جو بایدن خط سرخ پوتین را عبور می کند
عبدالصمد ازهر ۱۵/ ۱۱/ ۲۰۲۴
قبل از پرداختن به موضوع، یک خبر و دو سطری از یک تحلیل را مطالعه فرمایید:
خبر، از صدای امریکا:
«جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، روز جمعه ۱۵ نومبر (۲۵ عقرب) با رهبران کوریای جنوبی و جاپان دیدار کرد تا درباره پاسخ هماهنگ به اعزام هزاران نیروی نظامی کوریای شمالی به روسیه برای کمک به جنگ مسکو علیه اوکراین و هم چنین تهدید هستهای پیونگ یانگ تصمیم گیری کنند.
بایدن هنگام دیدار با شیگیرو ایشیبا، صدراعظم جاپان و یون سوک یول، رئیس جمهور کوریای جنوبی در حاشیه نشست سران سازمان همکاری های اقتصادی آسیا – پسفیک در لیما، پایتخت پیرو گفت که جهان در آستانهٔ تغییرات سیاسی مهمی است و افزود: “ما اکنون به لحظه تغییر قابل توجه سیاسی رسیده ایم.” بایدن هم چنین در میان نگرانی های روزافزون از اعزام نیروهای نظامی کوریای شمالی به روسیه برای جنگ با اوکراین، از “همکاری خطرناک و بی ثبات کننده” کوریای شمالی با روسیه هشدار داد.»
تحلیل، ازمنبع: انتی وار مورخ /۱۱/۱۲ ۲۰۲
نویسنده: میتیو پیتی مترجم: سید حسام مل
«مایک والتز(مشاور امنیتی اداره آینده ترامپ) خواستار یک «گزینه نظا می معتبر» علیه ایران شده است، می خواهد «دستبند» را از اوکراین بردارد و از پایان دادن به «جنگ چند نسلی» در افغانستان پشیما ن ومتا سف است…»
جو بایدن رییس جمهور ایالات متحده امریکا، در آخرین مراحل هجمونی هجومی جهانیش، با بهانه قرار دادن اشتراک نیروهای نظامی کوریای شمالی در جنگ اوکراین، به روز یکشنبه ۱۷ نومبر ۲۰۲۴ به اوکراین اجازه داد راکت های دور برد امریکایی را به داخل خاک روسیه شلیک کند. این دقیقاً عبور از خط قرمزیست که پوتین عبور از آن را به معنای شامل شدن مستقیم امریکا در جنگ با روسیه اعلان نموده، روسیه را مجاز می کند اهداف امریکا و یارانش را هدف قرار دهد. همان گونه که در ملاقات با رهبران جاپان و کوریای جنوبی به روز جمعه گفته بود که جهان در آستانهٔ تغییرات سیاسی مهمی است و “ما اکنون به لحظه تغییر قابل توجه سیاسی رسیده ایم»، آغاز این تغییر را برملا گردانید.
این تصمیم بایدن، در این مقطع زمانی، چه تعبیری داشته می تواند؟
آن نقشه بایدن که با تعزیرات و جنگ فرسایشی در درازمدت روسیه را از پا اندازد، از یکسو در عمل نتیجه نداد و از سوی دیگر بی عرضه دانسته شدن خود وی برای دور دیگر انتخابات و ناکامی کاندید دلخواهش، هر آرمانی را که در مغز داشت، به صفر ضرب داد. بنا بران به این تصمیم خطیر رو آورد. این، نخست به این معناست که وی باک ندارد در نبودش جهان در جنگ ذروی تباه گردد. روی دیگر این تصمیم به میراث گذاشتن یک وضع نهایت پرکشش میان روسیه و دولت آینده امریکا به رهبری ترامپ می باشد.
من این احتمال را هم بعید نمی دانم که بایدن در ملاقات با ترامپ بعد از انتخابات در کاخ سپید، این اراده اش را با وی شریک و او را قناعت داده باشد که با این روش، ترامپ امکان خواهد داشت در بدل صلح امتیازات کلان از روسیه بگیرد. (که با دید والتز در تحلیل فوق همرسانی دارد). خصلت عدم پابندی ترامپ به قواعد بازی در عرصه مناسبات بین المللی، اقتصاد، تجارت و حتا به آنچه ارزش های ملی امریکا تبلیغ می شوند، او را یک کرکتر خاص غیر قابل پیش بینی و غیر ثابت شناسانده است. وی که تجارت پیشه و پیوسته در پی سود است از هر راهی که میسر شود – قانونی، غیر قانونی؛ اخلاقی، غیر اخلاقی؛ به رضا یا به زور، در عرصه حکومت داری نیز تمام تمرکز و اصرارش بر «بده» است نه«بگیر». اما همین خصلت بازرگانی، او را مخالف مصارف بی ثمر در جنگ های فرسایشی ساخته، تلاش خواهد کرد ضمن غریدن از مقام قدرت، خلاف سلفش به مذاکره رو آورده از طریق فشار و دپلوماسی امتیازاتی برای امریکا یا اوکراین و یا برای هردو به دست آورد.
