برگرفته از فصلنامه آلمانی زبان BIG، شماره ۱ سال ۲۰۱۵
به قلم: Annette Groth، عضو فراکسیون حزب چپ در پارلمان آلمان و Wiebke Diehl، اسلامشناس و دستیار علمی Annette Groth
باید در این راه کوشید تا محاصره غزه پایان یابد. چنانچه در اسرع وقت شرایطی ایجاد نشود که به روند تخریبی توقفناپذیر کنونی پایان بخشد، ساکنان غزه با خطری کاملاً عاجل روبهرو خواهند شد و شالوده زندگی این انسانها برای مدتهای مدید نابود خواهد گشت.
در پاییز سال ۲۰۱۴ یک کمیسیون پژوهشی از سوی سازمان ملل متحد مأموریت یافت تا گزارشی در مورد جنگ اخیر غزه و پیامدهای این جنگ تهیه کند. کمیسیون منصوب شده از سوی سازمان ملل همچنین وظیفه داشت به بررسی و تحقیق در مورد چگونگی تأثیرات مخرب جنگ بر محیط زیست بپردازد. بنابر درخواست سازمانهای محیط زیست فلسطین، این تیم پژوهشی به بررسی در مورد خسارات زیست محیطی خطرناک و دیرپایی میپرداخت که در پی تهاجم ارتش اسراییل ایجاد شده است. آسیبهایی که وضعیت فاجعهبارمحیط زیست را که بهخودی خود از دهههای پیشِ رو به وخامت میرفت به مرحله بحرانی رسانده است.
جنگ غزه در تابستان سال ۲۰۱۴، ۵۱ روز بهطول انجامید و با چنان حدت و سبعیتی همراه بود که پیش از آن سابقه نداشت. بیش از ۲هزار فلسطینی در این جنگ جان خود را از دست دادند. بخش اعظم کشته شدگان را شهروندان فلسطینی و افراد غیر نظامی تشکیل میدادند. تعداد کشته شدگان اسراییلی متجاوز از ۷۰ تن اعلام شده است. ارتش اسراییل با بهرهگیری از سلاحهای نامتعارف و ممنوعه از جمله با بیش از بیست هزار تُن از انواع بمبهای خطرناک، نوار غزه را مورد تهاجم قرار داد. کرانه غزه به وسعت ۳۶۵ کیلومتر مربع و با جمعیتی در حدود یک میلیون و هشتصد هزار تن، یکی از متراکمترین مناطق جهان بهشمار میآید. بیش از یازده هزار تن از ساکنان فلسطینی غزه در زمان جنگ مجروح شدند و بسیاری از آنان جراحات شدیدی را متحمل گردیدند. علاوه بر این در حدود ۱۰۰هزار تن از ساکنان منطقه در جریان جنگ آواره شدند.
در جریان تهاجمات ارتش اسراییل، ۸ مرکز پزشکی در غزه بهکلی ویران شد و به بسیاری از مؤسسات درمانی آسیب وارد آمد. از میان ۳۲ بیمارستان موجود در غزه، ۱۷ بیمارستان وضعیت مناسبی جهت ارایه خدمات درمانی نداشتند. ۶ بیمارستان نیز بهکلی تعطیل شد. تنها نیروگاه موجود در غزه نیز در پی بمباران اسراییل از کار باز ایستاد. این نیروگاه اکنون دوباره مورد استفاده قرار میگیرد؛ البته در مقیاسی بسیار محدود. جنگ در بخش کشاورزی آنچنان ویرانی عظیمی بر جای گذاشت که خسارات وارده در حدود ۵۵۰میلیون دلار تخمین زده میشود. ساکنان غزه علاوه بر در اختیار نداشتن مواد لازم جهت بازسازی خانههای مسکونی و تأسیسات شهری، با کمبود مواد خوراکی، دارو و تجهیزات پزشکی نیز روبهرو هستند.
