مکر دشمن

  نوشته نذیر ظفر با مکـــــر خصم ، یار ز پیشم…

نویسنده ی متعهد نمادی از شهریاری و شکوهی از اقتدار…

نویسنده: مهرالدین مشید تعهد در قلمرو  ادبیات و رسالت ملی و…

اهداف حزب!

امین الله مفکر امینی      2024-12-04! اهـــــدافِ حــزبم بـــودست صلح وصفا ی مــردم…

پسا ۷ و ۸ ثور٬ در غایت عمل وحدت دارند!

در نخست٬ دین ماتریالیستی یا اسلام سیاسی را٬ بدانیم٬ که…

نگرانی ملاهبت الله از به صدا درآمدن آجیر فروریزی کاخ…

نویسنده: مهرالدین مشید پیام امیر الغایبین و فرار او از مرگ؛…

مدارای خرد

رسول پویان عصا برجان انسان مار زهرآگین شده امروز کهن افسانۀ کین،…

افراطیت و تروریسم زنجیره ای از توطیه های بی پایان

نویسنده: مهرالدین مشید تهاجم شوروی به افغانستان و به صدا درآمدن…

عید غریبان

عید است رسم غصه ز دلها نچکاندیم درد و غم و…

محبت، شماره یکم، سال ۲۷م

شماره جدید محبت نشر شد. پیشکش تان باد!

روشنفکر از نظر رفقا و تعریف ما زحمتکشان سابق

Intellektualismus. آرام بختیاری روشنفکر،- یک روشنگر منتقد و عدالتخواه دمکرات مردمی آرامانگرا -…

پیام تبریکی  

بسم‌الله الرحمن الرحیم اجماع بزرگ ملی افغانستان به مناسبت حلول عید سعید…

عید خونین

رسول پویان جهان با نـقـشۀ اهـریمنی گـردیـده پـر دعوا چه داد و…

بازی های ژیوپولیتیکی یا دشنه های آخته بر گلوی مردم…

نویسنده: مهرالدین مشید بازی های سیاسی در جغرافیای افتاده زیر پاشنه…

ادریس علی

آقای "ادریس علی"، (به کُردی: ئیدریس عەلی) شاعر و نویسنده‌ی…

گزیده‌ای از مقالهٔ «هدف دوگانهٔ اکوسوسیالیسم دموکراتیک»

نویسنده: جیسون هی‎کل ــ با گذشت بیش از دو دهه از…

مثلث خبیثه ی استخباراتی ایکه افغانستان را به کام آتش…

نویسنده: مهرالدین مشید اقنوم سه گانه ی شرارت در نمادی از…

اعلام دشمنی با زنان؛ زیر پرسش بردن اسلام و یا…

نویسنده: مهرالدین مشید رهبر طالبان از غیبت تا حضور و اعلان…

ګوند، ائتلاف او خوځښت

نور محمد غفوری  په ټولنیزو فعالیتونو کې د ګډون وسیلې   د سیاسي…

از روزی می‌ترسم 

از روزی می‌ترسم  که سرم را بر روی سینه‌ات بگذارم و تپش…

چرا نجیب بارور را شماتت و تقبیح نماییم ؟

                 نوشته ی : اسماعیل فروغی           به…

«
»

ازپالیسی چند بعدی تا اوج بحرانات نهفته وفروپاشی پاکستان


حسن پیمان

پاسخ دشنام نامه ها

غارت ملت و ثروت شد رواج مفسدین

قتل وکشتار وتجاوز سراسر عادت شده

ازپی دزدی وغارت وغصب دارائی

تجاران قوم وادیان آرام وراحت شده

تعصب وخیانت وجنایات مفسدین

بهترین وسیلۀ رهبرد سعادت شده

زبان ورنگ وبوی وهم ساختار انسانی

مایۀ تعصب “خام مغز!؟” چون”طاقت” شده

دشنام وهتاکی دارد ریشه در “خامی مغز”!؟

هتاکی “هارون امیر زاده”شهادت شده

پاکی وصدق وصفا ؛ رخت بر بستست  “پیمان”. ا

دروغ وکذب وریا وحیله رعایت شده

قسمت(7)-و 

 مکث کوتاه بالای دشنام نامه ها وحملات نژاد پرستانه بالای ملیتهای تحت استبداد :_به ادامۀ بحث گذشتۀ خود که تحت این  عنوان گنجانیده شده است در ضمن ان این دشنامه ها نیز به این مبحث” تحمیل ” گردید و از انرو ؛ مکث کوتاهی پیرامون انها  در اینجانیز یک امر حتمی وضروری پنداشته شد؛ زیرا این دو حملۀ اخیر نژاد پرستانۀ  جنرال  عبدالواحد”طاقت” وداکترهاررون “امیر زاده “؛ دور از هر نوع خرد وفرهنگ با الفاظ رکیک کوچه ای وبازاری که باز هم ریشه در تعصب ، حسادتها ونا توانیها ونسبت به احساس کمبودی وحقارت به خود که این عناصر تورک ستیز احساس میکنند ؛بستگی دارد .وصرف برای ایضاح بیشترتوطئه ها ودسیسه های آ گاهانه وپلان شده علیه استعداد  شگوفا -خردگرائی وبا فرهنگ عالی  وتوانائیهای خلق اوزبیک (تورک) را در طول تأریخ بنمائیش میگذارد که این عظمت وتوانائی ها اسباب حساسیت وحقارت نژاد پرستان ودشمنان انها گردیده که دشنام نامۀ  اخیراین دونژاد پرست تورک ستیز  به مثابۀ تقویت کنندۀ این ادعا در این مبحث بوده که ؛ در اینجا بمثابۀ  مشتی از نمونۀ خروار های از این نوع حقارتها وهتاکی ها ونفرتها در تأریخ زمامداریهای قبایلی  به بررسی گرفته میشود که چنین میخوانیم – یکم  : _  مکث موئجزی پیرامون دشنام نامۀ جنرال طاقت:_  به گذارش خبر گذاری “آوا” درسیزدهم دسمبر2013م- در جمع خبر نگاران از قول رحمت الله نظری که میگوید:” جنرال عبدالواحد   ” طاقت ” یکی از جنرالان باز نشسته ادارۀ امنیت ملی وقت “خاد”  بوده است  ، در رسانه ها به عنوان کار شناس امور نظامی حضور میافته است ؛ که بموجب این گفتارها ی توهین آمیز وحملات خونبار وجنایت آفرین او بالای ملیتهای تحت استبداد باز داشت گردیده ؛ واز بازداشت ” جواد سروری” مدیر مسئول روزنامۀ ” انصار” نیز خبر داده است… وهمچنان عنصر معلوم الحال دیگری بنام” اسماعیل یون”مسئول نفاق افگنی تلویزیون” ژوندون” وافغان ملتی نیزازجملۀ کسانی اند که به نفاق افگنی ونژاد پرستی وتحریک یک قوم علیه سائیر اقوام متهم بوده برای بازجوئی به دادستان کل فرا خوانده شده اند. وقرار اظهارات وتبصره های جامعۀ آگاه  وگفته میشود که : هرگاه این بازداشتها نیز مانند بازداشتهای طالبان وتروریستان ” برادران ناراضی!؟” رئیس جمهور کرزی صرف برای حفاظت جان انها از چشم وخشم ونفرت مردم بوده باشد وطبق قانون نافذۀ کشورمجازات ومحاکمه نگردند وباز پرسی در پی نداشته باشد و هر گاه بعد از چندی دوباره رها گردند؛ عملی خواهد بود تکراری  مانند همیشه که تحت حمایت دولت فاسد-فاشیستی برای تشدید هر چه بیشتر خصومتهای ملی وتشویق عملی وعلنی نژاد پرستان وفاشیستان بر اعمال وتحمیل نفاق افگنی در بین اقوام شریف وبرادر افغانستان وبرای گسترش جنگ ورونق بیشتر تیروریسم در این کشور تلقی میگردد!؟-واین درحالیست که چندی پیش نیز بعد از این حادثه هزاران تن از شهر وندان کابل  در(7دسمبر/13م.)با خشم ونفرت وانزجار عمیق علیه انها و مسئولان تلویزیون ژوندون وکارشناسان مشکوک وجنایت افرین فاشیست این شبکۀ نفاق افگنی وتحت نام خادمان -ای-اس-ای-وشعلور ساز تنشهای قومی -زبانی-نژادی-سمتی وقبیلوی راه پیمائی نموده واعمال شیطانی منافقت امیز وماجرا جویانه وتحریک امیز انانرا بشدت تقبیح ومحکوم نموده وجزا های سنگین به ایشان از دادستانهای دولتی تقاضا نموده بودند . وافزون بر ان این تلویزیون ژوندون از سوی امنیت ملی نیز متهم گردیده واعلام نموده  بود که در این شبکه اتباع پاکستانی بدون مجوز قانونی حضور دارند.!!- ودر جریان سالهای اخیر تلویزیون ژوندون بارها ازسوی شورای ملی ونهاد های گونا گون و هم شمار دیگری متهم به تفرقه افگنیها در بین اقوام  نیز شده اند.وهمچنان گفته میشود که روز نامۀ “انصار” نیز در یکی از مقاله هایخود به اعضای لویه جرگۀ مشورتی افغانی توهین کرده است…” –   علت اساسی این همه قضایای اتفاق افتاده  مستقیمأ  به همچو  دشنام نامه های انها  ارتباط میگیرد که بیائید نخست این لا طائیلات وچرندیات دور از عفت واخلاق  جنرال”طاقت” را اززبان ناپاک ودهان گندیدۀ  خودش که علیه سائیر اقوام غیر همتبارش با شدید ترین لحن وناسزاگوئیهای حقارت آمیز وتوهینهای که سزاوار هیچ انسان نیست بشنویم که از طریق تلویزیون آ قای “شفیع عیار” ودر “یو توب” طور مستند به زبان پشتو نشر گردیده که یک بخش فشردۀ ان از سایت آریائی به شرح ذیل نقل میگردد: الف : _   افغان مانا صرف او صرف پشتون دی -داملک د پشتون دی-فاریاب- مزار اوبدخشان پشتونستان-زه ددی ملک بادار او مشر یم- نا اهل- حرامی- او ناخلف تاجیک -هزاره -اوزبیک  او گلم جمو په افغان کلیمه شرمیگی -هغوی باید خچلو ملکوته واپس لار شی…!؟” و

