بمناسبت سی امین سالگرد خروج قوای شوروی از افغانستان
محمد قاسم آسمایی
بتاریخ ۲۶ دلو ۱۳۶۷ (15فبروری۱۹۸۹)، ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه به وقت افغانستان، آخرین جزوتام قوای اتحاد شوروی از پل دوستی حیرتان گذشت؛ از آن روز تا اکنون این روز بنام های گوناگون یاد شده و تبصره های متفاوتی در بارۀ خروج قوای اتحادشوروی و انگیزه های آن صورت گرفته و خواهد گرفت.
تنظیمهای ساخت پاکستان و ایران تحت حمایت سیاسی، استخباراتی و تسلیحاتی امریکا و کمک های پولی عربستان سعودی و ارتجاع عرب، آنرا روز پیروزی مجاهدین و شکست شوروی میدانند و دولت جمهوری افغانستان بعد از گذشت سه سال (25 جدی ۱۳۷۰) آنرا “روز نجات ملی” دانست. دولت دست نشاندۀ کنونی افغانستان که توسط قوای خارجی نگهداری میگردد نیز وقتاً فوقتاً آنرا برجسته و از آن بهرۀ تبلیغاتی می برد. اما اسناد افشا شدۀ اشد محرم مقامات رهبری شوروی (بیروی سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی) بیانگر این واقعیت است که علت اساسی عقب کشیدن قوای شوروی از افغانستان، به قدرت رسیدن میخاییل گرباچف بود که طی پروژه مرموزی با عنوان” بازسازی و علنیت” نتنها قوای شوروی را از افغانستان فراخواند و از حمایت دولت افغانستان خودداری کرد، بلکه عامل سقوط دولت شوروی نیز شد. یقیناً روزی اسناد معامله و خیانت گرباچف مانند همین اسناد، از ردۀ محرمیت خارج و در اختیار همگان قرار خواهد گرفت.
باید گفت که بیرون کشیدن قوای شوروی از افغانستان بر اساس پلان طویل مدت دولت شوروی در تفاهم کلی با دولت جمهوری افغانستان طی بیش از یکسال عملی گردید. این عقب نشینی، برعکس شکست و عقب نشینی قوای اشغالگر در تاریخ کشور (شکست مفتضحانه اردوی انگلیس در سال 1842 و یا شکست امریکا در جنگ ویتنام (۳۰ اپریل ۱۹۷۵)، بصورت منظم و طی مراسم خاص با اشتراک رهبری دولت جمهوری افغانستان از جمله داکتر نجیب الله صورت گرفت.
با تأسف و تأثر زیاد، خارج شدن قوای شوروی از افغانستان نتنها سبب تأمین صلح در کشور نگردید بلکه با گذشت سی سال از خروج آن، جنگ با شدت و وحشت بیشتری ادامه دارد و اکنون نیز آتش جنگ خانمانسوز با موجودیت قوای بیشمار و بی حساب منظم و غیرمنظم امریکایی، کشورهای عضو ناتو و سایر همپیمانان آن هست و بود وطن را میسوزاند و بیچاره ترین و بینوا ترین افغانها را قربانی آن میسازند.
منظور از بازپخش این اسناد و همگانی ساختن بیشتر آن، این است تا داوری در مورد حوادث تاریخی بر اساس واقعیت ها و مدارک مدار اعتبار صورت گیرد و نه براساس تمایلات، احساسات و برداشت های شخصی و علاقه فردی به این شخص و یا آن تنظیم و منبع قدرت بین المللی.
بنوبۀ خویش باردیگر نسبت ترجمۀ این اسناد از محترم داکتر خلیل وداد تشکر مینمایم و موفقیت های بیشتری در این عرصه برایش خواهانم.
بازپخش اسناد اشد محرم کمیته مرکزی حزب کمونست اتحاد شوروی
در مورد
خروج قوای آن کشور از افغانستان
(بخش اول)
نقل ها: از جلسات بیروی سیاسی ک.م.ح.ک.ا.ش.
ترجمه: داکتر خلیل وداد
تدوین و بازپخش: قاسم آسمایی
***
کارگران جهان متحد شوید.
در جریان ۳ روز قابل برگشت به کمیته مرکزی ح. ک. ا. ش.
