کهن افسانه ها

رسول پویان برآمد آفـتاب از مشـرق دل در سحـرگاهان شب یلـدای تار…

مهدی صالح

آقای "مهدی صالح" با نام کامل "مهدی صالح مجید" (به…

جنگ های جدید و متغیر های تازه و استفادۀ ی…

نویسنده: مهرالدین مشید تعامل سیاسی با طالبان یا بازی با دم…

                    زبان دری یا فارسی ؟

میرعنایت الله سادات              …

همه چیز است خوانصاف نیست !!!

حقایق وواقعیت های مکتوم لب می کشاید  نصیراحمد«مومند» ۵/۴/۲۰۲۳م افغانها و افغانستان بازهم…

مبانی استقلال از حاکمیت ملی در جغرافیای تعیین شده حقوق…

سیر حاکمیت فردی یا منوکراسی تا به حاکمیت مردمی و…

نوروز ناشاد زنان و دختران افغانستان و آرزو های برباد…

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان در جاده های کابل پرسه می زنند؛…

زما  یو سم تحلیل چې غلط؛ بل غلط تحلیل چې…

نظرمحمد مطمئن لومړی: سم تحلیل چې غلط ثابت شو: جمهوریت لا سقوط…

کابل، بی یار و بی بهار!

دکتر عارف پژمان دگر به دامنِ دارالامان، بهار نشد درین ستمکده،یک سبزه،…

ارمغان بهار

 نوشته نذیر ظفر. 1403 دوم حمل   هر بهار با خود…

چگونه جهت" تعریف خشونت" به تقسیم قوای منتسکیو هدایت شدم!

Gewaltenteilung: آرام بختیاری نیاز دمکراسی به: شوراهای لنینیستی یا تقسیم قوای منتسکیو؟ دلیل…

تنش نظامی میان طالبان و پاکستان؛ ادامۀ یک سناریوی استخباراتی

عبدالناصر نورزاد تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان…

بهارِ امید وآرزوها!

مین الله مفکر امینی        2024-19-03! بهار آمــــد به جسم وتن مرده گـان…

از کوچه های پرپیچ و خم  تبعید تا روزنه های…

نویسنده: مهرالدین مشید قسمت چهارم و پایانی شاعری برخاسته از دل تبعید" اما…

سال نو و نو روز عالم افروز

 دکتور فیض الله ایماق نو روز  و  نو  بهار  و  خزانت …

میله‌ی نوروز

یاران خجسته باد رسیده‌ است نوبهار از سبزه کوه سبز شد…

تحریم نوروز ، روسیاهی تاریخی طالبان

                 نوشته ی : اسماعیل فروغی        در لیست کارنامه های…

طالب چارواکو ته دريم وړانديز

عبدالصمد  ازهر                                                                       د تروو ليموګانو په لړۍ کې:           دا ځلي د اقتصاد…

    شعر عصر و زمان

شعریکه درد مردم و کشور در آن نبوُدحرف از یتیم…

مبارک سال نو

رسول پویان بهـار آمد ولی بـاغ وطـن رنگ خـزان دارد دم افـراطیت…

«
»

رازی- فیلسوف مادیگرای تراز جهانی

دکتر بیژن باران
بخش دوم

رازی بجز مقام علمی تراز جهانی، فیلسوف آزاد اندیش ماده گرا چون خیام  بود. او در چند اثر و بحثها دین عقلانی را با اصول منطق، استنتاج، تناقضات رد کرد. این رد کردن ضربه به اعتقادات اکثریت جامعه نزد. بلکه بخاطر فقر، جامعه خرافاتی تر شد؛ تا جایی که در سده 20 بضد تنباکو، آب لوله کشی، تدریس زنان، تلویزیون، وجود جن- از ما بهتران موضع گرفتند. عقاید اجتماعی رازی بخاطر نبود زیربنا اقتصادی متروک شده؛ تا در عصر مدرن بازیافته و اجرا شدند. 

فدرت مطلقه عقاید و بیانات پیشرو را سرکوب کرده؛ گرچه نخبگان به دولت صدمه نزنند؛ حتی به حل بحران دولت با نظرات بیرون از حاکمیت کمک هم کنند. از زمان رازی تا سده 20، با شورش خان، حمله خارجی، یا کودتای درون حاکمیت قدرت سیاسی عوض شده؛ ولی تکرار گذشته ادامه یافت. 

رازی 925 -863م یک ماده گرا بود که منشاء جهان و حیات را ماده خواند. کتب فلسفی رازی در رد متافیزیک و مذاهب، رد اقتدار گرایان نقلی نابود شدند. ولی گزینه هایی از او در آثار مخالفان ش بجا مانده اند. مانایی دانش رازی با مقایسه مشاهیر همعصر و با دانش مدرن محک زده شود. نظرات مادی، ضد متافیزیک رازی، نامعلومی گورش، خرافات رایج خاورمیانه- جایی برای او در فرهنگ حاکمیت نگذاشتند. دفن او هم مانند روشنگران مادی و دهری از مرجع دینی محلی شاید اجازه نگرفت. گورش نامعلوم است. 

از سده روشنگری اروپا تا سده 21 علمی، نظرات رازی بمثابه نخستین گامهای ماتریالیسم، خردگرایی، تجربه گرایی- برای جامعه آموزنده اند. مبارزه با کووید مبارزه خرافات مرگسو و علم مصونیت آور را نشان داد. او برای بیماریها علت مادی جست. نظرات ضد دین رازی در 1100 سال گذشته در هیرارشی اسلام و اعتقاد عوام بی اثر بودند. 

دینوران ایمان به اعتقادات داشته؛ عارفان اعتقادات را با عقل سازگار کنند. نابودی کتب ضد دین، ردیه های غیرعلمی متحجرین و متعصبان، شایعه زوال بینایی او با زدن کتب ش بر سرش- بیانگر فرهنگ رایج خاورمیانه تا قرن 21 اند. این فرهنگ خرافی نخبگان شکاک را نابود کرد. نبود کتب ضد عرفان، درویشی، وفور ردیه نویسان دینخو – حاکی از آنند که جامعه او را طرد کرد- اکنون هم نتوان بآزادی در باره رازی در خاورمیانه نشر کرد. 

فلسفه بررسی بنیان ماهیت دانش، واقعیت، وجود، علوم تجربی است. پولیتزر فلسفه را بررسی عامترین مسایل جهان، طبیعت، انسان خواند که در رشته های علوم، مسایل خاص تبیین شوند. رشته های خاص نجوم، زیست شناسی، روان شناسی اند که این علوم با تجربه شناخت پذیر شوند. ماده با نور تراکنش داشته؛ پس اندازه پذیر است. در سده 20 گفته شد: کیهان 25% ماده تاریک بمثابه چارچوب کیهان، 70% انرژی تاریک عامل گسترش شتابنده کیهان، تنها 5% ماده مریی یعنی کهکشانها و امواج اند. 