 ب: _ شبکۀ تلویزیون آقای ” شفیع عیار”(133) :_ در این رابطه شرح فشردۀ سخنان توهین آمیز ودشنام  نامۀ حساسیت بر انگیز جنرال واحد طاقت در گردی میزیکه اشخاص ذیل نیز بشمول: قاضی محمد اسماعیل  آزاد نمایندۀ جامعۀ فعال مدنی؛ مولوی عبدالرحمان هوتک؛ نمایندۀ سابق حرکت طالبان؛ اسحاق جیلانی عضو نماندۀ مجلس  ؛ محمد عالم نورستانی  عضو شورای عالی صلح ومولوی هوتک در این گرد هم ائی در گردی میز اشتراک داشته اندکه از طریق تلویزیون ژوندون  ترتیب یافته بوده که آقای شفیع عیار مستقیمأ ازز بان پشتوی  سخنگوی ان “طاقت” به زبان دری ترجمه نموده بطور مستند به نشر سپرده است که ذیلأ ارقام میگردد : “…در مقابل یک سوالیکه چرا مردم افغانستان  در مقابل واژۀ ” افغان=به پشتون” ناراحت هستند ، جنرال طاقت به زبان پشتو پاسخ میگوید که اقای شفیع عیار انرا  مستقیمأ به دری ترجمه نموده از طریق تلویزیون خود چنین شرح و نشرمینماید : … من میخواهم انرا از ریشه خشک کنم – افغان معنای ان پشتون است- وپشتون ها کاملأ درست میگویند که هوئیت افغانستان پشتون است – وپشتون والی است- کسیکه افغان = به پشتون نیست او نه افغان است ونه مسلمان است- ناخلف ونااهل وحرامی هستند و…وما پشتونها اختیار دار اصلی وصاحبان اصلی افغانستان هستیم – وباشندگان اصلی انها پشتونها هستند- اکثریت تبیعه پشتون  وپشتون مردم افغانستان هستند-فاریاب هم پشتونستان است -مزار هم پشتونستان است-وبدخشان هم میتوانیم بگوئیم پشتونستان است- ما که نام افغانستان را میپذیریم -بخاطریکه  تاجیک- اوزبیک- هزاره- وتورکمن وهمه را در ان شریک بسازیم …. ورنه انرا میتوانیم پشتونستان بنامیم – نا اهل -نا خلف- حرامی  و بی … سان از هر جای دیگر آمدگی ها ” مهاجر وبیگانه!؟” در این ملک پاک ومقدس خودرا شریک وسهیم نمیسازید – من هم شمارا هیچگاه قبول ندارم – همه رخصت هستید…!؟ از هر ادرسیکه امده اند به همان ادرس خود پس بروند – وما پشتونها مجبور میشویم با انها همین کار ورفتار را انجام دهیم …و من پشتون هستم -مملکت من است- من” پشتون” بادار و”سرور!؟” (مشر)اصلی این خطه میباشم ..( که این تشریحات همه توسط اقای شفیع عیار از اظهارات جنرال طاقت از زبان پشتو به زبان دری مستقیمأ  ترجمه میگردد که اینجا نقل گردیده است-نویسنده) واضافه نموده همچنان ادامه میدهد… چراکه انها از نام ما از افغان گفتن میشرمند- حتا از نام مقدس ما  که افغان وافغانیت است -انها میشر مند ..و…” – خوانندۀ عزیز شاید به عمق نژاد پرستی این عنصر معلوم الحال فاشیست به خوبی پی برده باشند!-  هرگاه احساسات بالای عقل انسانها غلبه کند ؛ انگاه انسان بکلی از عقل واراده بیگانه شده حتا احمق نیز میگردد واز علم ومنطق کاملأ دور وفاصله میگیرد!!- زیرا؛  یک : _ مانند اقای داکتر (هارون امیر زاده) که قرار افشاگریهای ها واعتراضات شدید و  نفرتباریکه بنابر حمله وهتاکیهای  فاقد علم وفرهنگ اوعلیه  خلق اوزبیک “تورک”درفیص بوکها علیه او جریان دارد گفته شده که دوکتورای خودرادر اتحاد شوروی در فلسفۀ ماکسیسم -لیننینیسم نیز اخذ نموده است که اما بیچاره از ان بکلی بی بهره مانده است!؟  که تحصیلات اورا نیز زیر سوال میبرد که همچو هتاکی را برعلیه خلق شریف وبا وقار اوزبیک (تورک) بکار برده است وشاید هم بشکل دستوری برای بدنام سازی ترقیخواهان وروشن فکران واقعی به این ماجرا دست یازیده باشد که در بحث بعدی به بررسی میگیریم  که با هتاکی همه را توهین مینماید  اما این  ماکسیست -لیننیست نژاد وزبان پرست فرمائیشی!؟ منافع شخصی- گروهی وقومی ونژادی وبویژه منافع پان ایرانیستها را بالا تر از وحدت ملی وقومی وهمسوئی بین ملیتها  ترجیح داده  این  دشنام نامه ها واراجیف را با  نهایت  حواس پریشان واحساس پراگنده وبیمارگونه علیه خلق با عظمت وبا حیثیت اوزبیک برای خوش خدمتی  به  تورک ستیزان  نثار نموده است  تا وانمود سازد که مانند همیشه “متحد طبیعی !؟” زمامداران فاشیست قبایلی در طول تأریخ بوده است وهم ثابت نماید که  در راستای تحقق اهداف نژاد پرستانۀ  پان ایرانیسم وخوشی خاطر انها بالای خلق شریف اوزبیک  میتازد!؟–  دو : _  ویا در این هتاکیها ی نژاد پرستانه که جنرال طاقت نشخوار نموده است  میبینیم که دور از علم ومنطق و بی فرهنگ بودن ان در اینجاست که او هنوز هم درک نکرده است وعقل وخرد او یاری نمیرساند چون نا تکمیل وخام است وواضیح میگوید که” اینها به افغان گفتن میشرمند ..و!؟” یعنی او  باید بجای “میشرمند” میگفت که ( انها “افغان گفتن” ویا “پذیرفتن افغان” که=پشتون است نمیخواهند و در واقع تغییر هوئیت را نمیپذیرند . یعنی اصل دعوای و قضیه را که “تغییر هوئیت” است در زیر واژۀ “میشرمند” پنهان مینماید و از “تغیر هوئیت ونژاد” طفره میرود  – افغان  مربوط  به   یک قوم  که(پشتون) است اطلاق میشود که به ذکر این کلمه هیچ کس نمیشرمد مگر شرم کلان در ان است که یک نژاد غیر افغان یا غیر پشتون بگوید که من(پشتون=افغان هستم!؟) تغییر نژاد وهوئیت بدهد- یعنی به این مفهوم است که البته جنرال طاقت خود حاضر است  هوئیت پشتونی خودرا در منطقۀ اکثریت از تبار تاجیک- هزاره واوزبیک  وغیره باشد تغییر میدهد و خودرا با تغییر هوئیت  به تاجیک یا هزاره یا شیعه وهند گفتن نمیشرمد؛ باید از وی همین پرسش نیزکه بسیار دقیق است به عمل می امد که حاضر است خود را به نژاد هزاره-اوزبیک یاتاجیک ویا هر قوم دیگردر مناطقیکه در اکثریت هستند تغییر هوئیت نموده واز ان باید نشرمد واحساس شرمنده گی  نکند  وبعدأ بالای دیگران تحمیل نماید؟؟؟؟؟  – سه :  _ وبا این توضیح باید مغز وکلۀ “طاقتها” و”یونها” وغیره هواخواهان ونازیستهای افراطی تحت هر اسم ورسمی که هستند  باید پخته شده باشد وترک سر شان باز گردیده باشد- وباید بداند که در اینجا به افغان گفتن کس شرم ندارد بل؛ شرم بزرگ وکلان در انست که او در وطن فروشی- دین فروشی و ن… فروشی  وجاسوسی وخادم بیگانه بودن را صرف بخاطر حفظ قدرت سیاسی میراثی رد پای اسلاف خودرا گام بگام تعقیب  نموده امده باشد ودر راستای تحقق اهداف شوم بیگانه گان به اشکال وموضع گیریهای  گوناگون  (چپ وراست – مترقی ومرتجع و…!؟)  قرار گرفته باشد .!؟- و این درحالیست که؛ این  یک مسئلۀ (هوئیتی ونژادی” بوده به   “شرم” ) اصلأ هیچ ارتباطی ندارد که جنرال طاقت تحت این نام همه غیر همتاران خودرا با دو دشنامهای کوچه  ای وبا الفاظ بازاری که حتا در یک “طنز” (شمس الحق حقانی) تحت عنوان “کاسۀ چینی که صدامیکند” منتشره در (9/دسمبر/13م.) در سایت آریائی را خواندم که در هتاکی خود کلمۀ ” بی ناموس “را نیزبکار برده است که با این حقارت  از وطن آبائی شان خارج اعلام نموده است!؟– چهار : _   وبسیار زیاد دلچسپ  هم این است که  جنرال طاقت در دشنام نامۀ خودمعیار مسلمان بودن را(افغان=پشتون) بودن اعلام نموده است و..-!؟ -معنای این حرف انست که با تغیر هوئیت اصلی خود(تاجیک- هزاره -اوزبیک- و..) حدود (40) قوم  و ملیت  مختلف از این چهل هو ئیت مختلف خود باید  منصرف   شوند و منکر شوند و خود هارا  افغان = پشتون  اعلام   نمایند و دستور میدهد که چرا به تغییر هوئیت  خود میشرمند !؟ –  و ” طاقت  ” حکم   صا  در نمود  که  کسانی  که  (  افغان =پشتون) نیستند(مسلمان هم نیستند!؟) یعنی غیر از(افغان= پشتون) متباقی تمام (اتباع افغانستان را غیر مسلمان اعلام نموده است!؟) ودستور داده داست که : در غیر ان افغان=پشتون که نیستید واز تغییر هوئیت ونژاد خودبه پشتون شدن  “میشرمید!؟”  پس “مسلمان !؟”هم نیستید ؛ افغان هم نیستید وحرامی هستید و به هر ادرسیکه امده اید وطن را ترک بگوئید- وتا این مدت ما شمارا در این ملک خود  نگاه کرده بودیم دگرنگاه نمیکنیم بروید از این ملک هرجا که میروید و… ودر جای دیگر سخنان خود میگوید: وان پشتونها هم بی غیرت بودند که در لویه جرگۀ پیشین مذهب شیعه وزبان اوزبیکی را در قانون اساسی رسمی ساخته اند …!؟- یعنی معیار مسلمانی هم در دین زمامداران قبایلی =” افغان!؟” بودن است- یعنی هرگاه افغان نباشی مسلمان هم نیستی!؟  وروحانیون هم مانند همیشه با سکوت وخموشی این اعلامیه را استقبال وپذیرفته اند که باید این توهین وی  علاه بر قوانین اصول  ومقررات  ومیثاقهای پذیرفته شدۀ ملی وبین المللی صد  درصد بر ضد  قوانین وقواعد  اسلام وقران  نیز باید باشد   اما  این همه تیکه داران قران ودین ودوزخ وجنت در اینجا بکلی خاموش هستند -زیرا باید که  در راستای تقویت رسیسم استفادۀ ابزاری قرار گیرد که در واقع با این خموشی خود از وی حمایت هم میکنند!؟ –  آیا این ” جنایات جنگی ”  را  بین  ا  قوام (تحمیل ) و شعلور نمیسازد که  تقریبأ همه نهاد ها در مقابل ان سکوت اختیار نموده  کوچکترین عکس العمل  هم از خود نشان نداده اند و در کمین بوده  بعد از انکه جنایات وفجایع بوقوع پیوست وبالای یک طرف تحمیل گردید  انگاه بگونۀ جانبدارانه موازنۀ شاهین ترازو را دیده  افراد واشخاصی ویا گروهی یا  سازمانی را زیر فوکس قرار داده  تا اخر بنام جنایات جنگی علیه ان موضعگیری خاص مینمایند  ومیکوبند؟؟؟؟؟؟!- واین درحالیست که: در این رابطه قانون اساسی دولت فاسد -فاشیستی ؛ طبق حکم بند اول مادۀ (22) ان : ” تبعیض وامتیاز را بین اتباع ممنوع اعلام نموده است…”  وبرطبق مادۀ (7) قانون اساسی : ”  … دولت مکلف به رعایت تمام معاهدات ومیثاقهای بین المللی که به ان الحاق نموده میباشد ومطابق به حکم این میثاقها  دولت مکلف است  ترتیباتی را اتخاذ نماید تا زمیتۀ مشارکت اقلیتهارا در حیات سیاسی -اجتماعی-اقتصادی بخاطر تساوی حقوق انها مساعد سازد  . و بر طبق اصول مندرج در مادۀ (26) در میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی؛  دولت مکلف است زمینۀ “حفاظت” و”حمایت” مسا وی  افراد  را در برابر قا نون ایجاد و برعلیه هر گونه  تبعیض بشمو ل “مذهبی ” ؛ ” حفاظت ” و” حمایت ” موئثر ومساوی را تضمین  نماید .”.. و این در حالیست  که  دولت بذ ا ت خود در فساد غرق و تبعیض را  از با لا رهبری مینماید!؟