(شعبه اسناد و ارتباط سكتور ۳) است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بشکل ریز در پهلوی سند درج شده: رفقا کسانی که اسناد اشد محرم کمیته مرکزی ح. ک .ا . ش. را بدست می آورند،
نباید آنرا به هیچ شخص دیگری از هر مقامی که باشند بدون اجازۀ ویژۀ ک. م. بدهند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاپی برداری از اسناد نامبرده و یا یادداشت نمودن از آنها جداً ممنوع است. رفقایی که سند مذکور برای شان گسیل شده پس از آشنایی شخصاً با درج تاریخ آنرا امضا نمایند.
کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی
اشد محرم
پرونده ویژه
شماره پ. ۱۴۶/او 1
به رفقا گرباچف، ریژکوف، سليونكوف، چیبریکوف، شواردنادزه، یاکوولف، ماسليوكوف، یازوف موراخوفسکی، کریوچكوف، بولدين و فالین – همه متن؛ ولكوف- بند ۵ و کاتوشيف- بند۲ / ۶ به گوستيف – بند ۶
نقل از پروتوکول شماره ۱۴۶ جلسه بیروی سیاسی ک.م.ح.ک.ا.ش.
مؤرخ ۲۴ جنوری ۱۹۸۶
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیرامون اقدامات مربوط به خروج آینده قطعات شوروی از افغانستان
- با نظرات ارائه شده در یادداشت رفقا شواردنادزه.اِ. آ.، چیبریکوف و.م.، یاکوولف، آ. آن.، یازوف د.ف.، موراخوفسکی و.اس.، و كريوچكوف و.آ. مورخ ۲۳ جنوری ۱۹۸۶ ( ضمیمه است) موافقه می شود. ۲
- . باید لزوم تأمین جریان فعال نگهداشتن شاهراه حیرتان – کابل و ارائه کمک همه جانبه به رفقای افغانی جهت تأمین امنیت توسط قطعات خودشان تا حدی که مطلوب ما باشد، بمدت معین، در نظر گرفته شود . کمیته دولتی برنامه ریزی (پلان) اتحاد شوروی، وزارت دارایی (مالیه) اتحاد شوروی یکجا با وزارت امور خارجه اتحاد شوروی، وزارت دفاع اتحاد شوروی و کمیته امنیت دولتی (کا.گ.ب.) اتحاد شوروی مؤظف اند، تا پیشنهاد مربوطه شان را تا یکم فبروری ۱۹۸۹ پیشکش نمایند.
- بخاطر ارزیابی بیشتر اوضاع آینده نظامی و ارائه کمک عملی به جانب افغانی در حل مشکلات منجمله امنیت شاهراه کابل – حیرتان، به رفيق یازوف د. س. [ دیمیتری یازوف وزیر دفاع اتحاد شوروی در آن زمان بود (مترجم)] وظیفه داده می شود تا به کابل سفر کند.
- وزارت دفاع اتحاد شوروی باید به رئیس جمهور افغانستان در امر ترتیب چندین طرح اعلام حالت نظامی در افغانستان همکاری نماید.
- وزارت دفاع اتحاد شوروی و وزارت هوانوردی ملکی اتحاد شوروی باید مسئله امکان استفاده پیلوتهای شوروی بر مبنای اصل داوطلبانه و با در نظر داشت تقدیر شایسته مالی شان، در هواپیماهای ترانسپورتی افغانی و یا طیارات ترانسپورتی شوروی را که امکان دادن اجاره شان به جانب افغانی موجود است، بررسی نماید.
- کمیته دولتی برنامه ریزی اتحاد شوروی، وزارت مالیه اتحاد شوروی و وزارت روابط خارجی اقتصادی اتحاد شوروی نظریات شانرا پیرامون کمک اضافی اقتصادی به افغانستان طبق مقررات معمول تا ۱۰ فبروری ۱۹۸۹ پیشکش نمایند.
در این مورد سفر رفقا ماسليوكوف يو. د.، گوستيف ب. ای. و کاتوشيف ك. اف. پیشبینی شود.
- مطابق پروتوکول. کمیسیون بیروی سیاسی ک.م.ح.ک.ا.ش. در مورد افغانستان با شرکت شعبه اداره امور ک.م. پیشنهادی را با در نظر داشت مواد مقدماتی و استنادی پیرامون مراحل همگانی انکشاف اوضاع در افغانستان، از تصمیم مربوط به خروج قوای شوروی از این کشور و برداشتهای مربوط به گزینه ها(واریانتهای) ممکن انکشاف بعدی حوادث در افغانستان تا عواقب معینه آنان بما، به کمیته مرکزی ح. ک.ا.ش. ارائه نمایند.
