پشت پرده قتل سفیر روسیه در آنکارا
![](http://mashal.org/media/karlov.jpg)
معمولا نخستین گام در مواجهه با پرونده های جنایی، چینش بدیهیات و ثوابت در کنار یکدیگر است. پس از چینش این ثوابت در کنار یکدیگر و خلق تصویر شفاف و ثابت اولیه، نوبت به خلق تصاویر بعدی (فرضیات مربوط به حادثه) می رسد.
ترور «آندری کارلوف» سفیر روسیه در آنکارا، ذهن بسیاری از تحلیلگران مسائل بین المللی و منطقه ای را نسبت به خود مشغول ساخته و تقریبا بدیهی است که ترور سفیر روسیه در آنکارا، اتفاقی ساده نیست! به عبارت بهتر، این ترور به صورتی کاملا هدفمند صورت گرفته است.
از سویی؛ اتفاق رخ داده به ویژه با رجزخوانی که عامل ترور در صحنه قتل انجام داد نشان می دهد که جبهه رسانه ای غرب و حامیان تروریسم تکفیری تا چه حد وظیفه خود را در وارونه نمایی بحران موجود در منطقه به درستی انجام داده اند، به گونه ای که یک جوان بیست و چند ساله با اعتقادی راسخ، این حرکت خود را مجاهده ای در راستای مبارزه با مخالفین امت پیامبر اسلام(ص) عنوان می کند.
در این خصوص ثوابت نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت:
۱ ـ عامل ترور، پس از شلیک گلوله به سفیر روسیه و قبل از آنکه خود توسط نیروهای امنیتی کشته شود انگیزه اش از این اقدام را «انتقام حلب» عنوان کرد. بنابراین عامل ترور سفیر روسیه نسبت به شکست تروریست های تکفیری و خصوصا اعضای جبهه النصره در حلب به شدت خشمگین بوده و این خشم تا اندازه ای تبلور پیدا کرده که منتج به تصمیم عامل ترور برای قتل سفیر روسیه شده است.
۲ ـ آنچه مسلم است اینکه ایالات متحده آمریکا، فرانسه، انگلیس، رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع عربی نیز طی روزهای اخیر بابت شکست در حلب بسیار خشمگین هستند. به عبارت بهتر، حداقلی ترین وجه مشترک عامل ترور سفیر روسیه و حامیان گروه های تروریستی و تکفیری در منطقه، نارضایتی آنها از شکست مفتضحانه در حلب است. این همان وجه اشتراکی است که نباید در محاسبات ما درباره ترور سفیر روسیه در آنکارا نادیده گرفته شود.
۳ ـ ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در قبال حادثه ترور سفیر کشورش در ترکیه واکنشی هوشمندانه نشان داد و در این خصوص عنوان کرد:
«این قتل، آشکارا اقدامی تحریکآمیز با هدف تضعیف فرآیند بهبود و عادیسازی روابط روسیه و ترکیه و همچنین تضعیف فرآیند صلح در سوریه است. تنها پاسخ ما به این حمله، شدت بخشیدن به مبارزه با تروریسم است و قاتلان، طعم این پاسخ را خواهند چشید.»
واقعیت امر این است که وقوع حادثه ترور سفیر روسیه در آنکارا، آن هم در حالی که حلب به تازگی از شر تروریست های تکفیری رهایی یافته، با هدف انتقال پیامی آشکار از سوی واشنگتن و متحدانش به مسکو صورت گرفته است. پیامی که این بار در بسته ای آغشته به چاشنی خشونت به کرملین مخابره شد. با این حال واکنش هوشمندانه ولادیمیر پوتین و تاکید وی بر ادامه مبارزه با تروریسم، این نقشه را بر هم زد.
۴ ـ ولادیمیر پوتین از رجب طیب اردوغان خواسته است تا دقیقا مشخص شود چه کسانی فرمان ترور سفیر روسیه در آنکارا را صادر کرده اند. کلیت این درخواست نشان می دهد که رئیس جمهور روسیه نیز فرضیه بسیار ضعیف و اساسا غیر قابل قبول «اقدام انفرادی» عامل ترور سفیر روسیه در آنکارا را قبول ندارد.
