فراخوان بخاطر انفاذ قانون اساسی

بنام خداوند حق و عدالت
بدون پرداختن به چگونگی سقوط سومین نظام جمهوری ، ناقض ارزشهای جمهوریت و زمینه سازی سیطره مجدد طالبان، که با « پروژه » دوحه رقم خورده است و انجمن بار ها ، انرا توضیح داده است ، بر مبنای واقعیت های چهار سال اخیر ، باید گفت که:
افغانستان درین مدت ، افزون بر مصایب و بحرانات قبلی با پیچیده ترین بحرانات سیاسی، حقوقی و انسانی تاریخ معاصرمواجه است.
حل و فصل واقعی هریک ازین بحرانات ، در گرو مهار ساختن:
بحران بزرگ حقوقی و فقدان مشروعیت است .
بدون پرداختن با آن نه تنها امنیت کنونی که فرسخ ها تا صلح دایمی وپایدار فاصله دارد ، دوام نمی یآبد بلکه افغانستان در انزوای بین المللی و با آشوب های جدید مواجه میگردد.
عامل کلیدی ناکامی طالبان در ایجاد “ دولت متعارف » قانون محور وپاسخگو ، ناشی از تداوم همین بحرانات است.
. حاکمان کنونی پیوسته از صلح و سیطره بر کشور صحبت مینمایند
این موضوع شاید در ماه ها و سال اول حاکمیت شان پذیریش داشته است و اما با گذشت چهارسال ( که در بسیاری کشور های جهان یک دوره حکومت داری است ) ، حاکمان کنونی افغانستان باید در قبال:
تبعیض و نقض دوامدار حقوق و ازادی مردم، –
تلاش و تداوم برای سلب حقوق زنان و دختران، –
مسدود بودن مکاتب و کار بروی دختران و زنان، –
فقر گسترده ، بیکاری و مهاجرت مجبوری مستمندان، –
وقوع جرایم ضد بشری و خفقان در جامعه، –
و دها ، مصیبت جانکاه ، دیگر مردم ،پاسخگو باشند.
مردم مظلوم که مصیبت حضور تاجران دین و دکانداران قوم را تجربه کرده اند، با حاکمان مواجه اند که دین و آیین شانرا ، بگروگان گرفته وبه ریش و حجاب خلاصه ساخته اند.
چنین ، “ملاکراسی” طراز استبدادی، شخص محور و تیوکراتیک، که از شریعت «پیراهن حضرت عثمان» و سوته حافظ ساخته اند و ناشی از اندیشه ، ایدیولوژی و تیولوژی “طالبانیزیم” و قرائت خاص بدوی از شریعت اسلام بوده که بشدت افراطی، متحجرانه، مطلق گرا و منبعث ازمدارس دیوبندی طراز پاکستانی است که در تاریخ هزار و چهار صد سال اسلامی افغانستان سابقه نداشته است.
هیهات و صد افسوس
در کشوری که از هزاران سال صحبت از نبرد تاریخی اهورا و نور، علم و دانش بوده است و کلام بزرگان فرهنگ با ذهن و روان مردم عجین بوده است و مردم از هزار سال بدینسو با حدیث پیغمبر یزرگ اسلام، درین شعر حضرت فردوسی آشنا بوده اند که:
چنین گفت پیغمبر راستگو
ز گهواره تا گور دانش بجو
« امیرالمومنین » طالبان و حواریون نزدیک او با تاریخ وطن و جهان بیگانه اند، در غیر آن در سرزمین زادگاه امام بزرگ ابوحنیفه و کشوری که در بیشتر از هزار سال بزرگترین شخصیت سترگ جهان اسلام همانند حضرت سنایی ، حضرت مولانا ، شیخ الرییس ابوعلی سینا ، فارابی ، علی شیر نوایی، پیر روشان، رحمان بابا ،سید جمال الدین افغان و شخصیت های مماثل را داشته و بزرگترین امپراطوران و شاهان علم بردار دین اسلام بوده اند که بخاطر «مسلمان» ساختن « جبری » مسلمان ترین امت اسلامی جهان اسلام ، بار ملامت نمی کشیدند.