منشی کمیته مرکزی
۱۸- ت. و .
ز.پ.
***
ضمیمه بند ۴ پروتوکول شماره ۱۴۶
اشد محرم
پرونده ویژه
ک.م. ح. ک.ا.ش.
پیرامون اقدامات مربوط به خروج آینده واحد های نظامی شوروی از افغانستان
در شرایط بغرنج ویژهء افغانستان، دشواریهای درونی ناشی از خروج آینده قطعات باقیمانده شوروی روزبروز بیشتر میشوند. توجه رژیم و نیروهای اپوزیسیون همه به تاریخ ۱۵ فبروری زمانیکه مطابق توافقات ژنیو مدت استقرار قطعات نظامی ما باید پایان یابد، متمرکز شده است. این زمان برای کابل خیلی تنگ است، چونکه آخرین قطعات شوروی باید پایتخت افغانستان را در آغاز فبروری ترک گویند.
عملاً در سراسر کشور برخوردهای نظامی میان نیروهای حکومتی و اپوزیسیون جریان دارد که طی آنها حکومت [ مقصد از حکومت کابل تحت رهبری دکتور نجیب الله است، (مترجم) ] توانسته مواضعش را البته با پشتیبانی قوای هوایی شوروی نگهدارد. مخالفان نتوانستند، جلال آباد، قندز و قندهار را متصرف شوند. اما همه میدانند که نبرد اصلی در پیشرو ست. اپوزیسیون اکنون تا حدی حتی از فعالیتش کاسته، تا نیروهایش را برای دور بعدی متمرکز کند. رفيق نجیب الله میپندارد، آنها [ اپوزیسیون، (مترجم) ] تصميم دارند، پس از خروج قطعات شوروی دفعتاً به چندین استقامت کلیدی حمله کنند.
لازم به تذکر است، که رفقای افغانی شدیداً نگران انکشاف بعدی حوادث اند. بصورت كل عزم آنها برای مقابله با دشمن، جزم می شود، چنانچه اقدامات فوق العاده یی را رویدست گرفته و میخواهند با تعقل بیشتر از نیروهای دست داشته کار بگیرند. آنها روی ارتباطات خویش با تعداد کثیر قوماندانهای جداگانه دسته های مسلح مخالف، اختلافات شدیدی که هنوز هم در میان اپوزیسیون جریان دارد و روی عدم همکاری گروههای برجسته سیاسی منجمله ميان «جمعیت اسلامی افغانستان» (ربانی)، و «حزب اسلامی افغانستان» (حکمتیار) حساب میکنند. برخوردهای مسلحانه میان دسته های اینها و دیگر گروی های اپوزیسیون نه تنها که قطع نشده بلکه بیشتر از پیش گسترش مییابد.
رئیس جمهور همچنان دقیقا روی این امکان که اعلام حالت نظامی و یا اضطراری برای اتخاذ و عملی نمودن سریع امور دشواری های خواهد رساند، میاندیشد. در آغاز او تمایل داشت حالت نظامی را در موجودیت ما اعلام نماید، مگر در جریان گفتگوها با وی به این نتیجه رسیدیم که بهتر است به این امر پس از رفتن قطعات شوروی از افغانستان دست یازد.
رفقای افغانی تصمیم مبنی بر خروج نظامیان ما را درک کرده و از آن پشتیبانی می کنند، مگر همزمان با آن با درک سلیم اوضاع خاطر نشان میسازند که بدون کمک نظامی ما آنها نمیتوانند، بصورت كل از عهده وظایف شان برآیند. این کمکها به نظر آنان به اشکال دیگری بغیر از آنچه که تا کنون جریان دارد، ولو که بطور محدود باید صورت پذیرند، بازهم نقش کمکی مثبت و جدی را از نگاه عملی و روانی خواهند داشت. رفقای افغانی فکر می کنند، اگر اپوزیسیون نتواند با یورش مراکز عمده را پس از خروج قطعات شوروی بگیرد، پس «اتحاد هفت گانه» پشاور و «اتحاد هشت گانه» تهران باید به مذاکره با کابل در مورد ساختار آینده دولتی افغانستان آغاز کنند، امری که در لحظه کنونی از آن جداً پرهیز می کنند. طوریکه دوستان افغانی تأکید میکنند، مهمترین امر مقاومت در سه – چهار هفته نخستین پس از خروج نیروهای شوروی بوده و پس از آن اوضاع میتواند بتدریج به سود آنان دگرگون شود. این گونه نظریات از لابلای بیاناتی که نمایندگان اپوزیسیون در جریان تماسها با نمایندگان شوروی در اسلام آباد انجام داده اند، نیز هویدا شده است. چنانچه از این اظهارات بر می آید، که اگر حکومت نجیب الله پایداری کند، در آنصورت آنها موضع کنونی خود را در رابطه به آن بمثابه همتای مذاکرات بازبینی خواهند کرد.