الهیون منشاء پیدایش مهندسی، علم، معماری، شهرسازی نیستند. بلکه آنها فقط حرف زنند. کاردینال بلارمینو بضد گالیله گفت: «شما ممکن است ابزارها و دستگاه‌هایی بسازید. اما نمی‌توانید در پرتو عقلتان هیچ‌ یک از اسرار نهان این جهان را کشف کنید.» این حرف کاردینال در تاریخ، ضدش صدق کند. یعنی اسرار جهان چون 4 نیروی گرانش، برق- مغناطیس، هسته ای قوی و ضعیف، ساختار ماده و کیهان، ژنوم موجودات زنده را دانشمندان کشف کردند؛ نه الهیون. 

در فلسفه رازی نظرات کارما یا جزای دنیوی و ریاضت هندی یا تزکیه نفس، بی نیازی مادی بودایی، حقیقتجویی مانوی بازتابیدند. گزینه گویی های گذشته را با مشاهده و تجربه محک زده؛ داوری کرد. او با عزت نفس نظرات مغایر با تجربیات خود را مردود خواند. رقیبان و دشمنان ش کوشیدند او را از میدان خارج کنند. بهترین وسیله نیز در آن عصر اتهام کفر و خروج از دین بود.

رازی جنبه مثبت گرایی تجرید مانوی چون تضاد نور/ تاریکی، نیک/ شر، جسم/ روح، فرد / جامعه را به مادیگرایی واقعیت در کتب دینی خود آورد. ماوراء طبیعت را قبول نداشت. در ادیان هندی، چینی، زرتشتی رهبر دینی خود را آموزگار خوانده نه قیم ارشاد غیرمومنان. در ادیان ابراهیمی انسان با خوردن سیب از بهشت رانده شد؛ سپس 124 هزار نبی در فلسطین برای برگشت او به بهشت فرستاده شدند. فرد معقول گواه از واقعیت آورد؛ نه نقل قول از بزرگان.

فیلسوف دارای جهانبینی و متدولوژی است. جهان بینی یا مادی یعنی ماده خارج از ذهن موجد روح است یا ایده آلیستی یعنی روح موجد ماده است. ماتریالیسم در مدنیت مانند کشاورزی و شهرنشینی با معماری، بهداشت، ژنتیک تبلور یافت. شناخت مادی منجر به کاربرد نیروهای طبیعت در مهندسی شد. ایده آلیسم در دین تکامل یافت که کلامی است. عقاید فیلسوفان و عارفان به ایجاد بنای تمدن جدید ناشی از فیزیک و شیمی نیانجامند. 

جهان بینی مادی و روش علمی رازی از هرمس/ عرفان غرب و ثنویت نور/ تاریکی مانوی جدا است. هرمس پسر زئوس با کلاه و صندل بالدار برای معراج، فرشته پرواز پیامآور اساطیر یونان است. عصا با 2 مار پیچیده سم و نوشدارو، نماد پزشگی شد که به تات مصر، خدای خرد و کلمه منسوب است. نمونه های هرمسی ایران کیمیاگری، عرفان، حکمت در اشراق سهروردی، عطار، حلاج اند. 

متدولوژی، روش، اسلوب بررسی جهان 2 نوع است: متافیزیک در جهان ثابت و دیالکتیک در جهان ناشی از حرکت، تضاد، علیت، تغییر کمیت به کیفیت. متدولوژی متافیزیک سنتی، اقتدارگرا، نقلی، اسکولاستیک/ مکتبی است. متدولوژی رازی تجربه گرا، علمی، منطقی بود. رازی برخلاف اکثر ایرانیان از امور نقلی حذر کرد. او با فقرا دمخور/ همنشین بود تا با امیران. ولی علم با نیاز به سرمایه را باید امیران هزینه دهد. 

روش علمی مبتنی بر مطالعه، مشاهده، آزمایش، نتیجه گیری در آثار گالیله، مندل، داروین است. در علوم انسانی با 4 اصل دیالکتیک حرکت، تضاد، آنالیز، سنتز در زیست شناسی، جامعه شناسی، روانشناسی در عصر روشنگری غالب شد. لذا تاریخ بررسی رویدادهای اجتماعی – تخاصم طبقات، اولویت اقتصاد بر سیاست، تلاش معاش مردم زمینی شد؛ نه روایت عملکرد شخصیتها، عمدتا شاهان. در تاریخ عقاید بخاطر صحت فایق نشده؛ بلکه بخاطر قدرت و در سده 20 بخاطر ثروت در کشورهای اسلامی حوزه خلیج فارس دوام آورند. لذا ایده الوژی نه بخاطر درستی بلکه با قدرت در جامعه سلطه یابد. نمونه: دولت عثمانی، اردوگاه شوروی، فاشیزم در ج ج 2. صحت بمعنی همسویی با پویش جامعه است.

عقاید علمی در مهندسی شان در زندگی مردم اثر گذارند. عقاید سیاسی با قبضه قدرت در زندگی مادی مردم اثر گذارند. عقاید معنوی در حوزه معنویات در زبان مانده؛ به بهبود زندگی مادی مردم کمک نکنند. بلکه تفرقه و جنگ پدید آمدند. نمونه: جنگهای صلیبی مسلمانان. اکثرا اندیشیدن را ساکت انجام دهند. برخی بصدای بلند حرف زنند- معمولا بیربط با جهان خارج. این نوعی جنون است. برخی فکر را با موسیقی آمیخته بلند خوانند. شاید خوانندگان ترانه اینگونه افراد اند. 

رازی تفکرات نقلی ارسطو و افلاطون رایج عصر خود را نپذیرفت. اصولا فیثاغورث، سقراط، طالس، دیگران علوم رایج در مصر، یونان، ترکیه، ایران، بابل را تدوین کردند- برای تدریس در لیسیوم علوم طبیعی ارسطو و آکادمی ریاضیات نظری افلاطون. پس از این 2 مدرسه تدوین و تکامل علوم پراکنده شدند. لذا اهل فلسفه هم‌عصر و پس از رازی بضد او بدگویی کردند. 

فهرست آثار فلسفه او بقرار زیر است: کتاب کوچک در باره خداپرستی، پاسخ به ابوالقاسم براع، فلسفه جدید، در روشن ساختن اشتباه، در انتقاد معتزله، دلسوزی بر متکلمان، میدان خرد، خاذل، قصیده الهی، رساله راهنمای فهرست، در آلت آفرینش درندگان، شکوک، نقش کتاب تذویر، نقشنامه فرفوریوس بمعنی ارغوانی، لبنانی/ فینیقی نوافلاطونی سده 3م، 2نامه به حسن ابن محارب قمی، السیرات فلسفه، ماوراء طبیعت، کتاب لطیف فی الشطرنج، نظرات در باره دین. ویکی پیدیا. رازی شطرنجباز ماهری بود که رقیب العدلی در مسابقات با حضور خلیفه متوکل عباسی شد.

پزشک را یک فیلسوف، رازی خواند. نمونه پزشگ: جالینوس، اهل ترکیه در سده دوم میلادی. رازی این ادعای گالن/ جالینوس در “شکوک و عناصر” متکی بر عناصر اربعه ارسطو را نفی کرد: 1-زبان یونانی برای پزشگی بهتر است. 2-مورد چند بیمار را با داده های چند 100 بیمار در بیمارستان ری و بغداد باطل کرد. لذا کمیت را اندازه گیری کرده؛ وزن بیشتر در رسیدن به نتیجه دارد؛ مانند آمار در جهان مدرن. 3- مخاط روغنی، سولفوری، نمکی را با تکیه بر تجربه، تورمی نامیده که در عناصر اربعه ارسطو جایی ندارند. تجربه و عقل را معیار درستی نظر قرار داد. مزاج گرم، سرد، خشگ، مرطوب و 4 خلط صفرا/ آتش، بلغم/ آب، سودا/ زمین، خون/ هوا توازن در تن را باطل کرد. 

