درک
درد ساحل نهنگ میداند
داغ این صخره سنگ میداند
رو سر خویش نه به بالینی
رنج ره کفش تنگ میداند
==============================
دلگیر
شانه های کتاب را بستند
موجهای شتاب را بستند
خو گرفتند با سراب و سفر
چشم آبیی آب را بستند
================================
گرچه آزاده ایم در قفسیم
پای در بند ناله و نفسیم
دل همی کوبدم به در، هشدار!
گوش بر ناله، پای بر جرسیم
امین آریبل