در این میان زمستان نیز آوارگان جنگی منطقه را در چنگ خود گرفته است. در نوار غزه، این منطقه ویران شده از جنگ، انسانهایی از سرما بر خود میلرزند که سقفی بر سر خود ندارند. آنان قادر نیستند بهویژه کودکان خردسال و نوزادان را در برابر سرما محافطت کنند.
ساکنان کرانه غزه سالهاست که با چالشهای جدی در زمینه زیست محیطی روبهروهستند. شرایط نامناسب محیط زیست پس از جنگ اخیر وخیمتر شده است. بهویژه در ارتباط با تأمین آب آشامیدنی، سیستم فاضلاب شهری و انهدام زبالهها، فاجعه آنچنان ابعادی یافته است که حتی کارشناسان بهسختی قادر به ارایه راهحلی هستند و از اینرو هشدار میدهند که شرایط زیست برای ساکنان غزه بهزودی بهنحو جبرانناپذیری از بین خواهد رفت.
بنابر ارزیابی یک گزارش سازمان ملل متحد تحت عنوان « غزه در سال ۲۰۲۰، مکانی غیر قابل سکونت»، غزه در سال ۲۰۲۰ تبدیل به منطقهای غیر قابل سکونت خواهد شد. در این گزارش که در سال ۲۰۱۰ انتشار یافته است، پیشبینی میشود که جمعیت غزه در سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۲/۱ میلیون تن خواهد بود. در عالم واقع هم از سال ۲۰۱۰ تا به امروز جمعیت غزه در حدود ۰/۲ میلیون تن افزایش یافته است. از اینرو نرخ رشد جمعیت برابر با ۲/۹ درصد است. این در حالی است که ساکنان غزه حتی در شرایط کنونی نیز در زمینه زیرساختهای موجود، سیستم برقرسانی، خدمات شهری مانند تأمین آب آشامیدنی، مدیریت پسماند (جمعآوری، حملونقل، پردازش و دفع و انهدام زبالهها)، خدمات اجتماعی و نیز منابع ضروری حیاتی مانند آب آشامیدنی، با کمبودهای جدی روبهروهستند. بحران بهطور مداوم دامنه گستردهتری مییابد، چرا که امکانات موجود مانند میزان برق تولیدی، آب و خدمات شهری، با رشد سریع جمعیت هماهنگی ندارد. این وضعیت بدانجا خواهد انجامید که در زمانی نه چندان دور غزه به مکانی غیر قابل سکونت بدل گردد.
این روند حتی در زمانی در حال تحقق است که غزه و ساکنان این منطقه درگیر جنگی آشکار نمیباشند. فاجعه پس از محاصره غزه در سال ۲۰۰۷ ابعادی وسیع یافت. اسراییل از طریق بستن گذرگاههای نوار غزه، ارتباط فلسطینیها را با دنیای خارج بهکلی قطع کرد. تا آنجا که واردات و صادارات کالا از طرق معمول امکانناپذیر گردید. یگانه راه ورود کالا به غزه، تونلهایی بود که مابین غزه و مصرجهت حمل کالاهای ضروری حفر شد. برای سالهای متمادی این تونلها، تنها امکانی بود که از مسیر آنها کالا بهصورت قاچاق وارد غزه میشود.(م. نوار غزه در کنار دریای مدیترانه با مصر و اسراییل هم مرز است. راه ورود کالا از طریق گذرگاه رفح در جنوب غزه در مجاورت مصر بود) با توجه به محدودیتهای ورود کالا به نوار غزه و خطراتی که حمل کالای قاچاق بههمراه داشت، بهای این کالاها و بهویژه مواد خوراکی و دارویی بسیار بالا بود.