بر این اساس قرار است هیاتی از نیروهای امنیتی و کارشناسی روسی برای تحقیق در مورد ترور «آندری کارلوف» به زودی راهی آنکارا شود. بدون شک در آینده ای نزدیک سرنخ های جدیدی در خصوص ترور سفیر روسیه در آنکارا به دست خواهد آمد.
۵ ـ دو روز پیش اعلام شده بود که امروز سه شنبه قرار است نشست سه جانبه مهمی میان ایران، روسیه و ترکیه در مسکو برگزار شود.
این نشست مهم که با هدف هماهنگی بیشتر در جهت حل مسئله حلب برنامه ریزی شده بود و حضور ترکیه به عنوان یکی از حامیان گروه های مسلح در سوریه می توانست بازی غرب را به هم بزند، حتما می بایست از سوی جبهه مقابل ـ حامیان غربی تروریست ها ـ به هم می خورد. لذا به نظر می رسد که برنامه ریزی این سناریو با هدف بر هم زدن این نشست بوده باشد، چرا که همه مردم دنیا فیلم ترور، شعار و تکبیرهای یک جوان ترک برای حلب را بالای جنازه آقای سفیر دیدند.
بر این اساس؛ این اتفاق هم در تقویت روحیه تروریست های فراری از حلب بسیار موثر خواهد بود و هم در به هم زدن مناسبات حداقلی ایجاد در این سوی جبهه بین محور ایران و روسیه با ترکیه نقش مهمی ایفا خواهد کرد.
۶ ـ از سویی حدود یک ماه بعد، قرار است کنفرانس سوریه با دعوت «استفان دی میستورا» نماینده سازمان ملل متحد برگزار شود.
بر این اساس؛ بدون شک این اقدام تروریستی در ترکیه، بی ارتباط با برگزاری این کنفرانس نبوده است و علی القاعده با هدف افزایش ضریب احتیاط مسکو در معادلات سوریه و وادارسازی کرملین به امتیازدهی بیشتر پای میز مذاکرات در این باره صورت گرفته است.
۷ ـ نکته آخر اما؛ ضعف مفرط سیستم اطلاعاتی و امنیتی ترکیه است که به ویژه در ماه های اخیر توانایی حداقلی خود را در انجام وظایفش از دست داده است، مسئله ای که باعث گسترش عملیات های تروریستی در خاک ترکیه شده و بیش از هر زمان دیگری احتمال نفوذ در این سیستم را هشدار می دهد.
به هر حال به نظر می رسد؛ شرایط در روزهای آتی عادی نخواهد بود و دولت های خبیث حامی تروریسم تکفیری به ازای آنچه در حلب از دست داده اند دست به اقدامات گسترده تری خواهند زد، اگرچه به ظاهر پز حقوق بشری گرفته و خود را نگران جان مردم نشان دهند!
معمولا نخستین گام در مواجهه با پرونده های جنایی، چینش بدیهیات و ثوابت در کنار یکدیگر است. پس از چینش این ثوابت در کنار یکدیگر و خلق تصویر شفاف و ثابت اولیه، نوبت به خلق تصاویر بعدی (فرضیات مربوط به حادثه) می رسد.
ترور «آندری کارلوف» سفیر روسیه در آنکارا، ذهن بسیاری از تحلیلگران مسائل بین المللی و منطقه ای را نسبت به خود مشغول ساخته و تقریبا بدیهی است که ترور سفیر روسیه در آنکارا، اتفاقی ساده نیست! به عبارت بهتر، این ترور به صورتی کاملا هدفمند صورت گرفته است.
از سویی؛ اتفاق رخ داده به ویژه با رجزخوانی که عامل ترور در صحنه قتل انجام داد نشان می دهد که جبهه رسانه ای غرب و حامیان تروریسم تا چه حد وظیفه خود را در وارونه نمایی بحران موجود در منطقه به درستی انجام داده اند، به گونه ای که یک جوان بیست و چند ساله با اعتقادی راسخ، این حرکت خود را مجاهده ای در راستای مبارزه با مخالفین امت پیامبر اسلام عنوان می کند.