برای رازی پرسش فلسفی این بود: “اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان جهان را خلق نکرد؟” منظور از خدا درک فرق، نخبگان، مذاهب است که با هم تفاوت داشته؛ باعث نفاق، جنگها، قتلها شد. رازی، 5 اصل ماوراء طبیعت را بررسی کرد: خالق، نفس کلی، هیولی اولی/ ماده اولیه، مکان مطلق، زمان مطلق/ دهر. او را «دهری» یا این جهانی بدانند. کتاب‌ هایی در تقبیح و شیادی مذاهب، به رازی منسوب اند. این کتب به اعتقاد، شک، لاادری، نفی متافیزیک پردازند. اگرچه آنها نابود شده، اما نقلهایی از آن‌ها در آثار دیگران بررسی شده‌اند. 

او در کتاب فی المدة فی الزمان و فی الخلا و الملا و هی المکان نوشت: ”عقل نمی پذیرد که ماده و مکان آن، ناگهان ـ بدون اینکه سابقاً ماده یا مکان پدید آیند، به وجود آید. چون همیشه هر چیز از چیز دیگری پدید آید. ابداع یا آفرینش محال است.” او بر هیولی یا ماده قدیم و حرکت جسم بنا بر 3 قانون حرکت نیوتن تأکید کرد: “جسم را حرکتی است ذاتی.” هیولا غول نامریی از ریشه یونانی هیول یا جوهر است. زمان و مکان از نیوتن تا سده 20 مطلق بودند که آینشتاین محور مختصات و نسبیت را آورد.

ادبیات تخیل، عاطفه، کلام را در بیان امور شخصی، اجتماعی، تاریخی آمیزد. لذا ادبیات از لالایی مادر و شعر فردوسی تا داستان های داستایوسکی و هدایت بخشی از فرهنگ اند. ایگلتون ادبیات را با تاریخ پیوند زد. پیچیدگی و سودمندی مقولات سنتی و هنجاری نظیر ایده اولوژی، زیبایی‌شناسی و نقد فرهنگی را در ادبیات نشان داد. در جامعه فقیر ایران شعر برای طبقه متوسط نیاز به سرمایه ندارد. 

فلسفه رازی در 7 رشته شناخت، اخلاق، منطق، کیهان، چیستی ذهن/ عین، فلسفه سیاسی، زیبایی تشریح شود. شناخت پیدایش دانش با ادراک عین بیرون از مغز در ذهن است که در کتب انبار دایمی شود. در روال شناخت داده های محیط مانند گرما، نور، فشار، صوت را حواس به مغز ترابری کنند. فعالیت ذهنی یا روند دانش و فهم بر تفکر، تجربه، حواس استوار است. فعالیتهای دیگر مغز مانند ادراک، آگاهی، بصیرت، یادگیری، فهم، فکر، دلیل، توجیه را نیز شامل شود. 

رازی نمونه ممتاز جهانی آمیزش تئوری و عمل است. او ادراک را بر حسیات، تجربیات، مشاهدات، آزمایشات استوار دانست. او فضا، زمان، ماده، انرژی/ دما را با ادراک خود تبیین کرد. دکارت هستن انسان را نه در آفرینش بلکه در اندیشه خوانده، گفت: فکر می کنم پس هستم. بخشی از روانشناسی نوین تغییر شناخت در مراحل حیات در کودکی، نوجوانی، میانسالی، پیری، آسیب شناسی است. زندگی رازی بیانگر روال شناخت وابسته به نهادهای گرانقیمت دانشگاه، بیمارستان، آزمایشگاه علمی است.

اخلاق اصول اکتسابی از فرهنگ رایج برای تشخیص رفتار نیک و بد یا حق و ناحق است. اخلاق صفات/ کودهای شفاهی رایج؛ سامانه ارزشی، معیار، داوری کردار فرد در اجتماع است. آیا اخلاق فردی، اجتماعی، صنفی – آلیاژ سرشت/ ژن شخصیت و مواد آموختنی از محیط  در جمع انسانی، طبقه، خانواده، دین، مدرسه است؟ چگونه باید زندگی کرد؟ در فارسی اخلاق مترادف آداب و رسوم، خلق و خو، سلوک و سلیقه است؛ به سست و قوی تقسیم شود. قواعد= کودها.

نمونه های کود اخلاقی: راستگویی، شجاعت، پیمانداری، عدم تقلب، عدم داوری، اعتمادپذیری، مثل خود انگاشتن دیگران، حرمت مال، احترام به ادیان، امانت، صداقت، سر حرف ایستادن، شرافت، حقیقت، انصاف، مهربانی، خیرات. برای کودکان: احترام بزرگتر، خانواده، کمک، سازگاری، عدم آزار، انعطاف، تعامل، ادب. اخلاق در ایران: مهماننوازی، قناعت، تقلید، خرافات، عبد، حلال، نجس، تعارف، حرام، پشتکار، سعه صدر، پاکدستی. در جامعه مدرن قانون جدا از اخلاق است. اخلاق امری خصوصی بوده؛ نقض آن را، قانون پیگرد نکند. در اسلام شریعت محاط بر اخلاق انسانی و قانون مدرن بوده؛ مومن، مرد، سید حق ویژه دارند. 

رازی در اخلاق گفت انسان باید مهربان، ملایم، دادور باشد. سبک زندگی رفتار فردی و اجتماعی خاص است. اخلاق رازی دقیق، تجربه گرا، خوش‌خو، باپشتکار، کوشا در دانش بود. اخلاق این پزشگ خیٌر، مهربان به مردم فقیر بود. ساعت مکانیکی در سده 15م در آلمان اختراع شد. پیش از ان ساعت ماسه در شیشه بود که با سایه مثلث در آفتاب مدرج شد. او به تاریخچه علایم، عیادت روزانه، گفتگو با بیمار در باره عوارض، بدقت گوش کرده؛ تا بیماری را تشخیص دهد، نسخه دارو نویسد، پرستاری را ادامه دهد. رازی با عوام، دهقانان، بازاریان بگو مگو کرده؛ با بیماران مهربان و با دهش بود. از بینوایان احوالپرسی کرده؛ عیادت بیماران ‌رفته؛ گاهی هم کمک مالی کرد.

رازی در کتاب «‌السیره ‌الفلسفیه» در باره اخلاق فردی خود نوشت: علاقه من به دانش و حرص و اجتهادی را که در اندوختن آن داشته‌ام، آنان که معاشرم بوده‌اند، می‌دانند. آنها دیده‌اند که چگونه از ایام جوانی تاکنون، عمر خود را وقف آن کرده‌ام تا آنجا که اگر چنین اتفاق می‌افتاد که کتابی را نخوانده یا دانشمندی را ملاقات نکرده بودم، تا از این کار فراغت نمی‌یافتم، به امری دیگر نمی‌پرداختم. اگر هم در این مرحله ضرری عظیم در پیش بود، تا آن کتاب را نمی‌خواندم و از آن دانشمند استفاده نمی‌کردم، از پای نمی‌نشستم.

