الگو های رشد اقتصادی به هدف فقر زدایی
نویسنده : مهرالدین مشید
دانشمندان تا کنون چندین الگو های رشد اقتصادی چون؛ بازتوزیعی، رشد رمزی، هارود- دومار، الگوی سولو، الگوی رومر، رشد كلاسيك و نئوكلاسيك، الگوی درون زا را برای رشد اقتصادی به هدف فقر زدایی پیشکش کرده اند. رشد اقتصادی عبارت از افزایش مادی درآمد مجموعی ملی یا تولید ناخالص ملی یک جامعه طی یک دوره معین است و در کل «افزایش کمی تولید در یک دوره مشخص نسبت به دوره مشابه» را رشد اقتصادی میگویند.[1]
الگو ها با توجه به واقعیت های موجود در جوامع گوناگون چون؛ وجود اختلاف زیاد در درآمدهای سرانه اقتصاد کشورها، تفاوت زیاد نرخهای رشد در میان کشورها، ثابت نبودن نرخهای رشد در طول زمان، ارتباط نزدیک رشد تولید با رشد حجم تجارت جهانی و کم بودن نرخ رشد کشورهای فقیر، در نظر گرفته شده است.
نخستین جریان الگو های رشد اقتصادی، جریان کلاسیک است که پیشگامان آن دیوید هیوم (1711-1776) و آدام اسمیت هستند. این جریان در قرن هیجدهم شکل گرفت و با جان استوارت میل (1806-1873) و کارل مارکس (1811-1883) در اواسط قرن نوزدهم پایان یافت. جریان دومی نئوکلاسیک است که به تحقیق در زمینه رشد با توجه به رشد و ارقام جدید که بعد از جنگ جهانی دوم فراهم شده، پرداخته است. نظرات نئوکلاسیکی، پیشرفت تکنولوژی را بهعنوان عامل برونزا و جمع آوری وتمرکز سرمایه را بهعنوان عامل درونزای رشد تولید در نظر می گیرد. آثار مؤثر در این جریان، متعلق به روبرت سولو (1924)، سیسمون کوزنتس (1901-1985)، موزز آبراموتیز (1912-2000)، هولیس چنری (1918-1994) و ادوارد دنیسون (1915-1992) است. جریان سومین و جدیدترین جریان، جریان درونزا است که فرضیه های نیوکلاسیک و کلاسیکها در مورد بازارهای ایده ال و بازده نزولی عوامل به ویژه سرمایه را رد میکند. عبارت رشد درونزا در مجموعه متنوعی از کارهای نظری و تجربی پدید آمده در دهه198 وارد عرصه اقتصاد شده است. رشد درونزا با تأکید بر این نکته که رشد اقتصادی، پیامد سیستم اقتصادی است؛ نه نتیجه نیروهای وارده از خارج، خود را از رشد نیوکلاسیکی متمایز می سازد. آنان فعالیت های مبتنی بر نوآوری با جهت گیری تجارت در واکنش به محرکه های اقتصادی را بهعنوان محرک اصلی پیشرفت تکنولوژی و رشد اقتصادی در نظر می گیرند. چهره های اصلی این جریان کنت ارو (1921)، روبرت لوکاس ()، چین گروسمن (1955) و الهانا هلپمن (1946) هستند. (4)
هدف از الگو های رشد اقتصادی، نوعی روش به شمار می رود تا یک دکتورین. این نظریههای اقتصادی یک نوع ابزار فکری و فن اندیشیدن است که به انسان کمک میکند تا بتواند به نتیجهگیریهای صحیح رهنمون شود.
