جنگ در خاورمیانه و آیندۀ اسرائیل

اسرائیل بزرگ خواهد شد یا بر باد خواهد رفت
والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)، پروفسور، دکتر علوم اقتصاد، مدیر مرکز پژوهشهای اقتصادی «شاراپوف»- فدراسیون روسیه، پژوهشگر مسائل پشت صحنه
ا. م. شیری: معیار پیروزی در جنگ، درگیری، حمله، هجوم، تجاوز نه میزان تلفات انسانی، ویرانی و خسارات مادی، بلکه، دستیابی طرفین به هدف خود است. هدف حملۀ غافلگیرانۀ تولهکفتارهای فاشیسم انگلیس- آمریکا و اسرائیل به ایران، اشغال و تجزیۀ میهن ما بود. دست یافتند؟
توسعهطلبی، در اعتقادات باستانی ریشه دارد و ویژگی اصلی سیاست دولت یهود است.
در مدت دوازده روز، از لحظهای که اسرائیل ایران را مورد هجوم خائنانه قرار داد، بشریت در اضطراب شدید به سر میبرد. برغم آتشبس اعلام شده توسط ترامپ، جنگ بین اسرائیل و ایران میتواند هر لحظه از سر گرفته شود و احتمال تبدیل شدن آن به جنگ جهانی سوم وجود دارد. اسرائیل و آمریکا، که این حمله را پوشش میدهند، ادعا میکنند که حملۀ ۱۳ ژوئن پیشگیرانه بوده است. آنها ادعا میکنند که اسرائیل میخواسته خطر حملۀ هستهای از سوی ایران را «به صفر برساند». آنها میگویند که ایران در حال حاضر سلاح هستهای دارد و یا به ساخت آن نزدیک است.
بسیاریها واقعاً فکر میکنند که اگر اسرائیل به طور معجزهآسا به «صفر کردن» کامل برنامه هستهای ایران موفق شود و به این ترتیب، امنیت هستهای خود را ۱۰۰ درصد تضمین کند، آنگاه اوضاع در خاورمیانه عادی خواهد شد و صلحی که مدتها در انتظارش بودند، برقرار خواهد شد. اگرچه ممکن است این صلح ابدی نباشد، اما برای سالهای طولانی دوام خواهد یافت.
برداشت من متفاوت است. برنامۀ هستهای ایران به عنوان یک بهانه برای حمله و سپس اشغال ایران استفاده شد. کارشناسان به درستی خاطرنشان میکنند که در آستانۀ ۱۳ ژوئن هیچ نشانهای از وجود سلاح هستهای در ایران یا آغاز تولید آن در آیندۀ نزدیک وجود نداشت.
اولاً- خود تهران، بویژه آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بارها گفته است که تسلیحات هستهای با اسلام مغایرت دارد. در سال ۲۰۱۹، او گفت: «ما سلاح هستهای تولید نخواهیم کرد. نه به خاطر آمریکا، بلکه به این دلیل که معتقدیم این کار از نظر دین ممنوع است». رهبران مذهبی ایران سلاحهای هستهای را «سلاحهای شیطان» مینامند.
ثانیاً- در سال ۱۹۷۰ ایران به عضویت پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) درآمد. چهار سال پس از آن، برنامۀ هستهای ایران بهطور منظم تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (آژانس) قرار گرفت. پیش از حمله در ۱۳ ژوئن، بازرسی دیگری از سوی آژانس در ایران انجام شد که عدم وجود نشانههایی از توسعۀ سلاح هستهای را تأئید کرد.
ثالثاً- اطلاعات آمریکا به دونالد ترامپ، چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا، گزارش داد که در ایران سلاح هستهای وجود ندارد و نشانهای از آمادگی برای تولید آن دیده نمیشود. با این حال، ترامپ این اطلاعات را نادیده گرفت.
اسرائیل و آمریکا برای شروع جنگ علیه ایران و به سرانجام رساندن آن تا پیروزی نهایی، به ادعای وجود سلاح هستهای تهران نیاز دارند. لازم به ذکر است که اگر واشنگتن و تلآویو واقعاً نگران وجود سلاح هستهای در ایران بودند، کاملاً متفاوت رفتار میکردند.
