق، از عملیات ترکیه در شمال عراق انتقاد کرد، فاتح یلدیز، نماینده ترکیه نیز پاسخ داد و گفت مسجدی باید «آخرین فردی باشد که به ترکیه درس میدهد».
اهداف بلندپروازانه، آینده مبهم
امروز نیروهای مسلح ترکیه، رسماً و اولاً، ادعا میکند که نیروها و پایگاههای آن در شمال عراق، برای «مبارزه با تروریسم» و حفظ امنیت ملی در آنجا وجود دارد.
ثانیاً، مانند مورد بشیقه، ترکیه مدعی دفاع از سنیهای عراق میشود و با بهرهبرداری از تفرقه فرقهای سیاست عراق، به اموال و داراییهای خود مشروعیت میبخشد.
ثالثاً، تا زمانی که ایالات متحده در عراق باقی میماند و سیاست «مقابله با ایران» خود را در غرب آسیا حفظ میکند، ترکیه سیاست خود را در قبال حکومت اقلیم کردستان بهعنوان یک اقدام متوازن علیه به اصطلاح «نفوذ ایران» توجیه خواهد کرد.
بهنظر میرسد که حکومت اقلیم کردستان، و بهویژه سنجار، کانون کنونی مناقشه ایران و ترکیه باشد. بهعنوان یک هدف دور، در صورت تجزیه عراق، ترکیه احتمالاً الحاق شمال عراق را بررسی خواهد کرد، جایی که معتقد است ادعاهای تاریخی دارد.
با توجه به دولت عراق، گزینهها در برابر نقض حاکمیت و تمامیت ارضی ترکیه محدود است. آنکارا بهعنوان یک شریک تجاری بزرگ برای بغداد با کسری تجاری سرسامآور به ضرر بغداد باقی خواهد ماند.
نفوذ عمیق ترکیه به داخل حکومت اقلیم کردستان و روابط گرم با خانواده حاکم، بارزانی، به این کشور این امکان را میدهد که از شمال عراق بهعنوان ابزار چانهزنی با بغداد در دوران پس از آمریکا ــ هم بهصورت یکجانبه و هم به نفع اتحاد ناتو ــ استفاده کند. در نهایت، گرم شدن روابط اخیر بین ترکیه، برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل ممکن است بغداد را مجبور کند که عمل انجام شده ترکیه در شمال عراق را بپذیرد.
بهطور خلاصه، نیروهای ترکیه در شمال عراق برای سه چیز مفید هستند: تأثیرگذاری بر مسئله کُردها و مقابله مستقیم با مشکل پ. ک. ک؛ تقویت جاه طلبیهای منطقهای ترکیه؛ و ایجاد یک برگ برنده و یا اهرم فشار در معامله با متحدان غربی خود.
* https://thecradle.co/Article/investigations/۶۲۵۵
نظرات بیان شده در این مقاله لزوماً منعکس کننده نظرات The Cradle نیست.