آیا آمریکا قادر است چین را شکست بدهد؟
آناتولی کوشکین (Anatoly KOSHKIN)
صدر شورای علمی انجمن تاریخی-نظامی روسیه، دکترای علوم تاریخ، استاد مؤسسۀ کشورهای شرق
ا. م. شیری
«ممکن است آمریکا به وضعیت وخیم گرفتار شود»
هال برندز، یکی از نویسندگان کتاب «منطقۀ خطر، درگیری آتی با چین»، در مقالۀ منتشرۀ خود در بلومبرگ، ادعا میکند که جسارت جوزف بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده مبنی بر آمادگی نیروهای مسلح آمریکا برای مبارزه با با چین بر سر تایوان امروز توسط پایگاه تولیدی لازم برای این کار پشتیبانی نمیشود. در آن مقاله آمده است: «درگیری در اوکراین نشان میدهد که ارتش آمریکا برای جنگ با چین آماده نیست».
نویسنده، مقالۀ خود را با یادآوری این جمله معروف بیسمارک آغاز میکند: «بهتر است همیشه از جنگهای دیگران درسهای مهم فراگیریم، نه از جنگهای خود! فقط احمقها از تجربیات خود میآموزند. افراد باهوش از تجربیات دیگران میآموزند».
واضح است که نویسندۀ مقاله بمنظور راهنمایی ایالات متحده در جهت فراگیری درسهای مهم از درگیری مسلحانه در اوکراین و همچنین از تجربۀ خود آمریکا در طول جنگ جهانی دوم به سخن بیسمارک استناد کرده است. برندز هشدار میدهد: «اگر آمریکا بخواهد در جنگ احتمالی با قدرتهای بزرگ پیروز شود که ممکن است طی چند سال آینده با چین آغاز گردد، بهتر است از هم اکنون بطور جدی به تسلیح مجدد ارتش خود دست بزند».
نویسندۀ مقاله در این که درگیری مسلحانه بین ایالات متحده و چین دیر یا زود رخ خواهد داد، تردید ندارد. سؤال فقط این است که این اتفاق چه زمانی ممکن است بیفتد. برندز خاطرنشان میسازد، که بحران ناشی از سفر نانسی پلوسی به تایوان و پاسخ پکن به آن در قامت نمایش بزرگترین قدرت در غرب اقیانوس آرام در یک ربع قرن گذشته، بسیاری از رهبران ایالات متحده را به این نتیجهگیری هولناک واداشت که زمان شمارش معکوس برای شروع درگیری فرارسیده است.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، در بارۀ «خطر واقعی» حملۀ چین به تایوان سخن گفت و آوریل هاینس، مدیر اطلاعات ملی، این تهدید را «حاد» خواند. پنتاگون نیز بر اساس برآوردهای خودش میگوید، که تهاجم میتواند در کمتر از دو سال دیگر آغاز شود.
واشنگتن معتقد است که احتمال دارد پکن در سه تا پنج سال آینده به زور علیه تایوان متوسل شود، «و این ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که رئیس جمهور شی جین پینگ مطمئن شود که ارتش آزادیبخش خلق چین که به سرعت در حال مدرن شدن است، خواه با یک حملۀ نظامی، خواه از طریق محاصره، قادر به پیروزی باشد؛ سؤال دیگر این است که آیا ایالات متحده برای خارج کردن قطار از ریل، رویکردی که بسیاری از مقامات آمریکایی آن را به وضوح میبینند، آماده است».
بازیهای جنگی «جعبۀ ماسه» نشان میدهد که ایالات متحده میتواند جنگ را برای حمایت از تایوان آغاز کند. بلومبرگ خاطرنشان میکند: «اما هم از نظر نیروی انسانی و هم بلحاظ تجهیزات نظامی متحمل هزینههای بسیار بالایی خواهد شد. شرایط مساعد کمتر، به پیروزی چین منجر میشود. البتّه، هیچ کس واقعاً نمیداند، که چه اتفاقی خواهد افتاد. درگیری در اوکراین نشان داد که انگیزه، کیفیتهای رهبری و سایر ظرافتهای ناملموس از اهمیت بالایی برخوردار هستند. این جنگ همچنین نشان میدهد که صرفنظر از مشکلات دستیابی به ابزارهای پیروزی و جلب متحدان، فقط جبران خساراتی که در همان ابتدای درگیری با چین متحمل میشود، برای ایالات متحدۀ آمریکا بسیار دشوار خواهد بود.
اگر ایالات متحده مستقیماً درگیر یک جنگ جدی بشود، نمیتواند سلاحهای مدرن در اختیار متحدان واشنگتن، از جمله، اوکراین قرار دهد. بنابراین، ناچار از اعتراف میشود، که «برای ائتلاف دنیای آزاد (ناتو) به فرماندهی ابرقدرت جهانی بسیار دشوار است که تمام نیازهای دولت کییف را بدون تخلیۀ ذخایر تسلیحاتی خود برآورده کند. بر اساس اطلاعات موجود، در اولین- ناامیدانهترین هفتۀ خصومتها، ایالات متحده یک سوم از موجودی انبار موشکهای ضد تانک جاولین خود را به اوکراین فرستاد. ممکن است سالها طول بکشد تا واشنگتن و سایر کشورها زرادخانه خود را دوباره پر کنند».