شمار زیادی از معاملهگران و قاچاقچیان بهدلیل نیازمندی و محرومیت ساکنان غزه بهسود هنگفتی دست یافتند. این سوداگران از راه دادوستد با مردم محرومی به ثروت دست یافتند که به دشواری از عهده تأمین خوراک روزانه و نیازهای اولیه خود بر میآمدند. این تونلها برای مدتهای مدید تنها راه ارتباطی فلسطینیهای ساکن غزه را با دنیای خارج تشکیل میداد. از این راه مردم غزه به کمکهای سازمان امدادرسانی سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی، UNRWA و سایر سازمانهای امدادرسانی جهت رفع نیازهای اولیه خود دست مییافتند. از زمانی که بخش عمده این تونلها توسط ارتش مصر تخریب شد، این رگ حیاتی ساکنان غزه نیز قطع شد.
بهطور رسمیاعلام شد که هدف از تخریب تونلها، جلوگیری از ورود اسلحه قاچاق و رخنه مسلمانان رادیکال و افراد بزهکار به خاک مصر است. اما این واقعیت نادیده گرفته شد که با تخریب تونلها، محرومیت ساکنان غزه به میزان قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت.
نوار غزه در محاصره تنها از طریق دریافت کمکهای خارجی امکان بقا دارد. پس از جنگ اخیر، ۴۴ درصد از ساکنان غزه از عدم برخورداری از تغذیه کافی رنج میبرند. ۸۸ درصد از خانوارها مساعده دریافت میکنند و درصد زیادی از جمعیت نوار غزه در زیر خط فقر بهسر میبرند. در گزارش ارایه شده از سوی سازمان ملل متحد بهروشنی و آشکارا اعلام میشود که دلیل اصلی بروز فاجعه انسانی در غزه، ادامه محاصره غزه توسط اسراییل است.
فقدان آب آشامیدنی و خطر بروز آسیبهای جبرانناپذیر
گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰، یعنی پیش از جنگ اخیر غزه (تابستان ۲۰۱۴) انتشار یافته است. از اینرو روشن است که تأثیراتی که جنگ اخیر بر تشدید وخامت وضعیت نوار غزه بر جای گذاشته است، در این گزارش مورد بررسی قرار نگرفته است. در گزارش سازمان ملل متحد مسأله کمبود آب آشامیدنی در غزه و اثرات کمبود آب در زندگی ساکنان منطقه و محیط زیست مورد تأکید قرار میگیرد. میزان مصرف مورد نیاز آب در غزه تا سال ۲۰۲۰ در حدود ۶۰ درصد افزایش مییابد. و این در حالی است که همزمان میزان آلودگی آب نیز بهدلیل ورود فاضلاب و نیز کودهای مورد مصرف در بخش کشاورزی بیشتر خواهد شد. نتیجه آزمایشات پزشکی ثابت میکند که نیمی از کودکان غزه از کمبود گلبولهای سرخ رنج میبرند. این کمبود میتواند زمینه ابتلای این کودکان به بیماریهای گوناگون را فراهم آورد.
و بدتر از آن: این گزارش ثابت میکند که در سال ۲۰۱۶ در نوار غزه آب آشامیدنی در دسترس نخواهد بود. از سال ۲۰۲۰ به بعد نیز با هیچ راهکاری نمیتوان این روند را برگشتپذیر نمود. خسارات وارده جبرانناپذیر خواهد بود و امکان سکونت در غزه از بین خواهد رفت. حتی در زمان حاضر نیز اکثر خانوارهای ساکن غزه به آب آشامیدنی مورد نیاز خود دسترسی ندارند. مقدار نازل آب در دسترس نیز آلوده است. از آنجا که در نوار غزه بهندرت باران میبارد، برای تأمین آب مورد نیازساکنان منطقه میباید از آبهای زیرزمینی استفاده کرد. بهدلیل پمپاژ بیاندازه آبهای زیرزمینی در سالیان اخیر، آب دریا به میزان روزافزونی به درون آبهای زیرزمینی رخنه میکند.
