هشدار به آقای امرالله صالح
آیا معاونیت اول یک دام است ؟ نوشته ی : اسماعیل فروغی
حمله برامرالله صالح که سبب مرگ ومجروح شدن دهها هموطن بیگناه ما شد: ـ پاداش خونینی است در بدل رهایی 5500 طالب جنایتکارکه آقای صالح از آن با بی پروایی تمام به عنوان قیمت یا پیش پرداخت صلح یاد نمودند ؛
ـ هشدارواضحی است درپاسخ به گپهای پرطمطراق و شاید صادقانه ی آقای صالح که در مصاحبه با تلویزیون طلوع و سخنرانی اخیرهفته ی شهید ، ضد طالب و ضد پاکستان بیان کردند ؛
ـ و اخطارآتشینی است از سوی جاسوسانِ پاکستان درارگ که باید امرالله خان ” حد خودش را بشناسد . “
اوبدون رعایت واحترام به نازکی رویِ طالب دوستانِ درون نظام ، بصراحت گفت که دشمنِ قسم خورده ی طالب و پاکستان است . و در رابطه به طالبان و پاکستان راه او با طریقه ی رییس جمهورغنی تفاوت داشته ، بیشتر از راه مسعود اطاعت می برد تا طریقه ی محمد اشرف غنی .
این اظهارات تند و بی پرده ی آقای صالح – استخباراتی بود یا میهن پرستانه !؟ هرچه بود ، همانگونه که داکتر ملک ستیز ـ تحلیلگر اندیشمند ما نوشتند ، یک دیپلوماسی خوب نبود و با کرکتر یک سیاستمدار حرفه ای همخوانی نداشت .
پرواضح است که این حمله ، باردیگر یخ های آقای صالح را آب خواهد کرد و در مصاحبه های آینده با تلویزیون طلوع ، 180 درجه ی باقی مانده اش را هم دَورخواهد زد. چون ایشان فرمودند که آدم منجمد نیستند و هربار میتوانند تغیرنمایند .
این حمله ، دومین و آخرین هشداریست برای امرالله صالح تا مانع تطبیق نقشه ی راه نشود . ارچند اوهمواره لاف نوشیدن استخبارات برزبان می رانَد ، اما خیلی از سیل بین ها که عقل هشتاد سرپرست را دارند ، از قبل گفته بودند که معاونیت اول خودش یک دام است – دامی شبیه به دامِ تنگی که بوسیله ی آن مارشال قسیم فهیم به مرگ مرموز و نامعلوم گرفتار آمد . دامی شبیه به دامی که با حمله ی مرگبار برکاروان مارشال عبدالرشید دوستم میخواستند سر به نیستش نمایند .
حالا، هرگاه آقای صالح از نوشیدن بی رویه ی استخبارات ، سرگیچه نشده باشد ، نباید بیش ازین عقبه هایش را ویران کند تا اگر روزی رییس جمهورغنی مجبورش کند که بخاطر گًلِ روی طالبان و پاکستان ، کرسی معاونیت را رها نماید ؛ اندک جایی میان سیا ل و شریک داشته باشد . فقط همین .