گذری در حافظه زمان و همین هست ویژه گی نسل ما
به بهانه نشر دیجیتال «گذری در حافظه زمان، و همین هست ویژهگی نسل ما!»
در فاصله میان نشر چاپی و طرح دیجیتال «گذری در حافظه زمان، و همین هست ویژهگی نسل ما!» دگرگونی های چنانی در جهان علم و فن رخداد که کسانی آنرا منبع خطر و ناباوری بشریت، دیگری آنرا دستیار و منبع الهام و یاری به انسان، و سومی آنرا دلیل بدبختی و بی هیچی او می خوانند. حرف بر سر معجزه «هوش مصنوعی» میباشد که در این روزها همه جا ورد زبان هاست. این عجوبه می تواند کتاب بنویسد، شعر بسراید، تصویر بیافریند، بیانیه بنویسد، تدریس کند و صدها کار دیگر.
نظام سرمایه داری که تنها در پی سود، یوتیلاتاریسم و گسترش دایره قدرت شیطانی اش با همه ابزار می باشد؛ پیوسته مردم را با پخش یأس و بی باوری، ترس و رعب در قفس نگهداشته، می کوشد تا مردم بانگ پرخاشی برنیاورند. همین هایی که از برکت کارگیری از فن آوری و تمدن ماشینی همه روزه غارت می کنند؛ مدعی اند که با گسترش تخنیک و فن آوری از جمله «هوش مصنوعی» دیگر این ماشین است که بر ما فرمان می راند و بجای ما می اندیشد و می آفریند.
این تکامل در بخش فنآوری و انقلاب انفورماتیک که ماشین های هوشمند بجای انسان مینویسند، گپ می زنند، تابلو و نگاره یی را ترسیم می کنند و. .. نمیتواند دلیل تدنی باشد. از نگر پیکارگران انساندوست، دادخواه و هوادار هیومانیزم و معتقد به امر بهروزی بهره گیری از دستاوردهای علوم و آزمون های بزرگ اجتماعی میتواند بسود انسان و راه یابی و بهروزی او مورد بهره قرار گیرد.
عیب تنها و تنها در شیوه استفاد و کاربرد این دستاوردها توسط سرمایه و مناسبات ددمنشانه بورژوازی نهفته است که در صورت استقرار نظام جمعگرا و فارغ از بهره کشی این ابزار در خدمت به امر بهروزی انسان قرار میگیرند. بناءً ترس و بی باوریی که سرمایه و سود بر انسان تحمیل می نماید، نمی تواند ابدی و بجا باشد.
چرا این کلی گویی؟
تا چند دهه پیشتر وقتی تلویزون پدید آمد؛ کسانی مرگ سینما و تیاتر را اعلان کردند. با پیدایش کمپیوتر و اِی پیپر (E-Paper) جنازه روزنامه، مجله و سایر رسانه های چاپی را خواندند. با پیدایش کتاب الکترونیکی ایبوک (E-Books) کسانی از بحران و نابودی کتاب چاپی و کاغذی حرف زدند.
زنده گی نشان داد که همه این پیش داوری ها نادرست از آب برآمده، رسانه های قبلی با رسانه های جدید یکجا راه رشد و پویایی را پیمودند. همین حرف در مورد کتابخانه های دیجیتال نیز صدق مینماید.
کتابخانه های الکترونیکی، کتابخانه های مجازی، کتابخانه های بدون دیوار، کتابخانه های دورگه و. .. و دستاورد های انقلاب فن آوری رایانه یا انفورماتیک نتوانست دروازه های کتابخانه های چاپی را ببندد. امروز در کتابخانه های چاپی در کنار نسخه های از کتاب ها، اسناد، نگاره های چاپی، کتاب های صوتی، چند رسانه یی، دیجیتال و الکترونیکی پهلوی هم قرار گرفته و کارشناسان علوم کتابداری و اطلاع رسانی را در مدیریت و پخش داشته های پژوهشی، ذوقی، تاریخی… یاری می رسانند.
کتابخانه های الکترونیکی با داشته های محلی و جهانی، تخصصی و عمومی امروز به مکان و ابراز نیرومند و با اهمیتی در پخش زودتر و وسیعتر اندوخته های بشری تبدیل شده و با گسترش فن آوری نوین دسترسی به کتاب ها و آثار دیجیتال را سهلتر و گسترده تر ساخته است.
***
از همان روزهای نخست که دوست گرانقدر و پرتلاش جناب قاسم آسمایی و «نشرات راه پرچم» در راه دیجیتالیزه اسناد مهم تاریخی مربوط به جنبش دادخواهی و روشنگری افغانستان گام نهادند، نگارنده یکی از هواخواهان این تلاش تاریخی بوده، این کار شان را ستایش و قدر نمودم. رفقای راه پرچم با پیریزی «کتابخانه راه پرچم» شبانه روز در این میدان تلاش نموده و مصدر خدمات بزرگی شدند. جناب شان شماری از مقالات سیاسی و فرهنگی نگارنده را هم شایسته حضور در این کتابخانه یافتند. وقتی دو عنوان کتاب خود را برای شان فرستادم، از سر لطف به دیجیتالیزه کردن یکی پرداخته، در ویرایش اثر حاضر و آماده ساختن پیشگفتار برای نشر دیجیتال آن مرا به چالش کشانیدند.
باور کامل دارم که کتابخانه دیجیتال «راه پرچم» برای هموطنان و علاقمندان فرهنگ و اهل پژوهش منبع با اعتبار میباشد.
به نشانه ارج گزاری از این خدمات بزرگ کتابخانه «راه پرچم» این اثر را برایشان اهدا نموده، امید وارم درونمایه آن برای روشن نمودن آرمانها و تلاشهای دادخوهانه در تاریخ افغانستان مورد توجه قرارگیرد.
آنچه با فیض ستاندن از بینش و باور مورد پذیرش خود و اندوخته هایی از آزمون های بزرگ اجتماعی برههء معین تاریخ رزم و پیکار دلیرانه مردم افغانستان و نسل خود را نوشتم، آنرا «هوش مصنوعی» هرگز نخواهد توانست به رشته تحریر بیاورد.
دکتر اسد محسن زاده
گراز – اطریش
حمل ۱۴۰۳ خورشیدی