جنگ ۵۱ روزه اخیر وضعیت را وخیمتر کرد: بنا بر گزارشات منتشره در حدود ۷۰ درصد از سیستم فاضلاب شهری و مراکز تصفیه و پالایش آب در جریان جنگ آسیب دیدهاند. مراکزی نیز که از تهاجم در امان ماندهاند بهدلیل کمبود گاز و برق کارایی ندارند. همین امر موجب وخیمتر شدن وضعیت میشود. از اینرو بیش از ۷۰۰هزار تن از ساکنان منطقه قادر به استفاده از آب لولهکشی نیستند.
همچنین بهدلیل بمباران غزه توسط ارتش اسراییل با بکارگیری بمبهایی نظیر بمب خوشهای، بمب DIME، (فلز متراکم انفجاری) و بمب فسفری، ساکنان غزه در معرض خطر جدیدی قرار گرفتهاند. محیط زیست نیز از این خطر در امان نمیماند. اگر مواد موجود در مهمات با خاک ترکیب شود، میتواند موجب سمی شدن و آلودگی آبهای زیرزمینی شود. بارندگی در زمستان نیز این روند آلوده شدن را به مقدار زیادی تشدید میکند. سیستم ناکارآمد تخلیه فاضلاب نیز بهسهم خود به مشکلات جدی بهداشت و سلامت عمومی دامن میزند و سبب میگردد که آبهای زیرزمینی بیش از پیش غیر قابل مصرف گردند.
مقدار آب مصرفی مورد نیاز هر فرد به توصیه سازمان بهداشت جهانی، به میزان حداقل ۱۰۰ لیتر در روز است. و این در حالی است که پیش از جنگ اخیر هر یک از اهالی غزه روزانه تنها ۶۰ تا ۷۰ لیتر آب در اختیار داشتند. بهدلیل پیامدهای ناشی از جنگ اخیر، این میزان در برخی نقاط به ۳ لیتر کاهش یافته است.
آلودگی آب دریا
پیش از جنگ اخیر غزه، به ساکنان این منطقه هشدار داده شده بود که از آبتنی در دریا پرهیز کنند. سازمانهای محیط زیست فلسطین در آن زمان اعلام کرده بودند که ورود فاصلاب تصفیه نشده به دریا بدآنجا میانجامد که آب دریا به ویروسها، باکتریها و پارازیتهای خطرناک آغشته شود. از اینرو زمینه ابتلا به بیماریها و بروز بیماریهای واگیر ایجاد میشود.
همچنین ذخایر ماهی موجود که یکی از مهمترین منابع تأمین درآمد در غزه بهشمار میروند، از این طریق آلوده شدهاند و تهدیدی جدی برای سلامتی مردم منطقه بهشمار میروند.
هزاران ماهیگیر کار خود را ازدست دادهاند و قادر به تأمین مایحتاج خانوادههایشان نیستند. این در حالی است که دولت اسراییل نیز محدودیتهای زیادی بر آنان تحمیل کرده است. ارتش اسراییل به ماهیگیران غزه تنها اجازه میدهد که در فاصله ۵/۵ کیلومتری ساحل ماهیگیری کنند. بدین ترتیب ماهیگیران غزه به ۸۵ درصد از قلمرویی در دریا که بر طبق توافقنامه اسلو میباید در اختیارشان باشد، دسترسی ندارند. اگر ماهیگیران از محدودهای که ارتش اسراییل تعیین کرده است فراتر روند، بهسوی آنان تیراندازی میشود. در نتیجه دیگر قادر به کار کردن و سیر کردن شکم خانوادههایشان نخواهند بود. همچنین حکومت اسراییل از ورود فلسطینیها به ۱۷ درصد از نوار غزه جلوگیری میکند. اسراییل این منطقه را «منطقه حایل» نامیده است. این محدوده شامل ۳۵ درصد از زمینهای قابل کشت و ذرع منطقه است.
