آزادی نسلکشی در مقابل آزادی دریانوردی
اسرائیل در غزه و حوثیها در دریای سرخ
یوری باریسوف (YURI BORISOV)
ا. م. شیری
شکست آشکار ائتلاف افسانهای غربی و تجاوزات آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه در مقابل محور مقاومت.
بگزارش شبکۀ تلویزیونی المیادین از بیروت، در اثر حملۀ گستردۀ اسرائیل در ۱۲ فوریه به شهر رفح در جنوب غزه در نزدیکی مرز مصر، تعداد کشتهشدگان به ۱۰۰ نفر افزایش یافته و بیش از ۲۳۰ نفر مجروح شدهاند. اکثر کشتهشدگان و مجروحان این بمباران زن و کودک بودند. قبل از این در بارۀ حملات هدفمند نیروی هوایی اسرائیل به مساجد الهدی و الرحمه در رفح که بسیاری از پناهجویان در آن مستقر هستند، گزارش شده بود. جمعیت هلال احمر فلسطین از گلولهباران ساختمانهای مسکونی در مجاورت مقر این جمعیت خبر داد.
برای درک بهتر اوضاع، کافیست خوانندگان به تصاویر ماهوارهای اماکنی که هواپیماهای اسرائیلی هدف حملات خود قرار میدهند، به تصاویر اردوگاه پناهندگان در منطقۀ رفح در نزدیکی مرز با مصر نگاه کنند. پس از حملۀ اسرائیل به غزه، گروه عظیمی از پناهندگان از شمال نوار در آنجا پناه گرفتند. بنا به اعلام منابع مختلف، شمار پناهندگان از ۸۷۰ هزار نفر به یک میلیون و یکصد هزار نفر رسیده است [برای مشاهدۀ تصاویر ماهوارهای، لطفاً به منبع اصلی- بنیاد فرهنگ راهبردی رجوع کنید. ا. م. ش.].
به این ترتیب، کل این تودۀ مردم، عمدتاً غیرنظامی، از جمله تعداد زیاد زنان و کودکان، اهداف بیدفاع بمباران اسرائیل هستند.
مقیاس کشتار در این مورد ممکن است از هر چیزی که جهان تاکنون در شمال غزه دیده، و قبلاً کمتر جنایت علیه بشریت و نسلکشی نامیده میشد، فراتر رود.
البته، آمریکا که از اسرائیل حمایت میکند، عملاً هیچ اقدامی برای مهار رژیم متکبر نتانیاهو انجام نمیدهد. رژیمی که آشکارا تصمیم گرفته تا به آخر برود و متوجه شده است که تنها ادامۀ جنگ میتواند ماندن آن را در قدرت تضمین کند.
واشینگتن به جای اعمال فشار مؤثر بر تلآویو، وارد نوعی «مبارزه نانائی» با ائتلاف ایران و یمن شده، در واقع ناکارآمدی کامل نیروهای مسلح خود را که به منطقۀ خاورمیانه گسیل داشته، نشان داد. ماهیت بیهودۀ این جنگ را گزارشهای به اصطلاح نظامی فرماندهی مرکزی بدون هیچ اشاره به فهرست حملات ادعایی علیه حوثیها و عواقب مشهود آنها، به خوبی نشان میدهد. و از همه مهمتر، کوچکترین تغییری در وضعیت نظامی-استراتژیک به نفع آمریکا و به اصطلاح متحدانش دیده نمیشود.
این هم یکی از نمونههای لفاظی نظامی-بوروکراسی پنتاگون:
«نیروهای حوثیهای یمن همچنان به کشتیهای تجاری در دریای سرخ و خلیج عدن حمله میکنند. فرماندهی مرکزی آمریکا در پاسخ به این حملات که تهدید جدی برای کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده و کشتیهای تجاری در منطقه است، تقریباً روزانه حملات خود را به مناطق تحت کنترل حوثیها در یمن ادامه میدهد. این اقدامات فرماندهی مرکزی برای محافظت از آزادی ناوبری انجام میگیرد و آبهای بینالمللی را برای نیروی دریایی آمریکا و کشتیرانی تجاری ایمنتر میکند.
روز شنبه، نیروهای فرماندهی مرکزی حملات تدافعی خود را علیه دو کشتی سطحی بیسرنشین و سه موشک کروز ضد کشتی متحرک در شمال الحدیدۀ یمن که قرار بود به سمت کشتیها در دریای سرخ شلیک شوند، با موفقیت انجام دادند.
روز جمعه، نیروهای فرماندهی مرکزی حملات دفاعی خود را علیه دو کشتی متحرک سطحی بیسرنشین، چهار موشک کروز ضد کشتی متحرک و یک موشک کروز حملۀ زمینی متحرک که برای شلیک به کشتیها در دریای سرخ آماده میشدند، انجام دادند.