 هر چیزی که گندد نمکش زنند

وای بر ان روز که بگندد نمک

 ودلچسپ هم از همه انست که در پهلوی طاقت یک عنصر دیگر بوزینه مانندی نیز نشسته وظیفۀ جمبوری های مانند  مداری گران پاکستانی پیوسته با علامۀ تأید؛ سر وکله جنبانیده سخنان طاقت را به کرات وبا صدای تند بلند وبا خشونت “بلی” گفته تقویت میکند وبه حدی که میگوید:” بلی ! فرزندان اصلی این وطن تنها پشتونها هستند؛ چنانچه که استاذان اشاره نمودند؛ فرزندان این خاک پشتونها هستند نه دیگران  !؟.. ” وبه کرات  با بلی گوئی این جملات را نشخوار مینمود!!- واین صحنه آرائی طوری به نظر میرسید که پلان دستوری ان قبلأ و اگاهانه به پیشواز انتخابات دور سوم  ریاست جمهوری برای شعلور سازی جنگهای قومی از طرف دولت و ای-اس-ای- پاکستان برای برهم زدن انتخابات ومصروف سازی اذهان مردم به جهت دیگرسازماندهی گردیده باشد. زیرا که دولت در تبانی با افراطی ترین ناسیونالیستها در راستای اهداف ای-اس-ای-  با تلاشهای مذبوهانه  توانست ائتلاف شمال را  از هم پاشان سازد  که به تعقیب ان میتواند هر نوع پلان وپروژۀ که روی دست  داشته باشد موئفقانه عملی سازد !؟ واین صحنه آرائیهای شیطانی وپلان شده توسط این عناصر معلوم الحال قبل از همه در تبانی با پاکستان را به نمائیش میگذارد که در این رابطه ؛بمصداق این ادعا  اظهارات تحریک امیز ومداخله گران وحملات تفتینگرانه جنرالان سفاک دست پروردۀ انگلیسی دستگاه جهنمی-ای-اس-ای- گوش فرا داده و وبا دشنام نامه ها ی عمال انها که با غرور وتکیه به نیروی این اربابان خود حمله نموده اند بمقایسه میگیریم-  الف: _  زیرا؛ پاکستانی بودن این عمل شسطانی وشرر افگنانه برای شعلور نگهداشتن جنگ وجنایات وتحمیل دوامدار ان بالای مردم افغانستان بخاطر پوشش  اوج جنبشهای رستا خیز ملی درون پاکستان وپروسۀ فرپاشی ودر حال تجزیۀ خود پاکستان  وجهت دادن توجه مردم  ومصروف سازی اذهان عامه بسوی افغانستان در تشدید تضاد های ملی و تنشهای قومی-نژادی-سمتی وزبانی وتعمیق اختلافات ونزاعهای قومی وسر انجام رهبرد پلانها بسوی تجزیۀ افغانستان بوده که مستقیمأ به ان ارتباط وبستگی دارد . وبا این پالیسی شیطانی  ونفاق افگنانه واشغالگرانه وبه قدرت رسانیدن دوبارۀ طالبان بمثابۀ بهترین تکیه گاه که  با ” همتبار- همنژاد -هم زبان وهم فرهنگ !؟” گفتن انها ؛ بمثابۀ بهترین ابزار جنگی برای پیشیپبرد برنامه های رهبردی خود  در این منطقه وجهان پنداشته شده  که با دو ابزار کوبنده بداخل افغانستان اعمال مینماید–  یکی : _  ابزار نظامی-دینی( طالب و انتحاری به لباس دین ومذهب وشریعت!؟)-  دومی : – از طریق  اجیران- داخلی:    –  ومزدوران دست پرورد ه برای تفرقه ودامن زدن به منازعات ملی که پطرول پاشی به اتش خصومت های قومی و  تحریک یک قوم علیه قوم دیگر وتشویق به جنگ وجنایات  وتحمیل ان بالای ملیتهای تحت استبداد که نمونه های ان در بالا اشاره شد تا جلوایجاد وحدت ملی وقومی را بگیرد ودر ایجاد وحدت ملی  با این  سنگ اندازیها سد واقع شود. وبخاطر مصداق وتأید ادعا های اشاره شده  ممباب مثال میتوانیم در این ارتباط نکاتی از اعترافات صریح وآشکارائی از مداخلات ؛ تجاوزات وسر انجام اشغال افغانستان توسط جرنیلان وکرنیلان دست پروردۀ انگریزی بلند رتبۀ معلوم الحال کلیدی نظامیان -ای-اس-ای-پاکستان که به کمک ویاری اجیران ومزدوران زر خرید معلوم الحال داخلی افغانی ان ؛ افزون بر تلویزیون اقای شفیع عیار به “یو تیوب” نیز به نشر رسیده است وتا این دم موجود میباشد. وبویژه ازطریق تلویزیون اقای شفیع عیار به چند کلپ دیگرکه از مصاحبه های این نظامیان که با -بی-بی-سی- انجام یافته وبه تفصیل به نشر رسیده است  ؛ به ادامۀ بحثهای قبلی در اینجا نیز از حملات زبانی  مداخلانه گرانۀ ایشان پرده برداشته  وبا تأکید به ارتباط موضوع  که از زبان انگلیسی مستقیمأ به زبان دری  توسط آقای شفیع عیار انجام یافته است چنین نقل قول میگردد- دوم- نقش پاکستان  :-  ”  جنرال محمود “احمد”   که یکی از جنرالان مقتدر -ای-اس-ای- ویکی از جنرالان ایجاد گروتشکیل دهند ه وسازماندهندۀ طالبان است ؛ بمقابل سوالات ملا ضعیف سخنگوی طالبان چنین اظهار نظر مینماید: ”   ما شما را پشت پرده همیشه کمک خواهیم کرد ومیکنیم …این جنرال که خود پشتون تبار است وبه نفع پشتونهای انطرف مرز نیز فعالانه مبارزه وفعالیت مینماید ادامه داده  میگوید: ما طالبان را به هیچ وجه از دست نمیدهیم ، انها از خود ما هستند … ودر آینده به محافظین سرحدی ما تبدیل میشوند …”…  وجنرال دیگر پاکستانی  در این ارتباط گفته او را چنین تقویت میبخشد ومیگوید– الف: _ : ” … طالبان هم پشتون وما هم پشتون هستیم  وخون ما از خون طالبان است….!؟  ” . .. یعنی هدف این جنایتکاران نژاد پرست اشغال افغانستان است..!؟  این (مطلب از تلویزیون ” پرس تی-وی-” گرفته شده است) که یک تلویزیون پاکستانی بوده و  ازطریق ان  جنرال دیگری از همین دستگاه جهنمی  استخباراتی   پاکستان   بنام   جنرال ( زاهد احمد) که یکی ازمقتدرترین وبلند پایه ترین  جنرالان پر معلومات وبادانش که هم -ای-اس-ای – وهم ارتش پاکستان را مشوره ورهنمود میدهد  وهم نویسنده بوده وبه تعداد زیاد نیزآثار و مقالات نوشته کرده تحصیلات عالی هم دارد ؛ عالم ومتخصص امور افغانستان شناسی نیز است ؛ وبسیار دلچسپ است که بخوانیم  میگوید  – ب  : _ :  ”   …  ما امروز در افغانستان فعال نبو دیم ؛  حتا  از 1975م .به اینسو ما خیلیها فعال بودیم…وبا نهایت خشونت وغرور جنون امیز میگوید ؛ افغانستان جزء لایتجزای خاک پاکستان است !؟ ”  . .. یعنی در اینجا موضوع از از خط دیورند وحرفهای از این قبیل پیشتر رفته  وملحق سازی افغانستان به خاک پاکستان را  مطرح نموده است. وبویژه این خائین منافق شیطان  وشرر انداز اضافه میکند که:.. افغانستان عنصری بنام “لیتیم” دارد -تیل ونفت وگاز شبر غان مارا شگفت انگیز ساخته است – معادن لعل بدخشان- ومخاذن طلا- اهن-مس- لاجورد- زمرد- که بر این سرزمین به تریلیونها دالر ثروت دارد ؛ مربوط ماست- چرا شوروی امد؟ -زیرا از نقطۀ نظر موقعیت خود ؛ افغانستان بمراتب مهم از انست….و”  … وبا خشونت  وبا تکان دادن دستان  وکلۀ لرزان ادامه داده میگوید : ”  . .. حالا که امریکا امده  افغانستان را چور کند  موقعیت جغرافیائی افغانستان است که امده – ما روسها را ازبین بردیم ؛ وبه این جنگ بیش از دو ملیون انسان کشتار نمودیم وباید افغانستان را به قبرستان امریکائیها نیز تبدیل کنیم وبه همان طورکه شورویهارا گورکردیم  امریکائیها را نیز گورکنیم … ما در افغانستان منافع حیاتی داریم ؛ باید منفعت خود را حمایت کنیم … ومردم میگویند که -ای-اس-ای- به افغانستان دست دارد؛ اینها” دیوانه ومضحک هستند ( !!! ) ..  در حالیکه افغانستان ازماست و این ” پشتونها” در هر دو طرف رابطه دارند – از انها واز طریق این پشتونها میتوانیم افغانستان را بدست داشته باشیم… ما با اوزبیک- هزاره وتاجیک رابطه نداریم ؛ و انها  در پاکستان نیستند وما از انها این کمکهارا گرفته هم نمیتوانیم  واز طرف پشتونها وازطریق انها میتوانیم به این هدف خود برسیم….”(!؟)-  مطالبی بسیار توهین امیزی تکان دهندۀ  تحریک امیز وماجراجویانه  است و بسیار رنج اور ومتأثر کننده  که روح وقلب ومغز هر انسان وطنپرست افغانی را جدأ پریشان و جریحه دارومتألم  میسازد!! وسخت  هم حساسیت بر انگیز وتجاوز ومداخلۀ آشکار بر شوئونات ملی افغانستان است که حتا سنگ و چوب این سرزمین قربان شده و جانباز مرد خیز را باید که  تکان د هد  چه رسد    به  انسان های  ان (!!!) که با تفصیل بیشتر از طریق تلویزیون آقای  شفیع عیار  با اب و تاب ان  منتشر گردیده است که فشردۀ ان اینجا نقل گردید!_  و افزون بر ان  دلچسپ است اگراینجا متوجه شویم .و این درحالیست  که درمقابل یک سوال انتقاد امیز داکتر رنگین سپنتا از امریکا مبنی برانتخاب دوست در رهبرد  اهداف استراتیزیک خود در مسایل افغانستان و تأمین صلح وثبات که باید امریکا یک دوست (  افغانستان قربان شدۀ مانند”برۀ” ویا پاکستان درنده”گرگ” باید یکی را انتخاب نماید)  ؛ اما  در مقابل این سوال سپنتا؛  مقامات بلند پایه ومشاور وزیر خارجۀ پاکستان با نهایت شارلتانی وبی حیائی به دیدۀ جهانیان در امده  وبا واکنش شدید خود چنین پاسخ داد که :” پاکستان قربان “اصلی” توروریسم است وهمیشه از “صلح گسترده” دفاع نموده امده است !؟”- و دلچسپ است که این واکنشها ودیده درائیهای پاکستانیها را مستند تر مطالعه نمائیم-  ت :- به گذارشات منتشره به تارنما ها در (2/فبروری/14م.)از اسلام آباد در مقابل یک انتقاد داکتر رنگین سپنتا از امریکا که گفته بود :” امریکا میخواهد به مردم افغانستان بگوید که هم همکار ” گرگ” وهم “بره” است – وپاکستان وافغانستان هردو در عین زمان نمیتوانند متحد استراتیژیک امریکا باشند -یعنی از هردو باید یکی را انتخاب نماید -به سخن دیگر تفاوت میان ان ؛که ” عامل جرم” است و که؛ ” قربانی جرم” است؛ امریکا باید فرق قایل گردد… ”  – به ا  صطلاح وطنی ما ” یعنی دو تربوز را نمیتوان در یک وقت به یک دست گرفت.. !”- ودلچسپ است بشنویم که وزارت خارجه پاکستان  بالمقابل چنین واکنش شدید بیشرمانه وکاذبانه از خود نشان داد  : ” …  پاکستان قاطعانه از روند صلح در افغانستان حمایت کرده وبه شدت معتقد است که دست یابی به یک صلح جامع به رهبری خود افغانها نقش مهمی در ایجاد صلح پایدار در این کشور دارد. پاکستان که خود از قربانیان اصلی تیروریسم است در خط مقدم تلاشهای جهانی برای مقابله با تیروریسم وافراطگرائی قرار دارد وهر ادعای برخلاف این دور از واقعیت است…!؟”