در این خصوص ثوابت نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت:
۱ ـ عامل ترور، پس از شلیک گلوله به سفیر روسیه و قبل از آنکه خود توسط نیروهای امنیتی کشته شود انگیزه اش از این اقدام را «انتقام حلب» عنوان کرد. بنابراین عامل ترور سفیر روسیه نسبت به شکست تروریست ها و خصوصا اعضای جبهه النصره در حلب به شدت خشمگین بوده و این خشم تا اندازه ای تبلور پیدا کرده که منتج به تصمیم عامل ترور برای قتل سفیر روسیه شده است.
۲ ـ آنچه مسلم است اینکه ایالات متحده آمریکا، فرانسه، انگلیس، رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع عربی نیز طی روزهای اخیر بابت شکست در حلب بسیار خشمگین هستند. به عبارت بهتر، حداقلی ترین وجه مشترک عامل ترور سفیر روسیه و حامیان گروه های تروریستی و تکفیری در منطقه، نارضایتی آنها از شکست مفتضحانه در حلب است. این همان وجه اشتراکی است که نباید در محاسبات ما درباره ترور سفیر روسیه در آنکارا نادیده گرفته شود.
۳ ـ ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در قبال حادثه ترور سفیر کشورش در ترکیه واکنشی هوشمندانه نشان داد و در این خصوص عنوان کرد:
«این قتل، آشکارا اقدامی تحریکآمیز با هدف تضعیف فرآیند بهبود و عادیسازی روابط روسیه و ترکیه و همچنین تضعیف فرآیند صلح در سوریه است. تنها پاسخ ما به این حمله، شدت بخشیدن به مبارزه با تروریسم است و قاتلان، طعم این پاسخ را خواهند چشید.»
واقعیت امر این است که وقوع حادثه ترور سفیر روسیه در آنکارا، آن هم در حالی که حلب به تازگی از شر تروریست های تکفیری رهایی یافته، با هدف انتقال پیامی آشکار از سوی واشنگتن و متحدانش به مسکو صورت گرفته است. پیامی که این بار در بسته ای آغشته به چاشنی خشونت به کرملین مخابره شد. با این حال واکنش هوشمندانه ولادیمیر پوتین و تاکید وی بر ادامه مبارزه با تروریسم، این نقشه را بر هم زد.
۴ ـ ولادیمیر پوتین از رجب طیب اردوغان خواسته است تا دقیقا مشخص شود چه کسانی فرمان ترور سفیر روسیه در آنکارا را صادر کرده اند. کلیت این درخواست نشان می دهد که رئیس جمهور روسیه نیز فرضیه بسیار ضعیف و اساسا غیر قابل قبول «اقدام انفرادی» عامل ترور سفیر روسیه در آنکارا را قبول ندارد.
بر این اساس قرار است هیاتی از نیروهای امنیتی و کارشناسی روسی برای تحقیق در مورد ترور «آندری کارلوف» به زودی راهی آنکارا شود. بدون شک در آینده ای نزدیک سرنخ های جدیدی در خصوص ترور سفیر روسیه در آنکارا به دست خواهد آمد.
۵ ـ دو روز پیش اعلام شده بود که امروز سه شنبه قرار است نشست سه جانبه مهمی میان ایران، روسیه و ترکیه در مسکو برگزار شود.
این نشست مهم که با هدف هماهنگی بیشتر در جهت حل مسئله حلب برنامه ریزی شده بود و حضور ترکیه به عنوان یکی از حامیان گروه های مسلح در سوریه می توانست بازی غرب را به هم بزند، حتما می بایست از سوی جبهه مقابل ـ حامیان غربی تروریست ها ـ به هم می خورد. لذا به نظر می رسد که برنامه ریزی این سناریو با هدف بر هم زدن این نشست بوده باشد، چرا که همه مردم دنیا فیلم ترور، شعار و تکبیرهای یک جوان ترک برای حلب را بالای جنازه آقای سفیر دیدند.
بر این اساس؛ این اتفاق هم در تقویت روحیه تروریست های فراری از حلب بسیار موثر خواهد بود و هم در به هم زدن مناسبات حداقلی ایجاد در این سوی جبهه بین محور ایران و روسیه با ترکیه نقش مهمی ایفا خواهد کرد.
۶ ـ از سویی حدود یک ماه بعد، قرار است کنفرانس سوریه با دعوت «استفان دی میستورا» نماینده سازمان ملل متحد برگزار شود.