حوصله و جهد من در طلب دانش تا آن حد بود که در یک فن بخصوص به خط ریز*- بیش از ۲۰هزار ورقه چیز نوشته؛ 15 سال از عمر خود را شب و روز در تألیف جامع کبیر- همان کتاب حاوی – صرف کرده‌ام. بر اثر همین کار، قوه بینایی‌ام را ضعف دست داده؛ عضله‌ دستم گرفتار سستی* شده؛ از خواندن و نوشتن محرومم ساخته است؛ با این حال از طلب باز نمانده‌ام. پیوسته به یاری این و آن می‌خوانم؛ با دست ایشان می‌نویسم. * تعویذ/ مٌقرمط ریزنویسی مانند نظرقربانی، طلسم، جادو، ممیکات است. شاید رازی کاتراکت و لقوه عصبی پارکینسون داشت.

اتیک/ اخلاق صنفی دارای صفات تدوینی قانونی در عصر مدرن است. در روند سوگند، عضو ملزم به رعایت آن است. اصول نفی اخلاق صنفی/ اتیک در عصر مدرن به دادگاه جنحه یا جنایی کشیده شود. در عصر مدرن اتیک وکیل، پزشگ، مهندس کودهای هر صنف را نوشته؛ اثبات تخطی از کودها در محکمه به لغو جواز منجر شود. نمونه جواز برای حق انجام وظیفه: اخلاق صنفی وکلا، مهندسان، پزشگان.

رازی اخلاق صنفی را از اخلاق انسانی تفکیک کرد. گفت: از حیله، طمع، خود شیفتگی باید پرهیز کرد. پزشکان بخاطر درآمد به درمان پادشاهان، امرا، بزرگان رغبت داشتند. اتیک پزشگی رازی چند ماده دارد: درمان حتی دشمن را در کتاب”صفات بیمارستان” وظیفه خواند. او دربارهٔ دغلکار، عالم‌نما افشاگری‌ کرده؛ با افراد کم‌سواد پزشگنما و اطرافیان بیمار مداخله گر در طبابت مخالفت کرد. لذا مخالفان جدی داشت. او نوشت: هر کس لایق طبابت نیست. 

پزشگ صفات ویژه‌ دارد. بیمار را معاینه و احوالپرسی کرده؛ در جدولی حال و روز او را ضبط کند. ابن ‌ندیم نوشت: «تفقد و مهربانی به همه کس، به‌ویژه فقرا و بیماران داشته، از حال شان جویا، به عیادت شان می‌رفت، مقرری‌های کلانی برای آن‌ها گذاشته‌بود.» مبارزه اجتماعی نیاز به آگاهی دوستان، عاطفه شهامت درگیری، سازماندهی بضد دشمنان دارد. در عصر مدرن حزب تجلی هر 3 است. رازی در هر 3جبهه آگاهی دوستان، عاطفه به فقیران و سازماندهی جوانان عمرش را گذارند.

منطق اصول استدلال از معرف به حجت در اندیشیدن درست، کاربرد روش درست، ارزیابی استنتاج درست است. درست یعنی منطبق بر واقعیات ممکن و محتمل است. هر انسانی با سلامت دماغی در زندگی خود منطق بکار برد. فارابی منطق/میزان را در راس علوم جای داد؛ یعنی منطق مشمول بر تمام علوم است. ساده ترین نمونه منطق اثبات قضایای هندسی در دبیرستان است. درست اندیشیدن دو بخش است: درست تعریف کردن و درست استدلال کردن.  

مباحث درست تعریف کردن را معّرف و مسائل درست استدلال کردن را حجت نامند. پس موضوع منطق معلومات معّرف و حجت را به مجهولات تصوری و تصدیقی راهنما شده تا برای فرد هویدا شوند. به سخن دیگر، اگر تعریف ها و استدلال صحیح باشند، استنتاج درست خواهد بود. نمونه فکر درست: دیدن معرف های ابر تیره، پراش نور خورشید، حرکت باد منجر به حجت رگبار شود.

کیهان شناسی بررسی اجرام سماوی، فضا، گیتی با کهکشانها و ثوابت است. کیهان از کجا آمده؛ به کجا می رود؟ عمر کیهان/ افلاک 13.7 بیلیون سال، زمین و آغاز حیات تک یاخته ای 4 بیلیون سال؛ چند یاخته ای 1 بیلیون سال، جانواران ساده 600 میلیون سال، ماهیان/ گیاهان خاکی/ حشرات 500 میلیون سال، ذوحیاتین/ خزندگان/ دانه ها 300 میلیون سال، پستانداران 200 میلیون سال، پرندگان/ گلها 150 میلیون سال باشد. انقراض داینوسورها 65 میلیون سال پیش با تصادم سنگ آسمانی نزدیک مکزیک،  پیدایش انسان هوشمند از 200 هزار سال پیش، تاریخ و خط از 5 هزارسال پیش رخ دادند.

رازی فیلسوفی ماتریالیست است؛ جهان عینی را مستقل/ بیرون از ذهن انسان دانسته؛ آنرا در چرخه ی پیدایش، گسترش، زوال و میرش بیند. او گوید ذرات ماده در روال تناسخ بقا داشته تنها شکل عوض کنند؛ مانا یند. خواص آنها از طریق حواس در ذهن انعکاس یابند. استحاله ماده نزد دهریون، بویژه رازی، تدوین شد. 

تناسخ یکی از اصول فیزیک کلاسیک: تغییر شکل/ بقای ماده است. او تبدیل را در محیط دیده؛ زمان را از چرخه حیات- ممات بشر مستقل دانسته؛ پس ماده را قدیم و ازلی دانسته نه حادث. پیدایش ماده نیاز به منبع مادی داشته که در مهبانگ از گوی انرژی آغازین، کیهان ماده مریی با ماده و انرژی تاریک پدید آمد. 

پیشاز ورود شعور انسان بر زمین، جهان مادی، زمین خاکی، جانوران، نباتات متقدم /قدیم بودند. به فسیلها، روسوبات زمین، تقویم پرتو کربن، ذرات میکروسکوپی در قاره ها استناد شود- که همه پیش از پیدایش انسان اند. تبیین علمی جهان مادی برای انسان روال 2-3 هزار ساله دارد. نخست از اجسام مادی و فرمولهای قاطعانه مکانیک مطلق نیوتن آغاز شد؛ تا در قرن 20م به امواج مادی در احتمالات وضع فضایی یعنی کوانتوم/ بسته انرژی رسید.

کیهان‌ شناسی رازی بر ۵ اصل استوار است: خالق، روح، فضا، زمان و ماده. در این سامانه «خالق» منبع مادی/ دهری بوده؛ از «هیچ چیز» نیآمده؛ بلکه او در آغاز یک پیش ماده/ انرژی بوده، که در سده 20 مهبانگ یعنی آغاز ماده، فضا، زمان نام گرفت. رازی تکامل مادی جهان را با مطالعه، غور و مشاهده بدرستی دریافت. روش علمی، او را به توان پیش بینی هم مجهز کرد. روح یا ذهن صفتی از مغز زنده است. نظرات رازی از فصلهای آثارش در باره کیهان، فضا، زمان، ماده استخراج شوند. 