در اوضاع کنونی برای ما چندین نکته پیچیده مطرح میشوند. از یکسو عدول ما از تصامیم اتخاذ شده و اعلامیه های بیان شده در خصوص پایان خروج نیروهای ما تا ۱۵ فبروی میتواند برای ما چالشهای پیچیده یی را در عرصه بین المللی بمیان آورد. از سوی دیگر اطمینانی وجود ندارد که بزودی پس از خروج ما خطرات جدی برای رژیمی که در عرصه جهانی با ما همکاری دارد، بمیان نیآید. برعلاوه اپوزیسیون در مقطع سرنوشت ساز کنونی میتواند، مدتی عملیات خود را هماهنگ سازد، امری که محافل جنگی امریکایی و پاکستانی آنها را به آن وامیدارند. همچنان خطرات معینی از این ناحیه وجود دارد که در ح.د.خ.ا. كماكان وحدت کامل بمیان نیاید چون اختلافات جناحی، قبیله یی و پدیده های دیگر در آن هنوز وجود دارد. در نظریات يكعده از رهبران افغانی احساساتی بودن و یادآوری «بیعدالتیهای» گذشته حس میشود. همچنان نمی توان پوشیده داشت که صدراعظم م. ح. شرق[ محمد حسن شرق (مترجم) ] و يكعده وزرایش ضعیف کار می کنند.
مهمترین فاکتور دیگر اینست که نقض توافقات ژنیو توسط اسلام آباد نه تنها بی پرده صورت میگیرد بلکه شکل نمایشی را هم بخود گرفته است. مرزبانان پاکستانی مستقیماً در عملیات جنگی در خاک افغانستان سهم دارند. از پاکستان بالای نواحی مرزی افغانستان شلیک شده و مقدار بیشمار اسلحه به باندهای مسلح گسیل می شود . در پشاور و شهرهای دیگر دفاتر، مراکز آموزشی و قرارگاه های احزاب اپوزیسیون افغانی مانند گذشته و بدون مانع فعال اند.
همه اینها مطابق نسخه ضیا الحق صورت میپذیرد. ب. بوتو [ بینظیر بھوتو نخست وزیر آنزمان پاکستان (مترجم)] نشاید که در آینده نزدیک این وضع را دگرگون کند.
میان ما و جانب افغانی منظماً، بشکل قاطع و با تذکر واقعیتهای مشخص چنین اعمال زمامداران پاکستانی مورد بحث قرار میگیرد. این مشی را میتوان در آینده منجمله در شورای امنیت ملل متحد و همچنان در تماسها با خود پاکستانیها پیش برد.
- مهمترین چالش که انکشاف آینده حوادث به آن وابسته میباشد، عبارت است از: آیا حکومت در کابل و غيره شهرهای بزرگ کشور بویژه پایتخت میتواند، پایداری کند؟ اوضاع در کابل خیلی بغرنج است، بویژه که عرصه نظامی نه بلکه اقتصادی در این مورد برجستگی دارد. باید برنامه اپوزیسیون مبنی بر محاصره اقتصادی کابل و قطع ورود مواد خوراکی و سوخت را که هدف آن ایجاد نارضایتی و خیزش مردم است دقيقاً بررسی کرد. این محاصره عملا در رابطه به اموالی که توسط ترانسپورت زمینی افغانی به پایتخت انتقال مییابد، به غارت، تهدید و تطمیع رانندگان از جانب اپوزیسیون صورت میگیرد. باید خاطر نشان گردد که دشواریهای کنونی در رابطه به آرد و بصورت عموم پیرامون مواد خوراکی در کابل بیشتر به عدم تطبيق بموقع دستور مبنی بر ضربه وارد نمودن به احمد شاه مسعود که دسته های وی خطر جدی برای راه کابل – حیرتان بشمار میروند، مرتبط اند.
