نابودی
شمله و لُنگی ای افغانی بخاک اندر شد
تا که آن در گروِ دلقکِ بازیگر شد
آنکه از عزت و ناموس وطن حرفش بود
حرف دشمن ز برایش سخن دلبر شد
آنچه از عزت و کلتور و شرافت داشتیم
ز غلامان بسی در دل خاکستر شد
آنکه را حب وطن بُود و امید فردا
ز عدو تیر به قلب اش چو یکی خنجر شد
یا که آواره و دور از وطن اش بنمودند
آرمانش همه در خاک شد وابتر شد
به کی نازیم و به کی فخرکنیم هموطنم
هر یکی سوخته ما را و پي دالر شد
در دل مردم ما تخم تعصب را کاشت
تا فرومایه ترین رهبر آن کشور شد
رو به نابودی ایم و سوختن خود نگریم
ما سخن نا زده و حرف عدو دیگر شد
مهرو جولای ۲۰۲۰