پیش از سده 20 زمان و مکان مطلق و جرم و انرژی جدا از هم پنداشته شد. مطلق بمعنی ثابت، بیحرکت، بدون محور مختصات بود. ماده از کلام/ لغت بنا بر تورات و انجیل پدید آمد. لذا آفرینش تجرید استاد کوزه گر در ساختن انسان ثابت بود- بدون گل رس، کارگاه، طرح کوزه، کوره. این انسان امراض ژنتیک، ظاهر پوستی، تحمل اقلیم های گوناگون یخ، بارانی، استوایی را ندارد. او در دوره شبانی زیسته؛ برایش شیوه تولید جامعه -از برده داری، فئودالی، سرمایه داری با فنآوری و دانش- انکشاف ندارد. 

لذا واژه های انسان و تاریخ در زبان ثابت بوده؛ ولی محتوای آن در قاره ها، فازهای زمانی تغییر کرد. جهان در حرکت اینها را شامل شود: آفرینش کیهان طرفه العین، سرعت ثابت نور، تبدیل انرژی به ماده در مهبانگ و ماده به انرژی در سیاه چاله، تصادم 2 کهکشان، سحابه و ذرات پراکنده، طیف پرتو الکترومغناطیس، پیدایش ستارگان، سیارات، حیات روی زمین در منظومه شمسی.

چیستی ذهن/ عین درونی کردن دنیای بیرون یا ابژه در مغز است. در کنش اجتماعی این ابژه سوژه شده را عیان کند. علوم، ادبیات، هنرها، فنون شکلهای گوناگون روال ذهن- عین باشند. در طول تاریخ پردازش ذهن بالغ بشر از طریق حواس، حافظه از مقولات جهان بینی، شناخت، ذهن، عین، زبان- فلاسفه را به کنکاش ژرف کشاند. خیام عین/جسم را مقدم بر روح/جان دانسته؛ مرگ را پایان هم جسم هم روح داند. این روالی است که تمام موجودات زمین طی کنند: می آیند، می مانند، می روند – همین.

اینشتاین در نامه‌ای به ماکس بورن نوشت: «شما به یک خدای شطرنج‌باز معتقدید. من به حاکمیت قانون در جهانی که به طور عینی وجود دارد، اعتقاد دارم. بر آنم که آن را به نحوی بسیار تفحصی بفهمم.» البته اینشتاین معتقد بود که نظریه‌ها آزمون پذیر باید باشند. لذا ابزاری برای پیش‌بینی هستند. اما آنچه او در پی‌اش بود، جهان واقعی بود. امید داشت که به توصیفی درست از آن دست یابد. هایزنبرگ نوشت: «واقعیت عینی» تبخیر شده است. مکانیک کوانتومی نمایشگر ذرات نیست، بلکه نمایشگر دانش، مشاهدات و آگاهی ما از ذرات است.

بسیاری از فیزیکدانان صاحب نوبل به بحثهای فلسفی پرداخته اند. شرودینگر هم منظور از فیزیک را فهم جهان طبیعت داند: “اگر صد بار هم کوشش ما به شکست انجامد، نباید امید رسیدن به هدف را که شناخت ساختار واقعی فرایندهای زمانی و مکانی است، از دست بدهیم. البته من نگویم با تصاویر کلاسیک، بلکه با مفاهیم منطقاً سازگار بسیار محتمل است که این امر امکان ‌پذیر باشد.”

واینبرگ نیویورکی نیز همین را ‌گوید: “ما فقط نمی‌خواهیم دنیا را آن‌طور که می‌یابیم توصیف کنیم،‌ بلکه می‌خواهیم تا بالاترین حد ممکن توضیح دهیم که چرا آن باید چنین باشد که هست.” ویتن، فیزیکدان آمریکا گفت: «هدف از فیزیکدان بودن این نیست که بیاموزیم چگونه چیزها را محاسبه کنیم، بلکه هدف این است که اصولی را که بر طبق آن جهان کار می‌کند، بشناسیم.» از ابزار انگاری تا فیزیک بنیادی، دکتر مهدی گلشنی. https://www.ettelaat.com/?p=570839 

زیبایی شناسی اصول 12 گانه زیر را دارد: سلسله مراتب، تمرکز، تباین/ تقابل، تنش/ چیرگی، توازن/ تناسب، ریتم/ تقارن، عمق، جریان، مقیاس، حرکت/ توسعه، وحدت، همآهنگی. در داوری کار هنری دلایلی ارایه شوند. این دلایل کلی بوده؛ پس بستگی به اصولی دارند که نقد آن بر آنها قرار دارد. اثر هنری تعریف شود. ارزش ذاتی هنر، حظ هنری، عناصر تحلیل و تجربه هنری کدامند؟ 

ساختار تجربه/ حظ هنری چیست؟ نقش تراژدی، تاثر، کمدی در هنر چیست؟ معیار سلیقه هنری چیست؟ زیبایی شناسی شعر، موسیقی، نقاشی، نثر، مجسمه، معماری، نمایش، رقص، سینما، عکس کدامند؟ آیا کارکرد هنر اخلاقی است؟ نقش دین، دولت، قیمت در هنر چیست؟ رازی زیبایی را در مفید بودن برای انسان توصیف کرد. برای او رنگ، رایحه، صدای دلنشین، زیبایی طبیعت، آسودگی خیال و تن  همه مطبوع ند. لذا حظ زیبایی- چه در طبیعت چه در هنر- برای رازی مهم است. 

فلسفه ثنوی مانوی آسایش و رنج را رازی و 100 سال پیش از خیام پروراند. سپس خیام آن را این جهانی کرده؛ خوشباشی را تجویز کرد: “دوزخ شرری ز رنج بیهوده ی ماست.” او خرافات نقلی را از فلسفه اخلاق زدوده؛ برای او لذت، فراغت از رنج است. رنج خروج از حالت طبیعی است: “فردوس دمی ز وقت آسوده ماست.” ادامه این فلسفه در اصالت وجود سده 20 کامو و سارتر در ادبیات تاویل شد. فردوسی هدف زندگی را نام نیک و رازی راه نجات را عقل و علم دانستند.

فلسفه سیاسی، علل تغییر جامعه کدامند؟ پویش تاریخ در چیست؟ چگونه شخصیتها جهت تاریخ را تعیین کنند؟ رابطه افراد با بار عصبی، روحی، شخصیتی و جامعه با ساختارهای کلان تولیدی، سیاسی، فرهنگی، دینی چگونه است؟ اقتصاد و فرهنگ یک جامعه چه اثری برهم دارند؟ قدرت، منزلت، ثروت چگونه پدید آیند؟ روال ظهور تمدنها، شخصیتها، جنبشها، طبقات، اقشار، ارزشها، انقلابات، فتوحات، شهرهای گذشته های دور – چگونه رصد شوند؟ 

تغییرات کمی و کیفی، اصلاحات و انقلاب، آرمان و مصلحت، حکومت مطلقه و مشورتی در تکوین جامعه چگونه اند؟ تفاوت و تشابه جوامع مجاور یا دور از هم کدامند؟ آیا جوامع راههای تعالی مشابه را طی کنند؟ برای نمونه شباهت مفهوم صعود: اهرام مصر، زیگورات ایرانی، ساختمان پلگانی مایا. رازی در مجادلات سیاسی روز شرکت کرد. او وجدان را ارثی/ نهادی انگاشت که محیط بر آن اثرگذار است. برایش تندرستی جسمی و روحی با هم رابطه دارند.