در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵، ایران و کشورهای ۵+۱ (چین، روسیه، انگلیس، فرانسه، آمریکا و آلمان) در ازای لغو تحریمها علیه ایران، در مورد برنامه هستهای ایران به توافق رسیدند. طبق این توافق، ایران باید به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه ورود به تأسیسات هستهای خود را میداد و کشورهای غربی نیز به نوبۀ خود، به تدریج تحریمها علیه ایران را لغو میکردند. تصور میشد تلآویو اصولاً باید از این توافق معروف به «توافق هستهای ایران» (برجام) خوشحال میشد. از این گذشته، این توافق ٪۲۰۰ تضمین میکند که ایران اسرائیل را با سلاحهای هستهای تهدید نخواهد کرد. در عوض، تلآویو، باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا را «خائن به منافع اسرائیل» نامید. هیچ کس در تلآویو نمیتوانست توضیح دهد که این خیانت عبارت از چیست. پس از اوباما، دونالد ترامپ به کاخ سفید آمد و چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا، خروج این کشور از توافق هستهای ایران را اعلام کرد. و پس از آن، تلآویو (شخصاً نخست وزیر نتانیاهو) ترامپ را «دوست واقعی اسرائیل» نامید. منطق خروج آمریکا از توافق هستهای ایران در آن زمان برای هیچ کس بطور کلی روشن نبود. حالا روشن میشود که پایبندی به توافق هستهای، واشنگتن و تلآویو را از این ادعا که تهران سلاح هستهای دارد، محروم میکرد. خروج آمریکا از این توافق، دست اسرائیل و آمریکا را باز کرد. اگر توافق هستهای همچنان حفظ میشد، برای حملۀ غافلگیرانۀ اسرائیل به ایران در ۱۳ ژوئن هیچ بهانهای باقی نمیماند.
یک سؤال منطقی: پس چرا اسرائیل اصلاً به ایران حمله میکند؟ و در اینجا من به موضوع اصلی بحث میپردازم و نظر خود را بیان میکنم: برای اینکه از دیدگاه رهبران سیاسی دولت یهود، ایران بخشی از «اسرائیل بزرگ» است. «اسرائیل بزرگ» هدف استراتژیک سیاست تلآویو است. هدف سیاستهای امپریالیستی و توسعهطلبانۀ اسرائیل، کشوری که در سال ۱۹۴۸ توسط سازمان ملل متحد تأسیس شد، گسترش مرزهای آن است.
اسرائیل یک کشور منحصر به فرد در نقشۀ سیاسی جهان است. هر کشوری به جز اسرائیل دارای مرزهای رسمی (زمینی، دریایی و هوایی) است که هم در نهادهای ملی و هم در سازمانهای بینالمللی ثبت شدهاند. مرزهای این کشور «شناور»ند و علناً به گسترش تمایل دارند. اسرائیل پس از تأسیس در سال ۱۹۴۸، جنگی را با فلسطینیها (که طبق تصمیمات سازمان ملل، قرار بود آنها نیز کشور خود را تأسیس کنند، اما هرگز این کار را نکردند)، آغاز کرد و بخشی از خاک آنها را تصرف کرد. در سال ۱۹۴۹، مساحت سرزمینهای تحت کنترل اسرائیل تقریباً ۲۰ هزار و ۷۷٠ کیلومتر مربع بود. پس از جنگ شش روزه در ۱۹۶۷، کل مساحت سرزمینهای تحت کنترل اسرائیل، از جمله تشکیلات خودگردان فلسطین و سایر مناطق فلسطین، ۲۷ هزار و۸٠۰ کیلومتر مربع بود. اینکه اسرائیل امروز چه مقدار از این سرزمین را کنترل میکند، هیچ کس نمیتواند با اطمینان بگوید. برای مثال، پس از آغاز جنگ بین اسرائیل و فلسطینیان در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، دولت یهود کنترل ٪۷۷ از خاک نوار غزه را (که طبق تصمیمات سازمان ملل، به همراه اراضی کرانۀ باختری رود اردن به عنوان سرزمین فلسطین تعریف میشود)، به دست گرفت.
جامعۀ بینالمللی، از جمله سازمان ملل متحد، شهرکسازیهای اسرائیل در سرزمینهای اشغالی را نقض قوانین بینالمللی، به ویژه، نقض مادۀ ۴۹ کنوانسیون چهارم ژنو تعریف میکند. دیوان بینالمللی دادگستری غیرقانونی بودن شهرکسازیهای اسرائیل را در سال ۲۰۲۴ تأئید کرد و از اسرائیل خواست تا به اشغال پایان دهد و به مردم فلسطین غرامت بپردازد.
