چه کسی و چرا به اصلاحات در سازمان ملل متحد نیاز دارد؟
اثر تیاگو لوکاس، برزیل
تلاش ناموفق غرب برای دفاع از منافع بیربط خود به حقوق بینالملل
والری ایلین (VALERY ILYIN)
ا. م. شیری
موضوع لزوم اصلاح سازمان ملل متحد و شورای امنیت آن چند سالی است که از موضوع بحث خارج نمیشود. جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا هر از گاهی شخصاً از این ایده حمایت میکند[مگر جو بایدن میتواند فکری را هم مطرح کند؟]. سلف او، دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا در اولین سخنرانی خود در سازمان ملل متحد نیز از عملکرد این سازمان انتقاد کرد و استدلال نمود که این سازمان «به دلیل بوروکراسی و سوءمدیریت»، تمام ظرفیت خود را به کار نگرفته است. سایر رهبران جهان نیز تقریباً پس از پایان جنگ سرد در مورد این موضوع همواره صحبت کردهاند، اما موضوع اصلاح سازمان ملل متحد، شاید پیش از این هرگز با چنین فوریتی مانند اکنون مطرح نشده است.
در این رابطه، دیمیتری پالیانسکی، معاون اول نمایندۀ دائم فدراسیون روسیه در سازمان ملل، خاطرنشان میکند که «گامهای عملی برای اصلاحات بسیار دور از ذهن است». وی در مصاحبه با تاس گفت، بسیاری از کشورها که ایدۀ گسترش شورای امنیت را فعالانه ترویج میکنند (مثلا، همین آمریکا)، «از بیان جزئیات اجتناب میورزند. اما شیطان در جزئیات پنهان است».«عضو دائم چه تعداد خواهد بود؟ چه دستهبندیهایی وجود خواهد داشت؟ آیا فقط در ردۀ اعضای دائمی گسترش خواهد یافت یا در ردۀ اعضای غیردائم نیز؟ آیا اعضای دائم از حق وتو برخوردار خواهند بود یا یک دستۀ میانی از اعضای غیردائم وجود خواهد داشت که برای مدت طولانیتر انتخاب میشوند؟ این دیپلومات افزود: «مهمترین مسئله این است که اینها، کدام کشورها خواهند بود؟ زیرا، اینجاست که سردرگمی و نوسان آغاز میشود».
بگفتۀ معاون اول نمایندۀ دائم فدراسیون روسیه در سازمان ملل، «تاکنون، فعلاً اختلاف نظرها در مورد اصلاحات شورای امنیت کاملاً جدی است. آمریکا قصد دارد آلمان و ژاپن را به عضویت شورای امنیت درآورد». به گفتۀ این دیپلمات، روسیه طرفدار عضویت «کشورهای با نفوذ در حال توسعه بعنوان نمایندۀ دیدگاه بخش عظیمی از بشریت در شورای امنیت سازمان ملل متحد میباشد نه کشورهای جدیدی از اردوگاه غرب که همان موضع را تکرار میکنند».
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجۀ روسیه پیش از این گفته بود که روسیه از گسترش شورای امنیت سازمان ملل متحد «به حساب نمایندگان آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین» حمایت خواهد کرد. به گفتۀ وزیر، صحبت در مورد گنجاندن بیشتر کشورهای غربی در شورا «اساساً مضحک» خواهد بود (به گفتۀ رسانههای آمریکایی، آمریکا مایل است آلمان را به شورای امنیت سازمان ملل متحد وارد کند).
واقعاً هم، تقریباً هشت دهه از تشکیل متحد میگذرد. در این مدت، جهان به طور چشمگیری تغییر کرده، اما خود سازمان عملاً ثابت باقی مانده است. علاوه بر این، سازمان ملل به یک ساختار بوروکراتیک دست و پا گیر، که اولاً، برای مقامات غربی به یک منبع دریافت حقوق قابل توجه، اما بدون هیچ بازدهی بالا یا حداقل سود مفید برای جهان چه در خود سازمان ملل متحد و چه در شورای امنیت آن، تبدیل شده است.