پیش از جنگ اخیر، ۳۵ تا ۴۵ درصد آب دریا آلوده بود. بهدنبال تهاجم اسراییل، میزان آلودگی به ۷۰ درصد افزایش یافته است.
بهدلیل تخریب مراکز تصفیه توسط ارتش اسراییل، بنا به گفته سازمانهای محیط زیست در غزه ، روزانه صد هزار متر مکعب فاضلاب در دریای مدیترانه «پالایش میشوند». پیامدهای منفی چنین روندی، روزی و در جایی مشخص خواهد شد. این پیامدها نیز به هیچوجه تنها محدود به غزه نخواهد بود.
زبالههای خطرناک
به گواه گزارشات تفصیلی در دسترس، نوار غزه در زمینه مدیریت پسماند (جمع آوری، حملونقل، پردازش و دفع و انهدام زبالهها) با چالشهای جدی روبهرو است. در این زمینه نیز جنگ اخیر غزه بر وخامت اوضاع افزوده است. ماشینهای حمل زباله تخریب شدهاند و راه دسترسی به مکانهای انباشت زباله مسدود شده است. این وضعیت بدانجا میانجامد که ۷۶هزار تُن زباله در ۱۶ مکان غیر رسمی تخلیه میشوند. علاوه بر این ۲۰هزار تُن زباله نیز بهطور موقت بهروی هم انباشته میشوند.
همچنین نباید از یاد برد که در جریان جنگ غزه و در پیامد ویرانی عظیم و هراسآور جنگ، تلی انبوه از آواری که بخشی از آن آلوده به مواد رادیواکتیو است، در منطقه بر جای مانده است.
انسانهایی که بیخانمان شدهاند و مصالحی جهت بازسازی کاشانههای خود در اختیار ندارند، در معرض خطرات ناشی از انباشته شدن آواری به میزان تقریبی ۲میلیون تُن قرار دارند. سلامتی آنان در حالی مورد تهدید قرار گرفته است که هیچکس نمیداند در کجا و چگونه میباید این آوار را پالایش کرد.
برای مقایسه: پس از جنگ پیشین غزه (طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹)، در زمانی که هیچکس تصور نمیکرد که جنگی بیرحمانهتر و ویرانگرتر از آن نیز در پی خواهد بود (اشاره به جنگ اخیر در تابستان ۲۰۱۴)، میزان آوار برجای مانده در حدود ۶۰۰هزار تُن بود.
آلودگی هوا
ارتش اسراییل در جریان جنگ غزه بمبها و سلاحهایی را علیه ساکنان غزه بکار گرفت که از منظر موازین بینالمللی نامتعارف و ممنوعه بهشمار میآیند. بیش از ۲هزار تن از ساکنان غزه کشته شدند و هزاران تن به سختی مجروح شدند. گویا این به تنهایی کفایت نمیکرد. ۲۰هزار تُن مهمات حاوی مواد زیانآور، محیط زیست را در درازمدت آلوده ساخت و بخشی دیگر از شالوده هستی و آینده ساکنان غزه را به یغما برد.
مواد زیانآوری که به درون زمین نفوذ کردهاند، با وزش باد در فضا پراکنده میشوند و هوا را با ذرات سمی آغشته میسازند.
بهویژه مهمات حاوی اورانیوم، ساکنان منطقه را در معرض خطر ابتلا به بیماریها و نقض عضو قرار میدهند. سم اکسید اورانیوم در هوا پراکنده میشود و محیط زیست را آلوده میکند. زنان بارداری که در معرض این خطر قرار میگیرند، در بسیاری از موارد نوزادانی مبتلا به سرطان و یا نوزادانی با نقض عضو بدنیا میآورند.
