موضعگیری آمریکا

از نمایش خوشبینی ترامپ به پوتین تا موضعگیری آمریکا در ملل متحد به جانب فدراتیف روسیه بر می آید که آنها در مورد تقسیم ساحه نفوذ در خارج از کشورهای شان به تفاهماتی نزدیک شوند ، اگر بازار تیزی های تجارت پیشگی ترامپباعث اغفال رقیب نظامی آمریکا( روسیه ) نشود شاید چنین نمایشات ظاهرآ دوستانه تا تحقق کامل این تقسیمبندی دوام نماید و بعد از آن رقابت مجدد هردو قدرت روی منافع و استراتژی های جهانی از سر گرفته شود ، در زمان جنگ دوم جهانی تا شکست نازیسم چنین اتحاد میان قدرتهای غربی و شوروی ادامه داشت اما پس از آن، جنگ سرد آغاز شد و توازن قوا به میان آمد. با ختم جنگ سرد توازن قوا به جانب غرب و آمریکا برهم خورده ۲۴ سال یکه تازی آمریکا جهان را در التهاب جنگ و اشغال و تجاوز قرار داد .
درین معامله شاید دو حالت در میان اید :
— ۱ سرد شدن روابط،امریکا با متحد ین اروپایی اش .
— ۲ از دست رفتن متحدین روسیه ( بخصوص بریکس ) .
اصل اول آنقدر مایه نگرانی جهانی بوده نمیتواند زیرا منافع جهان سرمایه در غرب سالهاست که گره نهادینه خورده است ، شکر رنجی ناشی از عدم حمایت تر آمپ از اوکراین اصل بنیادی نبوده میتواند بعدآ مرفوع گردد .
اما در اصل دوم با در نظر داشت یکی دو واقعه تاریخی شاید جانب روسیه در دام نیرنگ و فریب امریکا گیر ماند و بیشتر از آمریکا متضرر گردد و آن اینکه یکبار در فروش آلاسکا به آمریکا اشتباه کلان کردند و بار دیگر گر باچف در کنفرانس ریکجاویک فریب ریگن را خورد و منتج به از دست رفتن اقمار شوروی و درهم ریزی نظام سوسیالیستی تا سرحد تجزیه گردید . گورباچف می اندیشید که با پیشگیری آن سیاست میتواند پای آمریکا را از اروپا کوتاه سازد اما پای خودش لغزید و جهان به سراشیب حوادث آغاز قرن ۲۱ در غلطید ، اگر جانب روسها دلخوش به سردی مناسبات اروپا با آمریکا تا فکر تضعیف ناتو باشند و به نوازشهای ترامپ امیدوار گردند ، بنابر عدم پابندی آمریکایی ها در تعهدات شان شاید دچار اضطراب بی باوری متحدین و بخصوص چین ، برخی کشور های آسیایی، اعضای بریکس و در نهایت از دست دادن آسیای میانه گردند ، این سومین فریب شاید روسیه را از زمره قدرتهای بزرگ به جایگاه بسیار پائین تا سرحد تجزیه بکشاند .
در مراجع استراتژی سازی آمریکا تجزیه فدراتیو روسیه و از دست دادن متحدین آسیای میانه آن بارها علنی شده و هنوز ملغی نگردیده است .
شاید این برداشت از تغیر وضعیت بعد از آمدن تر امپمحقق نباشد و حوادثدرین مسیر حرکت نکند . مراجع استخباراتی از چنین تحولات پیشبینی مستند تر میتوانند.