بربریت قرن، بشریت متمدن را به عزا نشاند!
کمباور کابلی
تیشهء مشاطه گران خلافت اسلامی ،بار دیگر، تندیس های دست و احساس و اندیشهء بشررا ،در هم کوبید ؛ این طاعون، میرود تا سلامت روح و یکپارچه گی جسم بشرتمدن پرداز رانابود کند و انباشته های دست ودل و دانش را ، به گرد و غباری زرد رنگ، مبدل سازد ؛تیشهء اسلامی به ریش زعامت سیاسی فنلاند که قرار است آیات کتاب مقدس مسلمانان را در رادیوی ملی اش تلاوت کند؛خواهد خندید؛ تیشهء اسلامی، بر فرق روسای دول اروپایی و امریکایی، که بیانیه های پر تعارف، میان تهی و مضحک در توهم « اسلام میانه» صادر میکنند، فرود خواهد آمد!
سالیان متمادی از مرگ بودا های بامیان، صلصال و شهمامه که نهم مارس ۲۰۰۱ میلادی ، با تهاجم ملاعمردر هم شکست، سپری شده است.کسی از اروپائیان ، از زعمای دول که کراوات های قرمز می بندند و برای « حقوق بشر» گاه ، واژگانی ناکارآمد ، قطار میکنند؛ برای صلصال، تعزیه نگرفت؛ کسی به دخمهء ملاعمر نرفت تا از اوبخاطر نابودی این شاهکار های فرهنگی حساب بخواهد، همه، شنیدند؛ رفتند و خوابیدند؛ تا اکنون که تبر همتباران ملاعمردوباره، آثار بی بدیل موزهء موصل را درهم شکست!
ترورستان فرهنگی، اینک بی پروا، تندیس گاو بالدارو همتایان آن، از دورهء تمدنی آشور را،سر به نیست کردند!
چند روز پیش ، کتابخانه موصل ، نیز به دست سیه جامه گان وحشی، به آتش کشیده شد!
++++
آیا این، چیز دیگری، جز ناساز گاری نگرش اسلام با جهان معاصر است؟ آیا این چیزی جز بحران هویت اسلامی در سدهء بیست و یکم است؟
«اسلام ، مجسمه را قبول ندارد؛ اسلام ، موسیقی را قبول ندارد،اسلام « زن کارمند» رابر نمی تابد!»۱
آشکار نیست ، آنان که نیروو داعیهء پیکار با خلافت اسلامی را دارند، تا چه وقت ، در اتاق های فکر، دل در گرواستخاره می نهند؛ خود را فریب میدهند و از آدم های خو کرده به تمدن و خرد، میطلبند، ،مرگ آزادی بیان را به نظاره بنشینند؛ برگریزان فرهنگ را ، جزو مشیت الاهی انگارند، چونان« خیل کرکسان تماشا»!
پانویس:
۱- بحران جهان بینی و شرع اسلامی درزمانهءما، وبسایت های آریایی، مشعل و کابل پرس!