پیک شرر
…
بیشتر بخوانید…
بیشتر بخوانیدgeorg lukacs (1885-1971) آرام بختیاری گئورگ لوکاچ، و دمکراسی سوسیالیستی شورایی. جرج لوکاچ(1971-1885 میلادی)، فیلسوف مارکسیست، مورخ و نظریه پرداز ادبی، سیاستمدار فرهنگی، نخستین روشنفکری بود که تئوری مارکسیستی را بشکل سیستماتیک وارد نقد و شناخت ادبیات رئالیستی و اجتماعی نمود. او روی تاریخ اندیشه و فرهنگ قرن 20 میلادی و روی ادبیات، تئوری هنر،…
بیشتر بخوانیدرسول پویان خـدا تا در نمـاد بنده یـی مصلـوب آدم شد محـیط زنـدگانی جلـوه گاه درد و ماتم شد کتاب سـوگـواری را ز خون دیده بنوشتند غم ودرد و بلا افزون و شادی بشرکم شد کلید دوزخ وفردوس را دست شیاطین داد به بازارِسیه حرص طلا ومال ودرهم شد کلام مهر آمیزاهورا ترس ووحشت گشت …
بیشتر بخوانیدآقای “علی پاکی” (به کُردی: عەلی پاکی)، شاعر کُرد، زادهی اربیل پایتخت اقلیم کردستان است. (۱) قلم آزادیخواه همچون باد وزان تمام گوشه و کنارههای جهان را در بر خواهد گرفت! ولی وقتی به سرزمین دیکتاتوران رسید، یا باید بیصدا از آنجا گذر کند، یا که زبانش را خواهند برید. (۲) چه بسیار دلتنگتم، ای…
بیشتر بخوانیداگر ماه و خورشید را هم از آسمان پایین بیاورند هرگز دل به هیچ فانوسی نمیبندم. (۲) چه کسی گفته عاشقی بد است من که میان علم بهتر است، یا ثروت؟! تو را برگزیدهام… (۳) چگونه باور کنم هجرت فلامینگوها را با پر و پرواز است؟! تا دل در گوشهای گلویش گیر نباشد پیمودن این…
بیشتر بخوانیدامین الله مفکر امینی 2024-20-10! هـرجایی که نظر کـــردم وطنـــم جــلوه گــــــرآمـــد آن خاکی وطنم زهـــــــرخاکی پرجلوه تـــــــرآمـــــد محسوس نشدآن نسیــمِ سحرگاه زیبـــا وطـنــــــــــم کزعطری دلاویزاش بود جانفزای اینجان و تنـــــــم پریوشانـــی دلبـــــــراش ندیــــدم بــهیــچ دیـــــاری هم نرگسی شهلا ومست وپرکیف وهم بـس خمـاری دختران لب شکریـن اش وزلفا نـی بـس سیه فامش که میگشتند جلوه نمـــا…
بیشتر بخوانیدرسول پویان وفـا و عـشق و محـبت کـرده بنیادم بـه کـنج غمکـدۀ زنـدگی ازان شادم بهـار تازه کـند بـاغ و گلـشن دل را به ناز و غـمزه خرامـد سـرو آزادم ز تار و پـود سخن تحـفۀ سفر سازم به گوش دل برسد نـور موج میعادم به بـرگ گل بنویـسـم سـیـرت نیکـو ز چهـره نقـش بـبـنـدد…
بیشتر بخوانیدرسول پویان دلی دارم که مسـت واژه و معـنـا و گفتار است خمـار سـاز و آواز و انیس بیت و اشـعار است کـند طبـع غـزل سـازی مـرا ســرگـرم رویـاهـا زشوروشوق رقص واژگان سرشارِسرشاراست نیابی در جهان ازشعر فارسی شهدی شیرین تر که چـون لعل هراتی دلپذیر و ناز و آبـدار است کجـا شــد نغـمــۀ مـژگان…
بیشتر بخوانیداستاد “خالد فاتحی” (بە کُردی: خالید فاتیحی) با نام کامل “خالد ملا عبدالرحمن فاتحی”، شاعر، نویسنده و مترجم کُرد، زادهی سال ۱۹۶۴ میلادی در روستای چکوی سردشت است. وی بعدها به همراه خانواده به روستای زیوکهی شهرستان پشدر اقلیم کردستان مهاجرت و سکنا گزید. وی از سال ۱۹۹۵ میلادی به ترجمه و تصحیح و گردآوری…
بیشتر بخوانیددلتنگ که میشوم حس پرواز به سرم میزند افسوس! من پرندهی محبوسم، زخمیی میلهها. (۲) شبی ابریست… از میهمانیی ماه دست خالی بر میگردم! (۳) در گلدان، بذرِ کتاب کاشتم، غنچه دادهست! (۴) روحِ سرگردانم، در این حوالی پرسه میزند. منتظرم،،، …
بیشتر بخوانیدآقای “حاجی جلال گلالی” (حاجی جلال گڵاڵی) با تخلص “آقای تنها” (مامۆی تەنها) شاعر کُرد عراقی، زادهی ۲۷ دسامبر ۱۹۶۳ میلادی در کلار و اکنون ساکن شهر بندری پلیموث انگلستان است. نمونهی شعر: (۱) اشتباه مهلک من این بود که با خیال راحت و خوشنودی به زندگی پرداخته بودم و بیخبر خودم را دلبسته به…
بیشتر بخوانیددکتر بیژن باران عرفان اوج خودشیفتگی در ردای نزدیکی به احدیت است که در ذهن عارف است. او فردی درونگرا، وسواسی، خودپسند، خودآزار با ریاضت، درویش مآب ضد ثروت، انزواطلب است. در جهان مدرن عرفان برای رفاه بشر و رشد کارآفرینی مضر است. سعدی گفت: دو درویش در گلیمى بخسبند و دو پادشاه در اقلیمى…
بیشتر بخوانیدNietzsche, friedrich (1844-1900) آرام بختیاری نیچه، زاده کلیسا، زرتشت توهمی، سخنگوی اشرافیت. فریدریش نیچه (1990-1844 م.)، فیلسوف، شاعر، آته ایست، سرکرده “فلسفه زندگی” شبه عرفانی و امپریالیستی، مهمترین فیلسوف بورژوایی آلمان در مرحله عبور به امپریالیسم، نماینده یک ذهنگرایی خرد گریز و اراده گرای افراطی، و بشکل مشروط ایدئولوگ فاشیسم، در سن 45 سالگی جنون…
بیشتر بخوانیدامین الله مفکر امینی 2024-09-10! بیاد جوانی ام صفـــــحه برداشتم از زنده گانــــــیخود را بدیدم درجمـــــع رفیقانــــی انـــقلا بـــــــی که مدهوش بودیم زشورِ صدای رهبرِبا خـــــــــرد که کارمل اسم شریفش و بجوهر ناب و گــــرامـی بانییان این حزب همـــــه بودند با علم و هــم ادب زعلم وخرد بهره داشتند زمراجع علم ودانشگاهی جوانان با فهــم وصدیق بستند…
بیشتر بخوانیدزیر باران قدم میزنم، درختان در گوشی میگویند: — هوا پر از دلتنگیست! (۲) غنچهای بر لب باغچه، تنهاییاش را گریه میکند… (۳) میان گلها غنچهایست، که هنوز لبخند زدن را یاد نگرفته… (۴) کبوترها که میخوابند آزادی پر از تنهاییست (۵) دست در دست باد…
بیشتر بخوانید