در حال کنونی ضرورت روزانه آرد کابل در حدود ۱۵ هزار تن است. در این پسانها چندین هزار تن آرد توسط ترانسپورت زمینی و هوایی شوروی انتقال داده شده اند. مگر باید ذخایر ثابت حد اقل برای یک ماه وجود داشته باشد، که رئیس جمهور صلاحیت توزیع آن را داشته و دوستان افغانی بتوانند خود را در این مورد مطمئن احساس کنند.
از آنجایی که ایجاد چنین ذخایر بزرگ فقط با ترانسپورت موتری ممکن است، پس مرام ما نیز انتقال آرد و دیگر موادی خوراکی از طریق شاهراه حیرتان – کابل میباشد. بقول رفيق نجیب الله اگر فعالیت شاهراه تا ماه می تأمین شود، پس حفظ رژیم تضمین (گرانتی) شده است. تأمین فعالیت عادی این شاهراه بدون کمک ما توسط دوستان افغانی ظاهراً ناممکن است. باید در نظر داشته باشیم که قطع فعالیت شاهراه حیرتان – کابل ناممکن است. همزمان توجه ویژه را به قسمت مشکل شاهراه که همانا گذرگاه سالنگ با تونل بیش از سه کیلومترش است، مبذول نمود.
جهت آمادگی به چنین کمکی لازم است از همه راهها اعمال اپوزیسیون را که رسیدن مواد خوراکی به کابل و شهر بزرگ دیگر افغانستان را مانع میشود، زیر نظر داشته و ضمناً نه به سرنوشت رژیم کنونی بلکه به وضعیت باشندگان این شهر ها که شدیداً از این اعمال وحشیانه رنج میبرند، تأكيد نمود.
اصولاً میتوان گزینش های آتی را پیش بینی کرد:
گزینه (واریانت) يكم: با اتکا به وضعیت و خیمی که اهالی ملکی به آن درگیر اند، یک فرقه متشکل از حدود ۱۲ هزار نفر را در شاهراه حیرتان- کابل تشکیل داد. این گزینش شاید مطلوب نباشد، زیرا میتواند باعث طرح مسئله در سازمان ملل متحد که گویا ما قطعات خود را کاملاً نکشیده ایم، شود. گرچه پاکستان هم تعهدات مربوط به توافقات ژنیو را عملی نمیکند، مگر بازهم بیشترین کشور های عضو ملل متحد از ما پشتیبانی نخواهند کرد، زیرا مسئله قوای (ما) مشکل محوری برای اکثریت میباشد.
گزینه (واریانت) دوم: با پذیرفتن قحطی در کابل و شهرهای دیگر، از سازمان ملل خواسته شود، تا بطور عاجل برای تأمین مواد خوراکی و نفتی در شهرها قطعات ملل متحد را برای تأمین فعالیت شاهراه گسیل کند. تا آمدن نیروهای سازمان ملل در این مواضع قطعات نظامی خویش را فقط برای اهداف بشری چون تأمین مواد خوراکی و نفتی به اهالی نگهداشت. همزمان کار خروج قطعات شوروی را باید تثبیت کرد. باید اعلام کرد که پس از آمدن نیروهای ملل متحد قطعات ما بدون تأخیر به اتحاد شوروی بر میگردند.
مگر این گزینش عملاً قابل تطبيق نمیباشد، زیرا برای گسیل نیروی سازمان ملل فيصلۀ شورای امنیت لازم است که نمیشود رویش حساب کرد.
گزینه (واریانت) سوم: تمام قطعات را همان سان که برنامه شده تا ۱۵ فبروری بیرون کرده و در عرصه بین المللی این را با اعلامیه های دولت اتحاد شوروی و جمهوری افغانستان تثبیت باید کرد. سپس نظر به درخواست حکومت افغانستان که طی آن از کشورهای جهان خواسته شود، برای بدرقهء قطارهای حامل این اموال غیر نظامی قطعات شوروی تخصیص داده شوند. بدرقه و حمایت این قطارها می توانند تقریبا دو هفته پس از خروج قطعات شوروی آغاز شوند. تا این زمان شرایط لازمی دیدگاه پهناور اجتماعی مبنی بر محکوم نمودن اپوزیسیون که فقط به قحطی و نابودی ساکن شهرهای افغانستان اتکاء می کند، پدید می آید. بر مبنای چنین دیدگاه اجتماعی بدرقه قطارها با شرکت ما به گامی بشر دوستانه خواهد ماند. همزمان در چنین گزینه هایی لازم خواهد بود تا گاهگاه بخشهایی از راهها را با جنگ آزاد نماییم.