بر این اساس؛ بدون شک این اقدام تروریستی در ترکیه، بی ارتباط با برگزاری این کنفرانس نبوده است و علی القاعده با هدف افزایش ضریب احتیاط مسکو در معادلات سوریه و وادارسازی کرملین به امتیازدهی بیشتر پای میز مذاکرات در این باره صورت گرفته است.
۷ ـ نکته آخر اما؛ ضعف مفرط سیستم اطلاعاتی و امنیتی ترکیه است که به ویژه در ماه های اخیر توانایی حداقلی خود را در انجام وظایفش از دست داده است، مسئله ای که باعث گسترش عملیات های تروریستی در خاک ترکیه شده و بیش از هر زمان دیگری احتمال نفوذ در این سیستم را هشدار می دهد.
به هر حال به نظر می رسد؛ شرایط در روزهای آتی عادی نخواهد بود و دولت های خبیث حامی تروریسم تکفیری به ازای آنچه در حلب از دست داده اند دست به اقدامات گسترده تری خواهند زد، اگرچه به ظاهر پز حقوق بشری گرفته و خود را نگران جان مردم نشان دهند!
ترور سفیر روسیه، کنار زدن اردوغان و بازگشت «عبدالله گل» به صحنه قدرت
اگر از زاویهای دیگر به حادثه ترور سفیر روسیه در آنکارا نگاه کنیم میتوان اینگونه برداشت کرد که برخی سازمانهای اطلاعاتی خارجی نگران از نزدیکی اردوغان به ایران و روسیه دست به کار شده و درصدد کنار زدن وی از صحنه قدرت برآمدهاند.
شب گذشته «آندری کارلوف» سفیر روسیه در آنکارا در مقابل دوربینهای خبری مورد سوءقصد قرار گرفت و کشته شد.
هنوز سایتها و پایگاههای خبری تحلیلی جهان در پی اخباری مبنی بر هویت فرد ضارب، وابستگیهای عقیدتی و تشکیلاتی او و اهداف پشت پرده این حادثه هستند. اما اگر کمی از مکان حادثه دور شویم و چشماندازی گستردهتر از حملات تروریستی در چند هفته گذشته ترکیه را در نظر بگیریم، فارغ از این که تروریست صاحب کدام اندیشه بوده، سه انفجار یک هفته گذشته بار دیگر یک مسأله بسیار مهم را آشکار کرد آن هم وجود رخنههای امنیتی سنگین در سیستم امنیتی ترکیه است.
هفته گذشته یک تروریست با چند صد کیلو مواد منفجره در مرکزیترین نقطه شهر در میان مأموران پلیس و نیروهای امنیتی خودش را منفجر کرد که در نتیجه آن دهها پلیس کشته شده و دهها تن دیگر نیز زخمی شدند.
دو روز پیش نیز عامل انتحاری از مقابل پادگانی که به دلیل این که مقر اصلیترین لشکر عملکننده در عملیاتهای ضد پ.ک.ک است تحت تدابیر امنیتی است حرکت کرده و اتوبوس افسران ارتش را منفجر کرد و شب گذشته نیز یک مأمور رسمی پلیس دست به چنین کاری زد. اینها همه نشان میدهد که ترکیه دچار یک حفره امنیتی سخت در داخل ساختار اداری است که میتواند تبعات بسیار سنگینتری همچون ترور اردوغان و سایر مقامات دولتی را در پی داشته باشد. و این را باید در نظر بگیریم که چند هفته پیش سازمانهای امنیتی آمریکا در خصوص احتمال ترور اردوغان هشدار دادند.
علت این حفره امنیتی نیز دستگیری چند صد مأمور عالیرتبه امنیتی در داخل سیستم است.
پس از کودتای 15 جولای ترکیه در حالی که همه نحوه عملکرد سازمان امنیتی ترکیه را مشکوک قلمداد میکردند معلوم شد که ردههای پایینی این سازمان گزارش احتمال کودتا را ارائه داده بود اما در ردههای میانی گزارش با تعلل مواجه شده و در واقع برای کودتاگران وقت عملیات ایجاد شده است.
اینها همگی نشان میداد که جریان گولن از نفوذی سنگین در داخل سازمان امنیت کشور ترکیه برخودرا است. این نفوذ پیشترها در پروندههای «ارگنکون»، «بالیوز»، «اوداتی وی» و «توحید سلام» خود را بروز داده بود.