روز پنجشنبه، نیروهای فرماندهی مرکزی هفت حملۀ دفاعی علیه چهار کشتی سطحی بیسرنشین و هفت موشک کروز ضد کشتی متحرک حوثیها که برای پرتاب به کشتیها در دریای سرخ آماده میشدند، انجام دادند.
روز چهارشنبه، نیروهای فرماندهی مرکزی حملات دفاعی خود علیه دو موشک کروز ضد کشتی متحرک حوثیها که برای شلیک به کشتیها در دریای سرخ آماده شده بودند، انجام دادند.
در اواخر همان روز، نیروهای فرماندهی مرکزی برای دومین بار موشک کروز حملۀ زمینی متحرک بعدی حوثیها را مورد حمله قرار دادند.
بر اساس خبر منتشره در شبکۀ اجتماعی X، حوثیها روز سهشنبه به دو کشتی آمریکایی و انگلیسی که به گفتۀ آنها آمریکایی بودند، موشک شلیک کردند.
فرماندهی مرکزی شامگاه سه شنبه طی یک بیانیۀ خبری اعلام کرد که حوثیها شش موشک بالستیک ضد کشتی شلیک کردند. سه فروند از این موشکها به سمت کشتی «MV Star Nasia» در حال عبور از خلیج عدن و سه موشک دیگر احتمالاً «Morning Tide» را هدف قرار داده بودند.
به گزارش رویترز، کشتی «Morning Tide» با پرچم باربادوس و متعلق به شرکت بریتانیایی «Furadino Shipping» است. به گفتۀ فرماندهی مرکزی، هر سه موشک به دریا سقوط کردند.
روز دوشنبه، نیروهای فرماندهی مرکزی برای دفاع از خود، دو خودروی سطحی بیسرنشین حوثی را مورد حمله قرار دادند.
از روز دوشنبه، گروه ضربت ناو هواپیمابر آیزنهاور در دریای سرخ فعالیت میکرد.
شورای امنیت سازمان ملل با تصویب قطعنامهای در ۱۰ ژانویه، از گروه شورشی حوثی یمن خواست تا «به حملات گستاخانهاش در دریای سرخ پایان دهد». عملیات «نگهبان شکوفایی» که در ۱۸ دسامبر اعلام شد، یک «کارزار چندملیتی آزادی ناوبری در دریای سرخ و خلیج عدن در قالب نیروی عملیات مشترک گروه ۱۵۳ است».
در مقایسه با این شمار آشکارا غیرقابل تأئید «حملات قدرتمند» پنتاگون، گزارش عملیاتی فرماندهی نظامی یمن (حوثیها) همراه با نتایجی که کاملاً با وضعیت غمانگیز معلوم برای تمام جهان و غرب در دریای سرخ و کانال سوئز مطابقت دارد، بسیار آموزندهتر، مهمتر و از همه قانعکنندهتر به نظر میرسد:
«واشینگتن درک میکند که آمریکا با دخالت مستقیم در تجاوز به یمن مرتکب اشتباه بزرگی شده است. یمن نه تسلیم میداند، نه ترس و نه به تهدید تن میدهد. بنابراین، دولت بایدن در حال به برنامهریزی و بررسی سه طرح برای مقابله با واقعیت جدید در دریای سرخ و خلیج فارس مشغول است. این سه طرح، شامل تشدید عملیات برای تعقیب کشتیهای قاچاق اسلحه، حملات تروریستی علیه رهبران یمن و پشتیبانی از عملیات زمینی در یمن میباشد. سومین طرح به عنوان مهمترین و دشوارترین آنها محسوب میشود.
با این حال، ناظران بر این باورند که این گزینهها هیچ تأثیر یا سودی برای غرب نخواهد داشت. زیرا، یمن تجربۀ کافی و موفق در نبردهای زمینی دارد. نبرد حدیده بهترین نمونۀ این امر است. اگرچه نیروهای ائتلاف بزرگی که در نتیجۀ تجاوزات آمریکا و عربستان در سال ۲۱۷ تشکیل گردید، تلاش کردند تا با حمله به حدیده آن را به زیر کنترل خود درآورند، اما در نهایت شکست خوردند و نیروهای بزرگ مجبور به عقبنشینی و اعتراف به شکست ارتش یمن شدند. بنابراین، آزموده را آزمودن خطاست و هرگونه ماجراجویی برای کشتن رهبران، تأثیری بر روند نبرد نخواهد داشت. زیرا، یمن استوار است و با شهادت چندین رهبر برجسته، متوقف نخواهد شد.
روزنامۀ آمریکایی پولیتیکو مینویسد، ناامیدی همچنان بر آمریکا غلبه کرده و شکستها نیز آن را آزار میدهد. ایالات متحده نمیتواند ارتش یمن را مهار کند و همانطور که رسانههای آمریکایی نیز گزارش دادهاند، تشدید جنگ در دریا پرهزینه و خطرناک خواهد بود. کارشناسان تصریح میکنند که یمنیها در جریان تجاوزات سالهای اخیر به یمن، از شکست قویترین متحدان نظامی آمریکا در منطقه پس از اسرائیل، یعنی ارتش عربستان و امارات، آموخته است که در برابر تسلیحات آمریکایی مقاومت کند. این امر دولت بایدن را در آستانۀ شکست سیاسی در برابر یمن قرار میدهد».