ولادمیر پوتین که همواره از فرو ریختن اتحاد جماهیر شوروی تأسف می خورد و یکی از آرمان های بزررگش اینست روزی عظمت امپراتوری از دست رفته را احیا کند، چشمانش پیوسته با نگرانی کشورهای پیوست به خاک روسیه را می پالند تا نفوذ غربی ها امنیت و منافع روسیه را با خطر رو به رو نکند. چنانچه در برخی موارد علیه کشورهایی که به اصطلاح حد خود را نشناخته اند، دست به اقدامات نظامی هم زده است چنانچه گرجستان متمایل به اروپا، در ۲۰۰۸ با از دست دادن اوسیتیای جنوبی و اپخازیا این تجربه را گذشتانده و امروز حزب رویای گرجستان به رهبری ایوانیشویلی Bidzina Ivanishvili با آموختن از این تجربه تلخ، گرچه در جنگ اوکراین در جانب غر ب به اوکراین کمک می کند اما در برابر جنبش های رنگین زیر حمایت غرب مقاومت نشان می دهد وتایید اکثریت جامعه را نیز دارد. هجوم نظامی روسیه بر اوکراین در فبروری ۲۰۲۲ مثال برجسته دیگر هراس و مقابله با نفوذ غرب به دیوارهای کشورش می باشد. بنا بر همین اصل، سرنوشت آینده اوکراین که می خواهند آنرابه عضویت ناتو دراورند، برای روسیه اهمیت بسیار بزرگ دارد و به ساده گی نمی شود از آن دست بردارد.
روسیه که چندی قبل گفته بود دکتورین نظامی اتومی خود را بازنگری می کند، اینک اعلام داشت این دکتورین آماده شده است. در عین زمان، شاید به دلیل اجتناب از توسل عاجل به آخرین وسیله و دوری از اشتعال جنگ احتمالی جهانی و یا به منظورجلوگیری از تشنج زایی با اداره آینده کاخ سپید، صرف تهدید نمود در صورت به کاربرد این راکت های دوربرد در داخل خاک روسیه، پاسخ خیلی شدید خواهد داد، و آماج قرار دادن اهداف در غرب را به اشتراک مستقیم غربی ها در استعمال آن سلاح ها از خاک اوکراین مشروط کرد. خبرهای دیروزی حاکی از فیر شش راکت بر تاسیسات نظامی منطقه بریانسک روسیه بود. این خبر را منابع روسیه عجالتاً با لحن عادی پخش کردند.
این تحولات، یا با کلمات بایدن این «تغییرات سیاسی بسیار مهم در جهان» که ما در آستانه آن قرار داریم و “ما اکنون به لحظه تغییر قابل توجه سیاسی رسیده ایم»، در این مقطع مهم انتقال قدرت در امریکا، به ساده گی قابل پیشبینی نیست. مشکل است حدس زد که در مدت دو ماه تا انتقال کامل قدرت، اداره فعلی کاخ سپید با تصامیم خودش و یا در تبانی پنهانی با ترامپ چه قدر جهان را به لبه جنگ ذروی می کشاند و درک این موضوع هم سهل نیست که روسیه، که او هم از جنگ و هزینه های سنگین آن خسته است، تا کجا می تواند حوصله اجتناب از تقابل مستقیم نظامی با امریکا و هم پیماننش را داشته می تواند و تا چه قدر توان مقابله رویاروی، با قبول خطر گسترش آن به جنگ همگانی با استفاده از آخرین تکنالوژی و اعجوبه های ناشناخته را دارد.
هیچ کس، هیچ سازمان جهانی و هیچ ثالث بالخیر گاهی نپرسید که ای غریق های نشای قدرت، آيا کشاندن کشوری به عضویت ناتو ارزش این همه خون های یک ملت را دارد؟ و هیچ کس از زلنسکی نپرسید که آیا باید صرف به خاطر عضویت در ناتو و یا برای خوشنودی یک ابر قدرت، آن ملت شکوهمند را قربانی و آن کشور زیبا و داشته های بزرگ فرهنگی و پیشرفت های خارق العاده آن را بدون احساس مسوولیت به بربادی سپرد؟!
جنگ ها همیشه زمانی خطیر و جهانی می شوند که دو طرف حاضر نمی شوند قدمی به عقب نهند و آن را مخالف پرستیژ و یا عظمت قدرت خود ارزیابی کنند. در چنین حالتی ضرورت مداخله مسالمت آمیز و اقدامات جهانی به میان می آید.
خواستم در این سطور، واقعیت های روی تخته شطرنج سیاسی جهان را پیشکش خواننده گرامی کنم. نباید از آن انتباه خلق هراس گرفت. مردمان جهان و به خصوص رهبران دولتی، اجتماعی، دانشمندان، هنرمندان و اهل قلم، نباید در برابر همه تهدید های جنگ ها خاموش بمانند و برای جلوگیری از خونریزی و به وخامت رفتن اوضاع بایست دست به اقدامات دستجمعی بزنند و بشریت را از زیستن طولانی در زیر شبح ترسناک جنگ، هم در شرق اروپا، هم در خاور میانه و جهان، برهانند.
۳۰/۰۸/۱۴۰۳
۱۵/۱۱/۲۰۲۴