در خاور میانه تغییر اجتماعی را با ظهور پیامبران و شاهان محک زنند. فلسفه سیاسی به ظهور شخصیتهای تاریخی چون نمایشنامه و عروسکبازی کاهش یابد. ولی صحنه پرداز مجهول است. در خراسان بزرگ در محافل روشنفکری این بحث ها داغ بودند: فلسفه ثنویت زروانی برای زمان ابدی و دم در تمدن ارته جیرفت و عیلام، تضاد و تقدیر بابلی در بین النهرین، درویشی و ریاضت هندی، اغماض مسیحی، خیر و شر زرتشتی، نور و تاریکی مانوی، اصالت عمل بودایی، شک گنوسی. 

در ایران از سده 12 تا سده 20 متافیزیک بر فیزیک پیشی گرفت. این سلطه به خرافات و شکست از استعمار در برابر رشد سرمایه داری غرب منتهی شد. تا جاییکه در عصر مدرن الهیات جای فلسفه را گرفت. رازی خدا، وحی، نبوت را عقلانی و تجربی ندید. نابسامانی های ژنیتک کودکان، شیوع بیماری، مصایب طبیعی، ایلغار قدرتمندان، عدم عدالت اجتماعی دال بر تنهایی انسان داشتند. وحی باز هم تابع حافظه فرد مبعوث بوده؛ لذا خدشه دار شود؛ زبان وحی هم پرسش داشت. نبوت را هم در احتمال، علل برگزیدن یک فرد، نبود معجزه پذیرش ناپذیر بود. 

بیرونی در کتاب فهرست در باره اندیشه رازی در باره رهبران نوشت: رازی اسلام و دیگر مذاهب را تقبیح کرد. شیادی، روان-نژندی را در لابلای افسانه‌های پر تناقض خواند که هیچ اطلاعات مفید و بدردبخوری ندارد. رازی معتقد بود همه انسانها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را داشته؛ با یکدیگر مساوی اند. اگر خدا قومی را به نبوت گزیند به این معناست که آنها بر دیگر انسان ها برتری دارند. این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسانها شود. این ضایعات با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارند. هانری کربن نوشت: “رازی در جامع ‌الحکمتین نبوت و وحی را نفی کرده؛ ضرورت آن را نپذیرفت.” ابراهیم: 10: شما جز بشری مثل ما نیستید. پس برای ما حجتی بیاورید. 

مقتضای حکمت و رحمت الهی این است: انسان‌ها همگی به منافع و مضار خود آگاه باشند. برای رازی ادعای معجزه منطقا غلط است. زیرا بر هم زدن قوانین آفرینش به خاطر اثبات حقانیت یک نفر، پذیرفته نیست. احمد بیرشک به نظر هانری کربن در باره رازی پرداخت: “همهٔ آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح در بارهٔ مطالب عملی و نظری داشته باشند. آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند. درحقیقت دین زیان‌آور است؛ سبب کینه و جنگ شود. به مقامات حاکم باید شک کرد.”

در هزاره گذشته الهیات با فلسفه و فلسفه با علم آمیخته بود. در پایان سده 11 میلادی جهان بینی دینی و فلسفی‌ رازی منقد دین را عالمان الهیات اسماعیلیه و سنی نقد کردند. ابن سینا هم دیدگاه رازی در رد متافیزیک را نقد کرد. او در بحثی دربارهٔ رازی به بیرونی نوشت: زکریا رازی در متافیزیک دخالت ‌کرده؛ بیش از شایستگی خود رفتار کند. او به جراحی، آزمایش ادرار، بررسی مدفوع باید محدود شود. در واقع او خود را آفتابی کرده؛ جهل خود را در این موارد نشان داد. ویکی پیدیا.

ابن سینا با کاربرد “مبتلا” برای افراد تمام خواه گفت: “به قومی مبتلا شده ایم که فکر می کنند خدا جز آنها کسی دیگر را هدایت نکرده است.” ناصرخسرو در کتاب زاد المسافرین، ابوالعباس ایرانشهری را استاد رازی دانسته؛ رازی را نکوهش کند که از دیدگاه‌ استادش به این نظرات ملحدانه‌ رسید: نفی خلقت، ازلی، تاریخ، ذاتی، اعلی، اول، قریب، فیاض، طبیعی، کل، وجود. معنی مبداء | لغت‌نامه دهخدا vajehyab.com     

بیرونی در الآثار الباقیه نوشت: بین ابوبکر زکریای رازی و ابوبکر حسین تمار سؤال‌ها، جواب‌ها، مطالبات، مناقضاتی رخ دادند. رازی با دانشمندان دیگری هم به معارضه پرداخته؛ عقایدشان را نقض و رد کرده؛ از جمله: رازی ردی بر مناقضه طب ابو عثمان الجاحظ فوت 869م، نوشت؛ درباره مزه تلخ ردی بر احمد ‌السرخسی متوفی 900م، نوشت. احمد ‌المصمعی،‌ معروف به ابوزرقان، اصحاب هیولی را رد کرده؛ رازی به دفاع از آنان ردی بر او نوشت.

مفتیان، مولویان، امامان مذاهب خاور میانه اصول زیر را رعایت نکردند: 1- رعایت حقوق کامل زنان، غیرمومنان، اقلیتها، آزادی وجدان به مومنان در حق گزینش دین. 2- پذیرش امور مالی و قضایی بنا بر حقوق بشر. 3- عدم اجرای احکام جزای شریعت؛ حذف خلافت، امارت، ولایت. 4-دین گزینه فردی بوده؛ برای آنها دین یک مرکز تامگرای امتی مدعی رابطه با غیب است. 

“فی‌النبوات” و “فی حیَلِ المُتَنَبّین” را دیگران به طعن، «نقض ‌الادیان» و «مخارق ‌الانبیاء» نامیدند. مهر کفر بر این دانشمند انسان گرا خورد. متعصبین این 2 اثر را تکفیر و نابود کردند. اما جنیفر مایکل در کتاب “تاریخچه شک..” نقل‌قول‌هایی از آنها را آورد. 

دین 2 نوع عقلانی بحث پذیر و اعتقادی فله ای بحث ناپذیر است. در تاریخ 3هزار ساله ایران مصلحان دینی چون زردشت، مزدک، مانی نظرات انطباقی با طبقات جدید برای پیروان ارایه دادند. تا پیش از اسلام فقر و بی سوادی در فلات مانع از کتاب خوانی شدند. تاریخنگاران دربار هم عقاید شکاکان، مصلحان، بیخدایان را رد و تکفیر کردند. 