اما موضوع اصلاح سازمان ملل به طور کلی و شورای امنیت آن بویژه – به لطف آمریکا و کشورهای غربی – نه به خاطر این مشکلات دیرینه، بلکه به بهانۀ شروع عملیات نظامی ویژه در اوکراین حادتر شده است. در پاییز ٢٠٢٢، در هفتاد و هفتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، برخی از رهبران غربی از درخواست اصلاح شورای امنیت به عنوان بهانه برای ارائۀ پیشنهاد اخراج روسیه از آن یا حداقل محدود کردن حق وتوی روسیه استفاده کردند. اندکی بعد، امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، در سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ، بار دیگر این آرزو را در فرمول زیر بیان کرد: «ما باید به صراحت بگوئیم که یکی از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل تصمیم گرفته است قوانینی را که قرار بود رعایت کند، زیر پا بگذارد. بنابراین، ما باید شورای امنیت را اصلاح و بازسازی کنیم».
در حال حاضر، تقریباً همۀ اعضای سازمان ملل متحد، لزوم اصلاح این سازمان را به این یا آن شکل تشخیص میدهند. علاوه بر این، برخی آنقدر که به تغییر ترکیب شورای امنیت سازمان ملل متحد و گسترش آن با اعضای جدید دائم و غیردائم توجه دارند، نگران «مسئله روسیه» نیستند. با این حال، جنبۀ فنی موضوع به آن سادگی که واشنگتن و بروکسل تصور میکنند، نیست. دلیل آن این است که رویۀ چنین اصلاحاتی در منشور سازمان ملل متحد مشخص نشده است. برای شروع، ابتدا تغییر خود منشور لازم است و برای تغییر آن، باید دو سوم اعضای مجمع عمومی به آن رأی مثبت بدهند و پس از آن، تصمیم باید به تصویب دو سوم اعضای سازمان ملل متحد، از جمله، تمامی اعضای دائم شورای امنیت برسد. و اعضای دائم میتوانند هر پیشنهاد خلاف منافع خود را وتو کنند.
در نتیجه، تمام تلاشهای «اصلاحطلبانۀ» مقامات آمریکایی و اقمار آنها با مضامین ضد روسی به بنبست رویهای میرسد. کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید در دسامبر ٢٠٢٢ مجبور به اعتراف شد و گفت: «اگر راهی برای تعلیق عضویت روسیه در شورای امنیت سازمان ملل وجود داشت، ما فوراً به آن اقدام میکردیم، متأسفانه ما شاهد تغییر قوانین سازمان ملل نیستیم».
با وجود این، آمریکا و متحدانش از تلاش برای ترویج اصلاحات در سازمان ملل با شرایط مطلوب خود با هدف تبدیل این سازمان به ابزار فشار و تبعیض علیه کشورهای نامطلوب دست بر نمیدارند. یکی از پیامدهای این امر، به گفتۀ مفسران، این است که ساختار سازمان ملل به بحران عمیقی دچار شده است. دلیل اصلی آن، از دست دادن توانایی غرب برای پشتیبانی از خواستهها و تواناییهای خود با منابع لازم برای رهبری بلامنازع جهان است. روسیه و بهویژه چین، نظم مشترک با محوریت سازمان ملل متحد را به عنوان ابزار تسلط غرب رد میکنند. در پاسخ؛ آمریکا و اقمار آن با حملۀ متقابل میکوشند با طرح موضوع اصلاح شورای امنیت، اعضای دائم جدید به عضویت آن درآورند.
امروزه سازمان ملل متحد تجسم نهاد علاقهمندی غرب به حفظ نظم بینالمللی است که بیش از ۵٠٠ سال نقش رهبری آن را بازی کرده است. به همین دلیل برای آمریکا و اتحادیۀ اروپا حفظ اکثریت خود در شورای امنیت سازمان ملل بسیار مهم است. علاوه بر این، به عقیدۀ همان منابع، اکنون سازمان ملل متحد آخرین «ستون» نظم جهانی نسبتاً باثبات است و در عین حال مشارکت رسمی تقریباً همۀ کشورهای جهان در بحث مسائل جهانی را تضمین میکند. به سخن دیگر، سازمان ملل به همان شکلی که میشناسیم، محصول مصالحهای است که در آن غرب سلطۀ خود را حفظ میکند و سعی میکند دیگران بیعدالتی در مورد منافع اساسی خود را نادیده بگیرند. امروزه سازمان ملل نه یک نهاد جامعۀ جهانی، بلکه یک بستر نسبتاً باز برای ارتباط بین نمایندگان کشورهای مختلف است. بدیهی است که آمریکاییها و اقمار آنها تلاش میکنند حتی این کارکرد را تا حد امکان محدود کنند. از آنجائی که مقر سازمان ملل در آمریکا واقع است، از حق دسترسی به این مکان در راستای منافع سیاسی خود به طور فزایندهای استفاده میکند.
مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی
٢٨ فروردین- حمل ١۴٠٣