الگوی رشد کلاسیک: خاستگاۀ اصلی الگوهای رشد کلاسیک، اساسا الگوی تعادل ایستا و کوتاه مدت کینز است که توسط هارود و دومار در سالهای 1934-1936 بهصورت جداگانه و با نتایج مشابه انجام شد.[6] در این مدل، عواملی مثل تمرکز سرمایه، گسترش نیروی اشتغال و پیشرفت تکنولوژی نقش دارند.[7] و بر بنیاد سه فرضیه تعیین عرضۀ نیروی کار به صورت برونزا، تابع تولید یعنی مرتبط گردانیدن نهاد های نیروی کار و سرمایه به سطح تولید و رابطه بین پس انداز و سرمایه گذاری بنا شده است.(8)
الگوی رشد هارود-دومار؛ اولین مدلی که رفتار اقتصادی را در بلند مدت مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد، مدل هارود و دومار است. این مدل بر پایه های این که؛ اقتصاد در بلندمدت شرایط رقابت کامل را تجربه میکند، نیروی کار با نرخ ثابت و برونزا در طول زمان رشد میکند، پسانداز تابعی تناسبی از درآمد ملی است، پیشرفت فنی وجود ندارد و موجودی سرمایه بدون استهلاک است، نسبت سرمایه به محصول و همچنین نسبت نیروی کار به محصول ثابت خواهد بود؛ به این نسبتها ضریب تکنولوژی اطلاق می شود و عوامل تولید، مکمل هم هستند، اساس گذاری شده است.
هارود-دومار در مدل خود، نرخ رشد مطلوب واقعی را در نظر میگیرند.[9]
از جمله شباهت ها و اختلاف ها میان مدل هارود و دومار چون، منشه گرفتن هر دو از چهار چوب کنزی، ایجاد شرایط تعادلی و متضمن نرخ رشد تناسبی ثابت اقتصادی، موجودیت دشواری دراز مدت در هر دو مودل برای رشد اقتصادی توام با اشتغال با مشکلات دراز مدت، فرض کار معادل و نسبت ثابت سرمایه، موجودیت ثبات در هر دو سیستم و احتمال رکود و بیکاری مزمن در هر دو مودل ذکر شده است.
مدل رشد نئوکلاسیک با کاری از رابرت سولو و سوآن در سال1956 ارائه شد. مدل رشد سولو، نماینده مدلهای رشد نئوکلاسیک است.[11] سولو، کلیه فرضیات هارود و دومار بهجز تابع تولید را میپذیرد. مدل رشد سولو یا مدل رشد سولو – سوان یک مدل رشد اقتصادی با ویژگیهای برونزا بودن، بلندمدت بودن و در چارچوب اقتصاد نئوکلاسیک است. مدل تلاش میکند رشد اقتصادی بلند مدت را با بررسی انباشت سرمایه، رشد جمعیت یا نیروی کار، و افزایش در بهرهوری که بهطور معمول پیشرفت فنی شناخته میشود توضیح دهد. هستهٔ اصلی این مدل تابع تولید تراکمی نئوکلاسیک کاب داگلاس است، که این امر ارتباط با مبانی اقتصاد خرد را فراهم میکند.[۱] مدل سولو – سوان یک سیستم غیر خطی است که شامل یک معادله دیفرانسیل معمولی است که مدل تکامل سرانه سرمایه است. این مدل بهطور مستقل توسط دانشمندان رابرت سولو و تریور سوان در سال ۱۹۵۶ توسعه یافته، و جایگزین مدل پسا کینزینی هارود – دومار شد. به دلیل ویژگیهای جذاب آن، این مدل نقطهٔ شروع مناسبی شد برای بسطها و توسعههای متنوع دیگر. به عنوان مثال، در سال ۱۹۶۵، دیوید کاس و تیالینگ کوپمانس تحلیل فرانک رمسی از بهینهیابی مصرفکننده را کامل کرده، در نتیجه نرخ پسانداز را درونزا کردند — مدل رمسی-کس-کوپمانس را مشاهده کنید.
مدل استاندارد سولو پیشبینی میکند که در بلند مدت اقتصادها به حالت تعادل پایدار خود نزدیک میشوند و رشد دائمی تنها از طریق پیشرفت تکنولوژیکی قابل دست یابی است. هر دو تغییر در پسانداز و در رشد جمعیت باعث اثرات سطحی در بلند مدت (یعنی ارزش مطلق درآمد واقعی سرانه) میشود. یک نتیجه جالب از مدل سولو این است که کشورهای فقیر باید سریعتر رشد کنند و در نهایت به کشورهای ثروتمندتر برسند. تفاوت در درآمد واقعی ممکن است کاهش یابد، زیرا کشورهای فقیر تکنولوژی و اطلاعات بهتر را دریافت میکنند. (11)
منتقدین الگوی رشد نئوکلاسیک، بر این باورند که این الگو، از توضیح رشد مستمر ناتوان است؛ زیرا به موجب آن، نرخهای تولید سرانه، در صورت عدم وجود پیشرفت فنی برونزا، بهسمت مقادیر ثابتی میل میکند. به اعتقاد آنها، رهیافت نئوکلاسیک نه تنها از توضیح رشد یکنواخت، مستمر و بیانتها ناتوان است، بلکه از توضیح تفاوتهای مشاهده شده در نرخ رشد کشورها به استناد دورههای انتقال (موقعیت عدم یکنواخت) نیز عاجز است.