دینوران فرهیخته باورها را عقلانی کردند. لذا رازی با قدرت تکلم و منطق فرقه اسماعیلیه را در بحث شکست داد. این بحثها و ارعاب از روی آثار آنان بضد رازی مشهود اند. نیز آیات عظام، ائمه جمعه، مراجع تقلید تمامخواه، فرهیختگان شکاک را ملحد و کافر نامیدند. آنها را از ارایه نظرات خود محروم کردند. از 1000 سال پیش حاکمیت تمامخواه هر صدای دیگر را سرکوب کرده؛ نظرات ایستای خود را در آموزش و قضا بازتولید کرده؛ پیشرفت جامعه را در رقابت با ملل سرمایه داری و استعماری مهار کرد. آیا استبداد شرقی انکشاف سرمایه داری در رقابت انگلستان را بعد از صفویه کند کرد؛ یا عدم رشد سرمایه داری به رواج خرافات دامن زد؟ البته وجود آثار مدرن در جامعه پیشامدرن بی اثر است. نمونه: سده 21 خرافات در هند و بنگلادش.

رازی را هیچ‌گاه به دلیل دیدگاه‌ ضددینی که داشت زندانی یا اعدام نکردند. اما نوشتارهای نقد دینی ش سانسور و نابود شدند. این تفکرات رازی موجب خشم علمای فرقه های اسلامی علیه او شدند. آنها فرقه های اولیه اسلام، سنت، جماعت، مذاهب فقهی، کلامی، فرق شیعه امامیه و اسماعیلیه بودند. او را ملحد خواندند. چون آثار او را نتوانستند رد کنند؛ نابود کرده؛ حمله به شخصیت او کردند. 

هم دوره با زکریا رازی، ابو حاتم رازی دیندار اسماعیلیه در کتاب اعلام النبوه نوشت: این ملحد با عقل معیوب، نفس باطل، رأی ضعیف خود کلامی در ابطال نبوت تصنیف کرد. توجه شود به موضوع نپرداخته؛ به شخصیت توهین کند. رازی در کتاب «فی الرد علی الکیال فی الامامه» به اسماعیلیه حمله کرد. ابو حاتم به انتقام تألیف آن کتاب به او اتهام کفر و الحاد زد. در پاسخ گزینه هایی منسوب به رازی با «قال الملحد» آمده اند.

اسماعیلیه معتقد است: بعد از امام صادق، فرزند ارشدش اسماعیل امام و جانشین بر حق او است. در حالی که در زمان حیات امام صادق، این فرزند فوت شد. گویا پدر بر مرگ او شاهد گرفت. چهره او در کفن را هنگام تدفین به مردم نشان داد. پدر اقدامات مزبور را برای انحراف خلافت عباسی انجام داد، تا خطر از سوی حکام عباسی به فرزند زایل شود. آنها روزی 18 رکعت نماز فجر/ پگاه، مغرب/ پسین، عشاء/ شام می خوانند. ویکی پیدیا. 

این فرقه شیعی انشعابات فراوان داشت. اختلاف مستعلیه و نزاریه عقیدتی نبود، بلکه بخاطر ریاست و قدرت بود. حسن صباح، ایرانی شیعه اثنی عشری، با القائات و تبلیغات به شیعه اسماعیلی پیوست. تعالیم آن را در مدرسه اسماعیلیه مصر آموخت. او در فرقه نزاری مخالف فرقه مستعلی بود. در 1133م به دلیل طرفداری وی از شیعه نزاری از مصر به مغرب تبعید ‌شد. سر انجام به اصفهان ‌رسید. با سلجوقیان مخالفت علنی کرد. آنان او را در تعقیب داشتند. به دژ الموت پناه ‌برد. برای تربیت نیروی ورزیده و رزم‌آور کوشید. خلافت فاطمیون اسماعیلیه سده 10-12 م مصر در اوج بود. آقا خان 4 با ثروت 13 بیلیون دلار امام کنونی 15 میلیون پیرو در پاکستان و جهان است. 

در جامعه متعصب خاورمیانه، برخی محققین دینخو گاهی اصول شریعت را باو نسبت داده؛ تا از تکفیر این دانشمند تراز جهانی در محافل دینی بکاهند. آنها رازی را به عدم الحاد، دیندار، شیعه ملبس کردند. ابن طاووس رساله‌ای از رازی به نام «برء الساعه» نقل ‌کرد. آغاز آن، به روش علمای شیعه است. در اختناق قرون وسطا برخی آزاداندیشان کتب خود را برای اعاده حیثیت مذهبی به رازی نسبت دادند. گفته شده کتب خطی فارسی با 900 هزار عدد در عصر پیش از چاپ بالاترین است. ولی گزینه هایی از رازی در آثار متعصبان اسماعیلیه بجا مانده اند. نقل قولها از درک و حافظه متعصبان است؛ نه نقل مستقیم رازی در گیومه.

ناصرخسرو، ابن حزم و موسی بن میمون او را نادان، هوسگرا، بی‌باک خوانده؛ سخنان او را دعاوی و خرافات بی‌دلیل، هوس و هذیان خواندند. ابن قیم الجوزیه نوشت: «رازی از هر دینی بدترین چیزهای آن را برگزید. کتابی در ابطال نبوت و رساله‌ای در ابطال معاد تألیف کرد. مذهبی ساخت که از مجموع عقائد زندیقان عالم ترکیب یافته بود.» افراد فراوان با نقل باورهای رازی خواستند آنها را رد کنند. ذ. صفا از ۱۲ نفر که بر آرای رازی رد نوشته‌اند نام برد. 

ابو یوسف ‌الکندی مرگ 871م، مشهور به «فیلسوف‌العرب» و محمد ‌الرسائلی ردی بر کیمیا نوشتند. رازی هر دو را تخطئه و رد کرد. رازی کتاب «الرد علی سیسن ‌الثنوی» مانوی با انتقادهایی به ادیان نوشت. ابن‌الندیم آن را «کتاب فیما جری بینه و بین سیسن ‌الثنوی» نامید.

پس از سلطه تازیان، هر انتقاد دین برچسب مجوس، قرمطی، زندیق خورد. با نضج دین جدید برچسب ها به کافر، ملحد، مرتد، منافق- دست بالای سلطه را نشان دهند. زندیق معرب زندیک/ مفسر زند یا صدیق آرامی، رتبه 4 از 5 رتبه دین مانوی است: معلمین، شمسین، سیسین، صدیقین، سماعین. امام غزالی آنها را در کفر مانی با نور و تاریک خواند. مانی زندیق هم لقب گرفت. روزبه دادویه/ ابن مقفع در 621 م به گناه زندقه/ مانیگری در بصره بفرمان خلیفه عباسی در تنور سوزانده شد. ویکی پیدیا.