گزینه (واریانت) چهارم: تمام قطعات شوروی را تا ۱۵ فبروری خارج باید کرد. خروج قطعات نظامی شوروی را با اعلامیه یی تثبیت باید نمود. مگر به بهانه تحویلدهی پستهای شاهراه حیرتان – کابل به جانب افغانی بعضی واحدهای شوروی را بویژه در کوتل سالنگ حفظ نمود. به ابتکار ما به این اقدام نباید سرو صدا داده شود، فقط تأكيد شود که هدف تعداد کوچک نظامیان شوروی است که کمی معطل شده اند، چون جانب افغانی تا کنون پستهای مورد نظر را نتوانسته تحویل بگیرد. پس از زمانی همانند گزینه سوم، می توان به بدرقه کاروانها با محافظان نظامی ما پرداخت.
در همه این گزینه ها باید در نظر داشت که در عملیات مذکور قطعات منظم ما سهم میگیرند، مگر آنها بر مبنای داوطلبانه و بصورت عموم از حساب نظامیانی که شامل خدمت در افغانستان هستند و یا ترخیص شده در اتحاد شوروی میباشند، تشکیل میگردند. در چنین حالتی حقوق ماهانه یک سرباز را در حدود ۸۰۰ – ۱۰۰۰ روبل که بخشی از آن به پول افغانی پرداخته شود و معاش افسران را نظر به رتبه آنها که بطور صعودی باید تعیین کرد، پرداخت.
همچنان به ناظران بین المللی و این را باید طور گسترده تبلیغ کرد باید حق داده شود، ببینند که ما واقعاً کالاهای مورد نیاز مردم را بدرقه میکنیم. در زمانهای نزدیک میشود با هماهنگ کننده برنامه ویژه ملل متحد در امور کمکهای بشری و اقتصادی به افغانستان و با آغاخان با هدف استفاده از این برنامه و میکانیزمها برای عکس العمل بر پلانهای افراطيون مبنی بر خفه نمودن کابل و محاصره اقتصادی دیگر شهرهای بزرگ به مذاکره پرداخت.
در مذاکرات با آغاخان میشود، پیشنهاد کرد که قطارهای ملل متحد با مواد خوراکی، نفتی و دارو نه فقط از راه پاکستان بلکه بصورت عمده از راه اتحاد شوروی نیز تردد کنند.
در تمام چهار گزینه نامبرده ماندن حد ناچیز ممکن قطعات شوروی تا پس از ۱۵ فبروری ۱۹۸۹ در نظر گرفته شده است.
میشود یک گزینه پنجم را نیز مطرح کرد تمام قطعات شوروی تا۱۵ فبروری خارج میشوند و ما به جانب افغانی کمک اضافی منجمله مالی و در تأمین امنیت شاهراه حیرتان – کابل با نیروی خودشان تا تحویلگیری این پستها توسط جزوتامهای افغانی مطابق رضایت ما، در مدت معین با در نظرداشت اینکه این کار و بویژه بدرقه قطارها بی مشکلات نخواهد بود، انجام خواهیم داد.
آنچه مربوط به میدان هوایی کابل است، میتوان اهمیت آنرا درک کرد، بناً باید در آنجا گروه خدمات راهنمایی (دسپیچری) ملکی خویش را با حدود ۱۰۰ نفر تشكيل با عقد قرارداد مربوطه در این مورد با جانب افغانی، در نظر داشت.
۲. جانب افغانی خواستی را مبنی بر ادامه حملات و بمباردمانهای هوایی از خاک ما بر اهداف نظامی اپوزیسیون پس از خروج نیروهای شوروی مطرح می کند. به رفقای افغانی بغرنجی این مسئله توضیح داده شده و استفاده از نیروی هوایی خودشان توصیه می شود. بصورت كل توضیحات ما با درک پذیرفته میشود، اما آنها میگویند که در حالات فوق العاده بحرانی استفاده از نیروی هوایی شوروی شاید لازم باشد. ما فکر میکنیم که این مسئله نمیتواند جدا از مجموعه كل فاکتورهای درونی و بیرونی بررسی گردد.
