نوید و صل
رسول پویان
به جز عشق تو در دل آروز نیست
در ایـن مطلـب مجـال گفتگو نیست
بـه هـرسـو بنگـرم روی تـو بـیـنـم
دگرحرفی زباب پشت و رو نیست
چونـان در همدیگر ممزوج گشـتیم
که ترکیبی در عالم همچو او نیست
چـونـان پیوسـته بـاهـم غـرق ذاتـیم
کزآن وحدت نشان سمت وسونیست
نـبـاشـد هـیـچ نــوع شـک و بهـانـه
دیگرجایی برای پرس و جو نیست
ســپـیـدی آنـقــدر تـابـیــــده در دل
که درنورصفایش رنگ وبونیست
بـه غـیـر وصل، وصل جــاودانـی
دل مـا را هــوای جـسـتجـو نیسـت
نـویـد وصل مـا در لـوح محـفوظ
کسی راهیچ زورشست وشونیست
تــو را در حجـلـۀ دل داده ام جــا
که آنجا اضطراب های وهونیست