فردای آزادی
محمدعثمان نجیب سحر در قاموسِ شب نیست آنجا که منم خُفتهی بالینِ مرگ اند همه آنجا که منم جزء دیو و دَدْ حاکمی نیست آنجا که منم قصهپردازی غیر از خیالات نیست آنجا که منم جاهلان و جاعلان همه ارگنشین آنجا که منم عاقلان و آگاهان همه در بَنْد و زنجیر آنجا که منم هی…
بیشتر بخوانید