-    وحالا این دروغ کلان وشاخداربدون هیچ سند مشهود وموئثق انست که  پاکستان میخواهد افتاب عالم تاب را به دو انگشت پنهان نماید (!) ومردم وجهانیانرا به تاریکی قرار دهند که مطلقأ ناممکن ومحال است. که با این شارلتانی وبی حیائیها ودیده درائیهای خاص که دارند میخواهد با تلاشهای مذبوهانه هزاران هزار اسناد معتبر موئسسۀ نشراتی بین المللی” ویکی لیکس” وکتاب مشهور” تلک خرس” وواعترافات صریح وآشکارای جنرالان ونظامیان خون اشام ارتش و-ای-اس-ای- بویژه که ازطریق تلویزیون اقای شفیع عیار  بطور مستند ومشهود وموئثق انتشار یافت ودر فیص بوکها ویو تیوب وبه ده ها کتاب وآثار واسناد زنده موجود منتشره مطبوعاتی وتار نما ها ؛ در بارۀ مداخلات ووتجاوزات وتحمیل جنگ وفجائیع وتیروریسم در افغانستان از سوی پاکستان که قلم از توضیح وبیان ان عاجز است که همه جهان یکطرف گلو پاره میکند ( افغانستان قربانی اصلی تیروریسم صادر شده از داخل پاکستان است …!” واما پاکستان با بی حیائی ودیده درائی ویژۀ خود به چشم جهانیان میدر اید  ومیگوید “نی!؟”  بلکه ” پاکستان قربان اصلی تیروریسم است..!؟” – یعنی در نزد مقامات بد نیت وبد خواه پاکستان ” ناف زمین ” در زیر پای پاکستانیهاست ؛ از هر طرفیکه ( گزو پل میکنید دست تان باز است ؛ ناف زمین همینجاست…!؟) –  ث : _ مقامات کلیدی پاکستان که  قرار اعتراف این جنرال سفاک وخون اشام  ان  جان دوملین انسان بیگناه را در کشور ماگرفت وملیونهای دیگر را بیخانمان وبیجای وآوراره معیوب ومعلول ومهاجر کشورهای بیگانه نمود وبا ان اعترافات صریح وعینی ومستند وغیر قابل انکاراز تعرض-مداخله وتجاوزنظامیان  پاکستان  علیه افغانستان که بلند پایه ترین جرنیلان وکرنیلان نظامی -ای-اس-ای-  در فوق  را شما خوانندۀ عزیز خود  به مقایسه وبه داوری بگیرید که بهترین سند محکومیت پاکستان نزد مردم افغانستان وجامعۀ جهانی وداد گاه تأریخ خواهد بود(!!)- که با این حد دیده درائی هزاران هزار حقایق مستند وشفاف تأریخی را تا امروز چگونه  انکار وکتمان نموده به چشم مردم خاک زده امد ه اند واهداف شوم خودرا پیش برده امده  و بدون دغدغه  پیش میبرند!؟ –  سوم : _  واما مطالب جالب دیگری نیز در اینجا ونهایت مضحک  وهم  متأثر کنند ه است که  در همین هفتۀ پیشین که هنوز هم از سیاستهای چند بعدی خود علی الرغم ادعا ها ودروغهای کلان محیلانه وشیطانی خود  رهبران ونظامیان مهره های کلیدی در پاکستان دست بر دارنیستند با همان اندازه بیشرمانه ادامه داده  مشاور نخست وزیر پاکستان در ملاقاتهای خود در واشنگتن در تمام قضایای افغانستان  پاکستان را بی غرض وانمود نموده  واشغال (90 درصد) خاک افغانستان بعد از سال 2001م. با لشکر کشی شبه نظامیان خود “طالبان”  که در تحت رهبری مستقیم کرنیلان وجرنیلان  -ا ی-اس-ای- صورت گرفته بود چنین اظهار داشته اند که اینجا نیز از روی ان پرده برمیداریم که مشاور نخست وزیر پاکستان میگوید  : ..” ما در دهۀ 90 که طالبان با فتح کابل حکومت خود را درکشور مستقر کردند نیز انتظار وقوع یک جنگ وسیع را دراین کشور نداشتیم …!؟” – در ایجا دو مطلب در نیات شوم ومحیلانۀ پاکستان نهفته است :  نخست : _  اینکه این یک اقدام وحرکت خودی طالبان بوده یعنی ما کمتر دلچسپی داشتیم –  و دوم اینکه:_ یعنی در مطلب وی گویا ” ما جنگ وسیع را در این کشور نداشتیم..!؟” اینست که ؛ هر گاه جنگ را هنوز هم وسیعتر ومنظم تر ومجهز تر اجام میدادیم ؛ باید این جنگ فرا مرز افغانستان  تا حوزۀ زر خیزو نفت خیز اسیای میانه گسترده  ترمیشد …!؟ را بیان میکند – در اینجا این دروغ کلان وانکار کامل از واقیتهای عینی وشفاف غیر قابل انکار تأریخی را که بویژه در مصاحبۀ اخیری داکتر دانش در (23/جنوری/14م.) سیاستهای چند بعدی رزیلانۀ پنهان وآشکارای پاکستان را ازطریق رسانه ها وتار نماها ومطبوعات معتبر جهان بار دیگر فاش نموده است که چنین ارقام میگردد:     چهارم  : _   .. هماطوریکه میدانیم در (7/اکتوبر/2001م.) حملۀ امریکا به افغانستان شروع شد ؛ یکی از پایگاه های دولت طالبان در شمال افغانستان در شهر قندوز بود . در شهر قندوز در کنار نیروهای طالبان ؛ عدۀ از نیروهای القاعده به رهبری افسران پاکستانی  برعلیه نیروهای وحدت شمال  که به شهر قندز بودند ودر این صورت که نتنها صد ها افسر پاکستانی در انجا توسط نیرو های وحدت شمال دستگیر ودر اختیار امیرکائیها قرار میگرفتند ؛ بلکه هزار ها جنگجوی طالب والقاعده گرفتار میشدند . جنرال مشرف برای نجات جان افسران پاکستانی از رئیس جمهور ” بوش” (پسر- این قلم) خواست که حمله بر قندز را چند شبی به عقب اندازد تا پاکستان قادر باشد با یک پل هوائی شبانه افسران خود را از قندز به پاکستان منتقل کند . انها توانستند بدین ترتیب سازمان طالبان را در داخل پاکستان احیا کنند!!- همین اشتباه استراتیژیک امریکا ومبارزه نکردن به طالبان در داخل پاکستان با عث شد  امروز طالبان قدرت زیادی در پاکستان ودر افغانستان پیدا کردند وامریکا با شکست نظامی در افغانستان روبرو شد…  ”  –  کهبه این ترتیب (جنگ را دیگران اغاذ نمودند واما نتائیج وپی امد های نا گوار ان بدوش مسئولین امروزی بارگردید !)- ویا به اصطلاح وطنی( دال را گنجشکک خورد و لته بودنه !) –  و این  جنرال روسیاو خدا شرماندۀ تأریخی پاکستان ؛ میبینیم که چگونه از همه حقایق تأریخی در اینجا  با اظهار اینکه گویا پاکستان قربان اصلی تیروریسم است  یکسره انکار مینماید. واین در حالیست که صدها کرنیل وجرنیل وا فسران سفاک ونظامیان مداخله گر -ای-اس-ای- پاکستانی وبا هزازران هزار طالب اجیر خود که به داخل افغانستان بعد از 2001 م. لشکر کشی نمودند واین جنگ تحمیلی را الا مرزهای شمال افغانستان گسترده ورهبری نمودند  ودوباره به تقاضای جنرال مشرف جنایتکارومداخله گر وقت  ازطریق مقامات وقت امریکا ذریعۀ پروازهای متواتر هوائی  شباشب از ان سمت شمال کشور دوباره به پاکستان فرار داده شدند ؛ ودر مقابل دفاع قهرمانانه وحملات حیرت انگیز اتحاد شمال وبه اثر هجوم ومقاومت سر سخت ترین نیروی ضد پاکستانی ( جنبش ملی اسلامی افغانستان) تحت رهبری ستر جنرال عبدالرشید دوستم ومتحدین با وفا واشتی ناپذبر نیروهای رزمی اتحاد شمال ویاران سر سخت وهمسنگران با ایمان وتزلزل نا پزیر ان به حمایت وپشتیبانی وسیع وگستردۀ توده های ملیونی انها  ؛ تاب مقاو مت نیاورده وبمانند روباه ها وشغالان راه فرار وگریز را به پیش گرفته از این خاک دشمن شکن بیرون کشیده شدند و دوباره در لانه های شیطانی خود الا پشاور وپاکستان پناه بردند!؟ که این حوادث انکار ناپذیر عینی تأریخی در نزد پاکستانیها ” مداخله وتجاوز” به حساب نمی آید!؟  واز نظر نخست وزیر نواز شریف ومشاور او ” مداخله” شمرده نمیشود ؛ جنایات وتجاوز نیست- زیرا او هنوز هم  از همه چیز انکار نموده  وبا دیده درائی وبی شرمانه میگوید که: ” … هدف انتظار یک جنگ وسیع را نداشتیم…!؟” به این مفهوم که اگر هدف جنگ وسیع را میداشت آتش جنگهای پاکستان باید تا آسیای میانه زبانه میکشید پیش میرفت وبه اشغال خود ادامه میداد – یعنی اشغال  90 درصد خاک افغانستان نزد جنرالان مداخله گر یک جنگ وسیع نبوده است !؟ که  این اقدام  مداخله  گرانه وتجاوزات آشکار واشغال  (90درصد) خاک افغانستان  که  سرانجام به  مداخلات  امریکا و نیروهای ائتلاف ضد  تیرو ریسم (ایساف) منجر گردید انکار نموده است واز ان طفره روی مینماید وبا این دروغ کلان وکاذب وبا هزار حیله ونیرنگ  وبا خاک پاشیدن به چشم جهانیان  وانکار مشهود ومستند از این حقایق تأریخی که بالا تر از این دروغ وکذب وحیل در تاریخ دیگر سراغ  هم نمیگردد که پاکستانیها اظهار نموده اند و خود را مدافع صلح اعلام نموده اند ومینمایند!؟- پاکستان همه را مانند زمامدران قبایلی “نادان” فکر میکند وبه این نکته پی نمیبرد که “نادان” را از هرطرفی که بنویسی همان “نادان” است..!- بیائید با اسناد ووشواهد موئثقتر ومعتبر تردیگری متوسل شویم وبه دهان گنده وقف آلود سیاستگران مداری پاکستان بزنیم تا دندانهای خونین انها را آسیب پذیر بسازدو دیگراز استخوان جوی لاشه افغانها دست بکشد -برای اینکه موضوعات بیشتر جالب گردد ؛ تجاوز ومداخلات آشکارای اهداف محوری پاکستان بیشتر افشا گردد ؛ باز هم مینشینیم بپای اعترافات صریح وغیر قابل انکار مشهود ومستند سخنان زندۀ این جرنیلان وکرنیلان  دست پروردۀ انگلیس که اقای شفیع عیار ازطریق تلویزیون ملی خود  با اب وتاب ان به زبان دری ترجمه نموده افشا وانعکاس داده است  که با هما ن خشونت خود جنرال “زاهد احمد” چنین ادامه میدهد:  پنجم : _ “… ما با پیاده سازی اسلام  افراطی  وسیاسی در افغانستان میتوانیم به این آرمان برسیم ؛ میتوانیم چین- روسیه -هدوستان وغیره را  تحت کنترول خود قرار دهیم . ما با ( ایران وپاکستان ) یکجا میتوانیم ضد امریکا باشیم  وامریکا را نیز از افغانستان بکشیم  وافغانستان را بین خود تقسیم کنیم … امریکا با طالب صلح اورده نمیتواند ؛ بلکه با پاکستان وایران میتواند صلح بیاورد- اگر امریکا میخواهد جان به سلامت ببرد ؛ بیاید با ما گپ بزند وما بشما کمک میکنیم که  چگونه از افغانستان شما خارج شوید   و…”(!!!)-  اینک شما خوانندۀ عزیز میتوانید که خوبتر قضاوت ودا وری واقیعبینانه ووجدانی بکنید که چگونه جنرالان ومقامات ومهره های  کلیدی وبلند پایه وباسویۀ ملکی ونظامی جنایت کار پاکستانی  چه اهداف شوم اشغال افغانستان را با تعقیب سیاستهای ماجرا جویانه  وجنگ افروزانه – با براه اندازی روشهای تفتین وتفرقه و در اغوش کشیدن یک قوم علیه سائیر اقوام برای تشدید خصومتهای ملی و وبا لگدزدن وکوبیدن وبه حاشیه راندن سائیر ملیتهای تحت استبداد بویژه ( تورک تباران)  از حوزۀ  قدرت وسیاست  از طریق عمال متنفذ ونفوذ قوی خود در دستگاه فاسد-فاشیستی مافیائی دولت مزدور ؛ متکی بر اسلام افراطی وتیروریسم !؟ وتکیه بر سلاح اتمی  واجیران دست پروردۀ طالبی خود در تبانی وحمایت از سازمان تیروریستی القاعده وبا تهدید امریکا ونا تو و بر اساس این اعترافات خود شان در بالا به اصطلاح با کنار امدن با رژیم عقبگرای افراطی آخوندی متعصب زبان ونژاد پرست ایران بخاطر” ایجاد جبهۀ خطرناک تیروریستی اسلام اتمی در این منطقه” وبخاطری تبدیل باقی سر زمین افغانستان به قبرستان  وتقسیم ان بین خود -غارت وچپاول وقتل عام نمودن ملیتهای تحت استبداد وتبدیل این سرزمین به تختۀ خیز در قدمۀ نخست علیه کشورهای هند-چین- روسیه واسیای میانه والا غرب را در سر میپروراند واز طریق مزدوران واجیران زر خرید  وفروخته شدۀ خود به ذرائیع گونگون از مدیا ها -گروه ها -سازمانهای معلو م ا لحال  فاشیستی وهواخواهان وبا استخدام همچو عناصرفروخته شده حمله با دشنام نامه های غلیظ  تحریک امیز دستوری وفرمائیشی بالا ملیتهای تحت استبداد  وبا این نوع  تبلیغات زهر آگین در داخل افغانستان     ؛ چگونه همچو اختلافات ملی را خائینانه دامن میزند وافغانستانرا طبق پلانهای شوم وشیطانی انگریزی به تجزیه سوق میدهد-معهذا؛ هر گاه خواسته باشیم بالای همه حرفهای خونبار این جرنیلان خون آشام به تفصیل صحبت نمائیم وبه تحلیل وازیابی وبه نقد گرفته شود یقینأ که اوراق ضخیمی از ان تدوین خواهد گردید که از حوصلۀ این قلم در این مختصر بکلی خارج است که البته در جای مناسب ان تبصره خواهد شد!-وبا این ارزیابیها واسناد موئثق ومعتبر اذعان باید نمود که نمیتوان در این مقطع حساس  ونهایت بحرانی جامعۀ افغانی که به صلح وثبات وبرادری وتحمل یک دیگر و وبه دوستی وصمیمیت  اشد ضرورت ونیاز مبرم دارد ؛ نقش مخرب وجنایت آفرین  وحملات نژاد وزبان پرستانۀ عناصر معلوم الحال چون ” طاقتها”-“یونها” – و” هارون امیر زاده ها” وسائیر فاشیستان ونا سیونالیستها ی افراطی( چپ وراست!؟) افغانی ونازیستهای افغانی” افغان ملتیها” – پان ایرانیستها -حکمتیاریها- طالبانی ها وسائیر تیروریستها را در تحت رهبری مستقیم -ای-اس-ای- پاکستان در همچو توطئه ها ودسائیس عظیم تأریخی مشهود ؛ نادیده گرفت!؟؟؟؟؟؟؟-  ششم : _ والبته با وجود این همه دست پاچگیها وتلاشهای مذبوهانۀ  پاکستان وپان ایرانیستها؛ به صراحت باید اذعان داشت که ؛ شما عزیزان نیز خود شاهد خواهید بود که هر گاه پاکستان از این سیاستهای شوم ونیات پلید خود علیه افغانستان دست بر دارنگردد ویا هم ادامه دهد در هردوصورت؛ این پلانهای شوم وشیطانی وزبانۀ آتشی که خود بر افروخته است در قدم نخست دامن نظامیان -ای-اس-ای- دوزخی  وارتش خون خوار خود پاکستان را خواهد گرفت و الآن هم میبینیم  که میسوزد  و  سرزمین پاکستان برای ایشان به جهنم تبدیل خواهد شد- ودر قدمۀ بعدی ان با اوجگیری استقلال خواهی ها وازادیهای دموکراتیک تعین حق سرنوشت تا سرحد جدائی ( بلوچها-پشتونها وپختونخواه -سند وپنجاب -وکشمیر و..) ؛وچنانچه هم اکنون ارتش ونظامیان پاکستان و-ای-اس-ای در برابر القاعده  وطالب بکلی ناتوان وبه شکست قطعی مواجه گردیده است که به گونۀ مثال: ” هم اکنون القاعده در وزیریستان امارت اسلامی خود را ایجاد کرده است  که از کنترول ارتش ونظامیان  پاکستان بکلی برامده است  که اوج بحران را در پاکستان به نمائیش میگذارد- وبا کشته شدن اسامه بن لادن رهبر درجه یک گروه تیروریستی القاعده در ابیت اباد پاکستان توسط طیارات امریکائی نتنها این گروه از بین نرفته بلکه به (300 گروه) دیگرازدیاد یافته وبه سر تاسر پاکستان گسترده شده است.-و معهذا ؛ پاکستان شوم ونا پاک نیز باید از نقشۀ سیاسی دنیا محوه  گردد!؟ وهمه جهانیان  حالا به این باور رسیده اند که بدون تجزیۀ پاکستان  این(تو مور گندیدۀ تأریخ) در این منطقه  ؛ صلح وثبات وامنیت وآرامی وافغانستان مستقل ومتحد وآزاد وسربلند -اباد وشگوفان ومترقی  محال ونا ممکن است . در غیر ان پاکستان بمثابۀ یک ژاندارم منطقه به بزرگترین تهدید  کنندۀ صلح وثبات – وسد راه ترقی وانکشاف در این منطقه باقی خواهد ماند (!!!)-پاکستان که با دوست دیرین خود امریکا که به او  صادق ووفادار نبود وبه دوستی خود خیانت نمود وبا به کنار امدن با طالب والقاعده وتیروریسم  امریکا را به شکستها وبد نامیها مواجه ساخت – وبا افغانستان که همیشه  چون”گوشت وپشک!؟” بوده ومناسبات دوستانۀ  اوچون “گرگ” و”بره” (!؟) را  در طول بیش از نیم قرن اخیرداشته است  وهرگز دوست نبوده ونیست وبه اثبات رسانده نتوانسته است  وحتا برای نابودی افغانستان با القاعده وطالب وتیروریسم کنار امده است و نه با افغانستان !-واساسأ هیچ نوع اعتماد واعتباری بالای پاکستان دیگر باقی نمانده است همه به اثبات قطعی رسیده است وچگونه وبه کدام دلائیل قوی ومستند ومشهود میتواند با امریکا دوست باشد ویا دوستی خود را بی آلائیشانه وبی غرضانه  ادامه بدهد -که دوستی پاکستان ؛ الا رسیدن به مقاصد شوم انست؛ نه زیاد تر از ان  !؟– هفتم : _  وبه همین ترتیب شخصی بنام ” خطاب”     ازطریق تلویزیون ” مسکین یار” اظهارات برتر جویانه فاشیستی دارد که آقای شفیع عیار تحت عنوان ” دستیاران -ای-اس-ای- در کلپ 136″  تلویزیون خود انرا چنین نشر وانعکاس داده است : ”  خطاب” گویا به زعم خود مشکلا ت  قومی را در نظرگرفته  اظهار مینماید که : ” … باید طالبان را حمایت کنند ونیرو های امریکائی که بعد از 2014م  افغانستان را ترک میگویند  واضیح است که افغانستان به دام – ای-اس-ای- می افتد – واو میگوید افغانستان از پشتونهاست  ووطن پشتون هاست . که با سخنان جنرال طاقت وجنرال زاهد احمد مقام بلند پایۀ -ای-اس-ای- کاملأ تطابقت مینماید بویژه با دستور جنرال مشرف که در یک مسافرت رسمی در کابل به شخص رئیس جمهور کرزی داده بود بمقایسه بگیرید که باهم شباهتهای خود را دارند که همه از یک یخن سر بیرون میکنند مثلأ سخنان جنگ افروزانه وشیطانی جنرال مشرف مخلوع که به اتهام فساد تحت محاکمه قرار دارد وطالبان پاکستانی فتوای مرگ اورا قبلأ صادر نموده وچند بار از حملات انتحاری نیز جان به سلامت برده است  وتا همین اکنون از نه ماه به اینطرف با (400 افراد مسلح پولیس) که روزانه (یک صد هزار روپیه)(یک هزار دالر امریکائی میشود) وماهانه ده ملیون روپیه  مصرف ان میشود و امنیت وی با ایجاد  (6تا8) پاسگاه یا پوستۀ امنیتی پاکستانی گرفته میشود که موصوف به بیماری سرتان معده گرفتارگردیده وشاید از بستر بیماری مستقیمأ به جهنم برود که در زمان صدر اعظمی خود  به کابل امده به اقای کرزی دستور داده بود ؛  تا زمانیکه  از کابینۀ خود کادر های سمت شمال  افغانستان را  تصفیه نکنی وبه حاشیه نرانده باشی صلح وثبات بر قرار نمیگردد !؟- که به مقابل  این نوع تمرد وسرکشیها  به زمامداری چون امیر تیمور گور گان ضرورت است که سلاطین جهان از حوزۀ  مدیترانه ومصر وشاخ افریقا واروپا واسیا گرفته تا شرق دور وغرب دورتا هسپانیه ممالک مفتوحه اش همه  دربرابرش سر سجده میگذاشتند وبا تحایف گرانبها ازعظمت وجلال  وی استقبال نیز  مینمودند چه رسد به اینکه کسی را یارای سرکشی وتمرد وکبروغرور وتوهین وتجاوز بمقابل اوبوده باشد !- از انرو این سرکشی وتمرد وتجاوز وحتا راکت بارانیها ی مناطق شرقی کنرا ولغمان توسط  جنرالان پاکستانی نیز بیشتر به غیرت-شهامت و جرئت دفاع از خود واز مقام ومنزلت تخت وتاج خود استقلال وتمامیت ارضی خود ومسئولیت  زمامداردر برابر مردم وملت  ابرو وعزت ان بستگی دارد به هشمت وجلال زمامدار ارتباط میگیرد چپن وکلاه وشملۀ بلند به همان تناسب شهامت وغیرت بلند نیز میخواهد که به دهان گنده وپوسیدۀ دشمن چنان بکوبد که بدون دغدغه به سقر برود- سری که  خم بود وگردن پت داشت هر کس وناکس میتواند بالای شانه های خمیده بالا شود؛  وبه اشارۀ چشم وابروی هر کس راه برود !؟-فقط غیرت-شهامت وهمت بلند وقاطعیت-صداقت وراستی وپاکی ووطنپرستی وآشتی ناپذیری با دشمن میتواند بذات خود مشتهای کوبنده بدهان متجاوزین وسرکشان متمرد باشد وچشم عدوی که به خاکش گج نگاه کند از حدقۀ ان بیرون بکشد؛ در غیران به اصطلاح مردم ما همان متل است که  با ” بز نمیشود خرمن کوفت !؟”  و با این ماهیت  ارتجاعی سازشکارانه وبز دلانه وبا ذبونی وجبونی  خود از وطن دفاع کرد- که همه تجاوزات ومداخلات با سکوت وخاموشی استقبال گردیده امده است  وسازشکاری شده است!؟ به اصطلاح وطنی ما ( زمین بجنبد نجنبد گل محمد!؟)- همه زمین وزمان و سنگ وچوب این سرزمین جنبید واما با دریغ از زما مداران قبایلی حاکم  در کابل  در براربر این همه مداخلات وتجاوزات هیچ سر وصدای هم  نبر امد!؟- هشتم : _  به همین ترتیب به مثال دیگری معطوف ساخته میشودکه ؛ نوع مداخله وتجاوز وتمرد وسرکشی از سوی  کشور دشمن وتیروریست ومداخله گرهمسایه بحدی پیش رفته وزور گویانه است که: جنرال جنایات پیشه و کهنه کار ورئیس اسبق -ای-اس-ای- جنرال حمید گل گفته بود: ” در افغانستان باید یک حکمومت طرفدار پاکستنا تشکیل گردد … وبویژه در تعین وتقرر کادر ها ونظامیان امنیتی افغان باید به مشورۀ -ای-اس-ای- صورت پذبرد در غیر ان عکس العملها  نشان داده میشود ..و…!؟” که  همه این زورگوئیها وسخنان تمرد آمیز که با پای دراز کردن بیش از حد و بیشتر از گلیم خود بدون هیچ بیمی از هیچ مرجع قانونی ومیثاقها ی پذیرفته شدۀ بین المللی ونهاد های حقوقی ومنشور ملل متحد وعدم احترام به حقوق بین الدول به استقلال وتمامیت ارضی افغانستان  منحیث یک کشور مستقل وجداگانه ؛ که صرفأ در راستای تحقق پلانها واهداف شوم عمق استراتیژیک  وتوسعه طبا نۀ خود بخاطر توسعه وگسترش تیروریسم وافراطگرائی اسلامی که بلا توقف از سوی پاکستان از بدو پیدائیش ان به ذریعۀ انگریزهای بیرون مرزی وداخلی برضد افغانستان وهندوستان منحیث یک کشور  ناقص الخلقه  چون دانۀ مزمن سرتان در بغل افغانستان وهندوستان تشکیل ان تحمیل گردید؛ در واقع موجودیت چنین یک کشور ماجرا جو وشارلتان غیر دوست ومداخله گر تیروریست وافراطی جنگ افروز دراین منطقه با چنین موضع گیریهای اشکارای دوامدار ضد صلح وامنیت ؛ ضرورت ان هر گز احساس نمیشود !؟–  امروز جهان بسوی آزادیها- دموکراسیها -استقلال خواهی ها  وخود گردانیها وبسوی رهائی کامل از قید وبند هر نوع ستم -استثمار- استعمار – ظلم و استبداد و بیداد گریها به امواج نوین وتوفندۀ ان در جریان است- جلو آزادیها  وجنبشهای استقلال طلبانه وحق تعین سر نوشت توده های اسیر ملیونی   زیر تبعیض وستم را به شهادت تأریخ  هیچ قدرت نمیتواند  به قیمت هر نوع قربانیها هم باشد سد گردد وسر انجام ازادی از ان خلق اسیر ومحروم وزیر ستم است !