نتانیاهو معتقد است که صهیونیستها مدیون او هستند. او طولانیترین نخستوزیر اسرائیل است و هرگز حاضر به شناسایی کشور فلسطین نشده است. او به عنوان رئیس حزب لیکود، گفت: «مفتخر است که از تأسیس کشور فلسطین جلوگیری کرده است». موضع لیکود در مورد مسئلۀ فلسطین در اساسنامۀ آن رسماً بیان شده است: «حق قوم یهود بر سرزمین اسرائیل ابدی و غیرقابل انکار است… بنابراین، یهودا و شومرون به هیچ دولت خارجی واگذار نخواهد شد. بین دریا و اردن فقط حاکمیت اسرائیل برقرار خواهد بود».
امروز، اسرائیل به «بازپسگیری» سرزمینهای سوریه شروع کرده است، سرزمینهایی که پس از سقوط دولت اسد در سال گذشته، تقریباً «بیصاحب» شدند. در دسامبر ۲۰۲۴، نیروهای ارتش اسرائیل به مناطق مرزی سوریه حمله کردند (این عملیات «تیرهای باشان» نام داشت). تعدادی از کشورها (عمدتاً کشورهای عربی) علیه این مداخله اعتراضاتی کردند. اما این اعتراضات هیچ تاثیری بر تلآویو نداشت.
توسعهطلبی، ویژگی اصلی سیاست دولت یهود است: اسرائیل کوچک، که در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد، میخواهد بزرگ و «بزرگ» شود. پروژۀ «اسرائیل بزرگ» حدود نیم قرن قبل از پیدایش دولت اسرائیل متولد شد. تئودور هرتزل، بنیانگذار و رئیس سازمان جهانی صهیونیسم، در اولین کنگرۀ صهیونیستها در سال ۱۸۹۷ در شهر بازل سوئیس اعلام کرد که هدف صهیونیسم، بازآفرینی اسرائیل دوران پادشاهان داوود و سلیمان در فلسطین است. بن گوریون، اولین نخست وزیر اسرائیل، در جریان اعلام تأسیس دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸، از یادآوری این نکته غافل نشد که «نقشۀ دیگری وجود دارد – از نیل تا فرات که جوانان قوم یهود ترسیم خواهند کرد». طرفداران ایدۀ «اسرائیل بزرگ» به این کلمات از تورات اشاره میکنند: «در این روز، خداوند با ابرام پیمان بست و گفت: این سرزمین را از رود مصر تا رود بزرگ، رود فرات، به نسل تو میبخشم» (پیدایش ۱۵:۱۸).
اگر کلمات تورات را به معنی واقعی کلمه در نظر بگیریم و نقشههای اسرائیل را از زمان پادشاهان داوود و سلیمان مطالعه کنیم، «اسرائیل بزرگ» شامل سرزمینهای کشورهای فعلی مصر، اردن، لبنان، سوریه، عربستان سعودی و عراق میشود. البته، خطوط مرزی «اسرائیل بزرگ» بطور دقیق مشخص نشده است. شماری از سیاستمداران اسرائیلی معتقدند که «اسرائیل بزرگ» باید سرزمینهای ایران و ترکیه را نیز در بر گیرد. در عین حال، نباید فراموش کرد که این کشورها تاریخ باستانی خود را دارند که به آنها حق میدهد در بارۀ پروژههای ژئوپلیتیکی بلندپروازانه خود صحبت کنند. برای مثال، رهبران ایران علاقهمندند در بارۀ دوران امپراتوری هخامنشی پارسی قرنهای ششم تا چهارم پیش از میلاد ابراز دلتنگی کنند. معلوم میشود که آنها نیز پروژهای بنام «ایران بزرگ (پارس بزرگ)» دارند.
تلآویو مدتهاست که چشم طمع به ایران دوخته است. اما، سعی میکرد دربارۀ برنامههای توسعهطلبانۀ خود در میان یهودیان صحبت نکند. بسیاری از یهودیان با سیاست توسعهطلبانۀ اسرائیل مخالفند و آن را برای یهودیان و تمام بشریت بسیار خطرناک میدانند.