در همین حال، به صراحت گفته میشود که درگیری در اوکراین «علائم هشداردهندۀ مبنی بر این میفرستد که در صورت وارد شدن به جنگ با چین، تأمین همۀ نیازمندیهای سربازان آمریکایی دشوار خواهد بود». زیرا در صورت جنگ با چین، «نیروهای آمریکایی مقادیر زیادی موشک، اژدر، بمبهای دقیق و سایر سامانههای تسلیحاتی را که ذخایر آنها محدود است، برای جلوگیری از تهاجم چین مصرف خواهند کرد… به تناسب ادامۀ درگیری، تلفات افزایش خواهد یافت. و شکی نیست که جنگ ادامه خواهد یافت، زیرا هیچ یک از طرفین نمیخواهند شکست در نبرد برای تسلط بر مهمترین منطقۀ راهبردی و اقتصادی جهان را بپذیرند».
برندز در پاسخ به کسانی که معتقدند ایالات متحده میتواند اقتصاد کشور را مانند دورۀ جنگ جهانی دوم به سرعت به روی ریل جنگی منتقل کند، یادآور میشود که ایالات متحده برای تولید انبوه سلاح و تجهیزات نظامی سالها وقت صرف کرد- تا آخر سال ۱۹۴۳ و حتی ۱۹۴۴: «غلبه بر تنگناها، رفع کمبود مواد خام، تغییر جهت صنایع از تولید غیرنظامی به تولید نظامی، ساخت تانک و بمب، زمان برد… با این حال، ایالات متحده تنها به دلیل داشتن یک اقتصاد عصر صنعتی با تولید انبوه که برای تولید تجهیزات جنگ جهانی مناسب بود، توانست به طور مؤثر بسیج شود. علاوه بر این، این اقتصاد توانایی عظیمی داشت که توانست به سرعت از آن بهرهبرداری کند. زیرا بسیاری از کارگران بدلیل تعطیلی مؤسسات پس از رکود بزرگ، بیکار شده بودند».
نویسندۀ مقاله فرق بزرگ میان زمان ما و دوران جنگ جهانی دوم را بوضوح میبیند. این فرض که در صورت وقوع جنگ، آمریکا میتواند بدون مشکل در عرصۀ تولید، از دشمنان خود پیشی بگیرد، یک اشتباه بزرگ است. چین کارخانۀ جهان است. پکن در زمینۀ کشتیسازی تقریباً سه برابر برتری دارد و معلوم است که طرفین در مرحلۀ اولیۀ جنگ، تعداد زیادی کشتی از دست خواهند داد. برآورد نوآ سمیت، اقتصاددان یادآوری میشود: «روسیه به تنهایی نمیتواند تجهیزات نظامی کافی برای درگیری موضعی طولانی مدت با اروپا تولید کند. اما چین در صورت وقوع جنگ جهانی علیه دنیای دموکراتیک (ناتو)، میتواند به اندازه کافی تسلیحات نظامی هم برای خود و هم برای روسیه تولید کند».
باید اذعان کرد، که «امروز پایگاه نظامی-صنعتی ایالات متحده بسیار ضعیفتر از قبل شده است». از زمان پایان جنگ سرد، تعداد پیمانکاران اصلی دفاعی در آمریکا به شدت کاهش یافته است و اکنون افزایش سریع تولید در صورت بروز بحران برای پنتاگون بسیار دشوارتر است. آمریکا حتی از ابتداییترین ابزارها، مانند ابزارآلات ماشینی و نیروی کار آموزشدیدۀ لازم برای بسیج صنایع در زمان جنگ بیبهره است. مارک کانسیان از مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS) مینویسد: «بنیۀ نظامی-صنعتی آمریکا برای بهرهوری در زمان صلح طراحی شده است، نه برای تولید انبوه در زمان جنگ. زیرا، هزینۀ حفظ ظرفیت استفاده نشده برای تأمین ملزومات بسیج سنگین است».
نویسندۀ مقاله در بلومبرگ نتیجهگیری میکند: «در نتیجه، آمریکا میتواند پس از چند ماه یا حتی چند هفته بعد از آغاز جنگ، به وضعیت وخیمی گرفتار شود. تأمین مجدد مهمات دوربرد هدایت شونده، که برای حمله به کشتیهای چینی در آبهای اطراف تایوان لازم است، برای آن بسیار دشوار خواهد بود. این مهمات مطمئناً توسط موشکهای ضد کشتی و سامانههای دفاع هوایی چین منهدم خواهند شد. در صورت تلفات سنگین کشتیها و هواپیماها، انجام یک جنگ طولانی مدت در غرب اقیانوس آرام دشوار خواهد بود. و حتی اگر واشنگتن پیروز شود، نیروهای مسلح آمریکا به دلیل این تلفات، سالها توان رزمی خود را از دست خواهند داد».
برندز هشدار میدهد، که اگر ایالات متحدۀ آمریکا موضع صبر و انتظار اتخاذ کند و به طور جدی برای درگیری با چین آماده نشود، دیگر خیلی دیر خواهد شد. او در پایان مینویسد: «چین مرتکب چنین اشتباهاتی نمیشود. رسانههای تبلیغاتی پکن در این باره تهدیدهای ترسناکی میکنند، که در صورت وقوع درگیری، چه بر سر دشمنان چین، بر سر کارخانههای کشتیسازی و دیگر کارخانههای آن که با سرعتی سرسامآور در حال ساخت کشتیهای جنگی و تولید مهمات هستند، خواهد آمد. آیا زرادخانۀ دموکراسی کامل خواهد بود»؟
۳ مهر-میزان ۱۴۰۱