- نهم : _   بگونل مثال حتا  ( ادولف هیتلر)  رهبر نازیستها ی المانی  و” موسیلینی” رهبر فاشیستهای ایتالیائی  با فلسفۀ نژاد پرستانۀ افراطی وبا ایجاد کشتار گاه ها وسلاخ خانه های انسان  وبا کوره های آدم سوزی خود نتوانستند به تحقق اندیشۀ خونبار نژاد پرستانۀ خود نائیل ایند وسر انجام با نابودی حدود  ثلث نفوس دنیا نا کام وبد نام ورسوا گردیده وبه زباله دان تأریخ دفن گردیدند که امروز این  خوابها طلائی با اوج جنبشهای رستا خیزو استقلال طلبانۀ ملی  هر گز به حقیقت نمیپیوندد !؟–  موسیلینی برای رسیدن به قدرت -ثروت- شهرت-شرف وعزت فقط” جنگ” را انتخاب نموده بود  ومیگفت: “… فقط جنگ میتواند  همه نیروهای بشر را به اوج وحدت برساند وبر ملتهای که شهامت رویا روئی با انها دارند ؛ نشان شرافت را بزند …وانگیزۀ خلسه اور ومردن  برای” ننگ” و” غیرت”  میتواند که جنگ داخلی را سازماندهی کند  و…”- از انروست که حفظ وانحصار قدرت سیاسی-میراثی به “ننگ”و”غیرت” زمامداران  جامعۀ قبیلوی مبدل گردیده است که تا امروز بر سر ان میجنگند وخون میریزند!؟– دهم :_ در اینجا به وضاحت دیده میشود که فلسفه وباو رهای جنرال طاقت واسماعیل یون وسائیر فاشیستان وهوا خواهان وافغان نازیها (افغان ملت) در عمل ونظر چگونه تمثیل کنندۀ  فلسفۀ منحط وفاسد فاشیسم هیتلری وموسیلینی وبه حمایۀ مستقیم پاکستان -ای-اس-ای- وسائیر شبکه های جاسوسی واستخباراطی انگریزی در افغانستان با تعقیب روشها ورفتار ها وعقاید فاشیستی زمامداران سلف خود بویژه طی بیش از صد سال اخیر چه جنایاتی نیست که  توسط این مهاجمین وبیگانگان در سرزمین خراسان دیروز با بیش از پنج هزار سال سابقۀ تاریخی خود در افغانستان دوصد سال قبل از امروز بگونه های رنگا رنگ وبه بازیهای چند بعدی  وبا تبدیل چهره ها ومهره ها وبا رژیم سازیها وسیاست بازیهای خود جبرآ وقهرآ  تحمیل نموده وبخاطر حفظ قدرت قومی-قبیلوی در قدرت سیاسی انحصار مرکزی تک قومی وفامیلی سازی ان در “جامۀ اسلام ودین وجهاد مقدس!؟ ” به طراز فاشیسم-سنتی قبیلوی مافیائی ان   ملیونها انسان بیگناه مسلمان را بیرحمانه از دم تیغ کشیدند -سر بریدند-اعدامها -کوچها اجباری- وبا تجاوزات گونا گون با اشغال جایداد ها وسرزمینهای آبائی وبومی بیش از پنج هزار سال سا بقۀ تأریخی خود وبا داشتن بزرگترین امپرا توران شکست ناپذیر وجهان کشا وبا افتخارات بزرگ تمدن -فرهنگ ومدنیت پناه ناپذیر خود ؛ که از ان دوران درخشان تأریخی به بعد یکسره زمامدران بعدی قبایلی تصفیۀ قومی نموده وهست وبود این جامعه را غارت و به نیستی وبربادی سوق داده ودر حالت ماقبل تأریخ وقرون وسطئی به عقب بردند ومحتاج  با دران دور ونزدیک خود ساختند  !؟ وبجای ان جنایت وفجائیع و-فساد وبیسوادی- فقر ومرض- بیکاری- چرس وتریاک واکهول وبه اعتیاد مبتلا ساختند  که تأریخ زمامداریهای 250 سال اخیر بعد از هجوم اسلاف  جنرال طاقتها واسماعیل یونها وغیره ها را با شفافیت بیان میکند و به همگان اظهر من الشمس است؛ وقبل از این تأریخ؛ این سرزمین به خراسان وخراسانیان با هزاران هزار سال سابقه پیش تعلق میگیرد که طاقتها ویونها از ان آگاهی ندارند و اینجا نبوده اند.(!!!)- وامامردم با ناموس وباشرف وبا شهامت ما  از این هتا کان حرمت وعزت باخته  که عنوانی انها با نهایت بی حرمتی دشنام نا مه صادر نموده وبه حد اخر توهین وتحقیر نموده اند نیز سوالاتی دارند که بر خی را مثال گونه بر میشماریم -الف: _ امروز به همه جهانیان آشکار وهویدا گردیده است که ؛ مردم با ناموس- غیور-باشهامت -باایمان وبا شرفافغانستان بویژه تورک تباران ما  تحت  هر نوع شرائیط  هرنوع دشواری ومشکلات -فقر وغربت-ظلم وستم  واستبدا سیاه وکشندۀ جباران وزمامداران  سفاک وخون آشام تأریخ را تا سر حد مرگ -قتل وغارتها-چور وچپاولها-قین وفانه وزنجیر وزندانها- تیل داغ ها ومثله سازیها وبزکشی بالای اجساد وتا سرحد به آتش کشیدنها- دارها واعدامها وحلق آویزها ودسته دسته به دهان توپ بستنها وبه بمب وراکت پراندنها وبا کوچهای اجباری وغصب جایداد ها وصدها وهزار ها نوع قربانیهای دیگرزمامداران قبایلی وصاحبان قدرت وثروت وزرو زور  را تحمل نموده امده اند …!.. اما  به شهادت تأریخ اذعان باید داشت که: هر گزبی شرفی -بیناموسی -هتک حرمت وبی عزتی دو و دشنان ونا سزا گوئیها وحقارت وتوهین -باداری وغلامی واسارت را در طول تأریخ قبولدار نبوده ونپذیرفته اند وبه ان تسلیم نشده گردن ننهاده اند-مزدوری ونوکری ودست بوسی و جاسوسی – در باری وغلامی  وجیره حرام انگریزی وبیگانه را مانند زمامداران اسلاف شما  قبولدار نشده اند-وطن فروش وناموس فروش نبوده اند وبا دادن ملیونها قربانی دلیرانه وجانبازانه از ناموس وشرف واز ننگ وغیرت و از وجب وجب خاک مقدس آبائی ونیاکانی خود در برابر بیگانگان دفاع نموده امده اند – وبه مردم  عنعنوی وسنتی ما توهین ودشنام وبی حرمتی وبی عزتی عیب کلان است وتاریخ شاهد است که ؛ هر کسیکه به شرف وناموس وعزت ووحیثیت انان  بی حرمتی نموده و چشم دوخته ؛ چشمان اورا از حدقه بیرون کشیده اند (!) –  ب : _      از ان جهت به مجرد نشر چنین یک خبر تکاندهنده از این نوع دشنام نامه ها بر علیه خود؛ انهم از زبان نخبه گان سیاسی به سویۀ جنرالان وداکتران و به اصطلاح فرهنگی های انها که آگاهانه وقصدی ودستوری وحسا سیت بر انگیز اعمال انها ؛ مردمان با ناموس با غیرت وبا احساس وروشنفکران واقعی وبا وجدان وجامعۀ مدنی وآگاهان سیاسی فورأ این جنایات وفجایع آفرینان وشعله افروزان جنگ  وشبکۀ تلویزیون مزدور “ژوندون” را بشدت نکوهش نموده وبا پخش ونشر مطالب ومضامین واشعار وسروده های اعتراض آمیز از طریق تار نما ها-فیص بوکها وونشرات صورتی وصوتی ومطبوعات آزاد  محکوم وتقبیح نمودند وباپاسخهای کوبنده تروبا نفرت وانزجار هر چه بیشتر بدهان گندۀ انان زدند و این نوع  دو دشنام وناسزاها  را تحمل نتوانسته با براه انداختن سیل  مظاهرات در(7/دسمبر/13م) در کابل وبرخی مناطق دیگر حتا با  غلیظ ترین ورکیک ترین دشنامها بنامهای چوچه های انگریز وانگریزها – حرامیها – مزدوران وجواسیس -ای-اس-ای- وپاکستان وحتا  با شعار های خود از  بی ناموسیها ووطنفروشیها وده واژۀ حقارت آمیز دیگری که  عفت قلم اجازه نمیدهد علیه این نژاد پرستان وزبان وقوم  ومذهب ستیزان جاهل ولمپن با نفرت وانزجار عمیق نثار نمودند ومینمایند وحتا شدید ترین مجازات را طبق قانون از دولت فاسد-فاشیستی وحامیان ان تقاضانموده اند تا عبرت دیگران گردیده به جنگ وخصومت وتنشهای خونبار قومی ونژادی ممبعد دامن نزنند. زیرا موجودیت همچو عناصر بمثابۀ ویروس نا علاج وخطرناک در بین جامعه ویا در هرنهادی -گروهی- حزبی وسازمانی هر گاه نفوذ نموده ومینمایند ان نهاد را  با این ویروس ایدز مانند اجتماعی مصاب نموده سر انجام فلج واز پای انداخته وفجایع وجنایات بزرگی را بر سر این جامعه تحمیل نموده امده اند ومینمایند که نبا ید به انها میدان داده شود بلکه بشدت از همه دستگاه ها ونهادهای  سیاسی و-اجتماعی- اقتصادی-نظامی- فرهنگی ومذهبی وغیره ریشه کن گردد تا تمام جامعه از شر همچو عناصر فساد افرین  وشرارت پیشه نجات یابند !- وسوالات بس مهم هم در اینجاست که – یک :_  آیا در بارۀ عاقبت این برخورد احمقانه ودشنام نامۀ توهین آمیز ومحقر کننده ودلخراش  مملو از کبر وغرور بی جای وبا این سرکشی وبلند پروازی وتمرد بی حد وحصر در برابر ملیتها وواقوام شریف وبا ناموس وبا حرمت وبا عزت افغانستان  به خود جرئت داده چنین لا طایلات وچرندیات کوچه ای را  به خود حق داده نثار نمودهاند!؟  آیا با خود گاهی سنجیده بودند که در عوض این دشنامها  علیه اقوام غیر همتبار خود ؛ ده ها وصد ها چند دو ودشنام بد تر وناسزا تر و با بکار برد الفاظ وواژه های رکیکتر وغلیظتر بیشتر از ان از مردم با شرف ما  با نفرت وانزجار بیشتر متقابلأ کمائی نمودند و مینمایند!؟؟؟؟؟- دو : _  وآیا ارزش انرا  داشت تا این حد خود را نزد مردم وجهانیان بی عزت وبی حرمت و وبی حیثیت وبی آبرووبی وقار میساختند ومقام ومنزلت خود وانسانیت خود وهمتباران خود را به زمین میزدند؛ زیر این عناصرنتنها به خود بل به قوم ونژاد خود اصلأ احترام وحیثت قائیل نبوده اند و هر گاه  حیثیت قایل  میبودند به حیثیت وآبروی دیگران وغیر همتباران خود حمله وتجاوز نمی نمودند واین عمل شیطانی واشوب وفتنۀ ملی-قومی وقبیلویرا آگاهانه برای بی حیثیت وبی آبرو سازی خود ها  به این عمل دست نمیازیدند – که این عمل متقابلأ خود انها را بیشتر بی عزت وبی ابرو ساخته است!؟؟؟؟؟–  سه : _  آیا با این ناسزا گوئیها ودشنام نامه ها  واقعأ میتواند وحدت ملی ایجاد گردد ومشکلات قومی ونژادی وزبانی  حل وتبیض وامتیاز از میان بر داشته شده وجامعۀ عادلانه بر قرارگردد!؟؟؟؟؟– چهار : _ – وآیا با این دشنامها ونا سزا گوئیها شکم گرسنه وبه پشت چسبیدۀ ان پشتون بیوه فقیر جنگ زده – مصیبت دیده وهست وبود بر باد رفته وان کوچی برهنه پا ومحروم از همه مدنیت ومذیت زندگی ویا تاجیک وغیره را سیر میکند واو را آباد وشگوفا میسازد!؟؟؟؟؟-    –  پنج : _   وآیا این بر خورد غیر مدنی وغیر انسانی  ودور از شرف وحیثیت وابرو ومدنیت در مقابل این ملیتهای بزرگ واقوام متعدد ویا قوم خاص  با ناموس وبا شرف ان برای تو وامثال تو لذت بخش است!؟؟؟ –  شش : _  وهمین اکنون چه خوشی وخرسندی واقعی  جز (همان لحظۀ بسیار زود گذر موئقتی دشنام) به تو وامثال تو رخ داده است واحساس میکنید ؛ جز یک عقده کشائی کوچه ای وطفلانه !؟؟؟؟؟–  هفت : _   وهر گاه چیزی بنام وجدان یا خرد  در وجود شما باقی مانده باشد وانرا هم با این دشنامها لطمه دار ویا هم  از دست دادید ؛ چه می انیشید که تا اخیر عمر تا چه حد از این عمل شیطانی خود خوشی وخرسندی دست میدهد ویا هم عمر باقی اذیت خواهید شد!؟؟؟؟؟