برای مثال، دکتر مارتین گاک، روزنامهنگار یهودی اهل آلمان، اخیراً اظهار داشت: «من معتقدم که نتانیاهو، ائتلاف او و راست افراطی اسرائیل یک هدف واحد دارند: گسترش ارضی. اگر صادقانه بگویم، طرح آنها حتی از مفهوم الهیاتی اسرائیل بزرگ نیز فراتر میرود». او همچنین خاطرنشان کرد که هدف اسرائیل نه تنها کشورهایی است که در مفهوم تورات میگنجند، بلکه کشورهایی هستند که از مرزهای سنتی «اسرائیل بزرگ» فراتر میروند. او گفت: «در روزهای اخیر، صحبتهای بسیار زیادی در اسرائیل شنیده میشود که بازی نیمهنهایی با ایران و فینال با ترکیه خواهد بود. این دیگر تفکر مذهبی نیست»…
و این هم نورمن فینکلشتاین، یکی دیگر از ضدصهیونیستهای مشهور! او نیز به این واقعیت توجه میکند که ادعاهای اسرائیل بسیار فراتر از مرزهای «اسرائیل بزرگ» گسترش مییابد. فینکلشتاین در مصاحبه با روزنامۀ «زمان امروز» در ۱۹ ژانویه ۲۰۰۹، به جهان هشدار داد: «اسرائیل در حال آمادهسازی حمله به ایران است… این یک دولت دیوانه است». درست است که حمله (هوایی) سال بعد، در سال ۲۰۱۰ لغو شد، اما تدارک برای اجرای آن مدتهای زیادی ادامه داشت.
در سال ۲۰۱۸، نتانیابو، از برنامههای گستردۀ اسرائیل علیه ایران پرده برداشت. این اطلاعات در وبسایت نورمن فینکلشتاین، که بالاتر ذکرش رفت، با عنوان «درخواست نتانیاهو برای بازگشت اسرائیل به سرزمین باستانی ایران» منتشر شد. از دیدگاه نتانیاهو، ایران (پارس) همچنین سرزمین تاریخی یهودیان است.
نتانیاهو گفت: «سرزمین ایران مدتها بخشی از میراث ما بوده و ما از جامعۀ بینالمللی میخواهیم برای باز گرداندن آن به کشور مستقل یهودی با ما همکاری کند». او افزود: «در صورت لزوم، اسرائیل آماده است از نیروی نظامی برای اشغال مجدد تمام ۶۳۶۴۰۰ مایل مربع از قلمرو ایران امروزی را که طبق فرمان کتاب مقدس به قوم یهود اعطا شده و از نظر تاریخی بخشی از سرزمین موعود بوده است، استفاده کند»…
و این هم نقل قول افشاگرانۀ دیگری از نتانیاهو: «شهرهای به اصطلاح اسلامی تهران، مشهد، اصفهان و دهها شهر دیگر بر اساس آنچه که زمانی پادشاهیهای باستانی یهودی بودند، بنیانگذاری شدهاند و شمار زیادی از مقدسترین اماکن ما، از جمله آرامگاه امام رضا، مسجد جمکران و آتشکده زرتشتیان چکچک نیز که در حال حاضر در قلمرو ایران واقعاند، در این فهرست جای دارند. در واقع، ایران بیشترین تراکم اماکن مقدس باستانی یهودیان را در دنیای خارج از مکه، لومبینی و واتیکان در خود جای داده است. ما خواستار آن هستیم که به یهودیان اجازه داده شود تا به ادارۀ سرزمینهای اصیل فارسی خود بازگردند».
از قضا، سیاستمداران اسرائیلی ادعا میکنند که بخشی از ترکیۀ امروز نیز سرزمین تاریخی قوم یهود است. اردوغان این را به خوبی میداند و به همین سبب، مطمئن است که پس از ایران، ترکیه هدف بعدی اسرائیل خواهد بود.
اینکه موضوع فقط به ایران ختم نمیشود و جاهطلبیهای اسرائیل به کل خاورمیانه و حتی به سراسر جهان گسترش مییابد، با افشاگری نتانیاهو، در ١٩ ژوئن در السیآی، آشکار شد: «آنچه اکنون اتفاق میافتد، یک امر تاریخی است. ما در حال انجام یک عملیات تاریخی هستیم. این فقط از بین بردن یک تهدید وجودی نیست که بر سر کشور اسرائیل سایه افکنده است. ما چهرۀ خاورمیانه را تغییر خواهیم داد. ما به نوعی سیمای کل جهان را تغییر خواهیم داد».
از قرار معلوم، نتانیاهو قصد دارد به عنوان آغازگر جنگ جهانی سوم در تاریخ ثبت شود. اتفاقاً، در سال ۲۰۱۲، هنری کیسینجر پیشبینی کرد که به زودی (ده سال دیگر) اسرائیل دیگر وجود نخواهد داشت. نتانیاهو ادعا میکند که اسرائیل بزرگ در شرف شکلگیری است. کدام یک از این دو یهودی درست میگویند؟ به نظر من حق با کیسینجر است.
۵ تیر- سرطان ١۴٠۴