بدینرو:
انجمن سراسری حقوقدانان افغانستان ، با درک مسئولیت در قبال سرنوشت افغانستان و مردم مظلوم آن که
تراژیدی خونبار نیم قرن اخیر شان معلول و محصول مداخله و تجاوز خارجی است.
و قبل از آنکه ، وطن مشترک و این کشتی آسیب دیده و معروض به دسایس دشمنان تاریخی آن ، در امواج طوفانزای بازیهای پیچیده ناشی از رقابت های قدرت های رقیب منطقوی و بین المللی ، غرق گردد،
به نیرو های سیاسی ، نهاد های اجتماعی ، فرهنگی و تمام کسانیکه در نیم قرن اخیر و در هر ضلع از اضلاع پر رنج ، شطرنج افغانستان قرارداشته اند:
هشدار و هوشدار
میدهد ، که بخاطر نجات افغانستان ، بیندیشیم و راه فلاح و رستگاری را برمبنای منافع و مصالح علیای ملی ، مشخص سازیم.
بی نیاز از اثبات است که:
مسایل و مصایب افغانستان راه حل نظامی ندارد و مردم مظلوم که نیم قرن جنگ تحمیلی را متحمل گردیده و قربانی داده اند ، دیگر تحمل خشونت ، براندازی نظامی و لشکر کشی اجانب را ندارند.
بدینرو
انجمن بدون هر نوع نسخه پردازی ، با مراجعه به کتاب خونبار افغانستان ، بمثابه یک مخالف مدنی حکومت دیفکتوی طالبان ، با تشخیص دقیق مرض جانکاه “ مادر وطن ” ، تجویز آتی را مطرح مینماید
– استمرار قوانین
– استقرار حاکمیت قانون
– انفاذ قانون اساسی
تا بحران حقوقی مهار گردد و راه برای حل بحران مشروعیت باز شود.
مشروعیت حقوقی فقط و فقط با اعمال حق حاکمیت ملی که بطور انحصاری و مطابق ، دین و آیین افغانستان و تمام ارزشهای قبول شده جهانی به مردم تعلق دارد.
این تجویز با ارزشهای دین مبین اسلام و میثاقها و کنوانسیونهای بین الملی که افغانستان به آن الحاق و ملزم برعایت آن می باشد ، مطابقت دارد.
قانون اساسی، پل ارتباط افغانستان با جامعه جهانی و سازمانهای بینالمللی است و وسیله خارج ساختن کشور از انزوای بین المللی می باشد.
قانون اساسی راه را بطرف نظام قانونمند ، عدالت گستر در کشور کثیر القوامی افغانستان ، باز مینماید.
شایان ذکر است که مطمع نظر انجمن ، قانون اساسی مدرن و در تداوم با میراث بزرگ پدران معنوی ما ، مشروطه خواهان و شاه امان اله فقید است که در بیشتر از صد سال اخیر و همیشه و در شش بار قبلی هیچگاه با ارزشهای دین مبین اسلام مبائنت نداشته است و ارکان ثلاثه قدرت را تفکیک و حضور مردم را در قدرت و اداره دولتی، از محل و تا مرکز، تامین نماید.
انجمن با کمال احترام از همه
پاسداران حاکمیت قانون ، حقوق و ازادی مردم ، ترقی ، تنور و عدالت میخواهد که
در یک «حی علی الفلاح تاریخی» به «حبل المتین» چنگ بزنیم و در جدل جاری و تاریخی ، مشروعه و مشروطه
بخاطر حاکمیت قانون و انفاذ قانون اساسی ، با وفاق منورانه و ملی ، صدای رسای مردم آزاده و نظام خود باشیم.
بیاد داشته باشیم که:
حق داده نمی شود ، حق گرفته می شود و مردمی مستحق حقوق و آزادی اند ، که خواستار آن باشند و برای آن مبارزه نمایند.
انجمن بخاطر نیل به این مامول ، نهضت مدنی سراسری ( غیر متشکل ) را پیشنهاد مینماید.
تلویزیون حقوق افتخار دارد که زمینه انجام بحث ها و مناظره های همجانبه ، را در این راستا مساعد سازد.
با حرمت
هیات اجراییه انجمن
میر عبدالواحد سادات رئیس انجمن