تلاش جمعی برای سپیدکردن روی طالبان
نوشته ی : اسماعیل فروغی
طالبان نقطه ی اوج تمامیت خواهی قومی درافغانستان است.
تبصره ای به بهانه ی هفتم و هشتم ثور
اینکه افغانستان اززمان ایجاد اش تاکنون زمامدارصادق وخردمندی نداشته وهیچ رهبروگروهی صادقانه برای رفاه وسربلندی اش کوشش ننموده است ،مُسَلَّم است؛ اما آنعده جاسوسانی را که آمریکاییان درلباس دموکرات ودانش آموخته ازامریکا وکانادا برای رهبری افغانستان برمردم تحميل کرده بودند ، روی همه حاکمان وزمامداران قبلی راسپیدکردند. هم درمورد چپاول دارایی های عامه وهم درمورد نوکری وحرف شنوی شرم آورازبیگانه گان .
بیست ویکسال پیش وقتی امریکاییان به بهانه ی تعقیب القاعده ونابودی طالبان به افغانستان لشکرکشیدند ، یکعده افغانهای امریکایی هم ـ زیرنام های داکتر، مشاور، متخصص ومتفکر، مثل موروملخ به افغانستان ریختند . آنان درمشارکت باقوماندانان و رهبران شکم پرست جهادی که تشنه ی ثروت وقدرت بودند ، تا توان داشتند دارایی های ملی را به غارت بردند و تا قدرت داشتندهمدست با مقامات امریکایی، میلیاردهادالر کمک جامعه ی جهانی را درنیمه راه بالاکشیده ، به حسابهای بانکی خود درخارج ازافغانستان انتقال دادند.
این راهم همه شاهد بودیم که همان دیموکراتان و افغانیت – اسلامیت خواهان دوآتشه ، همان متخصصان ، مشاوران و مغزهای متفکرجهان که برای رهبری افغانستان دیسانت شده بودند،درپایانِ کار، وطن را رهاکرده ،قدرت را دودسته به تروریستان نامدارجهان ــ کسانی ازجنس و قماش خودشان، تسلیم نمودند.
شرم آورترازهمه این که ، همان اجیران وجاسوسان مشهور،حالا بازدست وآستین برزده اند تا روی سیاه طالبان را سفید کرده ، جاده ی تعامل با آنان رادرسطح ملی و بین المللی صاف نمایند. عمرزاخیل وال ، سلام رحیمی ، فاروق وردک ، حنیف اتمر ، حشمت غنی احمدزی ، حامدکرزی ، فضل هادی مسلمیارو برخی شارلاتان های مشهوردیگردرراس این تلاش ها قراردارند که برخی ازآنان به دربارطالبان مشرف شده و برخی دیگربرای دست بوسی سراج الدین حقانی تاهنوزدرقطارِنوبت ایستاده اند.
درمیان این تلاشها ، کوشش برای بازگشت اشرف غنی احمدزی فراری به افغانستان و فراخوان پرطمطراق شخصی بنام احمدشاه درانی که همه همان هدف سپید کردن روی طالبان را دارند ، بسیار جالب و خنده آوراست که من درمقاله ی جداگانه ای به آن خواهم پرداخت .
کوشش های این جاسوسان تمامیت خواه ، ارچند اززاویه های مختلف صورت میگیرد؛ اما همه یک هدف دارند و آن : مشروعیت بخشیدن به طالبان و درنتیجه حفظ سیطره ی قومی آنان است وبس . این تمامیت خواهان یک هدف ضمنی وجانبیِ دیگرهم دارند وآن حفظ وبدست آوردن دوباره ی جایداد ها وثروتهای میلیونی شان است که دردوران چورِکرزی – غنی بدست آورده اند.
محمدیونس قانونی ،عطامحمد نور، محمدمحقق ، کریم خلیلی ، ضیا مسعود وبرخی مولتی میلیونران جهادی دیگرهم با این هدف دیسانت شده های جاده صاف کن ، همصدا بوده ، منتظراند تا نوبتِ زیارت حقانی بزرگ نصیب شان شود . و درراس این دسته از ” منتظران ” ـ محمد محقق وعطا محمدنورـ امپراتورفراری بلخ قراردارند.
ناظران اوضاع افغانستان به این باوراندکه تمامیت خواهان قومی ( بانکتایی امریکایی باشد یا لنگوته ی پشاوری پاکستانی – دیموکرات ودانش آموخته ی امریکا باشد یا طالب مدرسه ی دینی پاکستان ) ، همه درهرموقعیتی به دنبال تحقق یک هدف استند : وآن مشروعیت بخشیدن به عقب گراترین و آدمکش ترین گروه دینی – قومی طالبان و درنتیجه حفظ و تحکیم سیطره ی قومی شان است و بس ( نه کم نه زیاد ).
اینکه آیا این کوشش ها روندِ پایان پذیرِتاریخِ تمامیت خواهی را تغیرخواهد داد ، شک وجود دارد. چون آنچه روشن است اینست که طالب نقطه ی اوج تاریخ سیاه تمامیت خواهی درافغانستان است ــ اوج زورگویی وتفوق طلبی …
” فواره چون بلند شود ، سرنگون شود. ”