اشک سیل آسا
رفتی و با رفتنت روی غزل بی رنگ شد سکته گی ایجاد کرد و اوزان قوافی تنگ شد خانهء دل گرم بود اما ز بعد رفتنت سرد و یخ بندان به سان درهء سالنگ شد اشک می بارم زدیده سیل آسا روز و شب بنگر، اطرافم از این توفان چو رور گنگ شد می تپد…
بیشتر بخوانید