حسرت
هاکان مسعود نوابی
31 جولای 2011 میلادی
اندوه شهر دهلی جدید
مردم جهان همیشه در آرزوست
یک روز در حسرت و روز دیگر باز هم در آرزوست
همیشه در ای کاش ها زندگی می کنیم
پس چرا آن زمانی که در دست داریم قدرش را نمی دانیم؟
چرا باید در گذشته زندگی کنیم و در حسرت باشیم؟
وچرا در حال، همیشه در آرزوی آینده، ای کاش بگوییم؟
ذات بشر این است که همیشه در ترقی باشد اما به چه قیمتی؟
آیا همه جهان برای ما برسد، دیگر آرزویی نداریم؟
از نوح (ع) بیشتر عمر می کنیم
چرا در گیر و دار زندگی گیر کر ده ایم؟
از معنویت دور شده ایم
از مهربانی ها سخن نمی گوییم
پژمرده ایم، پریشانیم، در تشاویش ایم
محبت، عشق، صداقت، صفا، صمیمیت، عطوفت، مهربانی ها همه ی شان از ما دورند
نه به فاصله ی روز ها، بلکه ماهها، سالها و شاید قرنها