در حال حاضر، «محور مقاومت» ضد غربی در خاورمیانه عملاً توانسته است شریان اصلی تجارت دریایی از طریق دریای سرخ و ترعۀ سوئز که اروپای غربی را به آوراسیا شرقی متصل کند، فلج کند. تمام تلاشهای غرب برای جلوگیری از چنین نتیجهای، از جمله، از طریق ابزارهای نظامی، بهشدت شکست خورده است.
به گزارش مرکز تجارت دریایی انگلیس، نقاط سرخ در میان علائم نقشۀ حوادث اخیر در خلیج عدن و منطقۀ دریای سرخ به معنای تلاش برای حمله یا ربودن کشتیهای تجاری و نشانۀ غلبه تدریجی هستند. اخیراً حداقل ۲۰ مورد از این نوع تلاشها صورت گرفته است که موشکهای حوثیها به اهدافی در منطقه ۲۰۰ کیلومتری یعنی راههای اصلی عبور کشتیهای تجاری میرسد.
بلومبرگ مینویسد، شرکتهای کشتیرانی بزرگ مانند «AP Moller-Maersk A/S» و «D/S Norden A/S» هشدار میدهند که با وجود تلاشهای غرب برای محدود کردن حملات شورشیان حوثی یمن، وضعیت امنیتی در دریای سرخ همچنان رو به وخامت است. پیش از این، غول کشتیرانی ژاپنی «Mitsui OSK Lines Ltd» اعلام کرد که اختلالات در این مسیر ممکن است یک سال طول بکشد. از زمان شروع حملات حوثیها، کشتیهای تجاری از این آبراه دوری کردهاند. این منطقه از زمانی که آمریکا و انگلیس به حملات هوایی در اواسط ماه گذشته دست زدهاند، ناآرامتر شده و باعث شده است که مالکان کشتیهای بزرگ از همۀ بخشهای این منطقه اجتناب کنند. وینسنت کلرک، مدیر عامل مرسک، گفت: «ما تهدیدات را در بالاترین نقطه نمیبینیم». تعداد و گسترۀ سلاحهای مورد استفاده در حملات در حال گسترش است و «هیچ ایدۀ روشنی مبنی بر اینکه جامعۀ بینالمللی چه زمانی و چگونه خواهد توانست بسیج شود و عبور امن ما را در این آبراه تضمین کند» وجود ندارد.
هنوز هیچ نشانهای مشاهده نمیشود که آمریکا و انگلیس به نمایندگی از «جامعۀ بینالمللی» بتوانند راههای مؤثری برای خروج از بنبست کنونی بیابند. بنبستی که علاوه بر نشانۀ ورشکستگی نظامی و به ویژه، نیروی دریایی آنها، باعث زیانهای اقتصادی قابل توجهی به شرکتها و آسیب روزافزون به شهرت غرب در جهان میشود. بیش از یک ماه حضور و چرخش بیمعنای ناو هواپیمابر هستهای آمریکایی در سواحل یمن، بهمعنی ناتوانی آشکار در تأثیرگذاری بر اوضاع و گواه آشکار این امر است.
پیروزی واقعی حوثیها در دریای سرخ در همجوشی با بزرگترین شکست نظامی آمریکا در صحنۀ اولین جنگ بزرگ زمینی قرن بیست و یکم در اوکراین ممکن است مصداق همان ضربالمثل شرقی باشد، که کمر «شتر» هژمونی آمریکا در حال شکستن است.
پ. ن. از مترجم:
بنظر میرسد عاجلترین وظیفۀ امروز بشریت عبارت است از:
۱ــ بر آنگلوساکسونها یک بار برای همیشه مهار بزند و به آنها تفهیم کند که هیچ کشور و هیچ قانونی به شما اجازه نداده است دنیا را به نمایندگی از جامعۀ بینالمللی به آتش بکشید.
۲ــ هر چه زودتر واقعیت افسانۀ «طوفان الاقصی» را مانند «بهار عربی» بشناسد و صرفا به نوحهسرایی در قتل و کشتار کودکان، زنان، مردان، پیران و جوانان فلسطین بسنده نکند. بلکه تمام هم و غم خود را برای جلوگیری از نسلکشی و اخراج جمعی بقایای فلسطینیها و تصرف تدریجی سرزمین آنها که دقیقا به سبک و سیاق نسلکشی و قتلعام بومیان آمریکای شمالی، استرالیا و… توسط جنایتکاران اروپایی انجام میشود، صرف نماید.
۳ــ کلمات و عبارت آبی رنگ در متن، نشانی منابع مورد استناد نویسنده هستند.
منبع: بنیاد فرهنگ راهبردی
۲۸ بهمن- دلو ۱۴۰۲