٣. جانب افغانی به داشتن اسلحه نیرومند چون راکتهای ار. ۳۰۰، و دستگاه پرتاب ضربتی راکت «اوراگان» علاقمندی جدی دارد. در این مسایل بهتر است برخورد متفاوت نظر به هر سلاح داشته باشیم مگر تأمين حد اکثر ضروریات دوستان افغانی باید اصل کار ما باشد. باید این واقعیت را در نظرداشت که دسترسی به چنين سلاحها تأثیر بزرگ روانی به دوستان ما داشته و به آنها اطمینان به نیروی خود را میدهد. با در نظرداشت این موضوع در گارد خاص و اردوی افغانستان قطعات دستگاه اوراگان تشكيل شده اند. همچنان دستگاههای ار-۳۰۰ که اکنون در قطعات شوروی مستقر اند، به جانب افغانی پس از آمادگی به بهره برداری و پرورش پرسونل افغانی برای استفاده از این دستگاهها را ، که باید طور عاجل از جانب ما صورت گیرد، باید به آنان داد.
۴. معقول خواهد بود، مسایل مربوط به استفاده از قطعات مرزی اتحاد شوروی را در نواحی سرحدی افغانی با در نظر داشت اینکه وجود گروپهای موتور دار مانور کننده دیگر ممکن نیستند، بصورت مثبت حل کرد.
۵. در این اواخر ما کارهای زیادی را در امر کمک اقتصادی، عمدتاً در آن عرصه هایی که افغانستان ضرورت دارد، به دوستان افغانی انجام دادیم. این کمکها با وجود مشکلات گوناگونی که هم ما و هم جانب افغانی در هنگام انتقال و توزیع آن با آنها مواجه شدیم، مطمئنا از بروز چرخشهای نا مناسب جلوگیری کردند.
با اینهم با درنظر داشت شرایط دشوار افغانستان و پروسه های اقتصادی که ارزش قطعی برای انکشاف اوضاع سیاسی کشور دارند، ما باید این روندها را دقيقاً ارزیابی نماییم. باید مشخص کرد، چه کاری را می شود طور اضافی برای اقتصاد افغانستان که در حالت بحرانی و در واقعیت در حال سقوط قرار دارد، انجام داده و کمک عاجل را در حل معضلات شدید منجمله در کابل، ولایات گونه گون و منجمله بدخشان عملی کرد. من ه ست
۶. موازی به اقدامات نامبرده همانند گذشته به جانب افغانی در امر مناسبات با اپوزیسیون مستقر در پاکستان، ایران و اروپای غربی کمک نمود. ما باید متوجه همه تمایلات و دگرگونیهای اپوزیسیون بوده و از امکانات مناسب برای تأثیر گذاری و انشعاب در آن و جدایی «میانه روها» از افراطيون استفاده بریم. اکنون مهم است که منجمله از هيأت سرمنشی سازمان ملل متحد ب. سیوان که به تطبيق طرح ایجاد شورای مشورتی برای مشخص نمودن ساختار آینده دولتی افغانستان آغاز کرده، پشتیبانی نماییم.
۷. ما باید گامهای بعدی را در جهت کار با همه کشورهایی که به نحوی با بحران افغانستان رابطه دارند، از راههای دیپلماتیک انجام دهیم.
توجه ویژه باید به داشتن ارتباطات با جانب پاکستانی مبذول گردد، که برای این امر سفر آینده وزیر امور خارجه اتحاد شوروی به اسلام آباد فرصت مناسب است.
۸. لازم است بیشتر از پیش کار تبلیغاتی پر محتوا را که برای آن از قبل باید انواع گزینه های رشد اوضاع پیرامون افغانستان را مورد بررسی قرار داد، پیش برد. بویژه پوشش تبلیغاتی پیرامون اعلام حالت نظامی که از جانب رئيس جمهور نجیب الله تصویب شود، مهم خواهد بود.
ا. شواردنادزه، و. چیبریکوف، آ. یاکوولف، د. یازوف، و. موراخوفسکی، و. کریوچكوف
۲۳جنوری ۱۹۸۹
شماره ۶۵/ او. اس.
۲۰ نسخه