یگانه نیروگاه برق در غزه توسط ارتش اسراییل مورد تهاجم قرار گرفت. بهدنبال این تهاجم، گازهای سمی در هوا منتشر شد و ۲میلیون لیتر دیزل در هوا مشتعل گردید. دود غلیظ ابر مانندی در منطقه وسیعی پخش شد و در نتیجه بسیاری از ساکنان غزه به بیماریهای مرتبط با دستگاه تنفسی مبتلا شدند. این نکته را نیز باید در نظر داشت که بیمارستانها و مراکز درمانی غزه در مقیاس محدودی قادر به ارایه خدمات درمانی هستند و یا بهکلی ویران شدهاند. در چنین وضعیتی حتی بیماریهای غیر خطرناک نیز میتوانند فاجعهآفرین باشند و بهویژه مرگ کودکان و افراد سالمند را بهدنبال بیاورد.
در قیاس با تعداد ساکنان غزه که بهدلیل فاجعه زیست محیطی بیمار شدهاند و یا در جریان جنگ به سختی مجروح گردیدهاند، تعداد بسیار محدودی پزشک و پرستار در منطقه حضور دارند. علاوه بر این روزانه ۱۲ تا ۱۶ ساعت و گاه حتی بهمدت ۲۰ ساعت، جریان برق قطع میشود. پیش از جنگ اخیر نیز بیمارستانها در غزه به کرات ناچار به استفاده از برق اضطراری میشدند. جراحیها اغلب بهدلیل کمبود برق انجام نمیشود. معالجه در خارج از غزه نیز برای ساکنان این منطقه هزینه هنگفتی در بر دارد و عملی نیست، زیرا ادارات اسراییل و مصر با خروج آنان موافقت نمیکنند.
سرانجام باید به محاصره غزه پایان داده شود
از آنجا که اغلب مواد ضروری و منابع طبیعی مورد نیاز جهت بازسازی و نیز تعمیر و نگاهداری زیرساختهای غزه، در منطقه موجود نیست، ساکنان نوار غزه به واردات وابسته هستند. بهدلیل محاصره اعمال شده توسط دولتهای اسراییل و مصر علیه نوار غزه، مواد مورد نیاز برای زندگی مانند مواد خوراکی، دارو و تجهیزات پزشکی، همچنین مواد سوختی و مواد مورد نیاز جهت بازسازی، بهویژه سیمان، راهی به درون غزه نمییابند.
در جریان کنفرانسی که در ماه اکتبر ۲۰۱۴ در قاهره برگزار شد، این امر مورد توافق قرار گرفت که مبلغی به میزان ۴/۳ میلیارد یورو جهت بازسازی نوار غزه تخصیص داده شود. اما بهدلیل خودداری دولت اسراییل از ورود کمترین میزان کالا و مواد مورد نیاز به نوار غزه، ساکنان منطقه غزه این امکان را نیافتند که کمک مالی تصویب شده را دریافت نمایند
رویکردی که انسانها را تا به این میزان از حقوق بنیادینشان محروم میکند و ساکنان غزه را محکوم به ادامه زندگی بر آوارهای جنگ اخیر میداند، نامی جز جنایت ندارد. چنین رویکردی، تمامی حقوق و استانداردهای بینالمللی را نقض میکند.
این وظیفه جامعه بینالمللی و بهویژه دستاندرکاران دنیای سیاست است که بهطور مداوم در پی یافتن راهحلی جهت برقراری صلح و اجرای حقوق و موازین بینالمللی در خاورمیانه باشند. گفتارها باید به کردار بدل شود. بالاخص باید در این راه کوشید تا محاصره غزه پایان یابد. چنانچه در اسرع وقت شرایطی ایجاد نشود که به روند تخریبی توقفناپذیر کنونی پایان بخشد، ساکنان غزه با خطری کاملاً عاجل روبهرو خواهند شد و شالوده زندگی این انسانها برای مدتهای مدید نابود خواهد گشت. تنها در صورتی که با مبارزه مشترک بتوان به این هدف دست یافت که تکنیکهای تأثیرگذار راهی به درون غزه بیابند و در آنجا بکار آیند، تبدیل غزه به یک منطقه قابل زیست برای ساکنانش، دیگر به معنای یک خیال واهی نخواهد بود.