زندیق ها منکر آخرت و دین جدید بوده؛ مساوات طلب، عدالتخواه، حامی فقیران بودند. فلسفه بینهایت زمان/ دهر لایتناهی و اخوان الصفا را باور داشتند. لویی ماسینیون نوشت: آنها به قدسی بودن اعداد فیثاغورث، خرقه پوشی، اخوت باور داشتند. قرمطیان منشعب از اسماعیلیه در سده 3 هجری قیام کرده؛ در بحرین 58 سال با عباسیان جنگیدند. از آنها واژه های زیر به تصوف وارد شدند: نورانی، نفسانی، روحانی، جسمانی، شعشعانی، فیض، حلول، جولان، تکوین، تلویح، تایید، ناموس، ظهور، لاهوت، ناسوت، جبروت. 

باید 200 کتاب رازی را تقویمی ردیف کرد تا محتوای آنها از مذهب پدری تا شک و نفی عقاید رایج، تطور نظرات او تبیین شود. این امر از تناقضگویی ظاهری یا تقویمی مقایسه جوانی با پختگی رازی کاهد. در تألیفات نابود شده اش، عبارتی که مبیّن اعتقاد رازی به عدم نیاز به نبوّت، وحی، شریعت باشد، دیده نشود. در کتاب‌ مهم او «الحاوی» عباراتی در مسلمانی محیط او آمده اند. 

در اواخر عمر، رازی آثار خود را فهرست کرد. در یک سده بعد، فهرست ابن ندیم 4 کتاب‌ زیر را از رازی خواند: الحاصل فی العلم الإلهی، فیما یرد به اظهار ما یدعی من عیوب الأنبیاء، علی سهیل البلخی فی تثبیت المعاد، فی آثار الامام الفاضل المعصوم. ابن ‌ندیم متولد و مدفون بغداد کتاب الفهرست را در 987م با نام 2000 مولف با عنوان 10000 کتاب عربی نشر کرد. ادعا کرد: آثار رازی 167 تا بوده؛ در کتابخانه های عمومی بغداد و خصوصی افراد آنها را دید. 

ابن ‌القفطی در «اخبار الحکماء» همین فهرست را نقل کرد. پول کراوس خاورشناس «رساله ابی‌ریحان فی فهرست کتب محمد بن زکریا ‌الرازی» را در ۱۹۳۶ در پاریس نشر کرد. او نوشت: مکتب فکری رازی حادترین جدل فلسفی در قرون وسطی علیه مذهب را در بر دارد. بیرونی کتابهای خود را در ۶۳ سالگی، فهرست کرد. 

تنها نسخه‌ “کتب‌ الرازی و البیرونی” در کتابخانه لیدن است. بنا بر فهرست بیرونی کتابهای رازی در ۱۸۴مجلد بقرار زیرند: ۵۶ کتاب در طب، ۳۳ کتاب در طبیعیات، ۷ کتاب در منطق، ۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در فلسفه، ۶ کتاب در متافیزیک، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات “نقض الادیان” یا نفی دین ها و “مخارق الانبیاء” در فریبکاری ها، ۱۰ کتاب در فنون مختلفه. 

ابن ‌ابی ‌اصیبعه در «عیون‌ الانباء فی‌ طبقات‌ الاطباء»، لیست پزشکان قرن هفتم، نوشت: رازی ۲۳۸ کتاب دارد. محمود نجم‌آبادی در «مؤلفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی» چاپ تهران 1339 با تطبیق ابن‌الندیم، بیرونی، ابن‌القفطی، ابن ‌ابی‌ اصیبعه آثار رازی را ۲۷۱ کتاب نوشت. آثار بجامانده رازی با پژوهش میدانی کتابخانه ها باید شمرده شوند؛ نه مقایسه متون عتیق.  https://www.ettelaat.com/?p=306628

استادان او ابن ربن طبری در پزشگی، ابوزید بلخی در فلسفه، ابو العباس محمد بن نیشابوری در حکمت مادی /ماتریالیسم و کیهان ‌شناسی بودند. شاگردان رازی اینهایند: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابو غانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس و ابوالحسن طبری.

منابع. ‏2021‏/08‏/18  

ژورژ پولیتزر، اصول مقدماتی فلسفه، ترجمه جهانگیر افکاری، دهه 1350.

موریس کنفورث، ماتریالیسم دیالکتیک، دهه 1350.

تری ایگلتون، نظریه ادبی، ترجمه عباس مخبر، 1399، نشر مرکز، تهران.

Henry E Sigerist 1958 The great doctors: A biographical survey of medicine.

A History of Medicine (2-Volume Set) Hardcover 1954 Ralph H. Major

Cyril Elgood 1951 A Medical History of Persia and the Eastern Caliphate: From the Earliest Times Until the Year 1932 

S.A. Rankings 1913 Life and work of Rhazes.

Ferdinand Wustenfeld 1840 Geschichte Der Arabischen Arzte Und Naturforscher.

Jennifer Michael Hecht, “Doubt: A History: The Great Doubters and Their Legacy of Innovation from Socrates and Jesus to Thomas Jefferson and Emily Dickinson”, pg. 227-230

قدرت مطلقه یا با حمله خارجی مانند افغانستان و عراق، انقلاب نمونه ایران، کودتا نمونه الجزیره و سودان رهبر عوض کرده ولی استبداد ادامه یابد. این انتخابات و اصلاحات بوسیله مجلس و دولت منتخب است که قدرت سیاسی مسالمت آمیز عوض شود. قدرت مطلقه عقاید و بیانات پیشرو را سرکوب کرده؛ گرچه نخبگان به دولت صدمه نزنند؛ حتی به حل بحران دولت با نظرات بیرون از حاکمیت کمک هم کنند. نمونه: مشروعیت کشور شاهنشاهی در 1979 زوال یافت. ولی سلطنت مشروطه 1906 با شورای سلطنت فرح-ولیعهد چون اردن و مراکش می توانست ادامه یابد. با انتخابات آزاد جبهه ملی، حزب توده، نهضت آزادی بازرگان-طالقانی، حتی چریکهای ضد دیکتاتوری شاه/ کشور شاهنشاهی به حاکمیت راه یابند. 

دوره پهلوی بیخدایان و بهاییان قلع و قمع شدند. نمونه: قتل دکتر تقی ارانی و بیژن جزنی در زندان، تخریب معبد بهاییان بامر ژنرال تیمور بختیار، خمیر کردن کتاب نقد اقتصاد توحیدی بنی صدر از علی اکبر اکبری پیش از انقلاب. مهندس بازرگان و دکتر سحابی پس از تحصیل علمی در فرانسه در برگشت در تهران، در راه پاسکال در دهه آخر زندگی کوتاهش، برای سازش علم و الهیات کوشیدند. در سده 20 فرگشتیهای داروینی چون ستیفن داوکینگ، کریستفوفر هیچنز، ریچارد داوکینز، سام هریس کتب، برنامه تلویزیون، ویدیو پادکست داشتند. آنها آزادانه با مسیحیان و گاهی مسلمان غرب بحث و مناظره کردند. 

حتی در قانون اساسی مشروطه 1906 تنها 6 اقلیت دینی نماینده مجلس داشتند؛ ولی بهاییان، دراویش، لاییکها، سکولارها، بیخدایان در مجلس وکیل نداشتند. اصولا آزادی بیان تصریح شده در قانون اساسی تهدیدی برای حاکمیت تمامخواه نیست. زیرا سقوط حاکمیت را عناصر قهری مانند کودتای خارجی، قیام توده ها، جنگ انجام دهند.