مدل نئوکلاسیک، توسعه مدل هارود – دومار بود که شامل اصطلاح جدید رشد بهره وری شد. سهم قابل توجهی در این مدل از کار انجام شده توسط سولو و سوان در سال ۱۹۵۶ بود که بهطور مستقل مدلهای رشد نسبتاً ساده را توسعه داد. مدل سولو دادههای موجود در رشد اقتصادی ایالات متحده با برخی از موفقیتها را دربرداشت. در سال ۱۹۸۷ سولو جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. امروزه اقتصاد دانان از منابع رشد حسابداری سولو برای برآورد اثرات جداگانهای بر رشد اقتصادی تغییرات تکنولوژیکی، سرمایه و کار استفاده میکنند. سولو مدل هارود – دومار را با اضافه کردن کار به عنوان یک عامل تولید و نسبت سرمایه – خروجی گسترش داد. این پالایشها اجازه میدهد تا شدت سرمایه را از پیشرفت تکنولوژی متمایز کند. سولو عملکرد تولید نسبتاً ثابت را به عنوان یک فرض مهم برای بیثباتی در مدل هارود – دومار میبیند. کار خود او با بررسی مفاهیم مشخصات جایگزین، یعنی کاب. داگلاس، و انعطافپذیری ثابت تر جایگزینی، گسترش میابد. یک انتقاد مرکزی این است که بخش اصلی مدل هارود – دومار عمدتاً به رشد اقتصادی مربوط نیست و بهطور صریح از عملکرد تولید نسبتاً ثابت استفاده نمیکند.
مدل رشد رمزی، عبارت از مدل رشد نئوکلاسیک است که بر پایه کارهای فرانک رمزی بنا شده است و دیود کس و تیالینگ کوپمانس آن را توسعه دادهاند. فرانک رمزی که از شاگردان کینز بوده است در سال ۱۹۲۸، زمانی که کشورهای غربی با رکود بزرگ مواجهه بودند، یک مدل بهینهسازی پویا را برای توضیح رفتار اقتصادی در حوزه تعیین سطح پسانداز ارائه کرد که نسخههای به روز شده آن با عنوان مدل رمزی در اقتصاد رشد مورد استفاده قرار گرفت و بهبود بخشیده شد. بر خلاف مدل رشد سولو، در مدل رمزی انتخاب میزان پسانداز، بر اساس تصمیم های سطح کوچک بین بنگاه و مردم تعیین میشود. لذا دراین مدل نرخ پسانداز دیگر ثابت نیست و میتواند تا رسیدن به نرخ بلند مدت خود تغییر کند. این مدل دارای دو نسخه اصلی برنامهریزی متمرکز و اقتصاد بازار است. در مدل برنامهریزی متمرکز چنین فرض میشود که نظام به بهتر سازی رفاه اجتماعی میپردازد که تضمین کنندۀ زنده گی فرد فرد جامعه می باشد.