به دشواری میتوان گفت که نوار غزه میباید بهمثابه مکانی قابل سکونت باقی بماند. درست آن است که گفته شود که این منطقه میباید به یک مکان قابل سکونت تبدیل شود. مجلس قانونگذاری آلمان همانند دیگر نهادهای سیاسی این کشور، به دلایل تاریخی (کشتار یهودیان) با این دشواری روبهروست که در مورد نزاع مابین فلسطینیها و اسراییل بهروشنی و صراحت موضعی اتخاذ کند. اما حتی در پارلمان آلمان در ماه ژوییه سال ۲۰۱۰، نمایندگان به اتفاق و یکصدا از دولت خواستند که در راه پایان بخشیدن به محاصره غزه با جدیت وارد عمل شود. اما از آن زمان تا به امروز چیزی تغییر نکرده است. اما این حق ساکنان غزه است که در تنگنایی که بدان گرفتار آمدهاند و جامعه بینالمللی نیز در پیدایش چنین وضعیت تأسفآوری سهمی بهعهده دارد، بحال خود باقی گذاشته نشوند. در غیر این صورت، نوار غزه، تنها و به سادگی و در سکوت رو به نابودی نخواهد رفت؛ بلکه منفجر خواهد شد. بدون تردید پیدایش چنین وضعیتی برای امنیت اسراییل و تمامی منطقه مناسب نخواهد بود.
دولت آلمان و اتحادیه اروپا میباید در اسرع وقت در جهت تعمیر و نوسازی زیرساختهای غزه اقداماتی بعمل آورند. میباید به فوریت اقداماتی در جهت احداث و بازسازی سیستم کارآمد تخلیه و پالایش فاضلاب انجام داد. جامعه بینالمللی میباید پایان دادن به فاجعه آلودگی و سمی شدن آب دریا و آبهای زیرزمینی غزه و همچنین رفع خسارات وارده را در ردیف عمدهترین وظایف خود قرار دهد.
شرایط زیست کشاورزان و ماهیگیران و نیز سایر ساکنان منطقه غزه میباید از امنیت کافی برخوردار باشد. احداث تأسیسات تولید انرژی خودکفا و ماندگار با استفاده از فناوریهایی که بهرهوری از منابع انرژی تجدیدپذیر را ممکن میسازند، از قبیل بکارگیری پانلهای خورشیدی و توربینهای بادی، شرط اساسی تضمین تولید انرژی پایدار و پایان بخشیدن به روند فاجعهبار کنونی در غزه میباشد. با ترمیم لولههای پوسیده آب و نوسازی سیستم تأمین آب آشامیدنی میتوان روند هرز رفتن آب را متوقف نمود.
بازسازی زیست محیطی در غزه با هدف تأمین امنیت زیست ساکنان آن تنها از راه بازگشایی گذرگاههای نوار غزه و زمینهای تحت محاصره اسراییل امکانپذیر خواهد بود. تنها در این صورت است که شرایط جهت بهرهبرداری از زمینهای کشاورزی و خودکفایی ساکنان منطقه تأمین خواهد گشت. همچنین سمزدایی از زمینهای آلوده، اقدامی ضروری در جهت تأمین سلامتی پایدار ساکنان این منطقه است.
از اینرو برای مبارزه با چالشهای جدی و فزاینده در زمینه زیست محیطی، پیوستن انجمنها و سازمانهای محیط زیست بینالمللی به جنبش همبستگی با غزه از اهمیت وافری برخوردار است. میباید به اتفاق با تدوین برنامهای در جهت بازسازی زیست محیطی منطقه، برای حراست از ابقای شرایط زیست بیش از ۲میلیون انسان به مبارزه پرداخت.