در همه این پروندهها افراد متعلق به جریان گولن با استفاده از نفوذ خود در ساختار امنیتی دست به پروندهسازی و سندسازی علیه مخالفان خود و اردوغان کرده بودند و نشان داده بودند که از چه حجم نفوذی برخوردار هستند.
اکنون پس از کودتا همین افراد باید پاکسازی میشدند اما مسألهای که وجود داشت این است که تمام اسناد محرمانه و سری کشور توسط این افراد به هستههای اصلی جریان که در خارج از ترکیه حضور دارند انتقال یافته است و جریان گولن میتواند از این اطلاعات موجود در دست هر لحظه علیه دولت ترکیه اقدامات قابل توجهی از خود بروز دهد.
زمانی که در نظر داشته باشیم که برخی اطلاعات حکایت از انتقال مرکز فعالیت جریان گولن از آمریکا به آلمان که محل حضور قابل توجه سایر سازمانهای امنیتی اروپایی و شرقی در اروپاست و از طرف دیگر مرکز اصلی فعالیتهای پ.ک.ک در اروپاست میتوانیم چنین در نظر بگیریم که احتمال همکاری بین جریان گولن با جریانات تروریستی دیگر در داخل ترکیه فراهم آمده است.
به طور اجمال میتوان ادعا کرد که ترکیه علاوه بر حفره امنیتی سنگینی که در داخل کشور با آن مواجه است به طوری که مأموران امنیتی آن قدرت دفاع از خود را نیز از دست دادهاند، این کشور شاهد یک بازی سه جانبه تروریستی است، جریان گولن که حجم بالایی از مسائل امنیتی را اشراف دارد، اکنون به عنوان کارفرما به گروه پ.ک.ک و گروههای سلفی عمل میکند و اطلاعات امنیتی را در اختیار آنها قرار داده امکان حملات تروریستی را افزایش میدهد.
از سوی دیگر با در نظر داشتن حجم و شیوه عملیاتهای تروریستی هفته گذشته نکته دیگری که میتوان مدعی شد تداوم این حملات تروریستی است. اصلیترین هدف این حملات فشار به اردوغان و در نهایت همراه کردن او یا کنار زدن او از طرف آمریکا است.
در واقع باید به راحتی گفت که اتاق فکر این عملیاتها در ریاض و واشنکتن قرار دارد.
محور عربی – صهیونی تصمیم دارد تا اردوغان را که حاضر به معامله با ایران و روسیه بر سر سوریه و تروریستهای حاضر در شمال آن است تحت فشار قرار داده و او را از این کار منصرف کند. برای همین نیز اصلیترین اهرمها برای اعمال فشار به اردوغان یعنی ایجاد نارضایتی عمومی علیه او فعال شده است.
از سوی دیگر بحران اقتصادی همه کشور ترکیه را فرا گرفته و قیمت دلار هر روز رو به افزایش میرود در حالی که ارزش لیره ترکیه و بورس استانبول هر روز با کاهش روبرو است و از سوی دیگر امنیت عمومی کشور با بحران مواجه شده است. دیگر هیچ شهروند ترکیهای از حضور در خیابانهای اصلی این کشور نمیتواند احساس آسایش کند، چرا که در چند ماه گذشته در اصلیترین نقاط پایتخت، استانبول و شهرهای بزرگی همچون «آدانا» انفجارهای مهیبی رخ داده است و این انفجارها اثبات کرده است که دولت توان مواجهه با حملات تروریستی را ندارد.
در صورتی که اردوغان از زاویهای که با محور عربی – آمریکایی پیدا کرده است صرف نظر نکند شاید هشدارهای سازمانهای امنیتی آمریکا عملی شود و شاید نارضایتی در میان مردم که تا چندماه دیگر حتی میتوان شعلههای جنگ تمام عیار داخلی را در شهرهای بزرگ پیشبینی کرد در انتخابات دو سال دیگر اردوغان را کنار بگذارند.
بیشک «عبدالله گل» که روابط عمیق و پشتپرده او با انگلیس و آمریکا از نظر کارشناسان پوشیده نیست میتواند به عنوان اصلیترین جانشین اردوغان مطرح شود و مانند یک قهرمان به صحنه برگردد.