این الگو در پاسخ به کاستیهای متعدد الگوی نئوکلاسیک، رمر، لوکاس، کینگ، ربلو و دیگر محققان الگوهایی را طراحی کردهاند که در آنها رشد یک نواخت میتواند به طور درونزا- یعنی بدون دخالت هرگونه پیشرفت فنّی برونزا- تحقق یابد. در این الگوها نرخ رشد یکنواخت به پارامترهای توابع مطلوبیت، تولید و سیاست مالیاتی بستگی دارد. سه رهیافت مختلف در طراحی الگوهای رشد درونزا چون؛ آثار بیرونی ناشی از تراکم سرمایه فیزیکی؛ تراکم سرمایه انسانی (یعنی، نیروی کار ماهر) و رشد مستمر موجود در “طرحهای” تولیدی جدید که بهنوبه خود خلق طرحهای جدید تولیدی را تسهیل میکند. بهنظر میرسد رهیافت سوم، موجّهترین وسیلهای است که میتواند باعث رشد طویلالمدت شود.[16]
نظریه رشد درونزا بر آن است که رشد اقتصادی به علت نیروهای درونی اقتصاد و نه عوامل بیرونی رخ میدهد.[۱] براساس این نظریه سرمایهگذاری در سرمایه انسانی، نوآوریو دانش اثر قابل توجهی در رشد اقتصادی دارد. این نظریه با تمرکز بر اثرات جانبی مثبت و اثرات سرریز حاصل از یک اقتصاد دانش بنیان به دنبال توسعه اقتصادی است. نظریه رشد درون زا در درجه اول ادعا میکند که در دراز مدت نرخ رشد اقتصاد بستگی به سیاستهای تشویق تولید علم دارد. برای مثال یارانه برای تحقیق و توسعه یا آموزش و پرورش موجب افزایش نرخ رشد در برخی از مدلهای رشد درون زا میشود چرا که انگیزهای برای نوآوری ایجاد میکند. (17)
تیوری رشد درونزا مفهومی ساده است که از درون سیستم یا بهعبارت بهتر از درون یک کشور، تحقق پیدا میکند. بهطور کلی دو دلیل عمده برای توسعه مدلهای رشد درونزا وجود دارد:
اول اینکه اقتصاد و تولید کشورهای صنعتی نسبت به قرن گذشته بسیار بالاتر است و چنین رشدهای بالایی نیاز به تیوریها و دلایلی دارند؛ که بتوانند این رشدهای تکنولوژیکی و اقتصادی را به بهترین نحو توضیح دهند. رومر در مطالعه خود در سال 1990 اشاره میکند که امروزه ارزش تولید سرانه کارگران در آمریکا، ده برابر ارزش آن در 100 سال گذشته است. وی علت این امر را تا حدودی وابسته به تغییرات تکنولوژیکی و همینطور ناشی از رشد در سرمایه انسانی میداند.
علت دوم این است که تیوری رشد درونزا شقّ دیگری از توسعه ارائه میدهد، که مستقل از وابستگی به تجارت است. تئوریهای سنتی رشد بر روی تجارت تأکید داشتند و آنرا محرک رشد میدانستند؛ در حالیکه تئوری رشد درونزا بر روی آموزش، مهارت نیروی کار و توسعه تکنولوژیهای جدید تأکید دارد. درواقع تئوری رشد درونزا، نسبت به نظریهی جهانی شدن انتقاد دارد و این تئوری، جهانی شدن را در آموزش و تربیت نیروی انسانی میبیند.[17]
1 – پژوهان، جمشید و فقیهنصیری، مرجان؛ اثر رقابتمندی بر رشد اقتصادی با رویکرد الگوی رشد درونزا، تهران، پژوهشهای اقتصادی، 1388، ص103.
4 – تودارو، مایکل؛ توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، تهران، مؤسسه عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه، 1378، چاپ هشتم، ص117-116 و محمدزاده اصل، نازی؛ آزمون نظریه رشد نئوکلاسیک، تهران، پژوهشهای اقتصادی، 1381، ص73.
[6]- محمدزاده اصل، نازی؛ پیشین، ص76.
[7]- گرجی، ابراهیم و مدنی، شیما؛ اقتصاد کلان دینامیک، تهران، سمت، 1388، چاپ اول، ص25.
[8]- محمدزاده اصل، نازی؛ پیشین.
[9]- همان.
[10]- جونز، هایول؛ پیشین، ص85.
[11]- گرجی، ابراهیم و مدنی، شیما؛ پیشین، ص89.
(11) – https://bit.ly/2GG8Oc6
[16]- ابریشمی، حمید و منظور، داوود؛ تحلیل مقایسهای الگوی رشد نئوکلاسیک و درونزا، تهران، تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران، 1378، ص45.
(17)- https://bit.ly/2GG8Oc6
[17]. الفتی، سمن و بابایی، النا؛ بررسی مدل رشد درونزا در اقتصاد ایران، پژوهشهای اقتصادی، 1381، ش5، ص172.
http://pajoohe.net/25513/index.php?Page=definition&UID=45660