–  هشت: _   و هنوز که  به حیث یک جنرال کار کشته وبا تجربه    وباز نشستۀ و دلپسپ تر ازهمه  خودرا کار شناس نیز معرفی نموده است!؟ ویا داکتر بی شمر وبی حاصل وبی بهره از علم ماکسیسم-لیننیسم  زیر نقاب روشنفکر مترقی که بالاتر از ان  در سطح افغانستان تحصیالت عالی واکادمیک کمتر مسیر است ؛ دیگر چه خلای در مغز نارس ونا پختۀ شما نا تکمیل مانده بود  تا مانند دیگران انسان کامل بار می امدید  مانند اطفال نارس با مغز خام ونا پخته وفرهنگ مبتذل و ودور از علم ومنطق وفهم ودرک عواقب خوب وبد از این واکنشها ونابلد به راه وچاه زندگی واوضاع مسلط در جامعه  وفا قد هر نوع اخلاق وخرد ومدنیت تا این حد مغز شوئی شده شرافت وحیثیت وغیر همتباران خود را در راستای تحقق اهداف -ای-اس-ای- پاکستان وحامیان  به همچو بمب(انتحاری زبانی!؟) بسته نمودید  ودل شکسته و محروم و مأ یوس ساخته شدۀ این ملیتها  از سوی اسلاف تان را بیشتر پاره و عمیقأ زخمی نمودید  وزخمی که هیچ مدا وا ندار؛ از این همه  چه سود بردید !؟؟؟؟؟ – وهر گاه شما واقعأ افغان بوده ویا دربین همین مردمان این سرزمین چندی بودو باش نموده باشید گاهی هم نشنیدید که: ” زخم شمشیر تداوی شده میتواند ومرهم گذاری میگردد واما زخم زبان هر گز تداوی نمیشود وبهبود نمیابد…(!!!)؟؟؟؟؟؟–  نه : _ و-ای-اس-ای- ویا هر مرجعی  که به تو این درس را داد ومغز شوئی نموده و دستور داد :  برو  بگو که این ملیتهای غیر پشتون در افغانستان ویا هر کسیکه خود را پشتون=افغان نمیگویند ” نه افغان هستند ونه مسلمان ویا بگو که فلان قوم  کله خام هستند  وغیره !؟”  _ یعنی هر گاه بخواهد که هوئیت ا(فغان =به پشتون )را مختص به یک قوم است انرا به زور ویا رضا بالای سائیر ملیتها تحمیل نماید؛ در انصورت آیا کسی هم حاضر میشود که بتو بگوید که من تاجیک- پشه ای- نورستانی- بلوچ- سکه- هند- عرب-  وبویژه خلق تورک (هزاره -اوزبیک -تورکمن- تاتار-ایماق- افشار-قزلباش- قرغیز- قزاق- ایغور- قلپاق -“یفتل-کوشان تورک وبرلاس -غلجی -تیموری  تورک تبار”   و  غیره  که حدود (40 قوم) در ترکیب این نفوس جای دارند- همه حاضر شوند وبگویند که ما صرف پشتون=افغان هستیم واز هوئیت اصلی متذکرۀ خود گذشتیم !؟ ویا تو حاضر میشوی ومیتوانی بپذیری  در مناطیقیکه سائیر ملیتهای غیر همتبار تو در اکثریت قرار دارند حاضر شوی وبگوئی که  من پشتون= افغان نیستم بل؛ تاتار-بلوچ – نورستانی -هزاره-اوزبیک وایماق  وغیره هستم- در کدام گوشۀ از جهان ودر تأریخ چنین یک حالت وواقعه را سراغ دارید !؟؟؟؟؟    –   ده : _  آیا یک المانی – امریکائی- پشتون -وروس حاضر میشودو بگوید که : من از هوئیت اصلی  خود صرف نظر میکنم ؛ هندی- پاکستانی- عرب -افریقائی وچینائی میشوم و از این تغییر هوئیت خود نمیشر مم!؟- وایا تو حاضر میشوی بگوئی که نمیخواهم پشتون=افغان باشم بل بخواهی هزاره  ویا نورستای -وشیعه- هند-وسکه  شوی واز تغییر هوئیت خود از” پشتون=افغان=مسلمان “بودن  خود به دیگرنژاد ها و هوئیتها نمیشری و حاضر هستی تغییر هوئیت بکنی وبپذیری!؟- روشن است که پاسخها منفیست وان زهر تعصبی که درپرده های تاریک مغز نارس تو ترسب نموده  وتو این سوزن را به جان خود فروبرده نمیتوانی اما شمشیر قبیلوی -مذهبی را دو دسته به قلب دیگران حواله میکنی که تا هوئیت ترا قبول کنند!؟-(هوئیت سازی- انحصار ومتعلق سازی قدرت سیاسی به یک قوم وقبیله وبه یک فامیل ویک قومسازی جامعه- وهوئیت زدائی سائیر اقوام ومزج واضمحلال  انها  به یک قوم ونژاد خاص وحاکم-وتصفیه های قومی وکوچهای اجباری وناقل سازی وغصب جایداد های انها توسط قوم همتبار حاکم وتمامیت خواه  وده ها پروژه های پلان شدۀ فاشیستی روی دست دیگر…) همه باز گو کنندۀ وبیان کنندۀ عللها وانگیزه های همچو دشنام نامه ها وهتک حرمت ها را به اثبات میرساند که  بدون هیچ بیم وترس از هیچ مرجع قانونی وحقوقی وبا مصئونیت کامل بالای غیر همتبار حمله میگردد وتحمیل میشودکه سراسر تأریخ خونبار زمامداریهای قبایلی را بیان میکند(!!!) – یازده : _  وآیا این تغییر هوئیتها تا چه مدت وبا چه تعداد قربانیها که البته نابودی همه ناممکن است ؛ ادامه خواهد یافت !؟ وایا  این  روش تغییر هوئیتها  ضامن رشد زبان و فرهنگ وهوئیت شخصیت واهلیت واستعداد وتوانیهای شما نژاد وزبان پرستان وبر ترجویان میگردد !؟ ویا عنا صر ملت سازی صرف از طریق هوئیت زدائی اقوام دیگر ونابودی نژادی  وزبانی وبا توهین وتحقیر ها ی انها ایجاد میگردد وعدالت اجتماعی برقرار وبه ترقی وتعالی دست میابد!؟؟؟؟؟– دوازده : _  آیا با این عمل ماجرا جویانه  وتحریک امیز وحساسیت بر انگیز یک لحظه هم در مغز خام وفکر واندیشۀ ناقص وفاسد شما خطور نکرد که این خلق به خون نشسته  ورنج ومصیبت دیده وانهم به اثر همین نوع توهینها -حقارتها ونفرتها ی بر تر جویانه وعظمت طلبانه  وبا سیطره جوئیهای قومی-قبیلوی -زبانی ونژادی–سمتی ومذهبی بالای این جامعۀ مظلوم وبی دفاع و محروم از ابتدائی ترین معشیت زندگی توسط همین اسلاف مزدور وفروخته شدۀ شما ها  تحمیل گردیده است؛ گاهی این ملیتها را متتأثر وروحأ انهارا متأثرو آسیب پذیر میسازد!؟؟؟؟؟ – وبه تحریک وتنش وشورشها وعکس العملها ی شدید  وخونی وامیدارد و حساسیتها نشان خواهند داد  که طی سه دهۀ اخیر بهترین نمونۀ ان  حاکمیت فاسد-فاشیستی مزدور رئیس جمهور کرزی -که در ذات خود محصول تکامل طولانی همین روشها ورفتار های خشونتبار وخونین قبیلوی است  ومردم ما تحمل انرا دیگر ندارند وعکس العمل نشان میدهند وبا حساسیتها بپا میخیزند -نا ارامی- کشت وخون -قتل وغارت وانتقام گیریها دوباره آغاذ میگردد – ونمیدانید که منفعت ان سر انجام به که میرسد وکه ها از این فجایع وجنایات تحمیلی  بهره مند میشوند ولذت میبرند!؟؟؟؟؟-  و شاید مانند امریکائیها بگوئید که ” آی دونت کییر!؟” یعنی به من چه بلا به پس همه !؟ – وتواریخ شاهد اند که  با اندک تماس به رگ حساس هوئیت ملی(زبانی- نژادی- قومی وقبیلوی ومذهبی و..)  در یک جامعۀ کثیر الهوئیت حتا از طریق یک رسانه هزاران هزار انسان از دم   تیغ  کشیده شده  اند  – چنانچه  قرار  گذارشات  روز نامۀ  ماندگار  ( 11/دسمبر/13م.) در 1994م. به اثر نشرات نژاد پرستانۀ   ” رادیو روندا”  حدود (800 هزارتوتسی) روندائی  وهوتی های میانه رو قتل عام گردیدند – واین شکست وافتضاح را صرف به تأریخ سپردند دیگر چیزی برای شان از این جنایت حاصل نشد که تو امثال تونیز انرا در سر میپرورانید وبه خدمت بیگانه اب به اسیاب انها میریزید دیگر هیچ چیزی بدست نخواهید اورد!؟- بسا پرشهای دیگری است که نتنها تو وشرکای جرمت بلکه؛ زمامداران قبایلی بشمول -ای-اس-ای- پاکستان واربا بان حامی و ولی نعمتان توطئه گرو جنگ افروز  شما  نیز نمیتوانند پاسخای روشن-شفاف و  مقنع به مردم افغانستان وتأریخ  تیز بین و بیرحم ان داشته باشند.( !!!)- هرگاه حرف اخر را  بسیار موئجز بسازیم به این نتیجه میرسیم که: جنرال طاقت دارای دو موقف وموضع “روشنفکری!؟” و”قبیلوی” است  که هردو موقف او قابل تأمل است -زیرا ؛ الف : _   جنرال طاقت از یک انتر نیشنلیست  کاذب و”روشنفکر شعاری!؟” به یک  ناسیونالیست شش آتشه افراطی  مبدل میشود همه اندیشۀ او وابسته به همان ذهنیت کور قبیلوی باقی میماند و تغییر وتکاملی بالا تر از چوکات قبیله را بنابر ماهیت قبیلوی خود پذیرا شده  نمیتواند و نتوانسته  است  از  تار عنکبوت ذهن بستۀ قبیلوی ؛  خود را برهاند  – ب : _  از  موقف قبلی  روشنفکر نمای  تقلیدی  با  تغییر (300درجه)  عقبگرد در لاک قبیلوی خود از موضع یک  فاشیست شش آتشه  افراطی سر انجام چو بمبی (انتحاری زبانی!؟)   علیه ملیتهای تحت استبداد  منفجر گریدده وتمام عقده های کور ومتراکم شدۀ تعصبات نژادی- زبانی- مذهبی وقومی و قبیلوی نهفته در بستر این جامعه و چون دانۀ سرطانی د ر مغز بیمارش  از عمق به سطح ظاهر گردید  که نمادی از سیطره جوئیهای بر تر جویانۀ فاشیستی را توأم با نفرت وحقارت وتوهین  ناشیه را از شکل  سیاستهای پنهانکاری  ان  طی بویژه صد سال اخیر را به بیرون کشید واشکارا ساخت وبا این جبهه گیریها در واقع  سرحدات ومرزهای قرمز خیره شده تضاد ها وخصومتها ی پوشیده  در سایۀ چتر  وحدت ملی میکانیکی عوامفریبانه!؟ را با شفافیت  ان ؛ معین ومشخص نمود(!!)-  ت : _  ندامت وپشیمانی بعدی جنرال طاقت از این کردۀ خود علیه ملیتها واعترافات ان به واقعیتها به هستی وحقانیت ملیتهای تحت استبداد  وبه موجودیت انواع ستمهای ملی- اجتماعی- مذهبی- زبانی و استبداد قومی وقبیلوی وسمتی وغیره بمانند “خینۀ!؟” پس از عید میماند- وشاید هم بگوید که این یک عمل خرد گرایانه ومدنی بود به گناه خود اعتراف واز شما ملیتهای توهین شده معذرت خواستم ومرا ببخشید!-و این در حالیست که این کدام جنگ  وجنایات تحمیلی بالای تو نبود که تو در بخش خود از اسیب دیده گان معذرت بخواهی ورفع گناهان نمائی- واین درحالیست که تو امثال تو بدون هیچ فشار وتحمیل از هیچ طرف آ گاهانه وپلان شده برای شعلور سازی جنگ وجنایات وانهم خصومت ودشمنی بین اقوام را که هرگز قابل عفوو بخشش نیست مصممانه وتعصب امیز ونژاد پرستانه انجام داده اید وبالای شما ها کسی تحمیل ننموده وبرای عقده کشائی خود به این کار هتاکی وحقارت  دست یازیده اید تا با ابراز نفرت  از ان لذت ببرید!؟ وفکر نمیکنم که همان قسمیکه “زخم زبان” تداوی وبهبود ندارد؛ ومعذرت خواهی از این گناهان عمدی وقصدی وکاملأ آگاه هانه  را نیز این تحقیر شده گان  وتوهین شده گان به سطح ملی وبین المللی نخواهند پذیرفت- واصلأ ضرورت ان در چه بود که به این هتاکیها ودشنام نامه ها  در همچو شرائیط حساس  دست یازیده شد که باید اعترافات خود را بطور شفاف به داد گاه مردم وتأریخ اظهار نمایند(!!!)- وبعدأ خودشان باید جزای خود را تعین نمایند.ا – وقتا که بادی خطا خورد نمیشود با این چهار زانوزدنهای شرم آلود جبیره گردد-  “چرا عاقل کند کاری* که بار ارد پشیمانی”.ا-!!    

چشمی که ندارد نظری حلقۀ دامیست 

  هرلب که سخن سنج نباشد لب بامیست 

 ث : _ مفاد این معذرت خواهی در انست که : اوبه حقانیت -هستی- و موجودیت دیر پای تبعض وبغض وکینه ونفرت تحمیلی زمامداران قبایلی را طی این مدت طولانی در تأریخ بالای ملیتهای تحت استبداد نا گذیر اعتراف-تأید وتصدیق نموده -محکومیت- مظلومیت- محرومیت وتحت استبداد بودن ملیتهای غیر همتبار خود را با شهادت عینی صرف توانست به تأریخ بسپارد وغیر مشروع بودن انحصار قدرت وحاکمیت یک قومی را طور شفاف به اثبات رسانید ؛ دیگر سودی نبرده است!؟    ج : _   وفرهنگ معذرت خواهی را نه بروی احساس انسانی وعاطفی ومدنی وخرد گرایانه بل زیر فشار های عقاید واذهان عامه بصورت تقلیدی به خود یک نوع پند وعبرت دانسته  وناگذیر گردید که به واقعیتهای موجود گردن نهد وبپذیرد وباید به این واقعیتهای عینی تن در دهد که :دیگر زور وزورگوئیها جائی را نمیگیرد – ودر این شرائیط ومقطع حساس وداغ افغانستان – یگانه روش با کنار امدن ها وبا ایجاد صمیمیتها ومحبتهای گم شده ومفقود شده از این سرزمین  از طریق احترام به حق وحقوق مساوی وعادلانۀ  شهروندی بهترین گزینش بوده – جنگ وفجایع وجنایات وبا براه اندازی تفرقه وخصومتهای ملی راه حل برای دشواریها ومعضلات ملی -اجتماعی وسیاسی وبحرانات مزمن ومتراکم شده نیست وبا قربانیهای دوامدار وخونریزیهای بلا وقفه تا کنون که حدود نیم سده میشود نتیجه نداده است ونمیدهد ومردم این سرزمین امروزی نیز مردم دیروز نیست وبه همه نوع سیاستهای  تمرین شده  پی برده وپی میبرند ودیگر راه هیچگونه دروغ واغوانیز باقی نمانده است  که این مردم بیدار وآگاه را  فریب داد ویا تهدید وتوبیخ نمود !-  ح : _  ودیگر مردم از جنگ وخونریزی سخت نفرت دارند- از جنگ وقربانی دادنها خسته وبیزار شده اند مردم ما میخواهند زنده بمانند وحق زندگی داشته وبمانند سائیر زنده جانها از فضای ازاد و هوای خوشگوار زندگی ارام تنفس نمایند وبمانند دیگران نیز شادی وخوشی نصیب گردد واشک در چشمان یتیم وبیوه ومظلوم ومحروم وطن  دیگر دیده نشود- وتو که جنگ میخواهی وظیفه  ودستور داری اجیر هستی وجنگ ویرانی میخواهی مگر مردم نمیخواهند جنگ کنند ومردمان تحت استبداد وبی دفاع ومظلوم ما یکجا با جوامع مدنی وخردگرا جنگ وخونریزی وبرادر کشی ترا تحت عنوان (جهاد مقدس!؟) تقبیح میکنند که جهاد توبه خاطر تأمین منافع اجنبیهاست نه به نفع مردم افغانستان ومردم بیش از این در گروگان این جهاد مقدس تو شده نمیتوانند ومردم قرضدار خون وقربانی بتو وبه جهاد تو دیگر نیستند – هر نوع جنگ وخشونت واعمال وشگردهای توهین امیز وهتاکیها  ودشنام نامه های ترا نیزبه شدت محکوم وتقبح نموده بتو وبه ار بابان تو وبه شرکای جرم وهواخواهان  تو وامثال توو به همه چوچه های انگریزی  لعنت و نفرین میفرستند .ا   

ادامه دارد……و

حسن پیمان

فبروری/11/14م.